صفحه 11 از 18 نخست ... 891011121314 ... آخرین
نمایش نتایج: از 101 به 110 از 179

موضوع: پخش انلاین قران کریم

  1. #101
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سورة الذاريات (ترجمه آیتی) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    به نام خدای بخشاینده مهربان
    1

    وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا
    سوگند به بادهایی که خاک می پراکنند،،
    2

    فَالْحَامِلَاتِ وِقْرًا
    سوگند به ابرهای گرانبار،
    3

    فَالْجَارِيَاتِ يُسْرًا
    سوگند به کشتیهایی که به آسانی روانند،
    4

    فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا
    و سوگند به فرشتگانی که تقسیم کننده کارهایند،
    5

    إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ
    که آنچه شما را وعده می دهند راست است ،
    6

    وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ
    و روز جزا آمدنی است
    7

    وَالسَّمَاء ذَاتِ الْحُبُكِ
    و سوگند به آسمان که آراسته به ستارگان است ،
    8

    إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ
    که شما سخن گونه گون می، گویید
    9

    يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ
    از حق منصرف گردد آن که منصرفش خواسته اند
    10

    قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ
    مرگ باد بر آن دروغگویان :
    11

    الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ
    آنان که به غفلت در جهل فرو مانده اند
    12

    يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ
    می پرسند روز جزا کی خواهد بود ?
    13

    يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ
    روزی است که بر آتش ، عذابشان می کنند
    14

    ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ
    عذاب خود را بچشید: این است آن چیزی که به شتاب می طلبیدید
    15

    إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ
    پرهیزگاران در باغها و کنار چشمه ساران باشند
    16

    آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ
    آنچه را خدا ارزانیشان داشته است گرفته اند زیرا پیش از آن، نیکوکاربودند،
    17

    كَانُوا قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ
    اندکی از شب را می خوابیدند،
    18

    وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ
    و به هنگام سحر استغفار می کردند،
    19

    وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
    و در اموالشان برای سائل و محروم حقی بود
    20

    وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ
    و در زمین برای اهل یقین عبرتهایی است ،
    21

    وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
    و نیز در وجود خودتان آیا نمی بینید ?
    22

    وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ
    و رزق شما و هر چه به شما وعده شده در آسمان است
    23

    فَوَرَبِّ السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ
    پس سوگند به پروردگار آسمانها و زمین که این سخن ، آنچنان که سخن می گویید، حتمی است
    24

    هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ
    آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به تو رسیده است ?
    25

    إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ
    آنگاه که نزد او آمدند و گفتند: سلام گفت : سلام ، شما مردمی، ناشناخته اید
    26

    فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاء بِعِجْلٍ سَمِينٍ
    در نهان و شتابان نزد کسان خود رفت و گوساله فربهی آورد
    27

    فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ
    طعام را به نزدشان گذاشت و گفت : چرا نمی خورید ?
    28

    فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ
    و از آنها بیمناک شد گفتند: مترس و او را به فرزندی دانا مژده دادند
    29

    فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ
    و زنش فریادزنان آمد و بر روی زد و گفت : من پیزالی نازایم
    30

    قَالُوا كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ
    گفتند: پروردگار تو اینچنین گفته است و او حکیم و داناست
    31

    قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ
    گفت : ای رسولان ، به چه کار آمده اید ?
    32

    قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ
    گفتند: ما را بر مردمی، تبهکار فرستاده اند،
    33

    لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن طِينٍ
    تا تکه های کلوخ بر سرشان بباریم ،
    34

    مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ
    که بر آنها از جانب پروردگارت برای متجاوزان نشان گذاشته اند
    35

    فَأَخْرَجْنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
    پس همه کسانی را که ایمان آورده بودند بیرون بردیم
    36

    فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ
    و در آن شهر جز یک خانه از فرمانبرداران نیافتیم
    37

    وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ
    و در آن سرزمین برای کسانی که از عذاب دردآور می ترسند نشانی باقی گذاشتیم
    38

    وَفِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ
    و عبرتی است در موسی آنگاه که او را با برهانی آشکار نزد فرعون، فرستادیم
    39

    فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ
    و او با همه نیرویش اعراض کرد و گفت : جادوگری است یا دیوانه ای
    40

    فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ
    او و لشکرهایش را فروگرفتیم و به دریا افکندیم و او مستوجب ملامت بود
    41

    وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ
    و نیز عبرتی است در قوم عاد آنگاه که باد عقیم را بر آنها فرستادیم
    42

    مَا تَذَرُ مِن شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ
    بر هیچ چیز نوزید مگر آنکه چون استخوانی پوسیده اش بر جای نهاد
    43

    وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِينٍ
    و نیز عبرتی است در قوم ثمود آنگاه که به آنها گفته شد: تا زمانی چندبرخوردار شوید
    44

    فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنظُرُونَ
    آنان از فرمان پروردگارشان سرباز زدند و همچنان که می نگریستند صاعقه فروگرفتشان
    45

    فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنتَصِرِينَ
    ایستادن نتوانستند و یارای انتقام نداشتند
    46

    وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ
    و از پیش قوم نوح را فرو، گرفتیم ، که قومی نافرمان بودند
    47

    وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ
    و آسمان را به نیرو برافراشتیم و حقا که ما تواناییم
    48

    وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ
    و زمین را گستردیم ، و چه نیکو گسترندگانیم
    49

    وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
    و از هر چیز جفتی بیافریده ایم ، باشد که عبرت گیرید
    50

    فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ
    پس به سوی خداوند بگریزید من شما را از جانب او بیم دهنده ای آشکارم
    51

    وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ
    و با خدای یکتا خدای دیگری را مپرستید من شما را از جانب او بیم می دهم
    52

    كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ
    بدین سان بر آنهایی که از این پیش بودند پیامبری مبعوث نشد جز آنکه، گفتند: جادوگری است ، یا دیوانه ای است
    53

    أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ
    آیا بدین کار یکدیگر را وصیت کرده بودند ? نه ، خود مردمی طاغی بودند
    54

    فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ
    پس ، از آنها رویگردان شو، کس تو را ملامت نخواهد کرد
    55

    وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ
    اندرز بده که اندرز، مؤمنان را سودمند افتد
    56

    وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ
    جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام
    57

    مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ
    از آنها رزقی نمی خواهم و نمی خواهم که مرا اطعام کنند
    58

    إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ
    خداست روزی دهنده و اوست صاحب نیرویی سخت استوار
    59

    فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ
    این ستمکاران را، از عذاب بهره ای است همانند بهره ای که یارانشان داشتند پس به شتاب چیزی از من نخواهند
    60

    فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
    وای بر کافران ، از آن روز که آنها را وعده داده اند
    رده:

  2. #102
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    سورة الحجرات (ترجمه آیتی) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    به نام خدای بخشاینده مهربان
    1

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
    ای کسانی که ایمان آورده اید، بر خدا و، پیامبر او پیشی مگیرید و از خدابترسید، زیرا خدا شنوا و داناست
    2

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ
    ای کسانی که ایمان آورده اید، صدای خود را از صدای پیامبر بلندتر، مکنیدو همچنان که با یکدیگر بلند سخن می گویید با او به آواز بلند سخن مگویید، که اعمالتان ناچیز شود و آگاه نشوید
    3

    إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ
    کسانی که در نزد پیامبر خدا صدایشان را پایین می آورند همانهایند که خدادلهایشان را به تقوی آزموده است آنهاراست آمرزش و مزد بسیار
    4

    إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
    آنهایی که از آن سوی حجره ها ندایت می دهند بیشتر بی خردانند
    5

    وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
    اگر صبر می کردند تا تو خود بیرون می آمدی و نزد آنها می رفتی برایشان، بهتر می بود، و خدا آمرزنده مهربان است
    6

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ
    ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر فاسقی برایتان خبری آورد تحقیق کنید، مباد از روی نادانی به مردمی آسیب برسانید، آنگاه از کاری که کرده اید پشیمان شوید
    7

    وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
    و بدانید که پیامبر خدا در میان شماست اگر در بسیاری از امور از، شمافرمان ببرد به رنج می افتید ولی خدا ایمان را محبوب شما ساخت و آن رادر دلتان بیاراست و کفر و فسق و عصیان را در نظرتان مکروه گردانید اینان خود راه یافتگانند
    8

    فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
    بخشش و نعمتی است از جانب خدا، و خدا دانا و حکیم است
    9

    وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
    و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر به جنگ برخاستند، میانشان آشتی، افکنید و اگر یک گروه بر دیگری تعدی کرد، با آن که تعدی کرده است بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر بازگشت ، میانشان صلحی عادلانه برقرار کنید و عدالت ورزید که خدا عادلان را دوست دارد
    10

    إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
    هر آینه مؤمنان برادرانند میان برادرانتان آشتی بیفکنید و از خدا بترسید، باشد که بر شما رحمت آرد
    11

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
    ای کسانی که ایمان آورده اید، مباد که گروهی از مردان گروه دیگر را مسخره کند، شاید آن مسخره شدگان بهتر از آنها باشند و مباد که گروهی از زنان گروه دیگر را مسخره کند، شاید آن مسخره شدگان بهتر از آنها باشند و از هم عیبجویی مکنید و یکدیگر را به القاب زشت مخوانید بد است عنوان فسق پس از ایمان آوردن و کسانی که توبه نمی کنند خود ستمکارانند
    12

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ
    ای کسانی که ایمان آورده اید، از گمان فراوان بپرهیزید زیرا پاره، ای از گمانها در حد گناه است و در کارهای پنهانی یکدیگر جست و جو مکنید و از یکدیگر غیبت مکنید آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد ? پس آن را ناخوش خواهید داشت و از خدا بترسید، زیرا خدا توبه پذیر و مهربان است
    13

    يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
    ای مردم ، ما شما را از نری و ماده ای بیافریدیم و شما را جماعتها و، قبیله ها کردیم تا یکدیگر را بشناسید هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا،پرهیزگارترین شماست خدا دانا و کاردان است
    14

    قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
    اعراب بادیه نشین گفتند: ایمان آوردیم بگو: ایمان نیاورده اید، بگویید که تسلیم شده ایم ، و هنوز ایمان در دلهایتان داخل نشده است و اگر خدا و پیامبرش را اطاعت کنید از ثواب اعمال شما کاسته نمی شود، زیرا خدا آمرزنده و مهربان است
    15

    إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ
    مؤمنان کسانی هستند که به خدا و پیامبر او ایمان آورده اند و دیگر شک، نکرده اند، و با مال و جان خویش در راه خدا جهاد کرده اند اینان راستگویانند
    16

    قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
    بگو: آیا می خواهید خدا را از دینداری خویش آگاه کنید ? حال آنکه خدااز هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است آگاه است و او به هر چیزی عالم است
    17

    يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
    از اینکه اسلام آورده اند بر تو منت می گذارند بگو: به خاطر اسلامتان بر من منت مگذارید، بلکه خدا بدان سبب که شما را به ایمان راه نموده است بر شما منت می نهد، اگر راست می گویید
    18

    إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
    هر آینه خدا نهان آسمانها و زمین را می داند و به هر کاری که می کنید بیناست
    رده:

  3. #103
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    دعای امام حسین (ع) در روز عرفه (دانلود متن، ترجمه و صوت)

