جالب بود جناب چامسکی، ممنون !
نمایش نسخه قابل چاپ
در آمی بروکر مجموعه ای از نشانگرها و کدهای زیبا وجود دارد.
مثلا برای رسم کانال ها و خطوط روند:
http://forums.boursy.com/imported/2016/12/3EliF_t-1.png
یا برای رسم الگوهای هارمونیک:
http://forums.boursy.com/imported/2016/12/yZr23_t-1.png
یا برای رسم فیبوناچی:
http://forums.boursy.com/imported/2016/12/OjBVE_t-1.png
یا برای شناسایی شمع ها:
http://forums.boursy.com/imported/2016/12/lNn7u_t-1.png
یا برای رسم مقاومت ها و حمایت ها بر اساس قله ها و دره های پیشین:
http://forums.boursy.com/imported/2016/12/cwd98-1.png
==========================
کدهای مربوطه:
کدها دو بخش است،
بخش اول یک نرم افزار است به نام patternExplorer که باید نصب شود و کرک شود:
http://s5.picofile.com/d/15487e25-24...lorer_3_75.rar
این پیوندی بود که جناب سیف الله پور در سایت همسایه برای این نرم افزار ارائه کرده اند. برای توضیحات خوب و مبسوط ایشان این متن را گوگل کنید: " استراتژی های معاملاتی بر اساس آمی بروکر و PatternExplorer"
الان یک نگاه کردم به نظر می رسد مشکل داشته باشد... پیوند مربوط به بارگذاری خودم:
http://cdn.persiangig.com/download/q...NIC%20).rar/dl
بخش دوم کدهایی است که از اینترنت جمع آوری کرده ام و دسته بندی کرده ام که باید در پوشه ی custom داخل پوشه ی formulas داخل پوشه ی amibroker کپی شود:
http://cdn.persiangig.com/download/9.../Custom.rar/dl
سربلند و پیروز باشید
یا علی
The 11 Trading Rules And Principles Of A Market Wizard – Marty Schwartz
- #1 An object in motion will stay in motion
- #2 The Magic T Indicator
- #3 Red light / Green light
- #4 Don’t put stops below the low and above the high in a range
- #5 Put/Call contrarian indicator
- #6 Understand the news
- Mindset and psychology
- #7 Connect with your charts and work ethic
- #8 Use a checklist and a trade plan
- #9 Before putting on a position always ask, ‘Do I really want to have this position?’”
- #10 “My biggest losses have always followed my largest profits.”
- #11 Your greatest enemy as a trader
یازده قانون مارتی شواترتز در کتاب پیت بول (کتاب بیوگرافی وی)
۱)هر مولفه ای که به حرکت در می آید تمایل دارد تا در حرکت بماند .بدین معنا که اگر یک روند شروع شود تا زمانی که خلاف آن ثابت شود در روند خواهد ماند.
۲) به عامل زمان توجه کنید ...هر روند رو به بالایی باید با توجه به مدت زمان نزول قبلی رصد شود و برعکس.به بیان دیگر هرچه دوره رکود و نزول بیشتر باشد دوره صعود طولانی تر و هر چه دوره صعود طولانی تر باشد دوره رکود بالاتر است.
۳) میانگین های متحرک هسته اصلی تمامی تصمیم گیری ها هستند.چه در بلند مدت و چه کوتاه مدت.خرید بالای میانگین ها و فروش پایین میانگین ها ...
۴) هیچ وقت حد ضرر خود را در نقاط خیلی پایین یا خیلی بالا که قابل تشخیص هستند قرار ندهید.
۵) همیشه به قدرت خریدار و فروشنده یا پوت کال توجه داشته باشید( در بازار آیران نسبت خریدار به فروشنده)
۶) واکنش قیمتها به اخبار را مورد توجه قرار دهید.اگر قیمت یک سهم به خبری خاص واکنش نشان نداد بدانید آن خبر یا پیش خور شده است یا خبری پشت آن خیر نهفته است.
۷) سبک خود را پیدا کنید و دائما بین سبک های مختلف پرسه نزنید.از چند ابزار خاص تحلیلی استفاده کنید که برای شما کار میکنند و غیر از آنها ابزار دیگری را به کار نبرید.
۸) برای هر ترید یا سرمایه گذاری خود پلان و نقشه داشته باشید.نقشه ورود و خروج و همینطور بدون برنامه ورود و خروج نکنید.
۹) قبل از ورود به هر پوزیشن از خود بپرسید آیا واقعا از این کار مطمئن هستم؟
۱۰) بیشترین و بزرگترین باختها معمولا پس از بزرگترین بردها و سودها رخ میدهند. چون در این شرایط معمولا افراد فکر میکنند شکست ناپذیرند.
۱۱) هدف از معامله شما این نیست که ثابت کنید حق با شماست بلکه هدف این است در انتها جیبتان پر از پول شود.
برگرفته از کتاب پیت بول: خاطرات یک قهرمان معامله گری در وال استریت.
ترجمه از آلفا من (دستش درد نکند @};- )
از آقای کامیار فراهانی (در ارتباط با آستانه زیان است):
دم کامیار فراهانی گرم. آدم باحالی است. نوشته هایش هم نشان می دهد از سر صداقت صحبت می کند. انگار تازگی ها تولدش هم بوده. من هم تولدش را تبریک می گویم. @};-نقل قول:
من از اشتباهاتم مي ترسم. از هيچ چيز اندازه ي آنها وحشت ندارم.
اشتباه همچون معجون تلخي است كه مي تواند همه چيز را نابود كند.
دور از خرد است كه فكر كنم از اشتباه در معاملاتم دور ام. اتفاقا صداي نفس هاي "آقاي اشتباه" را پشت سرم به خوبي مي شنوم.
ممكن است در پذيرش اشتباهم مقاومت كنم چون پذيرش اشتباه ممكن است به تصوير ذهني خودم ازخودم آسيب بزند. ممكن است مرا در مقابل خودم شرمنده كند و به معناي پذيرش شكست باشد. چه كسي دوست دارد بپذيرد كه شكست خورده است؟
به سادگي ممكن است بيشتر از ديگران اشتباه كنم چون خود را بي نياز از آموزش بيشتر حس كنم. خود را بي نياز از تحليل و تلاش بيشتر و مطالعه مطالب مختلف بدانم.
ممكن است براي نپذيرفتن اشتباهم هزينه هاي گزافي بدهم. لحاجت كنم و صرفا براي اينكه ثابت كنم اشتباه نكرده ام، صدها ميليون تومان را دور بريزم.
مي داني، هر قدر حرفه اي باشي، هرقدر فكر كني كه در كاري كه انجام مي دهي خوبي، باز هم آقاي اشتباه در صندلي روبرو نشسته است. اشتباه قسمتي از بازي است. اتفاقا قسمت سرنوشت ساز بازي هم هست.
همه اشتباه مي كنند. در هر سطح و اندازه اي باشي باز هم اشتباه مي كني. نمي گويم زيبايي - چون زيبا نيست- ولي ويژگي بازي اشتباه كردن است. تفاوت ها، درست از ثانيه بعد از اشتباه مشخص مي شود. در واقع پيشرفت از اينجا شروع مي شود.
اول از همه اينكه اصلا باورت مي شود اشتباه كرده اي يا تقصير را به نقطه اي بيرون از خودت منتقل مي كني. شگفت زده مي شوم از معامله گراني كه چندين سال است معامله مي كنند و هنوز حتي توانايي اينكه اشتباه خود را بپذيرند را ندارند. هنوز ديگران موهومي را مقصر مي دانند و سرزنش مي كنند و مي گويند اگر فلان نشده بود، مشكل پيش نمي آمد.
دوم اينكه " بپذيري" اشتباه كرده اي. اشتباه ممكن است خانمان سوز نباشد ولي، لجاجت در مقابل اشتباه ممكن است همه هستي ات را نابود كند.
"آقاي ترس" كارمند وفادار "آقاي اشتباه" است. ترس مي تواند تو رو كور كند. ترس از قضاوت شدن توسط ديگران. يا ترس از اينكه ديگران متوجه شوند تو ضعيفي يا آنقدر كه آنها فكر مي كنند "پرفكت" نيستي.
ترس باعث مي شود حقايق را جور ديگري ببيني. در وزن دادن به رخداد ها جانبدارانه عمل كني. به جاي جبران، وقتت را صرف توجيه كني. ممكن است آنقدر بترسي كه به اشتباه ادامه دهي.
شايد باور نكني ولي ممكن است دچار اين توهم شده باشي كه چون تو به خيال خودت تجربه داري، پس اشتباه نمي كني و كار را به آنجا برساني كه بگويي هرچيزي غير از آنچه من مي انديشم اشتباه است.
"آقاي غرور" همكار ديگر "آقاي اشتباه" است. صد ها بار خوانده اي كه غرور نمي گذارد اشتباه را ببيني. براي همين حوصله ات را با حرف تكراري سر نمي برم.
ولي اگر فرد مغروري هستي ممكن است خبر نداشته باشي كه ممكن است ذهن ات درمقابل اشتباهي كه ثابت شده است برات اشتباه است، "بي تفاوتي" را انتخاب كند.
ناگهان جوري رفتار مي كني كه گويي "مهم" نيست. مي داني فلان مزخرف در سبدت وجود دارد ولي نگاهش نمي كني. فكر مي كني اگر تو بهش فكر نكني. اگر تو "ايگنورش" كني اهميت اش كم مي شود. فكر مي كني اگر مثلا اذعان كني اشتباه كرده اي مشكل حل مي شود و مي تواني به حالت ايده آل ات برگردي. نه عزيز من بايد درست اش كني. بايد اشتباه را پاك كني. اينكه قيافه تسليم بگيري مشكل را حل نمي كند. بايد مسئوليتش را به عهده بگيري و درستش كني. هزار بار هم اذعان كني، تا زماني كه "آقاي اشتباه" تو سبدت وجود دارد، اتفاقي نيافتاده است. نمي تواني بي تفاوت باشي بايد درستش كني.
تفاوت افراد موفق و ديگران در اشتباه كردن نيست. در برخورد با اشتباه است. مردان بزرگ به اشتباهات شان فكر مي كنند. ساعت ها وقت صرف شان مي كنند. نه تنها انكارشان نمي كنند كه در ريز ترين حوادث نيز به دنبال شان مي گردند. آنها مي دانند بزرگترين درس ها در نه در كتاب هاي بلكه در خورجين "آقاي اشتباه" است.
"آقاي اشتباه" مي تواند بزرگترين دشمن يا بزرگترين دوست تو باشد ولي، متاسفانه، خنثي نمي تواند باشد. اگر بهترين دوستت نيست پس شك نكن بدترين دشمن ات است.
ورود در ابتدا یا میانه ی روند؟
===============
نکته ای که باید به نکات بالا اضافه کنم این است که خرید در میانه ی راه فقط برای امواج جنبشی امکان پذیر است! اگر شما در میانه ی راه سوار یک موج شوی و بعد معلوم شود که آن موج موج سوم نبوده! بلکه یک موج C است در این صورت دقیقا همان جا که خریده ای می شود بدترین مکان برای خرید! و بلافاصله بعد از ورود مطمئن شما کاهش قیمتی آغاز می شود!
نوشته های بالا چند نوشته ی آموزشی در جستار کارگاه از صفحات آخرش بود... که گشتم و اینجا به صورت خلاصه و یک دست قرار دادم. ببخشید اگر فرصت نمی شود همه را قرار دهم. یا علی