ادامه جلسه دهم :
بد نیست ادامه جلسه دهم رو با مثالی در ارتباط با بازار جهانی ادامه بدیم ،چجوری میشه مدیریت سرمایه رو در ارتباط با بازار فارکس ،استاک و فیوچرز و کامادیتی و .... تنظیم کرد ،کار بسیار سادست و همه تقریبا مشابه هم ،قبل از اینکه وارد این موضوع بشم فقط یه توضیح کوچیکی بدم ،ما در این بازارها چیزی به نام لورج(لوریج ، ،Leverage ، تفاوت فقط طرز تلفظ هست)داریم که عمدتا در بازار فارکس خیلی بیشتر از جاهای دیگست ،این ضریب در اصل اعتباری هست که بروکر به ما میده تا توسط اون بتونیم به معاملات بپردازیم ،لوریج مختلف از 1 به 10 و 100 و 500 و .... وجود داره ، مفهومش هم اینه زمانی که بروکر به ما لورج یک به صد میده یعنی قابلیت معامله تا صدبرابر پول رو بهمون میده اما در کنارش قطعا غل و زنجیری وجود داره که ما نتونیم بیش از پولمون ضرر کنیم ،
فرض کنین مثلا من صد تومن دارم ،میخوام معامله بر کالایی انجام بدم که قیمتش صد تومنه و در هر روز هم یک تا دو تومن بطور معمول قیمتش میتونه تغییر کنه ،اگر به شکل معمول معامله کنم ،با صد تومنی که دارم یه دونه از این کالا میخرم و در هر روز هم میتونم یک تومن سود ببرم یا ضرر کنم ،اما احساس میکنم این یک تومن سود کمه و دوست دارم سود بیشتری ببرم ،اینجاست که کارگزار ها میان این لورج رو به من میدن ،میگن ما لورج یک به صد بهت میدیدم ،من هم خوشحال که تا 100 برابر سرمایم میتونم معامله کنم ،پس به جای یه دونه از کالا میرم صد تا از اون کالا میخرم ،حالا اگه قیمت مثلا 15 ریال بره بالا (همونطور که عرض کردم در این کالا توانایی فقط افزایش یا کاهش 1 تا دوتومن در روز هست) خوب من 150 تومن سود کردم و خیلی عالیه اما اگه قیمت بیاد پایین ،من در نیمه های روز چون از حد 100 تومنی که داشتم بیشتر ضرر کردم ،خود بخود حسابم بسته میشه به عبارتی مارجینم کال میشه (کال مارجین یا مارجین کال ،یکیش اصطلاح درست هست و یکی غلط مصطلح) خوب میبینین که اینجا از طرفی این مزیت هست ،اگه معاملات به نفع ما انجام بشه و از طرفی دام بزرگیست اگه برخلاف انتظار معاملات حرکت کنه ،بدون وجود لورج من توان داشتم بین 50 تا صد روز با پولی که دارم تحلیل انجام بدم و در بازار بمونم (البته در اون صورت کالایی میخریدم که قیمت کمتری داشت)و استراتژیم طبق قوانین به نفعم کار کنه ،اما الان این موقعیت رو از دست دادم و در یک روز و قطعا و قطعا تصادفی (چون تعداد معاملات اونقدر نیست که مزیت استراتژیم به نفع من کار کنه ) سرنوشت میتونه تعیین بشه ....
اما راه حل چیه ، بالاخره لورج خوبه یا بد ؟ و باید از لورج استفاده کرد یا خیر عطا اونو به لقاش بخشید ؟
برای اینکه پاسخ سئوالات بالارو بدم این پرسش رو مطرح میکنم ،مورفین خوبه یا بد !!!
یه موقع تو بیمارستان و در شرایط بیهوشی یا زایمان سخت یا دردهای سنگ کلیه .... استفاده میکنیم و قطعا نجات بخش و کمک حال خواهد بود اما یه موقع در ..........
یا چاقو ،یه موقع در دست جراح هست و عمل جراحی میکنه ،یه موقع دست یه جنایتکار .......
پس نفس عمل چیز بدی نیست ،بستگی به نوع استفاده ما از اون داره حالا چجوری از لورج استفاده کنیم تا حکم جراح رو داشته باشم و نه اون دیگری ؟
باز باید یک کم توضیح دیگه عرض کنم ،ببینید زمانی که ما یک حساب باز میکنیم ،چه دمو(نمایشی) و چه ریل(واقعی) در هر دوصورت بروکر به ما لورج میده ؛اگه دقت کنین صفحه اول که میخواین در حساب دمو یوزر بگیریم محل تنظم لورج وجود داره ،اما این لورج در اصل ماکزیمم ،ضریب اهرمی(لورج) هست که به ما تعلق میگیره و ما در تمام معاملاتمون از این میزان استفاده نمیکنیم ،بلکه از میزان کمتری استفاده میکنیم ،تنها در یک صورت ما از تمام این لورج استفاده خواهیم کرد که پوزیشنی که میخوایم باز کنیم به شکل " های لات و فول مارجین " (در اصطلاح اهل فن) باشه به عبارتی تا اونجا که ممکنه از لات بالا استفاده کنیم ،اینجا ما از حداکثر لورجی که بروکر بهمون میده استفاده کردیم و به غیر از اون همیشه از بخشی از این ضریب استفاده میکنیم ،اما وقتی میپرسند این بروکر چه لورجی میده در اصل سئوال شده این بروکر به شکل ماکزیمم چه لورجی به ما میده ؟ و نه اینکه در تمام معاملات ما از اون حداکثر استفاده میکنیم بلکه این قابلیت رو داریم حالا باید خودمون تنظیمش کنیم ،به عنوان مثال میگن فرضا با ماشین فراری تا حداکثر چه سرعتی میتونیم رانندگی کنیم ،پاسخ میدن تا مثلا 200 مایل در ساعت میتونه سرعت بره ،اما این مفهومش این نیست که هرکسی پشت فراری نشست همون 200 مایل (تقریبا معادل 300 کلیومتر در ساعت) رو خواهد رفت بلکه این توان بالقوه ماشین هست حالا یکی با 50 مایل رانندگی میکنه یکی با 20 مایل یکی هم با 100 مایل این دیگه بستگی به کسی داره که پشت رل نشسته.
استفاده از مدیریت سرمایه در حساب دارای لورج چجوری باید باشه ، خوب ما الان متغییر های زیادی داریم که اینا همه باهم تغییر میکنن و این کار رو سخت میکنه ،اگه حجم معاملات عوض بشه ،لورج هم تغییر میکنه و همچنین حدضرر هم اگه زیاد بشه باید لات بیاد پایین و لوریج اون موقع ...... ای بابا این که خیلی سخت شد!!!
اگه بخوام کار رو ساده کنم باید بگم ،لورج رو به دست بروکر بسپارین ،اون خودش برای شما تنظیم خواهد کرد ،میشه الان فرومولهاشو خدمتتون بگم،اما با این کار فقط کار رو دشوار میکنم و امکان داره باعث بشم دوستانی که آشنایی کمتری دارند دچار اعوجاج بشند ،پس فعلا نیازی نیست ذهنمون رو با این مقوله درگیر کنیم که ما چه لورجی نیاز داریم ،در هنگام باز کردن حساب چه دمو و چه ریل همون تنظیمات استاندارد بروکر جهت حداکثر لورج مطمئن باشین نه تنها کفایت میکنه که اگه بخوایم مدیریت سرمایه رو رعایت کنیم زیاد هم خواهد بود ،
اما ما شنیدیم اگه بخوایم مدیریت سرمایه رو رعایت کنیم و همچنین سود بهینه در هر معامله ببریم باید با لورج متغییر در هر پوزیشن وارد بشیم ،این مطلب با گفته قبلی منافات نداره؟
خیر منافاتی در کار نیست ،عرض من این نیست که شما با لورج ثابت وارد بشین ،بلکه عرضم این هست کاری به این نداشته باشین که لورجتون در هر معامله چند خواهد شد ،در زمان افتتاح حساب یک لورج حداکثر به ما تعلق میگره اما در هر معامله لورج رو ما با شیر تنظیم دیگه ایی بنام حجم که واحدش لات هست تنظیم میکنیم ،وقتی حجم پوزیشن رو ما تنظیم کنیم ،خودبخود لورج مناسب برای ما استفاده خواهد شد .....
(امیدوارم این بحث لورج رو تونسته باشم خوب باز کنم و مفهومش رو عرض کنم چون در اکثر منابع که دیدم خیلی گنگ نوشته شده ، باز هم اگه موردی بود در تاپیک مربوطه بفرمایید)
اما حالا به این مطلب میرسیم که حجم مناسب برای هر ترید رو چگونه باید محاسبه کنیم که در اون مدیریت سرمایه بخوبی لحاظ بشه ؟
اما پاسخ این است که فعلا من بر مبنای یک سوئینگ تریدر(معامله گری که بر روی موجها ترید میکنه) در حد 3٪ حساب ، مدیریت سرمایه رو با مثال عرض میکنم که اینجا فقط هدفم اینه مثالی باشه که توسط اون بتونیم مدیریت سرمایه رو اعمال کنیم اما در مباحث بعدی که انواع تریدر ها مشخص خواهد شد اونجا گفته میشه که هر تریدر از چه درصدی برای مدیریت سرمایش استفاده کنه بهتر خواهد بود ،در اون زمان شما میتونین بر مبنای دسته ای در اون قرار دارین به جای مدیریت سرمایه 3٪ از درصدی بیشتر یا کمتر استفاده بفرمایین ،
اول فرمول اصلی رو خدمتتون میگم که بر مبنای اون میتونین بقیه رو با تناسب بستن محاسبه کنین ،اون فرمول این هست ،
اگه حجم ما 0.1 لات باشه در ازاء هر پیپ بالا یا پایین رفتن بازار ما یک دلار سود یا ضرر خواهیم کرد (صرفا برای رعایت مدیریت سرمایه همین دانسته کفایت میکنه)
ما فعلا یک مثال برای مدیریت سرمایه 3٪ تقدیم خواهم کرد ،پس :
1-فرض بفرمایید مدیریت سرمایه مورد نظر 3٪ خواهد بود
2-سرمایه ما 5000 دلار (یک حساب دمو معمول رو در نظر گرفتم البته پیشنهاد من به دوستانی که در دمو کار میکنند اینه که برای اینکه واقعی تر بشه شرایط میزان حساب رو از اول بر مبنای اون مقداری که در آینده قصد دارند حساب باز کنند تنطیم کنند ،این باعث میشه به شرایط واقعی از اول نزدیکتر بشند)
3-اما فرض بفرمایین حد ضرر ما 47 پیپ بوده
حالا ما میخوایم ببینیم برای رعایت مدیریت سرمایه چه کاری باید انجام بدیم ،
قدم اول محاسبه مقدار سرمایه ای که در هر ضرر مجاز به از دست دادنش هستیم ،پس 3٪ رو در5000 دلار ضرب میکنیم و حاصل 150 دلار خواهد شد
اما قدم دوم ،جمع کردن حد ضرر با کارمزد(همون اسپرد) که برفرض اینکه ما برروی یورو معامله میکنیم (دوستانی که حرفه ایی تر هستند ، جفت ارزهایی که یک طرفش دلار هست رو برای سادگی کار بخش دلارش رو ذکر نمیکنن ،مثلا در دلار به ین فقط میگن معامله ین یا معامله پوند به دلار رو فقط میگن معامله پوند یا دلار استرالیا به دلار و فقط میگن دلار استرالیا البته بعضی جفت ارزها هم اسم اختصاصی داره که حرفه ایی تر ها فقط اون اسم رو بکار میبرند مثلا Aussie (آسی) برای دلار استرالیا به دلار و .... بر همین مبنا معامله بر یورو یعنی معامله یورو به دلار )و اسپرد در اون لحظه 3 باشه حد ضرر باضافه اسپرد برای ما عدد 50 خواهد بود
قدم سوم : طبق فرمول اگه حجم 0.1 لات باشه هر پیپ یک دلار خواهد بود پس حالا که ما 150 دلار میتونیم ضرر کنیم اگه حجممون 0.1 لات باشه توان تحمل تحمل 150 پیپ ضرر رو داریم ،اما اینجا مافقط 50 پیپ حدضرر باضافه اسپردمون هست ،پس میتونیم از پوزیشن 0.3 لاتی استفاده کنیم ،
اما مثال دوم ،فرض کنین ما مدیریت سرمایه 3٪ رو انتخاب کردیم
سرمایمون 5000 دلار هست
و حد ضرر 21 پیپ و میخوایم بر روی ین معامله کنیم که اسپرد اون در حال حاضر 4 پیپ هست ، اگه بخوایم مدیریت سرمایه رو رعایت کنیم باید چه حد ضرری استفاده کنیم ؟
قدم اول محاسبه مقدار سرمایه مجاز به از دست دادن در هر ضرر که 150 دلار خواهد شد
قدم دوم افزودن حدضرر به اسپرد که 21+4 برابر 25 خواهد بود
قذم سوم استفاده از فرمول : اگه 0.1 لات باشه حجم ما ،میتونیم 150 پیپ ضرر کنیم حال که ضرر ما و اسپرد 25 پیپ هست پس تا 6 برابر اون (150/25) میتونیم حجم رو بالاتر بیاریم ،پس حجم مورد نظر 0.6 lot خواهد بود
خوب تا اینجا ما دلیل استفاده از مدیریت سرمایه رو متوجه شدیم و همچنین متوجه شدیم چجوری باید از مدیریت سرمایه در معاملات استفاده کنیم ،از این به بعد باید یادبگیریم ،اولا ما چه نوع معامله گری هستیم (بر مبنای کنترول احساسات و تجربه و .... که با تعدادی پرسش و مثال جلسه بعد عرض خواهم کرد) و دوما در کدوم دسته از تریدرها قرار میگیریم(بر مبنای نوع و تعداد معاملاتی که انجام میدیم ،که اون رو هم با مثال و تعریف ذکر خواهم کرد ) و سوما هر کدوم از این تریدرها برای پیروزی از چه میزان مدیریت سرمایه و چجوری باید استفاده کنند که این رو هم حتما به مرور عرض خواهم کرد
برای تمام عزیزانم آرزوی سلامت و سود دارم