صفحه 58 از 64 نخست ... 84855565758596061 ... آخرین
نمایش نتایج: از 571 به 580 از 633

موضوع: دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

  1. #571
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,554
    تشکر
    26,540
    تشکر شده 30,135 بار در 5,478 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط کریس گاردنر نمایش پست ها

    خداوند به شوهر آینده شما صبر عنایت فرماید

    اگه می دونستید کارهای خونه چقدر سخت و طاقت فرساست
    و میتونه جقدر آدم و له و نابود کنه و (البته اصلا هم به چشم نمیاد) اینو نمی گفتید
    خدا کنه همه مردها همسرهاشون رو از همه جهت درک کنند.
    و متوجه این همه زحمت هایی که میکشن باشن.
    و به سلامت جسم و روح همسرشون اهمیت بدن.

    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  2. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #572
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    131
    تشکر
    1,600
    تشکر شده 511 بار در 127 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط کریس گاردنر نمایش پست ها
    درود...
    این مشکلی که شما سخن بمیان آوردید را خواهر بنده هم داشته....البته هنوز هم داره اما نه حادی قبل....
    خدا رو شکر که همسرتان انسان خوبی هست....وقتی اعضای خانواده اش یا فامیل هایش میآیند...چه کار کنه؟!...نمیشود به خانواده اش بگوید نیایید...بلکه آنهایی که میایند...می بایست خودشان درک کنند...که متاسفانه درک نمی کنند شرایط را...نمیدانم مشکل شما چیست ولی از مشکلات خواهر خودم میگویم شاید به دردتان خورد...
    دامادمان بخاطر کارش مجبور شد...به تهران کوچ کند...خانه شهرستان را اجاره دادند...یک خانه 60 متری در تهران اجاره کردند....دامادمان هم آدم سر به زیر و خانواده دوستی بود....اما خانواده اش سوء استفاده میکردند...برادرش بیکار بود..میرفت یک ماه چتر می انداختاون میرفت مادرش میگفت دلم گرفته....میرفت دوماه میماندپدرش میگفت سرما خورده ام...اینجا دکتر خوبی نداره میرم تهران دکتر...چند هفته هم آن میماند...مادر چپ و راست به خرج می انداخت....برادر جیبش خالی...از دامادمان پول تو جیبی میگرفت....پدرش سالم بود الکی میرفت چک آپ میکرد....
    این بدبخت چقدر حقوق میگرفت آخه!...دیگر خواهرم به مرز جنون رسیده بود...آنقدر معذب بود که چیزی نمی گفت....همش خودخوری میکرد...دیگر کارش به داروی اعصاب کشیده شده بود...داماد هم چی بگه....خانواده اش هست دیگر....
    شال و کلاه کردم...رفتم خانه پدر دامادمان...یک چایی خوردم و نطقم را شروع کردم....گفتم بنده خداها...اجاره خانه پسرتان را میخورید....مگر این چقدر حقوق میگیرد که به خرج میندازیدش....
    گفتند دلمان برای پسرمان تنگ میشه میریم بهش سر میزنیم....گفتم ما هم برای دخترمان دلمان تنگ میشه...ولی هر چیزی حد و حدودی دارد....شمایی که 6 ماهه 7 ماهش آنجا هستید....خواهرم دوست داره دراز بکشه...توی خونه خودش راحت باشه....شاید باده معده داشته باشه....دوست داره تا لنگ ضهر بخوابه....میخواد با شوهرش بخوابه....چرا اینقد رمزاحم میشوید...بنده کاری داشته باشم...میروم با یک ساک پر از سوغاتی....به خودم اجازه نمیدهم یکشب هم بمانم....یکبار هم نشده یک شیرینی هم با خودتان ببرید....اگر این کار را ادامه بدهید....میروم دست خواهرم را میگیرم میارم خانه مان....اتمام حجت....
    الان هم اوضاعشان خیلی خوب شده...خانواده اش میروند...ولی مثل دفعات قبل چتر نمیشوند....سو استفاده نمی کنند....زندگیشان هم روبراه شده.....
    شهرستان با تهران فرق می کند....در شهرستان خانه زیر 100 متر آدم احساس خفگان میکند...در تهران یک خانه 50 متری حکم کاخ را دارد.....
    این را بایست درک کنند....یک خانه فسقلی با یک اتاق خواب....بروید مزاحم بشوید....مجبور هم شدید...کارتان که تمام شد..در اولین فرصت برگردید....
    درود. ممنون که وقت گذاشتید جناب گاردنر. چه کار خوبی در حق خواهرتون کردین. خدا خیرتون بده.درود بر شما.
    جناب گاردنر من در حدی که در مورد گذشته خواهرتون صحبت کردین مشکل مهمون ندارم،خدا رو شکر. به همسرم هم گفتم و ایشون هم درک میکنن.

  4. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید Sweety از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #573
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    Oct 2020
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    131
    تشکر
    1,600
    تشکر شده 511 بار در 127 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط dadash نمایش پست ها
    یه جمله کلیدی هست که میگه:

    هیچ موقع باطن زندگی خودت رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکن.

    نمیشه واسه همه آدما یه نسخه پیچید

    هرکسی در هر وضعیتی زندگی میکنه خواسته خودشه و اگر از این وضعیت ناراحت هست؛

    باید خودش شرایطش رو بررسی کنه و مطابق زندگی که تا الان داشته تصمیم درست رو بگیره.

    اینکه توی فضای مجازی دنبال راهکار باشید اشتباه بزرگی هست!

    فرهنگی که من باهاش بزرگ شدم با فرهنگ شخصی که در شیراز زندگی میکنه بسیار متفاوت هست

    به نظرم اگر در همون فامیل کسی رو که میتونه بهتون کمک بکنه رو پیدا بکنید

    بهتر از این است که در کتابهای معرفی شده یا در اینترنت یا فضای مجازی یا این تالار!!! دنبال راهنما باشید.

    .
    درود جناب داور. ممنون از اینکه وقت گذاشتید. واقعا درست می فرمایید با ارتباط در مجازی نمیشه مشکلی رو حل کرد. جناب داور والا من با همسرم صحبت کردم و درک میکنن، مهمونای سرزده ی ما هم نسبت به گذشته کمتر شده. من خواستم یه درد دلی کنم جناب داور و ببینم از دید آقایون این مساله چطوره تا بیشتر همسرمو درک کنم.
    جناب داور، مسلما من هر چی رو که اینجا بشنوم تو زندگیم پیاده نمیکنم. باور کنید گاهی با چند چند نوشتن و درددل کردن تخلیه میشم. شما و دوستان هم لطف داشتید و ممنونم.
    جناب داور متاسفانه بخشی از مشکلات مردم ما فرهنگی هست که وقتی چند روز خونه ی آدم می مونن بیشتر نمود پیدا میکنه. مثلا میهمان عزیز نمیدونه که تخت خواب میزبان، حریم شخصی هست یا نمیدونه بدون اجازه دست به لباس میزبان نزنه، یا نمیدونه کاری به قیمت تمام وسایل خونه نداشته باشه! این بی فرهنگی هاست که بیشتر اذیت کننده س.
    بازم ممنون و حتما به فرمایش شما عمل میکنم

  6. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید Sweety از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #574
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,554
    تشکر
    26,540
    تشکر شده 30,135 بار در 5,478 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    در خموشی های من فریاد هاست
    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  8. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #575
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2018
    نوشته ها
    4,545
    تشکر
    13,357
    تشکر شده 24,083 بار در 4,306 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    حجت الاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران در برنامه ای در شبکه قرآن گفت: آیت الله مصباح هنگام غسل چشمش را باز کرد، یک نگاه مهربانانه کرد و چشمانش را بست.(یعنی تا این حد توهین به شعور مردم در قرن 21 )

    خدا نگذرد از همه آنهایی که خرافات را ترویج می کنند! خدا نگذرد از همه آنها یی که موجب خدشه دار شدن اعتقادات مردم می شوند! حداقل انتظار این است که مراجع در مقابل خرافات جدید اعلام موضع کنند .
    به والله آدم با شنیدن چنین سخنانی به روایات گذشته دیگر علما هم شک می کند که مبادا آنها هم چیزی مثل همین سخنان بوده باشند .


  10. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید رادین1 از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #576
    عضو فعال 2FAN آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2020
    نوشته ها
    939
    تشکر
    1,038
    تشکر شده 1,477 بار در 670 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط رادین1 نمایش پست ها
    حجت الاسلام کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران در برنامه ای در شبکه قرآن گفت: آیت الله مصباح هنگام غسل چشمش را باز کرد، یک نگاه مهربانانه کرد و چشمانش را بست.(یعنی تا این حد توهین به شعور مردم در قرن 21 )

    خدا نگذرد از همه آنهایی که خرافات را ترویج می کنند! خدا نگذرد از همه آنها یی که موجب خدشه دار شدن اعتقادات مردم می شوند! حداقل انتظار این است که مراجع در مقابل خرافات جدید اعلام موضع کنند .
    به والله آدم با شنیدن چنین سخنانی به روایات گذشته دیگر علما هم شک می کند که مبادا آنها هم چیزی مثل همین سخنان بوده باشند .

    خب شاید زنده بوده فکر کردن مرده (خخخخخخخخخخخ)
    هنوزم معلوم نیست
    برید تو قبر ببینید
    هیچکارشون که مثل ادمیزاد نیست
    یارو بی حال شده
    بردنش شستنش(خخخخخخ

  12. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید 2FAN از ایشان تشکر کرده است:


  13. #577
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    روزای خوبت بگو کجا رفت؟
    تو قصه ها رفت یا از اینجا رفت؟
    انگار که اینجا هیشکی زنده نیست
    گریه فراوون وقت خنده نیست
    کونه ها خیسه دلا پاییزه (دلار میریزه )
    باروون قحطی از ابر میریزه
    همه باهم قهر، همه ازهم دور
    چهارشنبه ها مث شنبه ها ، شنبه ها سوت و کور
    تابلوهای سبز خداحافظ