    اعمال ماه ذی الحجه- روز نهم، از جمله دعاهاى مشهور اين روز دعاى حضرت سيد الشهداء عليه السلام است بشر و بشير پسران غالب اسدى روايت كرده‏اند كه پسين روز عرفه در عرفات در خدمت آن حضرت بوديم پس از خيمه خود بيرون آمدند با گروهى از اهل بيت و فرزندان و شيعيان با نهايت تذلل و خشوع پس در جانب چپ كوه ايستادند و روى مبارك را بسوى كعبه گردانيدند و دستها را برابر رو برداشتند مانند مسكينى كه طعام طلبد و اين دعا را خواندند
    الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَيْسَ لِقَضَائِهِ دَافِعٌ وَ لاَ لِعَطَائِهِ مَانِعٌ وَ لاَ كَصُنْعِهِ صُنْعُ صَانِعٍ‏
    ستايش مخصوص آن خدايى است كه هيچكس در عالم سر از حكم و فرمانش نتواند كشيد و بخشش او را منع نتواند كرد و هيچ صانعى در آفرينش مانند صنع او پديد نتواند ساخت
    وَ هُوَ الْجَوَادُ الْوَاسِعُ فَطَرَ أَجْنَاسَ الْبَدَائِعِ وَ أَتْقَنَ بِحِكْمَتِهِ الصَّنَائِعَ‏
    و اوست بخشنده بى ‏پايان و انواع بدايع مخلوقات را بيافريد و بحكمت بالغه صنايع را متقن فرمود
    لاَ تَخْفَى عَلَيْهِ الطَّلاَئِعُ وَ لاَ تَضِيعُ عِنْدَهُ الْوَدَائِعُ (أَتَى بِالْكِتَابِ الْجَامِعِ وَ بِشَرْعِ الْإِسْلاَمِ النُّورِ السَّاطِعِ وَ لِلْخَلِيقَةِ صَانِعٌ وَ هُوَ الْمُسْتَعَانُ عَلَى الْفَجَائِعِ)
    نه چيزى در جهان پديد آيد كه از نظر عنايتش هرگز پنهان گردد و نه آنچه نزدش وديعه نهند هيچگاه نابود شود
    جَازِي كُلِّ صَانِعٍ وَ رَائِشُ كُلِّ قَانِعٍ وَ رَاحِمُ كُلِّ ضَارِعٍ‏
    عمل هر كس را پاداش دهد و امور اهل قناعت را اصلاح كند به حال هر كس به درگاهش تضرع و زارى كند ترحم فرمايد
    وَ مُنْزِلُ الْمَنَافِعِ وَ الْكِتَابِ الْجَامِعِ بِالنُّورِ السَّاطِعِ‏
    هر منفعت را به خلق او نازل گرداند چنانكه كتاب جامع را با نور علم و اشراق ايمان او نازل فرمود
    وَ هُوَ لِلدَّعَوَاتِ سَامِعٌ وَ لِلْكُرُبَاتِ دَافِعٌ وَ لِلدَّرَجَاتِ رَافِعٌ وَ لِلْجَبَابِرَةِ قَامِعٌ‏
    اوست كه دعاى بندگان را مستجاب مى ‏گرداند و گرفتاريهايشان را دفع می كند و مقامشان را بالا می برد و گردنكشان را سركوب می كند
    فَلاَ إِلَهَ غَيْرُهُ وَ لاَ شَيْ‏ءَ يَعْدِلُهُ وَ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ
    پس غير آن ذات يكتا هيچ خدايى نيست و او را عديل نباشد و مثل و مانند ندارد
    وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ
    شنواى دعاى خلق و بيناى امور عالم است به دقايق اشياء بصير و آگاه است و بر هر چيز توانايى و قدرت كامل دارد
    اللَّهُمَّ إِنِّي أَرْغَبُ إِلَيْكَ وَ أَشْهَدُ بِالرُّبُوبِيَّةِ لَكَ‏
    اى خدا من اشتياق دارم و به يكتائيت گواه و به ربوبيتت معترفم
    مُقِرّاً (مُقِرٌّ) بِأَنَّكَ رَبِّي وَ أَنَّ إِلَيْكَ مَرَدِّي ابْتَدَأْتَنِي بِنِعْمَتِكَ قَبْلَ أَنْ أَكُونَ شَيْئًا مَذْكُوراً
    و مى ‏دانم كه تو مربى و پروردگار منى و بازگشت من بسوى توست تو در اول كه من نابود بودم
    وَ خَلَقْتَنِي مِنَ التُّرَابِ ثُمَّ أَسْكَنْتَنِي الْأَصْلاَبَ آمِناً لِرَيْبِ الْمَنُونِ وَ اخْتِلاَفِ الدُّهُورِ وَ السِّنِينَ‏
    به من نعمت وجود بخشيدى و مرا از خاك بيافريدى آنگاه در صلب پدرانم جاى دادى و از حوادث زمان و موانع دهر و اختلاف و تغييرات روزگاران مرا محفوظ داشتى
    فَلَمْ أَزَلْ ظَاعِناً مِنْ صُلْبٍ إِلَى رَحِمٍ فِي تَقَادُمٍ مِنَ الْأَيَّامِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ الْخَالِيَةِ
    تا آنكه پى درپى از يكايك پشت پدرانم به رحم مادران انتقال يافتم در آن ايام پيشين و دوران گذشته
    لَمْ تُخْرِجْنِي لِرَأْفَتِكَ بِي وَ لُطْفِكَ لِي (بِي) وَ إِحْسَانِكَ إِلَيَّ فِي دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْكُفْرِ الَّذِينَ نَقَضُوا عَهْدَكَ وَ كَذَّبُوا رُسُلَكَ‏
    و از آنجا كه با من رأفت و مهربانى داشتى و نظر لطف ‏و احسان مرا در دور سلطنت پيشوايان كفر و ضلالت كه عهد تو را شكستند و رسولانت را تكذيب كردند به دنيا نياوردى
    لَكِنَّكَ أَخْرَجْتَنِي (رَأْفَةً مِنْكَ وَ تَحَنُّناً عَلَيَّ) لِلَّذِي سَبَقَ لِي مِنَ الْهُدَى الَّذِي لَهُ يَسَّرْتَنِي‏
    و ليكن زمانى بوجود آوردى كه از بركت پيشواى توحيد حضرت خاتم پيغمبرانت مقام هدايت كه در علم ازليت مقرر بود بر من ميسر فرمودى
    وَ فِيهِ أَنْشَأْتَنِي وَ مِنْ قَبْلِ ذَلِكَ رَؤُفْتَ بِي بِجَمِيلِ صُنْعِكَ وَ سَوَابِغِ نِعَمِكَ‏
    و در اين عصر هدايت مرا پرورش دادى و از اين پيش هم پيوسته با من نيكويى و مهربانى كردى و به نعمت فراوانم متنعم ساختى
    فَابْتَدَعْتَ خَلْقِي مِنْ مَنِيٍّ يُمْنَى وَ أَسْكَنْتَنِي فِي ظُلُمَاتٍ ثَلاَثٍ بَيْنَ لَحْمٍ وَ دَمٍ وَ جِلْدٍ
    تا آنگاه كه آفرينشم به مشيتت از آب نطفه فرمودى و در ظلمات سه گانه در ميان لحم و دمم مسكن دادى
    لَمْ تُشْهِدْنِي خَلْقِي (لَمْ تُشَهِّرْنِي بِخَلْقِي) وَ لَمْ تَجْعَلْ إِلَيَّ شَيْئًا مِنْ أَمْرِي‏
    نه مرا از كيفيت خلقتم آگه ساختى و نه كارى در آفرينشم به من واگذار كردى
    ثُمَّ أَخْرَجْتَنِي لِلَّذِي سَبَقَ لِي مِنَ الْهُدَى إِلَى الدُّنْيَا تَامّاً سَوِيّاً
    تا آنكه مرا بر آن رتبه معرفت و هدايت علم ازلى با خلقت كامل و آراسته به دنيا آوردى
    وَ حَفِظْتَنِي فِي الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِيّاً وَ رَزَقْتَنِي مِنَ الْغِذَاءِ لَبَناً مَرِيّاً
    و در گهواره كه كودكى ناتوان بودم مرا نگهداشتى و از شير مادر غذايى گوارا روزيم كردى
    وَ عَطَفْتَ عَلَيَّ قُلُوبَ الْحَوَاضِنِ وَ كَفَّلْتَنِي الْأُمَّهَاتِ الرَّوَاحِمَ (الرَّحَائِمَ) وَ كَلَأْتَنِي مِنْ طَوَارِقِ الْجَانِ‏
    و دلهاى دايگان را به من مهربان ساختى مادران مهربان را براى محافظتم از آسيب جن و شيطان برگماشتى
    وَ سَلَّمْتَنِي مِنَ الزِّيَادَةِ وَ النُّقْصَانِ فَتَعَالَيْتَ يَا رَحِيمُ يَا رَحْمَانُ‏
    و از عيب و نقصان خلقتم را پيراستى به هر حال بسى بلند مرتبه خداى مهربانى
    حَتَّى إِذَا اسْتَهْلَلْتُ نَاطِقاً بِالْكَلاَمِ أَتْمَمْتَ عَلَيَّ سَوَابِغَ الْإِنْعَامِ وَ رَبَّيْتَنِي زَائِداً فِي كُلِّ عَامٍ‏
    پس آنگاه كه زبانم به سخن گشودى و نعمت بى ‏حدت بر من تمام كردى و در هر سال به تربيتت فزونتر شدم
    حَتَّى إِذَا اكْتَمَلَتْ فِطْرَتِي وَ اعْتَدَلَتْ مِرَّتِي (سَرِيرَتِي) أَوْجَبْتَ عَلَيَّ حُجَّتَكَ بِأَنْ أَلْهَمْتَنِي مَعْرِفَتَكَ وَ رَوَّعْتَنِي بِعَجَائِبِ حِكْمَتِكَ (فِطْرَتِكَ)
    و خلقتم مقام كمال يافت و قواى جسم و جانم به حد اعتدال رسيد پس حجت را بر من الزام نمودى و معرفت خود را به قلبم الهام فرمودى و در عجايب حكمتهاى خويش چشم عقلم را حيران ساختى
    وَ أَيْقَظْتَنِي لِمَا ذَرَأْتَ فِي سَمَائِكَ وَ أَرْضِكَ مِنْ بَدَائِعِ خَلْقِكَ وَ نَبَّهْتَنِي لِشُكْرِكَ وَ ذِكْرِكَ‏
    و مرا بيدار و هشيار كردى تا در آسمان و زمين بدايع مخلوقاتت را مشاهده كنم و مرا به ياد خود و شكر نعمتهاى بى‏حد خويش متذكر ساختى
    وَ أَوْجَبْتَ عَلَيَّ طَاعَتَكَ وَ عِبَادَتَكَ وَ فَهَّمْتَنِي مَا جَاءَتْ بِهِ رُسُلُكَ‏
    و فرض نمودى‏ بر من طاعت و عبادتت را و فهم علوم و حقايقى كه پيمبرانت به وحى آوردند به من عطا فرمودى
    وَ يَسَّرْتَ لِي تَقَبُّلَ مَرْضَاتِكَ وَ مَنَنْتَ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ ذَلِكَ بِعَوْنِكَ وَ لُطْفِكَ‏
    و روح بزرگ مرا براى فهم پذيرفتن عطا كردى و به سعه صدر در يافتن مقام رضا و تسليم را بر من آسان كردى و در تمام اين مرحمتها بر من به اعانت و لطف خود منت گذاردى
    ثُمَّ إِذْ خَلَقْتَنِي مِنْ خَيْرِ (حُرِّ) الثَّرَى لَمْ تَرْضَ لِي يَا إِلَهِي نِعْمَةً (بِنِعْمَةٍ) دُونَ أُخْرَى‏
    سپس كه مرا از بهترين خاك بيافريدى و براى آسايش من به يك نوع نعمت راضى نشدى بلكه به انواع نعمتهاى بيشمار مرا متنعم ساختى
    وَ رَزَقْتَنِي مِنْ أَنْوَاعِ الْمَعَاشِ وَ صُنُوفِ الرِّيَاشِ بِمَنِّكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ عَلَيَّ وَ إِحْسَانِكَ الْقَدِيمِ إِلَيَ‏
    و به هر گونه طعام و لباس و اثاث زندگى برخوردارم كردى و همه صرف لطف بى ‏حد و احسان نامتناهى تو بود
    حَتَّى إِذَا أَتْمَمْتَ عَلَيَّ جَمِيعَ النِّعَمِ وَ صَرَفْتَ عَنِّي كُلَّ النِّقَمِ‏
    و چون هر گونه نعمت را بر من تمام كردى و هر گونه رنج و بلا را از من برطرف نمودى
    لَمْ يَمْنَعْكَ جَهْلِي وَ جُرْأَتِي عَلَيْكَ أَنْ دَلَلْتَنِي إِلَى (عَلَى) مَا يُقَرِّبُنِي إِلَيْكَ وَ وَفَّقْتَنِي لِمَا يُزْلِفُنِي لَدَيْكَ‏
    باز جهل و بى ‏باكى من تو را مانع از اين لطف بزرگ نشد كه دلالتم كنى و به هر چه سبب خشم و غضب توست و به مقام قرب خود موفق سازى
    فَإِنْ دَعَوْتُكَ أَجَبْتَنِي وَ إِنْ سَأَلْتُكَ أَعْطَيْتَنِي وَ إِنْ أَطَعْتُكَ شَكَرْتَنِي‏
    و با همه بی باكى و گناه باز هر وقت تو را خواندم اجابت كردى و چون از تو درخواستى كردم عطا فرمودى و اگر تو را اطاعت كردم پاداش كامل دادى
    وَ إِنْ شَكَرْتُكَ زِدْتَنِي كُلُّ ذَلِكَ إِكْمَالٌ (إِكْمَالاً) لِأَنْعُمِكَ عَلَيَّ وَ إِحْسَانِكَ إِلَيَ‏
    و اگر شكرت بجاى آوردم بر نعمتم افزودى همه اين لطفها را فرمودى تا نعمت و احسانت را بر من به حد كمال رسانى
    فَسُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ مِنْ مُبْدِئٍ مُعِيدٍ حَمِيدٍ مَجِيدٍ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ وَ عَظُمَتْ آلاَؤُكَ‏
    زهى پاك و منزه خدايى كه پديد آرنده آفرينش و بازگرداننده خلقى ستوده صفات و با مجد و عزتى نامهاى مقدست پاك و نعمتهايت بزرگ
    فَأَيَّ (فَأَيُّ) نِعَمِكَ يَا إِلَهِي أُحْصِي عَدَداً وَ ذِكْراً أَمْ أَيُّ عَطَايَاكَ أَقُومُ بِهَا شُكْراً
    پروردگارا چه نوع از نعمتهاى بى ‏حسابت به ذكر و شمار توان آورد كدام يك از عطاهايت را به وظيفه شكرش قيام توان كرد
    وَ هِيَ يَا رَبِّ أَكْثَرُ (أَكْبَرُ) مِنْ أَنْ يُحْصِيَهَا الْعَادُّونَ أَوْ يَبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحَافِظُونَ‏
    در صورتى كه نعمتت بيش از آن است كه حساب دانان بشمار آرند يا حافظان به آن دانا شوند
    ثُمَّ مَا صَرَفْتَ وَ دَرَأْتَ عَنِّي اللَّهُمَّ مِنَ الضُّرِّ وَ الضَّرَّاءِ أَكْثَرُ مِمَّا ظَهَرَ لِي مِنَ الْعَافِيَةِ وَ السَّرَّاءِ
    و باز پروردگارا آن رنج و زيانها را كه از من به مرحمتت دفع كردى بيش از آن همه نعمت و عافيت است كه به ظاهر مشاهده مى ‏كنم
    وَ أَنَا (فَأَنَا) أَشْهَدُ يَا إِلَهِي بِحَقِيقَةِ إِيمَانِي وَ عَقْدِ عَزَمَاتِ يَقِينِي وَ خَالِصِ صَرِيحِ تَوْحِيدِي‏
    و من گواهى مى ‏دهم براى خدا از خلوص و حقيقت ايمانم به عهد قلبم كه ازفرايض مقام يقين من است و توحيدى خالص و پاك از شايبه
    وَ بَاطِنِ مَكْنُونِ ضَمِيرِي وَ عَلاَئِقِ مَجَارِي نُورِ بَصَرِي وَ أَسَارِيرِ صَفْحَةِ جَبِينِي‏
    و از باطن سر ضميرم و از رشته ‏هاى بينش نور چشم و اسرار نقشهاى جبينم
    وَ خُرْقِ مَسَارِبِ نَفْسِي (نَفَسِي) وَ خَذَارِيفِ مَارِنِ عِرْنِينِي وَ مَسَارِبِ سِمَاخِ (صِمَاخِ) سَمْعِي‏
    و شكاف راه هاى نفس هايم و مخزن و محفظه شامه ‏ام و روزنه ‏هاى وصول امواج صوتى به سماخ و استخوان سامعه‏ ام
    وَ مَا ضُمَّتْ وَ أَطْبَقَتْ عَلَيْهِ شَفَتَايَ وَ حَرَكَاتِ لَفْظِ لِسَانِي‏
    و آنچه را هر دو لبم از بر هم نهادن مى ‏پوشاند و به حركات بى‏ شمار زبانم
    وَ مَغْرَزِ حَنَكِ فَمِي وَ فَكِّي وَ مَنَابِتِ أَضْرَاسِي وَ مَسَاغِ مَطْعَمِي وَ مَشْرَبِي‏
    و محل ارتباط فك بالا و فك پايينم و مكان روييدن دندان و عصب قوه ذايقه كه جايگاه ادراك گوارايى طعام و شراب است
    وَ حِمَالَةِ أُمِّ رَأْسِي وَ بَلُوعِ فَارِغِ حَبَائِلِ (بُلُوغِ حَبَائِلِ بَارِعِ) عُنُقِي‏
    و آن استخوان كه ام رأس من بر آن استوار است و وسعتگاهى كه مكان رشته‏ هاى اعصاب گردن من است
    وَ مَا اشْتَمَلَ عَلَيْهِ تَامُورُ صَدْرِي وَ (جُمَلِ) حَمَائِلِ حَبْلِ وَتِينِي وَ نِيَاطِ حِجَابِ قَلْبِي وَ أَفْلاَذِ حَوَاشِي كَبِدِي‏
    و آنچه فضاى سينه من بر آن محيط است و آنجا كه رشته رگ و تينم حمايل است و آنجا كه پرده قلبم و قطعات اطراف جگرم بدان مرتبط است
    وَ مَا حَوَتْهُ شَرَاسِيفُ أَضْلاَعِي وَ حِقَاقُ (حِقَاقِ) مَفَاصِلِي وَ قَبْضُ (قَبْضِ) عَوَامِلِي وَ أَطْرَافُ (أَطْرَافِ) أَنَامِلِي‏
    و شراسيف (دنده‏ هاى) استخوان و غضروف پهلو و سربندهاى مفاصل من و قبض (و بسط) قواى عامله من و سر انگشتان من
    وَ لَحْمِي وَ دَمِي وَ شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ عَصَبِي وَ قَصَبِي وَ عِظَامِي‏
    و گوشت و خون و موى و پوست و اعصاب و وريد و شريان من و استخوانها
    وَ مُخِّي وَ عُرُوقِي وَ جَمِيعُ (جَمِيعِ) جَوَارِحِي‏
    و مغز و رگ و پى ‏هاى من و تمام اندامم
    وَ مَا انْتَسَجَ عَلَى ذَلِكَ أَيَّامَ رضَاعِي وَ مَا أَقَلَّتِ الْأَرْضُ مِنِّي وَ نَوْمِي وَ يَقَظَتِي وَ سُكُونِي وَ حَرَكَاتِ رُكُوعِي وَ سُجُودِي‏
    انساج پرده ‏ها و غشاهايى كه دوران شير خوارگيم منسوج شده و آنچه زمين از من در پشت خود برداشته است و خواب و بيدارى من و آرامش و جنبش من و ركوع و سجود من
    أَنْ لَوْ حَاوَلْتُ وَ اجْتَهَدْتُ مَدَى الْأَعْصَارِ وَ الْأَحْقَابِ لَوْ عُمِّرْتُهَا أَنْ أُؤَدِّيَ شُكْرَ وَاحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِكَ مَا اسْتَطَعْتُ ذَلِكَ‏
    كه از بسيارى آنها اگر به قصد و كوشش در ضبط آنها عمرى بپردازم طول مدت عصرها و بلكه قرنها اگر عمر كنم شكر يكى از آن نعمتها را نتوانم كرد
    إِلاَّ بِمَنِّكَ الْمُوجَبِ عَلَيَّ بِهِ شُكْرُكَ أَبَداً جَدِيداً وَ ثَنَاءً طَارِفاً عَتِيداً
    مگر باز به نعمت ديگرت كه آن نيز بر من شكرى سر از نو و ستايشى تازه واجب گرداند
    أَجَلْ وَ لَوْ حَرَصْتُ أَنَا وَ الْعَادُّونَ مِنْ أَنَامِكَ أَنْ نُحْصِيَ مَدَى إِنْعَامِكَ سَالِفِهِ (سَالِفَةً) وَ آنِفِهِ (آنِفَةً)
    آرى و اگر من و تمام حساب دانان عالم خلقت بخواهيم نهايت نعمتهايت از گذشته و حال و آينده را احصاء و شماره كنيم
    مَا حَصَرْنَاهُ عَدَداً وَ لاَ أَحْصَيْنَاهُ أَمَداً
    هرگز بر حساب و شماره ‏اش و درك نهايتش قادر نخواهيم بود
    هَيْهَاتَ أَنَّى ذَلِكَ وَ أَنْتَ الْمُخْبِرُ فِي كِتَابِكَ النَّاطِقِ وَ النَّبَإِ الصَّادِقِ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا
    هيهات كجا توانيم در صورتى كه تو خود در كتاب ناطق قرآن (كه مبين حق و حقيقت است) بيان فرمودى كه اگر خواهيد كه نعمتهاى خدا را بشمار آريد هرگز نتوانيد
    صَدَقَ كِتَابُكَ اللَّهُمَّ وَ إِنْبَاؤُكَ وَ بَلَّغَتْ أَنْبِيَاؤُكَ وَ رُسُلُكَ مَا أَنْزَلْتَ عَلَيْهِمْ مِنْ وَحْيِكَ وَ شَرَعْتَ لَهُمْ وَ بِهِمْ مِنْ دِينِكَ‏
    و البته كتاب و اخبار تو اى خدا صدق و حقيقت است سخنى است كه به پيمبران و رسولانت الهام شده و از مقام و حيت نازل گرديده است و دين خود را به آن وحى و روى آن كتاب تشريع كردى
    غَيْرَ أَنِّي يَا إِلَهِي أَشْهَدُ بِجَهْدِي وَ جِدِّي وَ مَبْلَغِ طَاعَتِي (طَاقَتِي) وَ وُسْعِي وَ أَقُولُ مُؤْمِناً مُوقِناً
    و علاوه بر اينكه من اى خدا شهادت مى‏ دهم با تمام توجه و كمال جديت و به قدر طاعت و طاقتم وسعت فكر و معرفتم و با مقام ايمان و يقين مى ‏گويم
    الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً فَيَكُونَ مَوْرُوثاً
    كه حمد و ستايش مخصوص خدايى است كه فرزند ندارد تا وارثى بر او باشد
    وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي مُلْكِهِ فَيُضَادَّهُ فِيمَا ابْتَدَعَ‏
    و شريكى در سلطنت ندارد تا در ابداع و اختراعش كسى مخالفت و ضديت كند
    وَ لاَ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ فَيُرْفِدَهُ فِيمَا صَنَعَ فَسُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا وَ تَفَطَّرَتَا
    و قدرت كامله ‏اش در صنع و ابداع محتاج به معاونت كسى نيست تا او را يارى كند منزه است خداى يكتايى كه اگر جز او خدايانى بودند نظم آسمان و زمين فاسد گشتى و از هم گسيختى
    سُبْحَانَ اللَّهِ الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِي لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ
    منزه است خداى يگانه يكتا كه غنى بالذات است فرزندى ندارد و خود فرزند كسى نباشد و هيچكس مثل و مانند او نيست
    الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً يُعَادِلُ حَمْدَ مَلاَئِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ‏
    ستايش خداى را آن گونه ستايش كه فرشتگان مقرب و انبياء مرسل كنند
    وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى خِيَرَتِهِ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْمُخْلَصِينَ وَ سَلَّمَ‏
    و درود به حبيب برگزيده او محمد خاتم پيغمبرانش و بر آل او كه همه پاكان و پاكيزگان عالم و بندگان خاص خالص اويند
    پس شروع فرمود آن حضرت در سؤال و اهتمام نمود در دعا و آب از ديده‏ هاى مباركش جارى بود پس گفت‏
    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ وَ لاَ تُشْقِنِي بِمَعْصِيَتِكَ وَ خِرْ لِي فِي قَضَائِكَ‏
    اى خدا بمن آن مقام ترس و خشيت از جلال و عظمتت را عطا كن كه گويا تو را ميبينم و مرا بتقوى و طاعتت سعادت بخش و بعصيانت شقاوتمند مگردان و قضا
    وَ بَارِكْ لِي فِي قَدَرِكَ حَتَّى لاَ أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لاَ تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ‏
    و قدرت را بر من خير و مبارك ساز تا در خوش و ناخوش مقدراتت آنچه دير مى‏ خواهى بر من زودتر دوست ندارم و آنچه زودتر مى‏ خواهى ديرتر مايل نباشم
    اللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَايَ فِي نَفْسِي وَ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ الْإِخْلاَصَ فِي عَمَلِي‏
    خدايا مرا به بى‏ نيازى در نفس و يقين در قلب و اخلاص در عمل
    وَ النُّورَ فِي بَصَرِي وَ الْبَصِيرَةَ فِي دِينِي وَ مَتِّعْنِي بِجَوَارِحِي وَ اجْعَلْ سَمْعِي وَ بَصَرِي الْوَارِثَيْنِ مِنِّي‏
    و نور در چشم و بصيرت در دين عطا فرما و به اعضاء و جوارحم بهره ‏مند كن و گوش و چشم را دو وارث من گردان
    وَ انْصُرْنِي عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي وَ أَرِنِي فِيهِ ثَارِي وَ مَآرِبِي وَ أَقِرَّ بِذَلِكَ عَيْنِي‏
    و بر هر كس به من ظلم مى ‏كند مرا يارى فرما و انتقام و تسلطم را نمودار ساز و بدان تسلط بر ظالم مرا دلشاد گردان
    اللَّهُمَّ اكْشِفْ كُرْبَتِي وَ اسْتُرْ عَوْرَتِي وَ اغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَ اخْسَأْ شَيْطَانِي‏
    اى خدا تو غمهايم برطرف و عيبهايم مستور ساز و از خطاهايم درگذر و شيطانم را بران
    وَ فُكَّ رِهَانِي وَ اجْعَلْ لِي يَا إِلَهِي الدَّرَجَةَ الْعُلْيَا فِي الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏
    و ذمه ‏ام (از هر حقوق) برهان و اى خداى من در دنيا و آخرت به من عاليترين درجه را عطا فرما
    اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا خَلَقْتَنِي فَجَعَلْتَنِي سَمِيعاً بَصِيراً
    اى خدا تو را ستايش مى‏ كنم كه به قدرت كامله مرا آفريدى پس آنگاه شنوا و بينا گردانيدى
    وَ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا خَلَقْتَنِي فَجَعَلْتَنِي خَلْقاً (حَيّاً) سَوِيّاً رَحْمَةً بِي وَ قَدْ كُنْتَ عَنْ خَلْقِي غَنِيّاً
    و تو را ستايش مى كنم كه چون مرا آفريدى از لطف و عنايتى كه به من داشتى خلقتم را نيكو آراستى در صورتى كه از وجود من بى‏ نياز بودى
    رَبِّ بِمَا بَرَأْتَنِي فَعَدَّلْتَ فِطْرَتِي رَبِّ بِمَا أَنْشَأْتَنِي فَأَحْسَنْتَ صُورَتِي‏
    پروردگارا چون مرا ايجاد كردى فطرت و طبيعتم را مقام اعتدال بخشيدى پروردگارا چنانكه مرا خلق كردى و صورتم زيبا نگاشتى
    رَبِّ بِمَا أَحْسَنْتَ إِلَيَّ (بِي) وَ فِي نَفْسِي عَافَيْتَنِي رَبِّ بِمَا كَلَأْتَنِي وَ وَفَّقْتَنِي‏
    پروردگارا چنانكه مرا مراقبت كردى و توفيق دادى
    رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَهَدَيْتَنِي رَبِّ بِمَا أَوْلَيْتَنِي وَ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَعْطَيْتَنِي‏
    پروردگارا چنانكه به من انعام فرمودى و هدايتم كردى پروردگارا چنانكه مرا برگزيدى و از هر خيرم عطا نمودى
    رَبِّ بِمَا أَطْعَمْتَنِي وَ سَقَيْتَنِي رَبِّ بِمَا أَغْنَيْتَنِي وَ أَقْنَيْتَنِي رَبِّ بِمَا أَعَنْتَنِي وَ أَعْزَزْتَنِي‏
    پروردگارا چنانكه مرا غذا دادى و سيرابم كردى پروردگارا چنانكه مرا بى‏نياز گردانيدى‏ و سرمايه و عزت بخشيدى
    رَبِّ بِمَا أَلْبَسْتَنِي مِنْ سِتْرِكَ الصَّافِي وَ يَسَّرْتَ لِي مِنْ صُنْعِكَ الْكَافِي صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
    پروردگارا چنانكه مرا به لباس كرامت خاص در پوشانيدى و از مصنوعاتت به حد كافى در دسترس من نهادى چنانكه اين موهبتها را فرمودى هم درود فرست بر محمد و آل محمد
    وَ أَعِنِّي عَلَى بَوَائِقِ الدُّهُورِ وَ صُرُوفِ اللَّيَالِي وَ الْأَيَّامِ‏
    و در سختي هاى روزگاران و حوادث شبان و روزان مرا يارى كن
    وَ نَجِّنِي مِنْ أَهْوَالِ الدُّنْيَا وَ كُرُبَاتِ الْآخِرَةِ وَ اكْفِنِي شَرَّ مَا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ فِي الْأَرْضِ‏
    و از هول و خطرهاى دنيا و غم و اندوه آخرتم نجات بخش و از شر اعمال ستمكاران روى زمين محفوظم دار
    اللَّهُمَّ مَا أَخَافُ فَاكْفِنِي وَ مَا أَحْذَرُ فَقِنِي وَ فِي نَفْسِي وَ دِينِي فَاحْرُسْنِي‏
    اى خدا تو از هر چه بترسم كفايتم كن و از آنچه هراسانم نگاهم دار و در جان و دين محافظتم فرما
    وَ فِي سَفَرِي فَاحْفَظْنِي وَ فِي أَهْلِي وَ مَالِي فَاخْلُفْنِي وَ فِيمَا رَزَقْتَنِي فَبَارِكْ لِي وَ فِي نَفْسِي فَذَلِّلْنِي‏
    و در سفر نگهدارى كن و در اهل و مال مرا جانشين عطا كن و در آنچه نصيبم كردى بركت بخش و مرا در پيش خود خوار
    وَ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ فَعَظِّمْنِي وَ مِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فَسَلِّمْنِي‏
    و در چشم مردم بزرگ ساز و از شر جن و انس سلامتم دار
    وَ بِذُنُوبِي فَلاَ تَفْضَحْنِي وَ بِسَرِيرَتِي فَلاَ تُخْزِنِي وَ بِعَمَلِي فَلاَ تَبْتَلِنِي وَ نِعَمَكَ فَلاَ تَسْلُبْنِي وَ إِلَى غَيْرِكَ فَلاَ تَكِلْنِي‏
    و به گناهانم رسوا مگردان و به انديشه‏ هاى باطنيم مفتضح و به عمل (ناشايسته‏ ام) مبتلا مساز و نعمتهايت را از من مگير و مرا به غير خودت واگذار مكن
    إِلَهِي إِلَى مَنْ تَكِلُنِي إِلَى قَرِيبٍ فَيَقْطَعُنِي أَمْ إِلَى بَعِيدٍ فَيَتَجَهَّمُنِي أَمْ إِلَى الْمُسْتَضْعَفِينَ لِي وَ أَنْتَ رَبِّي وَ مَلِيكُ أَمْرِي‏
    اى خدا مرا به كه وا مى ‏گذارى به خويش و نزديكان كه از من علاقه برند يا به دور و بيگانگان كه با من خشونت و نفرت آغازند يا به آنان كه مرا ضعيف و ناتوان خواهند در صورتى كه تو پروردگار من و مالك امور من هستى
    أَشْكُو إِلَيْكَ غُرْبَتِي وَ بُعْدَ دَارِي وَ هَوَانِي عَلَى مَنْ مَلَّكْتَهُ أَمْرِي‏
    به تو از غربت و ذلت خود شكايت مى ‏كنم از دورى منزلم شكايت مى‏ كنم و از ذلت و خواريم در مقابل كسى كه او را مالك امر من گردانيدى به تو مى ‏نالم
    إِلَهِي فَلاَ تُحْلِلْ عَلَيَّ غَضَبَكَ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ غَضِبْتَ عَلَيَّ فَلاَ أُبَالِي (سِوَاكَ) سُبْحَانَكَ غَيْرَ أَنَّ عَافِيَتَكَ أَوْسَعُ لِي‏
    اى خدا پس تو بر من قهر و غضب نكن كه باك از چيزى غير معصيت تو ندارم آن هم اى ذات منزه سهل است كه لطف و عافيتت مرا وسيعتر است
    فَأَسْأَلُكَ يَا رَبِّ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ وَ السَّمَاوَاتُ وَ كُشِفَتْ (انْكَشَفَتْ) بِهِ الظُّلُمَاتُ‏
    پس از تو اى پروردگار من درخواست‏ مى‏ كنم به نور جمالت بر زمين و آسمان تابش كرده و ظلمت را از جهان برانداخته
    وَ صَلُحَ بِهِ أَمْرُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ أَنْ لاَ تُمِيتَنِي عَلَى غَضَبِكَ وَ لاَ تُنْزِلَ بِي سَخَطَكَ‏
    و اصلاح امر اولين و آخرين بدان بسته است كه مرا در حال قهر و غضبت نميرانى و خشمت بر من نازل نگردانى
    لَكَ الْعُتْبَى لَكَ الْعُتْبَى حَتَّى تَرْضَى قَبْلَ ذَلِكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ‏
    كه مى ‏توانى از خشم به لطف باز آيى و از من خشنود شوى پيش از آنكه غضب فرمايى عالم را خدايى جز تو نيست كه خداى مكه
    وَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَ الْبَيْتِ الْعَتِيقِ الَّذِي أَحْلَلْتَهُ الْبَرَكَةَ وَ جَعَلْتَهُ لِلنَّاسِ أَمْناً
    و مشعر الحرام و بيت العتيق و در آن حرم بركت و رحمت فرود آوردى و آنجا را مقام امن و امان براى مردم قرار دادى
    يَا مَنْ عَفَا عَنْ عَظِيمِ الذُّنُوبِ بِحِلْمِهِ يَا مَنْ أَسْبَغَ النَّعْمَاءَ بِفَضْلِهِ‏
    اى آنكه به حلم از گناهان بزرگ بندگان درگذشتى و از فضل نعمتت را بر خلق به حد كمال رسانيدى
    يَا مَنْ أَعْطَى الْجَزِيلَ بِكَرَمِهِ يَا عُدَّتِي فِي شِدَّتِي يَا صَاحِبِي فِي وَحْدَتِي‏
    و عطاهاى بزرگ به كرم عطا كردى اى ذخيره روز سختى من اى همدم وقت تنهايى من
    يَا غِيَاثِي فِي كُرْبَتِي يَا وَلِيِّي فِي نِعْمَتِي يَا إِلَهِي وَ إِلَهَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ‏
    اى فريادرس من هنگام رنج و بلا اى ولى نعمت من اى خداى من و خداى پدران من ابراهيم و اسمعيل
    وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ رَبَّ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ ( مِيكَالَ ) وَ إِسْرَافِيلَ‏
    و اسحق و يعقوب و اى پروردگار جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل
    وَ رَبَّ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ آلِهِ الْمُنْتَجَبِينَ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ‏
    و اى پروردگار محمد خاتم انبياء و آل برگزيده پاكش اى خداى فرستنده كتاب تورات و انجيل
    وَ الزَّبُورِ وَ الْفُرْقَانِ وَ مُنَزِّلَ كهيعص وَ طه وَ يس وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ‏
    و زبور و فرقان و فرستنده كهيعص و طه و يس و تمام قرآن حكيم
    أَنْتَ كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي الْمَذَاهِبُ فِي سَعَتِهَا وَ تَضِيقُ بِيَ الْأَرْضُ بِرُحْبِهَا (بِمَا رَحُبَتْ) وَ لَوْ لاَ رَحْمَتُكَ لَكُنْتُ مِنَ الْهَالِكِينَ‏
    اى خدا تويى پناهم هرگاه طرق زندگانى با همه وسعت بر من مشكل شود و زمين با همه فراخى بر من تنگ گردد اگر رحمتت شامل حالم نگردد مسلم از اهل هلاكت خواهم بود
    وَ أَنْتَ مُقِيلُ عَثْرَتِي وَ لَوْ لاَ سَتْرُكَ إِيَّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحِينَ‏
    و تويى كه از لغزشم بر مى‏ گردانى و گناهانم مستور مى ‏سازى كه اگر پرده پوشى تو نبود البته رسوا و مفتضح مى‏ گرديدم
    وَ أَنْتَ مُؤَيِّدِي بِالنَّصْرِ عَلَى أَعْدَائِي وَ لَوْ لاَ نَصْرُكَ إِيَّايَ (لِي) لَكُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبِينَ‏
    و تو به ياريت مرا بر دشمنان ظفر مى ‏بخشى كه اگر نصرتت نبود من مغلوب دشمن مى‏ شدم
    يَا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَ الرِّفْعَةِ فَأَوْلِيَاؤُهُ بِعِزِّهِ يَعْتَزُّونَ‏
    اى آنكه ذات خود را به علو مقام و رفعت مخصوص گردانيدى و دوستدارانت را به عزت خود عزيز ساختى
    يَا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ الْمُلُوكُ نِيرَ الْمَذَلَّةِ عَلَى أَعْنَاقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَوَاتِهِ خَائِفُونَ‏
    اى آنكه پادشاهان را به درگاهت طوق مذلت به گردن نهادى كه سخت از قهر و سطوتت هراسان و ترسانند
    يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ مَا تُخْفِي الصُّدُورُ وَ غَيْبَ مَا تَأْتِيَ بِهِ الْأَزْمِنَةُ وَ الدُّهُورُ
    اى آنكه بر نگاه گوشه چشمها و اسرار پنهان در دلها و حوادث آتيه سلسله زمان و دور روزگاران بر همه آگاهى
    يَا مَنْ لاَ يَعْلَمُ كَيْفَ هُوَ إِلاَّ هُوَ يَا مَنْ لاَ يَعْلَمُ مَا هُوَ إِلاَّ هُوَ
    اى آنكه چگونگى آن ذات پنهان را كسى جز او آگاهى ندارد اى آنكه حقيقت او را جز او هيچكس نمى ‏داند
    يَا مَنْ لاَ (يَعْلَمُ مَا يَعْلَمُهُ إِلاَّ هُوَ) يَعْلَمُهُ إِلاَّ هُوَ يَا مَنْ كَبَسَ الْأَرْضَ عَلَى الْمَاءِ وَ سَدَّ الْهَوَاءَ بِالسَّمَاءِ
    اى آنكه بر او غير او كس آگاه نيست اى آنكه زمين را در آب فرو بردى و هوا را به آسمان سد بستى
    يَا مَنْ لَهُ أَكْرَمُ الْأَسْمَاءِ يَا ذَا الْمَعْرُوفِ الَّذِي لاَ يَنْقَطِعُ أَبَداً
    اى آنكه او را گراميترين نام هاست اى صاحب كرمى كه هرگز احسانش منقطع نشود
    يَا مُقَيِّضَ الرَّكْبِ لِيُوسُفَ فِي الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَ مُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ وَ جَاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِيَّةِ مَلِكاً
    اى آنكه قافله (مصر) را براى (نجات) يوسف در بيابان فقر نگاهداشتى و از قعر چاهش برآوردى و پس از بندگى به او شاهى رسانيدى
    يَا رَادَّهُ عَلَى يَعْقُوبَ بَعْدَ أَنِ ابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ‏
    اى كه يوسف را به يعقوب باز گردانيدى پس از آنكه دو چشمش از خون و اندوه سفيد گشت و غم دل پنهان مى ‏داشت
    يَا كَاشِفَ الضُّرِّ وَ الْبَلْوَى عَنْ أَيُّوبَ وَ (يَا) مُمْسِكَ يَدَيْ إِبْرَاهِيمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ كِبَرِ سِنِّهِ وَ فَنَاءِ عُمُرِهِ‏
    اى برطرف كننده رنج و آلام ايوب و نگهدارنده دو دست ابراهيم خليل در سن پيرى و پايان عمر از ذبح فرزندش اسمعيل
    يَا مَنِ اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا فَوَهَبَ لَهُ يَحْيَى وَ لَمْ يَدَعْهُ فَرْداً وَحِيداً
    اى آنكه دعاى زكريا را مستجاب كردى و يحيى را در پيرى به او عطا فرمودى و او را تنها و بى ‏كس (و وارث) نگذاشتى
    يَا مَنْ أَخْرَجَ يُونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ يَا مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَأَنْجَاهُمْ وَ جَعَلَ فِرْعَوْنَ وَ جُنُودَهُ مِنَ الْمُغْرَقِينَ‏
    اى آنكه يونس را از شكم ماهى بيرون آوردى اى آنكه دريا را براى بنى اسرائيل شكافتى و آنان را نجات دادى و فرعون و سپاهش را غرق درياى هلاكت نمودى
    يَا مَنْ أَرْسَلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ‏
    اى آنكه بادها را به بشارت پيشاپيش (باران) رحمت فرستادى
    يَا مَنْ لَمْ يَعْجَلْ عَلَى مَنْ عَصَاهُ مِنْ خَلْقِهِ يَا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ
    اى آنكه در كيفر معصيت كاران خلق تعجيل نفرمايى اى آنكه ساحران عصر موسى را بعد از مدتها كفر و انكار از عذاب نجات بخشيدى
    وَ قَدْ غَدَوْا فِي نِعْمَتِهِ يَأْكُلُونَ رِزْقَهُ وَ يَعْبُدُونَ غَيْرَهُ وَ قَدْ حَادُّوهُ وَ نَادُّوهُ وَ كَذَّبُوا رُسُلَهُ‏
    در صورتى كه دايم به نعمتت متنعم بودند و روزيت را خوردند و غير تو را پرستيدند و به دشمنى خدا و شرك به او برخاستند و پيمبرانش را انكار كردند
    يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا بَدِي‏ءُ يَا بَدِيعُ (بَدِيعاً) لاَ نِدَّ (بَدْءَ) لَكَ يَا دَائِماً لاَ نَفَادَ لَكَ يَا حَيّاً حِينَ لاَ حَيَ‏
    اى خدا اى خدا اى پديد آرنده بى‏ سابقه اى كه بى ‏مثلى و مانند ندارى اى ذات دائم ابدى كه هرگز فنا نپذيرى اى زنده ازلى هنگامى كه هيچ زنده‏ اى نبود
    يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى يَا مَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ‏
    اى زنده كن مردگان اى آنكس هر كس را با هر چه كسب و كار كند نگهبانى كنى
    يَا مَنْ قَلَّ لَهُ شُكْرِي فَلَمْ يَحْرِمْنِي وَ عَظُمَتْ خَطِيئَتِي فَلَمْ يَفْضَحْنِي وَ رَآنِي عَلَى الْمَعَاصِي فَلَمْ يَشْهَرْنِي (يَخْذُلْنِي)
    اى آنكه من شكرت را اندك كنم و باز از نعمتت محرومم نساختى و خطاى بزرگ و بسيار كردم و مرا رسوا نكردى و مرا در حال عصيان بسيار ديدى و بى‏ آبرويم نفرمودى
