صفحه 19 از 64 نخست ... 91617181920212229 ... آخرین
نمایش نتایج: از 181 به 190 از 633

موضوع: دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

  1. #181
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )


    آهنگ سیستانی "چَلمَچَلو" از محمدرضا میری که در خندوانه اجرا شد:

    ویدئو:
    https://www.aparat.com/v/Rx4Wq/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D9%85% DB%8C%D8%B1%DB%8C_%26laquo%3B%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9 %87_%DA%86%D9%84%D9%85%DA%86%D9%84%D9%88%26raquo%3 B_%D8%AF%D8%B1_%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%88%D8%A7%D9%8 6%D9%87

    صدا:
    https://www.aparat.com/v/RyIdJ/%D8%A7%D9%87%D9%86%DA%AF_%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA% D8%A7%D9%86%DB%8C_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B1% D8%B6%D8%A7_%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C_-%DA%86%D9%84_%D9%85%D9%87_%DA%86%D9%84%D9%88


    به نقل از یک کاربر:

    این داستان یه دختر که به یه فرفره تشبیه شده چل مه چلو یعنی فرفره و امشو مگلو یعنی امشب نچرخ امشب نگرد

    ویرایش توسط mhjboursy : 2018/09/15 در ساعت 00:50
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  2. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #182
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  4. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #183
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط prince0fpersia نمایش پست ها
    هر دم از این باغ بری میرسد... تازه تر از تازه تری میرسد
    آقا میترسم آخرش ما با هم همسایه و همکار دربیایم. اولش از برنامه نویسی شروع شد، تا حالا به ECA رسیده، فردا لابد کویر الکترونیک و stackexchange و github و ....

    یادم هست یکبار با یک نفر که کارش گرافیک بود صحبت میکردم. بهش گفتم کار عکاسی هم برای مدل هات انجام میدی؟ گفت ای بابا چرا توی ایران همه توقع دارند یکنفر متخصص همه چیز باشد! حال آنکه در تمام دنیا هرکس تخصص یک چیز مثلا فوتوشاپ دارد! یا حتی داخل همین فوتوشاپ هم باز دسته بندی های تخصصی کاری وجود دارد

    ولی خب ما پیرجوانان، عادت کرده ایم همه کار را خودمان کنیم. از طراحی با آلتیوم بگیر تا اتو کشی مدار! برنامه نویسی از اسمبلی تا سی شارپ! و خدا قسمت کند طراحی با سالیدورکز و پرینت سه بعدی با پرینتر دست ساز خودمان هم انجام میدیم! حال نمیدانم این از همه کاره بودن ماست یا سوسول بازی جدیدی ها (جفتشم یکی شد... چقدر ادبیاتی شدم من)

    اره خلاصه من خیلی وقته توی فروم های فارسی فعالیتی ندارم(فکر کن تیونیگ تالک هم داره خاک میخوره). و توی فروم های خارجی بر خلاف ما، تا یک سوال مشتقه از سوال اصلی میپرسی، صد تا کامنت میگذارند که لطفا یک تاپیک جدید برای هر سوالت بساز!! و مارو بد عادت کرده اند خلاصه.

    درباره اینکه چرا کسی دیگه فعال نیست نظر شما و نظر جناب پتر رو تایید میکنم. اما این رو هم اضافه میکنم که تلگرام باعث از رونق افتادن فروم های اینترنتی است. همانطور که فیس بوک رو از رونق انداخت(البته اینجا اینستا هم دخیل بودش). خلاصه الان ملت توی تلگرامن و دیگه نمیان پای کامپیوتر. (فقط نمیدونم بچه های TT کحان).

