PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ازدواج ?



mhjboursy
2017/07/20, 02:11
http://forums.boursy.com/imported/2017/07/e6wu_bmestart-1.jpg





وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.
و از آیات او است این که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید، که در کنار او آرامش یابید، /:.Heart.:/ و میان شما دوستی و مهربانی قرار داد، /:.Heart.:/ که در این حقیقت نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند.
سوره روم، آیه 21

mhjboursy
2017/07/20, 02:24
سلام...
پیش تر این موضوع در کارگاه مطرح شده بود...
انصافا خیلی هم هوادار دارد... (خودم یکی از طرفداران این مبحث هستم. :x )
اصلا کیست که در مورد این موضوع حرفی برای گفتن نداشته باشد؟؟؟؟؟
خیلی ها ازدواج کرده اند و تا به آدم می رسند می گویند تو از این کارها (غلط ها! :d) یک وقت نکنی ها!!!!
برخی از ازدواجشان راضی اند.
برخی هم که ازدواج کرده اند می گویند زن گل ماتم است... خار و گل با هم است... و خانه ی بی بلا؟؟؟؟ :d
عموم جوانان که ازدواج نکرده اند (چه دختر چه پسر) تمایل دارند ازدواج کنند...
البته دیده ام جوانان ِ پسری که دوست دخترهایی داشته اند/دارند و تمایل دارند همین جوری تا آخر عمر زندگی کنند... (اروپایی... به قول خودشان... البته در خود اروپا هم نرخ ازدواج همچین پایین نیست! ازدواج رسمی را هم می گویم...) البته همان طور که گفتم در پسر ها دیده ام... وگرنه دخترهایی که دوست پسر دارند آن طور که دیده ام باز به هر حال تمایل به ازدواج دارند...


حالا یواش یواش ان شاء الله در این جستار مطلب بگذاریم و از خودمان و تجربیاتمان و دیدگاه هایمان و افق هایمان بگوییم.

یا علی @};-

mhjboursy
2017/07/20, 02:37
خوب شد برایش یک جستار جدید ایجاد کردم...
آنجا هم جسته گریخته می شد و حرف ها نصفه نیمه می ماند و مدام باید چند صفحه می رفتی عقب و جلو...
و هم اینکه جلوی (نظم) نوشته های اصلی را می گرفت...

mhjboursy
2017/07/20, 11:18
http://forums.boursy.com/imported/2017/07/arrowdown-1.gif دانلود سخنرانی دکتر شاهین فرهنگ با موضوع ازدواج موفق - 208 مگابایت (http://cdn.p30download.com/?b=p30dl-audio&f=Ezdevaj.Movafagh.Mp3.24kbps_p30download.com.rar)



این پیوند برای پیش از ازدواج است. مطالبی که به خاطر دارم در آن گفته شد: خواستگاری، روش های شناخت پیدا کردن از همسر، تحقیق خواستگاری، من چه روحیاتی دارم و باید دنبال چه همسری بگردم؟، سن ازدواج و ...

mhjboursy
2017/07/20, 11:33
یک پرسش:

از چه راهی باید همسر پیدا کرد؟

در بالا (آن پیوندی که ارائه کردم) که خیلی محکم می گفت شما تمام چیزهایی که می خواهید در همسر آینده تان داشته باشید را از خدا بخواهید، خدا عینا همان را به شما می دهد!

البته من به خدا اعتقاد دارم و مطمئنم که همه چیز دست او است... ولی... از طرف دیگر می گویند از تو حرکت که از خدا برکت... (با توکل زانوی اشتر ببند...)

===========================

در ایران متاسفانه سایت همسریابی نیست. (هست؟ معرفی کنید.)

برخی می روند خواستگاری و آنجا تازه آشنا می شوند... (درست است؟ من گمان کنم خواستگاری مال زمانی است که شما می خواهید (خواست) یعنی آشنا شده اید... نه اینکه می روید تازه ببینید عروس خانم چه شکلی است!!!)

در مورد خودم به شخصه تو چند وقت اخیر خیلی مورد برایم معرفی شده است... ولی هیچ کدام را نپسندیدم... (از فامیل و دوست خانوادگی و غریبه و ... توسط دوستان و اقوام...)

حالا گمان کنم دو راهکار برایم مانده... یا بروم در این دنیای مجازی بگردم دنبال یک نفر... یا اینکه بروم تو خیابان شماره بدهم... که زیاد از این راهکارها خوشم نمی آید... بعدا وقت شد عرض می کنم چرا.... نگر شما چیست؟

mhjboursy
2017/07/21, 13:00
قناعت = رضایت
=========

می دانید حرف من چیست؟
من می گویم آدم باید پیش از ازدواج تا جایی که می تواند چشمش را باز کند...
پس از ازدواج هم کلا چشمش را ببندد. یعنی اگر چیزی هم دید سعی کند نادیده بگیرد.
پیش از ازدواج چشمهایت را باز کن و پس از آن ببند.

(البته نمی گویم آدم حواسش به زندگی اش و حفظ زندگی اش نباشد ها! نه. ولی در مواردی مانند کنکاش گذشته و شخصیت طرف و ... چشمش را ببندد. آدمی که به گذشته ی طرف مقابلش (پس از ازدواج) گیر می دهد اشتباه می کند. آدمی که به ظاهر طرف مقابلش (پس از ازدواج) گیر می دهد اشتباه می کند. آدمی که به روحیات طرف مقابلش (پس از ازدواج) گیر می دهد اشتباه می کند.)

بگذارید این جوری بگویم...
آدم از زندگی اش چه می خواهد؟
من مطمئنا بهترین دختر دنیا را نمی توانم پیدا کنم که (از نگر عاطفی و ظاهر و ...) بیشترین سازش را با من داشته باشد و خیلی به هم بخوریم و فلان و بهمان...

چرا؟؟؟
چون انتخاب هایم محدود است...
مطمئنا خیلی خیلی خیلی زور بزنم 30-40 نفر را بیشتر نمی توانم از نزدیک ببینم (بروم خواستگاری/با هم صحبت کنیم و از هم کسب اطلاع کنیم و...)
برای دختر ها هم همین است... دیگر تاپ ترینشان هم باشد 30-40 تا خواستگار بیشتر ندارند... (حالا بماند که برخی اوقات این عدد به 1 تا 2 هم محدود می شود! ;) :d )

پس:
مطمئنا هر چه من انتخاب کنم نقص های زیادی خواهد داشت!
مطمئنا!
مطمئنا کسی که آخر سر گیرم می آید سازگارترین انسان روی این زمین با من نیست! مطمئنا! مطمئنا این وسط یک مقدار خیلی زیادی عدم تفاهم ها و سوء تفاهم ها و برخوردها به وجود خواهد آمد...
پس باید تلاش کنم با همان کسی که پیدا می کنم بیشترین حال را ببرم و از در کنار او بودن و با او زندگی کردن بیشترین لذت و آرامش را ببرم...

دقیقا مانند سایر مسائل دنیا...
مطمئنا من پولدار ترین و مرفه ترین آدم دنیا نیستم و بهترین کار را ندارم و بهترین درآمد را ندارم و بهترین خانواده را ندارم و بهترین خوراک و پوشاک و مسکن و ... را ندارم...
حالا چه؟
بیایم عزا بگیرم که فلان ندارم و بهمان ندارم؟
نه!
بیایم حال دنیا را ببرم...
با هر آن چه که دارم!
اگر پرادو دارم از داشتنش لذت ببرم.
اگر پرایدیو دارم از داشتنش لذت ببرم...
اگر با اتوبوس این ور و آن ور می روم از همین لذت ببرم!
اگر برای تفریح می روم پاریس و بر می گردم ازش لذت ببرم... اگر می روم بوستان ِ سر کوچه ازش لذت ببرم...

mhjboursy
2017/07/21, 13:24
دوست شدن: آری؟ یا نه؟
==============

من مخالفم.
خلاصه نگرهایم:

اگر دوست آدم همسر آینده اش شود به او مشکوک می شود. (مطمئنا طرفم که با من این گونه رابطه ای را آغاز کرده از این بابت هیچ منعی نداشته. نه منع دینی داشته و نه منع خانوادگی و نه منع دیگری... حالا اگر ما دو تا با هم رابطه مان کم رنگ شود، آیا او نمی تواند دوباره همین کار را انجام دهد؟؟؟)

اگر دوست آدم همسر آینده اش نشود طعم دو تا عشق متفاوت را انسان می چشد و آدم نمی تواند به همسرش تمام عشقش را هدیه کند. (یک مقدار عشق و خاطرات زیبای پیشین بخواهی نخواهی در ناخودآگاه آدم هست. البته ممکن است خاطرات بد زیاد باشد ولی مطمئنا خاطرات شیرین هم هست...) (آدم یک جورهایی مانند انسان طلاق گرفته می شود.)

معمولا روابط دوستی پنهانی است. (البته از جنبه ای شاید هیجان و زیبایی اش را همین پنهانی بودن افزایش دهد ولی) پنهانی بودن باعث ایجاد استرس می شود. پنهانی بودن، راحتی و آرامش و لذت را کاهش می دهد. (پنهان بودن از یک جنبه خوب است و از یک جنبه بد. از این جنبه که یواشکی و خصوصی و دو نفره و راز مانند است زیبا است و از این جنبه که باید مواظب باشی کسی بویی نبرد یا جایی پیدا کنی که کسی نباشد و... استرس زا و کاهش دهنده ی لذت است. به خصوص در بلند مدت)

در دوستی هیچ تعهدی نیست. پس مسئولیتی هم نیست. (خیلی راحت من می توانم فردا رابطه ام را با طرفم قطع (Cut) کنم. حتی مطمئنا او به پدر مادرش هم نمی گوید.) این خودش استرس زا است. (البته معمولا مرد ها از این عدم مسئولیت بیشتر استفاده هم می کنند تا اینکه ناراحت باشند! و دختر ها اذیت می شوند... ولی مرد های بی مسئولیت هم در بلند مدت این مسئله برایشان اذیت کننده است... دقیقا مانند کار کردن... در کوتاه مدت ممکن است آدم از کار نکردن خوشحال می شود... ولی آدم بی کار در بلند مدت خودش اذیت می شود...)

آدم تنوع طلب می شود. (آیا آدمی که تنوع طلب شده می تواند به یک نفر راضی شود؟ آیا آدم تنوع طلب می تواند راحت ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد؟) (یکی از دوستانم که دیگر خیلی این کاره بود و همزمان با چند نفر دوست بود می گفت هر گلی یک بویی دارد... @};- بعد مادر پدرش که نمی دانستند دنبال زن هم بودند برایش... نمی دانم... آیا می تواند او با یک نفر برود زیر یک سقف؟ پس هر گلی یک بویی دارد چه می شود؟ یا اینکه تا آخر عمرش می خواهد همین جور هر گلی یک بویی دارد باشد و تشکیل خانواده ندهد و فرزند دار نشود و... نمی دانم...)

و...

امام قلی خان
2017/07/24, 01:48
محمد حسین خان تاپیک ازدواج به ماچه؟چرا میخواهی خودت و چند نفر آدمی را بدبخت بنمایی؟اگر یک طوری ات می گردد و اذیت میباشی راه های دیگر و مناسب تر می باشد که خودت را خلاص بنمایی.اما ار کله ات به تیر برق بتونی برخورد نموده است و بر تصمیمت پافشار می باشی بدان که همین چندرغاز که در بورس پس انداز نموده ای را باید بدهی به زنت تا برود بعدا. زن برای من و تو چه می شود؟اگر هم اختلاف نگردد بعد مثل من عذاب خواهی کشید. مجردی خیلی خوب می باشد. همه آنها که می گویند زن بگیر حسود و مغرضند.پدر و مادرها هم از خودخواهیشان می باشد و در ناخوداکاه میخواهند نوه داشته باشند تا یک جوری نسلشان بماند.همین موفقیت که داری که قبلا گفتی چه و چه می سازی و درس که خوانده ای و کذا و کذا کرده ای و یک جوری تکنیکال یاد گرفته ای و شب ها بیدار می باشی و کسی حساب کشی نمی نماید همه اش از مجردی می باشد. چرا کفران نعمت می نمایی؟ آن هم آمده ای فکر نموده ای بورس می باشد و اینجا باید تحلیل بنمایی. بدان و آگاه باش که آخرش با اینکه با مغز به تیر برق خورده ای با تریلی از رویت رد خواهد گشت ازدواج.آنها که چه میگویند آنها که از ازدواج میگویند حرفهایشان کودکانه می باشد و همه اش شعر است.یک جوری نکن که بعد نتوانی خلافش بکنی.زن گرفتن را همه بلدند اما مجرد بودن را همه بلدنیستند. اگر نیت خیر داری از این افکار پایت را بیرون بگذار و در همین بورس نصرت بکن. اینها را من از سر خیرخواهی به تو بازگو نمودم حالا می خواهی خودت را نابود بنمایی برو جلو
با تشکر

mhjboursy
2017/07/24, 02:10
محمد حسین خان تاپیک ازدواج به ماچه؟چرا میخواهی خودت و چند نفر آدمی را بدبخت بنمایی؟اگر یک طوری ات می گردد و اذیت میباشی راه های دیگر و مناسب تر می باشد که خودت را خلاص بنمایی.اما ار کله ات به تیر برق بتونی برخورد نموده است و بر تصمیمت پافشار می باشی بدان که همین چندرغاز که در بورس پس انداز نموده ای را باید بدهی به زنت تا برود بعدا. زن برای من و تو چه می شود؟اگر هم اختلاف نگردد بعد مثل من عذاب خواهی کشید. مجردی خیلی خوب می باشد. همه آنها که می گویند زن بگیر حسود و مغرضند.پدر و مادرها هم از خودخواهیشان می باشد و در ناخوداکاه میخواهند نوه داشته باشند تا یک جوری نسلشان بماند.همین موفقیت که داری که قبلا گفتی چه و چه می سازی و درس که خوانده ای و کذا و کذا کرده ای و یک جوری تکنیکال یاد گرفته ای و شب ها بیدار می باشی و کسی حساب کشی نمی نماید همه اش از مجردی می باشد. چرا کفران نعمت می نمایی؟ آن هم آمده ای فکر نموده ای بورس می باشد و اینجا باید تحلیل بنمایی. بدان و آگاه باش که آخرش با اینکه با مغز به تیر برق خورده ای با تریلی از رویت رد خواهد گشت ازدواج.آنها که چه میگویند آنها که از ازدواج میگویند حرفهایشان کودکانه می باشد و همه اش شعر است.یک جوری نکن که بعد نتوانی خلافش بکنی.زن گرفتن را همه بلدند اما مجرد بودن را همه بلدنیستند. اگر نیت خیر داری از این افکار پایت را بیرون بگذار و در همین بورس نصرت بکن. اینها را من از سر خیرخواهی به تو بازگو نمودم حالا می خواهی خودت را نابود بنمایی برو جلو
با تشکر
سلام بر قلی خان عزیز و دوست داشتنی؛

(در نظرسنجی شرکت نکردید؟ پیش از نوشته ی شما 8 نفر شرکت کرده بودند الان هم 8 است... از طرف دیگر انتظار داشتم شما لا اقل گزینه ی «ازدواج کردم و پیشنهاد می کنم نکنید» را بزنید...)

ببین... آش کشک خاله است...
بخوری پایت است...
نخوری هم باز پایت است...

حرف هایت یک سری حرف حساب هست ها... قبول دارم... ولی از آن طرف، شدنی نیست...
زن نگیر که اعصابت و پول هایت می رود در حکم این حرف است که یک نفر بگوید غذا نخور که شکم درد نگیری و دل پیچه نشوی...
مگر می شود؟ مگر می شود آدم غذا نخورد؟ خوب حالا ما تلاش می کنیم شکم درد نگیریم، ولی حتی اگر شکم درد هم بگیریم و مطمئن باشیم که می گیریم باز غذا خوردن باید سر جایش باشد...

حالا شما گفتی راه های دیگر...

راه دیگر فقط یکی است و آن هم دوست شدن (حالا شرعی اش هم می شود ازدواج موقت) است.
ما در بالا بررسی کردیم که دوست شدن (یا حتی ازدواج های موقت) خلا های عاطفی و روحی آدم را کامل بر طرف نمی کند و آن آرامش و لذت توامان که آدم مد نگرش است را هم نمی تواند به صورت کامل برای آدم به همراه بیاورد...

دوستی... و تشکیل خانواده ندادن (ازدواج نکردن، فرزند دار نشدن) علاج نیست! مسکّن است! مسکنی که کار را بدتر می کند! می آید ابرویش را درست کند می زند چشمش را هم کور می کند... مانند کسانی که به خاطر مشکلات و غم ها و استرس هایشان به مواد مخدر پناه می برند... که در کوتاه مدت غمشان از بین می رود... ولی در بلند مدت یک غم هم به غم هایشان اضافه می شود... (نمی دانم، شما هم دور و اطرافتان پیر پسرهایی که همین جور با دوستی سر کرده اند را دیده ای؟ یا نه؟ آنهایی که من دیده ام به هیچ وجه به نگر نمی رسید در آرامش و لذت باشند...)

mhjboursy
2017/07/24, 02:15
محمد حسین خان تاپیک ازدواج به ماچه؟چرا میخواهی خودت و چند نفر آدمی را بدبخت بنمایی؟اگر یک طوری ات می گردد و اذیت میباشی راه های دیگر و مناسب تر می باشد که خودت را خلاص بنمایی.اما ار کله ات به تیر برق بتونی برخورد نموده است و بر تصمیمت پافشار می باشی بدان که همین چندرغاز که در بورس پس انداز نموده ای را باید بدهی به زنت تا برود بعدا. زن برای من و تو چه می شود؟اگر هم اختلاف نگردد بعد مثل من عذاب خواهی کشید. مجردی خیلی خوب می باشد. همه آنها که می گویند زن بگیر حسود و مغرضند.پدر و مادرها هم از خودخواهیشان می باشد و در ناخوداکاه میخواهند نوه داشته باشند تا یک جوری نسلشان بماند.همین موفقیت که داری که قبلا گفتی چه و چه می سازی و درس که خوانده ای و کذا و کذا کرده ای و یک جوری تکنیکال یاد گرفته ای و شب ها بیدار می باشی و کسی حساب کشی نمی نماید همه اش از مجردی می باشد. چرا کفران نعمت می نمایی؟ آن هم آمده ای فکر نموده ای بورس می باشد و اینجا باید تحلیل بنمایی. بدان و آگاه باش که آخرش با اینکه با مغز به تیر برق خورده ای با تریلی از رویت رد خواهد گشت ازدواج.آنها که چه میگویند آنها که از ازدواج میگویند حرفهایشان کودکانه می باشد و همه اش شعر است.یک جوری نکن که بعد نتوانی خلافش بکنی.زن گرفتن را همه بلدند اما مجرد بودن را همه بلدنیستند. اگر نیت خیر داری از این افکار پایت را بیرون بگذار و در همین بورس نصرت بکن. اینها را من از سر خیرخواهی به تو بازگو نمودم حالا می خواهی خودت را نابود بنمایی برو جلو
با تشکر
واقعا آدم باید بترسد...
من که ازدواج نکرده ام واقعا از این وحشت دارم که فردا روزی یک زن غرغرو یا اعصاب خرد کن یا لجبار را خدا بگذارد تو کاسه ام... /:.zzzzzz.:/ /:.sadsmiley.:/
یعنی یک کابوسی می شود که نمی شود هیچ کاری اش هم کرد... :(
مثل یک سری سهم آشغال می شود تو سبدت!
که می دانی خودت مضخرف و آشغال است! ولی نمی توانی آن سهم ها را طلاقشان بدهی برود...

mhjboursy
2017/07/24, 02:30
معیار ازدواج
======

یکی از معیار های ازدواج برای من -البته ممکن است برای شما عجیب باشد- این است که طرفم خوش انرژی باشد. هم از این جهت که هاله اش به هاله ی من بخورد. (هاله -> روحیاتش) هم از این جهت که آدم افسرده و غمگین و بی حالی نباشد.
من معتقدم زن قلب خانه است... یعنی انرژی و شور و حرارت و زندگی را به سایر اعضای خانواده می بخشد... اگر این قلب خودش بی انرژی و افسرده باشد، چگونه می خواهد به بقیه هم حال بدهد؟ (زندگی کل آن خانواده می شود ضد حال!)

حالا این معیار من است... دیگر...

امام قلی خان
2017/07/24, 02:34
محمدحسین خان سلام
همین الان که رفتم و آمدم زنم آمد و کلی بحث و حرف مزخرف و کذا و کذا. که رفتم و دوباره آمدم.
من از تجربه خودم فقط نمی گویم. آنچه تو در اینه میبینی من در خشت خام می بینم. عمرم تمام است و غرض ندارم.
چه ضمانتی می باشد که با ازدواج به آرامش برسی؟حتما می پرسی به مجردی چه ضمانتی می باشد.اما لااقل شناخته شده می باشد و سالها با آن بوده ای و داری کنار می آیی. چه آش کشک خاله ای؟ که گفته است باید حتما زن بگیری؟ گشنگی چه ربطی به زن دارد؟ مغلطه ننما. گشنگی می کشد اما دیده ای کسی از بی زنی مرده باشد؟ پس منطقی باش. چرا شدنی نمی باشد؟ چه دوستان مجردی که دارم و حالا پیر شده اند و برخی پشیمانند ولی من میبینم آنها حالشان بهتر می باشد در جمع.به آن جوانی و عشق و حالهایش منگر. به این بنگر که 50 سال باید کله ات را بغل یک نفر آدمی بگذاری.حتی اگر نخواهی اش. دیگر در پیری آن جذابیت ها نمی باشد. من اگر جوان بودم حاضر نبودم 50 سال باز با همین زنم باشم. تازه میگویند زن من خوب می باشد. اما من که خیر ندیدم.جون که بود خوشگل بود و ای کاش گول خوشگلی و خوش حرفی اش را نمیخوردم.بوعلی سینا یک زن هم نگرفت. روی چه حسابی باید یک نفر آدمی که با تو متفاوت می باشد را 50 سال حمل بنمایی؟هیچ دو آدمی مانند هم نمی باشند.گفتن ها زیاد است.من هرچه میخواهی توجیه بیاوری میدانم خودم. اینها شعر است.آن رفیق زنجانی ام که اینجا می باشد و زنش تازه مرده و هر روز میرویم پارک هر روز عاقلتر و شنگول تر میگردد. اولش ناراحت بود حالا اما حالش خوب گشته است. حتی هفته پیش گفت میخواهد در تلگرام برای پیرمرها کانال بزند. فیلسوفها را بنگر که یا زن نگرفته اند یا طلاق داده اند و بعدش نفس راحت کشیده اند. هر چیزی خوبش خوب می باشد اما وقتی 99 درصد بد می باشد خیلی بعید است آن یک درصد گیر تو بیفتد.الان در فامیل خودم از هر 10 نفر 5 تا طلاق گرفته اند و 4 تا حسرت آن 5 نفر را میخورند. اما وای بحال یک جوان اگر اینها ببینندش. هی میگویند چرا زن نمیگیری.گول عوام را مخور.بخاطر چند بار عشق بازی دستت را دراز نکن و خودت را بدبخت ننما.الباقی اش شعر است. 99 درصد برای عشق و حال زن میگیرند. آنها که چه میگویند دروغ میگویند.همین داماد من هم آمریکایی می باشد وگرنه اگر فارسی درست می فهمید با دخترم نمی ساخت. اینها بافتشان فرق میکند همین که می بیند زنش بچه هایش را بزرگ می نماید و غذا میپزد و وفا دار می باشد برایش بس می باشد چون ندیده اند. اما اگر می دید که این زن با این که یک نفر جراح می باشد هر روز با ننه اش چرت و پرت می گویند خودش را نجات می داد.
با تشکر

امام قلی خان
2017/07/24, 02:47
معیار ازدواج
======

یکی از معیار های ازدواج برای من -البته ممکن است برای شما عجیب باشد- این است که طرفم خوش انرژی باشد. هم از این جهت که هاله اش به هاله ی من بخورد. (هاله -> روحیاتش) هم از این جهت که آدم افسرده و غمگین و بی حالی نباشد.
من معتقدم زن قلب خانه است... یعنی انرژی و شور و حرارت و زندگی را به سایر اعضای خانواده می بخشد... اگر این قلب خودش بی انرژی و افسرده باشد، چگونه می خواهد به بقیه هم حال بدهد؟ (زندگی کل آن خانواده می شود ضد حال!)

حالا این معیار من است... دیگر...


حالا که نوشته ای معیار من از ازدواج معلوم می باشد دیگر تصمیمت را گرفته ای و حرف زدن فایده ای ندارد.دیگر نمی شود بیدارت کرد چون سحر و جادو گشته ای و باید مدتی بگذرد تا یک چوب در فرقت بخورد تا بیدار گردی.اما بدان دو سه ماه اول همه چیز خوب می باشد و دو سه سال اول معمولی و بعدش دیگر کسالت و گرفتاری می باشد. برای یک قابلمه جهت سوپ خوردن کارخانه قابلمه سازی را نمیخرند و قابلمه ساز نمی گردند. دنیا عوض گشته است.محمدحسین خان بیدار بگرد. کقزوی را می توان فروخت. زن را نمی شود راحت تمام نمود. اگر زن من اوراق بها دار بود میان مدتی از شرش راحت می شدم و با نقد می گشتم و دیگر در این بازار سهم نمی خریدم.

mhjboursy
2017/07/24, 02:53
مغلطه نیست.

شما گمان کردی وجه تشبیهی که در آن مثال گرفتم مرگ و حیات است. که نتیجه گرفتی قیاس مع الفارق است. نه. این گونه نیست.
وجه تشبیه اصلی یا فرعی بودن است.

بگذار اصلا مثال های دیگر بزنم که وجه تشبیه کامل مشخص شود:

نمی توان به خاطر اینکه راه سفر دراز است اصلا سفر نکرد.
نمی توان به این بهانه که مردم عموما حسود هستند و پشت سر آدم حرف می زنند روابط اجتماعی با کسی نداشت! و کلا مردم را گذاشت کنار...
نمی توان چون خودرو آلودگی تولید می کند دیگر از خودرو استفاده نکرد.

اینها همه مسائل فرعی است نسبت به یک مسئله ی اصلی.
این وجه تشبیه است. نسبت به مثال اصلی که عرض کردم:
نمی شود گفت زن نگیریم چون زن معمولا اعصاب آدم را خرد می کند.

Mehdi1400
2017/07/24, 03:00
سلام محمد حسین

پیش فرض های امام قلی خان همه اشتباه است
خام نشوی
برو ازدواج کن
همانطور که تو دنبال زن خوب میگردی باید خودت هم خوب باشی و
قرار نیست تو زن بگیری. زن گرفتنی نیست. زن را باید یافت و با او بخش عمده ای از زندگی را به اشتراک گذاشت.
نیاز به جستجو دارد و توکل

مرد زن را حمل نمیکند. این چه حرفی است آخر
یعنی مرد را در حد حمال و زن را در حد بار پایین اورد این امام قلی خان
زندگی کردن از جنس حمل کردن نیست بسیار فاصله است بین این دو

به نظرم اگر در زندگی منطق و احساس حاکم شود لذت بخش است
80 درصد منطق و 20 درصد احساس
مثلا همین دعوای امام قلی در سن 80 سالگی با همسرش
به نظرم گفتگو بین اینها به صفر میل کرده است
یا بارها بر سر مسئله ای تکراری بحث کرده اند و به راه حل نرسیده اند و حوصله ادامه را ندارند
ولی اگر بحث بشود و منطق حاکم شود و از یک مسئله عبور کنند و به مسئله بعد و بعد و بعد
آنگاه زندگی شیرین میشود


امام قلی خان خودش تجربه نا موفقی داشته تازه آن هم در پیری، آنگاه یک تجربه نا موفق را تعمیم میدهد به کل
شاید هم در پیری کمی معرکه گیری کرده زنش حالش را گرفته چه میدانم
بنده ازدواج کرده ام و تجارب بسیار موفقی دارم از ازدواجم
وقت کردم مینویسم

مغزت را در اختیار امام قلی خان نگذار
بدبخت میشوی

امام قلی خان
2017/07/24, 03:01
مغلطه نیست.

شما گمان کردی وجه تشبیهی که در آن مثال گرفتم مرگ و حیات است. که نتیجه گرفتی قیاس مع الفارق است. نه. این گونه نیست.
وجه تشبیه اصلی یا فرعی بودن است.

بگذار اصلا مثال های دیگر بزنم که وجه تشبیه کامل مشخص شود:

نمی توان به خاطر اینکه راه سفر دراز است اصلا سفر نکرد.
نمی توان به این بهانه که مردم عموما حسود هستند و پشت سر آدم حرف می زنند روابط اجتماعی با کسی نداشت! و کلا مردم را گذاشت کنار...
نمی توان چون خودرو آلودگی تولید می کند دیگر از خودرو استفاده نکرد.

اینها همه مسائل فرعی است نسبت به یک مسئله ی اصلی.
این وجه تشبیه است. نسبت به مثال اصلی که عرض کردم:
نمی شود گفت زن نگیریم چون زن معمولا اعصاب آدم را خرد می کند.

من جواب همه اش را می دهم که گفته ای:
نمی توان به خاطر اینکه راه سفر دراز است سفر نکرد.
نمی توان به این بهانه که مردم عموما حسود هستند و پشت سر آدم حرف می زنند روابط اجتماعی با کسی نداشت!
نمی توان چون خودرو آلودگی تولید می کند از خودرو استفاده نکرد.
------------------
اما می توان با هواپیما رفت و مرض ندارم با ماشین بروم راه دراز را
اما می توان مراقب بود و روابط را کاهش داد
اما می توان خودرو برقی یا وسیله نقلیه عمومی سوار گشت.
..........
چرا نمی شود گفت زن نگیر وقتی فقط یک بار زنده می باشی؟ بعدش من فقط از اعصاب خردی اش نگفتم محمد حسین خان
اصلا ب چه درد می خورد با یک نفر آدمی همه اش بودن؟ اگر باز 5 سال یکبار می شد تجدید بنمایی باز یک چیزی.وقتی هیچ سهمی همیشه سود نمی رساند. ماندن بایک آدم هم حتما همیشه سود نمی رساند.
خودم الان حرف ندارم زن ترامپ را بعد از سقط شدنش بگیرم برای خودم و اوکی از احمدخان گرفته ام که دخترش را هم متعه ی او بنمایم بعد از سقط شدن دامادش.اما من و احمدخان دیگر غرق شده ایم. یک زن و دو زن دیگر فرقی نم ی نماید. بعدش هم من آخر عمرم می باشد دیگر حد اکثر 4 5سال دیگر زنده باشم.

امام قلی خان
2017/07/24, 03:06
سلام محمد حسین

پیش فرض های امام قلی خان همه اشتباه است
خام نشوی
برو ازدواج کن
همانطور که تو دنبال زن خوب میگردی باید خودت هم خوب باشی و
قرار نیست تو زن بگیری. زن گرفتنی نیست. زن را باید یافت و با او بخش عمده ای از زندگی را به اشتراک گذاشت.
نیاز به جستجو دارد و توکل

مرد زن را حمل نمیکند. این چه حرفی است آخر
یعنی مرد را در حد حمال و زن را در حد بار پایین اورد این امام قلی خان
زندگی کردن از جنس حمل کردن نیست بسیار فاصله است بین این دو

به نظرم اگر در زندگی منطق و احساس حاکم شود لذت بخش است
80 درصد منطق و 20 درصد احساس
مثلا همین دعوای امام قلی در سن 80 سالگی با همسرش
به نظرم گفتگو بین اینها به صفر میل کرده است
یا بارها بر سر مسئله ای تکراری بحث کرده اند و به راه حل نرسیده اند و حوصله ادامه را ندارند
ولی اگر بحث بشود و منطق حاکم شود و از یک مسئله عبور کنند و به مسئله بعد و بعد و بعد
آنگاه زندگی شیرین میشود


امام قلی خان خودش تجربه نا موفقی داشته تازه آن هم در پیری، آنگاه یک تجربه نا موفق را تعمیم میدهد به کل
شاید هم در پیری کمی معرکه گیری کرده زنش حالش را گرفته چه میدانم
بنده ازدواج کرده ام و تجارب بسیار موفقی دارم از ازدواجم
وقت کردم مینویسم

مغزت را در اختیار امام قلی خان نگذار
بدبخت میشوی
مهدی 1400 خان سلام
سهم خوب که به من در خصوصی معرفی نمی نمایی هیچ. حالا هم آمده ای محمد حسین خان را داماد نمایی. همینطور که میگویید امام قلی هان تجربه ناموقی داشته و تعمیم به کل می دهد. خودتان هم تجربه موفقتان را به کل تعمیم داده اید. من از دعوای خودم و زنم نمی گویم فقط. آمار طلاق را ببین.
با تشکر

mhjboursy
2017/08/03, 00:42
دوست داشتم بیشتر به این جا سر می زدم... ولی متاسفانه مشغله ی بورسی نمی گذارد.
(اگر به نوشته ی دوستان هم جواب ندادم به همین خاطر بوده. حمل بر بی احترامی نشود.)

============================

الان داشتم دنبال سایت همسریابی می گشتم که این نوشته را دیدم:


رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا ناجا خبر داد:






تنها یک سایت در زمینه همسریابی مجوز فعالیت دارد سه شنبه 12 مرداد 1395 - ساعت 15:29

https://www.cyberpolice.ir/sites/default/files/imagecache/150_120/news/580_436%281%29_0.jpg


رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری پلیس فتا ناجا با اشاره به اینکه در حالیکه برخی افراد با ثبت‌نام در سایت‌های همسریابی به دنبال سوژه‌های مناسب برای ازدواج هستند، گفت: متاسفانه شاهد هستیم که تعداد زیادی از افرادی که در این سایت‌ها ثبت‌نام می‌کنند به دنبال دوستی، ازدواج موقت، ازدواج دوم و حتی سوء‌استفاده و کلاهبرداری هستند.


سرهنگ دوم علی نیک‌نفس با بیان اینکه گردانندگان این سایت‌ها نیز همواره ادعا دارند فعالیت آنها قانونی بوده و مجوز دارند، تصریح‌کرد: حتی برخی از این سایت‌ها گاها پا را فراتر گذاشته و ادعا می‌کنند که آنها برای مشروعیت فعالیت خود در خصوص همسر‌گزینی از مراجع معظم و معزز تقلید استفتاء نموده و این عزیزان مهر تائید بر فعالیت آنها در فضای سایبر زده‌اند.

وی افزود: در حالیکه بنا بر استعلام پلیس فتا از دفاتر مراجع عظام تقلید ادعای کذب این سایت‌ها ثابت شده و مشخص گردیده که هدف گردانندگان سایت‌های همسریابی بیش از آن‌ که حل مشکلات ازدواج جوانان باشد، کسب درآمد است و برای آنها اصلا" مهم نیست که در این راه آبروی افراد ثبت‌نام کننده در سایت آنها برود و یا برای این عزیزان از سوی مجرمانی که در این سایت‌ها ثبت‌نام کرده‌اند مشکلاتی به وجود آید.

سرهنگ نیک‌نفس با اشاره تشکیل پرونده‌های متعدد کلاهبرداری و هتک حیثیت مرتبط با ثبت‌نام در سایت‌های همسر‌یابی در پلیس فتا گفت: این امر خود گواه غیر قانونی بودن فعالیت سایت‌های همسر‌یابی بوده و گویای این است که این سایت‌ها با چه انگیزه‌ای فعال شده‌اند.

وی با بیان اینکه در سال‌های گذشته پلیس فتا بارها به شهروندان خصوصا بانوان برای ثبت‌نام در این سایت‌ها هشدار داده بود، گفت: ثبت‌نام و فعالیت در این سایت‌ها به هیچ عنوان بدون اطلاع و همراهی خانواده‌ها نباشد و به تنهایی قرار ملاقات‌های حضوری با افراد دیگر در سایت‌های همسر‌یابی نگذارند، زیرا بسیاری از کاربران این سایت‌ها از هویت و مشخصات جعلی استفاده می‌کنند و چهره واقعی و نیات خود را پنهان می‌سازند.

سرهنگ نیک‌نفس با بیان اینکه تنها یک سایت از سوی سازمان ذیربط تائید شده و مجوز فعالیت در خصوص همسریابی دارد و آن هم سامانه ملی همسان گزینی به آدرس http://hamsan.tebyan.net است، گفت: تنها این سایت تا کنون توانسته است مجوز فعالیت و تائیدیه های لازم را دریافت کند و هیچ سایت دیگری برای فعالیت همسریابی در کشور مجوز ندارد.

از پلیس فتا است.
تنها سایت همسریابی ایران تبیان است. باقی سایت ها کلاه برداری هستند. (پول یا مشخصات می گیرند و تهش هیچ...)
این سایت تبیان را رفته اید؟ واقعا مسخره است... واقعا...
نوشته برای ثبت نام باید بیایید اینجا ما با شما مصاحبه کنیم!
آخر... چه بگویم...

==================

خوب...
برای من چه راهی می ماند؟
اطرافیان که هر چه گزینه داشتند رو کردند... گمان کنم 20-30 مورد شد... با عکس هیچ کدام هم حال نکردم... باز همین اطرافیانم می گویند برو با طرف صحبت بکن شاید ازش خوشت آمد! /.:blinksmiley.:/
آخر وقتی خوشم نمی آید بروم چه کار؟ دیگر خودم را که می شناسم... یک حداقلی که دوست دارم باید در قیافه اش باشد که بعد بروم با او صحبت کنم! نه؟ حالا این حداقل که می گویم خودم را دست بالا نمی گیرم و چیز عجیب غریبی هم منظورم نیست... ولی هر کسی یک جور همسری به دلش می نشیند. شاید یک نفر از دید خیلی ها بی ریخت باشد ولی به دل من بنشیند و همین طور برعکس. یادم می آید چند بار مادر و خواهرم یکی را در تلویزیون نشان می دادند و می گفتند فلانی چقدر خوشگل است... در حالی که به نظر من یکی از زشت ترین هنرپیشه های تلویزیون می آمد! منظورم از حداقل این است. یعنی یک مقدار حداقل طرفم باید به دلم بنشیند که بعد بروم با او صبحت کنم...

(الان که نگاه می کنم می بینم در محیط دانشگاه و محیط کار هم از کسی خوشم نمی آمد... /:.hmmsmiley.:/ چه می دانم... شاید مشکل دارم...#:-S)

mhjboursy
2017/08/03, 00:47
نتایج نظرسنجی هم جالب شد.


https://vgy.me/GBNX3i.png
https://vgy.me/GBNX3i.png

4 نفر مثل خودم اند. /:.winksmiley02.:/
10 نفر متاهل داریم! که 80 درصدشان (راضی اند و) ازدواج را به دیگران هم توصیه می کنند! /:.wubsmiley.:/
3 نفر هم کلا نه ازدواج کرده اند و نه دوست دارند ازدواج کنند... :-/ چرا؟ :-?

امام قلی خان
2017/08/04, 08:26
دوست داشتم بیشتر به این جا سر می زدم... ولی متاسفانه مشغله ی بورسی نمی گذارد.
(اگر به نوشته ی دوستان هم جواب ندادم به همین خاطر بوده. حمل بر بی احترامی نشود.)

============================

الان داشتم دنبال سایت همسریابی می گشتم که این نوشته را دیدم:



از پلیس فتا است.
تنها سایت همسریابی ایران تبیان است. باقی سایت ها کلاه برداری هستند. (پول یا مشخصات می گیرند و تهش هیچ...)
این سایت تبیان را رفته اید؟ واقعا مسخره است... واقعا...
نوشته برای ثبت نام باید بیایید اینجا ما با شما مصاحبه کنیم!
آخر... چه بگویم...

==================

خوب...
برای من چه راهی می ماند؟
اطرافیان که هر چه گزینه داشتند رو کردند... گمان کنم 20-30 مورد شد... با عکس هیچ کدام هم حال نکردم... باز همین اطرافیانم می گویند برو با طرف صحبت بکن شاید ازش خوشت آمد! /.:blinksmiley.:/
آخر وقتی خوشم نمی آید بروم چه کار؟ دیگر خودم را که می شناسم... یک حداقلی که دوست دارم باید در قیافه اش باشد که بعد بروم با او صحبت کنم! نه؟ حالا این حداقل که می گویم خودم را دست بالا نمی گیرم و چیز عجیب غریبی هم منظورم نیست... ولی هر کسی یک جور همسری به دلش می نشیند. شاید یک نفر از دید خیلی ها بی ریخت باشد ولی به دل من بنشیند و همین طور برعکس. یادم می آید چند بار مادر و خواهرم یکی را در تلویزیون نشان می دادند و می گفتند فلانی چقدر خوشگل است... در حالی که به نظر من یکی از زشت ترین هنرپیشه های تلویزیون می آمد! منظورم از حداقل این است. یعنی یک مقدار حداقل طرفم باید به دلم بنشیند که بعد بروم با او صبحت کنم...

(الان که نگاه می کنم می بینم در محیط دانشگاه و محیط کار هم از کسی خوشم نمی آمد... /:.hmmsmiley.:/ چه می دانم... شاید مشکل دارم...#:-S)

محمدحسین خان با عکس که نمی توان حال نمود که می گویی با هیچ کدام حال ننموده ای.حالا که تیر آهن 18 پس کله ات برخورد نموده است لااقل برو برخی را ببین.چرا که همه خوشگلی فقط صورت نمی باشد. مورد بعدی هم این می باشد که برخی بد عکس می باشند اما خوشگل می باشند. برخی هم خوشگل می باشند که اگر خوشگل دیدی اول یا یک دستگاه کارواش خانگی فشار قوی بخر و یا ببر یک کارواش یا یک جایی که افت فشار آب نداشته باشد و بعد با آب جوش فشار قوی بر او بگیر.چون این روز ها ماله کشی و آرایش بیداد می نماید.زن یابیدن در اینترنت هم بدرد نمی خورد.اگر لااقل می خواهی زن بگیری بسپار به مادرت. هیچ کس بهتر از مادرها پسر ها را نمیشناسد. البته دخترها را فقط خدا می شناسد.مهریه هم اندازه یک سهمی از دارایی ات بده.روی سود فلان سهم حساب ننما و کم بده که اگر نخواستی یا طلاق خواست نقدی بدهی و نجات بیابی.500 میلیون همین حالا حاضر می باشم به علاوه خانه بدهم زنم برود و من بروم با این زن مرده زنجانی که نزدیک ما ساکن می باشد یک جایی را مجردی با هم اجاره نماییم. اما دیگر این زنها در این سن جایی نمی روند و تا سراشیبی قبر با من همراه خواهد بود. فعلا هم خوراک های سبک و غیر پرتیینی و کافور مصرف بنما تا چیزهای دیگر در تصمیم گیری هایت اثر نگذارند.
با تشکر

mhjboursy
2017/08/05, 00:46
http://forums.boursy.com/ (https://en.wikipedia.org/wiki/File:Prostitution_laws_of_the_world.PNG)
Prostitution legal but regulated

Prostitution legal and not regulated; organised activities such as
brothels and pimping illegal

Illegal to buy sex, legal to sell sex
Prostitution illegal

No data





خیلی معذرت می خواهم مورد بالا را قرار دادم. می دانم مربوط به ازدواج زیاد نیست ولی باز بیشترین جایی که مرتبط بود همین جستار بود...
در باره ی کارهای بد است! :d کارهای بد بد...
به نقل از ویکی پدیا (https://en.wikipedia.org/wiki/Prostitution)است. (بعید است نوشته اش اشتباه باشد. یعنی دلیل وجود ندارد. و از آن طرف چون آمار خیلی رایجی است اگر اشتباه باشد آدمهای زیادی برای اصلاحش درخواست می دهند.)
در جاهای سبز این مورد قانونی است و در جاهای آبی هم منع قانونی ندارد. (ولی قانونی هم برایش نیست.)
جاهای نارنجی که خودشان هم نمی دانند چه گفته اند! :d
اما تعجب من که باعث شد در اینجا هم قرار بدهم در مورد جاهای قرمز است که در آنجا ها کارهای بد بد غیر قانونی (illegal) است. حالا من ایران و عربستان و مالزی و قطر و ... را کاری ندارم. آمریکا چرا غیر قانونی است؟؟؟؟ :O :O :O :-/ :-? نگاه کنید انگار به غیر از یک ایالت آمریکا باقی جاهایش قرمز است! :O از طرف دیگر بعید می دانم آمارش اشتباه باشد...

چه بگویم؟؟؟

کسی می داند جریانش چیست؟

mhjboursy
2017/08/05, 02:03
سلام محمد حسین

پیش فرض های امام قلی خان همه اشتباه است
خام نشوی
برو ازدواج کن
همانطور که تو دنبال زن خوب میگردی باید خودت هم خوب باشی و
قرار نیست تو زن بگیری. زن گرفتنی نیست. زن را باید یافت و با او بخش عمده ای از زندگی را به اشتراک گذاشت.
نیاز به جستجو دارد و توکل

مرد زن را حمل نمیکند. این چه حرفی است آخر
یعنی مرد را در حد حمال و زن را در حد بار پایین اورد این امام قلی خان
زندگی کردن از جنس حمل کردن نیست بسیار فاصله است بین این دو

به نظرم اگر در زندگی منطق و احساس حاکم شود لذت بخش است
80 درصد منطق و 20 درصد احساس
مثلا همین دعوای امام قلی در سن 80 سالگی با همسرش
به نظرم گفتگو بین اینها به صفر میل کرده است
یا بارها بر سر مسئله ای تکراری بحث کرده اند و به راه حل نرسیده اند و حوصله ادامه را ندارند
ولی اگر بحث بشود و منطق حاکم شود و از یک مسئله عبور کنند و به مسئله بعد و بعد و بعد
آنگاه زندگی شیرین میشود


امام قلی خان خودش تجربه نا موفقی داشته تازه آن هم در پیری، آنگاه یک تجربه نا موفق را تعمیم میدهد به کل
شاید هم در پیری کمی معرکه گیری کرده زنش حالش را گرفته چه میدانم
بنده ازدواج کرده ام و تجارب بسیار موفقی دارم از ازدواجم
وقت کردم مینویسم

مغزت را در اختیار امام قلی خان نگذار
بدبخت میشوی

سلام مهدی جان؛ خوبی؟
آقا از خودت نگفتی؟ چقدر هست ازدواج کردی؟ (به قول مهران مدیری) چطور با هم آشنا شدید؟
=============
صحبتت خیلی قشنگ بود. این که گفتی:

قرار نیست تو زن بگیری. زن گرفتنی نیست. زن را باید یافت و با او بخش عمده ای از زندگی را به اشتراک گذاشت.
لذت بردم. @};-
============
اما در مورد این :

نیاز به جستجو دارد
از چه راهی؟
من الان دیگر دارم یواش یواش از سن مطلوب ازدواج می گذرم. می خواهم هر چقدر شده زودتر ازدواج کنم. با یک خانم خوب که همراه و مکملم باشد...
و این نیاز به جستجو دارد.
اما از چه راهی؟

mhjboursy
2017/08/05, 02:03
محمدحسین خان با عکس که نمی توان حال نمود که می گویی با هیچ کدام حال ننموده ای.حالا که تیر آهن 18 پس کله ات برخورد نموده است لااقل برو برخی را ببین.
چرا که همه خوشگلی فقط صورت نمی باشد.
مورد بعدی هم این می باشد که برخی بد عکس می باشند اما خوشگل می باشند.

برخی هم خوشگل می باشند که اگر خوشگل دیدی اول یا یک دستگاه کارواش خانگی فشار قوی بخر و یا ببر یک کارواش یا یک جایی که افت فشار آب نداشته باشد و بعد با آب جوش فشار قوی بر او بگیر.چون این روز ها ماله کشی و آرایش بیداد می نماید.

زن یابیدن در اینترنت هم بدرد نمی خورد.
اگر لااقل می خواهی زن بگیری بسپار به مادرت.
هیچ کس بهتر از مادرها پسر ها را نمیشناسد.
البته دخترها را فقط خدا می شناسد.

مهریه هم اندازه یک سهمی از دارایی ات بده.روی سود فلان سهم حساب ننما و کم بده که اگر نخواستی یا طلاق خواست نقدی بدهی و نجات بیابی.500 میلیون همین حالا حاضر می باشم به علاوه خانه بدهم زنم برود و من بروم با این زن مرده زنجانی که نزدیک ما ساکن می باشد یک جایی را مجردی با هم اجاره نماییم. اما دیگر این زنها در این سن جایی نمی روند و تا سراشیبی قبر با من همراه خواهد بود.
فعلا هم خوراک های سبک و غیر پرتیینی و کافور مصرف بنما تا چیزهای دیگر در تصمیم گیری هایت اثر نگذارند. :D:D:D
با تشکر
سلام بر قلی خان عزیز؛
همه ی جذابیت همسر به چهره اش نیست... قبول...
ولی باید یک حداقلی باشد که آدم جذب شود... چه می دانم... دیگر خطوط قرمز را رد نکرده باشد... /:.winksmiley02.:/
حالا من نمی خواهم در مورد تک تک مواردی که بهم معرفی شده صحبت کنم... ولی وقتی طرف را هر جور می چرخانم (در اندیشه ام) می بینم به دلم نمی نشیند... چه کارش کنم؟ مطمئنا وقتی با او صحبت هم بکنم باز به دلم نمی نشیند...
یا وقتی یک نفر مثلا تا کمر من است... (حالا همه ی خصوصیات خوب را هم داشته باشد... نجیب و خانه دار و با دین و یامان باشد و به دلم هم بنشیند) می خواهمش چه کار؟ (من قدم بلند است. 189-188 هستم.)

در مورد مادرم هم... دیگر بنده خدا هر چه گزینه داشت گذاشت روی میز... به دوست هایش گفت آنها هم هر چه می شناختند معرفی کردند... (البته همان طور که گفتم من یک مقدار شاید مشکل دارم... شاید یک مقدار دارم سخت گیری می کنم... چون کمال گرا هستم...)

در مورد آن دو تا توصیه ات هم (یعنی ماله کشی و غیر پروتئینی :D ) حرفت درست است. /:.winksmiley02.:/ به هر حال ما تلاشمان را می کنیم با دید عقل پیش برویم نه احساس. تا خدا چه خواهد؟

mhjboursy
2017/08/05, 02:09
من یک سوالی کردم از همه ی دوستان که کسی جواب نداد. (اگر اشتباه نکنم البته... چون حافظه ام زیاد جالب نیست.)

یک بار دیگر هم می پرسم هر کسی هر نگری دارد لطفا بفرماید:
شما از چه روشی همسرتان را پیدا کرده اید یا پیدا می کنید؟
به نگرتان چه روشی درست است؟


بگذار این گونه بپرسم:
شماره دادن. آری یا نه؟ درست است یا غلط؟
اگر یک نفر به دختر یا خواهرتان شماره بدهد ناراحت نمی شوید؟ کار بدی نیست؟ (در ذهن من یک کار بد جا افتاده است این کار.... ولی الان انگار باید رویش فکر کنم.)

========================

صبح با خانواده صحبت می کردیم خواهرم گفت توی اینستاگرام هم می توانی بگردی... گفت مثلا بیایی تو فالوورهای من بگردی بعد بروی توی فالوور های آن فالوور ها بگردی... (که حالا بعدا اگر از نگر ظاهری از کسی خوشم آمد با او صحبت کنم و ...)
(کلا این حالت ها را من بیشتر دوست دارم... همان طور که گفتم بهترین حالت برای من این بود که یک سایت همسریابی بسیار گسترده در ایران می داشتیم که قشنگ من در آن می گشتم و مناسب ترین همسان نسبت به خودم را پیدا می کردم... مخصوصا از نگر روحی. یعنی روحیاتی مانند درون گرا یا برون گرا بودن سمعی یا بصری یا لمسی یا جنبشی بودن و ...)



نگرتان؟

mhjboursy
2017/08/05, 02:24
یک مقاله برای انتخاب همسر، که هر چند بیشتر نوع نگاهش از سمت دختر خانم ها است ولی نکاتش بد نیست و خواندنش ضرری ندارد:





هفت خوان مهم در انتخاب همسر (http://www.beytoote.com/wedlock/danestani/mportant2-mate-choice.html) مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج (http://www.beytoote.com/wedlock/danestani.html)

http://forums.boursy.com/imported/2017/08/za4997-1.jpg (http://www.beytoote.com/wedlock/danestani/mportant2-mate-choice.html)

دنبال همسر مناسب هستید؟ آرزو دارید شریک زندگی تان را پیدا کنید و کسی در شان و مرتبه خودتان همدم بقیه عمرتان شود؟ برای این کار باید قبل از هر چیز از هفت خوان بگذرید! هفت خوان ازدواج 1) قدم اول این است که خودتان را درست بشناسید و مطمین باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصیتش؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری فرار کنید؟ کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قایل می شود، برنامه ریزی می کند، آرزوهایش را روی کاغذ می آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسایی می کند.
کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثیر حرف دیگران مسیر زندگی اش را تغییر می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند. به عنوان مثال، یک دختر 17 ساله دوست دارد در سن 30 سالگی جراح زنان و زایمان باشد، در شیراز زندگی کند ویک بچه داشته باشد. اولا این که کسی که می خواهد پزشک متخصص بشود، باید همسری انتخاب کند که شرایط بخصوص شغلی او را درک کرده و بتواند او را حمایت کند. از سوی دیگر شاید لازم نباشد او هم جراح باشد اما باید از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشد. در ضمن، برای چنین دختری که زودتر از 30 سالگی نمی خواهد بچه دار بشود، ازدواج زودرس یا حاملگی زودرس مزیت خاصی ندارد. در ضمن اینکه دوست دارد در شیراز زندگی کند، تا حدی تکلیف خواستگاری که می خواهد او را به تبریز یا کانادا ببرد را مشخص می کند. با خودتان رو راست باشید، و در تصمیمتان راسخ باشید.
2) مرحله دوم این است که همسر آینده تان را بر اساس خواسته ها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. تصور کردن همسر ایده آل با توجه به آرزوهایتان نسبتا راحت است. همیشه از خودتان این سوا ل را بپرسید: آیا من برای شخصی که به عنوان همسر ایده آل خودم تصور کرده ام، همسر ایده آلی هستم؟ خیلی ساده است. هر ترازویی دو کفه دارد. اگر می خواهید کفه طرف مقابلتان سنگین باشد، ابتدا باید کفه طرف خودتان را سنگین کنید. کسی که می خواهد با یک فرد تحصیل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.
3) در مرحله سوم باید یکسری معیارهای غربالگری اولیه برای همسریابی انتخاب کرده و آنها را آزمایش کنید. رایجترین معیارهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی. نکته مهم این است: این شما هستید که تعیین می کنید یک ویژگی برایتان مهم است یا خیر.