    يَا مَنْ حَفِظَنِي فِي صِغَرِي يَا مَنْ رَزَقَنِي فِي كِبَرِي‏
    اى آنكه مرا در كودكى (از آفات) حفظ فرمودى اى آنكه مرا در پيرى روزى دادى
    يَا مَنْ أَيَادِيهِ عِنْدِي لاَ تُحْصَى وَ نِعَمُهُ لاَ تُجَازَى يَا مَنْ عَارَضَنِي بِالْخَيْرِ وَ الْإِحْسَانِ وَ عَارَضْتُهُ بِالْإِسَاءَةِ وَ الْعِصْيَانِ‏
    اى آنكه الطاف و نعمتهايش شمرده نشده و سپاس گفته نشود اى آنكه با من به خير و احسان روى آورده و من در عوض زشتى و عصيان نمودم
    يَا مَنْ هَدَانِي لِلْإِيمَانِ مِنْ قَبْلِ أَنْ أَعْرِفَ شُكْرَ الاِمْتِنَانِ‏
    اى آنكه مرا بر مقام ايمان هدايت كردى پيش از آنكه به شكر نعمتت شناسا گردم
    يَا مَنْ دَعَوْتُهُ مَرِيضاً فَشَفَانِي وَ عُرْيَاناً فَكَسَانِي وَ جَائِعاً فَأَشْبَعَنِي‏
    اى آنكه در حال مرض تو را خواندم و مرا شفا بخشيدى و در حال برهنگى خواندم لباس پوشانيدى و در حال گرسنگى و تشنگى خواندم طعامم دادى
    وَ عَطْشَانَ فَأَرْوَانِي وَ ذَلِيلاً فَأَعَزَّنِي وَ جَاهِلاً فَعَرَّفَنِي وَ وَحِيداً فَكَثَّرَنِي وَ غَائِباً فَرَدَّنِي‏
    و سيرابم نمودى و در ذلت خواندم عزيزم فرمودى و در نادانى بمقام معرفت رسانيدى و در تنهايى جمعيتم دادى و غايب از اهل و وطن شدم به وطن بازم گردانيدى
    وَ مُقِلاًّ فَأَغْنَانِي وَ مُنْتَصِراً فَنَصَرَنِي وَ غَنِيّاً فَلَمْ يَسْلُبْنِي وَ أَمْسَكْتُ عَنْ جَمِيعِ ذَلِكَ فَابْتَدَأَنِي‏
    و در فقر و بينوايى خواندم غنى گردانيدى يارى طلبيدم مظفر و منصورم ساختى و در حال غنا بودم دارائيم باز نگرفتى و اگر از خواندنت در اين احوال خوددارى كردم باز ابتدا به احسان فرمودى
    فَلَكَ الْحَمْدُ وَ الشُّكْرُ يَا مَنْ أَقَالَ عَثْرَتِي وَ نَفَّسَ كُرْبَتِي وَ أَجَابَ دَعْوَتِي‏
    پس ستايش و سپاس مخصوص توست اى آنكه عذر لغزشهايم پذيرفتى و غم و اندوهم برطرف ساختى و دعايم اجابت فرمودى
    وَ سَتَرَ عَوْرَتِي وَ غَفَرَ ذُنُوبِي وَ بَلَّغَنِي طَلِبَتِي وَ نَصَرَنِي عَلَى عَدُوِّي‏
    و گناهانم بخشيدى و به مطلوبم رسانيدى و بر دشمن يارى ‏و نصرتم دادى
    وَ إِنْ أَعُدَّ نِعَمَكَ وَ مِنَنَكَ وَ كَرَائِمَ مِنَحِكَ لاَ أُحْصِيهَا يَا مَوْلاَيَ‏
    به هر حال نعمت و احسانها و عطاهاى گراميت را هرگز به شمار نتوانم آورد اى مولاى من
    أَنْتَ الَّذِي مَنَنْتَ أَنْتَ الَّذِي أَنْعَمْتَ أَنْتَ الَّذِي أَحْسَنْتَ أَنْتَ الَّذِي أَجْمَلْتَ‏
    تويى كه عطا فرمودى تويى كه نعمت دادى تويى كه احسان كردى تويى كه نيكويى كردى
    أَنْتَ الَّذِي أَفْضَلْتَ أَنْتَ الَّذِي أَكْمَلْتَ أَنْتَ الَّذِي رَزَقْتَ أَنْتَ الَّذِي وَفَّقْتَ‏
    تويى كه فضل و كرامت فرمودى تويى كه (لطف را) كامل گردانيدى تويى كه روزى بخشيدى تويى كه توفيق دادى
    أَنْتَ الَّذِي أَعْطَيْتَ أَنْتَ الَّذِي أَغْنَيْتَ أَنْتَ الَّذِي أَقْنَيْتَ أَنْتَ الَّذِي آوَيْتَ أَنْتَ الَّذِي كَفَيْتَ‏
    تويى كه به خلق عطا فرمودى تويى كه فقير را غنى ساختى تويى كه سرمايه دادى تويى كه پناه دادى تويى كه امور بندگانت را كفايت كردى
    أَنْتَ الَّذِي هَدَيْتَ أَنْتَ الَّذِي عَصَمْتَ أَنْتَ الَّذِي سَتَرْتَ أَنْتَ الَّذِي غَفَرْتَ‏
    تويى كه هدايت كردى تويى كه خوبان را عصمت از گناه كرامت كردى تويى كه گناهان را مستور ساختى تويى كه گناهان را آمرزيدى
    أَنْتَ الَّذِي أَقَلْتَ أَنْتَ الَّذِي مَكَّنْتَ أَنْتَ الَّذِي أَعْزَزْتَ أَنْتَ الَّذِي أَعَنْتَ‏
    تويى كه عذر گناهان را پذيرفتى تويى كه تمكن و جاه بخشيدى تويى كه عزت و جلال دادى تويى كه اعانت فرمودى
    أَنْتَ الَّذِي عَضَدْتَ أَنْتَ الَّذِي أَيَّدْتَ أَنْتَ الَّذِي نَصَرْتَ أَنْتَ الَّذِي شَفَيْتَ‏
    تويى كه مدد فرمودى تويى كه تأييد توانايى دادى تويى كه يارى فرمودى تويى كه بيماران را شفا دادى
    أَنْتَ الَّذِي عَافَيْتَ أَنْتَ الَّذِي أَكْرَمْتَ تَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ‏
    تويى كه عافيت بخشيدى تويى كه اكرام فرمودى تويى كه برترى دادى
    فَلَكَ الْحَمْدُ دَائِماً وَ لَكَ الشُّكْرُ وَاصِباً أَبَداً
    پس حمد و ستايش مخصوص توست و شكر و ستايش دايم تو را سزاست
    ثُمَّ أَنَا يَا إِلَهِي الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبِي فَاغْفِرْهَا لِي‏
    باز اى خداى من به گناهانم مقر و معترفم پس تو به كرم از من درگذر
    أَنَا الَّذِي أَسَأْتُ أَنَا الَّذِي أَخْطَأْتُ أَنَا الَّذِي هَمَمْتُ أَنَا الَّذِي جَهِلْتُ أَنَا الَّذِي غَفَلْتُ‏
    من آن بنده ‏ام كه بد كردم من همانم كه خطا كردم من همانم كه اهتمام به عصيان كردم من همانم كه نادانى كردم من همانم كه غفلت ورزيدم
    أَنَا الَّذِي سَهَوْتُ أَنَا الَّذِي اعْتَمَدْتُ أَنَا الَّذِي تَعَمَّدْتُ أَنَا الَّذِي وَعَدْتُ‏
    من همانم كه سهو كردم من همانم كه به خود اعتماد كردم و من همانم كه (به خواهش دل) عمدا كردم من همانم كه وعده كردم و مخالفت نمودم
    وَ أَنَا الَّذِي أَخْلَفْتُ أَنَا الَّذِي نَكَثْتُ أَنَا الَّذِي أَقْرَرْتُ أَنَا الَّذِي اعْتَرَفْتُ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ وَ عِنْدِي وَ أَبُوءُ بِذُنُوبِي‏
    و من همانم كه عهد خود شكستم من همانم كه اقرار كردم من همانم كه اعتراف به نعمت و عطايت بر خود كردم و بازبگناهان رجوع نمودم
    فَاغْفِرْهَا لِي يَا مَنْ لاَ تَضُرُّهُ ذُنُوبُ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَنِيُّ عَنْ طَاعَتِهِمْ‏
    پس چون معترف و تائبم از آن گناهان درگذر اى خدايى كه گناهان بندگانت هيچ تو را زيان نخواهد داشت و از طاعتشان هم البته بى ‏نياز خواهى بود
    وَ الْمُوَفِّقُ مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْهُمْ بِمَعُونَتِهِ وَ رَحْمَتِهِ فَلَكَ الْحَمْدُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي‏
    و هم آنان كه عملى شايسته مى ‏كنند به توفيق و اعانت و رحمتت مى‏ كنند پس اى خداى من و مولاى من ستايش مخصوص توست
    إِلَهِي أَمَرْتَنِي فَعَصَيْتُكَ وَ نَهَيْتَنِي فَارْتَكَبْتُ نَهْيَكَ فَأَصْبَحْتُ لاَ ذَا بَرَاءَةٍ لِي فَأَعْتَذِرَ وَ لاَ ذَا قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ
    اى خدا تو مرا امر كردى و من عصيان امرت كردم تو نهى كردى و من مرتكب نهيت شدم اكنون نه كسى كه گناهانم مبرا و پاك سازد و نه صاحب قدرتى كه از او بر دفع عذاب يارى طلبم
    فَبِأَيِّ شَيْ‏ءٍ أَسْتَقْبِلُكَ (أَسْتَقِيلُكَ) يَا مَوْلاَيَ أَ بِسَمْعِي أَمْ بِبَصَرِي أَمْ بِلِسَانِي أَمْ بِيَدِي أَمْ بِرِجْلِي‏
    پس با چه وسيله رو بسوى تو آورم آيا به قوه شنوايى يا بينايى يا بوسيله زبان معذرت خواهم يا به دست و پا خدمتى توانم
    أَ لَيْسَ كُلُّهَا نِعَمَكَ عِنْدِي وَ بِكُلِّهَا عَصَيْتُكَ يَا مَوْلاَيَ فَلَكَ الْحُجَّةُ وَ السَّبِيلُ عَلَيَ‏
    آيا اين قوا و اعضاء كه مرا است همه نعمتهاى تو نيست و بهمه آنها معصيت تو نكردم اى مولاى من پس تو را بر من اتمام حجت است و راه هر اعتراض بسته ‏اى
    يَا مَنْ سَتَرَنِي مِنَ الْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ أَنْ يَزْجُرُونِي وَ مِنَ الْعَشَائِرِ وَ الْإِخْوَانِ أَنْ يُعَيِّرُونِي وَ مِنَ السَّلاَطِينِ أَنْ يُعَاقِبُونِي‏
    كسى كه مرا از زجر پدران و مادران هم مستور و محفوظ داشتى و از سرزنش خويشان و برادران و قهر و عقاب پادشاهان نگهدارى فرمودى
    وَ لَوْ اطَّلَعُوا يَا مَوْلاَيَ عَلَى مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنِّي إِذًا مَا أَنْظَرُونِي وَ لَرَفَضُونِي وَ قَطَعُونِي‏
    و اگر اينان اى مولاى من چنانكه تو مطلعى بر زشتى و رسوائي هاى من مطلع مى‏بودند ابدا مهلت نمى ‏دادند و مرا از خود مى‏راندند و به كلى از من مى ‏بريدند
    فَهَا أَنَا ذَا يَا إِلَهِي بَيْنَ يَدَيْكَ يَا سَيِّدِي خَاضِعٌ ذَلِيلٌ حَصِيرٌ حَقِيرٌ
    بارى من همين بنده (پر گناهم) كه در حضورت اى سيد من سرافكنده و خوار و ذليل و عاجز و ناچيزم
    لاَ ذُو بَرَاءَةٍ فَأَعْتَذِرَ وَ لاَ ذُو قُوَّةٍ فَأَنْتَصِرَ وَ لاَ حُجَّةٍ فَأَحْتَجَّ بِهَا
    نه بر تبرئه خود عذرى توانم آورد و نه بر نجات خود صاحب قدرتى كه از او يارى طلبم و نه حجت و دليلى كه به آن متمسك شوم
    وَ لاَ قَائِلٌ لَمْ أَجْتَرِحْ وَ لَمْ أَعْمَلْ سُوءاً وَ مَا عَسَى الْجُحُودُ وَ لَوْ جَحَدْتُ يَا مَوْلاَيَ يَنْفَعُنِي‏
    و نه توانم گفت كه من اين گناه نكرده و اين كار زشت بجا نياورده ‏ام و اگر انكار كنم اى مولاى من آن انكار به حال من نفعى نخواهد داشت
    كَيْفَ وَ أَنَّى ذَلِكَ وَ جَوَارِحِي كُلُّهَا شَاهِدَةٌ عَلَيَّ بِمَا قَدْ عَمِلْتُ (عَلِمْتَ)
    چگونه از انكار خود سود يابم در صورتى كه تمام اعضاء و جوارحم بر هر چه كرده‏ ام به يقين و بى‏ هيچ شك و ريب همه بر عليه من گواهند
    وَ عَلِمْتُ يَقِيناً غَيْرَ ذِي شَكٍّ أَنَّكَ سَائِلِي مِنْ عَظَائِمِ الْأُمُورِ
    و تو محققا از امور بزرگ از من سؤال‏ خواهى كرد
    وَ أَنَّكَ الْحَكَمُ (الْحَكِيمُ) الْعَدْلُ الَّذِي لاَ تَجُورُ وَ عَدْلُكَ مُهْلِكِي وَ مِنْ كُلِّ عَدْلِكَ مَهْرَبِي‏
    و تو البته حاكمى به عدل و هرگز جور و جفا به كسى نخواهى كرد و همان عدل تو مرا هلاك خواهد كرد و از عدل تو باز به عدل كل تو پناه مى ‏طلبم
    فَإِنْ تُعَذِّبْنِي يَا إِلَهِي فَبِذُنُوبِي بَعْدَ حُجَّتِكَ عَلَيَّ وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّي فَبِحِلْمِكَ وَ جُودِكَ وَ كَرَمِكَ‏
    پس هرگاه عذاب كنى به كيفر گناهان من است و پس از اتمام حجت بر من است و اگر بر من ببخشى از حلم و جود و كرم توست
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من از ستمكارانم هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من از درگاه لطفت مغفرت و آمرزش مى ‏خواهم
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُوَحِّدِينَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْخَائِفِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزه تو و من از يكتا پرستانم هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من از قهرت سخت ترسانم
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْوَجِلِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من از سطوتت سخت بيمناك و هراسانم
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الرَّاجِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو من به درگاه كرمت از اميدوارانم
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الرَّاغِبِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من به شهود جمالت از مشتاقانم
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُهَلِّلِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من به يكتائيت مقر و معترفم
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ السَّائِلِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من به درگاهت از سائلان و فقيرانم
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من تو را از تسبيح و تنزيه گويانم
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الْمُكَبِّرِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو و من از تكبير گويان مقام كبريايى توام
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ رَبِّي وَ رَبُّ آبَائِيَ الْأَوَّلِينَ‏
    هيچ خدايى جز تو نيست منزهى تو كه خدايى من و خداى پدران پيشين من هستى
    اللَّهُمَّ هَذَا ثَنَائِي عَلَيْكَ مُمَجِّداً وَ إِخْلاَصِي لِذِكْرِكَ مُوَحِّداً وَ إِقْرَارِي بِآلاَئِكَ مُعَدِّداً
    اى خداى من اين است ثنا و ستايش من در پيشگاه مجد و عزتت و اخلاص من در ذكر مقام توحيد و يكتائيت و اقرار و اعتراف من به نعمتهايى كه بشمار آوردم
    وَ إِنْ كُنْتُ مُقِرّاً أَنِّي لَمْ أُحْصِهَا لِكَثْرَتِهَا وَ سُبُوغِهَا وَ تَظَاهُرِهَا
    گرچه معترفم كه نعمتهايت را از بس زياد و فراوان و هويداست
    وَ تَقَادُمِهَا إِلَى حَادِثٍ مَا لَمْ تَزَلْ تَتَعَهَّدُنِي (تَتَغَمَّدُنِي) بِهِ مَعَهَا مُنْذُ خَلَقْتَنِي وَ بَرَأْتَنِي مِنْ أَوَّلِ الْعُمُرِ
    در وجود حادث من سبقت داشته آن نعمتهارا بشمار نتوانم آورد كه از عهد ازل مرا منظور داشتى و با آن نعمتها از بدو خلقت و اول زندگانى و احتياجم را به غنا و بى ‏نيازى مبدل ساختى
    مِنَ الْإِغْنَاءِ مِنَ (بَعْدَ) الْفَقْرِ وَ كَشْفِ الضُّرِّ وَ تَسْبِيبِ الْيُسْرِ وَ دَفْعِ الْعُسْرِ
    و رفع رنج و الم را از من فرمودى و اسباب و وسايل آسايش عطا كردى و دفع هر سختى نمودى
    وَ تَفْرِيجِ الْكَرْبِ وَ الْعَافِيَةِ فِي الْبَدَنِ وَ السَّلاَمَةِ فِي الدِّينِ‏
    و از هر غم و اندوهم رهاندى و عافيت در تن و سلامت در دين بخشيدى
    وَ لَوْ رَفَدَنِي عَلَى قَدْرِ ذِكْرِ نِعْمَتِكَ جَمِيعُ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‏
    بارى اى منعم حقيقى نعمتت بر من آن قدر بسيار و بى‏حد و شمار است كه اگر خلق اولين و آخرين مرا بر ذكر آن نعمتها كمك كنند
    مَا قَدَرْتُ وَ لاَ هُمْ عَلَى ذَلِكَ تَقَدَّسْتَ وَ تَعَالَيْتَ مِنْ رَبٍّ كَرِيمٍ عَظِيمٍ رَحِيمٍ‏
    باز نه من و نه تمام اولين و آخرين بر شمارش قادرند اى ذات پاك بلند مرتبه پروردگار بزرگ كريم مهربان
    لاَ تُحْصَى آلاَؤُكَ وَ لاَ يُبْلَغُ ثَنَاؤُكَ وَ لاَ تُكَافَى نَعْمَاؤُكَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
    نعمتهايت بشمار نيايد و ثنايت را جز تو كس نتواند و نعمتهايت را سپاسگزارى و پاداش ندارد درود فرست بر محمد و آل محمد
    وَ أَتْمِمْ عَلَيْنَا نِعَمَكَ وَ أَسْعِدْنَا بِطَاعَتِكَ سُبْحَانَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ‏
    و نعمتت را بر ما به حد كمال رسان و ما را به طاعتت سعادتمند گردان تو منزه از شرك و شريكى و هيچ خدايى جز تو نيست
    اللَّهُمَّ إِنَّكَ تُجِيبُ الْمُضْطَرَّ وَ تَكْشِفُ السُّوءَ وَ تُغِيثُ الْمَكْرُوبَ‏
    اى خدا البته تو دعاى بندگان مضطر و پريشان را اجابت كنى و هر رنج و الم را برطرف گردانى و غمديدگان را به فرياد رسى
    وَ تَشْفِي السَّقِيمَ وَ تُغْنِي الْفَقِيرَ وَ تَجْبُرُ الْكَسِيرَ وَ تَرْحَمُ الصَّغِيرَ وَ تُعِينُ الْكَبِيرَ
    و بيماران را شفا بخشى و فقيران را غنى گردانى و جبران حال شكسته دلان كنى به كودكان ترحم و به بزرگان يارى فرمايى
    وَ لَيْسَ دُونَكَ ظَهِيرٌ وَ لاَ فَوْقَكَ قَدِيرٌ وَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ
    نه جز تو كسى را يار و ياورى و نه فوق تو در عالم قادرى است و تو بلند مرتبه و بزرگ خدايى
    يَا مُطْلِقَ الْمُكَبَّلِ الْأَسِيرِ يَا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِيرِ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِيرِ يَا مَنْ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ لاَ وَزِيرَ
    و بس اى خدايى كه اسيران و زندانيان را از حبس آزاد كنى و به طفل صغير روزى بخشى اى پناه هر دل ترسان كه به تو پناهنده شود اى خداى يكتايى كه هيچت شريك و مددكارى نيست
    صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْطِنِي فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ أَفْضَلَ مَا أَعْطَيْتَ وَ أَنَلْتَ أَحَداً مِنْ عِبَادِكَ‏
    درود فرست بر محمد و آل محمد و در اين آخر روز هر نعمت كه به هر يك از بندگان عطا مى ‏كنى به من بهترين آن را عطا فرما
    مِنْ نِعْمَةٍ تُولِيهَا وَ آلاَءٍ تُجَدِّدُهَا وَ بَلِيَّةٍ تَصْرِفُهَا وَ كُرْبَةٍ تَكْشِفُهَا وَ دَعْوَةٍ تَسْمَعُهَا وَ حَسَنَةٍ تَتَقَبَّلُهَا وَ سَيِّئَةٍ تَتَغَمَّدُهَا
    از انواع نعمت ظاهر كه بخلق مى‏بخشى و نعمت باطن كه همى تجديد مى‏كنى و تازه مى‏ گردانى و بليه و مصيبتها كه برطرف مى‏سازى و اندوه و غمى كه زايل‏ميكنى و دعايى كه مستجاب می گردانى و عمل نيكى كه از لطف می پذيرى و كار زشتى كه می پوشانى
    إِنَّكَ لَطِيفٌ بِمَا تَشَاءُ خَبِيرٌ وَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ
    كه البته تو با لطف ازلى و علم ذاتى بر تمام امور آگاهى و بر كليه اشياء قادرى
    اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَقْرَبُ مَنْ دُعِيَ وَ أَسْرَعُ مَنْ أَجَابَ وَ أَكْرَمُ مَنْ عَفَا وَ أَوْسَعُ مَنْ أَعْطَى وَ أَسْمَعُ مَنْ سُئِلَ‏
    اى خدا تو نزديكترين كسى كه از او مسئلت توان كرد و زودتر از همه كس دعاى ما را اجابت می كنى و از هر بخشنده كرم و بزرگواريت بيشتر و عطايت وسيعتر است و سائلان را بهتر از هر كس اجابت كنى
    يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمَا لَيْسَ كَمِثْلِكَ مَسْئُولٌ وَ لاَ سِوَاكَ مَأْمُولٌ دَعَوْتُكَ فَأَجَبْتَنِي‏
    اى كه در دنيا و آخرت بخلق با لطف و بخششى و در دو عالم بر بندگان مهربانى مقصود بى ‏مثل و مانندى و جز تو آرزويى نداريم هر وقت دعا كردم اجابت فرمودى
    وَ سَأَلْتُكَ فَأَعْطَيْتَنِي وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فَرَحِمْتَنِي وَ وَثِقْتُ بِكَ فَنَجَّيْتَنِي وَ فَزِعْتُ إِلَيْكَ فَكَفَيْتَنِي‏
    و مسئلت نمودم عطا فرمودى و اظهار شوق نمودم با من مهربانى كردى و بر مهالك و سختيها بر تو اعتماد كردم مرا نجات دادى و هرگاه بدرگاهت زارى كردم مرا كفايت فرمودى
    اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ أَجْمَعِينَ‏
    اى خدا درود فرست بر محمد كه بنده و رسول و فرستاده توست و بر همه اهل بيتش كه نيكويان و پاكان عالمند
    وَ تَمِّمْ لَنَا نَعْمَاءَكَ وَ هَنِّئْنَا عَطَاءَكَ وَ اكْتُبْنَا لَكَ شَاكِرِينَ وَ لِآلاَئِكَ ذَاكِرِينَ آمِينَ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ‏
    و نعمتهايت را بر ما به حد كمال رسان و عطايت را بر ما گوارا ساز و ما را از شكر گزاران و متذكران نعمتهاى خويش محسوب دار و اين دعا را از كرم اجابت فرما اى رب العالمين
    اللَّهُمَّ يَا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ وَ قَدَرَ فَقَهَرَ وَ عُصِىَ فَسَتَرَ وَ اسْتُغْفِرَ فَغَفَرَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ الرَّاغِبِينَ‏
    اى خدا اى آنكه بر ملك وجود مالكى و بر هر چيز توانا و قادرى و قاهر عيب و نقصان خلق را مستور مى ‏دارى و چون آمرزش طلبند مى ‏آمرزى اى آخرين مقصود طالبان و مشتاقان عالم
    وَ مُنْتَهَى أَمَلِ الرَّاجِينَ يَا مَنْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً وَ وَسِعَ الْمُسْتَقِيلِينَ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ حِلْماً
    و اى منتها آرزوى دل اميدواران اى آنكه علم ازليت بر هر چيز محيط و حلم و رأفت و رحمتت بر عذر خواهان وسيع است
    اللَّهُمَّ إِنَّا نَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ الَّتِي شَرَّفْتَهَا وَ عَظَّمْتَهَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ‏
    اى خدا ما در اين عصر كه تواش شرف و عظمت بخشيدى بوسيله پيغمبر و رسول گراميت حضرت محمد (ص)
    وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ‏
    كه برگزيده خلق و امين وحى
    الْبَشِيرِ النَّذِيرِ السِّرَاجِ الْمُنِيرِ الَّذِي أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَى الْمُسْلِمِينَ وَ جَعَلْتَهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ‏
    و مبشر و منذر اهل زمين و چراغ روشن عالم است بدرگاه تو روى آورديم همان پيغمبرى كه بوجودش نعمت بزرگ بمسلمين عطا كردى و او را رحمت‏واسع بر جهانيانش قرار دادى
    اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا مُحَمَّدٌ أَهْلٌ لِذَلِكَ مِنْكَ يَا عَظِيمُ‏
    بار خدايا درود فرست بر محمد (ص) و آل محمد (ع) كه او از جانب تو لايق اين درود است اى خداى بزرگ
    فَصَلِّ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ الْمُنْتَجَبِينَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ أَجْمَعِينَ وَ تَغَمَّدْنَا بِعَفْوِكَ عَنَّا فَإِلَيْكَ عَجَّتِ الْأَصْوَاتُ بِصُنُوفِ اللُّغَاتِ‏
    درود فرست بر او و بر اهل بيتش كه همه از برگزيدگان و نيكويان و پاكان عالمند و زشتيهاى ما را پرده عفو و بخشش بپوشان تويى كه به درگاه رحمتت فرياد و فغان خلق به انواع زبانها بلند است
    فَاجْعَلْ لَنَا اللَّهُمَّ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ نَصِيباً مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تَقْسِمُهُ بَيْنَ عِبَادِكَ‏
    پس ما را هم در اين عصر از هر خير و سعادت كه ميان بندگان قسمت مى ‏كنى نصيبى كامل عطا فرما
    وَ نُورٍ تَهْدِي بِهِ وَ رَحْمَةٍ تَنْشُرُهَا وَ بَرَكَةٍ تُنْزِلُهَا وَ عَافِيَةٍ تُجَلِّلُهَا وَ رِزْقٍ تَبْسُطُهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
    و از هر نورى كه به آن نور خلق را هدايت مى‏ كنى و رحمتى كه بر عالميان ميسر مى‏ سازى و بركتى كه نازل مى ‏گردانى و لباس عافيتى كه مى ‏پوشانى و رزقى كه وسعت دهى اى مهربانترين مهربانان عالم
    اللَّهُمَّ أَقْلِبْنَا فِي هَذَا الْوَقْتِ مُنْجِحِينَ مُفْلِحِينَ مَبْرُورِينَ غَانِمِينَ‏
    اى خدا ما را در اين هنگام رستگارى و فيروزى بخش و از آنان كه نيكو كارى و بهره‏ مندى يافتند قرار ده
    وَ لاَ تَجْعَلْنَا مِنَ الْقَانِطِينَ وَ لاَ تُخْلِنَا مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لاَ تَحْرِمْنَا مَا نُؤَمِّلُهُ مِنْ فَضْلِكَ‏
    و از محرومان مگردان و از رحمت بى‏ پايانت ما را بى‏بهره مساز و از چشم اميدى كه به فضل و كرمت داريم نااميد مساز
    وَ لاَ تَجْعَلْنَا مِنْ رَحْمَتِكَ مَحْرُومِينَ وَ لاَ لِفَضْلِ مَا نُؤَمِّلُهُ مِنْ عَطَائِكَ قَانِطِينَ وَ لاَ تَرُدَّنَا خَائِبِينَ وَ لاَ مِنْ بَابِكَ مَطْرُودِينَ‏
    و از رحمتت ما را محروم مگردان و از آن فضيلت و مرتبت كه از عطايت چشم انتظار داريم نوميد مگردان و از درگاه كرمت ما را مأيوس و مردود مگردان
    يَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِينَ وَ أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ إِلَيْكَ أَقْبَلْنَا مُوقِنِينَ وَ لِبَيْتِكَ الْحَرَامِ آمِّينَ قَاصِدِينَ‏
    اى با جود و بخشش و با لطف و كرمترين به درگاه تو با يقين به فضل و احسانت روى آورده و دعوت به خانه كعبه ‏ات را اجابت كرده‏ايم و قصد زيارت آن داريم
    فَأَعِنَّا عَلَى مَنَاسِكِنَا وَ أَكْمِلْ لَنَا حَجَّنَا وَ اعْفُ عَنَّا وَ عَافِنَا فَقَدْ مَدَدْنَا إِلَيْكَ أَيْدِيَنَا فَهِيَ بِذِلَّةِ الاِعْتِرَافِ مَوْسُومَةٌ
    پس تو اى خدا بر اعمال حج ما را يارى فرما و حج ما را كامل و مقبول گردان و از تقصيرات ما درگذر و عافيت و آسايش عطا فرما كه ما دستى با ذلت و خوارى اعتراف به گناه به درگاهت دراز كرده ‏ايم
    اللَّهُمَّ فَأَعْطِنَا فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ مَا سَأَلْنَاكَ وَ اكْفِنَا مَا اسْتَكْفَيْنَاكَ فَلاَ كَافِيَ لَنَا سِوَاكَ وَ لاَ رَبَّ لَنَا غَيْرُكَ‏
    اى خدا ما را به كرمت در اين عصر هر چه درخواست مى ‏كنيم به ما عطا فرما و در مهماتى كه از تو بلطف و رحمتت مى ‏طلبيم ما را يارى كن كه ما بر كفايت امورمان جز تو كسى نداشته و پروردگارى غير تو نداريم
    نَافِذٌ فِينَا حُكْمُكَ مُحِيطٌ بِنَا عِلْمُكَ عَدْلٌ فِينَا قَضَاؤُكَ اقْضِ لَنَا الْخَيْرَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَهْلِ الْخَيْرِ
    فرمان تو در مانافذ است و علمت به ما محيط حكم قضا و قدرت در حق ما عدل است تو در حق ما خير مقدر فرما و ما را از اهل خير و صلاح قرار ده
    اللَّهُمَّ أَوْجِبْ لَنَا بِجُودِكَ عَظِيمَ الْأَجْرِ وَ كَرِيمَ الذُّخْرِ وَ دَوَامَ الْيُسْرِ
    اى خدا بر ما به صرف جود و كرم خود فرض و لازم ساز كه ما را پاداش عظيم و ذخيره گرانبها و آسايش دايم كرامت كنى
    وَ اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا أَجْمَعِينَ وَ لاَ تُهْلِكْنَا مَعَ الْهَالِكِينَ وَ لاَ تَصْرِفْ عَنَّا رَأْفَتَكَ وَ رَحْمَتَكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
    و گناهان ما را تمام ببخش و ما را با مستحقين هلاك و عذاب به هلاكت مرسان و از ما رأفت و رحمتت را باز مگير اى مهربانترين مهربانان
    اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا فِي هَذَا الْوَقْتِ مِمَّنْ سَأَلَكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَ شَكَرَكَ فَزِدْتَهُ وَ تَابَ (ثَابَ) إِلَيْكَ فَقَبِلْتَهُ‏
    اى خدا ما را در اين هنگام از آنان قرار ده كه از تو درخواست كردند و تو به آنها عطا فرمودى و شكرت را بجاى آوردند و تو بر نعمتت افزودى و به درگاهت توبه كردند و تو توبه‏شان پذيرفتنى
    وَ تَنَصَّلَ إِلَيْكَ مِنْ ذُنُوبِهِ كُلِّهَا فَغَفَرْتَهَا لَهُ يَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏
    و تبرى از جميع گناهان جستند و تو همه را آمرزيدى اى صاحب جلال و بزرگوارى
    اللَّهُمَّ وَ نَقِّنَا (وَ وَفِّقْنَا) وَ سَدِّدْنَا (وَ اعْصِمْنَا) وَ اقْبَلْ تَضَرُّعَنَا يَا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَ يَا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ‏
    اى خدا ما را به هر كار خير موفق دار و بر طاعتت قوى گردان و تضرع ما را بدرگاهت بپذير اى بهترين كسى كه از او چيزى درخواست كنند و مهربان‏تر شخصى كه از او ترحم جويند
    يَا مَنْ لاَ يَخْفَى عَلَيْهِ إِغْمَاضُ الْجُفُونِ وَ لاَ لَحْظُ الْعُيُونِ وَ لاَ مَا اسْتَقَرَّ فِي الْمَكْنُونِ‏
    اى خدايى كه بر تو چيزى از حركت مژگان و اشاره به گوشه چشمان و آنچه در مكنون ضمير استقرار يابد
    وَ لاَ مَا انْطَوَتْ عَلَيْهِ مُضْمَرَاتُ الْقُلُوبِ أَلاَ كُلُّ ذَلِكَ قَدْ أَحْصَاهُ عِلْمُكَ وَ وَسِعَهُ حِلْمُكَ‏
    و نهانيهاى دلها پيچيده و پوشيده نيست بتحقيق تمام اينها را دانشت فرا گرفته و حلمت گشادگى بخشيده
    سُبْحَانَكَ وَ تَعَالَيْتَ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً كَبِيراً تُسَبِّحُ لَكَ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ‏
    منزهى تو و بالاتر و برتر از آنچه بيدادگران و كافران بگويند برترى بزرگ تسبيح گويد تو را آسمانهاى هفت گانه و زمينها و آنچه در بين آنهاست همه به تسبيح و تقديست مشغولند و هيچ در عالم نيست جز آنكه تو را تسبيح مى‏ كند
    فَلَكَ الْحَمْدُ وَ الْمَجْدُ وَ عُلُوُّ الْجَدِّ يَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ وَ الْفَضْلِ وَ الْإِنْعَامِ‏
    پس هر ستايش و مجد و بلندى و عزت مخصوص توست اى خداى صاحب مقام و جلال و بزرگوارى و فضل و احسان
    وَ الْأَيَادِي الْجِسَامِ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ الْكَرِيمُ الرَّءُوفُ الرَّحِيمُ‏
    و نعمتهاى بزرگ تنها تويى داراى جود و بخشش و رأفت و مهربانى
    اللَّهُمَّ أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلاَلِ وَ عَافِنِي فِي بَدَنِي وَ دِينِي وَ آمِنْ خَوْفِي‏
    اى خدا تو از رزق حلالت مرا روزى‏ وسيع ده و سلامتى و آسايش در تن و دينم عطا فرما و در خوف و هراسم ايمنى عطا كن
    وَ أَعْتِقْ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ اللَّهُمَّ لاَ تَمْكُرْ بِي وَ لاَ تَسْتَدْرِجْنِي وَ لاَ تَخْدَعْنِي وَ ادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ‏
    و از آتش دوزخم آزاد گردان اى خدا مرا به مكر خود مبتلا مگردان و به عذاب استدراج به عقوبت سختم مگير و مرا رسوا مكن و شر فاسقان جن و انس را از من دور ساز
    پس سر و ديده خود را به سوى آسمان بلند كرد و از ديده ‏هاى مباركش آب مى‏ ريخت مانند دو مشك و به صداى بلند گفت‏
    يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ وَ يَا أَسْرَعَ الْحَاسِبِينَ وَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏
    اى شنواترين شنوندگان و بيناترين بينايان و سريعترين محاسبان و مهربانترين مهربانان عالم
    صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ السَّادَةِ الْمَيَامِينِ‏
    درود فرست بر محمد (ص) و آل او كه بزرگان و با خير و بركت‏ترين عالميانند
    وَ أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ حَاجَتِيَ الَّتِي إِنْ أَعْطَيْتَنِيهَا لَمْ يَضُرَّنِي مَا مَنَعْتَنِي‏
    و از تو اى خدا درخواست دارم آن حاجتم را كه اگر عطا كنى ديگر از هر چه محرومم كنى زيان ندارم
    وَ إِنْ مَنَعْتَنِيهَا لَمْ يَنْفَعْنِي مَا أَعْطَيْتَنِي أَسْأَلُكَ فَكَاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ
    و اگر آن حاجتم روا نسازى ديگر هر چه عطا كنى نفعى به حالم ندارد درخواست دارم كه از آتش دوزخم رهايى بخشى
    لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ وَحْدَكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ لَكَ الْمُلْكُ وَ لَكَ الْحَمْدُ وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ يَا رَبِّ يَا رَبِ‏
    خدايى جز تو نيست كه يكتايى و شريك ندارى و ملك وجود و ستايش مخصوص توست و تو بر هر چيز قادرى اى پروردگار اى پروردگار عالم
    پس مكرر مى ‏گفت يا رب و كسانى كه دور آن حضرت بودند تمام گوش داده بودند به دعاى آن حضرت و اكتفا كرده بودند به آمين گفتن پس صداهايشان بلند شد به گريستن با آن حضرت تا غروب كرد آفتاب و بار كردند و روانه جانب مشعر الحرام شدند. مؤلف گويد كه كفعمى دعاى عرفه امام حسين عليه السلام را در بلد الامين تا اينجا نقل فرموده و علامه مجلسى در زاد المعاد اين دعاى شريف را موافق روايت كفعمى ايراد نموده و لكن سيد بن طاوس در اقبال بعد از يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ، اين زيادتى را ذكر فرموده‏
    إِلَهِي أَنَا الْفَقِيرُ فِي غِنَايَ فَكَيْفَ لاَ أَكُونُ فَقِيراً فِي فَقْرِي‏
    اى خداى من در وقت غنا و ثروت فقيرم و به تو محتاجم تا چه رسد به هنگام فقر و بينوايى
    إِلَهِي أَنَا الْجَاهِلُ فِي عِلْمِي فَكَيْفَ لاَ أَكُونُ جَهُولاً فِي جَهْلِي‏
    اى خداى من در حال دانايى باز نادانم تا چه رسد به وقت نادانى
    إِلَهِي إِنَّ اخْتِلاَفَ تَدْبِيرِكَ وَ سُرْعَةَ طَوَاءِ مَقَادِيرِكَ مَنَعَا عِبَادَكَ الْعَارِفِينَ بِكَ عَنِ السُّكُونِ إِلَى عَطَاءٍ وَ الْيَأْسِ مِنْكَ فِي بَلاَءٍ
    اى خدا پس تدبيرت مختلف و گوناگون و تقديراتت سريع التحول‏است بندگان با معرفتت را اين تدبير و تقدير مانع مى‏ شود از اينكه بر عطاء و نعمتت آرام يافته و خاطر جمع شوند يا در بلا و سختى از لطفت نااميد باشند
    إِلَهِي مِنِّي مَا يَلِيقُ بِلُؤْمِي وَ مِنْكَ مَا يَلِيقُ بِكَرَمِكَ‏
    اى خدا از من آن سزد كه به مقام بزرگوارى و كرمت شايسته است
    إِلَهِي وَصَفْتَ نَفْسَكَ بِاللُّطْفِ وَ الرَّأْفَةِ لِي قَبْلَ وُجُودِ ضَعْفِي أَ فَتَمْنَعُنِي مِنْهُمَا بَعْدَ وُجُودِ ضَعْفِي‏
    اى خدا تو پيش از آنكه اين وجود ضعيف مرا بيافرينى خود را به رحمت و لطف با من توصيف كردى آيا اكنون بر اين وجود ناتوان از آن لطف و رحمت منع خواهى كرد
    إِلَهِي إِنْ ظَهَرَتِ الْمَحَاسِنُ مِنِّي فَبِفَضْلِكَ وَ لَكَ الْمِنَّةُ عَلَيَ‏
    اى خدا اگر كارهاى نيكويى از من پديد آيد آن از فضل و عطاى توست و تو را بر من منت است
    وَ إِنْ ظَهَرَتِ الْمَسَاوِي مِنِّي فَبِعَدْلِكَ وَ لَكَ الْحُجَّةُ عَلَيَ‏
    و اگر اعمال زشتى آشكار گردد آن به عدل توست و تو را بر من حجت است
    إِلَهِى كَيْفَ تَكِلُنِي وَ قَدْ تَكَفَّلْتَ لِي (تَوَكَّلْتُ) وَ كَيْفَ أُضَامُ وَ أَنْتَ النَّاصِرُ لِي أَمْ كَيْفَ أَخِيبُ وَ أَنْتَ الْحَفِيُّ بِي‏
    اى خدا چگونه مرا بخود وا مى ‏گذارى در صورتيكه تو خود متكفل امور هستى يا چگونه كسى بر من ظلم تواند كرد در صورتيكه تو ناصر و ياور من هستى و چگونه من از لطفت محروم مانم در صورتيكه تو در حق من رؤف و مهربانى
    هَا أَنَا أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِفَقْرِي إِلَيْكَ وَ كَيْفَ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِمَا هُوَ مَحَالٌ أَنْ يَصِلَ إِلَيْكَ‏
    آرى من بدرگاهت بفقر و بيچارگيم متوسل مى‏ شوم و چگونه فقر كه راه به ناحيه قدس تو ندارد وسيله من تواند بود
    أَمْ كَيْفَ أَشْكُو إِلَيْكَ حَالِي وَ هُوَ لاَ يَخْفَى عَلَيْكَ أَمْ كَيْفَ أُتَرْجِمُ بِمَقَالِي وَ هُوَ مِنْكَ بَرَزٌ إِلَيْكَ‏