    همه عزادار، سر به گریبون
    حقیقی ها تو ضرر،رانت دار ها توی سود
    نه ریال دارم نه سپرده
    انگار که فول سهمم ، کابوس میبینیم
    نوبت میگیریم بیجا بی هدف
    واسه مردن هم باید رف تو صف
    روزا و شبا اینجور میگذرن
    هرجا که بخوان مارو میبرن
    تابلوهای سبز خداحافظ


    آخه تا به کی آروم بشینیم؟
    حسرت بکشیم گریه ببینیم؟
    ای سهامدار تنها، درصدی آواره
    شرکت مال توست شده صد پاره
    پاشو کاری کن فکر چاره باش
    فکر این شرکت پاره پاره باش
    همه عزادار، سر به گریبون
    حقیقی ها تو ضرر ، رانت دار ها توی سود
    ویرایش توسط sooroosh1315 : 2021/01/16 در ساعت 19:39
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  14. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #578
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    مولوی » مثنوی معنوی » دفتر پنجم

    چونک بر کوهش بسوی مرج برد // تا کند شیرش به حمله خرد و مرد
    دور بود از شیر و آن شیر از نبرد // تا به نزدیک آمدن صبری نکرد
    گنبدی کرد از بلندی شیر هول // خود نبودش قوت و امکان حول
    خر ز دورش دید و برگشت و گریز // تا به زیر کوه تازان نعل ریز
    گفت روبه شیر را ای شاه ما // چون نکردی صبر در وقت وغا
    تا به نزدیک تو آید آن غوی // تا باندک حمله‌ای غالب شوی
    مکر شیطانست تعجیل و شتاب // لطف رحمانست صبر و احتساب
    دور بود و حمله را دید و گریخت // ضعف تو ظاهر شد و آب تو ریخت
    گفت من پنداشتم بر جاست زور // تا بدین حد می‌ندانستم فتور
    نیز جوع و حاجتم از حد گذشت // صبر و عقلم از تجوع یاوه گشت
    گر توانی بار دیگر از خرد // باز آوردن مر او را مسترد
    منت بسیار دارم از تو من // جهد کن باشد بیاری‌اش به فن
    گفت آری گر خدا یاری دهد // بر دل او از عمی مهری نهد
    پس فراموشش شود هولی که دید // از خری او نباشد این بعید
    لیک چون آرم من او را بر متاز // تا ببادش ندهی از تعجیل باز
    گفت آری تجربه کردم که من // سخت رنجورم مخلخل گشته تن
    تا به نزدیکم نیاید خر تمام // من نجنبم خفته باشم در قوام
    رفت روبه گفت ای شه همتی // تا بپوشد عقل او را غفلتی
    توبه‌ها کردست خر با کردگار // که نگردد غرهٔ هر نابکار
    توبه‌هااش را به فن بر هم زنیم // ما عدوی عقل و عهد روشنیم
    کلهٔ خر گوی فرزندان ماست // فکرتش بازیچهٔ دستان ماست
    عقل که آن باشد ز دوران زحل // پیش عقل کل ندارد آن محل
    از عطارد وز زحل دانا شد او // ما ز داد کردگار لطف‌خو
    علم الانسان خم طغرای ماست // علم عند الله مقصدهای ماست
    تربیهٔ آن آفتاب روشنیم // ربی الاعلی از آن رو می‌زنیم
    تجربه گر دارد او با این همه // بشکند صد تجربه زین دمدمه
    بوک توبه بشکند آن سست‌خو
    // در رسد شومی اشکستن درو
    ویرایش توسط mhjboursy : 2021/01/17 در ساعت 21:17
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  16. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #579
    ستاره‌دار (87) وحید 20 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    محل سکونت
    زنجان
    نوشته ها
    29,476
    تشکر
    40,109
    تشکر شده 116,668 بار در 26,705 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    در فواید خاموشی!


    بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد. پسر را گفت: نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت: ای پدر! فرمان تو راست، نگویم، ولکن خواهم مرا بر فایدهٔ این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ گفت: تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.

    مگوی انده خویش با دشمنان

    که لاحول گویند شادی کنان



    گلستان سعدی
    درخت هرچه پربارتر افتاده تر

    توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

  18. 14 کاربر به خاطر ارسال مفید وحید 20 از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #580
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    خدایا هیچ وقت از قلبم نرو.
    اگر تو باشی، اگر همه چیز بروند، باز هم خرسندم و حتی جهنم را هم ردای بهشت می‌پوشانم.
    ولی اگر تو بروی، حتی اگر به همه چیز هم برسم، هیچ چیز ندارم و روز به روز افسرده‌تر می‌شوم.
    خدایا هیچ وقت از قلبم نرو.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  20. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 58 از 64 نخست ... 84855565758596061 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دانلود رایگان نمونه گزارش های رتبه بندی ، بهینه کاوی، مدیریت ریسک
    توسط labalab در انجمن آموزش روش های تحلیلی , منابع و ...
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2013/06/03, 10:12

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •