سلام
من چقدر اونوقتها غبطه می خوردم به خانم صادقی که خوش به حالشون که تحلیل بلدن. اینجاست که رودکی علیه الرحمه می فرمایند به روز نیک کسان غم نخور زنهار بسا کسا که به روز تو آرزومند است
چه بسا که با این همه هجمه ایشون با خودشون بگن کاش یک گوشه نشسته بودن و واسه خودشون تحلیل و معامله می کردند. البته از روی نمودارهاشون هم مشخص بود که بازه زمانی مورد نظرشون خیلی بلند مدته
نباید این نکته رو فراموش کنیم که در اون زمان نه تنها ایشون بلکه معامله گران مجرب و معتبر هم انتظار رشد داشتن برای سال 99 و حتی اونها هم متضرر شدن. بنابراین نمیشه بعد از وقوع حادثه خرده گرفت به افراد که چرا حواسشون رو جمع نکردن و وارد بازی ای شدن که بلد نبودن. یادتونه فروردین 99 نوشتم که وقتی سهام اینطوری رشد می کنه چطور ممکنه قیمت ملک و... ثابت بمونه؟ و انتظار باید این باشه که بعد از رشد شدید بورس قیمت سایر کالاها هم افزایش پیدا کنه؟ گفتم که قیمت سهم به سمت ارزش ذاتیش حرکت می کنه و ارزش ذاتی هم بر اساس توانایی کسب عایدی محاسبه میشه و نباید قیمت سهام شرکتهایی با زیانهای انباشته و عملیات زیان ده چنین رشدهایی داشته باشه. مقایسه کردم پی بر ای شرکتهای بورس رو با پی بر ای اپل که فکر کنم 22 23 بود و پی بر ای شرکتهای ما خیلی خیلی بالاتر بود... ولی به حرفهای من خیلی از دوستان خندیدند. ضابطه و اساس تقاضا همینه. اگر معتقدیم عرضه و تقاضا قیمت رو تعیین می کنه باید قبول کنیم که تقاضا برای خرید سهمهای زیان ده یا با توانایی کسب عایدی خیلی پایین نباید اون اندازه بالا باشه. ولی وقتی می بینیم جوی به راه می افته و با تجربه های بازار هم انتظار رشد دارن، اعتماد می کنیم و میخوایم از فرصت پیش اومده استفاده کنیم. چون اینقدر همه چیز در این کشور بی قاعده و بی ضابطه است که یک فرد می تونه یک شبه ره صد ساله بره اگر از فرصت به موقع استفاده کنه . شک نکنید که در همون مرداد ماه افرادی بارشون رو بستن و با اطلاع از ریزش بازار پولشون رو بیرون کشیدن و جای دیگه بردن.
الان اگه گفته بشه بانک ملی به سپرده های یکساله 40 درصد سود میده حتی من و شمایی که به تحلیل نکردن افراد ایراد می گیریم، بدون اینکه فکر کنیم و ببینیم بانک چطور توانایی پرداخت چنین بهره ای داره سعی می کنیم از فرصت استفاده کنیم چون بانک معتبر و مطمئنیه و سود اعلامی هم خیلی جذابه.
پ.ن : شاید باز هم به من بخندید ولی باید منفعت جمع رو به منفعت شخصی ترجیح بدیم. اگر دلار پایین بیاد و در نتیجه این پایین اومدن وضعیت مردم بهتر بشه و کالاهای اساسیشون رو ارزونتر تهیه کنند منزل و اتومبیلشون رو راحت تر بخرن یا عوض کنند و سطح رفاه بالا بره به مراتب ارزشمند تر از اینه که سرمایه فعلی هر کدوم از ما چند ده برابر بشه به خاطر رشد دلار. یعنی من حاضرم این مبلغ ناچیزی که برام باقی مونده و باهاش هیچ کاری نمی تونم انجام بدم دیگه یک چهارم بشه ولی هزینه های زندگی اینقدر کمرشکن نباشه برای همه امون
پ.ن 2: جناب تکنیکالر رسیدن به خیر