    درباره ی بی حوصلگی شما هم. به نظرم شما مدیر و صاحب این سایت باشید؟ که انصافا هم خوب کار میکنید و زحمت میکشید. اما این روزها باید بیزنس پلان تعریف کنید و دیگه کار در راه رضای خدا نه خیلی انگیزه داره و نه خیلی سودی! شما هم چنتا کانال بزنید و 4 مزدور اجیر کنید و همش به همدیگه لینک بزنید و افکار عمومی را مهندسی کنید و پول پارو کنید (البته میدانم اهلش نیستید! ولی خب اینطوری هم شاید خیلی دوام نیاورید! به هرحال یک بیزنس برای بقا باید درآمد زایی (توجیه اقتصادی) داشته باشد و این توجیه صرفا چاپیدن مردم و کلاهبرداری نیست). شاید مثلا یک بخش VIP به انجمن اضافه کنید و چنتا از بچه هایی که میدونید کارشون درسته و سابقه شون مشخصه رو ببرید اونجا و حق ورودی بگیرید برای تحلیل یا معرفی سهام خاص! و خلاصه از اینطور کارها(منم 6 ماه عضویت رایگان به خاطر پیشنهاد خوبم)
    سلام.
    چه جالب! پس خیلی دیدگاه‌های ذهنی‌مان می‌تواند به هم نزدیک باشد.
    این دو تا آیدی‌های من در آن سایت بود:
    https://www.eca.ir/forums/members/mhjeca.html
    https://www.eca.ir/forums/members/%D...%88%D9%86.html
    بیشتر هم روی پیک مایکروکنترلرها کار می‌کردم.... البته آنالوگ هم کار می‌کردم ولی بیشتر فضای کاری‌ام دیجیتال بود...
    از قضا من در فتوشاپ و سالیدورکز اینها خیلی کار کرده‌ام... همه همین‌جورند... حتی من یک زمانی روی طراحی سایت و کدهای اچ‌تی‌ام‌ال و... هم کار می‌کردم... خوب... علتش؟ برای من که یک سری از اینها به خاطر این بود که سر محل کار تمام وقت فعال نبودم و دوست داشتم یک کاری بکنم که هم به درد محل کارم بخورد و هم به درد خودم... خوب... یک روز مثلا مدیر شرکتمان آمد گفت سایت بلدی طراحی کنی؟ من هم که تا آن زمان یک چند تا کار کوچک کرده بودم یا علی گفتم و رفتم تو کار طراحی حرفه‌ای سایت شرکت... آن زمان بیشتر کدها را روی Adobe Dreamweaver و خدا بیامرز مرحوم Microsoft FrontPage می‌نوشتم... که گویا دیگر ادامه داده نشد...
    منظور اینکه...
    * یک دلیلش می‌تواند این باشد که ما ایرانی‌ها (یا دست کم ما برقی‌ها) در زمینه‌های گوناگون یک مقدار موضوعات را دنبال کرده‌ایم... (یعنی کمبود کار در تخصص اصلی و تلاش برای عدم هدر رفتن وقت...)
    * دلیل دیگرش پول است... من یک جایی برای خودم دستگاهی اختراع کرده بودم... می‌خواستم کارهایش را بکنم... می‌رفتم پیش لیزرکار... او هم یک پولی از من می‌گرفت و هم اینکه باید یک سری روی کاغذ نقشه می‌کشیدم و یک سری برای او توضیح می‌دادم و یک سری او می‌رفت نقشه‌های من را روی نرم‌افزار می‌کشید و می‌آورد نشانم می‌داد و تصحیح می‌کردم و می‌رفت و می‌آمد و .... اووووف.... آقایی که شما باشید دیدم کل کارش برای من دو روز است... که با توجه به اینکه پیش‌تر در فری‌هند و کورل‌دراو دستی بر آتش داشته‌ام اکنون بیایم و برای کارهای لیزر متخصص شوم... دو دو تا کردم دیدم این جا دو روز تنها باید بدهم در حالی که آنجا هر بار باید یک دو سه روز به علاوه‌ی هزینه‌ی ریالی طراحی بدهم... خوب دیدم چه کاری است؟ نشستم دو روزه متخصص کرل شدم... خیلی هم عالی بود... به خصوص بعدا که می‌خواستم پنل طراحی کنم برای همان فروشگاه‌های جمهوری این هم به دردم خورد... (پس این دلیل هم شد هزینه‌ها و فایده‌های پیدا کردن تخصص‌های گوناگون)
    * یک دلیل دیگرش هم این است که دانشگاه‌های ما مانند یک سری از کشورهای خارجی تخصصی/کاری نیست. مثلا... یک نفر اینجا اپلای می‌کند برای فلان دانشگاه آمریکا... از همین اکنون شغل آینده‌اش هم در آن کشور دقیقا مشخص است! می‌داند دقیقا قرار است چه بشود و چه تخصص‌هایی را برای آن کار نیاز دارد... اصلا در حقیقت می‌رود در زمینه‌ی همان شغلش آنجا دانشجویی می‌کند! ولی اینجا ما در دانشگاه دقیقا معلوم نیست چه کاره قرار است بشویم... حتی ارگانی هم وجود ندارد که این کارهای موجود را سنجیده باشد و اندازه‌گیری کرده باشد که دانشجوها یک تخمین و برآورد داشته باشند و بدانند چه چیزی را یاد بگیرند بهتر است... هیچ دیگر... مجبوریم هزارتا تخصص برویم یاد بگیریم... هیچ کدام را هم حرفه‌ای دنبال نکنیم! چرا که در آینده معلوم نیست کدام تخصص دقیقا به کارمان خواهد آمد.
    * و بدتر اینکه شغل‌هایمان هم پایدار نیست... معلوم نیست فردا این شغل را که رفته‌ایم برایش تخصص جمع کرده‌ایم را داشته باشیم یا نه! یک وقت می‌بینی تقی به توقی خورد و اصلا نه تنها شغل تو و شغل دوستانت و... بلکه اصلا رشته‌ی شغلی تو بالکل از مملکت رخت بربست... حالا خر بیار و باقالی بار کن... امروز می‌روی کلی اطلاعات در زمینه‌ی مهندسی‌پزشکی جمع کرده‌ای... فردا خیلی راحت با یک نفر بگو مگو می‌کنی و از شغلت می‌روی بیرون و دیگر در آن زمینه هیچ شغل خالی‌ای وجود ندارد... یعنی مطمئن می‌شوی که باید چندین ماه بگردی که آیا شغلی در سطحی پایین‌تر در این زمینه پیدا کنی... پس قیدش را می‌زنی و می‌روی در صنایع مثلا پتروشیمی که اکنون گل کرده و دارد نیرو جذب می‌کند و آن همه مهندسی‌پزشکی‌ای را هم که جمع کرده بودی می‌ریزی دور... اینهاست که باعث می‌شود آدم برود چندین مهارت را دنبال کند و حالت آچار فرانسه (ضعیف) پیدا کند.

    آن stackexchange و github ای هم که فرمودید به جای stackexchange اش بنده StackOverFlow را پیشنهاد می‌کنم که هم مامان آن است و هم اینکه با مفاهیم پایه الکترونیکی هم بیشتر سازگار است! (مهندسین رایانه یکی در میان اصلا نمی‌فهمند OverFlow دقیقا یعنی چه! این یک مفهوم رایانه‌ای است که تنها مهندسین الکترونیک با گوشت و پوست و استخوانشان می‌توانند آن را درک کنند. رایانه‌ای‌ها دقیقا نمی‌توانند درک کنند Stack چیست و کجاست و چگونه کار می‌تواند بکند و زمانی که سرریز می‌شود چه می‌شود.)

    در مورد تکثر یا وحدت جستارها (Topics) هم خدمتتان عرض کنم که... این بستگی به ابعاد انجمن‌ها و نگرش مدیران به آن دارد... ببینید... اگر یک انجمن بین‌المللی داشته باشیم که روزی چند هزار مطلب جدید در آن نوشته‌ می‌شود... خوب بله... در این حالت چه خوب است برای هدایت آسان‌تر خوانندگان مطالب تحت هزار زیرمجموعه قرار گیرد و هر موضوع هم در یک جستار خاص خودش نوشته شود... ولی زمانی که کلا یک انجمن بسیار تخصصی گرد آمده و نویسنده‌ها و نوشته‌هایش آن قدر نیستند و موضوعات هم زیاد پراکنده نیستند (باز هم برای هدایت آسان‌تر خوانندگان) مطالب در چند زیرمجموعه اصلی قرار می‌گیرد و موضوعات نزدیک به‌هم هم در جستارهای واحد قرار بگیرند احتمالا بهتر می‌شود. شما فکر کن ما یک زیر مجموعه که داریم به نام آموزشی یک زیرمجموعه دیگر در دل آن درست کنیم به نام نرم‌افزارهای مرتبط و باز یک زیرمجموعه دیگر به نام متاتریدر و باز یک زیرمجموعه دیگر به نام داده‌در متاتریدر و و و و در نهایت چند جستار آنجا باشد که به طور تخصصی در این موضوع بحث کرده باشند... اوووووه... انصافا چه کسی آنجا می‌رود و آن را می‌خواند؟ همین‌ الان هم که کلا کل جستارهای آموزشی ما در زیرمجموعه آموزشی است، آنجا سالی یک بار هم کسی سر نمی‌زند... گمان کنم تنها نویسنده‌ی سال اخیر در جستارهای آموزشی خودم بودم! در جستار کارگاه... و آن هم تنها چند خواننده داشت...

    از همین‌جا دستاویز مورد بعدی هم باز می‌شود... که چرا پرسش و پاسخ زیاد انجام نمی‌گیرد... گمان کنم کلا مطالب آموزشی مورد استقبال نیست... الان که دارم فکر می‌کنم می‌بینم جستار آموزشی به آن عالی‌ای ما داشتیم آنجا... چند نفر می‌آمدند استفاده کنند؟ رایگان هم بود... هنوز هم هست... ولی کلا چند نفر استفاده کردند... پس تنها مشکل پاسخ دادن به پرسش‌ها نیست... مشکل کل موارد آموزشی هم هست.


    در مورد مدیریت... من یکی از مدیران این سایت هستم ولی مدیر کل نیستم و مالک هم نیستم... جناب علیرضا جمالی بسیار عزیز موسس این سایت هستند... که انصافا سایت خوبی گرد آوردند... که بنده یواش یواش عاشق این سایت بسیار عالی شدم که انصافا یک سری فرهیخته را در خودش گردآوری کرده... و یک مدت در بخش مسابقات سایت همکاری می‌کردم و ناظر سایت شدم و پس از مدتی هم مدیر...
    الان که دارم فکر می‌کنم می‌بینم عجب سایت خوبی داریم... من به شخصه از همه‌ی عزیزان حاضر در انجمن تشکر می‌کنم... حتی آن دوستانی که فقط خواننده هستند و با همین تشکر‌هایشان و اعلام حضورشان موجب گرمی و رونق سایت می‌شوند...
    (الان دارم فکر می‌کنم... می‌بینم دلم برای امام‌قلی‌خان و چرت و پرت‌هایش هم تنگ شده... کجایی قلی‌ عزیز که ببینی شلوار همه سهم‌ها بالاست... البته طبق آخرین اطلاعات واصله گویا... ایشان زرتشان قمصور شده و... شلوارشان به حالت نیمه‌افراشته درآمده و... شیر درآمد را ننوشیده شربت شهادت را دارند می‌زنند به رگ... ای بمیری که زندگی‌ات یک دردسر بود و مرگت یکی دیگر...)

    در مورد منبع درآمد هم... سپاسگزارم از ایده‌هایتان... من هم خودم ایده‌هایی دارم... دوستان هم ایده‌هایی دارند... منتها چیزی که هست نیاز به سرمایه است... سرمایه ریالی را نمی‌گویم... سرمایه زمانی... و زمانی که حرف از سرمایه‌گذاری و درآمدزایی می‌شود جای دودوتا چهارتا است... که آیا این زمانی که می‌گذاریم می‌تواند منجر به این شود که درآمد خوبی داشته باشیم؟ چقدر درآمد؟ اگر این زمان را در جای دیگر بگذاریم چقدر در می‌آوریم؟
    که من به شخصه گمان کنم آدم روی همین بورس زمان بگذارد و فکر کند، از همه چیز بهتر باشد...

    یا علی
    ویرایش توسط mhjboursy : 2018/09/15 در ساعت 03:18
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  6. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #184
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    پی‌نوشت:
    آلتیوم چیست دیگر آقا... سوسول‌بازی است... نرم‌افزار فقط پروتل زیر ۹۹..... که گزینه‌ی اتوروت هم (درست حسابی) نداشته باشد.... بنشینی دستی همه را خط خطی کنی...

    https://vgy.me/nKoznn.jpg


    مشکل... زمانی بود که هنوز کامل مایکروکنترلر نیامده بود... و دو جین آیسی لاجیک معمولی را به همراه هزارتا مقاومت و خازن و کوفت و زهرمار می‌چسباندی تنگشان که یک کار بسیار ساده را انجام دهند...

    https://vgy.me/MZQzT0.jpg

    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  8. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #185
    عضو عادی NewAge آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2018
    محل سکونت
    اعماق رویا
    نوشته ها
    285
    تشکر
    5,402
    تشکر شده 1,398 بار در 283 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    روایت عجیب یک روزنامه از اثر پیش فروش ۱۵۰ هزار میلیاردی سایپا و خرید بنز!

    یک روزنامه در روایتی عجیب مدعی شد طی یک دقیقه ۶ میلیون نفر با۱۵۰ هزار میلیارد تومان آماده خرید محصولات سایپا بودند که می توانستند با همین مبلغ بنز، BMW، لامبورگینی را بطور کامل خریداری کنند !


    به گزارش پایگاه خبری بورس پرس ، روزنامه جمهوری اسلامی درباره پیش فروش ۵۰ هزار خودرو از محصولات سایپا در گزارشی عجیب نوشت: چند روز پیش در یک دقیقه ، شش میلیون نفر پول به حساب شرکت سایپا منتقل کردند. ( منظور روزنامه آمادگی خرید ) هر نفر ۲۵ میلیون تومان یعنی ۱۵۰ هزار میلیارد تومان.
    اگر ارزش فعلی بازار آزاد دلار را اعمال کنیم می شود به عبارتی ۱۳ میلیاردلار و اگر ارزش فعلى دلار در بازار مبادله‌اى را اعمال کنیم مى شود ۱۹ میلیارد دلار و اگر قیمت دلار دولتى حساب کنیم مى شود ۳۵ میلیارد دلار.
    به این ترتیب اگر ملت بخواهند در یک سرمایه‌گذاری بسیار سودآور سهیم باشند با همین مبلغ پول می توانستند یکى از شرکت‌های بنز، BMW، لامبورگینی، شورولت، فورد، GMC، تویوتا، KIA و فیات را بطور کامل خریداری و بصورت سینه خیز به ایران احضار کنند که ضمن اشتغالزائی کل بیکاران جوان متخصص و تحصیل کرده ایران و کسب سود کلان، رونق کامل می شد و دغدغه حداقل دستمزد را هم نمی داشتیم.
    ولی صد افسوس که ملت به اینگونه مسیر‌های رشد توجه نمی کنند و پول‌ها را به جیب سایپا سرازیر می کنند که تابوت خود را پیش خرید کنند..!
    از این موضوع غافل بودند که سایپا با همین پول می تواند ۱۵ بار شرکت را شخم بزند و از نو بسازد. تولید ۹ سال شرکت پیش فروش شد و زمان تحویل هم به نرخ روز محاسبه قیمت انجام می شود..! کلاه از این گشادتر..!
    انتهای پیام
    Without rain nothing grows, learn to embrace the storms of your life

