صفحه 50 از 64 نخست ... 404748495051525360 ... آخرین
نمایش نتایج: از 491 به 500 از 633

موضوع: دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

  1. #491
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط iligal نمایش پست ها
    سلام و شب به خیر دیگه دل تنگیه کاریش نمیشه کرد از عصر که از خواب پریدم دپرس شدم و حتی ورزشم نکردم و فقط یه گوشه نشستم!!!
    امروز برعکس هفته قبل حس خیلی خوبی دارم، سهامم (اونایی که انتخاب خودم بوده، و ارزش ریالی چندانی ندارن) منفی هستن فکر کنم -15،-12 درصد ضرر در دو هفته گذشته?
    ولی حالم خوبه، خدا رو شکر

    سایر دوستان چطور؟


    ♪♭ امشب در سر شوری دارم ♫♪♭
    ♫♪♭ امشب در دل نوری دارم ♫♪♭
    ♫♪♭ باز امشب در اوج آسمانم ♫♪♭
    ♫♪♭ باشد رازی با ستارگانم ♫♪♭
    ♫♪♭ امشب یک سر شوق و شورم ♫♪♭
    ♫♪♭ از این عالم گویی دورم ♫♪♭
    ♫♪♭ از شادی پرگیرم که رسم به فلک ♫♪♭
    ♫♪♭ سرود هستی خوانم در بر حور و ملک ♫♪♭

    ───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

    آهنگ امشب در سر شوری دارم
    http://irsv.upmusics.com/Tracks/Song...0(UpMusic).mp3
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  2. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #492
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,560
    تشکر
    26,541
    تشکر شده 30,148 بار در 5,487 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    منم عالیم.
    نمیدونم چرا
    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  4. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #493
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    دعاي «يا من تحل»
    حضرت هادي (ع) به اليسع قمي فرموده: آل محمد اين دعا را
    هنگام بلا و ظهور دشمن و خوف فقر و تنگي سينه مي‌خواندند
    دهم: کفعمى در کتاب «مصباح» دعایى نقل کرده و فرموده است:
    سیّد ابن طاووس این دعا را براى ایمن شدن از ستم سلطان و نزول
    بلا و چیرگى دشمنان و ترس و تنگدستى و دل تنگى ذکر کرده، و آن
    از دعاهاى صحیفه سجّادیه است، پس هرگاه از زیان آنچه ذکر شد
    در هراس بودى آن را بخوان، و دعا این است:
    بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
    متن ترجمه حسین انصاریان
    يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ،
    وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ،
    وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ المَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ،
    ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ،
    وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ،
    وَ جَرَى بِقُدْرَتِكَ الْقَضَاءُ،
    وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ،
    فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ،
    وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ،
    ای آن که گره گرفتاری های سخت تنها به وسیله او بازگردد،
    ای آن که تیزی تیغ دشواری ها به او درهم شکسته شود،
    ای آن که بیرون آمدن از رنج ها و راه یافتن به سوی عرصه گشایش تنها از او درخواست گردد،
    در برابر توانایی ات سختی ها رام شد،
    و به لطفت اسباب و وسائل فراهم گشت،
    و به نیرویت قضا جاری شد،
    و امور براساس اراده ات گذرد،
    پس اشیاء تنها نه به گفتارت بلکه به اراده ات فرمان پذیرند،
    و تنها به اراده ات قبل از نهی کردنت باز داشته اند،
    أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ،
    وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ،
    لا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلّا مَا دَفَعْتَ،
    وَ لا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلّا مَا كَشَفْتَ،
    تنها تو برای رفع گرفتاری ها خوانده شدی،
    و در بلاهای سخت پناهگاهی،
    چیزی از آن بلاهای سخت دفع نگردد جز آنچه تو دفع کردی،
    و چیزی از آن گشوده نشود مگر آنچه تو گشودی،
    وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ،
    وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ،
    وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ،
    وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ،
    پروردگارم مشکلی به من رسیده که سنگینی اش مرا به زحمت انداخته است،
    و دشواری بر من فرود آمده که به دوش کشیدنش مرا گرانبار نموده است،
    آری آن را تو به قدرت خویش بر من فرود آوردی،
    و با نیرویت متوجّه من ساختی،
    فَلا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ،
    وَ لا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ،
    وَ لا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ،
    وَ لا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ،
    وَ لا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ،
    وَ لا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ،
    پس از آنچه مرا در آن وارد کردی بیرون کننده ای نیست،
    و از آنچه متوجه من نمودی بازگرداننده ای وجود ندارد،
    و از آنچه تو بستی گشاینده ای نمی باشد،
    و از آنچه تو گشودی کسی را یارای بستن نیست،
    و بر آنچه تو سخت گرفتی آسان کننده ای وجود ندارد،
    و برای آن که تو از یاری اش دریغ ورزیدی یاوری نیست،
    فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
    وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ ،
    وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ،
    وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ،
    وَ أَذِقْنِي حَلاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ،
    وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً،
    وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً،
    بر محمّد و خاندانش درود فرست،
    و گشایش را پروردگارا به کرم و فضلت به روی من بگشا،
    و چیرگی اندوه را به نیرویت از من برگیر،
    و مرا در آنچه از آن به تو شکایت نمودم خوش بینی عطا فرما،
    و شیرینی رفتارت را نسبت به آنچه از تو خواستم به من بچشان،
    و از پیشگاه خود مهر و گشایش گوارایی به من ببخش،
    و از نزد خود راه نجات فوری برایم قرار ده،
    وَ لا تَشْغَلْنِي بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ،
    وَ اسْتِعْمَالِ سُنَنِكَ [سُنَّتِكَ ] ،
    و از محافظت در انجام واجبات،
    و به کار گرفتن احکامت در زندگی مرا غافل مساز،
    فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً،
    وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً،
    وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ،
    وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ،
    پروردگارا از مشکلی که بر من فرود آمده سخت به تنگ آمدم،
    و وجودم را به خاطر حادثه ای که برایم رخ داده اندوه فرا گرفته است،
    تنها تو توانایی برای برطرف ساختن آنچه به آن دچار شدم
    و دفع آنچه در آن افتادم،
    فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ،
    يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ،
    وَ ذَا الْمَنِّ الْكَرِيمِ،
    فَأَنْتَ قَادِرٌ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ،
    آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ .
    پس به فضل خویش آن را برایم به انجام برسان، هرچند خود را سزاوار آن از سوی تو نمی دانم،
    ای صاحب عرش بزرگ،
    و دارای نعمت کریمانه،
    تنها تو نیرومندی، ای مهربان ترین مهربانان،
    دعایم را اجابت کن ای پروردگار جهانیان.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  6. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #494
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : نوشته‌های غیر بورسی ما بورسی‌ها

    شغلم را دوست دارم.
    ============

    مانند همه‌ی بورسی‌ها (آنها که مدت‌هاست در بازار هستند) احساس می‌کنم آن‌قدر که باید گیرم نیامده... ولی باز با این حال خیلی به بورس علاقه دارم.
    حتی با وجود محدودیت‌های درون ایران و تحریم‌های آمریکا و کرونای چینی و مسئولین با خرد سازمان بورس و نگاه دولت‌مردان به آن (به این قمارخانه!) و ... با وجود اینکه با همین‌کارها بارها زیان کرده‌ام و سال‌ها (!) ۸۰ درصد پولم حبس بوده با وجود تمام تنش‌ها (Stresses) و اعصاب‌خردی‌های ممکنش... با وجود غم‌هایی که از افت و گزینش اشتباه نمادها به من وارد شده...
    بورس را دوست دارم.

    (برای اینکه) بورس با تمام کثافت‌کاری‌هایی که در آن هست، برای من پاک است. بسیار پاک است. برای درآوردن یک لقمه نان لازم نیست دروغ بگویم، لازم نیست رانت داشته باشم، می‌توانم بدون رانت در آن کار کنم... برای وارد شدن به آن لازم نیست دارای «پارتی» و «معرف» باشم و یک عمر فرزندانم را با نان کثیف بزرگ کنم. می‌توانم بسیار پاک باشم. این امکان هست. {۱}

    (برای اینکه) در بورس می‌توانم گزینش کنم. با گزینش‌هایم می‌توانم پولم را مشخص کنم. پول درآورم. یا پول از دست بدهم. این خیلی عالی است. هر چند قیمت سهام و به تبع آن پول من به هزاران عامل بستگی دارد، ولی از یک سو پول من به یک عامل بیشتر بستگی ندارد: انتخاب من. ................ لذت بخش است. انگار با یک مخاطب (بازار) دارم تعامل می‌کنم... {۲} آقای بازار به من می‌گوید کدام؟ می‌گویم این. می‌گوید بینگو! بیا این ده چوب مال تو! به علاوه یک مقدار حس خوب و آدرنالین هم به تو می‌دهم! دوباره می‌پرسد: کدام؟ می‌گویم: این؟ می‌گوید: اشتباه بود! یک چراغم را خاموش می‌کند و چند چوب از من می‌گیرد. دوباره...

