سلام ساده جان
خارج از همه این بحثها،بنده میخوام یه چیزی رو خدمتتون عرض کنم
تجدید ارزیابی داراییها یک فرصت استثنایی برای شرکت محسوب میشه و مطمئن باشید شرکت هرگز این فرصت طلایی رو از دست نخواهد داد
ظاهرا این قانون به سال آینده هم تسری پیدا میکنه و شرکت با داشتن زمان میتونه مشکلات مربوط به داراییهای خودش حل کنه
باسلام
جناب ساده عزیز چه کسی دراین مورد حرفی از قولنامه زده؟!!!!!!!!!!
بنده عرض کردم حق کسب و پیشه جزء دارایی ها محسوب میشه و قابل تجدید ارزیابی دارایی هاست ومنع قانونی نداره و قابل انتقال بغیر هم هست
وتقریبا همردیف سرقفلی محسوب میشود . ودر اثر تصرف و اخذ پروانه بوجود میاید و الان اکثر فروشگاه ها و مغازه های بازار بهمین شکل و با قبض اربابی
معامله میشوند وبا همین قبض اربابی و همراه پروانه کسب از بانک ها وام میگیرند و این یه اصل قانونی است.
لطفا عرائض بنده را عینا با همین وکیلتون در جریان بگذارید البته بدون کم وکاست
سپاسگزارم
باسلام:
بله درست است .دارایی یعنی تمام حقوق متعلق به یک شرکت از جمله حق کسب و پیشه و غیره .البته که اگر اینطور نبود براحتی مالکان از دارندگان حق کسب و پیشه سلب حق می کردند و پول زیادی به جیب می زدند .در ضمن از جمله همین حقوق : حق صدرا در جزیره صدرا نیز هست که پرونده در تهران در حال پی گیری است و صدرا حاضر به پرداخت بیش از متری 700ريال نیست در حالیکه استانداری بوشهر با توصل به زور می خواهد متری 2000 تومان مطالبه کند .و من الله توفیق .
در کنار حس شادی و خوشحال بودن حس خود تخریبی در بسیاری از ما ها وجود دارد.در عالم سهامداری و معامله گری ما نباید تحت تاثیر حس شعف ناشی از برد و یا حس سرشکستگی ناشی از باخت قرار بگیریم. ما باید آنچنان بر روی خود معامله گری و پرورش مهارتها یمان تمرکز کنیم که بدست آوردن و یا از دست دادن پول احساساتمان را تحت تاثیر قرار ندهد. در این این مسیر خطرناکی که برای رسیدن به موفقیت انتخاب کرده ایم ...اگر ما به آرامش درونی نرسیم تخلیه کشمکشهای درونی و برآورده کردن تمایلات ضد ونقیض در محیط بازار بسیار گران تمام خواهد شد و اگر ندانیم که به کجا می رویم؟ سر انجام خود را جایی خواهیم یافت که هرگز نمی خواستیم.
جهل آمد پیش او دانش شود -------جهل شد علمی که در ناقص رود
هر چه گیرد علتی علت شود ------ کفر گیرد کاملی ملت شود ---- ( مولانا )
با سلام و عرض ادب :
با توجه به بحثی که در مورد حق کسب پیشه مطرح شده چون من شخصا درگیر این موضوع بودم تا حدی قانون رو میدونم و نظرم رو بیان میکنم البته اصلا به موضوع دارائیهای صدرا کاری ندارم و موضوع رو کلی مطرح میکنم .
اصولا قانون روابط موجر و مستاجر دو قانون وجود دارد یکی مربوط به سال 1356 و دیگری 1376 و احکامی که صادر میشه در دو قانون متفاوت است .
چنانچه در قرارداد موجر و مستاجردر مورد ملکی که درارای حق تجاری است قید شده باشد که حقوق تجاری مالک ( موجر) که اصطلاحا سرقفلی نامیده میشود کلا به مستاجر واگذار شده است در این صورت در هر دو قانون سال 56 و 76 مستاجر دارای حق سرقفلی خواهد بود و میتواند این حق را به فرد دیگری واگذار و یا بفروشد البته با رعایت ضوابط قرارداد فی مابین و قیمت حق سرقفلی برخی موارد چندین برابر قیمت خود ملک است . برای نمونه حق تجاری ( سرقفلی ) در بازار رضای مشهد برای یک مغازه 20 متری بیش از یک میلیارد تومان است در صورتی که ملک فوق بدون حق تجاری قیمتی بسیار بسیار کمتر دارد . حق سرقفلی میتواند سند داشته باشد و یا بدون سند باشد و داشتن قولنامه که حق سرقفلی را تائید کند و مورد تائید باشد کفایت میکند و قابل خرید و فروش است .
و اما حالت دوم چنانچه ملکی که دارای حقوق تجاری است به صورت اجاره به دیگری واگذار شود ولی در قرارداد قید شود حق سرقفلی واگذار نشده و متعلق به مالک است در این صورت اگر تاریخ قراداد مربوط به قبل از سال 76 باشد مشمول قانون سال 56 میشود که بر اساس آن به مستاجر حق کسب و پیشه تعلق میگیرد مبلغ حق کسب و پیشه باید با نظر کارشناسان رسمی دادگستری تعیین شود ولی معمولا ارزش آن حدود 60 تا 80 درصد ارزش سرقفلی تعیین میشود .
ولی چنانچه قراداد مربوط به بعد از سال 76 باشد و در قراردا قید شده باشد که حق سرقفلی واگذار نشده و متعلق به مالک است در این صورت هیچ حقی به مستاجر تعلق نخواهد گرفت و باید بدون دریافت هیچ مبلغی بابت حق تجاری بعد از پایان قرارداد ملک را تخلیه و تحویل دهد .
دو اصل مهم در زندگی : 1_جسارت در بیان عقیده 2_ جرات در پذیرش اشتباه
در حال حاضر 14 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 14 مهمان ها)