دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند
نمایش نسخه قابل چاپ
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان یه درویشی و خرسندی....
یار مرا، غار مرا ،عشق جگرخوار مرا/ یار تویی ،غار تویی ،خواجه نگهدار مرا.....
ای هدهد صبا به سبا می فرستمت
بنگر که از کجا به کجا می فرستمت
تا راه قلندری نپویی نشود/رخساره به خون دل شویی نشود/سودا چه پزی تا که چو دل سوختگان/آزاد به به ترک خود نگویی نشود
دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما/ چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما
اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی | اساس هستی من زان خراب آبادست
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد / چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
دل از من برد و روي از من نهان کرد/خدا را با که اين بازي توان کرد