    (برای اینکه) در بورس می‌توانم با افزایش مهارت‌های خودم درآمد بهتری داشته باشم (چه در بعد روانشناسی شخصی و چه در بعد بررسی و ... و حتی مخارج خودم!) . تقریبا هیچ شغل دیگری این‌قدر ارتباط تنگاتنگ را ندارد. این خیلی عالی است که من بررسی (Analyze-تحلیل) می‌کنم و منتظر درست بودن بررسی‌ام می‌شوم و از همه مهمتر اینکه دنیا (بازار) درستی این بررسی را با میزان پولم (کامل - واقعی - و محکم و عمیق) به من نشان می‌دهد!

    (برای اینکه) در بورس می‌توانم آقا و نوکر خودم باشم.{۳}

    (برای اینکه) در بورس نقدینگی‌ام دستم است. قابلیت تبدیل آسان سرمایه به درآمد و بالعکس وجود دارد. {۴}

    (برای اینکه) ساعات کاری خودم دست خودم است. مسافرتم... زیارتم... عبادتم... غذا خوردنم... خواب و بیداری‌ام...

    بسیار دلیل دیگر برای این دوست داشتن دارم... برای اینکه یکی از بزرگترین بازارهای دنیا را دارد. برای اینکه می‌توانم در این شغل، شغل استراتژیست و طراح عملیاتی را که بسیار دوست داشته باشم داشته باشم. برای اینکه گستره‌ی درآمدی آن تقریبا می‌تواند بی‌نهایت باشد (بی‌نهایت که نداریم... وارن بافت منظور است). برای اینکه با هر کسب و کار و صنایع و کارخانه‌ای می‌توانی آشنا شوی. شناخت و آشنایی‌ای عمیق که گاهی حتی مدیران و کارمندان آن کارخانه از آن کارخانه ندارند. برای اینکه کلی دانش و تجربه و شناخت اینجا وجود دارد و می‌توان کسب کرد.

    آری. من این پیشه را برگزیده‌ام. و با تمام مشکلاتش همچنان آن را به عنوان یک پیشه «آگاهانه» ادامه می‌دهم. {۵}

    ==============================
    {۱} آری... یک نفر می‌تواند اینجا هم کلی کثافت‌کاری کند. به خصوص اینکه این محفل حول «پول» می‌گردد. می‌تواند برود با کارگزاری یا با سازمان تبانی کند و سرخطی بزند. می‌تواند به اخبار پنهانی و رانت و کثافت دسترسی داشته باشد. می‌تواند با ناظر بازار هماهنگ باشد... هزار جور امکانش هست. ولی امکان این که یک شخص بتواند «پاک» باشد هم هست. و این امکان تقریبا از هر جای دیگری بیشتر است. و بیشتر بودنش هم بیشتر برای این است که آقا و نوکر خودتی. محیط کمتر می‌تواند تو را مجبور به «کثافت» کند.
    {۲} شاید قماربازی... البته واژه‌ی قمار که اینجا اشتباه است. قمار جایی است که در آن شک کامل وجود داشته باشد و روی هوا کار کنی. ولی به خاطر زیبایی (و اصطلاحا «آمدن» به باقی متن) اینجا به آن اشاره کردیم.
    {۳} مدیر فنی و مدیر برنامه‌ریزی و کارشناس R&D و کارگر خدمات و حسابدار و ... هم خودم هستم.
    {۴} البته این کار فعلا در زمان روحانی و طیب‌نیا و نیلی و شاپور دانا یک مقدار شعر گونه و خیال‌بافانه است. ولی ماهیت بورس همین است و در ایران هم یک مقدار هست. بعید می‌دانم در بورس‌های موفق دنیا مسئله‌ای به نام توقف نماد برای طولانی مدت یا توقف به خاطر رشد و افت (!) وجود داشته باشد... بعید می‌دانم چیزی به نام «برو توی صف» یا «نمی‌توانی/نباید نقد کنی چون صف است» یا «هر کسی زودتر دکمه بزند اول است!!!» یا امروز پول را واریز کن ولی بیا چند روز بعد (T+n روز بعد) پولت را پس بگیر داشته باشند... ولی به هر روی... باز به صورت نسبی هم در ایران یک مقدار این نقدشوندگی هست (به نسبت شغل‌های دیگر) و مهمتر اینکه اساس خود بورس (در کل دنیا و در مفهوم واژه) با نقدشوندگی همراه است و امید است در آینده این موضوع‌ها در ایران نیز بیشتر به بورس‌های دنیا نزدیک شود.
    {۵} چند پیشه دیگر هم دوست دارم داشته باشم... البته بیشتر به عنوان تفریح و لذت... مانند معلمی و باغبانی.
    ویرایش توسط mhjboursy : 2020/03/13 در ساعت 21:55
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  8. 9 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #495
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,560
    تشکر
    26,541
    تشکر شده 30,148 بار در 5,487 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  10. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #496
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر *** آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
    هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر *** رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
    مولوی
    ویرایش توسط mhjboursy : 2020/03/20 در ساعت 19:55
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  12. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #497
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,560
    تشکر
    26,541
    تشکر شده 30,148 بار در 5,487 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر *** آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
    هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر *** رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
    مولوی
    چقدر قشنگ گفته.
    ولی به فکر فرو رفتم.
    الان اولین روز ساله و من از صبح تا حالا مشغول نوشتن اهدافم و برنامه ریزی واسه رسیدن به اهدافم هستم.
    و البته فک کنم تا دو روز دیگه هم گیرم.
    در مورد بعضی مسائل دنبال راه حلم و دارم راه حل ها رو مینویسم.
    راه حل که نه. هر آنچه که خودم لازمه و در توانم هست انجام بدم رو می نویسم که انجامشون بدم بلکه به خودم کمک کرده باشم. اما این شعر هم آرومم کرد و هم من و گیج کرد.
    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  14. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #498
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی

    که بسی گلُ بدمد باز و تو در گلِ باشی

    من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش

    که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی

    چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی

    وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی

    در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است

    حیف باشد که ز کار همه غافل باشی

    نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف

    گر شب و روز در این قصه مشکل باشی

    گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست

    رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی

    حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد

    صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  16. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #499
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2018
    نوشته ها
    4,547
    تشکر
    13,359
    تشکر شده 24,086 بار در 4,308 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    سلام به همه

    روزی روزگاری اربابی بود و رعیتی در بادیه ای !! از قضای روزگار ارباب را همی هدایایی از دور و نزدیک آوردنی!
    روزی کتی برای ارباب هدیه دادند، ارباب از کت بسیار خوشش آمد اما کت به تن ارباب ناسازکار بود. ارباب چاره ای نداشت جز بخشش آن به رعیتش!
    رعیت بینوا از بخشش ارباب بسیار خوشحال شد و سپاس فراوان همی او را کرد!
    اما یک چیزی که رعیت بینوا را می آزرد این بود که ارباب در هر محفلی و هرجایی که رعیت را می دید از کت اهدایی به رعیتش سوال می کرد!!! آیا کت ی که بهت دادم گرم است! آیا فلان مجلس رفتی با کتی که من بهت دادم رفتی! از کتی که من بهت دادم خوشت می آید؟! خلاصه کسی در آن بادیه و ۱۰۰ فرسخ دورتر کسی نمانده بود نداند که کت تن رعیت بینوا ، خلعتی است از جانب ارباب ! تا جایی که رعیت بینوا از گرفتن کت ارباب احساس ندامت همی کرد و روزی هزار بار خود را لعن و نفرین می نمود!
    القصه ، روزی طاقت رعیت تمام شد و کت را از تن دراورد با جفت پا پرید به روی کت!! و آن را لت و پار کرده برای ارباب پس آورد! ارباب که کت را اینگونه دید گفت با کتی که من بهت دادم چه کردی؟!! رعیت گفت پس آوردمش ! دیگر نمی خواهمش ! ترجیح می دهم تا آخر عمرم از سرما بلرزم و کت شما را نپوشم .

  18. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید رادین1 از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #500
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست

    در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست

    گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست

    چون من در آن دیار هزاران غریب هست

    در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست

    هر جا که هست پرتو روی حبیب هست

    آن جا که کار صومعه را جلوه می‌دهند

    ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست

    عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد

    ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست

    فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست

    هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  20. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 50 از 64 نخست ... 404748495051525360 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 5 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 5 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دانلود رایگان نمونه گزارش های رتبه بندی ، بهینه کاوی، مدیریت ریسک
    توسط labalab در انجمن آموزش روش های تحلیلی , منابع و ...
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2013/06/03, 10:12

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •