حکایتهای زیبا و با حالی از اتفاقات دوستان و چگونگی بودنشون داخل بورس خوندم
من خودم زیاد اهل صحبت کردن زیاد و نوشتن نیستم با وجودی که دبیر هستم
سال 90 اینا بود که در مسیر تدریسم با شخصی آشنا شدم که گهگاهی صحبتی از بورس و ... میکرد
اوایل جبهه گیری کردم که بابا
سود مال تهرانیهاست .....
ولی کم کم شروع به سرچ کردن کردم و اطلاعات زیادی رو راجع به بازار کسب کردم
از بهبهان رفتم اهواز
یه کد امین سهم گرفتم و ....
91 تا 92 بازار بسیار خوب بود و ما بلاخره بعد از خیلی گند زدن به پرتفوی ، با فلامی و کساوه وارد سود خوبی شدم
خیلی احساس خوبی داشتم که بعد از مدتها ، سود کردم
کم کم پول اخویها رو آوردم داخل بازار
شد ضرر
اصلا طاقت نگهداری سهام نداشتم و منتظر بودم زود به سود برسم
تا صف خرید هم نمیشد نمیخردم
عجب دوران مسخره ای بود واقعا
بعدش خوردیم به رکود بزرگ سال 92
ضرر برادرها رو دادم و دیگه در انتهای 95 اینا پولم صفر شده بود و مخصوصا بخاطر تک سهمی در وتوکا
رفتم داخل افزایش سرمایه اش
سوپر ضرر کردم
حق 100 تومنی رو شرکت 10 برداشت
اونموقع هم فقط تالار بورس بود البته قبلترش داخل رید کال یه گروه بودن که شاکرم نامی مسوولش بود و صحبت میکردن و اینقدر مصاحبه کانال و تلگرام ... نبود
از همون موقع مرتب سعی میکردم تحلیل بنیادی یاد بگیرم
خیلی مطالعه داشتم
کدال میخوندم
ولی یه تنه برا من که حتی یه هم صحبت بورسی نداشتم بودن در بازار برام سخت بود
خیلی ضرر دادم ولی ول کن نبودم ...
95 اواخرش یه وام 50 تومنی گرفتم و دوباره شروع کردم
بخشی از پولمو دادم ایرانخودرو 28 درصد چند تا حواله خریدم
بقیه هم داخل بازار
اون موقع ولساپا خریدم سال 96 اینا
بازار بخاطر رشد دلار ، حرکت کرد ولی سهم من خبری نبودم اونجوری
خلاصه مطلب
از رشد بازار جا موندمبچه دومم که میخواست به دنیا بیاد احساس کردم که دو اتاق برا خونه کمه و یه اتاق بالا حیاط گرفتم برا امورات شخصی و کاری خودم
تا تنها باشم بنظرم حدود 35 تومن پول خرج اتاق شدو شهریور کار تموم شد
از شهریور تا مهر سود حدود 100 درصدی کسب کردم و مست و خرم بودم
که دوباره بازار رفت به اصلاح
سودها 70 درصدش پرید رفت
بساط کامپیوتر و میز ... رو بردم بالا اتاق بالا
و تونستم تمرکز بیشتری بر کارم پیدا کنم
خلاصه از 97 تا اوج بازار پولم حدود 600 تا شد البته یه مقداریش مال بابام بود
باور کنید خودمم نمیدونم چه معاملاتی کردم که اینقدر پولم رفت بالا
بگذریم
این شبکه بورسان و کانالهای تلگرامی و مطالعه کتابهای داگلاس حسابی رو ذهن من تاثیر گذاشته بود و تونستم در این مدت ضرر بسیار کمی بکنم و معاملات بسیار خوبی و همچنین مدیریت بسیار خوبی بر سبدم داشته باشم
یادمه مهر 97 که پولم 500 تا شده بود گفتم سال دیگه این موقع اگه داخل بانک بذارم میشه 600
انگار ضرری نکردم
یه مدتی داخل مهر اینها نقد بودم و خیلی افت بازار رو نکردم
دوباره سهم خریدم مجموع ضررهام از سقف حدود 20 درصد شد
در این دوره اخیر هم تونستم با مجموعه معاملاتی ضررم رو به زیر 10 درصد برسونم
در کل از عملکردم خیلی راضی هستم
تا چند روز پیش که نقد بودم خیلی راحت بودم که چهارشنبه سیمرغ خریدم از امروز دوباره انتظارم از بازار شروع به بالا رفتن کرد
یه جور لسترسی بر من وارد شد که گفتم لعنت به این بورس
وای بحال دوستان نزدیکم که داخل ارزهای دیجیتال نابود شدن
خیلی تلاش کردم که وارد این بازارها نشن ولی چون اولش سود کردن گوششون به حرفها من بدهکار نبود
واقعا بازارها مالی برا افرادی که دید سرمایه گزاری ندارن بسیار پر استرس و فشاره
فقط محل حروم کردن روزگار و جوونیمونه
اصلا به کسی توصیه نمیکنم وارد بازارهای مالی بشه و دلم برا امثال خودم میسوزه که عمرمونو داخل این بازار تلف کردیم
این ممدت که نقد بودم چقدر راحت بودم
دوباره بازار شروع شد
حتما توصیه میکنم کتابهای معامله گر منضبط و تحلیل بنیادی تکنیکال یا ذهنی مارک داگلاس رو دوستان بخونن
تو عمرم اینقدر ننوشنم داخل فروم
انشالله عاقبت بخیر بشیم