مثلا برای یک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خیلی مهم باشد ولی برای کس دیگر اصلا اهمیت نداشته باشد. نکته دیگر این است که تفاوت آدمها در یک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر یک نفر قد 170 کوتاه است و به نظر شخص دیگری ایده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برایشان مهم است بیشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهمیت می دهند. قدم اول این است که خودتان را درست بشناسید و مطمین باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصیتش؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری فرار کنید؟ 4) مرحله چهارم عبارتست از دیدن و دیده شدن برای ایجاد جاذبه اولیه. در کشورهایی که محیط های مختلط کمتر است، پسرها ممکن است به کمک مادر و خواهرانشان برای پیدا کردن همسر مناسب متوسل شوند. ولی متاسفانه چنین امکانی برای اکثر خانمهای جوان کمتر وجود دارد. به همین دلیل توصیه من این است که محیط کار، تحصیل یا تفریح خود را به گونه ای انتخاب کنید که حداکثر احتمال ممکن را برای دیده شدن توسط همسر احتمالی آینده تان به شما بدهد. به عنوان مثال کسی که می خواهد با یک موسیقیدان ازدواج کند، یا در کلاسهای متعدد موسیقی شرکت می کند یا عضو انجمنی می شود که موسیقی دانان معمولا عضو آن می شوند. کار دیگری که می توانید بکنید این است که چند خصوصیت اصلی که برای همسر آینده تان در نظر دارید به نزدیکان و دوستان بگویید ممکن است آن ها فردی را با این مشخصات بشناسند و یا در آینده اگر با چنین کسی برخورد کنند بلافاصله به یاد شما می افتند و می توانند نقش معرف را داشته باشند.
5) مرحله بعد یا دوست شدن با کسی است که فکر می کنید ممکن است با او ازدواج کنید یا خواستگاری کردن از این فرد است. در بسیاری از جوامع (چه شرقی و چه غربی) معمولا خواستگاری توسط جنس مرد صورت می گیرد و معمولا یک زن نمی تواند از یک مرد تقاضای دوستی و یا ازدواج بکند وگرنه به سبکی متهم می شود. به هر حال، فراموش نکنید وقتی با کسی به قصد ازدواج دوست شدید یا از او خواستگاری کردید، فکرتان فقط مشغول ظواهر امر (مانند کافی شاپ رفتن و کادوهای رمانتیک دادن یا نحوه چای آوردن عروس خانم موقع خواستگاری و مراسم عروسی) نباشد. به اصل موضوع دقت کنید.
http://forums.boursy.com/imported/2017/08/za4996-1.jpg
6) مرحله ششم که به نظر من مهمترین مرحله انتخاب همسر است، بردن نهایت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طریق برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آینده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند. در طول این جلسات، از طرف مقابل خود باید سوال بپرسید. سوالهای تعیین کننده. این سوالها از هر فرد به فرد دیگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برایتان می گوییم:

الف) می توانید بپرسید: هدف شما در زندگی چیست؟ سه تا از بزرگترین آرزوهای زندگی تان را بگویید . ب) مثلا: هدف شما از ازدواج چیه؟ چرا می خواهید با من ازدواج کنید؟ پ) من شغلم ایجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به این موضوع چی فکر می کنی؟ ت) در خانه پدر و مادری شما تقسیم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست دارید در زندگی ما چطور باشد؟ پرسیدن این سوال ها کمک کننده است، اما فراموش نکنید که ما در دنیای ایده آل زندگی نمی کنیم، بنابراین اگر تصمیمتان بر این شد که با فردی ازدواج کنید (بخصوص برای خانم ها) فراموش نکنید حتما شرایطی را که برایتان مهم است سر عقد مطرح کرده و تعهد لازم را از همسر آینده تان بگیرید. این تنها سندی است که می تواند در صورت عدم سازش همسرتان در موارد یاد شده از شما حمایت کند. از سوال مهم تر، ارتباطات غیر کلامی است. مثلا اینکه آیا رفتارش طوری که می خواهید با مهربانی و عاطفه هست یا نه؟ آیا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آیا در این حد با او احساس صمیمیت می کنید که این مورد را با او در میان بگذارید؟ علاوه بر آن باید از خودتان بپرسید: از هم صحبتی با او خسته شدید یا لذت بردید؟ اینکه اگر اختلاف نظری پیش آمد می توانید با صحبت کردن مسیله را حل کنید و یا بر سرش به تفاهم برسید؟ آیا می ترسید مسیله ای را با او در میان بگذارید؟ از عکس العمل هایش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شوید؟ آن چیزهایی را که شنیدید یا دیدید وقتی به خانه برگشتید، روی کاغذ بیاورید، زیرا برای مرحله آخر یا هفتم باید از آنها استفاده کنید. 7) مرحله آخر جمع بندی وضعیت و گرفتن تصمیم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل یک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نیست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنید و مجموع شرایط را برایش بگویید و بخواهید وضعیت را از دید خودش ارزیابی کند. سعی کنید در ارایه مشاهدات و شنیده هایتان منصف باشید و به اصطلاح سانسور نکنید. بعد با خودتان خلوت کنید. تمام نظرات و تفکرات را کنار هم بچینید و جنبه های مثبت و منفی ازدواج با این فرد را کنار هم مقایسه کنید. آیا جنبه های مثبت به جنبه های منفی می چربند؟ آیا چیزی در نکات منفی هست که خیلی برا یتان مهم باشد و بخاطرش بخواهید از طرف بگذرید؟ ممکن است چیزهایی را که شنیدید قبول نداشته باشید که ایرادی ندارد. هرکسی نظر خودش را دارد، ولی در نهایت این زندگی شماست. تصمیم آخر را خودتان بگیرید و آن را به پدر و مادرتان اعلام کنید.
می توانید وقتی نتیجه تصمیمتان را به پدر و مادرتان می گویید دلایل خودتان را هم بگویید که بدانند این تصمیم را عاقلانه گرفتید و جوانب آن را سنجیده اید. مراحل بالا توصیف یک فرایند عقلانی و منطقی بود. ازدواج در زندگی فرد یک تصمیم خیلی مهم است. ازدواج موفق می تواند تمام توانایی های بالقوه فرد را شکوفا کند و ازدواج نا موفق می تواند منابع غنی درون وجود یک نفر را به صفر برساند. هستند کسانی که فقط از روی احساسشان ازدواج کردند و خوشبخت شدند ولی تعداد کسانی که خوشبختند و این تصمیم را با چشم های باز و با در نظر گرفتن همه جوانب گرفتند بیشتر است. منبع: ایران ناز

mhjboursy
2017/08/05, 02:41
یک مقاله عالی:




ده وضعیت مهم و خطرناک برای انتخاب همسر (http://www.asriran.com/fa/news/222598/10-%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D9%87%D9%85-%D9%88-%D8%AE%D8%B7%D8%B1%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1)
http://forums.boursy.com/imported/2017/08/231162_504-1.jpgانتخاب همسر همیشه حساس و نیازمند دقت است. اما اگر در یکی از 10 موقعیت زیر قرار دارید، این حساسیت برایتان بیشتر هم خواهد بود. بنابراین بی گدار به آب نزنید و مرحله به مرحله با سنجش شرایط آینده پیش بروید.

1- زیبایی خیره کننده
شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید؟


2-پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه
موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زن موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر خانم دکتر نخواهید بود!

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟

3- شیفتگی و عشق بی اندازه
مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید! یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند. اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.


4- احساس تنهایی شدید
تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. ((وصف مرا می گوید :( )) وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است ((:d :d :d)) و...، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.


5 - عجله
*دیگر دارد خیلی دیر می شود* آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟
شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!


6- سن پایین
شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید. این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر 20 سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟


7- شناخت ناقص
با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است!

وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید. احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.

8- بحران روحی
در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.

9- سرخوشی و هیجان
در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده اید که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم. در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.

10- چشم و هم چشمی
متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند.

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید.

mhjboursy
2017/08/05, 02:51
پاسخ من به این دو مقاله ی بالا و بسیاری از روان شناسان و اندیشمندان عزیز و نیز به خودم (که سخت گیر و کمال گرا هستم) این است که:

عزیز من؛ من نوعی مگر در عمرم چند نفر را می بینم که بخواهم این معیارها را هم رویشان بررسی کنم؟؟؟؟
چند نفر مگر به تور من می خورند که بیایم همان چند نفر را از فیلترهای عقلم رد کنم؟؟؟
این پالایه های مستلزم این است که ده هزار مورد واردش شوند که 3 مورد از آن خارج شوند و حالا من بیایم و از بین 3 مورد تصمیم گیری کنم. (یعنی آن حالت ایده آل سایت همسریابی که فقدانش را احساس می کنم.) ولی وقتی این حالت وجود ندارد و من کلا 20 نفر را دیده ام در عمرم (به عنوان مورد ازدواج) که دو تایشان تا کمرم هستند و سه تایشان قیافه شان این قدر در نگاه من ناگیرا است که اصلا دوست ندارم برای بار دوم به عکس نگاه کنم و چند تایشان چند سال از من بزرگتر هستند و باقی هم اصلا سن دختر من را دارند...
دیگر من کجا می رسم بروم خصوصیات روحی طرف را بررسی کنم؟؟؟ دیگر من کجا می رسم بروم ببینم طرف وضع حجابی که من مد نگرم هست همسرم داشته باشد را دارند یا نه؟ کجا می توانم بروم ببینم خانواده شان از نگر سطح فرهنگی به من و خانواده ام می خورند یا نه؟ (که اصلا اصل هم به نگر من همین ها است... منی که هم خصوصیات درون گرایی و هم برون گرایی دارم اگر بروم با یک نفر که فقط درون گرای محض است یا یک نفر که برون گرای شدید است ازدواج کنم که...) :(

دست آخر باید همان کاری را کرد که بالاتر عرض کردم. یعنی قناعت.
یعنی بفهمم و مطمئن باشم که من نمی توانم یک نفر را که صد در صد مناسب من است را بیابم و با او ازدواج کنم... پس باید با بهترین کسی که پیدا کردم به بهترین نحو بسازم و خوش باشم. @};- (که البته برای من ِ کمال گرا سخت است. :( )

امام قلی خان
2017/08/21, 01:25
محمد حسین خان اگر این یک مدت دیگر را دندان روی جگر بگذاری و صبر بنمایی که بروی بالای سی سال دیگر خودت مغزت به راه می افتد که زن گرفتن را همه بلدند و بدرد تو نمیخورد.به مهدی 1400 خان ننگر. او تجربه اش کم می باشد. من هشتاد دست شورت و جوراب بیش از او پاره نموده ام. از من بپرس که تجربه ام زیاد می باشد.پسر خودم مثل تو فکر می کرد. حالا به غلط کردن افتاده است.که البته گفته ام برو زندگی ات را بکن.حالا خفت و خوابت و شبها بیدار ماندنت دست خودت می باشد. بعد همه اش فضول داری. از اینکه تنهایی در رختخوابن میغلتی کیف کن و لذت ببر. این همه خوشی مجردی را مدنگر داشته باش.بخاطر چند عشق و حال خودت را عمری بدبخت ننما.
با تشکر

Mehdi1400
2017/08/22, 00:41
سلام بر محمد حسین عزیز

به نظرم امام قلی خان در 80 سال عمرش (خداوند به 120 سال برساندش)، تا کنون باعث و بانی تشکیل یک زندگی هم نبوده است.
این همه ادعای تجربه میکند ولی اگر یک تجربه در خصوص وصلت دو جوان داشت اینچنین قضاوت نمیکرد.

بگذار خاطره ای برایت تعریف کنم

ابتداء آشنایی با همسرم بود که از همان جا رفتم در کار کمک کردن برای وصلت زوج های جوان
بی هیچ تجربه ای و فقط به کمک استدلال و منطق عقلی

همسرم از یک زوج جوان گفت که تا مرحله خواستگاری پیش رفته اند و با دخالت خانواده و نزدیکان کدورت ایجاد شده و پسر جوان مانده است در تصمیم گیری
آیا خانواده را انتخاب کند یا دختر مورد علاقه اش را

حسابی در ذوق دختر خورده بود به دلیل عدم پیگیری و جواب روشن ندادن خانواده داماد بعد از مراسم بله برون


خلاصه کنم
خودم را راضی کردم که بروم سراغ پسر که کارمند یک اداره بود
ادرسش را گرفتم و رفتم سراغش

دیالگم این بود
من فلانی هستم و آمده ام به شما بگویم "خیلی آدم بی فکری هستی"
بنده خدا تا چند لحظه مات و مبهوت بود

ولی همین جمله سرآغاز گفتگویی شد که نهایتا پیغامم را انتقال دادم که
معنی نمیدهد لفتش بدهی
یا مرد باش بگو شما را میخواهم حتی اگر خانواده مخالف باشند
یا اگر نمیخواهی تکلیف را روشن کن و به این بلا تکلیفی خاتمه بده

خلاصه اینکه در فروردین امثال بود که به همراه همسر و سه فرزندش تشریف آوردند منزل و مهمان نوروزی ما شدند
باز هم آن خاطره 18 سال پیش را با هم مرور کردیم و بسی خندیدیم

بله محمد حسین عزیز
همسری بیاب که خانواده ای اصیل داشته باشد.
دختر ها بیش از پسرها تحت تاثیر مادر هستند.
پس مادر خوب و دارای کمالات و سجایای اخلاقی حتما تاثیرش را بر فرزندان خواهد گذاشت مخصوصا دختر خانواده که شدیدا از مادر الگو برداری میکند.

معیارهایت را سامان بده. برای هر کدام یک یا چند دلیل مهم داشته باش
زیبایی هم خوب است ولی همه چیز نیست
زیبایی سیرت به مراتب از زیبایی صورت اولویت دارتر است.
هر چند که داشتن حداقلها هم حرف کاملا درست و معقولی است.

Davar
2017/08/22, 01:44
سلام/
خواستم ی تجربه ای رو با شما و خوانندگان این صفحه درمیون بزارم شاید به درد کسی خورد چند وقت پیش برای یکی از نزدیکان بنده() یه خواستگار

اومده بود در روز خواستگاری که من زودتر به محل رسیده بودم از یه موضوعی با خبر شدم که دختر و پسر قبل از مراسم با هم توی منزل کسی که معرفشون

بوده چند جلسه با هم ملاقات کرده و یک سری قرار مدار با هم گذاشتن از قبیل اینکه مرد با ادامه کار همسرش مخالفت نکنه و یا منزل مسکونیشون توی فلان

محل باشه و چند مورد دیگه البته اینو بگم که ملاقات اینها با اطلاع و اجازه پدر دختر بوده و بعد اینکه با هم هماهنگ شدن قرار خواستگاری رو گذاشتن و روز

خواستگاری هم بعد از توافقات قرار بر این شد که تا دو ماه دیگه مراسم عقد برگزار بشه و تا یک سال آینده عروسی برگزار بشه و از الان تا دو ماه آینده بین این

دو نفر صیغه موقت جاری بشه و اینها با هم محرم بشن تا بتونن آزمایشات رو انجام بدن و باقی مراسم مرسوم رو.

من از هر دو خانواده خواهش کردم که اجازه بدن که این دو نفر یک چند مدتی حداقل شش ماه با هم دوست باشن و بینشون صیغه موقت جاری نشه تا بتونن

همدیگه رو بهتر بشناسن و به روحیات همدیگه بیشتر آشنا بشن که با مخالفت هر دو خانواده مواجه شدم دلیل من هم برای این موضوع این بود که اگر صیغه

باشن هم پسر و هم دختر احساس راحتی میکنن و ممکن هستش که دسته گل به آب بدن و اگر عقد بشن که دیگه بدتر، طرف مرد ادعای مالکیت میکنه و باقی مسائل

ولی در عوض اگر با هم به اختلاف خوردن میتونن به راحتی از هم جدا بشن دیگه نیاز به دادگاه و غیره نداره و از طرفی اگه با هم فقط دوست باشن همین که

احساس راحتی نکنند باعث میشه از خیلی اتفاقات جلوگیری بشه و تمرکز خوشون رو روی شناخت همدیگه قرار بدن

(البته میدونم که این موضوع برای مردا سخت هستش) به هر حال این پیشنهاد من با مخالفت اکثریت مواجه شد و برای دو ماه آینده برنامه عقد چیده شد و

قرار بر این شده بود که در تاریخ 96/05/27 مراسم عقد برگزار بشه. اگر خاطرتان باشد روز مراسم تحلیف تهران تعطیل بود و ما به همراه این زوج، مسافرت دو

روزه شمال بودیم که در همین مسافرت اختلاف شدیدی بین اینها پیش میاد و باعث میشه که کلا ازدواج این دو نفر به هم بخوره و به خاطر اینکه بینشون صیغه

و عقد جاری نشده بود( علیرغم مخالفت هر دو خانواده) تونستن به راحتی از هم جدا بشن حالا با در نظر گرفتن این موضوع که طرف دختر برهم زننده ازدواج

بوده، اگر بین این دو نفر عقد جاری شده بود ایا طرف پسر به راحتی اقدام به طلاق میکرد؟ و یا حتی صیغه موقتش رو می بخشید؟ و یا برعکسش رو در نظر

بگیریم طرف دختر به راحتی طلاق میگرفت؟ یا مهریش رو به اجراء میگذاشت؟

نیت من از طرح این موضوع اینه که حتما باید همسر خود رو قبل از ازدواج بشناسی الان دوره زمونه هندونه در بسته نیست باید باهاش رابطه داشته

باشی(( رابطه مساوی با س.ک.س نیست))

حداقل شش ماه باید باهاش دوست باشی امکان نداره شما باکسی به مدت شش ماه دوست باشی ولی نتونی بشناسیش واز خصوصیات اخلاقیش

باخبر نشی. در یکی از جمله هات خوندم که گفتی: فرض کن خواهر خودته آیا راضی میشی کسی با خواهرت اینجوری رفتار کنه؟ در جوابت میگم که من

راضی نمیشم خواهرم ازدواج بکنه بعد از شش ماه طلاق بگیره؟ چون از همسرش خوشش نمیاد و یا برعکس.

ایا بهتر نبود قبل از ازدواج با همسرش رابطه برقرار میکرد تا از خلقیات همدیگه آگاه میشدن

در ایام گذشته وقتی که هنوز ازدواج نکرده بودم یه روز دایی عزیزم بهم گفت: آخه ک.و.ن.ک.ش تو که نه اهل خانوم بازی هستی نه اهل رفیق بازی هستی

نه اهل مشروب هستی تو که اهل هیچ چی نیستی بیا برو زن بگیر دیگه چه مرگته آخه؟ و از شانس، هندونه من شیرین شد و من با ازدواجم هم به لذت

جنسی رسیدم و هم به لذت روحی(خانواده) که لذت جنسی در مقابل لذت روحی هیچ است شما با خانواده به همه چیز میرسی که مهمترینش آرامش

هست( البته باید خانواده رو بسازی)

این رو برای امام قلی خان عزیز گفتم که نشسته توی بهترین شهر بهترین کشور دنیا و داره واسه ایران نسخه میپیچه! عزیز دل اینجا ایرانه اینجا کدوم تفریح

رو داریم اینجا نایت کلاب داریم اینجا دیسکو داریم اینجا شهر بازی استاندارد داریم اینجا محیط زیست سالم یا حیات وحش سالم داریم اینجا اگه با دخترت

بخوای بری کوه قدم بزنی باید مواظبش باشی که پلیس بهش گیر نده( خانم حجابت رو رعایت کن!) پلیس! اینجا هیچیمون سر جاش نیست صبح تا شب

از درو دیوار این مملکت داره عزاداری و تبلیغات اسلامی می باره قراره همگی به زور بریم بهشت تا توی فاحشه خونه بهشت بخوریم و بیاشامیم و س.ک.س بکنیم

اینجا رییس جمهورش پرونده قطعی تخلف داره ولی فرداش میشه عضو مجمع تشخیص مصلحت و یا شهردارش همچنین بگذریم موضوع سیاسی شد.

به هر حال یادت باشه هم به خودت و هم به همسر آیندت لطف کنی و حتما طرفت رو بشناسی حتی اگه چند تا دختر عاشقت شدن، اونی رو که دوست

داری انتخاب کن به یاد داشته باش که خودت از همه عزیزتری و باید به فکر زندگی خودت باشی نه دیگران.

ارزوی سلامتی و موفقیت برای شما دارم.

zorba
2017/08/22, 02:49
من بدون ارائه ی نظر ارزشی مثبت یا منفی راجع به ازدواج, توصیه می کنم چندتایی کتاب در مقوله ی عشق و ازدواج مطالعه کنید...دستکم یک چهارچوب ذهنی هم داشته باشید بد نیست...
-ازدواج و اخلاقیات به قلم "برتراند راسل" فیلسوف مشهور بریتانیایی...روی نت می تونین پی دی اف ش رو پیدا کنید...
-جستاری در باب عشق به قلم "آلن دو باتن".....ترجمه شده ی "گلی امامی" چاپ انتشارات نیلوفر
-درباره ی عشق به قلم چندین نویسنده از جمله مارتا نوسباوم ، رابرت نوزیک و رابرت سالامون...این کتاب توسط آرش نراقی ترجمه شده....و اینهم در بازار کتاب موجوده..
-یک سلسله سخنرانی از مصطفی ملکیانِ پژوهشگر اخلاق هم راجع به ازدواج و اخلاق هست که در نت می تونین صوت سخنرانی اصلی رو با عبارت " ازدواج از دیدگاه مصطفی ملکیان" پیدا کنین...بر این سخنرانی هم نقدها نوشته شده و میتونین در گوگل نقد و ردیه هاش رو پیدا کنین...

امام قلی خان
2017/08/22, 06:23
با سلام. زنم زد اسکیرین لپ تاپ را شکست. هی بگویید زن خوب است و فلان و کذاست. زن میخواهی که چه بشود.مهدی 1400 خان شانسش زده است زنش خوب است یا یکی گفته اینجا کاباره و فلان نمی باشد که عیش و نوش کند. بدرک که در ایران وسائیل و ادوات عشق و حال جور نمی باشد. آدم برای یک پرس شام رستوران نمی زند. الان اسکیرین لپ تاپ را شکست چون دید من اوراق خریدم آنلاین.میخواسته پول ها را بدهم پسرش دلار بنماید. گفتم اصلا روحانی اشتاه گرد تو را نگذاشت وزیر اقتصاد.میگوید پول را خوردند رفت. هرچه میگویم پول خوردنی نیست یک چیز دیگری می گوید.محمدحسین خان که در همه کاری کمال نگر می باشد که را بگیرد؟ این یک نفر آدمی را میخواهد که همه اش درست باشد.حالا اگر پیدا کردید یک زن هم برای من بیابید.عشق و حال هم همان چند وقت اول می باشد و بعد اش شعر است.همچین که زن زایید و بچه وع زد در گوشت دیگر عشق و حال و مال از یادت برود.از این امتحان مردود بیرون می آیند بیشتر مردها.من هم رفوزه می باشم. مهدی 1400 خان گفته من تا بحال هیچ دو تا سیم برقی را بهم وصل ننموده ام. من 100 تا را بهم رساندم. 98 تاشان فحش می دهند. حالا در آخر عمری به این رسیده ام که خوشا به مجردی که بهترین دوران بود.

mhjboursy
2017/08/26, 01:04
سلام بر محمد حسین عزیز

به نظرم امام قلی خان در 80 سال عمرش (خداوند به 120 سال برساندش)، تا کنون باعث و بانی تشکیل یک زندگی هم نبوده است.
این همه ادعای تجربه میکند ولی اگر یک تجربه در خصوص وصلت دو جوان داشت اینچنین قضاوت نمیکرد.

بگذار خاطره ای برایت تعریف کنم

ابتداء آشنایی با همسرم بود که از همان جا رفتم در کار کمک کردن برای وصلت زوج های جوان
بی هیچ تجربه ای و فقط به کمک استدلال و منطق عقلی

همسرم از یک زوج جوان گفت که تا مرحله خواستگاری پیش رفته اند و با دخالت خانواده و نزدیکان کدورت ایجاد شده و پسر جوان مانده است در تصمیم گیری
آیا خانواده را انتخاب کند یا دختر مورد علاقه اش را

حسابی در ذوق دختر خورده بود به دلیل عدم پیگیری و جواب روشن ندادن خانواده داماد بعد از مراسم بله برون


خلاصه کنم
خودم را راضی کردم که بروم سراغ پسر که کارمند یک اداره بود
ادرسش را گرفتم و رفتم سراغش

دیالگم این بود
من فلانی هستم و آمده ام به شما بگویم "خیلی آدم بی فکری هستی"
بنده خدا تا چند لحظه مات و مبهوت بود

ولی همین جمله سرآغاز گفتگویی شد که نهایتا پیغامم را انتقال دادم که
معنی نمیدهد لفتش بدهی
یا مرد باش بگو شما را میخواهم حتی اگر خانواده مخالف باشند
یا اگر نمیخواهی تکلیف را روشن کن و به این بلا تکلیفی خاتمه بده

خلاصه اینکه در فروردین امثال بود که به همراه همسر و سه فرزندش تشریف آوردند منزل و مهمان نوروزی ما شدند
باز هم آن خاطره 18 سال پیش را با هم مرور کردیم و بسی خندیدیم

بله محمد حسین عزیز
همسری بیاب که خانواده ای اصیل داشته باشد.
دختر ها بیش از پسرها تحت تاثیر مادر هستند.
پس مادر خوب و دارای کمالات و سجایای اخلاقی حتما تاثیرش را بر فرزندان خواهد گذاشت مخصوصا دختر خانواده که شدیدا از مادر الگو برداری میکند.

معیارهایت را سامان بده. برای هر کدام یک یا چند دلیل مهم داشته باش
زیبایی هم خوب است ولی همه چیز نیست
زیبایی سیرت به مراتب از زیبایی صورت اولویت دارتر است.
هر چند که داشتن حداقلها هم حرف کاملا درست و معقولی است.

سلام
احسنت
هم خاطره ی به جا و زیبایی بود و هم حرفتان درست و منطقی به نگر می رسد... (در مورد تاثیر پذیری از مادر و خانواده)
فقط مسئله اینجا است که مورد (Case) ازدواج کم است.

همان طور که پیش تر عرض کردم به خاطر همین که گزینه های ازدواج برای من محدود است باید روی یک سری خواسته ها را خط کشید /:.sadsmiley.:/
یا باید با یک نفر کم عقل ازدواج کنم
یا باید با یک نفر کم ایمان ازدواج کنم
یا باید با یک نفر کم حیا ازدواج کنم
یا باید با یک نفر کم خانواده ازدواج کنم (یک چیزی مابین با خانواده و بی خانواده :D )
یا باید با یک نفر کم ظاهر ازدواج کنم. (این هم بر همان منوال)

بالاخره تو این مواردی که من دیدم اگر یکی را ظاهرا بپسندم /:.rolleyessmileyani و به من بیاید می بینم یا طرف دین و ایمان درست حسابی ندارد یا با عقل نیست (آن چنان که اطمینان کنم یک عمر دلم را و بچه هایم را و محیط درون خانواده ام را و در یک کلام همه چیزم را دستش بسپرم)
حالا دیگر آشنایی با خانواده اش و اینکه خانواده ی اصیل و با فرهنگی داشته باشد و بعد اینکه او بیاید من را بررسی کند و بپسندد/نپسندد و غیره به کنار...

همین طور بگذریم از اینکه من روی خیلی موارد دیگر که به عنوان خواسته دارم خط کشیدم... (که البته آنها هم باید باشد... ولی چه می شود کرد؟ مثلا به نگر من زن و شوهر باید ترجیحا از خانواده هایی با طبقات اقتصادی نزدیک به هم باشند، ترجیحا از یک شهر باشند یا از اقوامی با اندیشه های مشابه باشند، یا ترجیحا سن و سال باید فلان قدر باشد یا ترجیحا از نگر روانشناسی باید درون/برون گرایی و سایر خصوصیات روانی مشابه داشته باشند و قس علی هذا...)

(البته همان طور که گفتم من کمال_گرا هستم و از این بابت مشکل دارم ولی) بالاخره چه؟ آیا حاضرم با یک نفر که درون بسیار مشابهی با من دارد ولی قیافه اش در نگر من این جوری است: /:.weirdsmiley.:/ ازدواج کنم؟
نه... هرگز...
یا برعکس بیرونش برایم این جوری باشد: /:.wubsmiley.:/ ولی دو کلمه که با او صحبت می کنم احساس کنم سرم را می خواهم بکوبم به دیوار /:.weirdsmiley.:/.



در مجموع باید عرض کنم گزینه کم است... و یا باید همین جــــــــــــــــور بگردم دنبال یکی که به من بخورد... /:.sadsmiley.:/ یا باید بین این گزینه های کم یکی را که 30 درصد هم با من جور نیست انتخاب کنم... /:.sadsmiley.:/ که آدم با خودش می گوید صد رحمت به ازدواج نکردن! آدم ازدواج می کند که از همراهی و مصاحبت یک شریک احساس آرامش و لذت کند و شریکی برای شادی و غمش داشته باشد و همسفری برای مسیر زندگی اش... (یک بخش سکسی هم داشت که سانسور کردیم :D ) حالا من بیایم با یکی که 30 درصد هم مشابه من نیست ازدواج کنم آرامش را که هیچ... (باید ببوسم بگذارم کنار...) باید یک عمر یک سوهان روح کنار خودم تحمل کنم...


الان که دارم می اندیشم... به نگرم می آید باید کمال_گرایی ام را کنار بگذارم.... و با همان 30 درصد یا کمتر راضی باشم... /:.sadsmiley.:/ نمی دانم...

mhjboursy
2017/08/26, 01:11
سلام/
خواستم ی تجربه ای رو با شما و خوانندگان این صفحه درمیون بزارم شاید به درد کسی خورد چند وقت پیش برای یکی از نزدیکان بنده() یه خواستگار

اومده بود در روز خواستگاری که من زودتر به محل رسیده بودم از یه موضوعی با خبر شدم که دختر و پسر قبل از مراسم با هم توی منزل کسی که معرفشون

بوده چند جلسه با هم ملاقات کرده و یک سری قرار مدار با هم گذاشتن از قبیل اینکه مرد با ادامه کار همسرش مخالفت نکنه و یا منزل مسکونیشون توی فلان

محل باشه و چند مورد دیگه البته اینو بگم که ملاقات اینها با اطلاع و اجازه پدر دختر بوده و بعد اینکه با هم هماهنگ شدن قرار خواستگاری رو گذاشتن و روز

خواستگاری هم بعد از توافقات قرار بر این شد که تا دو ماه دیگه مراسم عقد برگزار بشه و تا یک سال آینده عروسی برگزار بشه و از الان تا دو ماه آینده بین این

دو نفر صیغه موقت جاری بشه و اینها با هم محرم بشن تا بتونن آزمایشات رو انجام بدن و باقی مراسم مرسوم رو.

من از هر دو خانواده خواهش کردم که اجازه بدن که این دو نفر یک چند مدتی حداقل شش ماه با هم دوست باشن و بینشون صیغه موقت جاری نشه تا بتونن

همدیگه رو بهتر بشناسن و به روحیات همدیگه بیشتر آشنا بشن که با مخالفت هر دو خانواده مواجه شدم دلیل من هم برای این موضوع این بود که اگر صیغه

باشن هم پسر و هم دختر احساس راحتی میکنن و ممکن هستش که دسته گل به آب بدن و اگر عقد بشن که دیگه بدتر، طرف مرد ادعای مالکیت میکنه و باقی مسائل

ولی در عوض اگر با هم به اختلاف خوردن میتونن به راحتی از هم جدا بشن دیگه نیاز به دادگاه و غیره نداره و از طرفی اگه با هم فقط دوست باشن همین که

احساس راحتی نکنند باعث میشه از خیلی اتفاقات جلوگیری بشه و تمرکز خوشون رو روی شناخت همدیگه قرار بدن

(البته میدونم که این موضوع برای مردا سخت هستش) به هر حال این پیشنهاد من با مخالفت اکثریت مواجه شد و برای دو ماه آینده برنامه عقد چیده شد و

قرار بر این شده بود که در تاریخ 96/05/27 مراسم عقد برگزار بشه. اگر خاطرتان باشد روز مراسم تحلیف تهران تعطیل بود و ما به همراه این زوج، مسافرت دو

روزه شمال بودیم که در همین مسافرت اختلاف شدیدی بین اینها پیش میاد و باعث میشه که کلا ازدواج این دو نفر به هم بخوره و به خاطر اینکه بینشون صیغه

و عقد جاری نشده بود( علیرغم مخالفت هر دو خانواده) تونستن به راحتی از هم جدا بشن حالا با در نظر گرفتن این موضوع که طرف دختر برهم زننده ازدواج

بوده، اگر بین این دو نفر عقد جاری شده بود ایا طرف پسر به راحتی اقدام به طلاق میکرد؟ و یا حتی صیغه موقتش رو می بخشید؟ و یا برعکسش رو در نظر

بگیریم طرف دختر به راحتی طلاق میگرفت؟ یا مهریش رو به اجراء میگذاشت؟

نیت من از طرح این موضوع اینه که حتما باید همسر خود رو قبل از ازدواج بشناسی الان دوره زمونه هندونه در بسته نیست باید باهاش رابطه داشته

باشی(( رابطه مساوی با س.ک.س نیست))

حداقل شش ماه باید باهاش دوست باشی امکان نداره شما باکسی به مدت شش ماه دوست باشی ولی نتونی بشناسیش واز خصوصیات اخلاقیش

باخبر نشی. در یکی از جمله هات خوندم که گفتی: فرض کن خواهر خودته آیا راضی میشی کسی با خواهرت اینجوری رفتار کنه؟ در جوابت میگم که من

راضی نمیشم خواهرم ازدواج بکنه بعد از شش ماه طلاق بگیره؟ چون از همسرش خوشش نمیاد و یا برعکس.

ایا بهتر نبود قبل از ازدواج با همسرش رابطه برقرار میکرد تا از خلقیات همدیگه آگاه میشدن

در ایام گذشته وقتی که هنوز ازدواج نکرده بودم یه روز دایی عزیزم بهم گفت: آخه **** تو که نه اهل خانوم بازی هستی نه اهل رفیق بازی هستی

نه اهل مشروب هستی تو که اهل هیچ چی نیستی بیا برو زن بگیر دیگه چه مرگته آخه؟ و از شانس، هندونه من شیرین شد و من با ازدواجم هم به لذت

جنسی رسیدم و هم به لذت روحی(خانواده) که لذت جنسی در مقابل لذت روحی هیچ است شما با خانواده به همه چیز میرسی که مهمترینش آرامش

هست( البته باید خانواده رو بسازی)

این رو برای امام قلی خان عزیز گفتم که نشسته توی بهترین شهر بهترین کشور دنیا و داره واسه ایران نسخه میپیچه! عزیز دل اینجا ایرانه اینجا کدوم تفریح

رو داریم اینجا نایت کلاب داریم اینجا دیسکو داریم اینجا شهر بازی استاندارد داریم اینجا محیط زیست سالم یا حیات وحش سالم داریم اینجا اگه با دخترت

بخوای بری کوه قدم بزنی باید مواظبش باشی که پلیس بهش گیر نده( خانم حجابت رو رعایت کن!) پلیس! اینجا هیچیمون سر جاش نیست صبح تا شب

از درو دیوار این مملکت داره عزاداری و تبلیغات اسلامی می باره قراره همگی به زور بریم بهشت تا توی فاحشه خونه بهشت بخوریم و بیاشامیم و **** بکنیم



به هر حال یادت باشه هم به خودت و هم به همسر آیندت لطف کنی و حتما طرفت رو بشناسی حتی اگه چند تا دختر عاشقت شدن، اونی رو که دوست

داری انتخاب کن به یاد داشته باش که خودت از همه عزیزتری و باید به فکر زندگی خودت باشی نه دیگران.

ارزوی سلامتی و موفقیت برای شما دارم.

تجربه ی زیبایی بود...
ممنون...

mhjboursy
2017/08/26, 01:14
من بدون ارائه ی نظر ارزشی مثبت یا منفی راجع به ازدواج, توصیه می کنم چندتایی کتاب در مقوله ی عشق و ازدواج مطالعه کنید...دستکم یک چهارچوب ذهنی هم داشته باشید بد نیست...
-ازدواج و اخلاقیات به قلم "برتراند راسل" فیلسوف مشهور بریتانیایی...روی نت می تونین پی دی اف ش رو پیدا کنید...
-جستاری در باب عشق به قلم "آلن دو باتن".....ترجمه شده ی "گلی امامی" چاپ انتشارات نیلوفر
-درباره ی عشق به قلم چندین نویسنده از جمله مارتا نوسباوم ، رابرت نوزیک و رابرت سالامون...این کتاب توسط آرش نراقی ترجمه شده....و اینهم در بازار کتاب موجوده..
-یک سلسله سخنرانی از مصطفی ملکیانِ پژوهشگر اخلاق هم راجع به ازدواج و اخلاق هست که در نت می تونین صوت سخنرانی اصلی رو با عبارت " ازدواج از دیدگاه مصطفی ملکیان" پیدا کنین...بر این سخنرانی هم نقدها نوشته شده و میتونین در گوگل نقد و ردیه هاش رو پیدا کنین...

فوق العاده متشکرم زوربای عزیز؛ خیلی دوستت داریم؛ @};-@};-@};-
حالا پولی هایش را که نه :d ولی احتمالا رایگان هایش را (به خصوص نسخه صوتی را) اگر شد می گیرم و مطالعه می کنم...

fns4565
2017/09/25, 10:32
http://forums.boursy.com/imported/2017/09/D982D8A7D986D988D986D8ACD8B0D8A8D988D8B9-1.jpg

در قانون جذب عشق (http://www.parvaresheafkar.com/law-attraction/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%AC%D8%B0%D8%A8-%D8%B9%D8%B4%D9%82-2) قسمت اول نکات کلی را در مورد استفاده قانون جذب در روابط بیان کردیم . حال به قانون جذب (http://www.parvaresheafkar.com/law-attraction) عشق 2 می‌رسیم . حتما قبل از خواندن این مقاله قانون جذب عشق 1 را مطالعه کنید

برای روشن شدن مفهوم عشق بخشیدن به دیگران، اول باید معنای عشق نبخشیدن به دیگران را بفهمید.

تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل عشق بخشیدن نیست!

تصور این‌که شما می‌دانید چه چیزی برای طرف مقابل بهرت است عشق بخشیدن نیست!

تصور این‌که حق با شماست و طرف مقابل اشتباه می‌کند عشق بخشیدن نیست!

بازخواست، ملامت، شکایت، غر زدن، یا ایراد گرفتن از طرف مقابل عشق بخشیدن نیست!

همانطور که در دوره قانون جذب (http://www.parvaresheafkar.com/the-periods/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3-%D8%AC%D8%B0%D8%A8-%D8%B4%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%86%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%87) بیان شد این‌ها خلاف قانون جذب عشق است

راز روابط

زندگی همه چیز را به شما عرضه می‌کند تا بتوانید آنچه دوست دارید را برگزینید، و بخشی از موهبت زندگی این است که همه جور آدمی را دور و برتان قرار داده، بنابراین می‌توانید در آن آدم‌ها آنچه دوست دارید را انتخاب کنید و از آنچه دوست ندارید روی برگردانید. قرار نیست برای خصوصیاتی که در شخصی نمی‌پسندید، در خودتان عشق ایجاد کنید، بلکه کافی است بدون نشان دادن احساس خاصی از آن روی برگردانید.

خیلی ساده است…

در یکی از فایل‌های صوتی اشاره‌ای به این موضوع داشتم. نیازی نیست به زور بخواهید به خودتان بقبولانید که یک رفتار خاص یک شخص خوب است. اگر به طور مثال کسی در زندگی شما بدقول است نیازی نیست بگویید خوب خدا رو شکر که بدقول است قاتل نیست! نه قانون جذب عشق این را نمی‌گوید. فقط می‌گوید روی رفتار دیگه‌ای احساس بگذارید که در او دوست دارید.

او بدقول است اما مهربان است؛ من به مهربانی او تمرکز می‌کنم.

او بدقول است اما خوش صحبت است؛ من روی خوش صحبتی او تمرکز می‌کنم.

او بدقول است اما دست و دل باز است؛ من روی دست و دل بازی او تمرکز می‌کنم.

تبریک می‌گویم. شما به بهترین شکل از قانون جذب عشق (http://www.parvaresheafkar.com/law-attraction/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%AC%D8%B0%D8%A8-%D8%B9%D8%B4%D9%82-2) استفاده کردید.

http://forums.boursy.com/imported/2017/09/D8B9D8B4D982D988D982D8A7D986D988D986D8AC-1.jpg

روی برگرداندن در قانون جذب چیست (http://www.parvaresheafkar.com/law-attraction/what-is-the-law-of-attraction) ؟

روی برگرداندن از آنچه در شخصی نمی‌پسندید بدین معناست که شما آن را جدی نمی‌گیرید. به این معناست که شما می‌دانید با قانون جذب عشق روی هر چه تمرکز کنید بیشتر از آن را دریافت می‌کنید.

روی برگرداندن یعنی دنیا به شما حق انتخاب داده است. یعنی با آ‌ن‌ها بحث و جدل نکنید تا ثابت کنید اشتباه می‌کنند یا عیب‌جویی کنید یا آن‌ها را مقصر بدانید، یا بخواهید تغییرشان دهید. این‌ها در قانون جذب عشق جایی ندارند. اجازه دهید همه خودشان باشند و شما انتخاب کنید.

نگاه بالاتر و البته بهتر

بیاید یک مثال بزنیم تا وضعیت روشن شود.

یک نفر برای پول همسر خود را طلاق داده و با یک فرد پولدار ازدواج کرده است. ( از اینجا به بعد را باید عامیانه‌تر بنویسم)

ما شروع می‌کنیم به جنگیدن؛ اه، این دیگه چه آدمیه. عجب نامردیه! واقعا چطور می‌تونه اینقدر منفعت طلب باشه…

حالم داره ازش بهم می‌خوره. صد رحمت به حیوون و …………

یک نفر که قانون جذب (http://www.parvaresheafkar.com/law-attraction) عشق را می‌داند ( از این به بعد می‌گوییم استاد) می‌گوید:

چرا اینقدر بهش فکر می‌کنید؟ مگه این فرد وارد زندگی‌ات شده؟

ما: نه، ولی نگاش کن. از این نامردتر تا حالا ندیدم. هیچ بویی از انسانیت نبرده. خجالتم نمی‌کشه. همین‌ها جامعه رو خراب می‌کنن پس فردا دودش توی چشم من هم میره.

استاد: دودش به چشم تو نمی‌رود اگر بهش فکر نکنی؛ کافی است به چیزهای زیبای زندگی فکر کنی.

ما: نهههههه. اصلا وارد زندگی من نشه. همسر بدبختش چی؟ اون چه گناهی کرده بود؟

استاد: مگه تو می‌دونی همسرش چی می‌خواسته؟ شاید خودش می‌خواسته! شاید هم نه ولی حتما خودش اون رو به زندگیش وارد کرده.

ما: مگه میشه؟ واسه چی باید بخواد؟ هیچکس چنین چیزی نمی‌خواد.

استاد: درسته ولی شاید یک کسی که قانون جذب عشق رو نمی ‌دونسته اون رو اشتباه استفاده کرده ……

این داستان تا انتها ادامه دارد حالا مثال ساده‌تری می‌زنم تا موضوع رو راحت درک کنیم. شما شخصیت‌ها را تطابق دهید.

ما از یک نقاش می‌خواهیم که برامون یک منظره زیبا نقاشی کند.

نقاش: لطفا فقط به من رنگ سبز و آبی و زرد بدهید.

ما: بفرمایید تمام رنگ‌ها توی این بسته.

نقاش: نههههههههههه. چرا همه رنگ‌ها رو دادید؟ مگه نگفتم فقط سه رنگ؟

ما: خوب این بسته رنگ تکمیله تا هر کس رنگی که می‌خواهد را انتخاب کنه. شما از رنگی که نمی‌خواهید استفاده نکنید.

نقاش: نه! آخه این هم شد رنگگگگگگگگ؟ کی آخه از یه همچین رنگی استفاده می‌کنه؟ چرا این رو توی بسته رنگ‌ها گذاشتید؟

ما: شاید یکی از این رنگ استفاده کنه! اصلا شاید طرف نقاشی بلد نباشه و مثل شما وارد نباشه و به اشتباه فکر کنه این رنگ خوبه و ازش استفاده کنه.

نقاش: نههههههههه. هیچکس از این رنگ خوشش نمیاد مگه آدم دیوونه است که از این رنگ استفاده کنه ….

http://forums.boursy.com/imported/2017/09/D987D985D8B3D8B1D8A7DB8CD8AFD987E2808CD8-1.jpg

چقدر ما در زندگی‌مون به نقاش شباهت داریم؟


ما با دید قدیمی‌مان نگاه می‌کنیم و انتظار نتایج جدید داریم. از دید قانون جذب عشق نگاه کنیم ….
“با ما در قانون جذب ثروت (http://www.parvaresheafkar.com/law-attraction/secret-money-attraction) همراه باشید”


منبع : سایت قانون جذب (http://www.parvaresheafkar.com/)

mhjboursy
2018/11/18, 08:56
این روزها آدم باید مراقب باشد زنی که می‌خواهد بگیرد حتما سه خصوصیت مهم را داشته باشد!
۱- نجیب باشد.
۲- خانه‌دار باشد.
۳- مانند ماه باشد.

اما نکات!
- نجیب باشد... یعنی نه جیب باشد! یعنی اینکه به جیب تو کاری نداشته باشد!
- خانه‌دار باشد... یعنی اینکه خانه داشته باشد...
- مانند ماه باشد هم... یعنی اینکه شب‌ها بیاید و صبح‌ها برود...

آری...
این روزها این سه خصیصه اصلا لازمه زندگی مشترک است... نباشد نمی‌شود... حالا مثل ماه بودن و خانه‌دار بودن زیاد مهم نیست... دست کم تلاش کنید همسری که می‌گیرید زن بسیار نجیبی باشد! نه‌جیب نه‌جیب نه‌جیب...

TAJ2014
2018/11/18, 09:01
این روزها آدم باید مراقب باشد زنی که می‌خواهد بگیرد حتما سه خصوصیت مهم را داشته باشد!
۱- نجیب باشد.
۲- خانه‌دار باشد.
۳- مانند ماه باشد.

اما نکات!
- نجیب باشد... یعنی اینکه به جیب تو کاری نداشته باشد! نه جیب! Lets say NO to JIB!
- خانه‌دار باشد... یعنی اینکه از خانه داشته باشد...
- مانند ماه باشد هم... یعنی اینکه شب‌ها بیاید و صبح‌ها برود...

آری...
این روزها این سه خصیصه اصلا لازمه زندگی مشترک است... نباشد نمی‌شود... حالا مثل ماه بودن و خانه‌دار بودن زیاد مهم نیست... دست کم تلاش کنید همسری که می‌گیرید زن بسیار نجیبی باشد! نه‌جیب...



سلام وارادت محمد حسین عزیز
صبح بامدادی جملات قصار شما یه انرژی عالی گرفتیم
سبدت همیشه سبز چمنی

mhjboursy
2018/11/30, 18:32
با چند تا از دوستان هم سن و سال (دهه شصتی... 63-64-65) که صحبت می‌کردم... فهمیدم چقدر پسران هم سن و سال من مانند من هنوز مجرد هستند! چقددددددر... البته این در مورد تهران بود و جالبش اینجاست که همین نتیجه را به عکس در شهرستان‌ها دیده‌ام!
یعنی یک پدیده‌ی جالب و عجیبی شکل گرفته! در شهرستان‌ها سن ازدواج در حد معقولی مانده و در تهران به طرز عجیبی دارد بالا می‌رود...

ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ

یک پدیده بسیار بد دیگری هم دارد شکل می‌گیرد و آن اینکه دختران در کارهای خلاف دارند آزادی پیدا می‌کنند... اگر بشود نامش را آزادی گذاشت... بهتر است بگویم دارند دختران از حالت پاکی‌شان در می‌آیند...
دختران دهه هفتادی...
می‌دانید در همین یکی دو ماه اخیر چقدددددر دختر سیگاری دیده‌ام؟؟؟ که از کشیدن سیگار در انظار عمومی هم باکی ندارند...
و اینکه در محل‌های عمومی (به خصوص محل کار) شوخی‌های دستی بین دختران و مردان صورت می‌گیرد... بدون هیچ ابایی...
حالا شاید عزیزی این را آزادی بیان بداند... ولی من شیوع حماقتش می‌دانم...
اینها شبیه پست‌مدرنیسم هستند... یک جور دهان‌کجی است... مانند بچه‌ای است که خواسته‌اش را نداده‌اند و تف می‌کند. یا قیافه‌اش را زشت می‌کند... (دقیقا نمی‌داند چه می‌کند و چه می‌خواهد... زبان قال ندارد... ولی به زبان حال دارد می‌گوید به اشتباه تو و سیاست‌های تربیتی اشتباه تو، ای سرپرست، دارم دهان کجی می‌کنم.)

حالا یک چیزهای بدتری هم دارد به وقوع می‌پیوندد که نگویم بهتر است...

خیلی از اینها به خاطر مسئولین عوضی ماست که بی‌عرضه یا دزد بودند... امثال خاوری که برخی دستشان رو شده... و برخی نه... لعنت بر آنها.
و اصلش هم به خانواده بر می‌گردد...
بگذریم. دوست ندارم بیشتر به این بیاندیشم یا ازش صحبت کنم.

__________________________

در مورد بالا رفتن سن ازدواج در تهران... گمان کنم موضوع از یک سو توقع است و از یک سو قدرت اقتصادی... و احیانا باید موضوع‌های فکری هم باشد...
توقع یعنی اینکه دختر باید یک جهیزیه بدهد و پسر باید یک مراسم بگیرد و یک خانه و ماشین بخرد و یک مهریه بدهد و یک حقوق داشته باشد. قدرت اقتصادی یعنی یک کارمند معمولی ماهی فلان قدر در می‌آورد. و این دوتا به هم می‌خورد؟
اکنون اگر یک نفر لیسانسه در ۲۴ سالگی برود سر کار و ماهی ۲۰ میلیون ریال در بیاورد بعد از چند سال می‌تواند یک خانه‌ی ۴ میلیارد ریالی و یک خودرو ۶۰۰ میلیون ریالی و یک مراسم عروسی که نمی‌دانم چند صد میلیون ریال است بگیرد. این آقای معمولی اقتصاد ما باید پول یک ماهش را فقط بدهد برای یک قلم از توقع‌های خرج‌های معمول شب عروسی (مثلا آرایش عروس)... همین! دیگر در مورد دیگر خرج‌های پس و پیش از ازدواج (که از همه هم بدتر طلایش است) چیزی نگویم بهتر است...
به اینها تورم را هم بیافزایید... که امسال اگر ۲۰ میلیون ریال جمع کرد تورم خود به خود بخشی از آن را می‌خورد...

اما در مورد موضوع فکری هم باید بگویم که... پسران یک مقدار لوس و مسئولیت ناپذیر شده‌اند... دختران هم یک مقدار مستقل و تنبل و تن‌پرور شده‌اند... به گونه‌ای که نه پسر می‌تواند مرد خانه ای باشد که اداره‌اش را به عهده بگیرد و نه دختر اکنون می‌تواند زن خانه باشد و مانند مادران ما بساز باشد...

این است که بسیاری از این نیازهای پسران و دختران امروزه به جای ازدواج دارد به سمت دوستی کشیده می‌شود.


لعنت بر مدیران و مسئولین فاسد و بی‌عرضه.

"heydar"
2018/11/30, 18:45
هرچیزی سن و تاریخی داره ازدواج درس و کار و همه چیز . البته این نظر منه یه سریا هستند مثلا 28 سالش هست تازه کنکور کارشناسی داره میده و.. ولی بنده فک میکنم هرچیزی سنی داره . ازدواج هم فک کنم محدوده 2324 - 2728 هست :(

mhjboursy
2019/09/30, 20:06
به به آقا محمد حسین خان بازار
دیگر داشتم ناامید می گشتم که آخرش چاه را کنده ای و با کله در آن فرو رفته ای و زن گرفته ای.خدا را شکر می بینم هنوز فابریک و بدون صافکاری و نقاشی می باشی.خوب کردی برگشتی.اگر تا چهل سالگی سعیت را بکنی که زن نگیری بعدش دیگر نمی گیری و یک عمر برای شادی روح من مبلغی از سود سهامت را به حساب موسسه محک واریز می نمایی.در هر حال بازگشتت را به خودم و انجمن و خودت تبریک عرض می نمایم.من هم هنوز نمرده ام و اینجا همچون خاری در چشم زالوصفتان و بد نیتان و بد ذاتان می باشم.
صد هزار تا معوج و زالوصفت به فدات
با تشکر
سلام.
نه ما همچنان همان بودیم که هستیم. البته نمی‌خواهیم ولی نمی‌شود دیگر. دوستان دعا کنند اگر از دستشان بر می‌آید.

شما هم نترس... این قلی جانی که من می‌بینم تا با دست خودش یکی یکی بچه‌های بورسی را (صد سال دیگر) به دیار باقی نفرستد دست از دیار فانی نخواهد برداشت. /:.winksmiley02.:/ برو خیالت راحت... تا پنجاه سال دیگر «تضمینی» هستی که هستی. دارم می‌بینم که با دست خودت برای همه‌ی زالوصفت‌ها و غیر زالوصفت‌ها جستار وداع (شبیه آن جستار احمد آقا) زده‌ای...
ان‌شاءالله همیشه سالم و سر حال باشی.
یا علی.

mhjboursy
2019/09/30, 20:15
هرچیزی سن و تاریخی داره ازدواج درس و کار و همه چیز . البته این نظر منه یه سریا هستند مثلا 28 سالش هست تازه کنکور کارشناسی داره میده و.. ولی بنده فک میکنم هرچیزی سنی داره . ازدواج هم فک کنم محدوده 2324 - 2728 هست :(
با یک سال تاخیر:
[COLOR=#6666ff]بلی.
حرف درست است.
ولی ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.
در ۷۰ سالگی هم اگر آدم احساس کرد علاقه به دانشگاه در او هست (و البته توانش) باید برود و حتما به علاقه‌اش برسد... حتما! ???

اینجا را ببینیم : http://namnak.com/%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%85%D8%B1%D8%AF.p70164
پیرمردی که در کهنسالی تصمیم گرفت ورزشکار شود.

(البته نمی‌دانم آن زمان چرا جواب ندادم... شاید در پیام خصوصی جواب داده باشم...)

mhjboursy
2019/09/30, 20:21
یک سخنرانی روانشناسی گوش می‌کردم... آماری که دادند یک مقدار مرا ترساند...
می‌گفتند ۲۵ درصد آمار طلاق وجود دارد... ولی واقعیت این است که اگر طلاق‌های سپید و هم‌زیستی‌های بدون عشق و جنگ‌های اعصاب هرروزه و ... را جمع کنیم این آمار به ۷۵ درصد می‌رسد!
یعنی از هر چهار ازدواج فقط یکی‌اش به موفقیت می‌رسد.
باقی‌اش کشک.
============
این یک مقدار ما را ناراحت می‌کند. (ولی ناامید نه.)
و یک مقدار به ما می‌گوید که باید انتخاب‌های محتاطانه‌تری انجام دهیم.
و مهمتر از همه هم: یک مقدار به ما می‌گوید که باید پس از ازدواج سازش بیشتری داشته باشیم. مقدار زیادی من‌ام ها را کنار بگذاریم و از خود گذشتگی داشته باشیم و به آنچه داریم راضی و قانع باشیم.

H.samimi
2019/10/01, 10:04
سلام
یه مطلب الان یادم افتاد خالی از لطف نیست
یه چند سال پیش توی اداره سر میز ناهار یکی از همکاران که سن و سالش حدود ۳۵~۶ سال بود. داشت نظر دوستان متاهل رو در مورد ازدواج جویا میشد. خلاصه هر کسی یه چیزی میگفت. یکی میگفت بگیر یکی نگیر وووووو
در انتها یکی از همکاران رده بالا در همین باب خیلی جدی صحبت کرد و همه ساکت شدند و گوش میکردند و خلاصه از مزایای ازدواج بسیار و بسیار گفت و گفت و گفت.
آخرای صحبت هاش من درگوشی بهش گفتم فلانی چکار این بدبخت داری ولش کن
جوابش خیلی جالب بود. گفت دهان ما سرویس شده بذار دهان اینم سرویس بشه
خلاصه اون بنده خدا ازدواج کرد و اتفاقا بعد از مدت کمی رفت آمریکا حالا نمیدونم حال و روزش چطوره

محمد20
2019/10/04, 23:28
یکی از آسون ترین سنتهای پغمبر و یکی از واجبات دین همین بحث ازدواجه

خدا ازشون نگذره خیلی سختش کردن.

امیر حسین جان خوش برگشتی
یکی از با اخلاق ترین خوش قلب ترین بچهای این تالار
خیلی از مطالبت استفاده میکنم قلم گرمی داری.
امیدوارم همسری نصیبت بشه که کاملت کنه
همپات باشه کم اوردی انگیزت باشه
تکه پازل زندگیت باشه .
زمین خوردی بلندت کنه نه سر کوفتت بزنه.
حقیقتا پشت هر مرد موفقی یه زن موفق ایستاده.

mhjboursy
2019/10/04, 23:49
یکی از آسون ترین سنتهای پغمبر و یکی از واجبات دین همین بحث ازدواجه

خدا ازشون نگذره خیلی سختش کردن.

امیر حسین جان خوش برگشتی
یکی از با اخلاق ترین خوش قلب ترین بچهای این تالار
خیلی از مطالبت استفاده میکنم قلم گرمی داری.
امیدوارم همسری نصیبت بشه که کاملت کنه
همپات باشه کم اوردی انگیزت باشه
تکه پازل زندگیت باشه .
زمین خوردی بلندت کنه نه سر کوفتت بزنه.
حقیقتا پشت هر مرد موفقی یه زن موفق ایستاده.

/:.Heart.://:.Heart.://:.Heart.://:.Heart.://:.Heart.://:.Heart.://:.Heart.://:.Heart.:/

سلام.
خیلی خیلی ممنونم.

ان‌شاءالله.
همچنین برای همه‌ی عزیزانی که مثل من هستن.

واقعا شما دوستان انسان‌های بزرگواری هستید و به من لطف دارید. ان‌شاءالله خدا عوض خیرتان بدهد.

https://fyf.tac-cdn.net/images/products/large/BF89-11K.jpg?auto=webp&quality=60

کریس گاردنر
2019/12/10, 14:11
جناب کریس حالا شما خندیدی یا نه ؟!/:.yead.:/

صادقانه بخواهم بگم..شوکه شدم..
شاید بخاطر خط قرمزهایی باشد که برای خودم وضع کردم..
البته به موضوع آویزان شدن زن به شوهر هم شوکه شدم...و خندیدم
بنظر خودم خانمی که بخواد مستقل باشه نیازی به شوهر نداره
الان مادر خودم آویزون شوهرش هست..چیزی بخواد یا پولی بخواد حالا یه قری فری برای بابایی میاد...
اگر مادرم در آمد مستقل داشت و آویزون شوهرش نبود..بابای بیچاره قر و فر را کجا میدید!!!!!

کریس گاردنر
2019/12/10, 14:16
شما دارید در مورد مادرتان صحبت می کنید. جناب کریس زمانه عوض شده.
من یک زن آمازون و امروزی هستم.
زن آمازون بسیار قدرتمند است و می داند که چطور هم مستقل باشد
و هم ناز و عشوه داشته باشد.
البته من که تجربه نداشتم کلا...
نه ازدواج کردم و نه اهل دوس پسر بودم هیچ وقت
ولی مطالعه زیاد دارم. و مطمئنم به وقتش کم نمیارم.

به دو دلیل امثال من و محمد حسین مجرد مانده اند
یکی اینکه دخترا اولین حرفشان این هست که زمانه فرق کرده
دوم اینکه به هر دختری که میرسی میگه من با بقیه فرق دارم...

ebiman
2019/12/10, 14:17
صادقانه بخواهم بگم..شوکه شدم..
شاید بخاطر خط قرمزهایی باشد که برای خودم وضع کردم..
البته به موضوع آویزان شدن زن به شوهر هم شوکه شدم...و خندیدم
بنظر خودم خانمی که بخواد مستقل باشه نیازی به شوهر نداره
الان مادر خودم آویزون شوهرش هست..چیزی بخواد یا پولی بخواد حالا یه قری فری برای بابایی میاد...
اگر مادرم در آمد مستقل داشت و آویزون شوهرش نبود..بابای بیچاره قر و فر را کجا میدید!!!!!

میشه بیشتر توضیح بدهید . مثلاً چه خط قرمزی رد شده از نظر شما؟/.:blinksmiley.:/

کریس گاردنر
2019/12/10, 14:19
میشه بیشتر توضیح بدهید . مثلاً چه خط قرمزی رد شده از نظر شما؟/.:blinksmiley.:/

دوست عزیز خودم را گفتم که برای خودم خط قرمزی دارم

ebiman
2019/12/10, 14:26
عجب بحثی در گرفت . آقا اصلا من با خودم بودم ببخشید. /:.yead.:/
برای یکبار هم که شده تو عمرم خط قرمز ها را رد کردیم . حداقل از این بابت خوشحالم laughingsmiley
بعد هم یک چیزی دیگه را هم فهمیدم که اصلا با خانم ها نمیشه در مورد زیاد حرف زدن و سنشون شوخی کرد. آخرش به غلط کردن میگفتی /:.tonguesmiley:./

کریس گاردنر
2019/12/10, 14:30
شما که می گویید آویزون بودن بدبختی هست
مادر من در سن 39 سالگی مکه رفته..
شاید هم بالای نیم کیلو طلاجات هم داشته باشد.
مریض بشه بهترین دکتر میره
توی خانه چند طبقه زندگی می کنه حیات خونه اش بیش از 300 متر هست..گل کاری می کنه..برای خودش سبزی می کاره..هر وقت دلش خواست شوهرش می بره مسافرت یا جایی
اما خانمی که کار میکنه چه خوشبختی داره..هر روز خدا فقط کار میکنه..یک جمعه تعطیلی داره که آن هم باید خانه و زندگی را تمیز کنه..
پس کی می خواهد زندگی کند؟کی می خواد در آمدش را خرج کند؟اصلا وقت کار دیگه دارد؟
این مثالی که زدم به عینه مشاهده کردهام..سه تا از خاله های خودم معلم هستند..اصلا شوهر بیچاره نمی تونه بگه بالای چشمات ابروست
حتی دوستان و همسایه گان را هم دیده ام

رادین1
2019/12/10, 14:31
به دو دلیل امثال من و محمد حسین مجرد مانده اند
یکی اینکه دخترا اولین حرفشان این هست که زمانه فرق کرده
دوم اینکه به هر دختری که میرسی میگه من با بقیه فرق دارم...

لازم شد تجربیات خودم را در page ازدواج بگذارم تا شما عزیزان مجرد در دام ازدواج گرفتار نشوید!/:.rolleyessmileyanilaughingsmiley
و اگر خواستید وارد شوید با چشمان باز وارد شوید کلاه سرتان نرود!

کریس گاردنر
2019/12/10, 14:35
پس چطور فرق داشتن فقط برای خانم هاست نه آقایون
مثلا پسر و دختری با هم نامزد می شوند..موقع پاگشایی که برسد
دختر میگه برای من باید فلان طلا را بخرین یا فلان چیز بخرین..اصلا این که کی هست..اما به پسر بدبخت که میرسند یه پیراهن..آن هم بخوای اعتراض کنی با پسر حسن بقال مقایسه ات می کنند..
یا برای جهیزیه..چند مورد را باید خانواده پسر بخره..دختر میگه باید من انتخاب کنم..اما به جهیزیه دختر که میرسه..به پسر ربطی نداره
و خیلی مثالهای دیگه

ebiman
2019/12/10, 14:36
شما که می گویید آویزون بودن بدبختی هست
مادر من در سن 39 سالگی مکه رفته..
شاید هم بالای نیم کیلو طلاجات هم داشته باشد.
مریض بشه بهترین دکتر میره
توی خانه چند طبقه زندگی می کنه حیات خونه اش بیش از 300 متر هست..گل کاری می کنه..برای خودش سبزی می کاره..هر وقت دلش خواست شوهرش می بره مسافرت یا جایی
اما خانمی که کار میکنه چه خوشبختی داره..هر روز خدا فقط کار میکنه..یک جمعه تعطیلی داره که آن هم باید خانه و زندگی را تمیز کنه..
پس کی می خواهد زندگی کند؟کی می خواد در آمدش را خرج کند؟اصلا وقت کار دیگه دارد؟
این مثالی که زدم به عینه مشاهده کردهام..سه تا از خاله های خودم معلم هستند..اصلا شوهر بیچاره نمی تونه بگه بالای چشمات ابروست
حتی دوستان و همسایه گان را هم دیده ام

واقعا big like هم برای خودتون با این حرفهایی که درسته و هم مادرتون با این زرنگی :.thumbsupsmileyanim

کریس گاردنر
2019/12/10, 14:36
لازم شد تجربیات خودم را در page ازدواج بگذارم تا شما عزیزان مجرد در دام ازدواج گرفتار نشوید!/:.rolleyessmileyanilaughingsmiley
و اگر خواستید وارد شوید با چشمان باز وارد شوید کلاه سرتان نرود!

دوست عزیز خواستید در تاپیک غیر بورسی بگذارید..بخش ازدواج کسی سر نمی زنه و دیده نمی شه
بزار تا دنیا بداند که مردها و پسرهای ایرانی چه ظلمهایی که در حقشان نمی شود

azad.
2019/12/10, 14:40
سلاام به همه دوستان
در دنباله صحبت های رویا خانم باید گفت که جامعه عوض شده.حالا باید بپرسید که آیا این عوض شدن و بالا رفتن سطح آگاهی و اعتماد به نفس خانم ها به نظرتون ازشون موجودات بهتر و سالم تر و کاملتری ساخته یا خیر.
به نظرم درصد بیشتری از آقایون زن های یکی دو نسل پیش رو بیشتر قبول دارن تا دخترهای امروزی و بسیاری از دخترها به نظرشون پدرهاشون مردهای قابل اعتمادتری هستن تااا پسرهای امروزی .البته این اظهارنظر شامل همه خانم ها و آقایون نمیشه و سلیقه ای هست و نظر همه قابل احترام.
به نظرم عشق و احترام و زندگی مشترک زمانی که دوطرف در قید و بند انتظارت مادی نباشن بسیاررر زیباتره.
خدا کنه این تغییرات جامعه از دخترها و پسرهای ما زن ها و مردهایی سالم تر،انسان تر و محترم تر بسازه.
در آخر : به نظرم دخترهای امروزی باید حتمااا از نظر مادی مستقل باشن.
فکر کنید خودتون در جامعه امروز دختر داشته باشید مطمئنا جوری اون رو تربیت میکنید که بتونه تحت هر شرایطی گلیم خودش رو از آب بیرون بکشه و چشمم به دست کسی نباشه.فراموش نکنیم که هر انسانی یه روز مبادااااا داره/:.rolleyessmileyani

کریس گاردنر
2019/12/10, 14:54
رویا خانم من نگفتم زن را سرکوب کنند یا خدای ناکرده رویای کسی را نادیده بگیرند
بنده گفتم زنی که دنبال قدرت طلبی و استقلال تکی هست..هیچ نیازی به شوهر ندارد و شوهر هم اگر آفتاب زد توی مخش با چنین خانمهایی زندگی کرد..توقع زیادی از خانمش نداشته باشد..
زن باید ظریف باشید
مگه قرار هست مرد خانمش را بفرستند خط مقدم جنگ که زنش قدرت طلب باشد

mhjboursy
2019/12/10, 16:13
به شخصه...
اگر منظور از زن قدرتمند یک همچنین چیزی باشد:
http://iamapowerfulwoman.net/wp-content/uploads/2012/07/Rosie.jpg
یا
https://www.strongatall.com/wp-content/uploads/2019/10/Nataliya-Kuznetsova-Amazonka.jpg (https://www.strongatall.com/wp-content/uploads/2019/10/Nataliya-Kuznetsova-Amazonka.jpg)
یا
https://novinatlas.com/wp-content/themes/amnyar/timthumb.php?src=https://novinatlas.com/wp-content/uploads/2018/01/%D8%B2%D9%86_-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-2.jpg&h=200&w=200&zc=1 (https://novinatlas.com/wp-content/themes/amnyar/timthumb.php?src=https://novinatlas.com/wp-content/uploads/2018/01/%D8%B2%D9%86_-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-2.jpg&h=200&w=200&zc=1)

من نمی‌پسندم.

شاید بعضی این‌جور زندگی داشته باشند و بگویند راضی هستیم... ولی من باور نمی‌کنم.

===========================

اما نکته‌ی جالب در مورد خود خانم‌هاست. سخنرانی یک روانشناسی را گوش می‌دادم حرف قشنگی می‌زد. می‌گفت خود خانم‌ها هم خیلی وقت‌ها یک بازی را آغاز می‌کنند...
بازی اینکه چه کسی مدیر خانه است... چه کسی نفر نخست است... چه کسی حرف آخر را می‌زند... چه کسی برتر است...
ولی دقیقا زمانی که در این نبرد به پیروزی می‌رسند و حسابی آن مرد را سر جایش می‌نشانند دچار افسردگی یا دلزدگی از آن زندگی می‌شوند!
می‌گفت بررسی‌هایی که کرده‌ایم دیده‌ایم چرا این‌گونه می‌شود؟
می‌گفت به خاطر این است که زن همواره دوست دارد یک پشتوانه و یک مایه‌ی قدرت و یک تکیه‌گاه کنار خودش داشته باشد.
زمانی که این مسابقه شکل می‌گیرد و برنده می‌شود این حالت از مرد گرفته می‌شود و یکباره زن احساس می‌کند اصلا شوهر ندارد. یک «مرد» کنار خودش ندارد... احساس خلاء یک شوهر می‌کند در زندگی‌اش. و از همان‌جا است که خودش هم از این نبود تکیه‌گاه آسیب می‌بیند و در هم می‌شکند.

.
.
.

حرف قشنگی می‌زد... می‌گفت مدیریت نهایی خانه باید با مرد باشد. ولی نه سلطنت. در خانه نباید سلطه و حکومت داشته باشیم. نباید مرد سالاری یا زن سالاری یا بچه‌سالاری (که این روزها مد شده) داشته باشیم.


========================

sooroosh1315
2019/12/10, 16:17
زن را رها کن فرزند را بچسب :D

(داشتم می خوندم همینجور لایک های آقا محمد حسین را میدیدم، احساس می کردم هعی شیطان را لعنت می کند و صبر و سکوت پیشه می کند که چیزی نگوید، اخه تاپیک یادآوری هست،البته بسیار انعطاف پذیر و مهربان هستن)

فرزند چه بدرد می خورد؟ خودمان زورمان می آید یک لیوان آب بدهیم به پدر و مادرمان (البته فکر نکنم اینجوری باشیم، تقریبا فرزندان صالحی هسیم برای پدر و مادر)
فرزند برا چه می خواهیم (القا رسانه اس که آب دست پدر و مادرمان نمی دهیم؟ ?)
نهایت چون بچه جذاب است (نگاه کالایی و سرگرم کننده)

دیشب به فروپاشی اقتصاد جهانی فکر می کردم، که چقدر خوبه کشاورزی، آدم رزقش را به واسطه زمین و آب و آفتاب بگیرد، یکجورایی بی نیاز یا کمترین نیاز به جوامع، بعد دیدم که چقدر خوب است آدم کلی زن و فرزند داشته باشد مثلا 40 فرزند که 30 تاش هم پسر باشد بفرستی سر زمین کشاورزی و دامداری و....

اینکه قدیمی ها پسر دوست داشتند آن هم زیاد شاید از همینجا می آید ، الان دختر دوست دارن و تک فرزند، نگاه از کارایی به کالایی تغییر کرده



ی چیز دیگر می خواستم بگویم یادم رفت ?

اها زن، زن مستقل خیلی جذاب است، ولی با تغییر جامعه همونجور که فرزند پسر و همسران زیاد، دیگر فایده ندارد، همان همسر هم فایده ندارد!
البته هرچه سن می رود بالاتر احساس تنهایی بیشتر میشه ، افراد مستقل ترجیح داده می شوند، بخاطر خودخواهی شاید، چه پسر ها چه دخترها، خودخواه تر شده اند، نه مردها زیر یوق زن ها می روند نه زن ها، در واقع اینکه هم نمی روند درست است، چون طرفشان مغرور است، خوشبختی در زندگی نمی آید

نهایت یک همصحبت که نخواهد در استقلال زندگیت دخالت کند، یکی که خیلی دور باشد خیلی نزدیک باشد.

کریس گاردنر
2019/12/10, 16:23
زن را رها کن فرزند را بچسب :D




اها زن، زن مستقل خیلی جذاب است، ولی با تغییر جامعه همونجور که فرزند پسر و همسران زیاد، دیگر فایده ندارد، همان همسر هم فایده ندارد!
البته هرچه سن می رود بالاتر احساس تنهایی بیشتر میشه ، افراد مستقل ترجیح داده می شوند، بخاطر خودخواهی شاید، چه پسر ها چه دخترها، خودخواه تر شده اند، نه مردها زیر یوق زن ها می روند نه زن ها، در واقع اینکه هم نمی روند درست است، چون طرفشان مغرور است، خوشبختی در زندگی نمی آید

.
http://uupload.ir/files/7lkj_download_(3).jpg (http://uupload.ir/)

mhjboursy
2019/12/10, 16:24
به شخصه...
اگر منظور از زن قدرتمند یک همچنین چیزی باشد:
http://iamapowerfulwoman.net/wp-content/uploads/2012/07/Rosie.jpg
یا
https://www.strongatall.com/wp-content/uploads/2019/10/Nataliya-Kuznetsova-Amazonka.jpg (https://www.strongatall.com/wp-content/uploads/2019/10/Nataliya-Kuznetsova-Amazonka.jpg)
یا
https://novinatlas.com/wp-content/themes/amnyar/timthumb.php?src=https://novinatlas.com/wp-content/uploads/2018/01/%D8%B2%D9%86_-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-2.jpg&h=200&w=200&zc=1 (https://novinatlas.com/wp-content/themes/amnyar/timthumb.php?src=https://novinatlas.com/wp-content/uploads/2018/01/%D8%B2%D9%86_-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-2.jpg&h=200&w=200&zc=1)

من نمی‌پسندم.

شاید بعضی این‌جور زندگی داشته باشند و بگویند راضی هستیم... ولی من باور نمی‌کنم.

===========================

اما نکته‌ی جالب در مورد خود خانم‌هاست. سخنرانی یک روانشناسی را گوش می‌دادم حرف قشنگی می‌زد. می‌گفت خود خانم‌ها هم خیلی وقت‌ها یک بازی را آغاز می‌کنند...
بازی اینکه چه کسی مدیر خانه است... چه کسی نفر نخست است... چه کسی حرف آخر را می‌زند... چه کسی برتر است...
ولی دقیقا زمانی که در این نبرد به پیروزی می‌رسند و حسابی آن مرد را سر جایش می‌نشانند دچار افسردگی یا دلزدگی از آن زندگی می‌شوند!
می‌گفت بررسی‌هایی که کرده‌ایم دیده‌ایم چرا این‌گونه می‌شود؟
می‌گفت به خاطر این است که زن همواره دوست دارد یک پشتوانه و یک مایه‌ی قدرت و یک تکیه‌گاه کنار خودش داشته باشد.
زمانی که این مسابقه شکل می‌گیرد و برنده می‌شود این حالت از مرد گرفته می‌شود و یکباره زن احساس می‌کند اصلا شوهر ندارد. یک «مرد» کنار خودش ندارد... احساس خلاء یک شوهر می‌کند در زندگی‌اش. و از همان‌جا است که خودش هم از این نبود تکیه‌گاه آسیب می‌بیند و در هم می‌شکند.

.
.
.

حرف قشنگی می‌زد... می‌گفت مدیریت نهایی خانه باید با مرد باشد. ولی نه سلطنت. در خانه نباید سلطه و حکومت داشته باشیم. نباید مرد سالاری یا زن سالاری یا بچه‌سالاری (که این روزها مد شده) داشته باشیم.


========================


حالا من به حرف‌های این جناب روانشناس کاری ندارم. ولی من هم خودم این‌مدل همسر نمی‌پسندم.

اصلا یکی از کابوس‌هایم این است که زنی گیرم بیاید که غر بزند به جانم یا (بیش از اندازه) اهل انتقاد از همسر باشد یا به جای ظرافت و زیبایی و نرمی (در اخلاق بیشتر منظورم است) دارای قدرت و درشتی (درشت‌خویی) و خشونت و زمختی باشد.

========================

خیلی برایم مهم است که زنم در آینده دارای هوش فراوان، عقل زیاد، علم زیاد، فهم زیاد، درک بالا، بیان زیبا باشد. یک چیزی که آدم بتواند به آن در جامعه و در خلوت خودش (با خدای خودش) افتخار کند... حال کند...
ولی احساس می‌کنم این موارد اگر بخواهد ایجاد استقلال کند... اصلا ازدواج صورت نگیرد بهتر است. استقلال اصلا منافی ازدواج است. «دوست‌پسری-دوست‌دختری» را با استقلال می‌توان جمع کرد ولی ازدواج را نه.

mhjboursy
2019/12/10, 16:25
دوستان اگر می‌شود ادامه‌ی بحث را اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=3754&page=5&p=789684#post789684 (http://forums.boursy.com/showthread.php?t=3754&page=5&p=789684#post789684)
یا اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=4013&page=116&p=789618#post789618 (http://forums.boursy.com/showthread.php?t=4013&page=116&p=789618#post789618)
ادامه بدهیم.

sooroosh1315
2019/12/10, 16:28
دوستان اگر می‌شود ادامه‌ی بحث را اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=3754&page=5&p=789684#post789684 (http://forums.boursy.com/showthread.php?t=3754&page=5&p=789684#post789684)
یا اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=4013&page=116&p=789618#post789618 (http://forums.boursy.com/showthread.php?t=4013&page=116&p=789618#post789618)
ادامه بدهیم.

جسارتا کل مطالب را از اینجا به آنجا منتقل کنید ?????????

mhjboursy
2019/12/10, 16:35
در مورد تغییر حالات زنان و مردان...
واقعا جامعه عوض شده... (حالا ته این نوشته یک چیز بامزه بگویم خدمتتان...)
من نمی‌پسندم.
پسران سوسول و دختران آزاد شده (اگر اسمش را بتوانیم آزادی بگذاریم)...
من خیلی بدم می‌آید...


پسرها هیچ کدام مرد نیستند.
الکی هستند.
الکی.
دیگر دنبال ازدواج هم (بیشتر) نیستند ....
دنبال گرفتن دوست دختر هستند که نیازهایشان را برطرف کنند...
(آنهایی هم که بعد از دوستی ازدواج می‌کنند در بین خودشان رایج است که می‌گویند: پخمه! گیر افتاد! یعنی این هم از اول می‌خواسته استفاده‌اش را ببرد و خداحافظی... ولی چون دختره این‌کاره بوده و بلد بوده گیرش انداخته...)
من این‌جور پسرها را دوست ندارم...

از آن ور دخترها هم یک جوری شده‌اند...
روابط نامحرمی انگار برایشان مهم نیست...
خیلی ببخشید می‌گویم... تماس فیزیکی یا هر جور صحبت کردن (لاس وگاس) با هر کس و ناکسی یا بیرون رفتن دوستانه... مهم نیست انگار برایشان...
چقدر زیاد شده‌اند دخترانی که سیگار می‌کشند! (این را آزادی می‌دانند!)
یا شلوارهایشان پاره است یا جاهای دیگر لباسشان... (این هم بخشی از آزادی است...)
یک بخشی‌اش که در مورد ازدواج مهم است این است که دختران امروزی (دختران لش و هرزه و ... را نمی‌گویم... دختران معمولی را می‌گویم) در خانه‌ی پدر خیلی بها دارند... خیلی عزت احترام دارند... خیلی رفاه دارند... از سوی دیگر تفکرشان هم نسبت به ازدواج این است که باید از یک جای «راحت» بروند یک جای راحت‌تر! و نگاهشان هم به «شوهر» نگاه «کیف‌پول» و تامین کننده‌ی رفاه است...
این می‌شود که ازدواج نمی‌کنند... یعنی از یک طرف چون پاک هستند به خواستگارهای دزد جواب مثبت نمی‌دهند و از سوی دیگر هم هیچ خواستگار پاکی پیدا نمی‌شود که سنش از پدرشان کمتر باشد و پولش بیشتر.

اما چیزی که می‌خواستم خدمتتان تعریف کنم...
بگذار نوشته‌ی بعدی...

mhjboursy
2019/12/10, 17:05
خیلی عالی.
درست است.

البته من هم گفتم در آغاز سخنم... «اگر» معنی زن قدرتمند فلان باشد...

ebiman
2019/12/10, 17:07
جناب محمدحسین فقط از این خوشم میاد ما از هر چیزی که صحبت می کنیم شما قبلاً تاپیکش را راه اندازی کردید. چه بورسی چه غیر بورسی.
به قول فردوسی پور خدابیامرز /.:biggrinsmiley.:/ چقدر خوبی شما!/.:biggrinsmiley.:/

کریس گاردنر
2019/12/10, 17:34
http://uupload.ir/files/2d2p_images_(3).jpg (http://uupload.ir/)
http://uupload.ir/files/nl6b_download_(5).jpg (http://uupload.ir/)
http://uupload.ir/files/fv57_download_(4).jpg (http://uupload.ir/)

کریس گاردنر
2019/12/10, 17:50
با کلی تحقیق به اصرار مادر رفتم برای صحبت با دختر خانمی که مادر برایم پیدا کرده بود
حق الانصاف خانواده خوب و اصیلی هم بودند..
در یک اتاق نشستیم..دختر خانم گفت شرطی دارید..گفتم بنده شروع کننده خوبی نیستم اما ادامه دهنده بدی هم نیستم..
شروع به صحبت کرد..
1_بعد ازدواج دوست دارم با دوستانم ارتباط داشته باشم
2_من دوست دارم خاله و دایی و عمو دارم در شهرستان شوهرم منو ببرد خانه اقوامم
3-ما یک جمع دوستانه تلگرامی داریم و دوری از دوستانم برام غیر قابل تحمل هست
4_وضعیت خرج کردنتان چجوری هست..خسیس هستید یا نه؟
5_دختر خاله ام مهریه اش 300 سکه هست..البته برام اصلا مهم نیست..ولی دوست دارم توی جمع حرف از مهریه شد بگم مال من 500 تاست
دیگه به حرف هایش گوش ندادم..یک عدد پرتقال و یک عدد سیب میل کردم..مابقی شرطش هم اصلا نفهمیدم چی بود..آخرش گفت شما شرطتان چیست..گفتم شرطی ندارم
بعد از خانه شان آمدم بیرون و پشت سرم را هم نگاه نکردم..
این شد شرط؟!
اصلا چنین دختری به بلوغ ازدواج هم نرسیده بود
شکر خدا مجرد مانده ام هنوز

رادین1
2019/12/10, 19:45
با کلی تحقیق به اصرار مادر رفتم برای صحبت با دختر خانمی که مادر برایم پیدا کرده بود
حق الانصاف خانواده خوب و اصیلی هم بودند..
در یک اتاق نشستیم..دختر خانم گفت شرطی دارید..گفتم بنده شروع کننده خوبی نیستم اما ادامه دهنده بدی هم نیستم..
شروع به صحبت کرد..
1_بعد ازدواج دوست دارم با دوستانم ارتباط داشته باشم
2_من دوست دارم خاله و دایی و عمو دارم در شهرستان شوهرم منو ببرد خانه اقوامم
3-ما یک جمع دوستانه تلگرامی داریم و دوری از دوستانم برام غیر قابل تحمل هست
4_وضعیت خرج کردنتان چجوری هست..خسیس هستید یا نه؟
5_دختر خاله ام مهریه اش 300 سکه هست..البته برام اصلا مهم نیست..ولی دوست دارم توی جمع حرف از مهریه شد بگم مال من 500 تاست
دیگه به حرف هایش گوش ندادم..یک عدد پرتقال و یک عدد سیب میل کردم..مابقی شرطش هم اصلا نفهمیدم چی بود..آخرش گفت شما شرطتان چیست..گفتم شرطی ندارم
بعد از خانه شان آمدم بیرون و پشت سرم را هم نگاه نکردم..
این شد شرط؟!
اصلا چنین دختری به بلوغ ازدواج هم نرسیده بود
شکر خدا مجرد مانده ام هنوز

سلام .
مهمترین موضوع در ازدواج توافقات قبل از ازدواج و هزار البته پایبندی به شروطی است که مورد توافق قرار گرفته است . ریشه همه مشکلات در زمان ازدواج دقیقا به همین موضوع برمی گردد. در واقع قبل از ازدواج وقتی دو طرف با هم به توافق می رسند دارند حد و حدودها و حریمها را مشخص می کنند یا به عبارتی مشغول تدوین قانون اساسی برای زندگی مشترک هستند . اما مشکل پس از ازدواج چرا رخ می دهد ؟ به چند دلیل :
۱- یکی از طرفین یا هر دو در بیان شرایط و خواسته هایشان صداقت نداشته است
۲- یکی یا هر دو اصلا متوجه بار مسئولیت پذیرش شرایط طرف مقابل نبوده است و بدون فکر کردن به شزایط طرف مقابل بله را گفته است .
۳- ازدواج بایستی برمبنای ارزشهای مشترک شکل بگیرد نه براساس دوست داشتن!!!!! ممکن است دو طرف به دلایلی کاملا متفاوت از همدیگر خوششان ییاید چه بسا این دلایل کاملا در تضاد با هم باشد .
۴- وقتی پسری یا دختری به طرف مقابلش اظهار علاقه و دوستن داشتن می کند به نظرم کمترین لطفی در حق اون نکرده است چون در روابط دختر و پسری این نوع دوست داشتن از جنس دوست داشتن (به نعبیر من جوجه کبابی) است یعنی وقتی ما جوجه کباب دوست داریم نه تنها کمترین لطفی در حق جوجه نگون بخت نیست بلکه داریم نابودش می کنیم . خیلی از عشق های قبل از ازدواج دقیقا همین است .
۵- اگر بخواهم بنویسم فکر کنم بتوانم کتابی در خصوص ازدواج و شرایط آن بنویسم !! به دوست داشتن طرف مقابل زیاد دلخوش نباشید چون این دوست داشتن برای دل خودش است . اگر می خواهید دوست داشتن واقعی را بشناسید . دوست داشتن پدر و مادر است . آنها شما را دوست دارند به خاطر خودتان . آنها همه خوبیها را می خواهند برای شما . از همه خوشیهایشان می گذرند برای شما.

علیرضا حسنی
2019/12/10, 19:50
با کلی تحقیق به اصرار مادر رفتم برای صحبت با دختر خانمی که مادر برایم پیدا کرده بود
حق الانصاف خانواده خوب و اصیلی هم بودند..
در یک اتاق نشستیم..دختر خانم گفت شرطی دارید..گفتم بنده شروع کننده خوبی نیستم اما ادامه دهنده بدی هم نیستم..
شروع به صحبت کرد..
1_بعد ازدواج دوست دارم با دوستانم ارتباط داشته باشم
2_من دوست دارم خاله و دایی و عمو دارم در شهرستان شوهرم منو ببرد خانه اقوامم
3-ما یک جمع دوستانه تلگرامی داریم و دوری از دوستانم برام غیر قابل تحمل هست
4_وضعیت خرج کردنتان چجوری هست..خسیس هستید یا نه؟
5_دختر خاله ام مهریه اش 300 سکه هست..البته برام اصلا مهم نیست..ولی دوست دارم توی جمع حرف از مهریه شد بگم مال من 500 تاست
دیگه به حرف هایش گوش ندادم..یک عدد پرتقال و یک عدد سیب میل کردم..مابقی شرطش هم اصلا نفهمیدم چی بود..آخرش گفت شما شرطتان چیست..گفتم شرطی ندارم
بعد از خانه شان آمدم بیرون و پشت سرم را هم نگاه نکردم..
این شد شرط؟!
اصلا چنین دختری به بلوغ ازدواج هم نرسیده بود
شکر خدا مجرد مانده ام هنوز

ازدواج بسیار عالی و لازمه. اخلاقیات و معنویات و فرهنگ که خب میبایست نزدیک باشه در اون بحثی نیست.
اما به نظرم مهمترین چالشی که در ازدواج وجود داره بحث مهریه ست. عددش مهم نیست مهم اینه که شما باور داشته باشید اون خانوم حتما در مقطعی از زندگی یا مهریه و یا معادلش رو از شما طلب میکنه و باید بدید و از نظر قانونی حقش هم هست.

اگه دارید مبلغ مهریه رو که پرداخت کنید ۱۰۰ سکه ۵۰۰ سکه فرقی نمیکنه اما اگه ندارید به این امید که کی داده کی گرفته دلخوش نکنید، حتما میگیرن و اگه نداشته باشید دینتون رو ادا کنید مطمئن باشید زندگیتون نابود میشه.

مجرد ماندن که حتما خوب نیست ولی خب از چاله به چاه افتادن هم استراتژی عاقلانه ای به نظر نمیرسه.به نظرم مهریه بالای ۱۰۰ سکه خیلی معقول و منطقی نیست با توجه به معدل دارایی خانواده ها و جوونهای ما.

mhjboursy
2019/12/10, 20:40
ازدواج بسیار عالی و لازمه. اخلاقیات و معنویات و فرهنگ که خب میبایست نزدیک باشه در اون بحثی نیست.
اما به نظرم مهمترین چالشی که در ازدواج وجود داره بحث مهریه ست. عددش مهم نیست مهم اینه که شما باور داشته باشید اون خانوم حتما در مقطعی از زندگی یا مهریه و یا معادلش رو از شما طلب میکنه و باید بدید و از نظر قانونی حقش هم هست.

اگه دارید مبلغ مهریه رو که پرداخت کنید ۱۰۰ سکه ۵۰۰ سکه فرقی نمیکنه اما اگه ندارید به این امید که کی داده کی گرفته دلخوش نکنید، حتما میگیرن و اگه نداشته باشید دینتون رو ادا کنید مطمئن باشید زندگیتون نابود میشه.

مجرد ماندن که حتما خوب نیست ولی خب از چاله به چاه افتادن هم استراتژی عاقلانه ای به نظر نمیرسه.به نظرم مهریه بالای ۱۰۰ سکه خیلی معقول و منطقی نیست با توجه به معدل دارایی خانواده ها و جوونهای ما.
یکی از بلایایی که بلای جان ما شده چشم و هم چشمی است.
همین که فلانی ۳ سکه... پس من ۳۰ سکه...
یا اینکه فلانی جهیزیه‌اش یک میلیون ریال... پس من جهیزیه‌ام باید باشد دو میلیون ریال...
اینکه فلانی رفته در فلان‌جا عروسی گرفته... من در بهمان جا بگیرم...
که یک وقت مردم پشت سرم حرف در نیاورند...

ای مردشور حرف مردم.
========================
البته یک روانشناسی یک حرفی می‌زد... می‌گفت خیلی از خانواده‌ها به مهریه به چشم پابند کردن مرد نگاه می‌کنند... که اگر مهریه سنگین باشد شوهر از ترس پرداخت مهریه طلاق نمی‌دهد و پای دخترشان می‌ماند...
========================
می‌گفت برخی خانواده‌ها هم تلاش می‌کنند تا آنجا که می‌توانند خرج بتراشند... برای اینکه (در ناخودآگاهشان) گمان می‌کنند هرچقدر بیشتر خرج بکند پسر بیشتر پابند می‌شود: ۱- دوباره به سرش نمی‌زند از این کارها بکند (یعنی طلاق بدهد و دوباره ازدواج کند) و ۲- پسر احساس نمی‌کند دختر را آسان به دست آورده که آسان از دست بدهد!
========================
برخی خانم‌ها هم (من واقعا در اطرافیانمان دیده‌ام) تلاش می‌کنند پس از ازدواج همواره پر خرج باشند...
که شلوار شوهرشان دو تا نشود...
(البته متاسفانه در مورد آن اطرافیانمان درست هم بود... طرف مایه‌اش را داشت که برود دنبال این و آن... و احتمالا اگر پول هم می‌داشت حتما یک حرکتی می‌زد!)

H.samimi
2019/12/10, 21:45
سلام//
مشکل ازدواج اینه
آقایون با ازدواج میخوان به آرامش نسبی برسن.
برعکس خانوما دنبال رویاهای دست نیافتنی شون هستن.

علیرضا حسنی
2019/12/11, 12:22
البته عنایت بفرمایید مردان این تالار جزو اقلیت مردان فرهیخته، تحصیلکرده و احتمالا متمول جامعه هستن، وضعیت به مراتب در بیرون از چیزی که اینجا میبینید بغرنج تره. از نظر تفکر زندگی و مرد سالاری و غیره عرض میکنم.

به عنوان یه مرد خدمتتون عرض میکنم هیچ مردی از زن ثروتمند و قوی فراری نیست به دو شرط.
اول اینکه اون زن واقعا ثروتمند و قوی باشه نه اینکه ادای ثروتمند ها و ادای قوی ها رو در بیاره. یعنی طرف بره تو دل جامعه و شخم بزنه نه اینکه بره تو دل جامعه شخمش بزنن بعد گریه و زاری و افسردگی و معضلاتش رو ور داره بیاره واسه شوهرش (این تجربه شخصی خودم از ازدواج ناموفق قبلیم هست در حالی که من فکر میکنم شاید از نظر فرهنگی و امثالهم ۹۰ درصد به هم نزدیک بودیم و تقریبا میشه گفت مشکل مادی هم نداشتیم اگه قناعت پیشه میکردیم)

مورد دوم اینه که زن شما ثروتمند و قوی باشه و شمارو بخواد و در واقعیت بتونه شما رو تحمل کنه. در واقع میشه گفت شما میبایست در اون شرایط سوپر ثروتمند و سوپر قوی باشید چراکه حتما همسر شما اگه ثروتمند و قوی باشه به دنبال بالاتر از خودش میگرده و یا حداقل همسطحی که دیگه هیچ مشکلی براش ایجاد نکنه از هیچ نظر

خب این دو تا عامل باعث میشه یکم واقعیت بره به اون سمت که طرف ترجیح بده از ابتدا بیخیال ازدواج با زنی بشه که همچین رویاهایی داره چون ۹۰ درصد شرط اول رو نمیتونن پاس کنن مابقی هم شرط دوم رو.

sooroosh1315
2019/12/11, 12:28
البته عنایت بفرمایید مردان این تالار جزو اقلیت مردان فرهیخته، تحصیلکرده و احتمالا متمول جامعه هستن، وضعیت به مراتب در بیرون از چیزی که اینجا میبینید بغرنج تره. از نظر تفکر زندگی و مرد سالاری و غیره عرض میکنم.

به عنوان یه مرد خدمتتون عرض میکنم هیچ مردی از زن ثروتمند و قوی فراری نیست به دو شرط.
اول اینکه اون زن واقعا ثروتمند و قوی باشه نه اینکه ادای ثروتمند ها و ادای قوی ها رو در بیاره. یعنی طرف بره تو دل جامعه و شخم بزنه نه اینکه بره تو دل جامعه شخمش بزنن بعد گریه و زاری و افسردگی و معضلاتش رو ور داره بیاره واسه شوهرش (این تجربه شخصی خودم از ازدواج ناموفق قبلیم هست در حالی که من فکر میکنم شاید از نظر فرهنگی و امثالهم هم ۹۰ درصد به هم نزدیک بودیم و تقریبا میشه گفت مشکل مادی هم نداشتیم اگه قناعت پیشه میکردیم)

مورد دوم اینه که زن شما ثروتمند و قوی باشه و شنارو بخواد. در واقع میشه گفت شما میبایست در اون شرایط سوپر ثروتمند و سوپر قوی باشید چراکه حتما همسر شما اگه ثروتمند و قوی باشه به دنبال بالاتر از خودش میگرده و یا حداقل همسطحی که دیگه هیچ مشکلی براش ایجاد نکنه از هیچ نظر

خب این دو تا عامل باعث میشه یکم واقعیت بره به اون سمت که طرف ترجیح بده از ابتدا بیخیال ازدواج با زنی بشه که همچین رویاهایی داره چون ۹۰ درصد شرط اول رو نمیتونن پاس کنن مابقی هم شرط دوم رو.


البته این ها نباید بیان بشن بنظرم آقای حسنی، کلا چیزی که نا امیدی بیاره نباید عنوان بشه ، نا امیدی ها باید تجربه بشن توسط هر فردی تا خود فرد بتونه براشون راه حل پیدا کنه


مثلا برادرم میگه بورس همش کلک هس دون میپاشن ، جیب ملت رو بزنن (خیلی از دوستا و همکاراش تمام دارایشونو از دست دادن تو بورس ، اونایی هم که به جایی رسیدن که دیگه رفتن ندیدتشون )

نباید نا امید کرد باید بذاری همه بیان تو بورس ضرر کنن بعد بتونن ضررشونو مدیریت کنن به سود و راه حل درست براش پیدا کنن

باید بذاریم جاهایی که ما جواب درستشو بلد نیسیم بقیه امتحان کنن شاید اونا توانستن جواب درستشو پیدا کنن


نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه

علیرضا حسنی
2019/12/11, 13:15
متوجه عرض بنده نشدید، عرضم این بود اگه شما جزو یک درصد بانوان موفق جامعه هم باشید باز هم نگاهتون به اون یک هزارم درصد مردان موفق جامعه هست.

دیگه در اون شرایط نمیتونید یک مرد معمولی رو انتخاب و تحمل کنید. مردی که موفقیتش در زندگی یک دهم شماست، اگر منزل بخواید بخرید شما برید دنبال منزل. اگر ماشین میخواید بخرید شما پولش رو بدید.

الان فکر میکنید که میتونید همچین مردی رو تحمل کنید (چه برسه اونطور که فرمودید همچون یک سرور بندگیش رو بکنید) اولین باری که برید خونه مادر شوهر و اولین تیکه رو از مادر شوهر بشنوید و اولین بد رفتاری که رو ببینید دودمان شوهر رو به باد میدید.

واقعیت اینه زندگی واقعی بیرون از فضای مجازی با اون چیزی که شاید ما در ذهن داشته باشیم متفاوته. شاید باورتون نشه من شخصا قبل از اینکه وارد بورس بشم و کلا سرمایه و وقتم رو بیارم تو این فیلد به هر حال مثل بقیه مردم خونه معامله میکردم زمین معامله میکردم، کوچیک کوچیک. شمال رودهن این جور جاها.

تو یه معامله تو شمال من واقعا لحظه ای احساس کردم جونم در خطره، فروش یک آپارتمان در رودهن من بعد ۶ ماه با چاقو چاقو کشی تونستم پول فروش خونه رو از خریدار بگیرم.

قوی بودن یعنی بری تو دل جامعه، جامعه ای که یارو نشسته اون طرف کوچکترین خطایی بکنی گوشت و استخونت رو با هم پاره کنه. تازه من خودم رو اگه پاش برسه ادم خیلی وقیح و بی چاک و دهنی میدونم به والله میترسم از این جامعه.

خانومم اون اواخر یه پولی داشت یه بار به من گفت بریم خونه بخریم، گفتم پولت رو بیار بورس چرا بری خونه بخری؟ گفت نه خوشم نمیاد از بورس بابام گفته خونه بخر. گفتم با این پول که نمیشه خونه خرید گفت چرا یه خونه پیدا کردم نواب فلان جا نمیدونم ۴۰ متری، نمیدونم انقدش رو وام میگیرم انقدش رو اجاره میدم. گفتم تو اجاره میدی؟ با موی هایلایت کرده و چکمه به پا؟ نواب رفتی تا حالا؟ گفتم به بابات بگو بره واست خونه بگیره من دیگه پایین میدون ونک کلامم بیفته نمیرم ورش دارم. گفت اگه میخواستم بابام واسم کارامو بکنه که چرا شوهر کردم؟ گفتم راست میگی اشتباه کردی.

چار روز بعد خبر اومد تو همون محله که اون خونه پیدا کرده بود و میخواست بخره و اجاره بده (در واقع من بخرم و اجاره بدم براش) درگیری مسلحانه شده چند نفر زدن همدیگرو کشتن. در حالی که شما میدونید پیشنهاد من برای آوردن پول به بورس چقدر پیشنهاد درست تری بوده با توجه به امنیت بورس، نقد شوندگیش و حتی رشد چند برابریش نسبت به مسکن.

مشکلات زندگی همین چیزای به ظاهر کوچیکه دوستان، تازه ما خوباش بودیم وگرنه من زندگی ۹۰ درصد اطرافیان متاهل هم سن و سالای خودم رو که میبینم واقعا دلم میسوزه براشون، اکثرا فقط به خاطر بچه هاشون زندگی سختی رو تحمل میکنن. نسل قبلی ما رو نگاه نکنید پدر مادرای ما فرهنگشون این بوده که بسوزن بسازن.

به هر حال اینا تجربه های شخصی هست که عرض میکنیم شاید مورد استفاده کسی قرار بگیره. ممکنه شما فکر کنید که اینا فقط برای دیگران بوده و برای شما پیش نمیاد. واقعا هم همینطوره ممکنه برای شما پیش نیاد ولی آگاهی نسبت بهش میتونه خیلی دید شما رو نسبیت به واقعیت های اطراف باز بکنه و ساید نحوه تفکر شما رو متحول.

علیرضا حسنی
2019/12/11, 13:21
البته این ها نباید بیان بشن بنظرم آقای حسنی، کلا چیزی که نا امیدی بیاره نباید عنوان بشه ، نا امیدی ها باید تجربه بشن توسط هر فردی تا خود فرد بتونه براشون راه حل پیدا کنه


مثلا برادرم میگه بورس همش کلک هس دون میپاشن ، جیب ملت رو بزنن (خیلی از دوستا و همکاراش تمام دارایشونو از دست دادن تو بورس ، اونایی هم که به جایی رسیدن که دیگه رفتن ندیدتشون )

نباید نا امید کرد باید بذاری همه بیان تو بورس ضرر کنن بعد بتونن ضررشونو مدیریت کنن به سود و راه حل درست براش پیدا کنن

باید بذاریم جاهایی که ما جواب درستشو بلد نیسیم بقیه امتحان کنن شاید اونا توانستن جواب درستشو پیدا کنن


نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه

چه حرفیه، تجربه دیگران رو تجربه کردن؟
ما هم بریزیم تو خیابون ایران رو سوریه کنیم بعد بگیم خب خیالمون راحت شد خودمونم تجربه کردیم؟

کاملا مخالفم، تجربه ها باید بیان شه، از تجربه ها باید درس گرفت.
اما اینکه تجربه ها متفاوته امر کاملا صحیح و بدیهی عست، ممکنه الان دوستی بیاد بگه من همسر (زن) مستقل و متکی به نفسی داشتم خیلی هم زندگی خوبی داریم اینم تجارب ماست. به اون هم باید گوش داد و بررسی کرد که دلایل موفقیتشون چی بوده.

اما اینکه تجارب تلخ بیان نشن که به نظرم ظلم به مخاطب هست. وگرنه برای من خوشایند تره بیام خالی ببندم و از قسمتای زیبای زندگی گذشتم فقط صحبت کنم که حتما هم بخشی لز زندگیم بوده ولی همش نبوده.

gholamk
2019/12/11, 13:36
خانم رویا تو قسمت نوشته های غیر بورسی ما بورسی ها یه مطلب گذاشتم که لایک کردید و نمیدونم منظورتون از اینکه زن قدرتمند باشه این هست یا نه؟
اما یک چیزی رو بگم خدمت شما
فایل های صوتی روانشاسی سهیل رضایی رو اگر وقت کردید گوش بدید. خیلی ادم رو به خودشناسی میرسونه.
مرد هیچوقت دوست نداره زنش پیشرفت کنه این یه اشتباهه میدونید چرا؟ اتفاقا مرد خیلی دوس داره زنش پیشرفت کنه حتی بیشتر از خودش اما هیچوقت دوست نداره که خانمش داره پیشرفت میکنه با کوچکترین مسئله ای شروع کنه به خرد کردن شوهر و دقیقا برعکس این مطلب هم هست در مورد مرد.
قدیم ها زن و مرد وقتی ازدواج کردن بچه میاوردن و خودشون رو سرگرم بچه میکردن اما الان اونجوری نیست. من خیلی ها رو دیدم که طرف با وجود داشتن زن و بچه با یکی دیگه هم در ارتباطه و مشکل اینجاست که تو خونه با همسرش مشکل دارن و حالا یا مشکلشون حل نشده یا نمیخوان حل کنن و نمیخوان هم طلاق بگیرن و یه رابطه بیرونی میزنن. خیلی اینو دیدم خیلی حتی تو فامیل های نزدیکمون. متاسفانه جامعه بدی داریم و اگر زن وشوهر به مشکل میخورن و میفهمن که مال هم نیستن نمیان راحت تموم کنن میان کلی درگیری شروع میکنن و ول کن هم نیستن
الان بخاطر خیلی چیزها زن و مرد باید همدیگه رو کمک کنن و باعث پیشرفت هم بشن ولی خیلی بیشتر بخاطر مسایل اقتصادی و کمتر بخاطر مسئله های دیگه فقط کافیه مرد یا زن تو پیشرفت کردن از اون یکی جلوتر بیفته وقتی باهم بحثشون بشه و یکم اعصابها بهم بریزه(ماشالله که تو کشورمون همه اعصاب دارن) شروع میکنن اون یکی رو خورد کردن که تو هیچی نمیفهمی ، تو لیاقت منو نداری ، من اون موقع هزار تا خاطر خواه داشتم حالا اومدم سراغ تو و........
وقتی اینجوری میشه دیگه بنیان خانواده بهم میریزه و شروع میشه مسائل دیگه ای پیش اومدن

sooroosh1315
2019/12/11, 14:11
چه حرفیه، تجربه دیگران رو تجربه کردن؟
ما هم بریزیم تو خیابون ایران رو سوریه کنیم بعد بگیم خب خیالمون راحت شد خودمونم تجربه کردیم؟

کاملا مخالفم، تجربه ها باید بیان شه، از تجربه ها باید درس گرفت.
اما اینکه تجربه ها متفاوته امر کاملا صحیح و بدیهی عست، ممکنه الان دوستی بیاد بگه من همسر (زن) مستقل و متکی به نفسی داشتم خیلی هم زندگی خوبی داریم اینم تجارب ماست. به اون هم باید گوش داد و بررسی کرد که دلایل موفقیتشون چی بوده.

اما اینکه تجارب تلخ بیان نشن که به نظرم ظلم به مخاطب هست. وگرنه برای من خوشایند تره بیام خالی ببندم و از قسمتای زیبای زندگی گذشتم فقط صحبت کنم که حتما هم بخشی لز زندگیم بوده ولی همش نبوده.

برای پیدا کردن جواب درست (برنده شدن . جز 5 درصدی ها شدن ) باید تجربه کرد کار کرد تلاش کرد

2 دسته سوال داریم

سوال هایی که حل شدن و جواب درست و راه 100 درصد موفقیت امیز رسیدن به جواب را بلدیم

سوال هایی که هنوز حل نشدن ، تجربه زیاد شدن آزمایش زیاد شدن ، اما هنوز راه حل 100 درصدی براشون پیدا نشده


مثل دستور پیرینت هلو ورلد (اولین برنامه ای که هرکسی می نویسه ) تجربه موفقیت آمیزی که همه باز دوباره انجامش میدن

یا وقتی غذا روی گاز هست و مامانمون میگه دست نزنی میسوزی :D (ما هم اولش می ترسیم ) ولی بعد میگیم سوختن یعنی چی و تا دستمون تاول نزنه متوجه نمیشیم

یکسری تجربیات هم مثل دست داخل چرخگوشت کردن ، ارزش تجربه نداره ریسک به ریواردش نمی ارزه



یکسری تجربیات یا سوال های بدون جواب 100 درصد درست هم وجود داره


مثلا ساخت داروی ضد سرطان .... تجربه می کنند میگن نشد بعد یک نفر میاد که میبینه میشه !

برق خونه قطع هست 100 بار به شیوه های مختلف کلید رو خاموش روشن میکنی ... اما کار نمیکنه میگی تجربه کردم نمیشه

پدرتان هم میاد میگه تو بلد نیسی بذار من دکمه چراغ را بزنم او هم میزند روشن نمیشه .... پدر بزرگ می آید می گوید حتما لامپ سوخته لامپ عوض میکنه نمیشه

بعد فرزند 10 ساله ی شما می آید دکمه را بزند بهش میگین نزن ما همه کاری کردیم نشد .... راه نداره اصلا .... ولی او میزند و چراغ روشن می شود :D چون برق وصل شده بوده



میدونید تجربه کردن توسط خود شخص چیز دیگری هست .... مادرتان هرچقدرم که بگوید دست به گاز نزن میسوزی ..... یکجوری هست ولی وقتی دستت تاول زد تازه دوزاریت می افتد که سوختن چیست.



پدر و مادرهای جدید خیلی بیشتر به فرزندشان ازادی عمل و فرصت انتخاب و تجربه می دهند (حسودیم می شود حقیقتش ) ولی پدر و مادر های قدیم می گفتن راه موفقیت این است و راه بدبختی ان
الان نه ...اوضاع بهتر شده ، نهایت در لحظه اخر که می خواهد در چرخ گوشت دست کند برق را قطع کنند. (مگر پای جونش وسط باشه ) (شاید رو این حساب که هرچه مرا نکشد قطعا قوی تر و با تجربه ترم خواهد کرد )


این ریسک به ریوارد هم تعریف دارد ، مثلا ماری کوری برای ریواردش جان خودش را گذاشت .... خدا خیرش بدهد ... الان ما راحت عکسبرداری می کنیم.

mhjboursy
2019/12/11, 14:15
به شخصه اگر موجبات ناراحتی‌تان را فراهم کردم معذرت می‌خواهم.





واقعیت را باید دید.
خیلی از زنها و مردها با یک نگاه رویایی می‌روند داخل زندگی...
ولی بعدا تو ذوقشان می‌خورد...
به خصوص بعد از یک مدت (یک سال) که آن حالت کور کننده‌ی عشق کنار رفت و همدیگر را (و البته جنس همدیگر را) بهتر دیدند...




ایشان چه آدم خوبی هستند! انگار اهل منطق و گفتگو هستند.
حالی‌شان است.





یک موضوعی هست در مردها به نام هورمن تستوسترون.
شما خانم‌ها خیلی وقت‌ها مردها را درک نمی‌کنید به خاطر اینکه از اینها در بدنتان ندارید یا خیلی کم دارید.
مردها هم خیلی وقت‌ها خانم‌ها را درک نمی‌کنند. چون استروژن کمی دارند.
(من کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی را نخوانده‌ام ولی چشم‌بسته می‌گویم که حتما در مورد این چیزهایی نوشته)
حالا در ادامه بیشتر در این باره عرض می‌کنم.
فقط این را بگویم که تا زن و مرد این چیزها را در مورد هم ندانند همدیگر را نمی‌توانند خوب درک کنند و زندگی خوبی نمی‌توانند داشته باشند.



آفرین و احسنت.
دقیقا.
به نگر من هم باید همچنین موردی در کنار خودتان داشته باشید.
(دیروز هم می‌خواستم بگویم یادم رفت.)
[QUOTE

[/QUOTE]




دقیقا!
موضوع بدی است ولی در بسیاری از موارد همین است.
حالا عرض می‌کنم....





بگذارید بحث هورمون را در نوشته‌ی بعدی بگویم. چون مفصل است. به گمانم.

mhjboursy
2019/12/11, 14:49
خیلی خلاصه بگویم:
مردها هورمون تستسترون دارند.

این هورمون برای مردان علاوه بر تغییرات بدنی (بزرگ شدن قد و بزرگ شدن عضلات و سبیل در آوردن) تغییرات رفتاری هم ایجاد می‌کند:


خشونت
برتری جویی



این موضوع، یک موضوع حیوانی است. مربوط به بدن انسان می‌شود. یعنی:
۱- در حیوانات هم نگاه کنید همین است. شیر ماده تنها برای خوردن حمله می‌کند ولی شیر نر برای برتری جویی هم حمله می‌کند. (هیکلش هم بزرگتر است) (این یک موضوع دنیوی و بدنی است.)
۲- انسان‌های خدایی و انسان‌هایی که روی خودشان کار کرده‌اند می‌توانند این تاثیرات حیوانی را مانند تاثیرات دیگر (خوردن و آشامیدن و میل به خواب و رفاه) کنترل کنند.

===================

خلاصه نتیجه بگیرم:
یک خانم زمانی که می‌خواهد با یک آقا ازدواج کند باید بداند. باید بداند چنین چیزی درون مرد هست. درون همه‌ی مردها! تا زمانی که یک بدن، بدن یک آقا است (یعنی طرف سبیل دارد... هیکلش زنانه نیست) مطمئنا تا همان موقع هم از این هورمون‌ها درون بدنش هست!
یعنی میل به خشونت و برتری جویی و ...
این را باید درک کند.
خشونتی که اصلا جنسش با خشونت‌هایی که او در خودش سراغ دارد هم‌شکل نیست. یک جور دیگر است... یک شکل دیگر است...
(مرد هم باید متقابلا تفاوت‌های خانم‌ها را بداند.)
این دانستن به خود طرفین کمک می‌کند که خودشان بهتر زندگی کنند.
در زندگی حال کنند! دچار سوء تفاهم نشوند.

پی‌نوشت‌ها:
(بماند که همان‌گونه که گفتم برخی بلدند این را مانند میل به خوردن و ... تربیت و کنترل کنند... ولی خیلی‌ها هم بلد نیستند... کلا ما فعلا به این‌اش کاری نداریم. منظور این است که این احساس‌ها درون مردها هست. حتی مردی که به ظاهر اصلا احساس خشونت‌طلبی و برتری جویی ندارد درونش این میل هست و ایجاد می‌شود. حالا یا سرکوبش می‌کند. یا کنترلش می‌کند. یا این حس را دارد ولی قدرت بروزش را ندارد.)
(بماند که همین هورمون در خیلی جاها باعث خیر هم هست. مانند حفاظت از حریم خانواده. مانند کسب مدارج بالای ورزشی یا علمی یا مالی و ... در کل خیلی از موفقیت‌های دنیوی.) (اصلا یکی از تزهای خرید سهام این است که ببینیم سطح هورمونی مدیرعامل آن شرکت چقدر است! laughingsmiley جدی گفتم! تزش را داده‌اند!)
(بماند که به خاطر دقیقا همین چیزهاست که میزان جرایم در مردان بسیار زیادتر است. در همه‌جای دنیا. خانم‌ها هیچ وقت از خودرو پیاده می‌شوند با قفل فرمان پیاده نمی‌شوند! ولی خیلی از مردها این به کله‌شان می‌زند!)
(بماند که البته در خانم‌ها هم یک چیزهای دیگر هست... مثلا برتری‌جویی نیست ولی حسادت هست... مردها با دست و بازویشان جرم می‌کنند و خانم‌ها با زبانشان نیش می‌زنند.)
(بماند که بعد از ازدواج و به‌خصوص بعد از تولد بچه، هورمون‌های مرد خیلی متمایل به هورمون‌های زنانه می‌شود... سطح استروژن‌اش (اگر اشتباه نکنم) درون خون بالا می‌رود.)

=====================

اگر این شناخت را طرفین از هم داشته باشند خیلی به درک کمک می‌کند.
خیلی جاها مثلا خانم‌ها از یک کار همسرشان مانند اینکه چرا در پس دادن فلان جنس به مغازه‌دار ناتوان بود می‌آیند به همسرشان غر می‌زنند... ولی نمی‌دانند که با همین کار دارند عملا آن حس مرد را تحریک می‌کنند... و تعجب می‌کنند که برای چیزی به این سادگی مرد پس از آن گفتگوی صمیمانه رفتارش عوض شده و حالت پرخاش گرفته... نمی‌دانند دارند آتشی روشن می‌کنند که قرار است بعدا دامنشان را بگیرد...
همین‌جور مردها... مردها عموما نمی‌فهمند که خانم‌ها با «صحبت‌کردن» تخلیه‌ی عاطفی می‌شوند... خانمشان که می‌آید به آنها چیزی می‌گوید یا تعریف می‌کنند می‌آیند راهکار ارایه می‌کنند یا می‌گویند نباید فلان کار را می‌کردی و باید بهمان می‌کردی... درک نمی‌کنند... همین باعث می‌شود بعدا زندگی خودشان کوفتشان بشود!

این چیزها را طرفین بدانند خیلی بهتر می‌توانند در کنار هم زندگی کنند.

علیرضا حسنی
2019/12/11, 15:18
برای پیدا کردن جواب درست (برنده شدن . جز 5 درصدی ها شدن ) باید تجربه کرد کار کرد تلاش کرد

2 دسته سوال داریم

سوال هایی که حل شدن و جواب درست و راه 100 درصد موفقیت امیز رسیدن به جواب را بلدیم

سوال هایی که هنوز حل نشدن ، تجربه زیاد شدن آزمایش زیاد شدن ، اما هنوز راه حل 100 درصدی براشون پیدا نشده


مثل دستور پیرینت هلو ورلد (اولین برنامه ای که هرکسی می نویسه ) تجربه موفقیت آمیزی که همه باز دوباره انجامش میدن

یا وقتی غذا روی گاز هست و مامانمون میگه دست نزنی میسوزی :D (ما هم اولش می ترسیم ) ولی بعد میگیم سوختن یعنی چی و تا دستمون تاول نزنه متوجه نمیشیم

یکسری تجربیات هم مثل دست داخل چرخگوشت کردن ، ارزش تجربه نداره ریسک به ریواردش نمی ارزه



یکسری تجربیات یا سوال های بدون جواب 100 درصد درست هم وجود داره


مثلا ساخت داروی ضد سرطان .... تجربه می کنند میگن نشد بعد یک نفر میاد که میبینه میشه !

برق خونه قطع هست 100 بار به شیوه های مختلف کلید رو خاموش روشن میکنی ... اما کار نمیکنه میگی تجربه کردم نمیشه

پدرتان هم میاد میگه تو بلد نیسی بذار من دکمه چراغ را بزنم او هم میزند روشن نمیشه .... پدر بزرگ می آید می گوید حتما لامپ سوخته لامپ عوض میکنه نمیشه

بعد فرزند 10 ساله ی شما می آید دکمه را بزند بهش میگین نزن ما همه کاری کردیم نشد .... راه نداره اصلا .... ولی او میزند و چراغ روشن می شود :D چون برق وصل شده بوده



میدونید تجربه کردن توسط خود شخص چیز دیگری هست .... مادرتان هرچقدرم که بگوید دست به گاز نزن میسوزی ..... یکجوری هست ولی وقتی دستت تاول زد تازه دوزاریت می افتد که سوختن چیست.



پدر و مادرهای جدید خیلی بیشتر به فرزندشان ازادی عمل و فرصت انتخاب و تجربه می دهند (حسودیم می شود حقیقتش ) ولی پدر و مادر های قدیم می گفتن راه موفقیت این است و راه بدبختی ان
الان نه ...اوضاع بهتر شده ، نهایت در لحظه اخر که می خواهد در چرخ گوشت دست کند برق را قطع کنند. (مگر پای جونش وسط باشه ) (شاید رو این حساب که هرچه مرا نکشد قطعا قوی تر و با تجربه ترم خواهد کرد )


این ریسک به ریوارد هم تعریف دارد ، مثلا ماری کوری برای ریواردش جان خودش را گذاشت .... خدا خیرش بدهد ... الان ما راحت عکسبرداری می کنیم.

در واقعیت همین هست که شما میگید سروش جان، در واقعیت آدما تا خودشون تجربه نکنن به معنای واقعی کلمه درک نمیکنن.
با این نوع بیان از حرفتون کاملا موافقم.

کریس گاردنر
2019/12/11, 15:19
رویا خانم با من قهر کرده
من هم باهاش بحث نمی کنم و طرف بحثم ژاله خان هست
ژاله خانم وقتی کسی برای خودشش هدفی دارد
اولویت اولش باید همان هدفش باشد
خب اکثریت مردان از این جور خانم ها بی زار هستند
خانم هم باید ازدواجش را اولویت بعدی خود قرار دهد
شما می خواهید خاص باشید پس باید خاص عمل کنید
مردان زنان را به چشم یه کلفت خانه تمیز کن و اینکه برایشان بچه به دنیا بیاورند تا نسلشان منقرض نشود(به قول دکتر فرهنگ مگر انسان دایناسور هست که نسلش منقرض شود)
شما خاص هستید و نیمه گم شده شما هم یک فرد خاص مثل خودتان هست
دیگر چرا باید بخاطر تفکر و دیدگاه ما دپرس بشوید!!
هر کسی نظری دارد پس به نظرات دیگران احترام بگذار..به دردتان خورد ازش نکته برداری کنید...دیدی صحبتهای عوامانه هست از کنارش رد بشو
در تاپیک فقرا در مورد عمق و سطح بورس یک بحثی در گرفت بنده یک مثالی آوردم و مقایسه ای که کاربر محترم پیش کشید
به یکی از اساتید تالار بر خورد..در حالی که برای من عزیز و محترم هست تا آخر عمرم هم دوستش میدارم
امروز هم یک کنایه ای در برابر آن بحث پیش آورد و منظورش هم بنده بودم...

شعار زندگی خودم این هست....هر چه درخت پر بارتر سر به زیر تر...
از کودکی در بازار کار هستم..هر تیپی آدم بگویید بر خورد داشته ام...و هیچوقت هم بین فرماندار شهرمان با رفتگر شهرمان قائل نشدم..هر دو برای من عزیز و احترام هر دو یکسان...

کریس گاردنر
2019/12/11, 15:24
یک بنده خدایی بود شغلش کارگری ساختمان بود
خانمش هم دیپلم..بعد ازدواج خانم گفت دوست دارم بروم دانشگاه..مرد هم قبول کرد خانم را فرستاد دانشگاه..با پول کارگری هزینه دانشگاه را داد..
بعد از اتمام دانشگاه..معلم شد...6 ماه بعد اشتغال ساز مخالف زد..که تو کارگری و من معلم...در حد و اندازه من نیستی...آخرش هم با وجود مخالفت شوهرش طلاق گرفت..
مهریه را به اجرا گذاشت..طرف را روانه زندان کرد..تا وادار به طلاق بشود....

نظرتان در مورد این وقایع چیه؟

علیرضا حسنی
2019/12/11, 15:29
خیلی خلاصه بگویم:
مردها هورمون تستسترون دارند.

این هورمون برای مردان علاوه بر تغییرات بدنی (بزرگ شدن قد و بزرگ شدن عضلات و سبیل در آوردن) تغییرات رفتاری هم ایجاد می‌کند:


خشونت
برتری جویی



این موضوع، یک موضوع حیوانی است. مربوط به بدن انسان می‌شود. یعنی:
۱- در حیوانات هم نگاه کنید همین است. شیر ماده تنها برای خوردن حمله می‌کند ولی شیر نر برای برتری جویی هم حمله می‌کند. (هیکلش هم بزرگتر است) (این یک موضوع دنیوی و بدنی است.)
۲- انسان‌های خدایی و انسان‌هایی که روی خودشان کار کرده‌اند می‌توانند این تاثیرات حیوانی را مانند تاثیرات دیگر (خوردن و آشامیدن و میل به خواب و رفاه) کنترل کنند.

===================

خلاصه نتیجه بگیرم:
یک خانم زمانی که می‌خواهد با یک آقا ازدواج کند باید بداند. باید بداند چنین چیزی درون مرد هست. درون همه‌ی مردها! تا زمانی که یک بدن، بدن یک آقا است (یعنی طرف سبیل دارد... هیکلش زنانه نیست) مطمئنا تا همان موقع هم از این هورمون‌ها درون بدنش هست!
یعنی میل به خشونت و برتری جویی و ...
این را باید درک کند.
خشونتی که اصلا جنسش با خشونت‌هایی که او در خودش سراغ دارد هم‌شکل نیست. یک جور دیگر است... یک شکل دیگر است...
(مرد هم باید متقابلا تفاوت‌های خانم‌ها را بداند.)
این دانستن به خود طرفین کمک می‌کند که خودشان بهتر زندگی کنند.
در زندگی حال کنند! دچار سوء تفاهم نشوند.

پی‌نوشت‌ها:
(بماند که همان‌گونه که گفتم برخی بلدند این را مانند میل به خوردن و ... تربیت و کنترل کنند... ولی خیلی‌ها هم بلد نیستند... کلا ما فعلا به این‌اش کاری نداریم. منظور این است که این احساس‌ها درون مردها هست. حتی مردی که به ظاهر اصلا احساس خشونت‌طلبی و برتری جویی ندارد درونش این میل هست و ایجاد می‌شود. حالا یا سرکوبش می‌کند. یا کنترلش می‌کند. یا این حس را دارد ولی قدرت بروزش را ندارد.)
(بماند که همین هورمون در خیلی جاها باعث خیر هم هست. مانند حفاظت از حریم خانواده. مانند کسب مدارج بالای ورزشی یا علمی یا مالی و ... در کل خیلی از موفقیت‌های دنیوی.) (اصلا یکی از تزهای خرید سهام این است که ببینیم سطح هورمونی مدیرعامل آن شرکت چقدر است! laughingsmiley جدی گفتم! تزش را داده‌اند!)
(بماند که به خاطر دقیقا همین چیزهاست که میزان جرایم در مردان بسیار زیادتر است. در همه‌جای دنیا. خانم‌ها هیچ وقت از خودرو پیاده می‌شوند با قفل فرمان پیاده نمی‌شوند! ولی خیلی از مردها این به کله‌شان می‌زند!)
(بماند که البته در خانم‌ها هم یک چیزهای دیگر هست... مثلا برتری‌جویی نیست ولی حسادت هست... مردها با دست و بازویشان جرم می‌کنند و خانم‌ها با زبانشان نیش می‌زنند.)
(بماند که بعد از ازدواج و به‌خصوص بعد از تولد بچه، هورمون‌های مرد خیلی متمایل به هورمون‌های زنانه می‌شود... سطح استروژن‌اش (اگر اشتباه نکنم) درون خون بالا می‌رود.)

=====================

اگر این شناخت را طرفین از هم داشته باشند خیلی به درک کمک می‌کند.
خیلی جاها مثلا خانم‌ها از یک کار همسرشان مانند اینکه چرا در پس دادن فلان جنس به مغازه‌دار ناتوان بود می‌آیند به همسرشان غر می‌زنند... ولی نمی‌دانند که با همین کار دارند عملا آن حس مرد را تحریک می‌کنند... و تعجب می‌کنند که برای چیزی به این سادگی مرد پس از آن گفتگوی صمیمانه رفتارش عوض شده و حالت پرخاش گرفته... نمی‌دانند دارند آتشی روشن می‌کنند که قرار است بعدا دامنشان را بگیرد...
همین‌جور مردها... مردها عموما نمی‌فهمند که خانم‌ها با «صحبت‌کردن» تخلیه‌ی عاطفی می‌شوند... خانمشان که می‌آید به آنها چیزی می‌گوید یا تعریف می‌کنند می‌آیند راهکار ارایه می‌کنند یا می‌گویند نباید فلان کار را می‌کردی و باید بهمان می‌کردی... درک نمی‌کنند... همین باعث می‌شود بعدا زندگی خودشان کوفتشان بشود!

این چیزها را طرفین بدانند خیلی بهتر می‌توانند در کنار هم زندگی کنند.

گاهی بعضی از پست ها میزارید جناب محمد حسین آدم متحیر میشه از این همه موشکافی و اشراف.
به خدا صد ها کتاب نوشته شده در این رابطه هزاران ویس و کلیپ و پادکست هست هزاران مشاور، اما هیچکدوم به این زیبایی نمیتونستن واقعیت پشت داستان رو به سادگی و این چنین ملموس شرح بدن.

بسیار عالی بود.

mhjboursy
2019/12/11, 15:44
گاهی بعضی از پست ها میزارید جناب محمد حسین آدم متحیر میشه از این همه موشکافی و اشراف.
به خدا صد ها کتاب نوشته شده در این رابطه هزاران ویس و کلیپ و پادکست هست هزاران مشاور، اما هیچکدوم به این زیبایی نمیتونستن واقعیت پشت داستان رو به سادگی و این چنین ملموس شرح بدن.

بسیار عالی بود.
?????

یک بنده خدایی بود شغلش کارگری ساختمان بود
خانمش هم دیپلم..بعد ازدواج خانم گفت دوست دارم بروم دانشگاه..مرد هم قبول کرد خانم را فرستاد دانشگاه..با پول کارگری هزینه دانشگاه را داد..
بعد از اتمام دانشگاه..معلم شد...6 ماه بعد اشتغال ساز مخالف زد..که تو کارگری و من معلم...در حد و اندازه من نیستی...آخرش هم با وجود مخالفت شوهرش طلاق گرفت..
مهریه را به اجرا گذاشت..طرف را روانه زندان کرد..تا وادار به طلاق بشود....

نظرتان در مورد این وقایع چیه؟
حالت چالشی شد...
مرد که قطعا کار درستی کرده...
این گناه است اگر اجازه نمی‌داد و زنش را محدود می‌کرد... (حالا گناهش را نمی‌دانم ولی «انصاف» نبود قطعا!)
باید مرد هم زمانی که این قدر مردانگی به خرج داد و به زنش اجازه داد برود دانشگاه همزمان خودش هم یک زور اضافه می‌زد و هر شب یک مطالعه‌ی عمیق یکی دو ساعته انجام می‌داد.
علم با مدرک فرق می‌کند.
من پیش‌تر گفتم (به نقل از آن روانشناس) که زن‌ها دوست دارند یک مرد قوی کنارشان باشد. یکی از جنبه‌های قوی بودن علم است. (نه صرفا مدرک)
اگر آن مرد هم خودش را از نگر علمی بالا می‌برد جوری که خانم می‌دید او با اینکه کارگر است ولی از دید فرهنگی و علمی خیلی بالاست باز به وجودش افتخار می‌کرد و او را تکیه‌گاه خودش می‌دید و در جامعه سرش را بالا نگه می‌داشت و می‌گفت این شوهرم است.

===================

خیلی وقت‌ها مردها یک جنبه‌هایی ضعف‌هایی دارند... ولی در یک جنبه‌هایی قوت‌هایی دارند که آنها را می‌پوشاند. مثلا برخی بلد هستند خوب تکلم کنند. حرفشان در جمع شنونده دارد.
یا مثلا برخی مردها پول زیاد دارند.
یا مثلا برخی مردها بلدند یک سازی را خیلی خوب بزنند.
...
خلاصه اینکه برخی از مردها یک خصوصیاتی دارند که جنبه‌های ضعفشان با آن پر می‌شود و به چشم زن می‌آید. این مطلوب هر دو است.
(جنبه‌های ضعف: مثلا کوتاه‌تر بودن از دید قد نسبت به خانم یا از جنبه‌ی علمی. یا هنر. یا فرهنگ...)

رادین1
2019/12/11, 20:28
۱- ازدواج با یک معامله اقتصادی تفاوتی ندارد . در این معامله به جز منافع مادی بخشی از ثمن معامله بواسطه احساسات مبادله می شود.
۲- ازدواج معامله ای است که هر دو طرف باید احساس برد داشته باشند وگرنه در نهایت هردو زیان خواهند کرد .
۳- توافقات قبل از ازدواج و پایبندی به شروط پذیرفته شده رمز پایداری خانواده است .
۴- خواسته ها و آرزوهای طرفین قبل از ازدواج باید با صداقت کامل مطرح شود تا بعد از ازدواج هر روز شاهد طرح خواسته جدیدی نبود!!
۵-عدم صداقت یکی از طرفین در پذیرش خواسته ها و شروط ازدواج طرف مقابل، اولین نطفه اختلافات پس از ازدواج است.
۶- جایگاه زن و مرد در خانواده باید قبل از ازدواج و طی توافقی با صداقت تعریف شود فرقی هم نمی کند کدام در چه جایگاهی باشد فقط کافی است هر دو طرف با صداقت شروط هم را بپذیرند و متعهد به اجرای آن باشند . نه آنکه بعد از اینکه خر از پل گذشت یکی از طرفین زیر حرفش یزند و هر روز خواسته جدید مطرح کند .
۷- حتما باید نعیین شود در خانواده ، پس از ازدواج حرف آخر را چه کسی خواهد زد . این مهمترین نکته ازدواج است . یک کشتی یا هواپیما همزمان نمی توانند دوتا راننده داشته باشد.
۸- حتی الامکان توافقات رفتاری و حد و حدودها و جایگاه زن و مرد براساس توافقات طرفین مکتوب شود و در حضور چند نفر از بزرگان فامیل امضا شود . شاید این به نظر عده ای خنده دار باشد . اما کسانی که ازدواج می کنند سالها بعد متوجه می شوند طرف مقابلشان تا چه حد به شروطی که قبل از ازدواج پذیرفته است متعهد بوده است .
۹- تجربه من می گوید خانمها روی حرفشان زیاد استوار نیستند . اگر به مثلها نگاه کنیم همیشه می گویند حرف مرد یکی است !به این معنی که مرد حرفش را تغییر نمی دهد . من نشنیده ام تاکنون گفته باشند حرف زن یکی است . البته این موضوع ممکن است در مورد همه مصداق نداشته باشد و قابل تعمیم نباشد .
۱۰-چیزی به نام برابری زن و مرد وجود ندارد . این به معنای برتری یکی بر دیگری نیست .ویزگیهای زن و مرد کاملا متفاوت است بنابراین مسئولیتهایشان هم بایستی متفاوت باشد.
۱۱-هدفم از طرح این موضوعات فقط تجربیات شخصی است ممکنه به درد کسانی بخورد که در ابتدای راه هستند. باز هم تاکید می کنم صداقت و شروط قبل از ازدواج و تعیین حد و حدودها و متعهد بودن به اجرای شروط پذیرفته شده رمز داشتن خانواده ای سالم و خوشبخت است .

کریس گاردنر
2019/12/11, 20:44
/:.wacsmiley.://:.wacsmiley.://:.wacsmiley.:/

mhjboursy
2019/12/11, 20:54
می‌خواستم بگویم به نگر من... باید برویم از کسانی که سال‌ها در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کرده‌اند رمز خوشی‌شان را بپرسیم...
ولی همین که این به ذهنم رسید یک چیز دیگر یادم آمد...
روی همه‌ی این موارد اختلاف و موارد خطر (خطر تیره شدن روابط و روبروی هم قرار گرفتن زن و شوهر) یک چیزی می‌آید که می‌تواند همه‌ی چیزهای بد را باطل کند:
عشق.

منظورم عشق روز نخست نیست. همان که هوس است و عطش است و بعد از دو سال نشده می‌پرد...
منظورم آن محبتی است که دل‌ها را سال‌ها به هم نزدیک می‌کند... و هیچ‌گاه هم انسان از آشامیدنش سیراب نمی‌شود.

==========================

آهان. یک چیز دیگر یادم آمد. (داشتم به این می‌اندیشیدم که... خوب؟ عشق چگونه؟ عشق آغازین نه عشق دوم. چگونه؟)
یک روانشناسی که دیدگاه‌های اسلامی داشت می‌گفت خداوند در قرآن وعده داده است که اگر زن و مرد اهل تقوا باشند خداوند بینشان مودت می‌افکند.
(منظورش از تقوا احتمالا چشم چران نبودن و هوس‌باز نبودن و خدای‌نکرده دنبال نامحرم و ناموس دیگران نرفتن بود.)

==========================

عشق لامذهب یک کوفتی است که چشم آدم را کور می‌کند...
اگر یک خوبی داشته باشد کوری‌، همین‌جاهاست...
عشق می‌تواند کاری کند که سال‌ها آدم عیب‌های مادرش یا فرزندش یا اعضای خانواده‌اش یا حتی قوم و قبیله‌اش یا حتی دین و مکتب اشتباهش را نبیند.
آری. عشق آدم را کور می‌کند به هر چه مجبور می‌کند. آدم بدخاطرخواه را؟؟؟

sooroosh1315
2019/12/11, 21:30
ه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ (https://www.yjc.ir/fa/netsearching) ملکه ی ۹۲ ساله ی بریتانیا، صاحب طولانی ترین دوره ی سلطنت در تمام تاریخ بریتانیا، اختیاراتی مخصوص به خود دارد، مثل عفو مجرمان، اعلام جنگ، فرماندهی نیروهای مسلح و غیره. علاوه بر این ها، قوانینی در این کشور وجود دارد که ملکه بریتانیا از آن ها مستثنی است. اما این قوانین کدام هستند؟

۱- نیازی به پاسپورت ندارد

۲- ملزم به پرداخت مالیات نیست (اما این کار را انجام می دهد)

۳- ملزم نیست درخواست برای آزادی اطلاعات را قبول کند
طبق قانون آزادی اطلاعات در بریتانیا، مطبوعات و عموم مردم اجازه دارند از چهره های عمومی سؤال کرده و درباره ی آن ها اطلاعات کسب کنند. با این حال، ملکه، همسر ملکه، فرزندان آن ها و نوه هایشان از این قانون مستثنی هستند، یعنی کسی هرگز نمی تواند از آن ها سؤالی کند.

۴- نیازی به گواهینامه ی رانندگی ندارد


۵- مجبور نیست محدودیت های سرعت در رانندگی را رعایت کند

۶- در برابر پیگرد قانونی مصونیت دارد
گر ملکه الیزابت قانونی را زیر پا بگذارد که در این فهرست نیست، کسی نمی تواند او را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. طبق قانون، شکایت از ملکه بریتانیا به دادگاه یا پیگرد قانونی او غیر ممکن است.

۷- می تواند قو بخورد

۸- می تواند صاحب تمام دلفین ها باشد


===============================
یک قانون دیگر هم بود که پیداش نکردم ، شبیه به مقام عصمت و معصومیت از هرگونه خطا واشتباه


میگفت که اگر فرمانی دستور چیزی بده که و مشکل به وجود بیاد .... مقصر ملکه نیست...مقصر افرادی هستن که درست دستور را متوجه نشدن و بد اجراش کردن ...اگر درست انجامش میدادن درست میشد....چون ملکه معصوم هست :D

==============================

اینم بنظرم یکی از مشکلات ازدواج هست ... متسفانه مخصوصا خانم ها :D نه مدیر وایمسن نه مسول اجرایی ..... در واقع هر کدوم وایسن و مشکل پیش بیاد میندازن گردن اون یکی

البته !

هیچ مشکلی نیست ، چون فقط تو حرف مسولیتش رو قبول نمی کنن .... استرس میگیرن.....شوهره یکم رند باشه مثل خانم رویا که چک رو گرفته و ..... می تونه زندگیو بهشت کنه



آقا محمد حسین بازم یک جمله زیبایی داشتن که میگفت : هر مردی که فکر کنه دعوا رو از زنش برده ... مثل چی ( اصل کلام یادم نیست :D ) .. مثل چی خودشو انداخته تو بدبختی

مرد زرنگ اجازه میده اول خانمش ارامش پیدا کنه و همه تقصیرا رو خودش گردن میگیره .... معمولا زن ها که ارامش میگیرن تازه 2 دو تا چهارتا میکنن میبینن خودشون مقصر بودن بعد همینجور جبران می کنن دیگه زندگی گلستان میشه....

وی حتی اگر دو 2تا 4 تا هم نکرد اشکال نداره .... شما مسولیت گردن بگیرین بذارین ارامش داشته باشه... ارامش به خودتونم بر میگرده خیلی زود.

sooroosh1315
2019/12/11, 21:42
راستی یک چیز دیگر


املاک سلطنتی (https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%A7%D9%85%D9%84%D8%A7%DA%A9_%D8 %B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA%DB%8C&action=edit&redlink=1)، نام بنیادی است که برای ملکه درآمدزایی می‌کند.[۱۲] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-12) این بنیاد بیش از ۵۰۰ میلیون پوند املاک شخصی، سرمایه‌گذاری و درآمد ملکه بریتانیا را اداره می‌کند.[۱۳] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-13)در مورد میزان ثروت شخصی الیزابت دوم، ملکه بریتانیا، سال‌ها حدس و گمان زده شده‌است. در سال ۲۰۱۱، ملکهٔ بریتانیا با ۳۰۰ میلیون پوند دارایی اثبات‌شده، در رده ۲۵۷ «فهرست ثروتمندترین‌های بریتانیا» قرار گرفت.[۱۴] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-14) مجله اقتصادی فوربز (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%B2)، در سال ۲۰۱۰، میزان ثروت شخصی الیزابت دوم را در حدود ۴۵۰ میلیون دلار آمریکا (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1_%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C% DA%A9%D8%A7) تخمین زده بود.[۱۵] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-15) در سال ۱۹۹۳، دفتر مخصوص ملکهٔ بریتانیا، در واکنش به اخبار و شایعاتی مبنی بر میزان دارایی‌های شخصی ملکه به میزان ۱۰۰ میلیون پوند استرلینگ (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%88%D9%86%D8%AF_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1% D9%84%DB%8C%D9%86%DA%AF)، آن را «به شدت اغراق‌آمیز» توصیف کرد.[۱۶] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-16)
کلکسیون سلطنتی (https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DA%A9%D9%84%DA%A9%D8%B3%DB%8C%D9% 88%D9%86_%D8%B3%D9%84%D8%B7%D9%86%D8%AA%DB%8C&action=edit&redlink=1)، که شامل جواهرات سلطنتی امپراتوری بریتانیا (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1%D B%8C_%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8 %A7) و آثار هنری برجسته‌ای است، جزو اموال شخصی ملکهٔ بریتانیا محسوب نمی‌شود و تنها در اختیار ملکه قرار دارند.[۱۷] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-17)[۱۸] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-18) هم‌چنین کاخ‌های سلطنتی باکینگهام (https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%AE_%D8%A8%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D9%86% DA%AF%D9%87%D8%A7%D9%85) و دژ ویندسور (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DA%98_%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%AF%D8%B3%D9%88% D8%B1)، تنها در اختیار خانواده سلطنتی قرار دارند و مالکیت آن‌ها در اختیار خانواده سلطنتی و ملکه بریتانیا نیست.[۱۹] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-res-19) از دیگر اموال منقولی که تنها در اختیار خانواده سلطنتی قرار دارد، قلمرو دوک لنکستر (https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88_%D8 %AF%D9%88%DA%A9_%D9%84%D9%86%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8% B1&action=edit&redlink=1) است که در سال ۲۰۱۰، ارزش آن در حدود ۳۴۸ میلیون پوند استرلینگ تخمین زده شده‌بود.[۲۰] (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%A8%D8%AA_%D8%AF% D9%88%D9%85#cite_note-20)


و یک چیز دیگر اینکه املاک سلطنتی .... کلکسیون ها و.... همه اش مال ملکه خانم هست !

نکته ی خیلی ظریفی هست


میکن ززن ها اگر عاشق بشن دار و ندارش اصلا براشون مهم نیست

ولی همه زن ها مخصوصا موفق هاش (بشدت وی دار و ندار حساس هست ) میگه همش مال خودت من که دوست ندارم و.... عشق مهمه برام .... ولی خوب تعارف است از ته دل و به نظر خودشان هم حقیقت

ولی واقعیت اینه که بشدت حریص هستن و همه اش مال خودش است ....هیچ وقت دست به وسایل زنتان (کل وسایل خانه ) نزنید :D

بهتون لبخند میزنه و.... ولی ممکنه یکباره گارد بگیره

زن حریص خوبه البته باعث موفقیت میشه .... ولی کلش مال خودشه


(احتمالا چون برنامه ریزی دارد براشون ) مثلا 100 سکه و یک ربع سکه هدیه بدن بهش . شما اون ی ربع سکه رو برداری .... حداقل تا 10 سال تو سرت میزنه

علیرضا حسنی
2019/12/11, 23:07
به نظر من ازدواج و ارتباط انسان ها با هم انقد پیچیده ست که اصلا به خودتون زحمت تحلیل و مدیریتش رو ندین. اون باربارا دی انجلیس که موفق ترین و پرفروش ترین کتاب های حوزه زناشویی رو نوشته خودش سه بار تا حالا جدا شده ازدواج کرده دوباره جدا شده.

با احترام به نظرات دوستان اینکه ما بریم با عشق و نمیدونم توافقات قبل از ازدواج بخوایم همچین ارتباط هایی رو مدیریت کنیم عملا غیر ممکنه.

توصیه بنده به مجردها و جوونها اینه که در ارتباط با مهریه چه مرد چه زن دقت کنید توافق منصفانه ای شکل بگیره که در صورت جدایی خیلی متضرر نشید بعدش دیگه برید دل رو بزنید به دریا.
بقیه ش دیگه شانسیه یا ازدواجتون موفق خواهد بود یا نخواهد بود، خیلی سخت نگیرید.

علیرضا حسنی
2019/12/12, 01:42
واقعا؟
من مطمئنم خانواده اجازه این کار رو به شما نمیدن. اگه خواستگاری بیاد و جدی باشه داستان من مطمئنم والدین با شما جلسه جدی ای برگزار میکنن و شما رو مجاب به تغییر تصمیمتون میکنن.

بعدشم چرا ندن؟ دست خودشونه مگه. باید مهریه رو بدن شوخی نداره که.

من خودم ترجیحم اینه اگه روزی خواستم ازدواج کنم حق طلاق بدم ولی مهریه ندم ولی اگه دختر داشته باشم حتما حتما مهریه میگیرم واسش. امکان نداره قبول کنم بدون مهریه بره خونه شوهر.

mhjboursy
2020/01/29, 11:29
https://www.farsnews.ir/news/13910622000329/احادیث-جالب-امام-صادق-ع-درباره-ازدواج (https://www.farsnews.ir/news/13910622000329/%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%B9-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC)

Mahya
2020/08/08, 14:41
میبینم که اکثریت از ازدواج راضی هستن /.:biggrinsmiley.:/ حالا تو این وضع اقتصادی کسی ازدواج نمیکنه و خواستگار انقد کم شده که انگار نسلشون منقرض شده :))
امروز یه پست جالب دیدم که درباره همین قحطی خواستگار حتی برای دخترای خوشگل /:.wubsmiley.:/ بود پیشنهاد میکنم بخونید
می خواهم ازدواج کنم اما خواستگار ندارم (چرا خواستگار ندارم؟) - شادیما (https://bit.ly/31w0HXI)

mhjboursy
2020/09/30, 21:49
امروز داشتم زلال احکام می دیدم ، روحانی برنامه گفت روز قیامت طرفو فرستادن جهنم ، گفت چرا جهنم ؟ من آدم خوبی بودم ، گفتن شکر نمی کردی ، گفت من این همه شکر گفتم شب روز ! گفتن بله ، اما از بنده های ما ، که ما به واسطه ی اونها بهت خیر و برکت و... رسوندیم ازشون تشکر نکردی (راست و دروغش پای خودش ) بعد گفت این مثال عملیش چی میشه ؟ مثلا همسرت خیلی خوبه ازش تشکر می کنی که انقدر خوبه ، ولی بهتر از اینم میشه ، همسرت که انقدر خوبه قطعا پدر مادرش تربیتش کردن که انقدر خوبه ! تماس بگیر پدر و مادر همسرت ازشون تشکر کن یا در قید حیات نیستن خیرات کن و....

بعد از اینجا جالب شد :D گفت اینا رو هفته پیش گفتیم بعد بازخورد داشتیم از ملت ، که همه زنگ زدن از همسرشون نالیدن و گفتن بد هست ، الان زنگ بزنیم از پدر و مادرش تشکر کنیم فرزند انقدر بد و بد اخلاق و.... تربیت کرده ؟

دیگه ناهارم تموم شد ، بقیشو ندیدم اومدم پای سیستم چنتا فیلم دانلود کردم فیلما هم جالب بودن ، ی دختر و پسری بودن که با ی سری قول و قرارها با هم ازدواج کردن و دختره شاغل بود ، 2-3 تا بچه گیرشون اومد و زنه خانه دار شد ، شوهره ام کم کم تو اداره اش ترقی می کرد ، ( با هم دعواشون هم میشد اما نرمال بود ، ) بعذ از ی مدت ( انسان ها مدام در هر حال تغییر و دگرگونی هستن ، بنظرم نگه داشتن ازدواج واقعا چیز خاص و قدرتمندی هست ) زنه گفت منم می خوام کار کنم و پیشرفت کنم ، خلاصه هعی دعواشون میشد و زنه رو هعی راضی میکرد، اما زنه واقعا نمی تونست اروم بشه با اینکه خودش هم قبول داشت باید مراقب بچه ها باشه و ی چیزی درونش هعی میگفت تو هم باید ترقی کنی ( آخرش زنه مرد )
پ.ن : فیلم روایت گر سال های رشد اقتصادی امریکا بود که گلابی هم شرکت میزد ، پا می گرفت ، بنظرم در دوران رکود اقتصادی خود مردها هم دوست دارن خونه دار باشن بر عکس دوران رشد اقتصادی که همه دوس دارن شاغل باشن

ی فیلم دیگه ام دیدم ( مال کشور چک بود، زیر نویس و ترجمه ام نداشت ) ی خانم میانسال +50 بود از این گل باغچه ای میکاشت ، اینم عاشق ی پیرمرد وانتی کچل داغون شد ( در واقع وانتیه عاشقش شد ) بعد جالب بود با اینکه جوو فیلم سخت و دردناک و مشقت ها و سختی های زندگی بود زنه سعی می کرد رمانتیک و فانتزی باشه در حد فیلم های موزیکال ، وانتیه هم همینطور با اینکه جفتشون چیزی بلد نبودن (سطح بسیار پایین فرهنگ و جامعه روستایی ) اینا هم جالب بودن ، نمی تونستن مکالمه حرف بزنن گفتمان داشته باشن ، یکسری چیزا دیده بودن مثلا از راه دور بوس می فرستادن خیلی هنرمندانه ، ولی زندگی و گفتمان و.... بلد نبودن ، بعد ی جا دعواشون شد مرده زد زنه رو پوکوند ، زنه کامل (دس و پا و گردن و سر و صورت ) رفت تو آتل و گچ ، آخرش نشون داد زنه همینجور تو گچ نشسته کنار مغازه اش پیرمرد وانتیه ام سرشو بنشونه ی شرمندگی انداخته بود پایین ته تصویر ، زنه بهش تبسم کرد اومدن نشستن کنار هم


آدم ها در لحظه به لحظه دچار تغییر و تحول هستن و تقریبا بی ثبات ( شاید بخاطر ساختار شیمیایی هست ، چون کامپیوتر ها دچار این تحولات نمیشن .... میشن ؟ ) تحولات خوبه یا بد ؟
سلام.
تغییر خودش به خودی خود بد یا خوب نیست.
-----------------
راهکاری که علمای دینی ما برای مشکلات زناشویی ارایه می‌دهند راهکار عمومی سبک زندگی کلی انسان است. این که مقداری از خود گذشتگی وجود داشته باشد و صبر.
و وجود احترام زیاد و نشکستن حریم.
برخی از علما (مانند امام خمینی ره و علامه طباطبایی ره) حتی یک بار هم در زندگی‌شان با همسرشان دعوا نکردند!
برخی را می‌بینم، که زنشان ازشان راضی است، خیلی لذت می‌برم. مخصوصا در سن‌های بالا. (و البته برعکس هم همین‌جور. یعنی مرد از زنش راضی باشد.) خیلی احساس خوبی به من دست می‌دهد.
زمانی که مرحوم جمشید مشایخی عزیز /:.Heart.:/ با همسرش آمده بود برنامه خندوانه و همسرش گفت ازش (بسیار) راضی است، بسیار بیشتر ازش خوشم آمد. و الان هم هر از چند گاهی برایش خدا بیامرزی می‌فرستم.
----------------
می‌گویند یک راهکار سلوکی (!!!) این است که اگر یک عضو خانواده بد اخلاق است او را تحمل کنی!
--------------------
پی‌نوشت: دوستان برای پدرم دعا کنید حالشان یک مقدار بد است. احتمالا کرونا گرفته‌اند. خیلی متشکرم ازتان. خدا عزیزانتان را برایتان تن‌درست حفظ کند. @};-

sooroosh1315
2020/09/30, 22:23
سلام
خدا سلامتی و دوری از بیماری و حال خوب به پدر گرامی و خودتان و خانواده عنایت کنه همینطور به تمام اعضا و ببینندگان سایت و خانواده هاشون پدرها مادرها همسر و فرزندان،

﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ وَیجْعَلُکمْ خُلَفاءَ الأَرْضِ﴾ (النمل: ۶۲)


(یا کیست (جز خداوند) آنکه دعای مضطرّ را به اجابت رساند ورنج وغم را برطرف سازد وشما را جانشینان زمین قرار دهد)؟

Mahdi49
2020/09/30, 22:31
باسلام انشاالله حال پدرگرامی شمابهبودحاصل شودوخداوند پدروخانواده محترم ازهرگونه بیماری محافظت فرماید

roya123
2020/09/30, 22:53
سلام.
تغییر خودش به خودی خود بد یا خوب نیست.
-----------------
راهکاری که علمای دینی ما برای مشکلات زناشویی ارایه می‌دهند راهکار عمومی سبک زندگی کلی انسان است. این که مقداری از خود گذشتگی وجود داشته باشد و صبر.
و وجود احترام زیاد و نشکستن حریم.
برخی از علما (مانند امام خمینی ره و علامه طباطبایی ره) حتی یک بار هم در زندگی‌شان با همسرشان دعوا نکردند!
برخی را می‌بینم، که زنشان ازشان راضی است، خیلی لذت می‌برم. مخصوصا در سن‌های بالا. (و البته برعکس هم همین‌جور. یعنی مرد از زنش راضی باشد.) خیلی احساس خوبی به من دست می‌دهد.
زمانی که مرحوم جمشید مشایخی عزیز /:.Heart.:/ با همسرش آمده بود برنامه خندوانه و همسرش گفت ازش (بسیار) راضی است، بسیار بیشتر ازش خوشم آمد. و الان هم هر از چند گاهی برایش خدا بیامرزی می‌فرستم.
----------------
می‌گویند یک راهکار سلوکی (!!!) این است که اگر یک عضو خانواده بد اخلاق است او را تحمل کنی!
--------------------
پی‌نوشت: دوستان برای پدرم دعا کنید حالشان یک مقدار بد است. احتمالا کرونا گرفته‌اند. خیلی متشکرم ازتان. خدا عزیزانتان را برایتان تن‌درست حفظ کند. @};-

امیدوارم خداوند هر چه زودتر به پدرتون سلامتی بده...
و همیشه شاد و سلامت باشند...

iligal
2020/10/03, 08:46
سلام.
تغییر خودش به خودی خود بد یا خوب نیست.
-----------------
راهکاری که علمای دینی ما برای مشکلات زناشویی ارایه می‌دهند راهکار عمومی سبک زندگی کلی انسان است. این که مقداری از خود گذشتگی وجود داشته باشد و صبر.
و وجود احترام زیاد و نشکستن حریم.
برخی از علما (مانند امام خمینی ره و علامه طباطبایی ره) حتی یک بار هم در زندگی‌شان با همسرشان دعوا نکردند!
برخی را می‌بینم، که زنشان ازشان راضی است، خیلی لذت می‌برم. مخصوصا در سن‌های بالا. (و البته برعکس هم همین‌جور. یعنی مرد از زنش راضی باشد.) خیلی احساس خوبی به من دست می‌دهد.
زمانی که مرحوم جمشید مشایخی عزیز /:.Heart.:/ با همسرش آمده بود برنامه خندوانه و همسرش گفت ازش (بسیار) راضی است، بسیار بیشتر ازش خوشم آمد. و الان هم هر از چند گاهی برایش خدا بیامرزی می‌فرستم.
----------------
می‌گویند یک راهکار سلوکی (!!!) این است که اگر یک عضو خانواده بد اخلاق است او را تحمل کنی!
--------------------
پی‌نوشت: دوستان برای پدرم دعا کنید حالشان یک مقدار بد است. احتمالا کرونا گرفته‌اند. خیلی متشکرم ازتان. خدا عزیزانتان را برایتان تن‌درست حفظ کند. @};-

سلام و صبح به خیر محمد حسین عزیز،الان وارد سایت شدم و متوجه شدم،انشالله که بلا به دوره و هر چه زود تر پدرتون خوب بشن و سایشون 120 سال بالای سرتون باشه برادر/:.Heart.:/

SANA90
2020/10/03, 10:25
سلام.
تغییر خودش به خودی خود بد یا خوب نیست.
-----------------
راهکاری که علمای دینی ما برای مشکلات زناشویی ارایه می‌دهند راهکار عمومی سبک زندگی کلی انسان است. این که مقداری از خود گذشتگی وجود داشته باشد و صبر.
و وجود احترام زیاد و نشکستن حریم.
برخی از علما (مانند امام خمینی ره و علامه طباطبایی ره) حتی یک بار هم در زندگی‌شان با همسرشان دعوا نکردند!
برخی را می‌بینم، که زنشان ازشان راضی است، خیلی لذت می‌برم. مخصوصا در سن‌های بالا. (و البته برعکس هم همین‌جور. یعنی مرد از زنش راضی باشد.) خیلی احساس خوبی به من دست می‌دهد.
زمانی که مرحوم جمشید مشایخی عزیز /:.Heart.:/ با همسرش آمده بود برنامه خندوانه و همسرش گفت ازش (بسیار) راضی است، بسیار بیشتر ازش خوشم آمد. و الان هم هر از چند گاهی برایش خدا بیامرزی می‌فرستم.
----------------
می‌گویند یک راهکار سلوکی (!!!) این است که اگر یک عضو خانواده بد اخلاق است او را تحمل کنی!
--------------------
پی‌نوشت: دوستان برای پدرم دعا کنید حالشان یک مقدار بد است. احتمالا کرونا گرفته‌اند. خیلی متشکرم ازتان. خدا عزیزانتان را برایتان تن‌درست حفظ کند. @};-


سلام
ان شاءالله خداوند سلامتی به ایشون عطا کنه و سایشون مستدام باشه.
امیدتون به خدا

مایکل داگلاس
2020/10/03, 16:43
--------------------
پی‌نوشت: دوستان برای پدرم دعا کنید حالشان یک مقدار بد است. احتمالا کرونا گرفته‌اند. خیلی متشکرم ازتان. خدا عزیزانتان را برایتان تن‌درست حفظ کند. @};-
جناب محمد حسین برای پدر بزرگوارتان آرزوی سلامتی و طول عمر دارم.

جان اسنو.
2020/11/30, 04:10
سلام.
تغییر خودش به خودی خود بد یا خوب نیست.
-----------------
راهکاری که علمای دینی ما برای مشکلات زناشویی ارایه می‌دهند راهکار عمومی سبک زندگی کلی انسان است. این که مقداری از خود گذشتگی وجود داشته باشد و صبر.
و وجود احترام زیاد و نشکستن حریم.
برخی از علما (مانند امام خمینی ره و علامه طباطبایی ره) حتی یک بار هم در زندگی‌شان با همسرشان دعوا نکردند!
برخی را می‌بینم، که زنشان ازشان راضی است، خیلی لذت می‌برم. مخصوصا در سن‌های بالا. (و البته برعکس هم همین‌جور. یعنی مرد از زنش راضی باشد.) خیلی احساس خوبی به من دست می‌دهد.
زمانی که مرحوم جمشید مشایخی عزیز /:.Heart.:/ با همسرش آمده بود برنامه خندوانه و همسرش گفت ازش (بسیار) راضی است، بسیار بیشتر ازش خوشم آمد. و الان هم هر از چند گاهی برایش خدا بیامرزی می‌فرستم.
----------------
می‌گویند یک راهکار سلوکی (!!!) این است که اگر یک عضو خانواده بد اخلاق است او را تحمل کنی!
--------------------
پی‌نوشت: دوستان برای پدرم دعا کنید حالشان یک مقدار بد است. احتمالا کرونا گرفته‌اند. خیلی متشکرم ازتان. خدا عزیزانتان را برایتان تن‌درست حفظ کند. @};-

سلام داداشی خوبی :*

آروزی سلامتی دارم برای پدر عزیزتون ایشلا هرچه سریعتر خوب بشن

متاسفانه پدر من هم جدیدا و چند روزه به همین بیماری مبتلا شده اوایل میگفتن مشکوک به کرونا بعد چندین آزمایش مشخص شده کرونا خفیف دارن
به امید روزی که شر این بیماری از تمام دنیا کنده بشه
آمین/:.Heart.:/

mhjboursy
2020/11/30, 11:50
سلام داداشی خوبی :*

آروزی سلامتی دارم برای پدر عزیزتون ایشلا هرچه سریعتر خوب بشن

متاسفانه پدر من هم جدیدا و چند روزه به همین بیماری مبتلا شده اوایل میگفتن مشکوک به کرونا بعد چندین آزمایش مشخص شده کرونا خفیف دارن
به امید روزی که شر این بیماری از تمام دنیا کنده بشه
آمین/:.Heart.:/
خدا ان شاء الله عزیزانتان را برای‌تان حفظ کند. و خودتان و خانواده‌تان همواره در سلامتی کامل باشید.

roya123
2020/12/02, 10:10
سلام داداشی خوبی :*

آروزی سلامتی دارم برای پدر عزیزتون ایشلا هرچه سریعتر خوب بشن

متاسفانه پدر من هم جدیدا و چند روزه به همین بیماری مبتلا شده اوایل میگفتن مشکوک به کرونا بعد چندین آزمایش مشخص شده کرونا خفیف دارن
به امید روزی که شر این بیماری از تمام دنیا کنده بشه
آمین/:.Heart.:/
انشاء الله بلا به دور باشه.
با آرزوی سلامتی برای پدر بزرگوارتون

FirstLine
2021/09/15, 08:54
سلام.
تغییر خودش به خودی خود بد یا خوب نیست.

پی‌نوشت: دوستان برای پدرم دعا کنید حالشان یک مقدار بد است. احتمالا کرونا گرفته‌اند. خیلی متشکرم ازتان. خدا عزیزانتان را برایتان تن‌درست حفظ کند. @};-

انشا.. سلامتی حاصل شود