((
دخالت یا مدیریت
))
سلام :
واقعا در همه جای دنیا دولت ها و شبه دولت ها و قدرت های مالی ی بزرگ ,وقتی در روند طبیعی ی عرضه و تقاضا ؛تاثیر گذاری می کنند ؛ ایا این اعمال تاثیرات را می توان دخالت و دستکاری نامید یا نه ؟ یعنی ایا این موضوع امری نهادینه شده و پذیرفته شده در کلیت بدنه ی اقتصاد است یا نه ؟ ایا وقتی نهادی یا دولتی در هر کجای دنیا دارد نرخ بهره یا ...را تغییر می دهد( با علم به تاثیرات این موضوع ) ایا دارد در بازار دخالت می کند یا بازار را دستکاری می کند یا نه دارد به وظایف ذاتی ی خود برای سامان دادن و مدیریت به اقتصاد
در سطح کلان عمل می کند ؟
ایا اتفاقی را که بازارهای مالی خودمان این چند روزه افتاد را در کدام راستا باید ارزیابی کنیم ؟
دخالت غیر اخلاقی و غیر قابل دفاع ( دستکاری ) یا
مدیریت ؟
در ارتباط با اتفاقی که در بورس درست مقاران با ساعت اعلان توافق افتاد ؛ دو نظرگاه کلی و متضاد وجود دارد
1. اکثریتی قائل به وجود دخالت و دستکاری ی بازار هستند ( اجازه واکنش طبیعی-رشد- به بازار داده نشد نظیر آنچه عکس اش در مورد دلار و سکه هم در ساعاتی انجام شد)
2.معدودی این اتفاق را امری طبیعی منطبق بر واقعیات اقتصادی ی ما دانستند .
در ارتباط با تقابل این دو نظر :
الف/ اگر کسانی واقعا این امر را موضوعی منطبق بر واقعیات اقتصادی ی ما می دانستند نشان دهند که در کجا از قبل از وقوع ! پیش بینی ی چنین انطباقی را کرده بودند ؟...هنوز منتظر هستیم دست کم چند مورد را به ما نشان بدهید که مثلا 3 نفر به چنین اجماعی رسیده باشند که : در صورت حصول توافق ؛ بورس به شکل کاملا طبیعی و قابل پیش بینی ریزش می کند تا ما بپذیریم که همین جمع 3 نفره نظرشان و ماحصل عمکردشان ( قدرت مالی شان) بر نظر جماعتی هزاران و میلیون نفری فائق آمد !!!
ب/ مگر نه اینکه برایند نیروها جهت و اندازه حرکت را تعیین می کند ؟ خوب نشان بدهید که برایند نظر کسانی که در وصورت توافق قائل به رشد بورس بودند در برابر آن معدود نامرئی ! که قائل به ریزش بورس بودند , چگونه منجر به چنین نتیجه ای شد ؟
ج/ مگر در لوزان و حتی موارد قبلی , همیشه چنین نبود که از حدود 2-3 هفته قبل رشد ها پیش خور می شد( و این را همه ما می دانستیم ) خوب در لوزان هم که از قبل رشد پیش خور شده بود , چه شد که با اعلان تفاهمی در لوزان که در اصل هنوز مبین هیچ قطعیتی هم تازه نبود , چنان صفوف در هم فشرده ی خریدی در هم تنیده شد که فقط با تبر عرضه ی اولیه توانستند , سر نگونش کنند ؟ ...مگر در انجا هم عده ای از دو هفته قبل ترش خرید نکرده بودند و مگر در هنگام اعلان تفاهم لوزان هم عده ای در سود نبودند ؟
چطور در هنگام اعلان تفاهم لوزان تصمیم به خروج از بازار نگرفتند اما در وین ناگهان به یکباره دریافتند که دیگر وقت توجه به حقائق ! اقتصادی فرا رسیده و باید خروج کرد ؟ !
ایا اینها که در لوزان در سود بودند با انها که در وین در سود بودند , اهالی ی دو کره ی متفاوت با دو نگرش کاملا متضاد به موضوعات اقتصادیی واحد بودند ؟
د/ در صبح روز دوشنبه ؛ بی بی سکینه در بخش خبری ی صبحگاهی ی خود خبر از برگزاری ی عن قریب جلسه ی ( جمع بندی ) می دهد ؛ در ساعت 9 صبح بورس با منفی کار خود را شروع می کند ! شاید عده ای تصورشان از جمع بندی این بوده که ( می خواهند مذاکرات را جمع بندی کنند و اعلان شکست یا تمدید کنند و به همین دلیل در -5 می فروختند..- اما درست اش این بود که( جمع بندی ) مرحله ی نخست از مراحل سه گانه ی توافق است- و با علم به این موضوع عده ای فراوان اعم از حقیقی و حقوقی در منفی خرید می کنند .(((..روند حوادث بعدی به گونه ای است که سهمی که در 9 صبح در 5منفی فروخته می شد در حوالی ی 11 الی 11.30 در 4+ تقاقضای نامحدود دارد و بازار در حال دگرگونی و هیجانی شدن و سرازی شدن نقدینه گی در سمت تقاضا و رو به سبزی ی غلیظرفتن است ))) اما درست در حوالی ی ساعات 11.40 الی 12 که چندین خبرگزاری خبر توافق را به شکل قطعی اعلان می کنند ( توافق 100درصد قطعی شده ) ناگهان فشار فروش بر خلاف انتظار به شکل شگفت انگیزی بالا می رود !!!
خوب اگر در ساعت اولیه روز توافق ؛ کسانی با این توجیه که در سود هستیم و رشد حاصل از توافق از قبل پیش خور شده , می فروختند ؛ قاعدتا در ساعت 11 تا 11.30 که تقاضا به شکل کاملا قدرتمندی بر عرضه پیشی گرفته و سهام بازار سبز شده بود ند, این معدود افراد( فرضی) در سود،
با مشاهده و دریافت این موضوع که نظر بازار بر ادامه صعود و رشدی
سریع ( نظیر لوزان) است ...
باید در عرض چند دقیقه ( حداکثر 15 دقیقه) بعد از اعلان توافق؛ از صف فروش بیرون آمده و صفوف خرید شکل می گرفتند ؛
اما چه شد که این عده دقیقا مسیری بر خلاف منطق سودسازی و واقعیت جاری امور را طی کردند ؟ایا این معدود افراد از نتیجه نهایی ی بازی ( خریدارو فروشنده ) مطلع بودند ؟! و یا از اراده بازیگردان ( داور) مطلع بودند یا مجری ی خواسته های وی بودند ؟ (چطور حقوقی هایی با نام حقیقی ؛می فروختند تا این آدرس غلط را به افکار عمومی بدهند که ؛ حقیقی ها خودشان سر خود به این نتیجه و تصمیم رسیده اند که بفروشند !)
عرضه های ابشاری در نمادهای سرنوشت سازدرست در لحظاتی که سیل تقاضا به سمت سهام سرازیر شده بود از کجا چشمه گرفتند ؟
مگر منطق حضور در بازار مبتنی بر کسب سود بیشتر نیست > پس
چرا عده ای وقتی دیدند بازار تصمیم اش مبنی بر ادامه رشد را در حوالی یساعت 11.30 اعلان کرده ؛((
تسلیم نظر بازار نشدند))که هیچ با معلومشدن قطعیت توافق ؛ فشار عرضه را ده چندان کردند ؟؟؟
منطق اقتصادی به ما می گوید , بعد از سالها انتظار، اتفاقی که همگان منتظرش بودند افتاده و بورس ایران بهترین محل کسب سود است و بیشترین رشد ها را خواهد داشت ( هم در کوهام مدت و هم بلند مدت) ؛ برایند نظرات فعالین بازار و کارشناسان و متخصصان و تحلیل گران بازر سرمایه هم تا ساعاتی حتی بعد از توافق ؛ قویا بر این موضوع تاکید دارد ؛ اماناگهان بر خلاف این اجماع همگانی , درست در ساعت اعلان توافق ؛ تصمیم گرفته می شود که به واقعیات اقتصادی و گزارشات سه ماهه توجه شود !
!!!!
ج-
هیچ ضرر و زیانی آنقدر سخت و تلخ نیست که به شعور آدمی توهین بشود !!!
تا قبل از توافق هیچ حرف و سخنی از منطق اقتصادی ی نهفته در توافقی که منجر به ریزش بورس بشود , نیست اما وقتی این اتفاق دقیقا بر خلاف نظر و انتظار ( اگر نگوئیم 100% فعالین بازار که 99% شان ) می افتد ؛ ناگهان سخن از لزوم توجه به واقعیات اقتصادی و گزارشات سه ماهه و پیش خور شدن رشد به میان می اید !
ممکن است بفرمائید دقیقا از کی و در کجا چنین تصمیمی گرفته می شود که به یکباره دیوانه ای که عمری زنجیر پاره می کرد درست در ساعتی که داروی ارام بخش اش تمام شده, تصمیم گرفت سر به راه و عاقل شود و به حقائق اقتصادی توجه کند ؟؟؟
جل الخالق ...
خوب ایا نباید دست کم یک حداقل نشانه هایی از چنین احتمالی را از قبل در اینجا و آنجای فضای مجاز و غیر مجاز شاهد می بودیم ؟ ...من ندیدم ...شما که می دانستید و می دیدید چرا یک چند تایش را به ما نشان نمی دهید ؟
حرف از
ارزش گذاری روی این اقدام و تصمیم اقتصادی یا سیاسی در بین نیست , اسمش را توطئه هم نمی گذاریم ....شاید نوعی دیکتاتوری ی سفیداقتصادی ی است که بنا به هر دلیلی صلاح اقتصاد را در این دیده و ناچار به این همه بوده ؛ اما
لااقل این را بپذیریم که چنین دخالت و دستکاری ای انجام شده ..
.لااقل اش اینکه اگر به دارایی ای ی کسی ضرر می زنیم با ذکر این موضوع که من نبودم دستم بود تقصیر استینم بود ) به شعور و دانایی اش همزمان توهین نکنیم ..
سکه با 20 تومان حباب را 7-8 تومان دیگر هم ( برای ساعاتی ) گران تر می کنند ایا این منطبق بر منطق اقتصادی و برایند مولفه های موثر بر موضوع است ؟
--------------------------------------------
ایا برایند تقابل این دو نیرو :
1. انتظارات روانی ی اینده نگر متوقع رشد سها م ( فشرده شده پشت درب بورس )
2. توجه به حقائق اقتصادی ی ایران و گزارشات سه ماهه شرکت ها
باید چنین نتیجه ای را که داریم می بینیم برای بورس ایران درست مقارن با روز و ساعت اعلان توافق و پس از آن رقم بزند ؟
نیروی 1 تا این حد از نیروی 2 ضعیف تر بود و ما خبر نداشتیم ؟ ...باشد قبول که چنین بوده و ما جماعتی کم دان و نادان وخام و بی تجربه و هرچه شمایان بگوئید هستیم و ایراد از غفلت ما است ...خوب پس شما دست کم نشان بدهید که در کجا شواهد و مستندات و دلایل و اخبار و مدارک مبتنی بر چنین اختلاف قدرت تاثیری در برایند این دو نیرورا پیش بینی کرده و هشدار داده بودند که ما ندیدیم و میلیونهای دیگر هم یه همچنین ؟؟؟!!
اگر سادگی نکنیم باید بپذیریم که برایند تاثیر این دو نیرو دست کم باید بورس ایرا ن را برای دست کم 3-4 روزهم که شد یدر صف خرید قفل می کرد ....این را (((
برایند نظرات مکتوب مستند شده در فضای رسانه ای و مجازی تا قبل از ساعت توافق ))) می گوید و می گفت !
اتفاقی ( زلزله ای ) درست بر خلاف اجماع نظر اکثریتی نزدیک به مطلق می افتد و در هیچ کجا هم هیچ کسی ( زلزله سنجی) در این مورد هشداری نمی دهد , اما بعد از وقوع اش , بشود بپذیری که این اتفاق به شکل کاملا طبیعی و قابل پیش بینی ای حادث شده و بسیاری از آن خبر داشتند !
درست اش این است که کمتر کسی تصور چنین افتضاحی را در بورس درست مقارن با ساعت اعلان توافق داشت اما
اراده ای نشان داد که در اقتصاد ایران , نظر و تصمیم و انتخاب و تحلیل بازار فقط وقتی محل تاثیر و تغییر است که آن اراده - بازیگردان- با آن موافق باشد وگرنه
که هیچ !
پس پیش از آنکه وقت مان را صرف تحلیل و بررسی ی بنیاد و تکنیکال و
نمودار و روانشناسی ی بازار و مفاهیمی از این قبیل کنیمبایسته تر و درستتر آن است که
وقت مان را صرف((( تلاش برای خواندن دست بازیگردان و حدس و دریافت حرکت بعدی))) ی او کنیم ....
fundamentalystha.rozblog
نظرات شخصی و ای بسا اشتباه
با مهر و سپاس