  10. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید NewAge از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #186
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    May 2013
    نوشته ها
    101
    تشکر
    89
    تشکر شده 193 بار در 79 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    سلام.
    چه جالب! پس خیلی دیدگاه‌های ذهنی‌مان می‌تواند به هم نزدیک باشد.
    این دو تا آیدی‌های من در آن سایت بود:
    https://www.eca.ir/forums/members/mhjeca.html
    https://www.eca.ir/forums/members/%D...%88%D9%86.html
    بیشتر هم روی پیک مایکروکنترلرها کار می‌کردم.... البته آنالوگ هم کار می‌کردم ولی بیشتر فضای کاری‌ام دیجیتال بود...
    از قضا من در فتوشاپ و سالیدورکز اینها خیلی کار کرده‌ام... همه همین‌جورند... حتی من یک زمانی روی طراحی سایت و کدهای اچ‌تی‌ام‌ال و... هم کار می‌کردم... خوب... علتش؟ برای من که یک سری از اینها به خاطر این بود که سر محل کار تمام وقت فعال نبودم و دوست داشتم یک کاری بکنم که هم به درد محل کارم بخورد و هم به درد خودم... خوب... یک روز مثلا مدیر شرکتمان آمد گفت سایت بلدی طراحی کنی؟ من هم که تا آن زمان یک چند تا کار کوچک کرده بودم یا علی گفتم و رفتم تو کار طراحی حرفه‌ای سایت شرکت... آن زمان بیشتر کدها را روی Adobe Dreamweaver و خدا بیامرز مرحوم Microsoft FrontPage می‌نوشتم... که گویا دیگر ادامه داده نشد...
    منظور اینکه...
    * یک دلیلش می‌تواند این باشد که ما ایرانی‌ها (یا دست کم ما برقی‌ها) در زمینه‌های گوناگون یک مقدار موضوعات را دنبال کرده‌ایم... (یعنی کمبود کار در تخصص اصلی و تلاش برای عدم هدر رفتن وقت...)
    * دلیل دیگرش پول است... من یک جایی برای خودم دستگاهی اختراع کرده بودم... می‌خواستم کارهایش را بکنم... می‌رفتم پیش لیزرکار... او هم یک پولی از من می‌گرفت و هم اینکه باید یک سری روی کاغذ نقشه می‌کشیدم و یک سری برای او توضیح می‌دادم و یک سری او می‌رفت نقشه‌های من را روی نرم‌افزار می‌کشید و می‌آورد نشانم می‌داد و تصحیح می‌کردم و می‌رفت و می‌آمد و .... اووووف.... آقایی که شما باشید دیدم کل کارش برای من دو روز است... که با توجه به اینکه پیش‌تر در فری‌هند و کورل‌دراو دستی بر آتش داشته‌ام اکنون بیایم و برای کارهای لیزر متخصص شوم... دو دو تا کردم دیدم این جا دو روز تنها باید بدهم در حالی که آنجا هر بار باید یک دو سه روز به علاوه‌ی هزینه‌ی ریالی طراحی بدهم... خوب دیدم چه کاری است؟ نشستم دو روزه متخصص کرل شدم... خیلی هم عالی بود... به خصوص بعدا که می‌خواستم پنل طراحی کنم برای همان فروشگاه‌های جمهوری این هم به دردم خورد... (پس این دلیل هم شد هزینه‌ها و فایده‌های پیدا کردن تخصص‌های گوناگون)
    * یک دلیل دیگرش هم این است که دانشگاه‌های ما مانند یک سری از کشورهای خارجی تخصصی/کاری نیست. مثلا... یک نفر اینجا اپلای می‌کند برای فلان دانشگاه آمریکا... از همین اکنون شغل آینده‌اش هم در آن کشور دقیقا مشخص است! می‌داند دقیقا قرار است چه بشود و چه تخصص‌هایی را برای آن کار نیاز دارد... اصلا در حقیقت می‌رود در زمینه‌ی همان شغلش آنجا دانشجویی می‌کند! ولی اینجا ما در دانشگاه دقیقا معلوم نیست چه کاره قرار است بشویم... حتی ارگانی هم وجود ندارد که این کارهای موجود را سنجیده باشد و اندازه‌گیری کرده باشد که دانشجوها یک تخمین و برآورد داشته باشند و بدانند چه چیزی را یاد بگیرند بهتر است... هیچ دیگر... مجبوریم هزارتا تخصص برویم یاد بگیریم... هیچ کدام را هم حرفه‌ای دنبال نکنیم! چرا که در آینده معلوم نیست کدام تخصص دقیقا به کارمان خواهد آمد.
    * و بدتر اینکه شغل‌هایمان هم پایدار نیست... معلوم نیست فردا این شغل را که رفته‌ایم برایش تخصص جمع کرده‌ایم را داشته باشیم یا نه! یک وقت می‌بینی تقی به توقی خورد و اصلا نه تنها شغل تو و شغل دوستانت و... بلکه اصلا رشته‌ی شغلی تو بالکل از مملکت رخت بربست... حالا خر بیار و باقالی بار کن... امروز می‌روی کلی اطلاعات در زمینه‌ی مهندسی‌پزشکی جمع کرده‌ای... فردا خیلی راحت با یک نفر بگو مگو می‌کنی و از شغلت می‌روی بیرون و دیگر در آن زمینه هیچ شغل خالی‌ای وجود ندارد... یعنی مطمئن می‌شوی که باید چندین ماه بگردی که آیا شغلی در سطحی پایین‌تر در این زمینه پیدا کنی... پس قیدش را می‌زنی و می‌روی در صنایع مثلا پتروشیمی که اکنون گل کرده و دارد نیرو جذب می‌کند و آن همه مهندسی‌پزشکی‌ای را هم که جمع کرده بودی می‌ریزی دور... اینهاست که باعث می‌شود آدم برود چندین مهارت را دنبال کند و حالت آچار فرانسه (ضعیف) پیدا کند.

    آن stackexchange و github ای هم که فرمودید به جای stackexchange اش بنده StackOverFlow را پیشنهاد می‌کنم که هم مامان آن است و هم اینکه با مفاهیم پایه الکترونیکی هم بیشتر سازگار است! (مهندسین رایانه یکی در میان اصلا نمی‌فهمند OverFlow دقیقا یعنی چه! این یک مفهوم رایانه‌ای است که تنها مهندسین الکترونیک با گوشت و پوست و استخوانشان می‌توانند آن را درک کنند. رایانه‌ای‌ها دقیقا نمی‌توانند درک کنند Stack چیست و کجاست و چگونه کار می‌تواند بکند و زمانی که سرریز می‌شود چه می‌شود.)

    در مورد تکثر یا وحدت جستارها (Topics) هم خدمتتان عرض کنم که... این بستگی به ابعاد انجمن‌ها و نگرش مدیران به آن دارد... ببینید... اگر یک انجمن بین‌المللی داشته باشیم که روزی چند هزار مطلب جدید در آن نوشته‌ می‌شود... خوب بله... در این حالت چه خوب است برای هدایت آسان‌تر خوانندگان مطالب تحت هزار زیرمجموعه قرار گیرد و هر موضوع هم در یک جستار خاص خودش نوشته شود... ولی زمانی که کلا یک انجمن بسیار تخصصی گرد آمده و نویسنده‌ها و نوشته‌هایش آن قدر نیستند و موضوعات هم زیاد پراکنده نیستند (باز هم برای هدایت آسان‌تر خوانندگان) مطالب در چند زیرمجموعه اصلی قرار می‌گیرد و موضوعات نزدیک به‌هم هم در جستارهای واحد قرار بگیرند احتمالا بهتر می‌شود. شما فکر کن ما یک زیر مجموعه که داریم به نام آموزشی یک زیرمجموعه دیگر در دل آن درست کنیم به نام نرم‌افزارهای مرتبط و باز یک زیرمجموعه دیگر به نام متاتریدر و باز یک زیرمجموعه دیگر به نام داده‌در متاتریدر و و و و در نهایت چند جستار آنجا باشد که به طور تخصصی در این موضوع بحث کرده باشند... اوووووه... انصافا چه کسی آنجا می‌رود و آن را می‌خواند؟ همین‌ الان هم که کلا کل جستارهای آموزشی ما در زیرمجموعه آموزشی است، آنجا سالی یک بار هم کسی سر نمی‌زند... گمان کنم تنها نویسنده‌ی سال اخیر در جستارهای آموزشی خودم بودم! در جستار کارگاه... و آن هم تنها چند خواننده داشت...

    از همین‌جا دستاویز مورد بعدی هم باز می‌شود... که چرا پرسش و پاسخ زیاد انجام نمی‌گیرد... گمان کنم کلا مطالب آموزشی مورد استقبال نیست... الان که دارم فکر می‌کنم می‌بینم جستار آموزشی به آن عالی‌ای ما داشتیم آنجا... چند نفر می‌آمدند استفاده کنند؟ رایگان هم بود... هنوز هم هست... ولی کلا چند نفر استفاده کردند... پس تنها مشکل پاسخ دادن به پرسش‌ها نیست... مشکل کل موارد آموزشی هم هست.


    در مورد مدیریت... من یکی از مدیران این سایت هستم ولی مدیر کل نیستم و مالک هم نیستم... جناب علیرضا جمالی بسیار عزیز موسس این سایت هستند... که انصافا سایت خوبی گرد آوردند... که بنده یواش یواش عاشق این سایت بسیار عالی شدم که انصافا یک سری فرهیخته را در خودش گردآوری کرده... و یک مدت در بخش مسابقات سایت همکاری می‌کردم و ناظر سایت شدم و پس از مدتی هم مدیر...
    الان که دارم فکر می‌کنم می‌بینم عجب سایت خوبی داریم... من به شخصه از همه‌ی عزیزان حاضر در انجمن تشکر می‌کنم... حتی آن دوستانی که فقط خواننده هستند و با همین تشکر‌هایشان و اعلام حضورشان موجب گرمی و رونق سایت می‌شوند...
    (الان دارم فکر می‌کنم... می‌بینم دلم برای امام‌قلی‌خان و چرت و پرت‌هایش هم تنگ شده... کجایی قلی‌ عزیز که ببینی شلوار همه سهم‌ها بالاست... البته طبق آخرین اطلاعات واصله گویا... ایشان زرتشان قمصور شده و... شلوارشان به حالت نیمه‌افراشته درآمده و... شیر درآمد را ننوشیده شربت شهادت را دارند می‌زنند به رگ... ای بمیری که زندگی‌ات یک دردسر بود و مرگت یکی دیگر...)

    در مورد منبع درآمد هم... سپاسگزارم از ایده‌هایتان... من هم خودم ایده‌هایی دارم... دوستان هم ایده‌هایی دارند... منتها چیزی که هست نیاز به سرمایه است... سرمایه ریالی را نمی‌گویم... سرمایه زمانی... و زمانی که حرف از سرمایه‌گذاری و درآمدزایی می‌شود جای دودوتا چهارتا است... که آیا این زمانی که می‌گذاریم می‌تواند منجر به این شود که درآمد خوبی داشته باشیم؟ چقدر درآمد؟ اگر این زمان را در جای دیگر بگذاریم چقدر در می‌آوریم؟
    که من به شخصه گمان کنم آدم روی همین بورس زمان بگذارد و فکر کند، از همه چیز بهتر باشد...

    یا علی

    سلام
    الان شانسی دیدم مطلب شمارو که انتقال یافته به اینجا. راستش سرم درد میکنه و مختصر مینویسم.

    درباره بحث کلیتون درباره ی بازار کار و آموزش. اول من یک نکته رو اضافه کنم و اونم اینکه ما نه تنها نمیدونیم اگر رفتیم فلان رشته، آینده قراره چه کاره بشیم، بلکه ما حتی نمیدونیم چه رشته ای قرار هست توی دانشگاه پذیرفته بشیم درواقع وضعیت باقی داوطلب ها و خلاصه شانس و ارزوهای بر باد رفته و تحلیل های غلط والدین و ... خیلی دخیل هست. من فقط در این حد به شما بگم که یک فامیل ما رفت شیمی شریف. بهش گفتم چرا شیمی شریف رفتی و مثلا برق یا کامپیوتر امیرکبیر نرفتی؟ گفت آخه شریف بود!
    درصورتیکه در بلاد کفر، طرف توی دوره لیسانس 2-3 تا رشته و حتی دانشگاه عوض میکنه. و این یک چیز مرسومی هست. بعدش اونها مثل ما ماموریت الهی ندارن که تا دکترا یک ضرب ادامه بدن. و معمولا بعد از هر مقطع چند سال کار میکنند و تجربه بدست میارن و اگر دلشون خواست و نیاز بود مقطع بعدی رو ادامه میدن. ضمنا دکترا هیچ تاجی روی سر کسی نمیگذاره و بدتر over qualified میکنه ادم رو برای اکثر مشاغل بازار. در واقع اکثرا کسایی که دنبال کار اکادمیک هستن و یا خیلی خوره ی research هستن و میخوان دانشمند بشن میرن دنبال دکترا (برعکس اینجا که دنبال پست و مقام و پز و این چیزا هستیم. من یه دوستی داشتم رفت دکترای دانشگاه ازاد شرکت کرد، با درصدهای منفی توی برق پذیرفته شد برای مصاحبه. بعد رفت و برگشت، و میگفت بابا این چه وضعیه! این چه سوالاییه! حتی 1 دونه شم نتونستم جواب بدم. چند وقت بعد دیدمش و میگفت 100 میلیون دارم جور میکنم هزینه ی دکترام میشه. گفتم کجا؟ گفت همونجا که برای مصاحبه رفتم و هیچی بلد نبودم )

    درباره بازار کار هم. و کلا درباره ی اداره ی کشور. ما هرچه میکشیم از بی ثباتی هست. وقتی ثبات نباشه برنامه نیست. برنامه نباشه نظم نیست. نظم نباشه قانون نیست. قانون نباشه هیچی نیست! شما وقتی بازار بورس ایرانو میبینی دقیقا داری به مملکت ایران نگاه میکنی انگار. همه نوسانگیرن. حتی من هفته ی پیش اومدم گفتم اقا من نوسان نمیگیرم دیگه. نه که نخوام، وقت نمیکنم. اما دیدم نمیشه. هیچ اعتماد و اطمینانی تو این مملکت نیست و من جرات نمیکنم بیشتر از 1 هفته پولمو توی شرکتی نگه دارم انگار! و این روزمرگی بدترین چیز هست و باعث میشه همچنان در جا بزنیم و بلکه عقبگرد کنیم.

    درباره ی طراحی سایت و فوتوشاپ و برنامه نویسی موبایل و ویندوز و امبدد سیتم و هوش مصنوعی و دیتا بیس و ..... ماشالا منم همش رو تجربه کردم. اخرین افتخارم هم فیلتر نویسی متا استک بود البته خودش کلی فرمول اماده داره و باید با خلاقیتت ترکیبات جدیدی خلق کنی.


    درباره ی اینکه کامپیوتری ها میدونن استک چیه و سر ریز بشه یعنی چی، نمیدونم. ولی اونا هم مدار منطقی میخونن. من خودم لیسانسم سخت افزار بود و برای همین دو زیست الکترونیک/کامپیوتر بودم. و خودم رفتم توی ارشد 2 تاشو جدا جدا خوندم (الکترونیک و هوش مصنوعی). ولی در کل نرم افزاری ها هم دنیای خودشون رو دارن. من با اینکه خیلی تو حوزه نرم افزار وارد شدم و کار کردم، اما هنوزم حس میکنم هیچی از نرم افزار نمیدونم! لعنتی یه اقیانوسی هست که نه سر داره نه ته!(یک زمان میخواستم یه درایور به کرنل لینوکس اضافه کنم واسه یه LCD که روی رباتم میخواستم نصب کنم. 6 ماه پیگیر این قضیه بودم و اخرشم نصفه و نیمه کار کرد). برای همین با الکترونیک خیلی راحتترم. یه چیز مشخص و کلاسیکی هست انگار که راحتتر سر درمیاری ازش. هرچند اگر الکترونیک هم وارد بحثهای فرکانس بالا و الکترومغناطیس و مدارات انالوگ و ... بشیم کار سخت میشه یک مقدار

    درباره تکثر تاپیک ها هم نظری ندارم چون سابقه ای اینجا ندارم و بررسی هم نکردم.

    درباره ی استک هم درسته. stackoverflow مادرشونه. تازه یک وبلاگی هست که مادربزرگشونه. ولی stackexchange یه فرزند جدیدشونه که خودش چندین نوه داره. حتی الکترونیک هم هست تو زیر شاخه هاش. کلا همشون از یه قماشن و یه ظایفه حساب میشن. من اکسچینج رو گفتم که همشون رو گفته باشم.

    در آخر اینم اضافه کنم به شباهتای فوق که من و شما بقول دوستم میرزا بنویس هستیم جفتمون. دستمون به کم نوشتن نمیره اصلا. این کم من بود الان

  12. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید prince0fpersia از ایشان تشکر کرده است:


  13. #187
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    May 2013
    نوشته ها
    101
    تشکر
    89
    تشکر شده 193 بار در 79 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    پی‌نوشت:
    آلتیوم چیست دیگر آقا... سوسول‌بازی است... نرم‌افزار فقط پروتل زیر ۹۹..... که گزینه‌ی اتوروت هم (درست حسابی) نداشته باشد.... بنشینی دستی همه را خط خطی کنی...

    https://vgy.me/nKoznn.jpg


    مشکل... زمانی بود که هنوز کامل مایکروکنترلر نیامده بود... و دو جین آیسی لاجیک معمولی را به همراه هزارتا مقاومت و خازن و کوفت و زهرمار می‌چسباندی تنگشان که یک کار بسیار ساده را انجام دهند...

    https://vgy.me/MZQzT0.jpg


    خداروشکر من واسه عصر بعد از پارینه سنگی بودم و میکروکنترلرها اومده بودن. و منم که جاه طلب، از همون اول با ARM شروع کردم. طوریکه یادم هست از اساتید!! میپرسیدم درباره ی برنامه نویسی آزم، میگفتن چی هست؟ نشنیدیم اصلا

  14. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید prince0fpersia از ایشان تشکر کرده است:


  15. #188
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  16. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #189
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    May 2013
    نوشته ها
    101
    تشکر
    89
    تشکر شده 193 بار در 79 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    یادمه سال 92 که یک عده ای میومدن و ذوق زده از سود های 50 و 100 درصدی شون توی فروم ها میگفتن و ادعای تحلیلگریشون آسمون رو پاره کرده بود، یکی برگشت گفت تو اون سال اگر دمپایی هم میخریدی 3 برابر میشد! نیاز به اینهمه وقت و تحلیل و ریسک و زحمتم نداشت! کسی اگر مرده تحلیل سالهای قبلشو بذاره. اونم نه گلچینش رو، بلکه همشو! بعد میانگین بگیره ببینه چقدر سود کرده؟ وگرنه باید سود سال 92 رو با سود 200% دمپایی قیاس کنه، ببینه اگر بیشتر شد، سینه سپر کنه بگه من تحلیل گرم و فلانم و بهمانم!

    توهم سال 92، منتقل شده به سال 97 دوباره

  18. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید prince0fpersia از ایشان تشکر کرده است:


  19. #190
    ستاره دار (1) orumbourse آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    نوشته ها
    9,912
    تشکر
    10,988
    تشکر شده 112,518 بار در 9,926 ارسال

    پاسخ : دلخوشی ها ودلتنگی ها(ازهردری، سخنی )

    اینکه یه نفر چپ و راست بمن تیکه میندازه فقط بخاطر شما مدیران سایت هست.
    اقای کاپیتان نئمو لطفا دیگه از من نخواه دوباره بیام اینجا بنویسم.
    اینم آخرین پست من در این سایت بود.
    حیف وقتی که من در این سایت گذشتم.واقعا حیف.
    ویرایش توسط orumbourse : 2018/09/19 در ساعت 22:26
    "مطالب و پست های ارسالی اینجانب به هیچ وجه توصیه به خرید یا فروش برای کسی نیست، صرفا نظرات شخصی اینجانب درمورد سهام بازاربورس می باشد والبته ممکنه تمامی اون مطالب اشتباه هم باشد"

  20. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید orumbourse از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 19 از 64 نخست ... 91617181920212229 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دانلود رایگان نمونه گزارش های رتبه بندی ، بهینه کاوی، مدیریت ریسک
    توسط labalab در انجمن آموزش روش های تحلیلی , منابع و ...
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2013/06/03, 10:12

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •