PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : امنیت اجتماعی



راشین
2011/06/21, 14:18
به یاد کامیابترینها

ایران اکونومیست: کاشمر - خبرگزاری مهر: پس از آنکه خبر تجاوز به زنان در باغی خصوصی در خمینی شهر رسانه ای شد این بار پرونده ای روی میز دادستانی شهر کاشمر در خراسان رضوی گشوده شده که در آن حدود 50 مرد به یک زن در روستای قوژد حمله کرده و او را مورد تجاوز قرار دادند.

به گزارش خبرنگار مهر، پنجم اردیبهشت امسال زنی به نام "م.ق" با طرح شکایتی در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کاشمر از حادثه هولناکی خبر داده که در آن به حمله 50 مرد به وی در روستای قوژد اشاره شده است. حادثه ساعت 20 روز دوم اردیبهشت ماه امسال در یک زمین کشاورزی و با تهدید چاقو و کتک کاری رخ داده و سپس عوامل آن اقدام به ربودن زن و فرار از منطقه کرده اند.
طبق آنچه در شکایتنامه این قربانی تجاوز آمده نیروهای امنیتی پس از حضور در منطقه و ردیابی این افراد دو نفر از آنها را دستگیر کرده و از این طریق افراد باقیمانده را نیز شناسایی می کنند.
به گفته خانم "م.ق" چند موتورسوار بعد از اینکه او و همراهش را از ماشینی در حومه شهر کاشمر پایین کشیده اند کلید ماشین را برداشته و همراهش را به شدت کتک زده و قربانی را به داخل گندم زار برده و با تهدید چاقو و کتک کاری به او تجاوز کرده اند.
این زن در نامه اش به دادستان آورده که "آنها به دوستشان زنگ زدند و آدرس محل را دادند و مرا تهدید به قتل کردند و گفتند ما همیشه این کار را می کنیم. من دیدم موتور سوار هست که از طرف روستا می آید و حدود پنجاه نفر دور من حلقه زده بودند و عد ای مست بودند و صورتهای خود را پوشیده بودند."
با اینکه پرونده این جنایت اکنون در دادستانی کاشمر مفتوح است و 13 نفر از متجاوزان از سوی نیروهای نظامی و امنیتی شناسایی و دستگیر شده اند اما سایر عاملان این جنایت دستگیر نشده و این پرونده هولناک به نتیجه نهایی نرسیده است.
دادستان کاشمر پاسخگو نیست
یکی از بسیجیان منطقه که موضوع را پیگیری و برخی از عاملان را مجبور به نشان دادن محل جرم و معرفی آن زن کرده است در این باره به خبرنگار مهر گفت: " پیرو گزارش رسیده از سوی مردم قوژد در ساعت 21:15 روز شنبه سوم اردیبهشت امسال ضمن اطلاع به پلیس 110 به محل حادثه رفتیم که متوجه شدیم اراذل و اوباش زن مزبور را قبل از رسیدن ماموران از محل مزبور با یک دستگاه نیسان برده اند. مراتب به اطلاع دادستان کاشمر رسید که وی دستور داد تا زمانی که این خانم طرح شکایت کند اقدامی صورت نگیرد.
وی ادامه داد: گشت 110 با این دستور دادستان محل را ترک کرد اما ما بسیجیان بی تفاوت از کنار ماجرا رد نشدیم و پس از شناسایی راننده خودرویی که این زن را از محل جنایت برده بود از وی و دوستانش سئوالاتی کردیم و در نهایت این زن را در بیمارستان یافتیم.
وی افزود: در اول وقت اداری رئیس کلانتری گزارش افسر بیمارستان را به همراه گزارش افسر کشیک کلانتری مبنی بر اینکه بنده به عنوان بسیجی به همراه سه نفر به کلانتری مراجعه کرده و تحقیقاتی داشته ایم را به دادستانی ارسال می کند.
این نیروی بسیج گفت: اما دادستان شهرستان به جای پیگیری اصل گزارش و صدور دستورات لازم به عنوان مدعی العموم به فرع گزارش چسبیده و بسیج منطقه را مورد پرس وجو و بازرسی قرار دادند که چرا موضوع را علیرغم دستور دادستان پیگیری کرده اید.

نامه طلاب و روحانیون بسیجی کاشمر
جمعی از روحانیون و طلاب بسیجی شهرستان کاشمر نیز در نامه ای به دادستان این شهرستان آورده اند: " از آنجا که اجرای احکام دین از اولویتهای نظام مقدس جمهوری اسلامی است و جامعه دینی و خانواده شهدا به شدت خواهان اجرای احکام الهی هستند خواستار پیگیری و اشد مجازات عاملان این فاجعه هستیم".
متجاوزین به نوامیس مردم مفسد فیالارض هستند
روز جمعه 28 خرداد ماه نیز امام جمعه کاشمر در سخنانی نسبت به این واقعه واکنش نشان داده و عنوان کرده است: «دستگاه قضایی و نیروی انتظامی باید به موقع وارد عمل شوند زیرا اگر مردم ببینند دستگاه قضا و نیروی انتظامی توان و فرصت این کار را ندارند خود وارد عمل خواهند شد.»
وی با اشاره به اینکه اگر مردم ببینند در روز روشن به ناموسشان تجاوز میشود و کسی نیست که برخورد کند افزود: «در این شرایط هرج و مرج به وجود میآید که اثرات آن بدتر است.»
یعقوبی گفته است: «کسانی که به صورت گروهی، سازماندهی شده و با سلاح به نوامیس مردم تجاوز میکنند مصداق روشن مفسد فیالارض هستند.»
امکان انصراف از شکایت
با گذشت نزدیک یکماه از این فاجعه و شناسایی برخی از عوامل آن هنوز هیچ حکمی برای این افراد صادر نشده و مابقی جنایتکاران نیز دستگیر نشده اند.
همچنین عنوان می شود که این زن به دلایل نامعلومی شکایت خود را پیگیری نکرده و امکان انصراف وی نیز می رود.
خبرنگار مهر تلاش کرد که در این زمینه با دادستان کاشمر گفتگویی داشته باشد اما وی تاکنون حاضر به پاسخگویی نشده است.

راشین
2011/07/10, 22:23
تجاوز 3جوان ایرانی و 2کارگر افغانی به معلم جوان درجنوب تهران

آخرین: چندی قبل دختر 22 سالهيي به نام فهيمه براي رفتن به آموزشگاه از منزلشان در منطقه شهران خارج شد و ديگر برنگشت. پدر فهيمه كه نسبت به سرنوشت دخترش نگران شده بود، به كلانتري 142 كن رفت و براي يافتن او تقاضاي كمك كرد.

فرداي آن روز پسر ناشناسي با پدر فهيمه تماس گرفت و گفت: ما دخترتان را گروگان گرفتهايم و بايد 450 هزار تومان به ما بدهيد تا فهيمه را آزاد كنيم.
پدر فهيمه قبول كرد و شخا آدمربا در ميدان صادقيه تهران قرار ملاقات گذاشت تا پول درخواستي را تحويل بدهد و دخترش را آزاد كند،اما ابتدا موضوع را با پليس در ميان گذاشت. كارآگاهان به او توصيه كردند، با كيف پول در سر قرار حاضر شود و منتظر رسيدن آدمربا بماند. ساعتي پيش از فرا رسيدن زمان ملاقات، ماموران در اطراف محل قرار كمين كردند. بدون اينكه ديده شوند.
اما پدر فهيمه هر چه به انتظار ايستاد، خبري از جوان ناشناس نشد.
او با نااميدي و اضطراب به خانه برگشت و همان شب جوان ناشناس در يك تماس تلفني به او گفت: دخترت هرگز به خانه برنميگردد. ديگر منتظرش نباشيد. پس از گفتن اين جمله فورا تلفن را قطع كرد. از سوي ديگر، كارآگاهان جستوجوي گستردهيي را براي يافتن دختر ربوده شده آغاز كردند تا اينكه با گذشت پنج روز از اين ماجرا، فهيمه با پدرش تماس گرفت و گفت: من در ميدان آزادي منتظرت هستم و از چنگ آدمربايان فرار كردهام. ماموران همراه با پدر فهيمه به ميدان آزادي رفتند و با دختر جوان روبرو شدند. فهيمه همان موقع همراه ماموران به دايره يازدهم آگاهي تهران رفت تا در آنجا شكايت خود را مطرح كند. ماموران كنجكاو بودند كه بدانند چه بلايي بر سر فهيمه آمده و چگونه به تنهايي برگشته است. فهيمه كه بشدت ترسيده بود ماجراي ربوده شدنش را چنين تعريف كرد: روز دوم اسفندماه از آموزشگاه بيرون آمدم تا به خانه برگردم. در ميدان نور سوار خودرويي شدم كه سه سرنشين داشت. هر سه پسر جواني بودند كه يكي از آنها در صندلي جلو و ديگري در صندلي عقب نشسته بود. جوان سوم هم رانندگي ميكرد. در ميانه راه پسر جواني كه در صندلي عقب نشسته بود، چاقويي از جيبش درآورد و به پهلويم فشار داد. ميخواستم فرياد بزنم، اما دستهايش را روي دهانم گذاشت و مرا روي صندلي خواباند.
آنها در تاريكي شب به سمت يافتآباد راه افتادند و مرا در منطقه چهاردانگه به اتاقكي در حاشيه يك زمين كشاورزي بردند.
به آنها التماس كردم كه با من كاري نداشته باشند، اما هر سه با زور وحشيگري به من تجاوز كردند و بعد مرا در اتاقي انداختند و زندانيام كردند.
فرداي آن روز هم دو جوان افغاني كه كارگر زمين كشاورزي بودند به سراغم آمدند و به من تجاوز كردند.
چند بار ميخواستم خودم را بكشم، اما نشد. مدت چهار شبانه روز در آن خانه كوچك زنداني بودم، تا اينكه روز پنجم، سه پسر جوان براي انجام كاري از آنجا رفتند، ساعتي بعد به سراغ يكي از كارگران افغاني رفتم و با دادن مقداري پول و زنجير طلايم از او خواستم كه يك اتومبيل برايم بگيرد. او هم پذيرفت و با گرفتن پول و زنجير طلا مرا سوار اتومبيل كرد تا از آنجا بروم…
بعد از صحبت هاي فهيمه، كارآگاهان به منطقه چهاردانگه رفتند و دو كارگر افغاني به نام اوصف و شكور و پسرجواني به نام مصطفي )19ساله( را كه راننده اتومبيل بود، دستگير كردند.
اوصف و شكور به تجاوز به دختر جوان اعتراف كردند و مصطفي در بازجويي اوليه گفت: من راننده بودم و از ماجراي آدمربايي خبر نداشتم و يكي از دوستانم به من گفته بود كه در منطقه ميدان نور با دوست دخترش قرار دارد. من هم با آنها رفتم، اما وقتي دختر جوان سوار ماشين شد. دوستم با چاقو او را تهديد كرد و به زمين كشاورزي برد. اما همين جوان در بازجوييهاي بعدي اعتراف كرد كه او نقشه آدمربايي را ميدانسته و به دختر جوان هم تجاوز كرده است.
كارآگاهان با اطلاعات به دست آمده، يكي از همدستان او به نام داود را كه در ربودن فهيمه شركت داشت دستگير كردند. اما هنوز سومين جوان فراري است.
پرونده اين آدمربايي به شعبه 77 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و ديروز در دادگاه مصطفي و همدستش داود به ربودن دختر و تجاوز به او اعتراف كردند.
اكنون تلاشي دوباره براي دستگيري سومين جوان متجاوز آغاز شده است تا قاضي دادگاه حكم خود را درباره متهمان صادر كند.

بنا به گزارش خبرنگار ما؛ پرونده اين جنايت سياه كه با توجه به اقرار صريح ربايندگان دختر جوان به تجاوز به عنف به نظر مى رسد آنان با مجازات اعدام روبرو شوند به شعبه ۷۷ دادگاه كيفرى استان تهران ارجاع شده است وقرار است ۵ قاضى به اتهامات هولناك عاملان جنايت سياه رسيدگى كنند.

Moradad
2011/07/10, 22:59
راشین عزیز ، آن افرادی که بی محابا و در روز روشن در کوچه و خیابان به مردم حمله میکردند و خوراک شبهایشان را با اجازه بالاتریها شکار میکردند ، نمیتوانند به این آسانیها خوی ددمنشانه و وحشیگری خو د را کنترل کنند حالا با مجوز یا بی مجوز ( قضیه آن شش نفر را که در جاده تهران ورامین به یک زن تجاوز کرده و تبرئه شدند که یادتان نرفته ..)
این قضیه اصفهان را گفتند چند نفرشان را گرفته اند ، پس کو چرا هیچ خبری از آنها نیست ؟؟
تازه این خبرهایی است که با سختگیریهای به اصطلاح "نیروی انتظامی " به بیرون درز پیدا میکند .... میدانید که اخباری باعث تشویش اذهان عمومی میشود ، نباید رسانه ای شود ........

Captain Nemo
2011/07/18, 00:27
خب روح ا... داداشی هم کشته شد .
هر روز ده ها نفر اینچنین کشته میشوند و چون گمنامند کسی نمیشنود ....
الان به زنی در آمریکا تجاوز بشه تیتر خبری میشه اینجا .....
کجای دنیا یک دخترک معصوم اگر توی شب بیاد کنار خیابان صد تا ماشین راه میافته دنبالش ....
بوق میزنه ... متلک میندازه ... شماره میخواد بده ....
شاید بدبخت پول نداشته با آژانس بره اومده تاکسی سوار بشه ....
راستی پارسیان به کجا میروند .....؟؟!!!
پس چی شد چند هزار سال فرهنگ و تاریخ ......
دختر یکی از بستگان ما نصف شب تنها بوده تو یه خونه ویلایی
صدایی میشنوه و میترسه و به پلیس زنگ میزنه ....
پلیس میاد و همه جای خونه را بازرسی میکنه و وقتی مورد مشکوکی
پیدا نمیشه میروند .....
یک ساعت بعد یکی از پلیس ها به همون خونه مراجعه میکنه
ولی اینبار تنها و با لباس شخصی .....
باقی ماجرا را نمیشه گفت ....
فقط میتونم بگم متاسفم که کشورم داره به قهقهرا میره و یک عده
سرشون رو کردند زیر برف و مدام از پیشرفتها و اخلاق دم میزنند ...
این دخترک مفلوک هم همون موقع به من تلفن زد و من سریع به آنجا رفتم و
البته پلیس هوسباز تشریف برده بود ولی شماره تالیاشون رو به امانت گذاشته بودند ....
خلاصه کار الان بیخ پیدا کرده و از بازرسی و حراست ناجا به بیت رهبری هم کشیده شده ....
هر چه بگندد نمکش میزنند .... وای بروزی که بگندد نمک ....

از قدیم گفتند
از ماست که بر ماست

راشین
2011/07/19, 14:16
کاپیتان عزیز امیدوار چنان بلایی سرش بیاورید که دیگه نتونه سر بلند کنه
چیز عجیبی نیست از موقعیکه اراذل واوباش داخل نیروی انتظامی نفوذ کردند،از زمانیکه باتوم و اسلحه دست هر ننه قمری افتاد، از زمانیکه در این مملکت هیچ کس در جاییکه لیاقتش را داشت قرار نگرفت و ...میشد انتظار چنین روزهایی را داشت

راشین
2011/07/19, 14:38
فعلا گیر دادن به حجاب بانوان به عنوان آخرین جز به جا مانده از فقه اسلامی در مملکت اسلامی! و جمع آوری ماهواره به بزرگترین دلمشغولی سران نظام و نیروهای انتظامی تبدیل شده و حفاظت از جان و ناموس مردم در درجه آخر اولویت است
باید تعریف جدیدی از نیروی انتظامی و شرح وظایف آنها در حکومت اسلامی ایران ارائه داد تعریفی که در دنیا بی نظیر است!!!

rise2rise
2011/07/19, 14:54
هر وقت مي آيم داخل اين تاپيك حالم بد ميشه :(

Captain Nemo
2011/07/19, 18:07
راشین عزیز
متاسفانه امثال این اراذل و اوباش در جاهای دیگر بر مسند قدرتند ....
حیف که نمیشه هر چیزی را اینجا نوشت ....
این امضای خانم ماهور خیلی جالبه .....

بسپاریم بر سنگ مزارمان تاریخ نزنند تا آیندگان ندانند
بی عرضه گان این برهه از تاریخ ما بوده ایم ...
خسرو گلسرخی

سقراط
2011/07/19, 20:23
راشین عزیز

منتظر نظرات زیبایتان در خصوص مباحث اجتماعی و فکری هستم.

در بورکس همیشه خواننده پروپاقرص نوشته هایتان در بخش آزاد بودم.

راشین
2011/07/25, 17:07
ممنون سقراط عزیز
به دو دلیل حداقل فعلا تمایلی به پرداختن به مباحث مختلف را ندارم .اول اینکه ظرفیت شنیدن برخی حقایق و سخنان وجود ندارد، فکر می کنم متوجه منظورم می شوید دوم اینکه فضای اینجا اجازه گفتگوی آزاد را نمی دهد وگرنه حرف برای گفتن بسیار است حقیقتش دلم برای اون روزها تنگ شده اما ....

ما نیستیم بخش آزاد بورکس هم خلوت شده و دیگه بحث و جدلی هم پیش نمیاد;)
راستی اسد.ص و علیرضا کاشانی کجان مثل اینکه دردشون فقط من و محسن بودیم>:)

راشین
2011/07/25, 17:08
تجاوز گروهی به زنی در ملارد کرج

جام جم نوشت:
6 عضو یک باند شرارت که به اتهام آدمربایی، آزار و اذیت یک زن جوان و سرقت اموالش تحت تعقیب پلیس آگاهی ملارد بودند، دستگیر شدند.

بامداد جمعه ـ 31 تیر ـ رانندهای هنگام عبور از یکی از محلههای ملارد با مشاهده زنی که بیهوش کنار جوی آب افتاده بود به یاری او شتافت و موضوع را به پلیس خبر داد. با حضور ماموران در محل حادثه، زن بیهوش به بیمارستان منتقل و مداوای وی توسط پزشکان آغاز شد. با تشکیل پرونده قضایی در شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ملارد، تحقیقات پلیسی برای رازگشایی از این حادثه آغاز شد.

دام شیطانی 6 مرد برای زن جوان
چند ساعت پس از حادثه، ماموران با حضور در بیمارستان و تحقیق از زن جوان متوجه شدند وی هنگام بازگشت به خانهاش، از سوی یک راننده ربوده شده و سپس در دام شیطانی او و 5 مرد دیگر گرفتار شده است و متهمان اموال وی را هم سرقت کردهاند.

با اطلاعات به دست آمده از شاکی، چهرهنگاری رایانهای از مردان شرور صورت گرفت و مشخصات 2 خودروی پراید نقرهای و سفید رنگ متهمان شرور در اختیار گشتهای انتظامی قرار گرفت و در حالی که تحقیق در این باره ادامه داشت، یکی از خودروهای متهمان که بدون سرنشین رها شده بود، کشف و توقیف شد.

دستگیری نخستین مرد شرور
ماموران اداره آگاهی ملارد در مرحله بعدی با کمک زن شاکی موفق شدند، کانکسیکه وی را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند در میدان صیادشیرازی شناسایی و با هماهنگی قضایی یک مرد افغان را که در این محل ساکن بود دستگیر کنند. با انتقال مرد افغان به پلیس آگاهی، وی بازجویی شد و ادعا کرد ماموران او را اشتباه دستگیر کردهاند و با زن شاکی آشنایی ندارد. به این ترتیب زن جوان ـ شاکی ـ در مواجهه حضوری با مرد متهم و با شناساییاش وی را به عنوان یکی از مردان آزارگر معرفی کرد.

با مشخص شدن این موضوع متهم دوباره بازجویی شد و اعتراف کرد زن جوان را مورد آزار و اذیت قرار داده است.

در پی اعتراف مرد افغان، جستجوها برای دستگیری دیگر اعضای فراری این باند ادامه داشت تا این که ماموران در بررسی از سامانه پلیس راهنمایی و رانندگی متوجه شدند خودروی به جا مانده از مردان شرور، متعلق به مردی است که در تهران زندگی میکند. بنابراین، با احضار مالک خودرو به پلیس آگاهی معلوم شد، وی خودرو را به یک معتاد کارتن خواب به نام آیدین فروخته است.

بنابراین با احتمال این که آیدین یکی از همان متهمان فراری است، پاتوقهای احتمالیاش را تحت نظر قرار دادند و وی در تهران دستگیر شد. با انتقال متهم به پلیس آگاهی وی در مواجهه حضوری با شاکی و دیگر متهم پرونده به آزار و اذیت شاکی همراه 4 همدستش اعتراف کرد.

اعتراف سرکرده باند
مرد شرور در اظهاراتش به پلیس گفت: چندبار به اتهام شرارت و خرید و فروش موادمخدر دستگیر و روانه زندان شدهام. چندی پیش با آزادی از زندان دوباره به یک کمپ ترک اعتیاد رفتم و همانجا 4 نفر از دوستانم را که به کمپ رفت و آمد داشتند، دیدم.

چند شب پیش از حادثه طبق توافق با همدستانم قرار شد زنی را ربوده و پس از آزار و اذیت از خانوادهاش اخاذی کنیم. به این ترتیب شب حادثه زن جوان ـ شاکی ـ را به عنوان مسافر دربستی از میدان گلهای شهر سوار کردم و در میانه راه قصد ربودن وی را داشتم که با تغییر مسیرم او متوجه شد و با شکستن شیشه خودرو خود را بیرون انداخت و فرار کرد.

سرکرده باند با اشاره به شب حادثه گفت: در همین موقع با دوستانم تماس گرفته و آنها که در همان حوالی بودند، زن نجات یافته را تعقیب و با سد راهش او را بار دیگر ربوده و با انتقال به بیابانهای شهر مورد آزار و اذیت قرار دادیم.

پس از سرقت پول، طلا و گوشی تلفن همراه با انتقال زن ربوده شده به یک کانکس که مقابل باغ متروکه منتهی به یک کارگاه مبلسازی بود، وی را در اختیار دیگر از همدستانم و یک مرد افغان گذاشته و آنها نیز او را مورد آزار و اذیت قرار دادند.

در پی اعتراف تکاندهنده سرکرده باند که یک جوان 25 ساله است، 2 نفر از همدستانش در اندیشه و 2 نفر دیگر در تهران شناسایی و دستگیر شدند و به همدستی دیگر متهمان در آزار و اذیت شاکی اعتراف کردند.

بنابر این گزارش، اعضای این باند مخوف که همگی 20 تا 25 سالهاند، با قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس مسلمی، رئیس شعبه اول دادسرای ملارد روانه زندان شدند. تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.

http://www.fararu.com/vdcjvoeo.uqexhzsffu.html

راشین
2011/07/25, 17:11
آمار قتل،ترور و تجاوز روز به روز در حال افزایش است و این اصلا عادی نیست

در باغستان کرج هفته گذشته یک دختر 14 ساله پس از تجاوز به قتل رسید و دختری دیگر در گوهردشت ، بعد از دریافت پول از عابر بانک مورد تعقیب دو مرد قرار گرفته در روز روشن در کوچه ای بعد از ضرب و شتم پولهایش را به سرقت برده و رهایش کرده بودند از جزییات خبری ندارم

Captain Nemo
2011/07/26, 01:55
ممنون سقراط عزیز
به دو دلیل حداقل فعلا تمایلی به پرداختن به مباحث مختلف را ندارم .اول اینکه ظرفیت شنیدن برخی حقایق و سخنان وجود ندارد، فکر می کنم متوجه منظورم می شوید دوم اینکه فضای اینجا اجازه گفتگوی آزاد را نمی دهد وگرنه حرف برای گفتن بسیار است حقیقتش دلم برای اون روزها تنگ شده اما ....

ما نیستیم بخش آزاد بورکس هم خلوت شده و دیگه بحث و جدلی هم پیش نمیاد;)
راستی اسد.ص و علیرضا کاشانی کجان مثل اینکه دردشون فقط من و محسن بودیم>:)
راشین جان
اینجا هم عضو هستند ولی متاسفانه ما از مطالبشون محروم هستیم .