    يا من چگونه از حال خود بر تو شكايت كنم در صورتيكه حالم بر تو پنهان نيست يا چگونه سخنم ترجمان درون تواند بود در صورتيكه آن سخن تو آشكار بسوى تو مى ‏گردد
    أَمْ كَيْفَ تُخَيِّبُ آمَالِي وَ هِيَ قَدْ وَفَدَتْ إِلَيْكَ‏
    يا چگونه تو از اميد و آرزوهايى كه به كرمت دارم نااميدم خواهى كرد در صورتيكه آن آرزوها بر درگاه چون تو كريمى وارد است
    أَمْ كَيْفَ لاَ تُحْسِنُ أَحْوَالِي وَ بِكَ قَامَتْ إِلَهِي مَا أَلْطَفَكَ بِي مَعَ عَظِيمِ جَهْلِي وَ مَا أَرْحَمَكَ بِي مَعَ قَبِيحِ فِعْلِي‏
    يا چگونه احوال مرا نيكو نگردانى و حال آنكه قيام احوالم به توست اى خدا چقدر تو با من لطف و محبت دارى با آنكه جهل و ناسپاسيم بسيار است و چقدر در حق من مهربانى با آنكه كردارم زشت است
    إِلَهِي مَا أَقْرَبَكَ مِنِّي وَ أَبْعَدَنِي عَنْكَ وَ مَا أَرْأَفَكَ بِي فَمَا الَّذِي يَحْجُبُنِي عَنْكَ‏
    اى خدا تو چه اندازه بمن نزديكى و من تا چه حد از تو دورم و چقدر تو با من رأفت دارى و باز آن چيست كه مرا از تو محجوب داشته
    إِلَهِي عَلِمْتُ بِاخْتِلاَفِ الْآثَارِ وَ تَنَقُّلاَتِ الْأَطْوَارِ أَنَّ مُرَادَكَ مِنِّي أَنْ تَتَعَرَّفَ إِلَيَّ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ حَتَّى لاَ أَجْهَلَكَ فِي شَيْ‏ءٍ
    اى خدا من از اختلاف تأثرات و گوناگون شدن تحولات جهان بر من دانستم غرض تو از آفرينشم آن است كه تو خود را در هر چيز بمن شناسا كنى و من‏در هيچ يك از امور عالم از تو غافل و جاهل نباشم
    إِلَهِي كُلَّمَا أَخْرَسَنِي لُؤْمِي أَنْطَقَنِي كَرَمُكَ وَ كُلَّمَا آيَسَتْنِي أَوْصَافِي أَطْمَعَتْنِي مِنَنُكَ‏
    اى خدا هر چه بى ‏قدرى و خواريم زبان مرا لال ميكند كرم و بزرگواريت باز نطقم را گويا ميگرداند و هر چه اوصاف من مرا مأيوس مى‏ سازد احسان تو مرا به طمع مى ‏آورد
    إِلَهِي مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ فَكَيْفَ لاَ تَكُونُ مَسَاوِيهِ مَسَاوِيَ وَ مَنْ كَانَتْ حَقَائِقُهُ دَعَاوِيَ فَكَيْفَ لاَ تَكُونُ دَعَاوِيهِ دَعَاوِيَ‏
    اى خدا كسى كه محاسن و خوبيهايش بدى است پس چگونه زشتى و بديهايش بد نخواهد بود و كسى كه حقيقتهايش دعوى باطل است چگونه دعوى بى ‏حقيقتش باطل نخواهد بود
    إِلَهِي حُكْمُكَ النَّافِذُ وَ مَشِيَّتُكَ الْقَاهِرَةُ لَمْ يَتْرُكَا لِذِي مَقَالٍ مَقَالاً وَ لاَ لِذِي حَالٍ حَالاً
    اى خدا فرمان نافذ مشيت قاهر غالبت نه جاى سخن بر گوينده باقى گذارد و نه حال ثابتى بر صاحب حالى
    إِلَهِي كَمْ مِنْ طَاعَةٍ بَنَيْتُهَا وَ حَالَةٍ شَيَّدْتُهَا هَدَمَ اعْتِمَادِي عَلَيْهَا عَدْلُكَ بَلْ أَقَالَنِي مِنْهَا فَضْلُكَ‏
    اى خدا چه بسيار شد كه بناى طاعتى گزاردم و عزم محكم نمودم و آن عزم و بناى مرا عدل تو منهدم ساخت، نه، بلكه فضل تو مرا از آن عزم برگردانيد
    إِلَهِي إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّي وَ إِنْ لَمْ تَدُمِ الطَّاعَةُ مِنِّي فِعْلاً جَزْماً فَقَدْ دَامَتْ مَحَبَّةً وَ عَزْماً
    اى خدا تو خود مى ‏دانى و آگاهى كه اگر من در مقام عمل دايم به طاعتت اشتغال ندارم البته در دل عزم محبت و طاعتت را دايم دارم
    إِلَهِي كَيْفَ أَعْزِمُ وَ أَنْتَ الْقَاهِرُ وَ كَيْفَ لاَ أَعْزِمُ وَ أَنْتَ الْآمِرُ
    اى خدا چگونه بر كار طاعتت عزم كنم و حال آنكه تويى قاهر و چگونه عزم نكنم در صورتى كه تويى آمر
    إِلَهِي تَرَدُّدِي فِي الْآثَارِ يُوجِبُ بُعْدَ الْمَزَارِ فَاجْمَعْنِي عَلَيْكَ بِخِدْمَةٍ تُوصِلُنِي إِلَيْكَ‏
    اى خدا چون به يكايك آثار كه براى شناسائيت توجه كنم راه وصول و شهودت بر من دور گردد پس مرا خدمتى فرما كه بوصال و شهود جمالت زود رساند
    كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِمَا هُوَ فِي وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إِلَيْكَ‏
    چگونه من به آثارى كه در وجود خود محتاج تواند بر وجود تو استدلال كنم
    أَ يَكُونُ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَيْسَ لَكَ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَكَ ‏
    آيا موجودى غير تو ظهورى دارد كه از آن ظهور و پيدايى تو نيست تا او سبب پيدايى تو شود
    مَتَى غِبْتَ حَتَّى تَحْتَاجَ إِلَى دَلِيلٍ يَدُلُّ عَلَيْكَ‏
    تو كى از نظر پنهانى تا به دليل و برهان محتاج باشى
    وَ مَتَى بَعُدْتَ حَتَّى تَكُونَ الْآثَارُ هِيَ الَّتِي تُوصِلُ إِلَيْكَ‏
    و كى از ما دور شدى تا آثار و مخلوقات ما را به تو نزديك سازد
    عَمِيَتْ عَيْنٌ لاَ تَرَاكَ عَلَيْهَا رَقِيباً وَ خَسِرَتْ صَفْقَةُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّكَ نَصِيباً
    كور باد چشمى كه تو را نمى ‏بيند با آنكه هميشه تو مراقب و همنشين او هستى و در زيان باد بنده‏اى كه نصيبى از عشق و محبت نيافت
    إِلَهِي أَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ إِلَى الْآثَارِ فَأَرْجِعْنِي إِلَيْكَ بِكِسْوَةِ الْأَنْوَارِ وَ هِدَايَةِ الاِسْتِبْصَارِ
    اى خداتو امر كردى كه خلق براى شناسائيت رجوع به آثار كنند اما مرا رجوع ده به تجليات انوار و به رهنمايى مشاهده و استبصار
    حَتَّى أَرْجِعَ إِلَيْكَ مِنْهَا كَمَا دَخَلْتُ إِلَيْكَ مِنْهَا مَصُونَ السِّرِّ عَنِ النَّظَرِ إِلَيْهَا
    تا بى توجه به آثار به شهود حضرتت نايل گردم كه چون به مقام معرفت وارد شوم سر درونم توجه به آثار نكرده
    وَ مَرْفُوعَ الْهِمَّةِ عَنِ الاِعْتِمَادِ عَلَيْهَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ
    و همتم بلندتر از نظر به آنها باشد كه تنها تو بر هر چيز توانايى
    إِلَهِي هَذَا ذُلِّي ظَاهِرٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ هَذَا حَالِي لاَ يَخْفَى عَلَيْكَ مِنْكَ أَطْلُبُ الْوُصُولَ إِلَيْكَ‏
    اى خدا من اين بنده ‏ام كه ذلت و خواريم نزدت پيداست و اين حال پريشانم كه از تو پنهان نيست از تو اى خدا وصال تو را مى‏ خواهم
    وَ بِكَ أَسْتَدِلُّ عَلَيْكَ فَاهْدِنِي بِنُورِكَ إِلَيْكَ وَ أَقِمْنِي بِصِدْقِ الْعُبُودِيَّةِ بَيْنَ يَدَيْكَ‏
    و به وجود تو دليل بر وجود تو مى ‏طلبم پس مرا به نور خود به كوى وصالت رهبرى كن و به صدق و خلوص بندگى در حضورت پايدار گردان
    إِلَهِي عَلِّمْنِي مِنْ عِلْمِكَ الْمَخْزُونِ وَ صُنِّي بِسِتْرِكَ الْمَصُونِ‏
    اى خدا مرا از علم مخزون خود بياموز و در سرا پرده خود محفوظ دار
    إِلَهِي حَقِّقْنِي بِحَقَائِقِ أَهْلِ الْقُرْبِ وَ اسْلُكْ بِي مَسْلَكَ أَهْلِ الْجَذْبِ‏
    اى خدا روانم را به حقايق مقربان درگاهت بياراى و به مسلك و طريقه مجذوبان رهسپار ساز
    إِلَهِي أَغْنِنِي بِتَدْبِيرِكَ لِي عَنْ تَدْبِيرِي وَ بِاخْتِيَارِكَ عَنِ اخْتِيَارِي وَ أَوْقِفْنِي عَلَى مَرَاكِزِ اضْطِرَارِي‏
    اى خدا مرا به علم و تدبير كاملت از تدبيرم در كار خويش بى ‏نياز گردان و به اختيار خود امور دو عالمم را منظم ساز و به اختيار من كارم را وامگذار و در مواضع اضطرار و پريشانى مرا واقف گردان
    إِلَهِي أَخْرِجْنِي مِنْ ذُلِّ نَفْسِي وَ طَهِّرْنِي مِنْ شَكِّي وَ شِرْكِي قَبْلَ حُلُولِ رَمْسِي‏
    اى خدا مرا از خوارى نفسم رهايى ده و از پليدى شك و شرك جانم پاك ساز پيش از آنكه مرگم فرا رسد
    بِكَ أَنْتَصِرُ فَانْصُرْنِي وَ عَلَيْكَ أَتَوَكَّلُ فَلاَ تَكِلْنِي وَ إِيَّاكَ أَسْأَلُ فَلاَ تُخَيِّبْنِي وَ فِي فَضْلِكَ أَرْغَبُ فَلاَ تَحْرِمْنِي‏
    من از تو يارى مى‏ طلبم مرا يارى فرما و بر تو توكل مى‏كنم پس مرا وا مگذار و از تو درخواست مى‏ كنم پس نااميدم مگردان و به تفضل و كرم تو چشم دارم پس محرومم مساز
    وَ بِجَنَابِكَ أَنْتَسِبُ فَلاَ تُبْعِدْنِي وَ بِبَابِكَ أَقِفُ فَلاَ تَطْرُدْنِي‏
    و به بندگى حضرتت خود را منتسب مى‏دانم پس دورم از الطافت مگردان و بدرگاه كرمت آمده ‏ام از آن درگاهم مران
    إِلَهِي تَقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ يَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْكَ فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي‏
    اى خدا خوشنودى و محبتت منزه‏تر از آن است كه از طرف تو نقص و عيب يابد پس چگونه از طرف من تواند يافت با آنكه محبتت ببندگان ذاتى است ذى سببى از طرف توهم معلل نخواهد بود
    إِلَهِي أَنْتَ الْغَنِيُّ بِذَاتِكَ أَنْ يَصِلَ إِلَيْكَ النَّفْعُ مِنْكَ فَكَيْفَ لاَ تَكُونُ غَنِيّاً عَنِّي‏
    اى خدا تو غنى به ذات خودى و نفعى از طرف تو به ذاتت عايد نگردد پس چگونه از من مستغنى نباشى
    إِلَهِي إِنَّ الْقَضَاءَ وَ الْقَدَرَ يُمَنِّينِي وَ إِنَّ الْهَوَى بِوَثَائِقِ الشَّهْوَةِ أَسَرَنِي‏
    اى خدا قضا و قدر تو مرا آرزومند مى‏ كند و هواى نفس به زنجير علاقه‏هاى شهوت اسير مى‏ گرداند
    فَكُنْ أَنْتَ النَّصِيرَ لِي حَتَّى تَنْصُرَنِي وَ تُبَصِّرَنِي وَ أَغْنِنِي بِفَضْلِكَ حَتَّى أَسْتَغْنِيَ بِكَ عَنْ طَلَبِي‏
    پس تو اى خدا مرا يارى كن و بصيرت و بينايى ده و بر نفسم غلبه و نصرت بخش و به فضل و كرمت مرا غنى گردان تا به لطف تو از سعى و طلب خود بى ‏نياز گردم
    أَنْتَ الَّذِي أَشْرَقْتَ الْأَنْوَارَ فِي قُلُوبِ أَوْلِيَائِكَ حَتَّى عَرَفُوكَ وَ وَحَّدُوكَ‏
    تويى كه به انوار تجلى بر دل اولياء و خاصانت اشراق كردى تا به مقام معرفت نايل شدند و تو را به يكتايى شناختند
    وَ أَنْتَ الَّذِي أَزَلْتَ الْأَغْيَارَ عَنْ قُلُوبِ أَحِبَّائِكَ حَتَّى لَمْ يُحِبُّوا سِوَاكَ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى غَيْرِكَ‏
    تويى كه از دل دوستان و مشتاقانت توجه اغيار را محو كردى تا غير تو را دوست نداشته و جز درگاهت به جايى پناه نبرند
    أَنْتَ الْمُونِسُ لَهُمْ حَيْثُ أَوْحَشَتْهُمُ الْعَوَالِمُ‏
    تويى يار و مونس آنان چون عوالم آنها را متوحش سازند
    وَ أَنْتَ الَّذِي هَدَيْتَهُمْ حَيْثُ اسْتَبَانَتْ لَهُمُ الْمَعَالِمُ مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ‏
    تويى كه چون آنان از هر نشان و برهان دور شدند خود آنان را راهنمايى كردى آنكه تو را نيافت چه يافته و آنكه تو را يافت چه نيافته است
    لَقَدْ خَابَ مَنْ رَضِيَ دُونَكَ بَدَلاً وَ لَقَدْ خَسِرَ مَنْ بَغَى عَنْكَ مُتَحَوِّلاً كَيْفَ يُرْجَى سِوَاكَ‏
    هر كس به هر چه غير تو مايل شد از هر چيز محروم شد و هر كه روى طلب از تو گردانيد زيانكار گرديد چگونه چشم اميد به غير تو كنند
    وَ أَنْتَ مَا قَطَعْتَ الْإِحْسَانَ وَ كَيْفَ يُطْلَبُ مِنْ غَيْرِكَ وَ أَنْتَ مَا بَدَّلْتَ عَادَةَ الاِمْتِنَانِ‏
    در صورتى كه تو هرگز قطع احسان از بندگان نكرده و نخواهى كرد و چگونه از غير تو چيزى طلبند و حال آنكه تو عادت لطفت را تغيير نداده و نخواهى داد
    يَا مَنْ أَذَاقَ أَحِبَّاءَهُ حَلاَوَةَ الْمُؤَانَسَةِ فَقَامُوا بَيْنَ يَدَيْهِ مُتَمَلِّقِينَ‏
    اى آنكه شيرينى انست را به دوستانت چشانيدى تا تنها در حضور تو به تملق ايستادند
    وَ يَا مَنْ أَلْبَسَ أَوْلِيَاءَهُ مَلاَبِسَ هَيْبَتِهِ فَقَامُوا بَيْنَ يَدَيْهِ مُسْتَغْفِرِينَ‏
    اى آنكه اولياء و خاصانت را به لباس هيبت و جلال بياراستى تا در حضرتت عذر خواه آمد و آمرزش طلبيدند
    أَنْتَ الذَّاكِرُ قَبْلَ الذَّاكِرِينَ وَ أَنْتَ الْبَادِي بِالْإِحْسَانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعَابِدِينَ‏
    تو ياد بندگان كنى قبل از آنكه بندگان از تو ياد كنند و تو ابتدا به احسان كنى پيش از آنكه عابدان به تو روى آرند
    وَ أَنْتَ الْجَوَادُ بِالْعَطَاءِ قَبْلَ طَلَبِ الطَّالِبِينَ وَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ثُمَّ لِمَا وَهَبْتَ لَنَا مِنَ الْمُسْتَقْرِضِينَ‏
    تويى كه بجود و بخشش ذاتى بخلق عطا مى ‏كنى پيش از آنكه طالبان حاجت درخواست كنند تو آن بخشنده بى ‏عوضى كه ازآنچه به ما عطا كردى باز از ما قرض مى‏ خواهى
    إِلَهِي اطْلُبْنِي بِرَحْمَتِكَ حَتَّى أَصِلَ إِلَيْكَ وَ اجْذِبْنِي بِمَنِّكَ حَتَّى أُقْبِلَ عَلَيْكَ‏
    اى خدا مرا از در رحمتت بطلب تا به تو واصل شوم و به جاذبه احسانت مجذوبم كن تا يك جهت روى دل بسوى تو كنم
    إِلَهِي إِنَّ رَجَائِي لاَ يَنْقَطِعُ عَنْكَ وَ إِنْ عَصَيْتُكَ كَمَا أَنَّ خَوْفِي لاَ يُزَايِلُنِي وَ إِنْ أَطَعْتُكَ‏
    اى خدا هرگز اميدم از تو قطع نمى‏شود هر چند نافرمانيت كنم چنانكه از دلم ترس تو برطرف نمى ‏گردد هر چند اطاعتت كنم
    فَقَدْ دَفَعَتْنِي الْعَوَالِمُ إِلَيْكَ وَ قَدْ أَوْقَعَنِي عِلْمِي بِكَرَمِكَ عَلَيْكَ‏
    كه مرا همه عالم بسوى تو افكند و آگاهيم به كرم و بزرگواريت مرا بدرگاه تو كشانيد
    إِلَهِي كَيْفَ أَخِيبُ وَ أَنْتَ أَمَلِي أَمْ كَيْفَ أُهَانُ وَ عَلَيْكَ مُتَّكَلِي‏
    اى خدا چگونه نااميد باشم در صورتيكه تو آرزوى منى يا چگونه كسم خوار تواند كرد با آنكه اعتمادم بر توست
    إِلَهِي كَيْفَ أَسْتَعِزُّ وَ فِي الذِّلَّةِ أَرْكَزْتَنِي أَمْ كَيْفَ لاَ أَسْتَعِزُّ وَ إِلَيْكَ نَسَبْتَنِي‏
    اى خدا چگونه دعوى عزت كنم و حال آنكه مرا در ذلت متمكن ساخته‏اى و چگونه داراى تاج عزت نباشم در صورتيكه نسبت بندگى بتو دارم
    إِلَهِي كَيْفَ لاَ أَفْتَقِرُ وَ أَنْتَ الَّذِي فِي الْفُقَرَاءِ أَقَمْتَنِي‏
    اى خدا چگونه فقير و مسكين نباشم در صورتى كه توام در ميان فقيران گماشتى
    أَمْ كَيْفَ أَفْتَقِرُ وَ أَنْتَ الَّذِي بِجُودِكَ أَغْنَيْتَنِي وَ أَنْتَ الَّذِي لاَ إِلَهَ غَيْرُكَ‏
    و چگونه فقير باشم با آنكه تو به جود و كرمت مرا بى‏نياز گردانيدى و تويى آنكه جز تو خدايى نيست
    تَعَرَّفْتَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ فَمَا جَهِلَكَ شَيْ‏ءٌ
    تو خود را بر هر چيز معروف و مشهور ساختى كه هيچ موجودى از معرفتت جاهل نيست
    وَ أَنْتَ الَّذِي تَعَرَّفْتَ إِلَيَّ فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَرَأَيْتُكَ ظَاهِراً فِي كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ أَنْتَ الظَّاهِرُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ
    و تويى كه در همه موجودات تجلى كردى و خود را بمن نشان دادى در هر چيز آشكارا تو را ديدم تويى كه بر هر چيز پيدايى
    يَا مَنِ اسْتَوَى بِرَحْمَانِيَّتِهِ فَصَارَ الْعَرْشُ غَيْباً فِي ذَاتِهِ مَحَقْتَ الْآثَارَ بِالْآثَارِ وَ مَحَوْتَ الْأَغْيَارَ بِمُحِيطَاتِ أَفْلاَكِ الْأَنْوَارِ
    اى آنكه برحمت واسعه و تجلى نور جمال بر همه عالم احاطه كردى تا آنكه عرش وجود امكانى در سطوع انوار وجوبيت پنهان گرديد آثار وجودى را به آثار وجودى ديگر نابود كردى و اغيار را به احاطه مدار انوار تجليات خود محو نمودى
    يَا مَنِ احْتَجَبَ فِي سُرَادِقَاتِ عَرْشِهِ عَنْ أَنْ تُدْرِكَهُ الْأَبْصَارُ
    اى آنكه در سرا پرده هاى نور قاهر عرش جلالت از ديده‏ها پنهان گشتى
    يَا مَنْ تَجَلَّى بِكَمَالِ بَهَائِهِ فَتَحَقَّقَتْ عَظَمَتُهُ الاِسْتِوَاءَ (مِنَ الاِسْتِوَاءِ) كَيْفَ تَخْفَى وَ أَنْتَ الظَّاهِرُ
    اى آنكه به كمال بهاء و نورانيتت تجلى كردى تا به عظمت و جلال تمام مراتب وجود را فرا گرفتى چگونه پنهانى با آنكه تو تنها پيدايى
    أَمْ كَيْفَ تَغِيبُ وَ أَنْتَ الرَّقِيبُ الْحَاضِرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ‏
    يا چگونه غايبى با آنكه تو تنها همه جا حاضر همه را نگهبانى و بر هرچيز توانا و مقتدرى و ستايش تنها مخصوص خداى يكتا است.
    و بالجمله، کسی که توفیق یابد و این روز را در عرفات باشد، ادعیه و اعمال بسیار دارد و بهترین اعمال در این روز دعاست و در تمام ایّام سال، این روزِ شریف به جهت دعا امتیازی دارد و دعا از برای برادران مؤمن، از زنده و مرده بسیار باید کرد و روایت وارده در حال عبدالله بن جندب رحمه الله در موقف عرفات و دعای او برای برادران مؤمن خود مشهور است و روایت زید نرسی در حال ثقه جلیل القدر، معاویه بن وهب، در موقف و دعای او در حق یک یک از اشخاصی که در آفاق بودند و روایت از امام صادق علیه السلام در فضیلت این کار، شایستۀ ملاحظه و دیدار است و رجاء واثق از برادران دینی آنکه اقتدا به این بزرگواران نموده و مؤمنین را درد عا بر خود ایثار نموده و این گنهکار روسیاه را یکی از آن اشخاص شمرده و در حال حیات و ممات از دعای خیر فراموشم نفرمایند.

