برای اینکه بار علمی سایت حفظ بشه بریم سر بازار ..
برای یک تحلیل موفق به نظر من باید از بالا به پایین اومد . یعنی ابتدا بازار های جهانی تحلیل بشند و نتایج به دست اومده رو در قالب سنارویهای محتمل تر با بازار ایران مقایسه کرد و به نقاط اشتراک پرداخت .
بازار های جهانی چند سال پیشتر ؛ اکثرا معطوف به امریکا و بخشی از اروپا بودند ولی امروزه تقریبا اکثر جهان درگیر شده اند .
اقتصاد جهانی بیش از انچه که ما فکر میکنیم در هم تنیده شده . بنده اکثر شاخص های جهانی مثل داو ؛ شاخص شانگ های ؛ هنگ سنگ ؛ نیکی ؛ بازارهای کالایی مثل مس و نفت و روی و سرب و محصولات دیگر نفتی و بیلت و .. رو در کنار شرکتهای مختلف بازار ایران بررسی کردم .
به چند تا نتیجه رسیدم ولی هنوز احساس میکنم هنوز هم باید روشون کار بکنم تا اشتباه رو به حداقل ممکن برسونم.
این ها در ادامه همون روند اخطار ریزش بازارهای جهانی در مرداد ماه و نیز بازار ایران بود . اولین مرحله در بازارهای جهانی رو تونستیم به درستی پیش بینی بکنیم .
اما همانطور که میدانید امواج اصلاحی اصلا قابل اعتماد نیستند از این حیث که از منظر زمان و الگو بسیار پیچیده هستند .
موج دوم یک سهم میتواند نیم برابر موج اول ان باشد ( از منظر زمانی ) و یا حتی 10 برابر !! اصلا قائده خاصی هم برای ان نمیتوان تعیین کرد .
اگر کسی شاخص داو جونز رو بررسی کرده باشه :
شاید محتمل ترین حالت اتمام یک 5 موجی و یا یک سیکل صعودی باشه . پس احتمالا در موج دوم باشیم ( تایید نشده )
اگر این حدس درست باشه اصولا باید روند اصلاحی حالا حالا ها ادامه داشته باشه ؟ اما دقیقا تا کی ؟ این سوال در کنار موقعیت فعلی از اصلی ترین سوالات در شرایط کنونی میتونه باشه .
نمودار طلا بیشتر شبیه اینه که یک موج 5 رو هنوز بدهکار هست ( باز هم تایید نشده ) .. در بلند مدت .
مقایسه نمودار نفت و طلا و داو جونز هم یک حالت ضربدری بین طلا و داو رو نشون میدند . نمودار نفت هم نشون میده هر موقعی قیمت نفت احساسی اومده بالا پشت سرش بحران به وجود اومده . یعنی بعد از هر بالا اومدن قیمت نفت مخصوصا بعد از سال 80 بحران اقتصاد رو فرا گرفته .
بنده در مورد اینها زیاد فکر کردم .
شما میتونید شرایط اقتصاد جهانی رو در سال 1940 و 1985 و 2000 و 2011 رو با هم مقایسه کنید .
تعداد جمعیت کرده زمین در این ایام و درصد طبقه متوسط و ثرومتند و فقیر .
باید بین رشد و شتاب رشد اقتصادی و همچنین شتاب جمعینتی که وارد طبقه متوسط جهانی میشه یک تعادل برقرار باشه وگرنه فشار تقاضای جمعیت تازه ای که تمایل به رشد دارند باعث کاهش قدرت خرید و رقابت قدرتهای اقتصادی قبلی میشه . همان اتفاقی که برای امریکا افتاد .
در مورد این ها دوستان نظراتشون رو بفرمایند استفاده بکنیم .