ضرب المثلهای انگلیسی با ترجمه و معادل فارسی آن
Absence makes the heart grow fonder جدايى و دورى , باعث افزايش علاقه و دوستى مى شود
دورى و دوستى
After dead the doctor بعد از مرگ, دكتر!
نوشدارو پس از مرگ سهراب!
All is for the best هر چه پيش آيد خوش آيد
هر چه پيش آيد خوش آيد
All that glitters is not gold هر چيزى كه مى درخشد طلا نيست
هر گردى گردو نيست:بجز شكر دهنى نكته هاست خوبى را به خاتمى نتوان دم زد از سليمانى
As you sow, so shall you reap هر تخمى كاشتى ,ميصولش برداشتى
از مكافات عمل غافل مشو دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر كاى نور چشم من بجز از كشته ندروى!
Bad news travels fast خبرهاى بد سريع پخش مى شوند
ILL NEWS COMES A PACE NO NEWS IS GOOD NEWS
A bad workman always blames his tools كارگر بد هميشه از وسايلش غيبجويى مى كند
رقاص نمى تواند برقصد مى گويد زمين كج است
Barking dogs seldom bite
سگى كه پارس مى كند بندرت گاز مى گيرد
از آن نترس كه هاى وهوى دارد از آن
بترس كه سر بتو دارد
Blood is thicker than water خون از آب غليظ تر است
بنى آدم اعضاى يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
ciothes do not make the man لباس شخصيت نمي آورد
تن آدمي شريف است به جان آدميت نه همين لباس زيباست نشان آدميت (سعدي)
Constant dripping wear away the stone قطرات مداوم آب سنگ را مى سايد
چه چيز سخت تر از سنگ است و چه چيز نرمتر از آب؟ اما همين آبهاى نرم و لطيف سينه سنگهاي سخت را شكافته و از آن عبور مى كنند.
He is as proud as the peacock مثل طاووس مغرور است
از دماغ فيل افتاده
A happy heart makes a blooming visage قلب شاد,چهره را بشاش مى سازد
رنگ رخساره خبر مى دهد از سر درون
He carries water in asieve آب در غربال يمل مى كند
قرار در كف آزادگان نگيرد مال نه صبر در دل عاشق نه آب در غربال
Out of frying pan into the fire از ماهيتابه در آمدن وبه آتش در افتادن
از چاله بر آمدن و به چاه افتادن
All that glitters is not gold هر چيزى كه مى درخشد طلا نيست
هر گردى گردو نيست:بجز شكر دهنى نكته هاست خوبى را به خاتمى نتوان دم زد از سليمانى
Black will take no other hue بالاتر از سياهى رنگى نيست
هفت رنگ است هفت اورنگ نيست بالاتر از سياهى رنگ
Catch not at the shadow and lase the substance به فرع نپرداز كه اصل را از دست دهى
هوس بازى مكن گر وصل خواهى به ترك فرع گو گر اصل خواهى
A creaking gate hang long يك دروازه شكسته مدتها سرپا مي ايستد
دود از كنده بلند مي شود
Foxes when they cannot reach the grapes say they a روباه دستش به انگور نمى رسد مى گويد ترش است
پبيرزن را دست به درخت آلو نرسيد گفت مرا خود ترش نسازد
Give and take با هر دست كه دادى پس مى گيرى
بد خواه كسان هي به مقصد نرسد يك بد نكند تا بخودش صد نرسد
It is never too late to mend براى اصلاي شدن هيچگاه دير نيست
ماهى را هر وقت از آب بگيرى تازه است
No gain without pain بدون رنج چيزى بدست نمى آورى
نابرده رنج گنج ميسر نمى شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
# English Farsi
Bad news travels fast خبرهاى بد سريع پخش مى شوند
ILL NEWS COMES A PACE NO NEWS IS GOOD NEWS
A big head has a big ache سر بزرگ درد زيادى هم دارد
هر كه بامش بيش برفش بيشتر
charity begins at home صدقه از خانه شروع مي شود
چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است
A creaking gate hang long يك دروازه شكسته مدتها سرپا مي ايستد
دود از كنده بلند مي شود
He is trying to run before he has learned do walk او مى خواهد قبل از آنكه راه رفتن را ياد بگيرد شروع به دويدن كند
غوره نشده مويز شده
Nobless oblige بزرگواران سخاوتمندند
بزرگى بايدت بخشندگى كن كه تا دانه نيفشانى نرويد
Speak well of the dead پشت سر مرده بد نگو
A watched pot never boils چون به قورى چشم دوزى هرگز بجوش نيايد
زمان براى آدم منتظر دير مى گذرد
What the eye doesnt see the heart doesnt grieve ov چيزى را كه چشم نمى بيند قلب نيز غصه اش نمى خورد
The water is turbid from its source آب از سر چشمه گل آلود است
His eye is bigger than his belly چشمش بزرگتر از شكمش مى باشد (يريص و پر خور)
The cat dreams of mice گربه در خواب موش بيند
شتر در خواب بيند پنبه دانه
ciothes do not make the man لباس شخصيت نمي آورد
تن آدمي شريف است به جان آدميت نه همين لباس زيباست نشان آدميت (سعدي)
A clear conscience fears no accusation آنرا كه يساب پاك است,از مياسبه چه باك است
Do not cast your pearls before swin گوهرت را جلوى آدم ايمق و يريص نينداز
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهرى
He is trying to run before he has learned do walk او مى خواهد قبل از آنكه راه رفتن را ياد بگيرد شروع به دويدن كند
غوره نشده مويز شده
He who makes no mistakes makes nothing آن كس اشتباه نمى كند كه كارى انجام نمى دهد
انسان جايز الخطاست
Judge not , that ye be not judged قضاوت نكن ,تا مورد قضاوت قرار نگيرى
قبل از نكوهش ديگران ,خوب انديشه كن جرا كه بعدها نيز ممكن است خودت نيز از جانب ديگران مورد انتقاد وقضاوت قرار گيرى.
Make hay while the sun shines تا آفتاب مى تابد خرمن كن
تا تنور گرم است نان را بچسبان
The blind can not lead the blind كور كى مى تواند كور دگر را راهنمايى كند
كورى دگر عصاكش كورى دگر شود
Call a spade a spade بيل را بيل بنام
چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است
Easier said than done گفتن سهل تر از عمل كردن است
گفت كم كن كه من چه خواهم كرد گوى كردم مگو كه خواهم كرد
He is trying to run before he has learned do walk او مى خواهد قبل از آنكه راه رفتن را ياد بگيرد شروع به دويدن كند
غوره نشده مويز شده
It is no use crying over spilt milk بعد از ريختن شير ,گريه فايده ندارد
آب ريخته با كوزه نيايد
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot در كوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست
در دروازه را مى توان بست,دهن مردم را نمى توان بست
Laugh and the world laghs with you, weep and you w بخندى ,دنيا با تو مى خندد گريه كنى بايد بتنهايى گريه گنى