  4. #104
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    سورة النجم (ترجمه آیتی) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    به نام خدای بخشاینده مهربان
    1

    وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى
    قسم به آن ستاره چون پنهان شد،
    2

    مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى
    که، یار شما نه گمراه شده و نه به راه کج رفته است
    3

    وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى
    و سخن از روی هوی نمی گوید
    4

    إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى
    نیست این سخن جز آنچه بدو وحی می شود
    5

    عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى
    او را آن فرشته بس نیرومند تعلیم داده است :
    6

    ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى
    صاحب نیرویی که استیلا یافت
    7

    وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى
    و او به کناره بلند آسمان بود
    8

    ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى
    سپس نزدیک شد و بسیار نزدیک شد،
    9

    فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى
    تا به قدر دو کمان ، یا نزدیک تر
    10

    فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى
    و خدا به بنده خود هر چه باید وحی کند وحی کرد
    11

    مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى
    دل آنچه را که دید دروغ نشمرد
    12

    أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى
    آیا در آنچه می بینید با او جدال می، کنید ?
    13

    وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى
    او را دیگر بار هم بدید،
    14

    عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى
    نزد سدره المنتهی ،
    15

    عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى
    که آرامگاه بهشت نزد آن درخت است
    16

    إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى
    وقتی که سدره را چیزی در خود می پوشید،
    17

    مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى
    چشم خطا نکرد و از حد در نگذشت
    18

    لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى
    هر آینه پاره ای از آیات بزرگ پروردگارش را بدید
    19

    أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى
    آیا لات و عزا را دیده اید ?
    20

    وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى
    و منات آن بت سومی دیگر را ?
    21

    أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى
    آیا شما را پسر باشد و او را دختر ?
    22

    تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى
    این تقسیمی است خلاف عدالت
    23

    إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى
    اینها چیزی نیستند جز نامهایی که خود و، پدرانتان به آنها داده اید و خداوند هیچ دلیلی بر آنها نفرستاده است تنها از پی گمان و هوای نفس خویش می روند و حال آنکه از جانب خدا راهنماییشان کرده اند
    24

    أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى
    آیا هر چه آدمی آرزو کند برایش حاصل است ?
    25

    فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى
    هم آخرت و هم دنیا از آن خداست
    26

    وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشَاء وَيَرْضَى
    و چه بسیار فرشتگان در آسمانند که شفاعتشان هیچ سود ندهد، مگر از آن پس که خدا برای هر که خواهد رخصت دهد و خشنود باشد
    27

    إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنثَى
    آنان که به آخرت ایمان ندارند فرشتگان را به نامهای زنان می نامند
    28

    وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا
    ، اینان را بدانچه می گویند هیچ دانشی نیست تنها از پندار خود پیروی می کنند و پندار برای شناخت حقیقت کافی نیست
    29

    فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا
    پس تو نیز از کسی که از سخن ما رویگردان می شود و جز زندگی دنیوی را نمی جوید اعراض کن
    30

    ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى
    منتهای دانششان همین است پروردگار تو به آن که از طریق او گمراه می شود یا به راه هدایت می افتد داناتر است
    31

    وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى
    از آن خداست هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است تا بدکاران را در، برابر اعمالشان کیفر دهد و نیکوکاران را به کردار نیکشان پاداش
    32

    الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى
    کسانی که از گناهان بزرگ و زشتیها اجتناب می کنند جز آنکه گناهی کوچک از آنها سر زند بدانند که آمرزش پروردگار تو وسیع است و او به شما، آنگاه که از زمین بیافریدتان و آنگاه که در شکم مادرتان پنهان بودید، آگاه تر است خویشتن را بی گناه مدانید اوست که پرهیزگار را بهتر می شناسد
    33

    أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى
    آیا آن را که از تو رویگردان شد دیدی ?
    34

    وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى
    اندک می بخشید و در انفاق بخل می ورزید
    35

    أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى
    آیا علم غیب دارد و می بیند، ?
    36

    أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى
    یا از آنچه در صحیفه های موسی آمده بی خبر مانده است ?
    37

    وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى
    یا از ابراهیم ، که حق رسالت را ادا کرد ?
    38

    أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
    که هیچ کس بار گناه دیگری را بر ندارد ?
    39

    وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى
    و اینکه : برای مردم پاداشی جز آنچه خود کرده اند نیست ?
    40

    وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى
    و زودا که کوشش او در نظر آید
    41

    ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى
    سپس به او پاداشی تمام دهند
    42

    وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى
    و پایان راه همه ، پروردگار توست
    43

    وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى
    و اوست که می خنداند و می گریاند
    44

    وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا
    و اوست که می میراند و زنده می کند
    45

    وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى
    و اوست که جفتهای نر و ماده را آفریده است ،
    46

    مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى
    از نطفه ، آنگاه که در، رحم ریخته می شود
    47

    وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى
    و بر خداوند است که آن را بار دیگر زنده کند
    48

    وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى
    و اوست که بی نیاز کند و روزی دهد
    49

    وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى
    و اوست پروردگار ستاره شعری
    50

    وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى
    و اوست که عاد، آن قوم پیشین را هلاک کرد،
    51

    وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى
    و از ثمود هیچ باقی نگذاشت
    52

    وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى
    و پیش از آنها قوم نوح را، که ستمکارتر و سرکش تر بودند،
    53

    وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى
    و نیز مؤتفکه را نابود کرد
    54

    فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى
    و فرو پوشید آن قوم را، هر چه باید فرو پوشد
    55

    فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكَ تَتَمَارَى
    پس به کدام یک از نعمتهای پروردگارت شک می کنی ?
    56

    هَذَا نَذِيرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى
    این بیم دهنده ای است همانند بیم دهندگان پیشین
    57

    أَزِفَتْ الْآزِفَةُ
    قیامت فرا رسید،
    58

    لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ
    کس جز خداوند آشکارش نکند
    59

    أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ
    آیا از این سخن در شگفت افتاده اید ?
    60

    وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ
    و می خندید و نمی گریید ?
    61

    وَأَنتُمْ سَامِدُونَ
    و شما غافل شده اید
    62

    فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا
    پس خدا را سجده کنید و او را بپرستید

  5. #105
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    سوره ۹۴: الشرح - جزء ۳۰ - ترجمه فولادوند
    تغيير سوره و ترجمه
    تلاوت
    جستجو


    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
    به نام خداوند رحمتگر مهربان

    أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ ﴿۱﴾
    آيا براى تو سينه‏ ات را نگشاده‏ ايم (۱)

    وَوَضَعْنَا عَنْكَ وِزْرَكَ ﴿۲﴾
    و بار گرانت را از [دوش] تو برنداشتيم (۲)

    الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ ﴿۳﴾
    [بارى] كه [گويى] پشت تو را شكست (۳)

    وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ ﴿۴﴾
    و نامت را براى تو بلند گردانيديم (۴)

    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا ﴿۵﴾
    پس [بدان كه] با دشوارى آسانى است (۵)

    إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا ﴿۶﴾
    آرى با دشوارى آسانى است (۶)

    فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ﴿۷﴾
    پس چون فراغت‏ يافتى به طاعت دركوش (۷)

    وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ ﴿۸﴾
    و با اشتياق به سوى پروردگارت روى آور (۸)

  6. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  7. #106
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    سورة الضحى

    بسم الله الرحمن الرحيم

    وَالضُّحَى (1) وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى (2) مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى (3) وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَى (4) وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى (5) أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوَى (6) وَوَجَدَكَ ضَالّاً فَهَدَى (7) وَوَجَدَكَ عَائِلاً فَأَغْنَى (8) فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ (9) وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ (10) وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ (11)

    به نام خداوند بخشنده بخشايشگر



    قسم به روز در آن هنگام كه آفتاب برآيد (و همه جا را فراگيرد)، (1)

    و سوگند به شب در آن هنگام كه آرام گيرد، (2)

    كه خداوند هرگز تو را وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است! (3)

    و مسلما آخرت براى تو از دنيا بهتر است! (4)

    و بزودى پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد كرد كه خشنود شوى! (5)

    آيا او تو را يتيم نيافت و پناه داد؟! (6)

    و تو را گمشده يافت و هدايت كرد، (7)

    و تو را فقير يافت و بى‏نياز نمود، (8)

    حال كه چنين است يتيم را تحقير مكن، (9)

    و سؤال‏كننده را از خود مران، (10)

    و نعمتهاى پروردگارت را بازگو كن! (11)

  8. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  9. #107
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سوره قصص آيه 83
    ‏متن آيه : ‏
    ‏ تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ‏

    ‏ترجمه : ‏
    ‏ما آن سراي آخرت را تنها بهره كساني مي‌گردانيم كه در زمين خواهان تكبّر و استكبار نيستند و فساد و تباهي نمي‌جويند ( و دلهايشان از آلودگيهاي مقام‌طلبي و شهرت‌طلبي و بزرگ‌بيني و تباهكاري ، پاك و پالوده است ) ، و عاقبت از آن پرهيزگاران است .‏

    ‏توضيحات : ‏
    ‏« تِلْكَ الدَّارُ . . . » : آن سراي آخرت كه بهشت جاويدان است و بارها وصف آن را شنيده‌ايد . « عُلُوّاً » : برتري جوئي . مراد تكبّر و استكبار و خود بزرگ بيني است ( نگا : اسراء / 4 ، نمل‌ / 14 ) . « الْعَاقِبَةُ » : سرانجام ، به معني وسيع كلمه . از قبيل : سرانجام كار . پيروزي در اين جهان . بهشت و نعمتهاي آن جهاني .‏

    سوره قصص آيه 84
    ‏متن آيه : ‏
    ‏ مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

    ‏ترجمه : ‏
    ‏هر كس كار نيكي انجام دهد ، پاداشي بهتر از آن دارد ، ( كه اجر مضاعف است ، و اين افزايش بستگي به ميزان عمل و اخلاص و حسن نيّت و صفاي قلب دارد ) و هر كس كار بدي انجام دهد ، به كساني كه كار بد كنند ، جز اعمال آنان ، كيفر ايشان نيست ( و كيفرشان درست به اندازه گناهشان است ) .‏

    ‏توضيحات : ‏
    ‏« مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ » : مراد از حَسَنة ، هر گونه كار نيك است كه پاداش مضاعف دارد ( نگا : انعام‌ / 160 ، بقره‌ / 261 ) . يا اين كه مراد ايمان و عمل صالح است كه جزاي آن بهتر از خود آن است كه رضا و خوشنودي خدا است كه همه خوشيها را به همراه دارد ( نگا : توبه‌ / 72 ، مائده‌ / 16 ) . « لا يُجْزَي . . . إِلاّ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » : در برابر سيّئات و معاصي ، كيفري جز كيفر همان عملي را كه انجام داده‌اند دامنگيرشان نمي‌گردد ( نگا : انعام‌ / 160 ، يونس‌ / 27 ) .‏

    سوره قصص آيه 85
    ‏متن آيه : ‏
    ‏ إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاء بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ‏

    ‏ترجمه : ‏
    ‏همان كسي كه ( تبليغ ) قرآن را بر تو واجب گردانده است ، تو را به محلّ بازگشت بزرگ ( قيامت ) برمي‌گرداند ( و ميان تو و تكذيب‌كنندگانت داوري مي‌نمايد و به مقام محمود و بهشت موعودت مي‌رساند ) . بگو : پروردگار من ( از همه ) بهتر مي‌داند كه چه كسي هدايت را از سوي او آورده است ، و چه كسي در گمراهي آشكار بسر مي‌برد .‏

    ‏توضيحات : ‏
    ‏« فَرَضَ » : واجب گردانده است . مراد تبليغ قرآن و عمل به آن و رساندن اوامر يزدان به مردمان است ( نگا : نور / 1 ، مائده‌ / 92 و 99 ) . « رَآدّ » : برگرداننده . « مَعَادٍ » : زادگاه و جايگاه كه مراد مكّه است . روز رستاخيز يا محشر و ميعادگاه حساب و كتاب كه براي پيغمبر ورود به بهشت را به دنبال دارد . بهشت كه محلّ برگشت مؤمنان بدان است . تنوين مَعادٍ ، براي تعظيم است . « مَن جَآءَ بِالْهُدي‌ » : مراد خود پيغمبر است .‏

    سوره قصص آيه 86
    ‏متن آيه : ‏
    ‏ وَمَا كُنتَ تَرْجُو أَن يُلْقَى إِلَيْكَ الْكِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيراً لِّلْكَافِرِينَ ‏

    ‏ترجمه : ‏
    ‏تو اين اميد را نداشتي كه كتاب ( بزرگ قرآن ) براي تو فرستاده شود ، ليكن رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد و ( خواست با ارسال قرآن براي خاتم پيغمبران ، اين مسؤوليّت سنگين را به تو سپارد . به شكرانه اين نعمت بزرگ هرگز ) پشتيبان كافران مباش ( و ياور و همدست ايشان مشو ) .‏

    ‏توضيحات : ‏
    ‏« أَمْ كُنتَ تَرْجُو » : چشم به راه نبودي . اميدوار نبودي . الف زائدي در رسم‌الخطّ قرآني در آخر ( تَرْجُو ) موجود است . « إِلاّ » : ليكن ( نگا : قصص‌ / 46 ) . « إِلاّ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ » : ليكن رحمت پروردگارت ايجاب كرد و شامل تو شد . مگر به خاطر رحم پروردگارت نسبت به تو و امت تو . « إِلاّ رَحْمَةً » : ( نگا : اسراء / 87 ) . « ظَهِيراً » : پشتيبان ( نگا : قصص‌ / 17 ) . مسلّماً پيغمبر هرگز از كفّار پشتيباني نمي‌كرده است ، ولي اين دستور در مورد او تأكيد است ، و در مورد ديگران بيان يك وظيفه مهمّ .‏

    سوره قصص آيه 87
    ‏متن آيه : ‏
    ‏ وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آيَاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَتْ إِلَيْكَ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‏

    ‏ترجمه : ‏
    ‏كافران تو را از آيات خداوند باز ندارند ، پس از آن كه بر تو نازل شده است ، و ( مردم را ) به سوي پروردگارت دعوت كن ، و از زمره مشركان مباش .‏

    ‏توضيحات : ‏
    ‏« لا يَصُدُّنَّكَ » : تو را باز ندارند . « عَنْ ءَايَاتِ اللهِ » : از ترتيل و تبليغ و عمل به آيات خدا .‏

    سوره قصص آيه 88
    ‏متن آيه : ‏
    ‏ وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهاً آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

    ‏ترجمه : ‏
    ‏همراه الله معبود ديگري را به فرياد مخوان . جز او هيچ معبود ديگري وجود ندارد . همه چيز جز ذات او فاني و نابود مي‌شود . فرماندهي از آن او است و بس ، و همگي شما به سوي او برگردانده مي‌شويد ( و به حساب و كتاب اقوال و اعمالتان رسيدگي مي‌كند و در ميانتان داوري خواهد كرد ) .‏


  10. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  11. #108
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سوره 17: الإسراء - جزء 15
    تغيير سوره و ترجمه
    تلاوت
    جستجو


    وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ﴿۶۱﴾
    انصاریان: و [یاد کن] هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید. پس همه سجده کردند مگر ابلیس که گفت: آیا برای کسی که او را از گِل آفریدی، سجده کنم؟!
    خرمشاهی: و چنين بود كه به فرشتگان گفتيم بر آدم سجده بريد، آنگاه همه سجده بردند، جز ابليس كه گفت آيا بر كسى سجده برم كه او را از گل آفريده‏اى؟
    فولادوند: و هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم براى آدم سجده كنيد پس [همه] جز ابليس سجده كردند گفت آيا براى كسى كه از گل آفريدى سجده كنم
    قمشه‌ای: و (یاد آر) وقتی که فرشتگان را امر به سجده آدم کردیم پس همه سجده کردند جز شیطان که گفت: آیا من سجده به آدمی که از گل آفریدی فرود آرم؟!
    مکارم شیرازی: به ياد آوريد زماني را كه به فرشتگان گفتيم براي آدم سجده كنيد، آنها همگي سجده كردند جز ابليس كه گفت آيا براي كسي سجده كنم كه او را از خاك آفريده‏ اي؟!


    قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۶۲﴾
    انصاریان: [سپس] گفت: مرا خبر ده این کسی که او را بر من برتری دادی [سببش چه بود؟] اگر تا قیامت مهلتم بخشی، بی تردید فرزندانش را جز اندکی لجام می زنم [و به دنبال خود به عرصه هلاکت و نابودی می کشم.]
    خرمشاهی: [همچنين‏] گفت خواهى ديد كه همين كسى كه بر من برترى‏اش دادى اگر مرا تا روز قيامت بازپس دارى [مهلت دهى‏] همه زاد و رود او جز اندكى را از راه به در برم‏
    فولادوند: [سپس] گفت به من بگو اين كسى را كه بر من برترى دادى [براى چه بود] اگر تا روز قيامت مهلتم دهى قطعا فرزندانش را جز اندكى [از آنها] ريشه‏ كن خواهم كرد
    قمشه‌ای: گفت: با من بگو آیا این آدم خاکی را بر من فضیلت و برتری دادی؟ (ای خدا) اگر اجل مرا تا قیامت به تأخیر افکنی به جز قلیلی (چون معصومین و خواص مؤمنین) همه اولاد آدم را مهار می‌کنم (و به دار هلاک می‌کشانم).
    مکارم شیرازی: (سپس) گفت اين كسي را كه بر من ترجيح داده‏ اي اگر تا روز قيامت مرا زنده بگذاري همه فرزندانش را جز عده كمي گمراه و ريشه كن خواهم ساخت!!


    قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا ﴿۶۳﴾
    انصاریان: خدا فرمود: برو که از آنان هر کس تو را پیروی کند، قطعاً دوزخ کیفرتان خواهد بود، کیفری سخت و کامل.
    خرمشاهی: [خداوند] فرمود برو كه هر كس از ايشان از تو پيروى كند، جهنم جزاى شما خواهد بود كه جزايى بسنده است‏
    فولادوند: فرمود برو كه هر كس از آنان تو را پيروى كند مسلما جهنم سزايتان خواهد بود كه كيفرى تمام است
    قمشه‌ای: خدا به شیطان گفت: برو که هر کس از اولاد آدم پیرو تو گردد با تو به دوزخ که پاداش کامل شماست کیفر خواهد شد.
    مکارم شیرازی: فرمود: برو! هر كس از آنان از تو تبعيت كند جهنم كيفر آنها است، كيفري است فراوان!


    وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۶۴﴾
    انصاریان: از آنان هر که را توانستی با آوازت [به سوی باطل] برانگیز، و [برای راندنشان به سوی طغیان و گناه] با سواره ها و پیاده هایت بر آنان بانگ زن، و با آنان [از راه سوق دادنشان به حرام] در اموال و [از طریق وسوسه کردنشان به زنا] در اولاد شریک شو، و به آنان وعده [دروغ] بده [که از قیامت، حسابرسی، بهشت و دوزخ خبری نیست] و شیطان آنان را جز از روی باطل و دروغ وعده نمی دهد.
    خرمشاهی: و هر كس را كه توانى از ايشان به بانگ خويش از جاى ببر و سوارگان و پيادگانت را بر سر ايشان بتاز و با آنان در اموال و اولاد شريك شو، و به آنان وعده‏[هاى رنگين‏] بده، و شيطان وعده‏اى جز فريب به آنان نمى‏دهد
    فولادوند: و از ايشان هر كه را توانستى با آواى خود تحريك كن و با سواران و پيادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده و شيطان جز فريب به آنها وعده نمى‏ دهد
    قمشه‌ای: (برو) و هر که را توانستی با آواز خود تحریک کن و به لغزش افکن، و با جمله لشکر سوار و پیاده‌ات بر آنها بتاز و در اموال و اولاد هم با ایشان شریک شو و به آنها وعده (های دروغ و فریبنده) بده، و (ای بندگان بدانید که) وعده شیطان چیزی جز غرور و فریب نخواهد بود.
    مکارم شیرازی: هر كدام از آنها را مي‏تواني با صداي خودت تحريك كن، و لشكر سواره و پياده‏ ات را بر آنها گسيل دار، و در ثروت و فرزندانشان شركت جوي، و آنها را با وعده‏ ها سرگرم كن ولي شيطان جز فريب و دروغ وعده‏ اي نمي‏دهد.


    إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا ﴿۶۵﴾
    انصاریان: [ولی آگاه باش که] یقیناً تو را بر بندگانم هیچ تسلّطی نیست، و کافی است که پروردگارت نگهبان و کارساز [آنان] باشد.
    خرمشاهی: بدان كه بر بندگان من سلطه ندارى و پروردگارت كارسازى را بسنده است‏
    فولادوند: در حقيقت تو را بر بندگان من تسلطى نيست و حمايتگرى [چون] پروردگارت بس است
    قمشه‌ای: همانا تو را بر بندگان (خاص) من تسلط نیست و تنها محافظت و نگهبانی خدای تو (ای رسول، از شیطان آنها را) کافی است.
    مکارم شیرازی: (اما بدان) تو هرگز سلطه‏ اي بر بندگان من پيدا نخواهي كرد (و آنها هيچگاه به دام تو گرفتار نمي‏شوند همين قدر كافي است پروردگارت حافظ آنها باشد.


    رَبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۶۶﴾
    انصاریان: پروردگارتان کسی است که کشتی ها را در دریا برای شما روان می کند تا [با رفتن از اقلیمی به اقلیم دیگر] از رزقش بطلبید؛ زیرا او همواره به شما مهرباناست.
    خرمشاهی: پروردگار شماست كه كشتى را براى شما در دريا روان مى‏كند تا از فضل او [روزى خويش را] بجوييد، چرا كه او با شما مهربان است‏
    فولادوند: پروردگار شما كسى است كه كشتى را در دريا براى شما به حركت در مى ‏آورد تا از فضل او براى خود بجوييد چرا كه او همواره به شما مهربان است
    قمشه‌ای: پروردگار شما همان است که به دریا برای شما کشتی‌ها را به حرکت می‌آورد تا از فضل خدا (یعنی روزی) طلبید، که او درباره شما بسیار مهربان است.
    مکارم شیرازی: پروردگارتان كسي است كه كشتي را در دريا براي شما به حركت در مي‏آورد تا از نعمت او بهره مند شويد، او نسبت به شما مهربان است.


    وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا ﴿۶۷﴾
    انصاریان: و زمانی که در دریا سختی و آسیبی به شما رسد، هر که را جز او می خوانید ناپدید و گم می شود، و هنگامی که شما را [با سوق دادنتان] به سوی خشکی نجات دهد [از خدا] روی می گردانید. و انسان [با اینکه الطاف خدا را همواره در زندگی خود لمس می کند] بسیار ناسپاس است.
    خرمشاهی: و چون در دريا بلايى دامن‏گيرتان شود، هر چه به دعايش مى‏خوانيد [و به ناحق مى‏پرستيد] جز او ناپديد مى‏گردد آنگاه چون شما را برهاند و به خشكى برساند [از او] روى بر مى‏گردانيد و انسان ناسپاس است‏
    فولادوند: و چون در دريا به شما صدمه‏ اى برسد هر كه را جز او مى‏ خوانيد ناپديد [و فراموش] مى‏ گردد و چون [خدا] شما را به سوى خشكى رهانيد رويگردان مى ‏شويد و انسان همواره ناسپاس است
    قمشه‌ای: و چون در دریا به شما خوف و خطری رسد در آن حال به جز خدا همه آنهایی که به خدایی می‌خوانید از یاد شما بروند، و آن‌گاه که خدا شما را به ساحل سلامت رسانید باز از خدا روی می‌گردانید، و انسان بسیار کفر کیش و ناسپاس است.
    مکارم شیرازی: و هنگامي كه در دريا ناراحتي به شما برسد همه كس را جز او فراموش خواهيد كرد، اما هنگامي كه شما را به خشكي نجات دهد روي مي‏گردانيد، و انسان كفران كننده است!


    أَفَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا ﴿۶۸﴾
    انصاریان: آیا ایمن هستید از اینکه شما را در کنار خشکی [در زمین] فرو برد، یا بر شما توفانی از شن و سنگریزه فرستد، سپس برای خود حافظ و نگهبانی نیابید؟!
    خرمشاهی: پس آيا ايمنيد از اينكه شما را در گوشه‏اى از خشكى به زمين فرو برد، يا بر سر شما شن‏بادى بفرستد آنگاه براى خويش نگهبانى نيابيد؟
    فولادوند: مگر ايمن شديد از اينكه شما را در كنار خشكى در زمين فرو برد يا بر شما طوفانى از سنگريزه ‏ها بفرستد سپس براى خود نگاهبانى نيابيد
    قمشه‌ای: آیا مگر ایمنید از این که شما را در خشکی زمین فرو برد یا (تندباد غضبش) بر سرتان سنگ بارد، آن‌گاه بر خود پناه و نگهبانی نیابید؟!
    مکارم شیرازی: آيا از اين ايمن هستيد كه در خشكي (با يك زلزله شديد) شما را در زمين فرو ببرد يا طوفاني از سنگريزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان كند) سپس حافظ (و ياوري) براي خود نيابيد؟!


    أَمْ أَمِنْتُمْ أَنْ يُعِيدَكُمْ فِيهِ تَارَةً أُخْرَى فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قَاصِفًا مِنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُمْ بِمَا كَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَيْنَا بِهِ تَبِيعًا ﴿۶۹﴾
    انصاریان: یا ایمن هستید از اینکه بار دیگر شما را به دریا برگرداند، پس توفانی سخت که با خود ریگ و سنگ می آورد بر شما فرستد و به سبب اینکه ناسپاسی کردید غرقتان کند؟ آن گاه در برابر کار ما برای خود پی گیر و دفاع کننده ای نخواهید یافت.
    خرمشاهی: يا آيا ايمنيد از اينكه بار ديگر شما را به آن [دريا] بازگرداند و بر سر شما تندبادى كشتى شكن بفرستد و شما را به خاطر كفر و كفرانتان غرقه سازد، آنگاه در اين امر براى خويش در برابر ما خونخواهى نيابيد
    فولادوند: يا [مگر] ايمن شديد از اينكه بار ديگر شما را در آن [دريا] باز گرداند و تندبادى شكننده بر شما بفرستد و به سزاى آنكه كفر ورزيديد غرقتان كند آنگاه براى خود در برابر ما كسى را نيابيد كه آن را دنبال كند
    قمشه‌ای: یا مگر از آن ایمنید که بار دیگر خدا شما را به اراده خود به دریا برگرداند و تندبادی بفرستد تا همه را به کیفر کفر به دریا غرق سازد؟ آن‌گاه کسی را از (قهر) ما بدان غرقه کردن دادخواه و فریادرس خود نیابید؟!
    مکارم شیرازی: يا اينكه ايمن هستيد كه بار ديگر شما را به دريا بازگرداند و تندباد كوبنده‏ اي بر شما بفرستد و شما را بخاطر كفرتان غرق كند، حتي كسي كه خونتان را مطالبه نمايد پيدا نكنيد.


    وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا ﴿۷۰﴾
    انصاریان: به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم، و آنان را در خشکی و دریا [بر مرکب هایی که در اختیارشان گذاشتیم] سوار کردیم، و به آنان از نعمت های پاکیزه روزی بخشیدیم، وآنان را بر بسیاری از آفریده های خود برتری کامل دادیم.
    خرمشاهی: و به راستى كه فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركب مراد] روانه داشتيم و به ايشان از پاكيزه‏ها روزى داديم و آنان را بر بسيارى از آنچه آفريده‏ايم، چنانكه بايد و شايد برترى بخشيديم‏
    فولادوند: و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا [بر مركبها] برنشانديم و از چيزهاى پاكيزه به ايشان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از آفريده ‏هاى خود برترى آشكار داديم
    قمشه‌ای: و محققا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.
    مکارم شیرازی: ما بني آدم را گرامي داشتيم و آنها را در خشكي و دريا (بر مركبهاي راهوار) حمل كرديم، و از انواع روزيهاي پاكيزه به آنها روزي داديم، و بر بسياري از خلق خود برتري بخشيديم.

  12. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #109
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    بسم الله الرحمن الرحيم

    سوره یونس
    يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۷﴾
    اى مردم به يقين براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سينه‏ هاست و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [به خدا] آمده است (۵۷)

    قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۵۸﴾

    بگو به فضل و رحمت‏ خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند و اين از هر چه گرد مى ‏آورند بهتر است (۵۸)

    قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ ﴿۵۹﴾
    بگو به من خبر دهيد آنچه از روزى كه خدا براى شما فرود آورده [چرا] بخشى از آن را حرام و [بخشى را] حلال گردانيده‏ ايد بگو آيا خدا به شما اجازه داده يا بر خدا دروغ مى ‏بنديد (۵۹)

    وَمَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ ﴿۶۰﴾
    و كسانى كه بر خدا دروغ مى ‏بندند روز رستاخيز چه گمان دارند در حقيقت ‏خدا بر مردم داراى بخشش است ولى بيشترشان سپاسگزارى نمى كنند (۶۰)

    وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ﴿۶۱﴾
    و در هيچ كارى نباشى و از سوى او [=خدا] هيچ [آيه‏ اى] از قرآن نخوانى و هيچ كارى نكنيد مگر اينكه ما بر شما گواه باشيم آنگاه كه بدان مبادرت مى ‏ورزيد و هم‏وزن ذره‏ اى نه در زمين و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نيست و نه كوچكتر و نه بزرگتر از آن چيزى نيست مگر اينكه در كتابى روشن [درج شده] است (۶۱)

  14. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #110
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    سورة البلد

    بسم الله الرحمن الرحيم

    لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ (1) وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ (2) وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ (3) لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ (4) أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ (5) يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالاً لُّبَداً (6) أَيَحْسَبُ أَن لَّمْ يَرَهُ أَحَدٌ (7) أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ (8) وَلِسَاناً وَشَفَتَيْنِ (9) وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ (10) فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ (11) وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ (12) فَكُّ رَقَبَةٍ (13) أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ (14) يَتِيماً ذَا مَقْرَبَةٍ (15) أَوْ مِسْكِيناً ذَا مَتْرَبَةٍ (16) ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (17) أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ (18) وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ (19) عَلَيْهِمْ نَارٌ مُّؤْصَدَةٌ (20)

    به نام خداوند بخشنده بخشايشگر



    قسم به اين شهر مقدس ( مكه)، (1)

    شهرى كه تو در آن ساكنى، (2)

    و قسم به پدر و فرزندش ( ابراهيم خليل و فرزندش اسماعيل ذبيح)، (3)

    كه ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگى او پر از رنجهاست)! (4)

    آيا او گمان مى‏كند كه هيچ كس نمى‏تواند بر او دست يابد؟! (5)

    مى‏گويد: «مال زيادى را (در كارهاى خير) نابود كرده‏ام!» (6)

    آيا (انسان) گمان مى‏كند هيچ كس او را نديده (كه عمل خيرى انجام نداده) است؟! (7)

    آيا براى او دو چشم قرار نداديم، (8)

    و يك زبان و دو لب؟! (9)

    و او را به راه خير و شر هدايت كرديم! (10)

    ولى او از آن گردنه مهم نگذشت! (11)

    و تو نمى‏دانى آن گردنه چيست! (12)

    آزادكردن برده‏اى، (13)

    يا غذا دادن در روز گرسنگى... (14)

    يتيمى از خويشاوندان، (15)

    يا مستمندى خاك‏نشين را، (16)

    سپس از كسانى باشد كه ايمان آورده و يكديگر را به شكيبايى و رحمت توصيه مى‏كنند! (17)

    آنها «اصحاب اليمين‏»اند (كه نامه اعمالشان را به دست راستشان مى‏دهند)! (18)

    و كسانى كه آيات ما را انكار كرده‏اند افرادى شومند (كه نامه اعمالشان به دست چپشان داده مى‏شود). (19)

    بر آنها آتشى است فروبسته (كه راه فرارى از آن نيست)! (20)

  16. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 11 از 18 نخست ... 891011121314 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 3 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 3 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •