متولد 1355
شاگرد اول دبستان و دبیرستان و المپیاد با درس خوندن در شب امتحان!
ورود به دانشگاه شیراز صرفا با انتخاب 1 کد رشته و فرم خالی و پر نشده با مداد مشکی نرم پررنگ!!! تا 2 دقیقه قبل از تحویلش به مسئول مربوطه در آخرین روز انتخاب رشته
استاد قویترین زبانهای برنامه نویسی دنیا در زمانی که کمتر کسی اسمی ازشون شنیده بود با کلاسهای مملو از جمعیت - 1374
فارغ التحصیل مهندشی پتروشیمی از دانشکده مهندسی دانشگاه شیراز - 1377
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران دولتی با رتبه 2 رقمی = 43 (به دلیل همزمانی با کار ادانه داده نشد حتی در 3 سال اخیر که دعوت شدیم برگردیم بخونیم!! )
شاغل در شرکت نفت - در اتاق کنترل عملیات - 1379
گذراندن مهندسی پلیمر در دانشگاه نفت آبادان - 1380 (از سوی شرکت نفت)
رییس آموزش شرکت پتروشیمی ... !!
یادمه رفته بودم 1 کلاش آموزش کارشناسی آموزشی و 1 دکتر با 10 ها عنوان برجسته علمی اومد و خودش و عنوانهاشو اعلام کرد که من تعجب کردم کس با این همه عنوان بین المللی در ایران هست!
(فوت وفن ابراز القاب جهت کنترل کلاس و اکثر نخاله ها و داشتن کلاسی آروم بسیار مجرب هست) - (این یعنی همون عمری آشنایی با فوت وفن آموزش و کلاس داری)
هنوز 5 دقیقه درس نداده بود که 1 جمله گفت که میخاست بر اون مبنا حرفاشو ادامه بده و من گفتم استاد این حرف غلطه و دلیلشم فلان. بیچاره هنگ کرد.بعداز مکث طولانی و فکر کردن در مورد استدلالم
گفت درسته.حرفتون صحیحه اما بهر حال(همون حرف رو مبنا کرد و درس رو ادامه داد...) - (ببینید تا وقتی پایه ای به علوم فکر نکردیم و فقط با ترجمه کتابهای دیگران دکتر و پروفسور شدیم نمیتونیم جواب یاد گرفتن ترجمه ها رو بدیم چه برسه به جواب به نیازهای خودمون و جامعمون)
قبولی در کارشناسی ارشد مدیریت بدون حتی 1 روز مطالعه درسی - البته 1 کتاب از کایزن خوندم تا بفهمم مدیریت در ایران تا امروز معادل کشکه و داعیه دارانش حتی در سطوح علمی فقط حرفند...و صد البته :
دو صد گفته چون نیم کردار نیست!
.
.
.
از سال نود با بورس آشنا شدم و فهمیدم 5 سال آزگار پولم رو در پذیره نویسی ش.پ.ممسنی آتش زدم و رفتم سهامم رو فروختم و الکی به آینده ای که افراد دولتی میخان برام بسازن دل خوش نکردم
1 روز و فقط همون 1 روز در کلاس تکنیکال بورس با دوستم شرکت کردم و چون همه لال بودند من جاشون استاد رو سوال پیچ کردم و چون عمری با فوت و فن آموزش آشنا بودم فهمیدم کلاس فقط ممر درآمد دست اندر کارانه !
الان کمی به تحلیل تکنیکال آشنا هستم - ناچیزی بنیادی !
و ناظر روانشناسی بازار اما مگر میشه در کشوری که روانها پریشانه به جمع بندی قطعی رسید
راستش میخاستم پولم 2 برابر بشه ماشین دلخواهم رو که خواهد آمد بخرم
اما
پولم تکونی نخورد بجاش ماشینه 3 برابر شد و من ماندم و حوضم
سود من تجربه هایی هست که با سرمایه و فکر و تجربه ام بدست اومد نه حرف این و آن
به کسی توصیه ورود به بورس ندارم شما هم جوانمردانه در باغ سبز به این و آن نشون ندین...
مگر اینکه
1- وقت آزاد داشته باشه
2-سرگرمی نداشته باشه
3-پول یا مفت یا بیکار داشته باشه
4دنبال هیجان باشه
5-مثل 1 قمارباز بدونه سکه 2 رو داره
6-اگر سوخت بگه ...
7-اگر از بورس خوشش اومد دنبال اطلاعات باشه
8-تحلیل(یا پیشگویی) برادر پیغمبر! رو هم که شنید بگه ممکنه درست از آب در نیاد و خودش رو آماده کنه.
9-دندان طمع رو بکشه
10-خیلی آرامش داشته باشه و حاضر باشه مقادیری رو صرف بازی فکر و سرمایه و عوامل سیاسی و اقتصادی بکنه
خوش باشید دوستان