دوستان کسی میداند زمان پرداخت سود مجمع از چه تاریخی میباشد. ظاهرا نماد سهم را باز نمیکنند تا مجمع بر گزار شود .
دوستان کسی میداند زمان پرداخت سود مجمع از چه تاریخی میباشد. ظاهرا نماد سهم را باز نمیکنند تا مجمع بر گزار شود .
ازنیمه دوم شهریور به ترتیب تعداد سهام
حضرت علی (ع): درباره آنچه از آن شناختی نداری، سخن مگوی
[COLOR="darkgreen"]در مجمع سالیانه 50 تومان سود بین سهامداران تقسیم شد. مبارک باشد.[/COLOR]
البته من تکنيکاليست نيستم وعمر کوتاهی در زمينه تکنيکال دارم. ولی گفتم بد نيست يک بررسی از وضعيت روند کوتاه مدت سهم سايپا (خساپا) داشته باشم و اخيراً اين کار را انجام دادم.متاسفانه بنا بر پاره ای مشکلات نتوانستنم 2 روز پيش آن را در فروم بنويسم وکمی با تأخير نوشته ميشود ولی هنوز با همان ديد کوتاه مدت بنظرم قابل استناد است. توضيح اينکه در اين تحليل قيمتها و حجم بر اساس افزايش سرمايه و تقسيم سود نقدی تعديل شده اند. توضيح ديگر اينکه موج شماری اليوتی توسط خودم صورت گرفته و نه نرم افزار. همچنين موجشماری بعمل آمده از تاريخ 1380/2/16 بوده است چراکه اطلاعات قيمتی در دسترس از اين تاريخ بوده است و درحقيقت مبدأ موجشماری ازاين تاريخ گذاشته شده و اطلاعات قيمتی قبلی موجود نبوده والبته بايد اين مسأله را بعنوان يک هشدار در اين تحليل مد نظر قرار داد. يک مطلب مهم اين است که موج شماری اليوتی به نظرم سخت ترين کار ممکن در يک تحليل تکنيکال است و مهارت زيادی میخواهد هر چند به نوعی مهمترين مسأله هم همين کار است. از سويی در هر صورت وقتی نمودارکاو (چارتيست) در يک نمودار طويل مدت معمولاً در همان ابتدای کار موجشماری اليوتی را انجام ميدهد به معنی صد در صد درست بودن آن نيست بلکه فعلاً به آن اکتفا ميکند و روند آينده قيمتها بمرور صحت و سقم کليت و يا جزئيات آن را معين ميکند و در آن هنگام ممکن است نمودار کاو به برخی اشتباهات خود پی برده و پاره ای اصلاحات را در زمينه موجشماری بعمل آورد. گاهاً اين مسأله ذات موجشماری اليوتی است و امواج واقعی در نمودار رفته رفته خودشان را نشان ميدهند و منجر باصلاح فرض اوليه ميگردند و بنابراين گاهی اشتباه هم اصلاً محسوب نميشود مثل اينکه انتهای موج 2 را در يک جا در نظر ميگيريم چون ملاحظه ميکنيم يک ABC زيگزاگ سپری شده و خط روند اصلی هم با فيلتر قيمت و زمان حمايت کرده و حتی يکی دو تا از بادبزنهای فيبوناچی هم شکسته شده اند پس با فرض اينکه در موج سوم هستيم کار را ادامه ميدهيم ولی ناگهان بهد از سپری شدن يک سه موجی ديگر کانال جديد صعودی به پائين شکسته ميشود و حتی کف موج نزولی قبلی هم به پايين شکسته ميگردد. در اينجا است که تحليلگر فرض خود را بر ادامه دار بودن موج دو و در حقيقت تشکيل يک زيگزاگ پيچيده دوبل يا يک پهنه اصلاحی بزرگ ميگذارد و مجبور به اصلاح محل انتهای موج دو در آينده نزديک ميگردد. اساساً اين را اشتباه تحليلی نميتوان دانست بلکه شايد اگر بگوييم ذات تحليل تکنيکال است چندان به بيراهه نرفته ايم. محدوديت وقت هم مسأله است و به هر صورت نميتوان برای يک تحليل و بخش پايه آن يعنی موجشماری وقت زياد يا نامحدودی صرف کرد. در هرصورت اگرچه تحليل در پيش رو مبتنی بر موجشماری بعمل آمده نمايش داده شده است ولی اکثر پارامترهای تکنيکی برآورد شده مستقل از موجشماری ميباشند و صحت و سقم موجشماری تأثيری در آنها ندارد. نکته ديگر اينکه بازه زمانی مورد مطالعه جهت نوسانگيری 21 روزه (معادل يک ماه تقويمی) لحاظ شده و زمانبازه (تايم فريم) نمودار هم روزانه است بنابراين سيگنال ساطع شده ممکن است برای يک نوسانگيری کوتاه مدت 1 ماهه مناسب باشد.
در مورد روش بکار رفته نيز توضيحاتی ميدهم. وقتی يک کتاب تحليل تکنيکال را مطالعه ميکنيم , هر بخش آن حاوی نکات بسياری از معيارهای محک زدن روند حاضر و آتی و در نتيجه پيش بينی آيند ابزار مالی است. در هر صورت هر کدام از اين پارامتر ها به نوبه خود حائز اهميت هستند. در روش حاضر سعی کرده ام هر جا مطلبی ميخوانم معيار مربوطه را در يک چارت اکسل اضافه کنم و سپس با توجه به اهميت آن ضريب اهميتی (1-100) به آن بدهم. برای تحليل يک ابزار مالی تعدادی (مثلاً 20%) از اين پارامترها بصورت تصادفی (Random) انتخاب ميشود که البته طبيعتاً آنهايی که ضريب اهميت بالاتری دارند شانس بيشتری برای انتخاب شدن خواهند داشت. سپس با توجه به برآورد نموداری و کمک گرفتن از نرم افزار اين مسأله که هر کدام از اين پارامترها چه سيگنالی ميدهند (مثبت,منفی و خنثی) تشخيص داده ميشود و با توجه به ضرايبی که قائل شده ايم (درجه اهميت محسوب شده) ميانگين وزنی گرفته ميشود. اين ميانگين وزنی ميتواند معياری از روند غالب سهم در بازه مورد مطالعه و مناسب بودن آن برای خريد يا فروش و درجه آن ارايه دهد و مانند يک نماگر برای تحليلگر عمل کند. البته اين روش فعلاً در حال تست است و بتازگی آن را براه انداخته ام و بعبارتی در مرحله تحقيق است. بايد در آينده ديد چه نتايجی ميدهد ولی فعلاً با توجه به اينکه پشتوانه ای منطقی دارد استفاده از آن را بصلاح ميدانم و خودم از نتيجه آن استفاده ميکنم. البته در نمودار خلاصه شده تکنيکی سيگنال هر عنوان بطور جداگانه ارايه شده و مثلاً اگر سيگنال اسيلاتور Stochastic فروش قيد شده و کاربری به اين اسيلاتور خيلی وابسته است و معمولاً بر اساس نتايج آن تصميم گيری ميکند خوب ميتواند اقدام بفروش کند هر چند سيگنال نهايی ارايه شده در مجموع دلالت بر فروش نکند. يک خوبی ديگر هم اين است که درجه بندی نهايی ارايه شده ميتواند به ما شدت سيگنال را نشان دهد. مثلاً اگر ضعيف بود ميشود 1/3 سبد را خريد و فروش کرد و اگر متوسط بود 2/3 و اگر قوی بود تمام آن را. در حقيقت روش حاضر بعنوان يک نماگر شخصی عمل ميکند و برآيندی از روند محتمل آتی ابزار مالی مربوطه را ارايه ميکند. در مورد اينکه چرا اين روش بذهنم رسيد بايد گفت که گاهی معيارهای مختلف تکنيکی سيگنالهای متعددی ميدهند. حتی در مورد نماگرها و نوسانگر ها هم همينطور است. مثلاً در يک تحليل ممکن است نماگر مومنتوم بر وضعيت صعودی و خريد يا نگهداری صحه بگذارد ولی نوسانگر استوکاستيک بر وضعيت نزولی و فروش سيگنال دهد. در اين جور مواقع تحليلگر ميماند که چه بکند؟ از سويی صرف اکتفا به يکی دو پارامتر هم که در بين بعضی تحليلگران شايع است نميتواند روش درستی باشد و بهتر است تنوعی از پارامترها را گلچين کرد و بررسی جامعتری صورت داد و در عين حال خود شخص هم بطور سليقه ای اين پارامترها را انتخاب نکند. در اينجا اين نکته گفتنی است که اساساً تفسير دقيق نماگرها و نوسانگرها کاری دشوار و غلط انداز است و تا حدود زيادی هم تابع پارامترهای انتخاب شده برای آنها ميباشد. از سوی ديگر وقتی سرمايه گذار بر مبنای يک روش الگوريتمی و يا منطقی دست به سرمايه گذاری زند نتيجه آن هر چه باشد حتی ضرر هم داشته باشد برايش قابل هضم تر است. يکی ديگر از خوبيهای اين روش هم که بنظر ميرسد از حيث آموزشی است يعنی تحليلگر مجبور ميشود آنچه را قبلاً خوانده در عمل به کرّات استفاده کند و بخاطر بسپارد و بنابراين از جهت بار علمی شخص را بالا ميبرد. باين ترتيب اگر کسی هزينه بر بودن زمانی اين روش را مد نظر قرار دهد شايد در پاسخ بتوان اين مسأله را بعنوان توجيه آورد. يکی ديگر از نکات محتمل مثبت اين روش هم جلوگيری بموقع از ضرر و عدم وجود حاشيه ريسک بالا است. به اين معنی که با دريافت سيگنال بموقع فروش ميتوان دست به فروش زد و خيلی منتظر نشد که اين در واقع همان کنترل فعال سهام است. بعبارت بهتر شيت تکنيکال در بازه های زمانی مشخصی بايد آپديت شود تا بدين ترتيب ابزار مالی مربوطه از نظر تکنيکی تحت نظر باشد. اينها مجموعه دلايلی بود که فکر کردم چرا کار کردن روی روش فوق الذکر ارزش آن را داشته باشد.
البته يک مطلب هم کاليبراسيون ضرايب لحاظ شده پارامترهای تکنيکی است که بنظرم با توجه به نتايج بدست آمده ميشود روی آن کار کرد و اين کار را انجام داد.
برای دانلود فايلهای تصوير و اکسل از لينک زير استفاده کنيد (فايل ZIP) :
سلام عرفان جان
فایلتون رو اگه ممکنه جای دیگه آپلود کنید
بر خلاف اسم سایت سرعتش خیلی پایینه
سایپا از قانون شکایت کرده/ بهزودی مردم را از قیمت واقعی خودروها مطلع میکنیم
خبرگزاری فارس: رئیس کمیته تحقیق و تفحص از سایپا با بیان اینکه سایپا به جای شکایت از قانون باید پاسخگوی نمایندگان مردم باشد، گفت: مدارک مستندی در رابطه با قیمتهای واقعی خودروهای سایپا در اختیار مردم قرار خواهد گرفت.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900727001143
وقتي برنده ميشوي، نيازي به توضيح نداري! وقتي مي بازي چیزی برای توضیح دادن نداری!
البته شایعه بازگشت قلعه بانی به سایپا با تحلیل مثبت سهامداران روبرو است که می تواند اثر خبر منفی را خنثی کند. خبر افزایش قیمت هم می تواند روی این گروه موثر باشد.http://www.donya-e-eqtesad.com/Defau...w.asp?@=274333
هیچ کاری برای انسان سخت تر از فکر کردن نیست. منتسب به آلبرت اینشتین
222مقاومت فعلی سایپاست .درصورت عبورازآن میشه به اهداف بعدی فکر کرد.
.
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)