بیا ساقی آن می به گردش در آر
که دلگیرم از گردش روزگار
از آن می که چون ریزیش در سبو
برآرد سبو از دل آواز هو
از آن می که چون شیشه بر لب زند
لب شیشه تبخاله از تب زند
....
بیا ساقی آن می به گردش در آر
که دلگیرم از گردش روزگار
از آن می که چون ریزیش در سبو
برآرد سبو از دل آواز هو
از آن می که چون شیشه بر لب زند
لب شیشه تبخاله از تب زند
....
رفته بودم بوستان (پارک) یک مقدار با این وسیلههای ورزشی بازی کنم... یک بنده خدایی هم آمد پیشم... سریع گفت... اووووف... وضع اقتصادی چقدر بد شده! باید خرج زن و بچهام را بدهم و ...
یک مقدار بهش دلداری دادم و گفتم وضع خیلی هم بد نیست و اگر هم بد باشد تو فکرت را خوب کن که در هر صورت برایت فرقی نمیکند... چه با اندیشهی خوش چه با اندیشهی گرفته و اعصابی خراب...
خلاصه از دید روانشناسی مقداری بهش انرژی مثبت القاء کردم...
و البته خودم هم از این اندیشهای که به او گفتم متاثر شدم و استفاده کردم!
ولی میدانید چیست؟ من از آنهایی هستم که خودم درونم بدتر از آن بنده خداست! وقتی اختلاسگرها را میبینم... وقتی مسئولین فاسد را میبینم... وقتی مدیر عامل وقوام را میبینم که به خاطر دو زار چاپلوسی یا منفعت شخصی برایش مهم نیست حق چه کسی پایمال شود... وقتی سازمان بورس را میبینم که به خاطر اشتغالزایی در برخی شرکتهای خصوصی! نمودارهایش را حذف میکند (که همهمان میدانیم معنیاش چیست) و از آن سو به خاطر مسائل شخصیاش با هایوب درگیر میشود و از سوی دیگر هم به خاطر بیعرضگیاش در بسیاری از نمادها مانند نمادهای بانکی و پالایشگاهی و کچینی و آکنتور سهامداران خرد و از همه جا بی خبر و بی تقصیر خسارت میبینند... وقتی اینها را میبینم اعصابم خرد میشود... و در دلم حالت خشمی به وجود میآید... (که البته چون نمیدانم چه کنمش و نمیتوانم... ولش میکنم و میسپارمش به خدا.)
امروز که به آن بنده خدا یک مقدار از این حرفها زدم... حرفهایم به خودم هم رسید.
گفتم آخر چه کاری است...
دنیا چه تو عز-و-جز کنی چه نکنی روال خودش را دارد... این اتفاقات میافتد... چه بخواهی چه نخواهی... پس چه بهتر اعصاب خودت را خرد نکنی... (امر به معروف و نهی از منکر و به پا خواستن و بر علیه دزدی و کثافت و رانت و پارتی بازی قیام کردن جای خودش را دارد... ولی آدم اعصابش را هم بیهوده خراب نکند...)
اینها که بالاخره سرت کلاه میگذارند... چه در دلت خشمگین باشی چه نباشی... تو هم اعتراضت را میکنی... چه با اعصاب خرد چه با اعصاب آسوده... وضع اقتصادی مملکت هم همین است که هست... چه تو به آن فکر کنی چه اندیشهات را آزاد کنی...
پس چه بهتر که زیاد خودت را اذیت نکنی.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
یک مدیری داشتیم ما...
زمانی که وضع خراب بود... بحث دلار و سکه و این حرفها بود... همه مینالیدند.... (البته همه همیشه مینالند! دقت کردید؟ ولی آن زمان بیشتر مینالیدند. مثل این روزها شده بود.) همه میگفتند کاسبیها خوابید و وضع خراب شد و دیگر نمیتوانیم کار کنیم و باید از این مملکت برویم و باید اعلام ورشکستگی کنیم و باید تعدیل نیرو دهیم و از این حرفها...
همه آیهی یاس میخواندند...
ولی دمش گرم... (آدم بدی بود ولی اینجا دمش گرم) میدانید آن مدیر ما (با خودش) چه میگفت؟ میگفت آخجان! وضع خراب شده... در این وضع خراب رقبای دست و پا گیر و ضعیف ما قرار است حذف شوند و ما قرار است خودمان را در این بازارها بسازیم و سهم بازار اینها را از آن خود کنیم! میگفت اکنون زمان استفاده است!
واقعا... بسیاری از پندهای برنامههای موفقیت در همان نگاه آن مدیر ما خلاصه میشود! یعنی خوش بینی و واقع بینی و جلوگیری از قورباغهآبپز شدن و فن چهکسیپنیرمراجابهجاکر و همواره دنبال راهکار بودن و و و را قشنگ میتوانید از این نگاه استخراج کنید.
کاش بتوانیم همیشه اینگونه بیاندیشیم.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
سفته بازی خوب است یا بد؟
_____________________
کاری به معنای واقعی واژه (به خصوص واژهی انگلیسیاش که Speculation) میباشد ندارم. (سفتهبازی به معنای خرید و فروش کوتاه مدت که بدیای ندارد... یک نفر بلند مدت کار میکند یک نفر کوتاه مدت...)
به مفهوم مصطلح آن اشاره دارم. یعنی تهییج + استفاده از زور (پول/سهام) برای تغییر قیمت.
آیا این کار بد است؟
اگر «دروغگویی» در آن وجود نداشته باشد چه؟ باز هم بد است؟
توضیح اینکه دو حالت برای دروغ گویی در سفته بازی وجود دارد یکی اینکه بوقچیها میآیند در تلگرام و سایتهای بورسی و زمانی که دارند خودشان خالی میکنند میگویند بخرید که ارزشمند است... این یک حالت. حالت دیگر هم این است که در عمل چیزی که قیمتش بسیار پایینتر از اینی است که باید باشد را با تهییج دروغین و ایجاد صفهای خرید کاذب به مردم میاندازند.
اگر این دو حالت نباشد باز هم بد است؟ یعنی تهییج باشد ولی نه در قیمتهای بالاتر از ارزش واقعی سهام و صف خرید ایجاد شود ولی نه در قیمتهای بالا که خود طرف میخواهد بفروشد. و نیز در زمان فروش که قیمتها بالاست در محافل مختلف دروغی بیان نشود آیا سفتهبازی بد است؟ در مجموع اینگونه بگویم که اگر به جای اینکه سفتهباز روی قیمتهای بالا بخواهد خالی کند در قیمتهای میانی یا پایین خالی کند آیا این بد است یا نه؟ فرض بفرمایید قیمت واقعی یک کالایی ۱۰۰ درصد است. سفتهباز میآید این را در ۵۰ درصد میخرد و میبرد بالا روی ۱۵۰ درصد خالی میکند... حالا اگر این را روی همین ۵۰ درصد بخرد ولی از ۶۰ درصد تا ۹۰ درصد آهسته آهسته خالی کند چه؟ این بد است؟
نمیدانم... پیاش را نگرفتهام... ولی اگر اشتباه نکنم در قانون خودمان و دیگر کشورها با سفتهبازی برخوردهایی وجود دارد. ولی اگر اینچنین باشد... به چه جرمی؟ به جرم اینکه طرف زیاد خرید انجام داده؟ یا در صف نشسته؟ این جرم است؟ سپس اینکه... ملاک تشخیص این جرم چیست؟ بالاخره باید قانونی وجود داشته باشد دیگر... نمیتوان همه چیز را به ناظر سپرد و گفت به دلخواه ناظر هرجا احساس کرد سفتهبازیای صورت گرفته بزند پدر صاحببچه را در بیاورد...نه این نمیشود... باید یک ملاک و مقیاس و قانون و مکتوبی در این زمینه باشد... آن چیست و چگونه میتواند باشد؟ مثلا خرید بیش از ۵ درصد سهام یک شرکت؟ سود کردن یک نفر بیش از فلان قدر در سال؟ چه؟
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
آدم در بین نمادها و اسم شرکتها چه چیزهایی پیدا میکند!
در تی اس ای کلاینت اینها را پیدا کردم... گویا میخواستهاند بیایند بازار...
ولیچر خودرو!
جنگل شفارود! (بر وزن جنگل شروود. حتما یک دانه رابینهود هم به عنوان سود مجمع تقسیم میکنند. شاید هم زمان افزایش سرمایه بلوط بدهند بهت!)
توربو!
ترازوی هوشمند!
پردازش اطلاعات
باربند نرم خودرو!
جورا -> جوراب مقاومتی آبی!
ایجاد محیط! (داداش ما در مضیقهایم واقعا محیط کم داریم... میشود یک کم محیط برایمان ایجاد کنی...)
سوسیس ماهی
سوپر ظرفشویی!
شمارهگذاری کالا
غیرصنعتی!
فیلتر شیکونین -> فیلتر جذاب مواد سرطانزای دخانیات (توضیح: شیکونین به لری یعنی «شما قصد دارید چه کاری را انجام دهید؟»)
کورزی (حتما به معنای کسی که کورکورانه به زندگی سخت خودش ادامه میدهد... )
لیوان دردار! -> لیوان استوانهای با در فشاری
مخروط! -> مخروط تقویت کننده عضلات! (احیانا نباید میگفتند مخلوط؟ یا معجون؟ یا ترکیبی؟ بعد این چیزها جایش در بورس است آیا؟ نباید در داروخانهها میفروختند؟)
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
آیا میدانید؟
در اکسل اگر یک خانه دارای اعدادی باشد که به صورت متن ذخیره شده معمولا اگر رویش دوبارکلیک کنید و بعد اینتر را بزنید نوشته تبدیل به عدد میشود و میتوان کارهای ریاضی رویش انجام داد.
حال اگر حجم این دادهها زیاد باشد چه؟ (معمولا این مشکل زمانی به وجود میآید که فهرست کارهایمان، مثلا خرید و فروشهایمان) را از کارگزاری میگیریم و پروندهی اکسل آنها به صورت نوشته ذخیره شده و ما عدد میخواهیم)
در این حالت نخست ستونی از دادهها را انتخاب میکنیم و سپس از منوی Data گزینهی Text To Columns را میزنیم و سپس دکمهی Finish را فشار میدهیم.
تمام.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
آیا میدانید؟
__________
جستجوگر اختصاصی برای سایت بورسی
____________________________
اگر شما هم مانند من زیاد از سایت بورسی استفاده میکنید و اگر دوست دارید به شیوهای بسیار تند و اختصاصی هر بار جستارهای مختلف سایت را جستجو کنید...
برای ساخت جستجوگر اختصاصی برای سایت بورسی (و یا هر سایت دیگری) تنها چند گام کوچک لازم است:
https://vgy.me/TXPWDG.png
از این پس هر بار خواستید جستجو کنید کافی است در نوار جستجوی مرورگرتان نماد مورد نگرتان را بنویسید! همین.
https://vgy.me/UR0AP2.png
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
سلام محمد حسین گرانقدر
خیلی عالی بود
متشکر از دانش مفیدی که به اشتراک میگزاری
چه میشه کرد که بیاد صفحه آخر جستار؟
۰- سلام و عرض ادب. خوشحالم مفید واقع شد. دقیقا نمیدانم از کجا منظورتان است که میخواهید از آنجا به صفحهی آخر منتقل شوید. ولی...
۱- این کار خارج از سایت (گوگل، محیط معمول مرورگر) عملا ممکن نیست. (چون هر بار که ما دستور رفتن به آخرین صفحه را میدهیم سرور بورسی میگردد ببیند آخرین صفحه چند است. یعنی یک چیزی است که هر بار محاسبه میشود... یعنی نه تنها گوگل و فایرفاکس نمیدانند آخرین صفحه چند است بلکه حتی خود سرور هم نمیداند آخرین صفحه چند است! و باید هر بار که تغییری ایجاد میشود یا درخواستی میآید بنشیند این را محاسبه کند!)
(اجازه بدهید در چند نوشته پاسخ دهم وگرنه درهم برهم میشود...)
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
۲- علاوه بر این در خود سایت (انجمن vBulletin) دو راهکار ساده برای رفتن به آخرین صفحه یا رفتن به آخرین ارسال دیده نشده وجود دارد:
کافی است به یک جستار خاص برویم و آنجا یکی از این دو دکمه را بزنیم.
https://vgy.me/GM75k1.png
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)