صفحه 6 از 18 نخست ... 345678916 ... آخرین
نمایش نتایج: از 51 به 60 از 179

موضوع: پخش انلاین قران کریم

  1. #51
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    لطفا ویرایش این قسمت را در نمایید با تشکر از مدیریت

  2. #52
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    دحوالارض در قرآن و روایات/ نگاه ویژه خدا به قبر امام حسین(ع)



    شناسهٔ خبر: 3754021 - یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۳
    دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی

    آنچه از آیات و روایات فهمیده می‌شود جایگاه این روز در تاریخچه خلقت زمین و ارزش این روز است. روزی که قبر امام حسین (ع) در آن مشخص و انتخاب شده و به عنوان پایگاهی خاص بر روی زمین یاد شده است. خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: آنچه از آیات و روایات در خصوص دحوالارض فهمیده می‌شود جایگاه این روز در تاریخچه خلقت زمین و ارزش عبادت در این روز است.
    ۲۵ ذی‌القعده روز دحوالارض است. روزی ویژه که اعمال مخصوصی برای آن ذکر شده است. دعایی با مضامین بلند اخلاقی و اجتماعی همراه با طلب رحمت، توبه و پیروزی اهل حق. به علاوه آنکه روزه در این روز نیز به طور ویژه مورد سفارش واقع شده و از چهار روز برتر برای روزه است. اما دحوالارض چه روزی است و چه ویژگی خاصی دارد که برای آن چنین اعمالی وارد شده است؟
    معنای دحوالارض
    «دحو» به معنای گستردن و پهن کردن است. برخی آن را به معنای پرتاب کردن و تکان دادن چیزی از محل خودش نیز گفته‌اند. بنابراین «دحوالارض» یعنی گستردن و تکان دادن زمین از حال قبلی‌اش. از آنجا که در آغاز تمام سطح زمین را آب حاصل از باران‌های سیلابی نخستین گرفته بود، از روز دحوالارض این باران‌ها در گودال‌ها جمع کردید و سطح خشکی‌ها پدید آمد و روز به روز گسترده‌تر شد.[۱] بنابراین دحوالارض را می‌توان زادروزی برای شروع دوره‌ای جدید برای خلقت زمین دانست.
    دحوالارض در آیات
    از ماده «د ح ی» و «د ح و» یکبار در قرآن آمده است. «وَ اَلْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها* أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها [نازعات/ ۳۱،۳۰] زمین را بعد از آن گسترش داد. و از آن آب بیرون آورد و چراگاه‌‏ها پدید کرد.«
    در این آیه قرآن اشاره به دوره‌ای خاص برای تشکیل زمین کنونی شده است. دوره‌ای که با یک تحول آغاز شده است. چرا که زمین قبل از آن به صورت کره‌ای مذاب و مشتعل بوده است. سپس سطح خاکی تشکیل شده و قابلیت حیات یافته است و برای ظهور گیاهان و حیوانات آماده شده است.
    در سوره رعد نیز گستردن زمین به عنوان فعلی از افعال الهی یاد شده و آمده است: «وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسیَ وَ أَنهارًا وَ مِن کلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَینِ اثْنَینِ یُغْشیِ الَّیْلَ النهارَ إِنَّ فیِ ذَالِکَ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون [رعد/ ۳] اوست که زمین را بگسترد، و در آن کوه‏ ها و رودها قرار داد و از هر میوه جفت جفت پدید آورد و شب را در روز می‏ پوشاند. در اینها عبرتهاست برای مردمی که می ‏اندیشند.»
    در این آیه نیز از کشیده شدن زمین به عنوان شروع حیات در آن یاد شده است و به سیر حیات اشاره شده است. زمین شناسان کنونی نیز می‌گویند: زمین ابتدا در زیر آب قرار داشته که این مسئله با آیات قرآن نیز مطابقت دارد.[۲]
    در آیه‌ای از سوره فصلت به خلقت زمین در دو دوره پرداخته شده که می‌توان از آن نیز دحوالارض را فهمید. «قُلْ أَ ئنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فیِ یَوْمَینِ وَ تجعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَالِکَ رَبُّ الْعَالَمِین [فصلت/ ۹] بگو: آیا به کسی که زمین را در دو روز آفریده است کافر می‏ شوید و برای او همتایان قرار می‏ دهید؟ اوست پروردگار جهانیان». این آیه کل خلقت زمین را در دو مرحله ذکر کرده است. می‌توان با توجه به آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نازعات این دو مرحله را چنین بیان کرد: دوره اول مذاب و جامد، بعد دوره دوم دحو الارض و غلطان و متحرک شدن که ثمره این غلطیدن روئیدن گیاه و... بوده است.[۳]
    دحوالارض در روایات
    در برخی از آیات اینگونه فهمیده می‌شود که زمین در آغاز از زیر کعبه فعلی گسترش یافته است. در مفاتیح الجنان درباب اعمال ماه ذی‌القعده روایتی نقل شده که حسن بن وشّاء می‌گوید: «من کودک بودم که با پدرم در خدمت امام رضا (ع) شام خوردیم در شب بیست و پنجم ماه ذی القعده پس فرمود که امشب حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع) متولد شده ‏اند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد، چنان است که شصت ماه را روزه داشته باشد.[۴] در ادامه شیخ عباس قمی اینگونه آورده است: در روایتی روزه ‏اش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود و از برای روزه ‏دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر شود و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است.[۵] ​
    علامه طباطبایی روایات دحوالارض را بسیار دانسته و آن را مخالف دلایل علمی ندانسته است.[۶] در حدیثی طولانی که حکایت مناظره امام صادق (ع) با ابن ابی العوجاء است حضرت امام صادق (ع) از دحوالارض یاد کرده و در تعریف کعبه فرموده‌‍‌اند: «هَذَا بَیْتٌ اسْتَعْبَدَ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ لِیَخْتَبِرَ طَاعَتَهُمْ فِی إِتْیَانِهِ فَحَثَّهُمْ عَلَی تَعْظِیمِهِ وَ زِیَارَتِهِ جَعَلَهُ مَحَلَّ أَنْبِیَائِهِ وَ قِبْلَةً لِلْمُصَلِّینَ لَهُ فَهُوَ شُعْبَةٌ مِنْ رِضْوَانِهِ وَ طَرِیقٌ یُؤَدِّی إِلَی غُفْرَانِهِ مَنْصُوبٌ عَلَی اسْتِوَاءِ الْکَمَالِ وَ مُجْتَمَعِ الْعَظَمَةِ وَ الْجَلَالِ خَلَقَهُ اللَّهُ قَبْلَ دَحْوِ الْأَرْضِ بِأَلْفَیْ عَامٍ فَأَحَقُّ مَنْ أُطِیعَ فِیمَا أَمَرَ وَ انْتَهَی عَمَّا نَهَی عَنْهُ وَ زَجَرَ اللَّهُ الْمُنْشِئُ لِلْأَرْوَاحِ وَ الصُّوَرِ[۷] این خانه‏ای است که خدا خلق خود را توسّط آن بپرستش واداشته تا فرمانبری ایشان را بیازماید و به تعظیم و زیارت آن تشویق کند، خداوند کعبه را مرکز پیغمبران و قبله نمازگزاران ساخته، کعبه شعبه ‏ای است از رضوان خدا و راهی است به آمرزش و غفران او، آن بر استواری کمال و بنیاد عظمت برجا است، خداوند آن را دو هزار سال پیش از دحو (کشش) زمین آفریده، بنا بر این شایسته ‏تر فردی که باید از آن فرمان برد؛ و از آنچه ممنوع ساخته و بازداشته باز ایستاد همان کسی است که جانها و کالبدها را آفریده است.«
    در این روایت تاریخ خلقت کعبه را دوهزار سال قبل از دحوالارض بیان شده است و این بیانگر دو مطلب است: اول شرافت کعبه و دیگر آنکه خشکی‌‎های زمین از زیر کعبه پدید آمده است و اولین خشکی زمین کعبه بوده که آن گسترش یافته و منشاء حیات کره خاکی شده است.
    در روایتی دیگر از امام حسین (ع) و در جریان آمدن گروه‌هایی از جنیان برای یاری امام اینگونه آمده است که گروهی از جنیان به محضر حضرت اباعبدالله(ع) آمده و عرض کردند: «ای مولای ما! ما از شیعیان و یاران تو هستیم، آنچه را بخواهی به ما فرمان بده اگر در همین جا باشی و به ما دستور نابودی همه دشمنانت را بدهی، ما قبل از اینکه از اینجا حرکت کنی، آن را اجرا می‏ کنیم. امام حسین (ع) برای آنها دعای خیر کرد، و به آنها فرمود: «آیا قرآن را که به جدّم رسول خدا (ص) نازل شده نخوانده‏ اید که می‏ فرماید: قُلْ لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ إِلی‏ مَضاجِعِهِمْ [آل عمران، ۱۵۴][۸]اگر من در وطن خود بمانم این مردمِ واژگون شده به وسیله چه کسی آزمایش می‏ کردند، و چگونه آنها امتحان می‏ شوند، و چه کسی در قبر من سکونت گزیند؟ با اینکه خداوند هنگام «دحو الارض» (کشیده شدن و گستردگی زمین) آن قبر را برای من برگزیده است، و آن قبر را و پناهگاه شیعیان و دوستان ما کرده است، خداوند اعمال و نمازهای آنها را بپذیرد و دعاهای آنها را اجابت کند، و شیعیان ما در آنجا ساکن شوند، تا آنجا مایه ایمنی آنها در دنیا و آخرت، از عذاب باشد.[۹]در این روایت روز دحوالارض روزی نام گرفته که خداوند در آن روز زمین کربلا و قبر امام حسین (ع) را انتخاب کرده و نگاهی ویژه به آن سرزمین داشته است.
    نتیجه‌گیری
    در مجموع آنچه از آیات و روایات فهمیده می‌شود جایگاه این روز در تاریخچه خلقت زمین و ارزش عبادت در این روز است. روزی که در آن زمین از زیر کعبه گسترش یافته و فصل حیات بر روی زمین آغاز شده است. روزی که قبر امام حسین (ع) در آن مشخص و انتخاب شده و به عنوان پایگاهی خاص بر روی زمین یاد شده است. در حدیث امام رضا (ع) نیز از این روز به عنوان روزی که زادروز حضرت ابراهیم و حضرت عیسی (ع) است یاد شده است. چه خوش است که اعمال این روز از دعا و نماز و روزه را با نیت تعجیل در فرج امام مهدی (عج) انجام دهیم.
    پی‌نوشت
    [۱] تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص۱۰۰.
    [۲] تفسیر نور، ج‏۴، ص ۳۱۴.
    [۳] استاد قرائتی، مجموعه فیش های تبلیغی(۱)، آفرینش‏ زمین‏ و آسمان، ص۴.
    [۴] مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذی‌قعده، ص ۲۴۹.
    [۵] همان، ص ۲۵۰.
    [۶] رک: تفسیر نور، ج‏۱، ص۵۶۸.
    [۷] طبرسی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج‏۲، ص۳۳۶؛ کافی ج۴ ص۱۹۸.
    [۸] بگو اگر هم در خانه‏‌هایتان بودید، آنهایی که کشته شدن بر آنها مقرّر شده بود، قطعا به سوی آرامگاههای خود بیرون می ‏آمدند.
    [۹] محمد محمدی اشتهاردی، غم نامه کربلا، ص۹۲.

  3. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  4. #53
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    به طاها به یاسین به معراج احمد
    به قدر و به کوثر به رضوان و طوبی
    به وحی الهی به قرآن جاری
    به تورات موسی و انجیل عیسی
    بسی پادشاهی کنم در گدایی
    چو باشم گدای گدایان زهرا (س)
    چه شب ها که زهرا (س) دعا کرده تا ما
    همه شیعه گردیم و بی تاب مولا
    غلامی این خانواده دلیل و مراد خدا بوده از خلقت ما
    مسیرت مشخص، امیرت مشخص، مکن دل ای دل بزن دل به دریا
    که دنیا به خسران عقبا نیرزد
    به دوری ز اولاد زهرا نیرزد.
    و این زندگانی فانی جوانی
    خوشی های امروز و اینجا
    به افسوس بسیار فردا نیرزد

    اگر عاشقانه هوادار یاری
    اگر مخلصانه گرفتار یاری
    اگر آبرو میگذاری به پایش
    یقینا یقینا خریدار یاری
    بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت؟
    چه اندازه در ندبه ها زاری یابی؟
    به شانه کشیدی غم سینه اش را؟
    و یا چون بقیه تو سربار یاری
    اگر یک نفر را به او وصل کردی
    برای سپاهش تو سردار یاری
    به گریه شبی را سحر کردی یا نه؟
    چه مقدار بی تاب و بیمار یاری؟
    دل آشفته بودن دلیل کمی نیست
    اگر بی قراری بدان یار یاری
    و پایان این بی قراری بهشت است
    بهشتی که سرخوش ز دیدار یاری

    نسیم کرامت وزیدن گرفته
    و باران رحمت چکیدن گرفته
    مبادا بدوزی نگاه دلت را
    به مردم که بازار یوسف فروشی در این دوره بد شدیدا گرفته
    خدایا به روی درخشان مهدی
    به زلف سیاه و پریشان مهدی
    به قلب رئوفش که دریای داغ است
    به چشمان از غصه گریان مهدی
    به لبهای گرم علی یا علی اش
    به ذکر حسین و حسن جان مهدی
    به دست کریم و نگاه رحیمش
    به چشم امید فقیران مهدی
    به حال نیاز و قنوت نمازش
    به سبحان سبحان سبحان مهدی
    به برق نگاه به خال سیاهش
    به عطر ملیح گریبان مهدی
    به حج جمیلش به جاه جلیلش
    به صوت حجازی قرآن مهدی
    به صبح عراق و شبانگاه شامش
    به آهنگ سمت خراسان مهدی
    به جان داده های مسیر عبورش
    به شهد شهود شهیدان مهدی
    مرا دائم الاشتیاقش بگردان
    مرا سینه چاک فراقش بگردان
    تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
    مرا همدم و محرم و هم رکاب
    سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
    یا مهدی یامهدی مددی

  5. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  6. #54
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    یکی از زوایای ناشناخته‌ی امام عصر علیه السّلام، مهر و محبّت آن بزرگوار به انسان ها و به ویژه شیعیان است. متأسفانه از گذشته‌ی دور چنین بوده است که امام را تنها با شمشیر و خونریزی و قهر و انتقام معرفی کرده و چهره‌ای خشن از آن حضرت نشان داده اند؛ حال آنکه آن حضرت مظهر رحمت بی کران الهی و پدر مهربان امّت و همدمی دلسوز و همراهی خیرخواه است.
    بجاست پیش از هر کلامی، از زبان او و پاکانی که درباره‌ی او فرموده اند بشنویم:
    در حدیث قدسی در پایانِ ذکر امام معصوم آمده است:
    وَ أٌکملُ ذَلِکَ بِابنِهِ م ح م د رَحمَةً لِلعَالَمِین. (1)
    و تکمیل می کنم [سلسله امامان] را به فرزندش (م ح م د) به عنوان رحمتی برای همه جهانیان.
    و در سخنی از خود حضرت آمده است:
    أنَّ رَحمَةَ رَبَّکُم وَسِعَت کُلَّ شَیءٍ وَ أنَا تِلکَ الرَّحمَة. (2)
    همانا رحمت پروردگارتان همه چیز را فرا گرفته و من آن رحمت بیکران الهی هستم.
    و در بیان معصومان علیهم السّلام چنین توصیف شده است.
    و أشفَقَ عَلَیهِم مَن أبَائِهِم وَ أُمَّهاتِهِم. (3)
    [امام] دلسوزتر است بر مردم از پدران و مادرانشان.
    أُوسَعُکُم کَهفاً وَ أَکثَرُکُم عِلما وَ أٌوصَلُکُم رَحِما. (4)
    [حضرت مهدی علیه السّلام] از همه‌ی شما، مردم را بیشتر پناه می دهد و از همه ی شما علمش افزون تر و رحمت و لطفش از همه فراگیرتر است.
    آری، امام تجّلی رحمت خدا است که در وسعت سینه‌ی او، کران تا کران عشق به انسان ها موج می زند و اگر قهر دارد بر گروهی اندک است که نه انسان، بلکه گرگهایی انسان نمایند که زندگی بشریت را با درنده خوئی خود زشت و سیاه کرده اند (5) و روشن است که قهر با اینان، عین مِهر است با مردمان وگرنه او میر مهر است نه امیر قهر.
    امام زمان مربی بزرگ و معلم دلسوز انسان و پدر مهربان مردم است و در همه اوقات و لحظات صلاح حالِ ایشان را رعایت می کند و در عین بی نیازی از ایشان، بیشترین لطف و عنایت را نثارشان می سازد؛ چنانکه خود فرمود:
    لَو لَا مَا عِندَنَا مِن مَحَبَّةِ صَلَاحِکُم وَ رَحمَتِکُم وَ الإِشفَاقِ عَلَیکُم لَکُنَّا عَن مُخَاطَبَتِکُم فِی شُغُل. (6)
    اگر این گونه نبود که ما دوستدار اصلاح کار شما هستیم و به شما نظر لطف و رحمت داریم از توجه و التفات به شما [به دلیل کارهای ناپسندتان] احتراز می کردیم.
    بنابراین امام زمان گرچه غایب است ولی ابر رحمتی است که پیوسته می بارد و کویر تفتیده‌ی مردم را حیات و نشاط می بخشد و محروم کسی است که از این کانون مهر، مهربانی ها را نچشد و محبت ها را حس نکند.
    اللهم هَب لَنَا رَأفَتَهُ وَ رَحمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَیرَه. (7)
    جلوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های مهربانی امام زمان صلی الله علیه و آله و سلم
    در بحث فوائد امام غایب درباره‌ی آثار وجودی آن حضرت بحث کردیم و توضیح دادیم که بقای عالم و تداوم زندگی همه‌ی خلق وابسته‌ی به وجود آن بزرگوار است (8) و در این مجال سخن درباره‌ی جلوه‌‌‌‌‌‌‌‌هایی از محبت بی کران امام غایب است که در گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف، تجّلی و نمود یافته است تا بر همگان روشن شود که امام خوبی و مهربانی، در عین غیبت و پنهانیِ، شعاع مهرش در همه جا گسترده و به تناسب ظرف ها و ظرفیّت ها همه را فرا گرفته است و لطف و عنایتش همچون چشمه‌ای خروشان، جریانی پیوسته و مداوم است.
    1. غم خواری
    از مهم ترین و برترین صفات مومن، هم گرایی و همدردی با برادران دینی است. مومنان در جامعه اسلامی چونان پیکر واحدی هستند که درد و غم هر یک سبب رنج دیگران و آسایش و شادی هر کدام باعث سرور دیگران خواهد بود، زیرا آنها به تصریح قرآن برادرند. در روایات متعدّد ائمه معصومین علیهم السّلام احساس هم دردی و غم خواری خود را نسبت به شیعیان بیان کرده اند که این حسّ زیبا سبب آرامش و تسلّای دلِ دوستان ایشان است و قوت قلبی است که آنها را در فراز و نشیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های زندگی دلگرمی داده و صبوری و مقاومت آنها را تقویت می کند.
    امام رضا علیه السّلام می فرماید:
    مَا مِن أحَدٍ مِن شِیعَتِنَا یَمرَضُ إِلَّا مَرِضنَا لِمَرضِةٍ وَ لَا اغتَمَّ إَلَّا اغتَمَمنَا لِغَمِّمهِ وَ لَا یَفرَحُ إِلَّا فَرِحنَا لِفَرَحِه؛ (9)
    هیچ یک از شیعیان، مریض نمی‌شود مگر اینکه ما نیز در بیماری او بیمار می شویم و اندوهگین نمی‌شود مگر اینکه ما نیز در غم ایشان محزون می شویم و شادمان نمی‌گردد مگر اینکه ما نیز به خاطر شادی او شادمانیم...
    یکی از شیعیان امام صادق علیه السّلام گوید:
    بر آن حضرت وارد شدم و عرض کردم: از «عمرو بن اسحاق» حدیثی به من رسیده است. فرمود: آن را عرضه کن. گفتم: وی بر امیرالمومنین علی علیه السّلام داخل شد، پس از آن حضرت آثار زردی بر صورتی دید و فرمود: این زردی چیست؟
    پس بیماری خود را توضیح داد. آن حضرت به او فرمود: ما خوشحال می شویم به خوشحالی شما و اندوهگین می شویم به اندوه شما و بیمار می شویم به بیماری شما... امام صادق علیه السّلام فرمود: عمرو راست گفته است. (10)
    بنابراین امام به دلیل شدت رأفت و محبتی که نسبت به پیروانش دارد، بیشترین اتصال و ارتباط را با شیعیان خود دارد و به دلیل همین محبت و دوستی فزاینده است که در غم و رنج آنها شریک است مانند مادری که به دلیل شدت دوستی و ارتباط با فرزندش به هنگام بیماری او، بیمار می شود؛ چنان که با بهبودی و شادی او نشاط پیدا می کند زیرا که فرزند، همچون جان شیرین برایش عزیز و دوست داشتنی است.
    امام صادق علیه السّلام فرمود:
    وَ اللَّهِ إِنَّی أرحَمُ بِکُم مِن أنفُسِکُم؛ (11)
    به خدا سوگند من نسبت به شما از خود شما مهربانترم.
    نتیجه اینکه جنسِ محبّت امام با سایر محبت ها متفاوت است. محبتی است خالص و بی منّت و بی نهایت و محبتی است که نه به زبان که در دل و اعماق جانِ او نهفته است و به همین دلیل با همه‌ی وجود و با جسم و جان با شیعیانش پیوند دارد.
    یکی از نمونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌های روشن این محبّت الهی در وجود شریف امام زمان اینگونه در بیان حضرت توصیف شده است:
    إِنَّهُ أٌنهی إِلیَّ ارتِیَابُ جَمَاعَةِ مِنکُم فِی الدَّینِ وَ مَا دَخَلَهُم مِنَ الشَّکِّ وَ الحَیرَة فِی وُلَاةِ أٌمرَهِم فَغَمَّنَا ذَلِکُ لِّا لَنَا وَ سَأونَا فِیکُم لَا فَینَا لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَلَا فَاقَةَ بِنَا إِلَی غَیرِه؛ (12)
    به من رسیده است که گروهی از شما در دین به تردید افتاده و در دل آنها نسبت به اولیای امرشان شک و حیرت راه پیدا کرده است و این امر مایه‌ی اندوه ما شد، البته به خاطر خود شما نه برای خودمان و باعث ناراحتی ما نسبت به شما و نه درباره‌ی خودمان گردید، زیرا که خداوند با ماست و با بودن او نیازی به دیگری نداریم.
    2. دعا کردن
    یکی از اسباب خیر و نیکی مؤمنان نسبت به یکدیگر دُعا کردن است که گره گشای بسیاری از مشکلات و برون رفت از بن بست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌های فراوان است. و نیز بدون تردید دُعا از بهترین وسائل قرب الهی و رسیدن به خواسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دنیوی و اخروی است و البته هرچه دعا کننده از ایمان و اخلاص بیشتر برخوردار باشد دعای او به اجابت نزدیک تر خواهد بود. تصور کنید که یک عالم ربّانی و مردی سر تا پا خدائی به شما بگوید که شب گذشته در راز و نیازم حالت خوشی دست داد و شما را به ویژه دُعا کردم، چه حالتی در شما پیدا می شود و چه نشاطی پیدا می کنید و چقدر این احسان او را بزرگ می شمارید.
    راستی اگر شیعه‌ی منتظری بداند و بفهمد که نه یک بار، بلکه همیشه مشمول دُعای خیر امام زمان خویش است چه احساسی پیدا می کند؟! در روایت است یکی از یاران امام رضا علیه السّلام به آن حضرت عرض کرد:
    برای من و خانواده ام دعا کنید. امام فرمود: آیا چنین نمی‌کنم؟!.... (13)
    یعنی شیعیان هر امامی مشمول دعاهای امام زمان خویشند و این به دلیل نهایت لطف و محبتی است که امام امت نسبت به پیروان خود دارد و نیز به دلیل قدردانی امام از احساس و نیکی شیعیان نسبت به امام امت یعنی در پاسخ دعاهایی که شیعیان برای فرج و سلامتی امام می کنند، امام نیز پیوسته برای حوائج دنیوی و اخروی ایشان دعا می کند و البته دُعای او کلید هر خیر و خوبی است.
    و این نکته نیز گفتنی است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم به صورت گروهی شیعیان را دعا می کند و هم به صورت فردی و به طور خاصّ.
    سید بن طاووس می گوید:
    در سامرا بودم، شبی هنگام سحر شنیدم که مولایم مهدی علیه السّلام این گونه دعا می خواند:
    إِلَهّی بِحَقِّ مَن نَاجَاکَ وَ بِحَقِّ مَن دَعَاکَ فِی البَرِّ وَ البَحرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحُمَّدِ وَ تَفَصَّل عَلَی فُقَرَاءِ المُومِنِینَ وَ المُومِنَاتِ بِالغِنی [بِالغَنَاءِ] وَ الثَّروَةِ وَ عَلَی مَرضَی المُومِنِین وَ المُومِنَاتُ بالشِّفَاءِ وَ الصِّحَّةِ وَ عَلَی أحیَاءِ المُومِنِینَ وَ المُومِنَاتِ بِاللُّطفِ وَ الکَرَمِ [الکَرَامِةِ] وَ عَلَی أموَاتِ المُومِنِینِ وَ المُومِنَاتِ بِالمَغفِرَةِ وَ الرَّحمَةِ وَ عَلَی غُرَبَاءِ المُومِنِینَ وَ المُومِنَاتِ بِالرَّدِّ إِلَی أوطَانِهِم سَالِمِینَ غانِمِین بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أجمَعِینَ؛ (14)
    خدایا به حق آنکه با او مناجات کرد و به حق آنکه در خشکی و دریا تو را خواند، بر فقرای مومنین به غنا و ثروت و بر بیمارانشان به شفا و سلامتی و بر زندگانشان به لطف و کرم و بر امواتشان به بخشش و رحمت و بر مسافران و غریبانشان به بازگشت به وطن هایشان همراه با سلامتی، تفضّل فرما.
    و در روایات آمده که امامان علیهم السّلام و در این زمان وجود مقدس امام عصر علیه السّلام اعمال شیعیان را می بینند و از آنها آگاهی دارند و به تناسب کارها و کارنامه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ایشان هر یک از آنها را دعا می کنند. (15)
    شیخ طوسی رحم الله و دیگران روایت کرده اند که علی بن بابویه رحمة الله - از محدثان و علمای بزرگ شیعه - عریضه‌ای به خدمت حضرت صاحب الامر علیه السّلام نوشت و به حسین بن روح نوبختی - نائب خاص امام زمان - داد و از آن حضرت خواست که دعا کنند تا خداوندی فرزندی به او عطا فرماید. پس از آن از سوی امام علیه السّلام توقیعی به این مضمون رسید: برای تو دعا کردیم و خداوند تو را به زودی دو فرزند نیکو کرامت فرماید. (16)
    پس برای علی بن بابویه دو فرزند متولد شد؛ یکی «محمد» که معروف به شیخ صدوق است و کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های بسیار دارد که از جمله‌ی آنها کتاب شریف «من لا یحضره الفقیه» است و فرزند دیگرش، «حسین» بود که از نسل او عالمان و محدثان بسیاری به وجود آمدند.
    شیخ صدوق رحمة الله مکّرر با افتخار می گفت: «أُنَا وُلِدتُ بِدَعوَةِ صَاحِبِ الأٌمر»؛ (17) یعنی من به دعای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متولّد شده ام.
    3. نام بردن
    نام هر کسی، شخصی ترین، عاطفی ترین و مورد علاقه ترین نشانه اوست و تجربه کرده ایم که وقتی ما را به نام می خوانند احساس زیبایی داریم به ویژه اگر بر زبان شخص ارجمندی جاری شود و البته اگر آن بزرگ، محبوب و محبوب ترین باشد، این احساس خوشایند بسیار بیشتر و والاتر است. و اگر به زبان خطاب باشد لذّتی از آن برتر نخواهد بود!
    خداوند در قرآن از ابراهیم پیامبر یاد می کند؛
    (إِنَّ إِبرَاهیمَ لَحَلِیمٌ أوَّهٌ مُنِیبٌ) (18)
    و در خطابی شورانگیز او را مخاطب می کند:
    (وَ نَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ‌) (19)
    و یکی از جلوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های محبت امام زمان آن است که دوستان خود را به نام یاد می کند و یا آنها را مخاطب قرار می دهد.
    محدث نوی از مرحوم ملازین العابدین سلماسی نقل کرده است که گفت [در مجلسی خصوصی همراه با مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی] در محضر علامه سید مهدی بحرالعلوم رحمة الله بودم که محقق از بحرالعلوم چنین درخواست کرد: چیزی به ما تصدیق نمایید؛ از آن نعمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های غیرمتناهیه که به دست آورید!
    سید بحرالعلوم بدون تأمل فرمود: من شب گذشته یا دو شب قبل [و تردید از راوی است] در مسجد کوفه رفته بودم برای ادای نافله‌ی شب... و چون از مسجد بیرون آمدم در دلم شوقی افتاد برای رفتن به مسجد سهله...؛ داخل مسجد شدم دیدم که خالی است از زوّار جز شخصی جلیل که مشغول مناجات با قاضی الحاجات است به کلماتی که قلب را منقلب و چشم را گریان می کند، حالتم متغیر و اشکم جاری شد... پس ایستادم و گوش فرا دادم و از آنها لذت می بردم تا آنکه از مناجات فارغ شد، پس ملتفت شد به من و به زبان فارسی فرمود: «مهدی بیا»! چند گامی پیش رفتم و ایستادم. امر فرمود که پیش روم. اندکی رفتم و توقف نمودم. باز امر فرمود به پیش رفتن و فرمود: «ادب در امتثال است». پیش رفتم تا به آنجا که دست آن جناب به من و دست من به آن جناب می رسید و تکلم فرمود به کلمه ای!... (20)
    4. سلام دادن
    سلام، تحیت و برکت و رحمت و سلامتی است. سلام نشانه محبت و صفا و اخلاص و یکرنگی است. رمز عاشق و معشوق و مرید و مراد است و مهم تر اینکه سلام خدا و محبت خدا بر هر کس، مهر تأییدی است بر کارنامه‌ی او.
    به راستی وقتی خدای عالم که خود «سلام» است به بنده‌ای سلام کند چه لذّتی دارد؟! قرآن می فرماید: «سلامٌ علی ابراهیم» (21)
    در روایتی آمده است: آن گاه که فرشتگان الهی، نزد ابراهیم علیه السّلام آمدند و بشارت تولد فرزند برای او آوردند و بر او سلام کردند، لذتی که ابراهیم علیه السّلام از سلام این فرشتگان بُرد، با تمام دنیا برابری نداشت. (22)
    امام مهدی علیه السّلام نیز دوستانش را اینگونه مورد لطف قرار می دهد.
    آقای ری شهری می گوید: شنیده بودم که آیت الله بهاء الدینی به زیارت امام عصر علیه السّلام نائل شده اند به همراه آیت الله مشکینی رحمه الله به عیادت ایشان رفتیم تا این موضوع را هم از ایشان نپرسیم. پس از سلام و احوالپرسی پیش از اینکه درباره‌ی تشرف ایشان سوالی بکنیم، فرمودند:
    چند شب قبل آقا امام زمان علیه السّلام از همین در - اشاره کرد به سمت چپ اتاقی که نشسته بودیم - آمدند و سلام پُرمحتوایی کردند؛ سلامی که با این محتوا تاکنون نشنیده بودم و از آن در - اشاره به در دیگر اتاقِ - رفتند و من دیگر چیزی نفهمیدم.
    سپس مرحوم آیت الله بهاء الدینی فرمودند: من 60 سال است در انتظار این معنی بودم. (23)
    5. هدیه دادن
    هدیه، نشانه محبت و یاد و توجه است و هرچه هدیه دهنده بزرگتر باشد ارزش هدیه بالاتر و احساسِ گیرنده‌ی هدیه زیباتر خواهد بود. در زندگی معصومین علیهم السّلام موارد فراوانی است که به دوستان خود هدایائی داده اند و در این میان هدایای امام زمان علیه السّلام که در عصر غیبت به شیعیان می رسد رنگ و بوی دیگری دارد.
    مرحوم ملا محمد تقی مجلسی می گوید:
    در اوایل بلوغ در پی کسب رضایت الهی بودم و همیشه ناآرام بودم تا آنکه بین خواب و بیداری حضرت صاحب الزمان علیه السّلام را دیدم که در مسجد جامع اصفهان تشریف دارند. به آن حضرت سلام کردم و دست مبارکشان را بوسیدم و مشکلاتی که داشتم از ایشان پرسیدم... آنگاه عرض کردم: مولای من برای من امکان ندارد که همیشه به حضورتان مشرف شوم تقاضا دارم کتابی که همیشه به آن عمل کنم عطا بفرمایید. فرمود: کتابی به تو عطا کردم و آن را به مولا محمد تاج داده ام. برو و آن را از او بگیر.... (24)
    مرحوم مجلسی در ادامه می گوید آن کتاب صحیفه کاملا سجادیّه بود.
    6. حکمت ها
    بدون شک، شیعیان امام پیوسته به هدایت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آن حضرت نیازمندند، زیرا او جانشین بر حق پیامبر صلی الله علیه و آله و هادی بزرگِ امّت و صراط مستقیم خداست. او همانند پدران بزرگوارش هدایتگر راه سعادت و نجات دهنده از انحراف ها و گمراهی هاست، زیرا که به یقین مصداقِ عترتِ پیامبر است که طبق فرموده‌ی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تمسّک به ایشان در کنار تمسک به قرآن تنها راه نجات از ضلالت و گمراهی است. (25)
    اما باید توجه داشت که هدایتِ امام نسبت به امت در شرائط مختلف، یکسان نیست و در زمانِ غیبت امام این هدایت ممکن است به گونه‌ای غیرمستقیم و با واسطه انجام گیرد.
    آن بزرگوار گرچه غایب است، ولی در عصر غیبت صغری به وسیله‌ی نائبان خاص خود، حکمت هایی زندگی ساز را به دوستان خود ابلاغ فرموده است. (26)
    امام مهدی علیه السّلام درباره‌ی فرج و گشایش امر امت فرموده اند:
    وَأکثُروُا الدُّعاءَ بِتَعجِیلِ الفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم؛ (27)
    بای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما در همان است.
    و البته در کنار دُعا توجه داده اند که آنچه می تواند ظهور آن حضرت را نزدیک کند جهاد عملی و خودسازی رفتاری است:
    و اگر شیعیان ما - که خداوند توفیق طاعتشان دهد - در راه انجام پیمانی که بر دوش آنهاست همدل می شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تأخیر نمی‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیبشان می شد... و ما را از ایشان دور نمی‌سازد مگر کردارهای آنان... که خوشایند ما نیست و از ایشان روا نمی‌داریم.. (28)
    و برای جلوگیری از آسیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های احتمالی که به وسیله شیّادان و یا جاهلان ممکن است دامن گیر دوستانِ حضرت شود هشدار می دهند که فرج ایشان به اراده خداست و قابل پیش بینی نیست:
    أمَّا ظُهُورُ الفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَی اللَّهِ وَ کَذَبَ الوَقَّاتون؛ (29)
    اما ظهور فرج پس قطعاً به خدا و اراده او وابسته است و آنها برای ظهور، وقتی را معین می کنند، دروغگویند.
    و نیز درباره وظائف شیعیان در رابطه‌ی با یکدیگر رهنمود می دهند که در پی نیازِ هم باشند و در روزگار سختِ غیبت و هجرانِ پدر مهربان، برادرانه در اندیشه‌ی همدیگر باشند و نسبت به پیامدهای بی تفاوتی هشدار دادند:
    وَ مَن بَخِلَ مَنهُم بِمَا أَعَارَهُ اللَّهُ مِن نِعمَتِهِ عَلَی مَن أَمَرَهُ بِصِلَتِهِ فَإِنَّهُ یَکُونُ خَاسِراً بِذلَکِ لِأٌولَاهُ وَ آخِرِتِه؛ (30)
    و آن کس که در دادن نعمت هایی که خداوند به او کرامت فرموده به کسانی که فرمان رسیدگی به آنها را داده بخل ورزد، در دنیا و آخرت زیان کار خواهد بود.
    و درباره‌ی نماز به عنوان بهترین عاملِ شکست شیطان تأکید می کنند:
    فَمَا أٌرغِمَ أٌنفُ الشَّیطانِ بِشَیءِ أفضَلَ مِنَ الصَّلاةِ فَصَلِّهَا وَ أرغِم أنفَ الشَّیطان؛ (31)
    هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی‌مالد، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال.
    و درباره‌ی حقوق مالی خداوند و امامان هشدار می دهند:
    مَن أکَلَ مِن أموَالِنَا شَییاٍ فَإِنَّمَا یَأکُلُ فِی بَطنِهِ نَارا و سَیَصلَی سَعِیرا؛ (32)
    هر کس [به ناحق] چیزی از اموال ما را تصاحب کند، به راستی درون خویش را از آتش انباشته است و به زودی در آتش سوزان [جهنم] افکنده می شود.
    یعنی شیعه حقیقی امام و منتظرِ راستین او به واجباتِ الهی اعم از بدنی و مالی، اهتمام دارد و عقیده را با عمل و محبت و دوستیِ امام را با رفتار مهدی پسند و در کنار هم جمع می کند.
    به راستی که در خانه اگر کس است یک حرف بس است! آنها که به دنبالِ امام و رهنمود سعادت آفرین اویند بسم الله!
    7. تعیین نائب
    امام زمان علیه السّلام در غیبت صغری برای سرپرستی و اداره امور شیعیان نائبانی را معین کردند که وسیله ی ارتباطی امت و امام بودند و نیازهای دینی و دنیوی مردم را پاسخ گویند؛ و در عصر غیبت کبری نیز این جریان را به گونه‌ای دیگر برای شیعیان، مدیریت می کنند و وظیفه‌ی آنها را به روشنی بیان می فرمایند:
    وَ أمَّا الحَوَادِثُ الوَاقِعَةُ فَارجِعَوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم و أنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِم؛ (33)
    و اما در مورد رخدادهای جدید، به روایان حدیث، [= فقهای شیعه] رجوع کنید که ایشان حجت من بر شما و من حجت خدا بر شما هستم.
    تاریخ غیبت گواه روشنی است که جریانِ نیابت و سرپرستی علمای شیعه، جریانی سالم و صالح بوده است که همواره شیعیان را در مسیر امامت، حفظ کرده است و ضمن پاسخ گویی به نیازهای دینی و فکری فرهنگی شیعیان، در برابر هجوم دشمنان به عقائد و افکار و مرز و بوم تشیع، همچون سدّ محکم و استواری قرار داشته است. نهضتِ بزرگ تنباکو به رهبری فقیه بزرگوار شیعه مرحوم میرزای شیرازی و در زمان حاضر انقلاب عظیم اسلامی به رهبری مرجعِ عالی شیعه حضرت امام خمینی رحمه الله بهترین گواه این حقیقت است.
    8. فریاد رسی
    یکی از القاب ویژه‌ی امام مهدی علیه السّلام، «غوث» به معنی فریادرس است:
    السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا العَلَمُ المَنصُوبُ.. وَ الغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الوَاسِعَة. (34)
    سلام بر تو‌ ای پرچم افراشته... و فریادرس و رحمت بیکران.
    آری، او پناه بی پناهان و امیدِ ناامیدان و فریادرس بیچارگان و درماندگان است؛ چنان که در خبرالبوالوفای شیرازی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در عالم خواب به او فرمود:
    چون درمانده و گرفتار شدی، پس به حضرت حجت استغاثه کن که او تو را در می یابد و حجت برای کسی که از او استغاثه کند پناه و فریادرس است. (35)
    آن عزیز غایب از نظر به «مُفرّج الکرب» (36) و «مُزیل الهّم» (37) و «کاشف البلوی» (38) و «کهف» (39) و «عضد» (40) معرفی شده است؛ یعنی که او گشاینده رنج ها و زداینده غم ‎ها و برطرف کننده بلاها و پناه و پشتیبان [هر پناهنده و کمک خواه] است.
    چه بسیارند بیمارانی که به عنایت او برای همیشه از رنج بیماری ها رها شده اند و راه گم کردگانی که به هدایت او به مقصد و مقصودشان رسیده اند و درماندگانی که به مدد او از بن بست ها نجات یافته اند، ولی هیچ گاه او را نشناخته اند و یا پس از جدائی، او را شناخته اند.
    محدث نوری از عبد صالح سید احمد رشتی موسوی (تاجری از اهالی رشت) چنین نقل کرده است:
    در سال 1280 ق به قصد حجّ خانه خدا از رشت به تبریز آمدم، ولی چون قافله‌ای نبود متحیّر ماندم تا اینکه سه نفر از تجّار تبریز با من همراه شدند و به اتفاق حرکت کردیم. در یکی از منازل حاجی جبّار جلودار نزد ما آمد و گفت: این منزل که در پیش داریم ترسناک است، قدری زود بار بردارید که به همراه قافله باشید. (چون در سایر منازل، غالبا از عقب قافله به فاصله می رفتیم) پس، تقریبا دو ساعت و نیم یا سه ساعت مانده به صبح به اتفاق حرکت کردیم.
    حدود نیم فرسخ از منزل خود دور شده بودیم که هوا تاریک شد و برف باریدن گرفت به گونه‌ای که رفقا هر کدام سر خود را پوشاندند و تند راندند و من هر چه تلاش کردم نتوانستم با آنها بروم و تنها ماندم. پس از اسب پیاده شدم و کنار راه نشستم و خیلی ناراخت و نگران بودم.
    با خود فکر کردم که در همین جا بمانم تا صبح شود و سپس به منزل سابق برگردم و با همراهی چند نفر نگهبان حرکت کرده خود را به قافله برسانم. در آن حال در برابر خود باغی دیدم و باغبانی که بیلی در دست دات و بر درختان می زد که برف آنها بریزد. جلو آمد و فرمود: تو کیستی؟ گفتم: رفقایم رفتند و من ماندم! راه را نمی‌دانم، گم کرده ام! به زبان فارسی گفت: نافله بخوان تا راه را پیدا کنی. مشغول نافله شدم. پس از اتمام دوباره آمد و فرمود: نرفتی؟! گفتم: و الله راه را نمی‌دانم! فرمود جامعه بخوان!.. من جامعه را حفظ نداشتم و تاکنون حفظ ندارم [ولی] از جا برخاستم و جامعه را تا آخر از حفظ خواندم باز آمد و فرمود: نرفتی؟ هستی؟!
    بی اختیار گریه ام گرفت، گفتم: هستم؛ راه را نمی‌دانم!
    فرمود: عاشورا بخوان! و عاشورا را نیز حفظ نداشتم و تاکنون ندارم. پس برخاستم و مشغول زیارت عاشورا شدم و از حفظ با تمام لعن و سلام و دعای علقمه خواندم.
    دیدم باز آمد و فرمود: نرفتی؟ هستی؟!
    گفتم: نه! هستم تا صبح.
    فرمد: من، الان تو را به قافله می رسانم. رفت و بر الاغی سوار شد و آمد و فرمود:
    به ردیف من سوار شو! سوار شدم و عنان اسب خود را کشیدم ولی حرکت نکرد.
    فرمود: جلو اسب را به من بده! دادم؛ عنان اسب را به دست راست گرفت و به راه افتاد و اسب [این بار] در نهایتِ تمکین، متابعت کرد. پس دست خود را بر زانوی من گذاشت و فرمود شما چرا نافله نمی‌خوانید؟! نافله، نافله، نافله! سه مرتبه فرمود:
    و باز فرمود: شما چرا عاشورا نمی‌خوانید؟! عاشورا، عاشورا، عاشورا! سه مرتبه.
    و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمی‌خوانید؟! جامعه، جامعه، جامعه!
    .... ناگهان فرمود: آنها رفقای شمایند که در لب نهر آبی فرود آمده اند و مشغول وضو به جهت نماز صبح بودند.
    پس من از الاغ پایین آمدم که سوار اسب خود شوم، و نتوانستم. پس آن جناب پیاده شد و بیل را در برف فرو کرد و مرا سوار کرد و سر اسب را به سمت رفقا برگردانید.
    من در آن حال به خیال افتادم که این شخص که بود که به زبان فارسی حرف می زند و حال آنکه زبانی جز ترکی و مذهبی غالباً جز عیسوی در آن حدود نبود! و چگونه به این سرعت مرا به رفقای خود رسانید؟!
    پس در عقب خود نظر کردم هیچ کس را ندیدم و از او آثاری نیافتم، پس به رفقای خود ملحق شدم. (41)
    و در عصر ما نیز کم نبوده اند پاکانی که به آن یار مهربان توسّل جسته و پاسخ گرفته اند.
    9. حضور در مراسم حجّ
    حج، اجتماعی بزرگ و همایش مذهبی مسلمین است و آن گونه که نائب خاصِ امام، جناب محمد بن عثمان عمری نقل کرده است امام مهدی علیه السّلام هر سال در مراسم حج حضور می یابد و این حضور گرچه به صورت ناشناس است، ولی آثار و برکات فراوانی برای مسلمین و به ویژه حج گزاران دارد که از جمله‌ی آنها تقویت حسّ معنوی و روحانی در زائرانِ خانه‌ی خدا و دست یابیِ بیشتر آنها به مقاصد حجّ است و البته کم نبوده اند کسانی که مانند علی بن مهزیار اهوازی در جریان این سفر به شرف دیدار آن عزیز و هم نشینی و انس با آن بزرگوار نائل گردیده اند و یا در سایه‌ی حضور او، با آرامش و اطمینان اعمال و مناسک را بجای آورده اند و از این رهگذر بهره معنوی بسیاری برده اند.
    مرحوم آیت الله العظمی اراکی رحمه الله درباه‌ی تشرّفِ دخترشان به خانه‌ی خدا چنین نقل می کنند:
    دخترم به احکام شرعی و دستورات دینی کاملا آشنا و نسبت به اعمال شرعی پایبند است.
    من از دوران کودکی او تاکنون، مواظب حالش بودم، تا اینکه چندی پیش می خواست عازم مکه شود ولی شوهرش نمی‌توانست همراه او برود و پسرش هم راضی نشد همراهی اش کند.
    سرانجام بنابراین شد که همراه آیت الله آقای حاج آقا موسی زنجانی و خانواده‌ی ایشان مشرّف شود.
    موقع خداحافظی، از تنهایی اظهار نگرانی می کرد و می گفت: با این وضوع چگونه اعمال حج را به جا آورم؟
    به او گفتم که ذکر «یا حفیظُ یا علیم» را زیاد بگوید. ایشان خداحافظی کرد و به حج رفت.
    روزی که از سفر حج بازگشت خاطره‌ای برای من نقل کرد و گفت:
    هنگام طواف خانه‌ی خدا معطل ماندم، دیدم با ازدحام جمعیت نمی‌توانم طواف کنم، لذا در کناری به انتظار ایستادم. ناگهان صدایی شنیدم که می گفت:
    ایشان امام زمان است، متصل به امام زمان شده، پشت سر او طواف کن!
    دیدم آقایی در میان جمعیت و پیشاپیش آنان در حرکت است و مردمی دور او حلقه زده اند؛ به طوری که هیچ کس نمی‌توانست وارد آن حلقه شود. من وارد شدم و دستم را عبایش گرفتم و مکرّر می گفتم: قربان شما بروم و هفت بار دور خانه‌ی خدا را بدون هیچ ناراحتی طواف کردم.»
    آیت الله اراکی رحمه الله در پایان فرمودند: من به صدق و راستی این دختر قطع و یقین دارم و او این داستان را برای کسی حتی آقای حاج آقا موسی زنجانی هم نگفته بود. (42)
    10. تعلیم
    بدون شک دوران غیبت، دوران فراقِ جانکاه محبوب عالم و دوره دلتنگی ها و حسرت هاست و هر عاشقی در این حال به دنبال خلوتی است که راز دل با دلدار بگوید و از فراق و دوری او بسراید و ناله کند و البته در این مجال عبارات و کلمات گاهی نارسا و شاید ناروا باشد، از جلوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های روشن محبت امام زمان علیه السّلام این است که دعاها و زیارات متعددی را به برخی از دوستان خود تعلیم داده است (43) که بهترین سرمایه برای انس و ارتباط با آن عزیز سفر کرده است و البتّه عالی ترین مضامین برای مناجات با خدا و قرب به اوست.
    به علاوه امام علیه السّلام در مواردی پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌های علمی برخی از عالمان را پاسخ داده (44) و یا بدون پرسش، آنها را به نکته‌ای ناب رهنمون شده اند.
    ابن قولویه به سند خود از ابی عبدالله بن صالح روایت کرده که آن حضرت را در مسجدالحرام در برابر «حجر الاسود» دیده است؛ زمانی که مردم برای بوسیدن آن کشمکش می کردند و آن حضرت می فرمایند: به این کار مأمور نشده اند. (45)
    و جالب اینکه این مطلب در روایات امامان علیهم السّلام به صراحت بیان گردیده است.
    از امام رضا علیه السّلام درباره حجرالاسود پرسیدند که آیا اگر مردم بسیار بودند برای لمس کردن آن باید با آنان ستیزه کرد؟
    حضرت فرمود: هرگاه چنین [ازدحام جمعیت] بود پس با دستت به آن اشاره کن. (46)
    منابع بیشتر برای مطالعه و پژوهش
    1. میر مهر، پورسید آقایی.
    2. مهر بی کران، محمد حسن شاه آبادی.
    3. مهر محبوب، سید حسین حسینی
    4. عنایات حضرت مهدی علیه السّلام به علما و طلاب، محمد رضا باقی اصفهانی.
    پی‌نوشت‌ها:
    1. کافی، ج1، ص 528.
    2. بحارالانوار، ج53، ص11.
    3. همان، ج25، ص 116.
    4. همان، ج51، ص 115.
    5. و تجلّی این قهر الهی، در زمان ظهور آن مظهر عدالت است؛ یعنی آن زمان که حقوق مظلومان از ظالمان در طول تاریخی گرفته خواهد شد. بنابراین مقصود از مهر و محبّت امام نه آن است که امام، قهر و خشونت ندارد، بلکه او با دشمنان خدا و بشریّت با شدّت و قهر برخورد خواهد کرد.
    6. بحارالانوار، ج53، ص 178.
    7. یعنی خدایا مهربانی و رحمت و دعا و نیکی امام را به ما کرامت فرما. (مفاتیح الجنان، دعای ندبه)
    8. رجوع شود به نگین آفرینش، ج1، درسِ هشتم.
    9. بحارالانوار، ج65، ص 167.
    10. بصائر الدرجات، ص 260.
    11. بحارالانوار، ج47، ص 78.
    12. غیبت طوسی، ص 285.
    13. کافی، ج1، ص 219.
    14. مهج الدعوات، ص 523.
    15. بحارالانوار، ج23، ص 333.
    16. غیبت طوسی، ص 320.
    17. بحارالانوار، ج51، ص 306.
    18. سوره هود: 76 (به راستی که ابراهیم علیه السّلام بردبار و صاحب آه و ناله و اهل توبه بود).
    19. سوره صافات: 104 (و او را صدا زدیم که ‌ای ابراهیم).
    20. بحارالانوار، ج53، ص 235.
    21. سوره صافات: 109.
    22. تفسیر نمونه، ج27، ص 186.
    23. برکات سرزمین وحی، ص 88.
    24. منتهی الآمال، ج2، ص 835، حکایت 15.
    25. اشاره به حدیث مشهور و متواتر ثقلین است.
    26. مراد همان توقیعات امام است که در کتاب هایی مانند «کمال الدین و تمام النعمة» اثر مرحوم شیخ صدوق جمع گردیده است و بخش هایی از آن در درس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌های مختلف کتاب بیان شده است.
    27. بحارالانوار، ج52، ص 92.
    28. احتجاج، ج2، ص 468.
    29. کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص 468.
    30. بحارالانوار، ج 53، ص 176.
    31. کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص 520.
    32. همان، ص 51.
    33. بحارالانوار، ج 53، ص 180.
    34. مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت آل یاسین
    35. نجم الثاقب، ص 787 و 730؛ منتهی الآمال، ج2، ص 333.
    36. زیارت صاحب الامر، مفاتیح الجنان.
    37. همان.
    38. همان.
    39. زیارت منقول از سید بن طاووس: بحارالانوار، ج 102، ص 84.
    40. همان.
    41. نجم الثاقب، ص 601، حکایت 70.
    42. برکات سرزمین وحی، ص 91-89.
    43. در درس ادعیه در همین کتاب به تفصیل به این دُعاها پرداخته ایم.
    44. تشرف مرحوم مقدس اردبیلی در مسجد کوفه و سوال ایشان از امام رحمه الله مشهور است.
    45. بحارالانوار، ج 52، ص 60.
    46. کافی، ج 4، ص 405.



  7. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  8. #55
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    غدیر خم در قرآن

    غدیر خم در قرآن




    سوره مائده به اتفاق شیعه و سنی آخرین سوره ای است که بر پیغمبر اکرم نازل شده و آیات مربوط به جریان غدیر جزء آخرین آیاتی است که نازل شده است





    درآیه سوم این سوره خداوند می فرماید : ?اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ أتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاسلامَ دینا ? امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را برای شما به عنوان یک دین پسندیدم . نشان می دهد که در آن روز جریانی بسیار مهم رخ داده که خداوند آن را کامل کننده دین و تمام کننده نعمت خود بر بشر شمرده است . با بودن آن ، اسلام به عنوان یک دین کامل و بی نقص برای انسان عرضه می شود و اگر نباشد ، اسلام ، اسلام نیست .
    بعد خداوند در آیه ۶۷ همین سوره می فرماید : ? یااَیُها الرسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ ? ( لحن آیه بسیار شدید است ) ای پیامبر ! آنچه را كه بر تو نازل شد تبلیغ كن و اگر تبلیغ نكنی رسالت الهی را تبلیغ نكرده ای .
    مفاد آیه نشان می دهد كه موضوع آنقدر مهم است كه اگر پیغمبرآن را تبلیغ نكند اصلا رسالتش را ابلاغ نكرده است . آیه زمانی نازل شده كه پیامبر اسلام تمام دستورات دیگر را پس از گذشت بیست و سه سال از بعثتش گفته بوده و این جزء آخرین دستورات است . این موضوع آنقدر مهم است كه اگر نباشد همه چیز كأن لم یكن می شود یعنی شیرازه اسلام از هم می پاشد .
    شیعه به مفاد و لحن این آیات استدلال می كند و می گوید موضوعی كه بتواند نامش مكمل دین و متمم نعمت خدا بر مردم باشد و آن چیزی كه اگر نباشد اسلام ، اسلام نیست و همه زحمات پیامبر از بین می رود ، هیچ چیز نیست مگر مسئله امامت كه پیامبر در اواخر عمر خود و در غدیر خم تكلیف آن را به امر خدا روشن كرد .
    علمای شیعه در كتابهای خودو حتی از كلمات و روایات اهل تسنن دلیل می آورند كه این آیات در غدیر خم نازل شده است .
    ● حدیث غدیر :
    ماه های آخر عمر پر بركت پیامبر اكرم است . ایشان برای آخرین بار برای حج به مكه مشرف می شوند كه به حجهٔ الوداع معروف است . پیغمبرصلای عام دادند و مخصوصاً مردم را دعوت كردند كه به این حج بیایند . همه را جمع كردند و بعد در مواقع مختلف ، در مسجد الحرام ، در عرفات، در منا، در غدیر خم و جاهای دیگر خطابه هایی ایراد كردند . در غدیر خم بعد از آنكه آن آیات را بر مردم تلاوت نمود و گفت : مطلبی هست كه اگر نگویم هیچ چیز را نگفته ام ، به مردم می فرماید : ? أْلَستُ اَولی بِكُم مِن أنفُسِكُم ؟?آیا من تسلط و ولایتم بر شما از خودتان بیشتر نیست ؟ گفتند: ?‌بَلی یا رسولَ الله ? سپس حضرت فرمود : ? مَن كُنتُ مولاهُ فَهذا علیٌ مَولاهُ? هر كه من مولای اویم، این علی نیز مولای اوست . یعنی همان اولویت خودش برنفوس مسلمین را برای علی ( ع ) نیز تصویب می كند .

  9. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  10. #56
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    رمز اعجاز قرآن چیست؟
    قرآن معجزه پیامبر اکرم (ص) می باشد که در ماه مبارک رمضان و در شب قدر به صورت دفعی ایشان نازل شده است.
    به گزارش فرهنگ نیوز، قران چون معجزه زنده است مطالب آن در هر عصر خارق العاده است که به برخي از آنها اشاره ميکنيم :
    1-گزينش کلمات :اانتخاب کلمات و واژه هاي بکار رفته در جملات قراني به گونه است که اگر خواسته باشيم کلمه ديگر را جايگزين آن کنيم که تمام ويژگيهاي کلمه اصل را ايفا کنداين کلمه يافت نخواهد شد(علوم قرآن-معرفت ص316)
    2-نظمآهنگ واژگان قرآن:نغمه و آواهايي دارد که انسانها را شيفته خود ميکند بطوري که با تکرار ان نه تنها خسته نمي شويم بلکه عطش ما براي شنيدن آن زيادتر ميشود(همان ص322)
    3-وحدت موضوعي يا تناسب معنوي: اگر چه آيات به صورت پراکنده در فاصله های کم و زیاد و با شرایط گوناگون نازل شده اند و طبیعتا نباید میان آنها رابطه و مناسبتی باشدولي هر سوره يک هدف خاص و یک وجه جامع دارد(334)
    4-[انتخابي از كد123823]‏ رازهاى علمى نهفته در قرآن: اقيانوس بى‏كرانى از دانش‏هاى كيهان شناختى، انسان شناختى، تاريخ، نجوم و ... است كه دانشمندان شرق و غرب را به تحقيقات زيادى واداشته و آنان را سخت به حيرت افكنده است.[پايان كد انتخابي][انتخابي از كد123823]اينجا به نمونه‏هاى از آيات و موضوعات علمى اشاره مى‏شود: 1. تركيب خاص نباتات (آيه 19، سوره حجر)؛ 2. تلقيح نباتات (آيه 22، همين سوره)؛ 3. قانون زوجيت و تعميم آن به عالم نباتات (آيه 3، سوره رعد)؛ 4. حركت وضعى و انتقالى زمين (آيه 53، سوره طه)؛ 5. وجود يك قاره ديگر غير از قاره‏هاى شناخته شده آن روز (آيه 17، سوره رحمن)؛ 6. اصل كروى بودن زمين (آيه 40، سوره معارج)؛ 7. ارتباط بين پديده‏هاى جوى (آيه 164، سوره بقره و آيه 5 سوره جاثيه).[پايان كد انتخابي][انتخابي از كد108244]
    نمونه هاي ديگري از مطالب: ژنهای زنده در منی انسان : طب امروزی کشف کرده است که منی دارای زنده جانهای کوچکی است که آنرا بنام ژن ياد میکنند، این ژنها با چشم دیده نمیشوند و باید برای دیدن آنها از مکروسکوب استفاده شود. هر ژن دارای شکلی با سر، گردن و دم است مشابهت به بقه های نوزاد دارد، یا کرمی آبی سیاه است که در دهن حیوانات داخل میشود و خون میمکد. این ژنهای زنده با تخمه های زن خلط میشوند و حمل صورت میگیرد، وقتی القاح صورت گرفت دهن رحم بسته میشود و دیگر چیزی به آن راه نمیآبد، هرچه باقی ژنهای باز مانده میمیرند. این یک تجزیه و نظریهء علمیست
    . ببینید که قرآن درین رابطه چه میگوید: إقرأ باسم ربّک الّذی خلق. خلق الإنسان من علق.( بخوان بنام پروردگارت ذات که آفرید انسان را از علق) ( علق ) همان شکل کرم یا نوزاد بقه. این معجزهء علمی قرآن و در وقت نزول آن قابل درک نبود و تا اینکه ميکروسکوب کشف شد و این امر دانسته شد. - برگرفته از سايت وزين - اعجاز در گياهان : در روى زمين قطعه زمينهائى در كنار هم قرار دارد،در حالی که در آنها باغهای انگور، کشت و درخت های خرما ا نوع صنو و غـير صنو وجود دارد که همه با يک آب آبياری میشوند ولی از نظر غذائی آنها را بر يکديگر برتری میدهيم! در زمان محمد انسان می دانست که خاکهای زمين با هم فرق میکنند، ولی اينکه خاک دو مزرعه کوچک چسـبيده به هم نيز دقـيـقـاً يکی نيستند، از عـلـم امـروزی بشر است که با امکانات پيچيده علمی امروزی آنرا بدست آورده که خصوصيات ميان درختان به صنو و غير صنو بودن آنها بستگی دارد:درختی که از درخت ديگر روئيده باشد صِـنـْـو ناميده می شود و درختی که از بذر روئيده باشد غير صنو ناميده می شود.
    آيه صفات و خصوصيات درختان را به صنو و غير صنو بودن آنها مربوط می داند. واقعيت هـم همين است. درخت صِنو (يعنی درختیکه از درخت ديگری روئيده باشد) تمامی صفات و خصوصیاتوراثتی درخت مادر خود را دربـردارد. يعنی از نظر رنگ، طـعـم، مـزه و غــيـره دقـيـقـاً مانـنـد درخـت مـادر است. ولی درخـتی که از بذر روئيده باشد، صفات و خصوصيات آن ترکيبی است از صفات و خصوصيات درخت مادر بعلاوه صـفـات و خصوصيات درخت پدر (که به درخت مادر تـلـقـيح شده است ـ در موارد مزبور نشانه هائی وجود دارد: وفي الأرض قطعٌ متجاورات وجنّاتٌ من أعنابٍ وزرعٌ ونخيلٌ صنوانٌ وغير صنوان يسقى بماء واحد ونفصّل بعضها على بعض في الأكل إنّ في ذلك لآيات لقوم يعقلون} [ سوره رعد] آيه 4 (منظور از وجود نشانه ها، وجود هدايت خداوندی است).
    آيه اين موضوع را مطرح می کند که در صورت نبودن هدايت پشت پديده ها اگر بنا می بود چيزی برويد، در يک خاک و از يک آب منطقاً می بايست فقط يک نوع گياه می روييد، نه اينکه مثلاً درخت خرما در انواع خاکها برويد.چنانکه می دانيم در موجودات زنده از جمله گياهان عنصری وجود دارد که گياه را هدايت می کند. اين عنصر که ژن ناميده می شود اطلاعاتی از ويژگيهای پديده خود را با خود دارد که بنابر آن اطلاعات، پديده خود را هدايت می کند.
    خداوند در سوره انعام مى فرمايد: و اين اوست که از ابر باران میفرستد، با آن جوانه های انواع رستنيها را در میآوريم، و از جوانه ماده سبز را درمی آوريم، که با آن ماده سبز دانه های خوشه ای درست میکنيم، و از تاره های نـخل پَـنگهای خـوردنی درست می کنيم، و باغهای انگور و زيتون و انار که ترکيبات مشترک زيادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند را درست می کنيم مفهوم آيه: همه گياهان ماده سبز درست می کنند که آن بنوبه خود دانه و ثمر درست می کـند:در سلول گياهی کيسه های غشائی هست که در آن موادی درست می شود که کلروفـيل نامـيـده می شود. کلروفـيل به معنی «ماده سبز گياهی و سبزينه» است که معادل آن در عربی «خـَضِـر» است (يعنی همان چيزيکه در آيه مطرح شده است).
    اين ماده سبز (خضر) انرژی نوری خورشيد را جذب می کند و به انرژی شيمائی تـبـديـل می کند. ريشه های گياه آب و مواد معدنی را از خـاک می مکـنـد کـه بـطـرف بـرگـها رسـانـده می شـوند و بـرگـهـا نيز از هوا دی اکسيد می گيرند، بعد خَـضِر (يعـنی کـلـروفـيلها)، مواد غـذائی مورد نياز درخت را توليد می کنند که به سراسر آن صادر می شـود و بدنه درخت و مــيــوه و ثــمــر آن را درست می کـند.کيسه غشائی (کلروپلاست) که درسلول قرار دارد بطور متوسط يک پانصدم ميليمتر است. سلول برخی از گياهان صدها عدد از آن دارند. درون آن انبوهی غـشـاء وجود دارد. که در آنها خَـضِـر (ماده سبز، کـلـروفـيـل) وجود دارد. ــ نخل، انگور، زيتون و انار ترکيبات مشترک زيادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند: ثمر نخل و انگور و انار و زيتون ضمن اينکه هـمانـنـد نـمـائی نمی کـنـنـد تـرکـيـبـات مـشـتـرک زيادی دارند. از جـمـلـه:هـمـه آنها روغن، آب، پروتئين، مـواد معدنی و مواد قـندی دارند. {وأنبتنا فيها من كل شيءٍ مّوزون} [سوره حجر ]آيه 19 و در زمين هر نوع گياهی را در تعادل و توازنی آفريديمهمه درختان و گياهان از مواد اساسی مشترکی سـاخـتـه شده اند از جمله: کربن ـ اکسيژن ـ نيتروژن و فسفـر. تنها اختلاف ميان انواع گـيـاهـان و انـواع درخـتان با همدیگر در اندازه هر يک از عناصر مزبور در آنهاست. يعنی هـر کدام از آنها در تعادل و توازنی از عناصر مزبور هستند. ر خرما:خرما از نظر پزشكي بسيار با ارزش است( دائرة المعارف پزشكي اسلام) آرام بخش و مليّن و محرك قلب است و از فراموشي جلوگيري مي كند. براي ناراحتيهاي تنفسي به طور كلي و به ويژه براي تنگي نفس( آسم) مفيد است. خرما لينت آور، مدِرّ و مقوي قويه باه است. و با توجه به تمام خواص و تركيباتش مي توان آن را غذايي كامل و نيروبخش دانست. ضماد آرد هسته خرما براي شفاي بيماريهاي چشمي مخصوصاً ورم قرنيه و چشم درد مفيد است.
    الله تبارك وتعالى مى فرمايد: و تنه نخل را تکان بده، رطب تازه را بر تو خواهد ريخت. بخور و بياشام و به آرامش و شادابي برس.... سوره مريم :25- 26 .آيه خطاب بهمريم مادر عيسي مسیح است که هنگام ولادت حضرت عيسي از مردم فاصله ميگيرد و بجای دوری از شهر می رود تا وضع حمل کند و اندوهگين بوده است. خداوندخطاب به وی می گويد رطب تازه بخورد و توان و آرامش پيدا کند و شادمان بشود. رطب ثمر درخت خرما پيش از خرما شدن است. و آنچه در تصوير می بينيم مرحله نيمه رطب بودن آنست، و تقريباً 400 نوع درخت خرما وجود دارد که ثمرهای آنها اندازه ها و رنگها و مزه های گوناگون دارد. در اين آيات چند اعجاز علمی وجود دارد:ــ آرامش و شادماني در رطب. رُطـَب يکي از مراحل ثمر نخل است (قبل از خرما شدن آن). اين غذا از ميزان بالائي از مواد کربوهيدرات برخوردار است و مواد قندي آن به 75 درصد مي رسد. بدن با استفاده از آن انرژي و گرماي بالائي را توليد مي کند.
    رطب ميزان بالائي از پروتئينها، ويتامينها و املاح معدني گوناگوني مانند کلسيوم و سديم دارد که بدن به آنها احتياج دارد. و بدن را گرم و شاداب مي کند. و چنانکه ميدانيم وضعيت روحي زن هنگام زايش تأثير زيادي روي راحتي يا سختي زائيدن دارد. بميزاني که راحت باشد و مشکلاتي نداشته باشد، عمل زايش را راحتر انجام ميدهد. و هر چه گرفتاري و ناراحتي هاي روحي و گرفتاري داشته باشد عمل زائيدن براي وي سختر ميشود.ــ خوردن رطب در آسـتانـه زايـش: درِ رحـم پـيـش از زايـمـان دو و نـيم سانتيمتر مکعب است ولي هنگام زائيدن به بيش از 750 سانتيمتر مکعب ميرسد. رطب موادي دارد که باعث انبساط رحم ميشود و زايش را آسانتر و راحت تر ميکند.رطب احشاء درون روده ها را نرم و تميز ميکند، و اين امر باعث راحت تر و آسانتر شدن زايمان ميشود. ــ نوشیدن پس از خوردن: رطب و هر شيريني ديگري براي اينکه بتواند خوب و سريع حل و جذب بشود، انسان بايد پشت سر آن آب بخورد.ـــ رطب از جمله مواد غدائي است که خيلي سريع هضم و حل و جذب ميشود. رطب از دهان تا تبديل شدن به انرژي فقط بيست دقيقه طول ميکشد.
    5-نهايت ناپذيري قرآن :پيامبر عاليقدر (ص) در سخنان خود، به خصيصه «نهايت ناپذيري» قرآن اشاره مي‌كند و مي‌فرمايد: «ظاهره أنيق و باطنه عميق لا تحصي عجائبه لا تبلي غرائبه» ؛(اصول كافي، كتاب القرآن/ 591) [قرآن ظاهري زيبا و باطني عميق دارد، شگفتي‌هاي آن پايان نمي‌پذيرد و تازه‌هاي آن كهنه نمي‌شود.] امير مؤمنان (ع) نيز در يكي از خطبه‌ها به اين خصوصيت اشاره مي‌كند و مي‌فرمايد: «سراجا لا تخبو توقده و بحرا لا يدرك قعره»؛ (نهج البلاغه عبده، 2/202) [قرآن مشعل فروزاني است كه فروغ و تابش آن به خاموشي نمي‌گرايد و درياي عميقي است كه فكر بشر به ژرفاي آن نمي‌رسد].
    اين حقيقت امروز براي دانشمندان كاملا ملموس است و هر روز از قرآن، حقايق تازه‌تري را كشف مي‌كنند و يكي از علل جاوداني بودن قرآن، همين است كه در هر عصري دانشمندان جهان به فراخور دانش و اطلاعات خود، از آن بهره‌مند بوده‌اند و بهره‌رساني و نور افشاني او به دوره و زماني و به گروه و توده خاصي اختصاص نداشته است. شخصي از امام هشتم ـ علي بن موسي الرضا (ع) ـ پرسيد چرا قرآن پيوسته طراوت و تازگي دارد و انس و ممارست با قرآن و تلاوت و خواندن آن، مايه كهنگي آن نمي‌گردد؟ امام در پاسخ فرمود: «ان الله تعالي لم يجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس، فهو في كل زمان جديد و عند كل قوم غض إلي يوم القيامه». (تفسير برهان،1/28) [براي اينكه خدا قرآن را براي زمان مخصوص و محدودي و يا گروه معيني نفرستاده است از اين جهت قرآن در هر زمان و نزد تمام اقوام تا روز رستاخيز تازه است].
    -مطالب قرآن فراتر از زمان ومکان است چون متن قرآن از منبع قدسي وپديدآورنده آن فوق زمان ومکان، صاحب علم بي پايان ومحيط بر همه هستي وپديده هاي آن است آيات قرآن چنان اند که علي رغم تغيير ناپذيري ظواهرالفاظ آن معاني ومعارف بسيار بالا و کاملي راتاب مي آورند وبه تناسب پيشرفت دانش، معاني جديدي را از آن مي توان دريافت
    بسيار شگفت انگيز است که هر چه به دانش بشر افزوده ميشود جلوه هائي از آن چه از قرآن تعليم داده شده بر انسان آشکار ميشود (تفسير موضوعي قرآن کريم ص43، الکتاب و القرآن،قرائه معاصره ص187)




  11. #57
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    چهل حديث نوراني از امام محمد باقر (ع)
    1- چه بسا شخص حريص بر امري از امور دنيا ، که بدان دست يافته و باعث نافرجامي و بدبختي او گرديده است ، و چه بسا کسي که براي امري از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسيده ، ولي به وسيله آن سعادتمند گرديده است .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (166)

    2- تو را به پنج چيز سفارش مي کنم : اگر مورد ستم واقع شدي ستم مکن ، اگر به تو خيانت کردند خيانت مکن ، اگر تکذيبت کردند خشمگين مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بيتابي مکن .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (167)

    3- سخن نيک را از هر کسي ، هر چند به آن عمل نکند ، فرا گيريد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (170)

    4- چيزي با چيزي نياميخته است که بهتر از حلم با علم باشد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص(172)

    5- نهايت کمال ، فهم در دين و صبر بر مصيبت ، و اندازه گيري در خرج زندگاني است .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص(172)

    6- سه چيز از خصلتهاي نيک دنيا و آخرت است : از کسي که به تو ستم کرده است گذشت کني ، به کسي که از تو بريده است بپيوندي ، و هنگامي که با تو به نداني رفتار شود ، بردباري کني .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

    7- خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از يکديگر اصرار ورزند ، ولي اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

    8- دانشمندي که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

    9- هيچ بنده اي عالم نيست ، مگر اينکه نسبت به بالا دست خود ، حسادت نورزد ، و زيردست خود را خوار نشمارد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (173)

    10- هر که خوش نيت باشد ، روزي اش افزايش مي يابد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

    11- هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد ، بر عمرش افزوده مي گردد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

    12- از سستي و بي قراري بپرهيز ، که اين دو ، کليد هر بدي مي باشند ، کسي که سستي کند ، حقي را ادا نکند ، و کسي که بي قرار شود ، بر حق صبر نکند .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (175)

    13- پيوند با خويشان ، عملها را پاکيزه مي نمايد ، اموال را افزايش مي دهد ، بلا را دور مي کند ، حسا آخرت را آسان مي نمايد ، و مرگ را به تاخير مي اندازد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 71، ص (111)

    14- بهترين چيزي را که دوست داريد درباره شما بگويند ، درباره مردم بگوييد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 65، ص (152)

    15- خداوند بنده مؤمنش را با بلا مورد لطف قرار مي دهد ، چنانکه سفر کرده اي براي خانواده خود هديه مي فرستد ، و او را از دنيا پرهيز مي دهد ، چنانکه طبيب مريض را پرهيز مي دهد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (180)

    16- بر شما باد به پرهيزکاري و کوشش و راستگويي ، و پرداخت امانت به کسي که شما را بر آن امين دانسته است ، چه آن شخص ، نيک باشد يا بد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (179)

    17- غيبت آن است که درباره برادرت چيزي را بگويي که خداوند بر او پوشيده و مستور داشته است . و بهتان آن است که عيبي را که در برادرت نيست ، به او ببندي .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (178)

    18- خداوند ، دشنام گوي بي آبرو را دشمن دارد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

    19- تواضع ، راضي بودن به نشستن در جايي است که کمتر از شانش باشد ، و اينکه به هر کس رسيدي سلام کني ، و جدال را هر چند حق با تو باشد ، ترک کني .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

    20- برترين عبادت ، پاکي شکم و پاکدامني است .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

    21- خداوند در روز قيامت در حساب بندگانش ، به اندازه عقلي که در دنيا به آنها داده است ، دقت و باريک بيني مي کند .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 7 ، ص (267)

    22- آن که از شما به ديگري علم بياموزد ، پاداش او ( نزد خداي تعالي ) به مقدار پاداش دانشجوست ، و از او هم بيشتر مي باشد .
    کافي ، ج 1 ، ص (35)

    23- هر که علم و دانش را جويد براي آنکه به علما فخر فروشي کند ، يا با نابخردان بستيزد ، و يا مردم را متوجه خود نمايد ، بايد آتش را جاي نشستن خود گيرد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، 2 ، ص (38)

    24- خداوند عزوجل کسي را که در ميان جمع ، بدون ناسزاگويي شوخي کند ، دوست دارد .
    کافي ، ج 2 ، ص (663)

    25- سه خصلت است که دارنده اش نمي ميرد تا عاقبت شوم آن را ببيند : ستمکاري ، ازخويشان بريدن ، و قسم دروغ که نبرد با خداست .
    کافي ، ج 75، ص (174)

    26- به خدا سوگند هيچ بنده اي در دعا ، پافشاري و اصرار به درگاه خداي عزوجل نکند ، جز اينکه حاجتش را بر آورد .
    کافي ، ج 2 ، ص (475)

    27- خداوند عزوجل از ميان بندگان مؤمنش آن بنده اي را دوست دارد که بسيار دعا کند ، پس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب ، زيرا آن ، ساعتي است که درهاي آسمان در آن هنگام باز گردد و روزيها در آن تقسيم گردد و حاجتهاي بزرگ بر آورده شود .
    کافي ، ج 2 ، ص (478)

    28- دعاي انسان پشت سر برادر ديني اش ، نزديکترين و سريعترين دعا به اجابت است .
    کافي ، ج 2 ، ص (507)

    29- هر چشمي روز قيامت گريان است ، جز سه چشم : چشمي که در راه خدا شب را بيدار باشد ، چشمي که از ترس خدا گريان شود ، و چشمي که از محرمات الهي و گناهان بسته شود .
    کافي ، ج 2 ، ص (80)

    30- شخص حريص به دنيا مانند کرم ابريشم است که هر چه بيشتر ابريشم به دور خود مي تند ، راه بيرون شدنش را دورتر و مشکل تر مي کند ، تا اينکه از غم و اندوه بميرد .
    کافي ، ج 2 ، ص (316)

    31- چه بسيار خوب است نيکي ها پس از بدي ها ، و چه بسيار بد است بدي ها پس از نيکي ها .
    کافي ، ج 2 ، ص (458)

    32- چون مؤمن با مؤمني دست دهد ، پاک و بي گناه از يکديگر جدا مي شوند .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 73، ص (20)

    33- از دشمني بپرهيزيد ، زيرا فکر را مشغول کرده و مايه نفاق مي گردد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 2 ، ص (301)

    34- هيچ قطره اي نزد خداوند ، محبوبتر از قطره اشکي که در تاريکي شب از ترس خدا و براي او ريخته شود ، نيست .
    کافي ، ج 2 ، ص (482)

    35- هر که بر خدا توکل کند ، مغلوب نمي شود ، و هر که از گناه به خدا پناه برد ، شکست نمي خورد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 68، ص (151)

    36- افزايش نعمت از جانب خداوند قطع نمي شود ، مگر اينکه شکر از جانب بندگان قطع گردد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 68، ص (54)

    37- خداوند دنيا را به دوست و دشمن خود مي دهد ، اما دينش را فقط به دوست خود مي بخشد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 2 ، ص (215)

    38- مؤمن برادر مؤمن است ، او را دشنام نمي دهد ، از او دريغ نمي کند ، و به او گمان بد نمي برد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (176)

    39- هيچ کس از گناهان سالم نمي ماند ، مگر اينکه زبانش را نگه دارد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (178)

    40- سه چيز پشت انسان را مي شکند : مردي که عمل خويش را زياد شمارد ، گناهانش را فراموش کند ، و به راي خويش ، خوشنود باشد .
    بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 69، ص (314)

  12. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #58
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم


  14. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #59
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    حدیث نورانی از امام علی النقی(ع)
    به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد فرخنده امام علی النقی(ع) 40 حدیث نورانی از آن حضرت با موضوعاتی نظیر خدا ترسی، فروتنی، شکرگزاری، پرهز از تملق، صله رحم و ...
    ابوالحسن امام علی النقی الهادی علیه‌‌السلام پیشوای دهم شیعیان، در نیمه ذی حجه سال 212 هجری قمری در اطراف مدینه در محلی به نام «صُریا» به دنیا آمد. پدرش پیشوای نهم، امام جواد علیه‌‌السّلام و مادرش بانوی گرامی سمانه است که کنیزی با فضیلت و با تقوا بود. مشهورترین القاب امام دهم، نقی و هادی است و به آن حضرت ابوالحسن الثالث نیز می‌‌گویند. امام هادی علیه‌السّلام در سال 220هجری پس از شهادت پدر گرامیشان که هنوز بیش از هشت سال نداشت، به امامت رسید. به مناسبت سالروز میلاد آن امام همام، 40 حدیث نورانی تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود:
    1. یگانگی خدا
    لَمْ یزَلِ اللهَ وَحْدَهُ لاشیء معه ثُمَّ خَلَقَ الاشیاء بدیعاً و اختار لِنَفْسِهِ اَحْسَنَ الاَسماءِ؛ (بحارالانوار، ج54، ص83.)
    خداوند از ازل تنها بود و چیزی با او نبود. سپس اشیا را به صورت نو ظهور آفرید و برای خودش بهترین نام‌ها را برگزید.
    2. فروتنی
    التواضع اَن تعطی الناس ما تُحِبُّ ان تُعطاهُ؛ (الکافی، ج2، ص124)
    فروتنی آن است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان باشند.
    3. نقد پذیری
    لبعض موالیه: عاتِبْ فلاناً و قل له ان الله اذا اراد بِعَبْدٍ خیراً اذا عُوتِبَ قَبِلَ (وسائل الشیعه، ج2، ص18)
    امام هادی(ع) به یکی از دوستانش فرمود: فلانی را توبیخ کن و به او بگو: خداوند چون خیر بنده‌ای خواهد، هر گاه توبیخ شود، بپذیرد (و در صد جبران نقص براید).
    4. جایگاه اجابت دعا
    اِنَّ للهِ بقاعاً یحِبُّ اَن یدْعی فیها فَیستَجیبَ لِمَن دَعاهُ و الحَیرُ منها؛ (بحارالانوار، ج98، ص113.)
    همانا برای خداوند بقعه‌های است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعای دعا کننده را به اجابت برساند، و حائر حسین(ع) یکی از آنهاست.
    5. دنیا جایگاه آزمایش
    ان الله جَعَلَ الدنیا دار بلوی و الآخره دار عقبی، و جَعَلَ بَلْوَی الدنیا لِثوابِ الاخرهِ سَبَباً و ثوابَ الاخرهِ مِنْ بَلْوی الدنیا عِوَضاً (بحارالانوار، ج75، ص356.)
    همانا که خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش، و آخرت را سرای رسیدگی، و بلای دنیا را وسیله ثواب آخرت، و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است.
    6. ستمکار بردبار
    اِنَّ الظالِمَ الحالِمَ یکادُ اَنْ یعضی علیه بِحِلْمِهِ، و انَّ المُحِقَّ السَّفیه یکادُ ان یطْفِیءَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفهِهِ (تحف العقول، ص298.)
    به راستی ستمکار بردبار، بسا که به وسیله حلم و بردباری خود از ستمش گذشت شود و حق‌دار نابخرد، بسا که به سفاهت خود نور حق خویش را خاموش کند.
    7. انسان بی‌شخصیت
    مَنْ هانَتْ علیه نَفْسَهُ فلاتَأمَنْ شَرَّهُ (بحارالانوار، ج72، ص300.)
    کسی که خود را پست شمارد، از شر او در امان مباش.
    8. حکمت ناپذیری دل فاسد
    اَلْحِکْمَهُ لا تَنْجَعُ فی الطّباع الفاسِدَهِ (بحارالانوار، ج75، ص370.)
    حکمت، اثری در دل‌های فاسد نمی‌گذارد.
    9. خدا ترسی
    مَنْ اتَّقی الله یتَّقی، وَ مَنْ اطاعَ لله یطاع، و من اطاعَ الخالق لم یبال سَخَطَ المَخْلُوقین، و مَنْ اَسْخَطَ الخالق فَلییقَنَ ان یحِلَّ به سَخَطَ المَخلوقین؛ (بحارالانوار، ج68، ص182)
    هر کسی از خدا بترسد، مردم از او بترسند، هر که خدا را اطاعت کند، از او اطاعت کنند، و هرکه مطیع آفریدگار باشد، باکی از خشم آفریدگار ندارد، و هر که خالق را به خشم آورد، باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می‌شود.
    10. اطاعت خیرخواه
    مَنْ جَمَعَ لَکَ وَدَّهُ وَ رایهُ فَاجْمَعْ له طاعَتَکَ؛ (تحف العقول، ص483.)
    هر که دوستی و نظر نهایی‌اش را برای تو همه جانبه گرداند، طاعتت را برای او همه جانبه گردان.
    11. اوصاف پروردگار
    اِنَّ اللهَ لا یوصَفُ اِلاَّ بِما وَصَفَ به نَفْسَهُ وَ اَنّی یوصَفُ الذَّی تَعجِزُ الحَواسُّ اَنْ تُدْرِکَهُ وَ الاَوْهامُ اَنْ تَنالُهُ وَ الخَطَراتِ اَنْ تَحُدَّهُ وَ الاَبْصارُ عَنِ الاحاطَهِ بِه نَای فی قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِی نَایهِ، کَیفَ الکَیفَ بِغَیر اَنْ یقال: کَیفَ، وَ اینَ اْلاینَ بِلا أن یقالَ: اینَ هُو، مُنْقَطِعُ الکَیفِیهِ وَ الاینیهِ الواحِدُ الاَحَدُ، جَلَّ جَلالُهُ و تَقَدَّسَتْ اسْماؤُهُ؛ (بحارالانوار، ج4، ص303)
    به راستی که خدا جز بدانچه خودش را وصف کرده است، وصف نشود. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجز است، و تصورات به کنه او پی نبرند، و در دیده‌ها نگنجد، او با همه نزدیکی‌اش دور است و با همه دوری‌اش نزدیک، کیفیت و چگونگی را پدید آورده، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد. مکان را آفریده، بدون این که خود مکانی داشته باشد. او از چگونگی و مکان برکنار است، یکتای یکتاست، شکوهش بزرگ و نام‌هایش پاکیزه است.
    12. رذایل اخلاقی
    اَلْحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناتِ، وَ الزَّهْوُ جالِبُ المَقتِ، وَالعُجْبُ صارِفُ عَنْ طَلَبَ الِعِلْمِ داعٍ اِلی الغَمْطِ وَ الجَهْلِ، وَ البُخْلُ اَذَمُّ اْلاَخْلاقِ وَ الَّطَمَعُ سَجیهٌ سَیئَهٌ؛ (بحارالانوار، ج69، ص199.)
    حسد نیکویی‌ها را نابود سازد، و فخر فروشی دشمنی آورد، و خودپسندی مانع از طلب دانش است و به سوی خواری و جهل فرامی‌خواند، و بخل ناپسندیده‌ترین خلق و خوی است، و طمع خصلتی ناروا و ناشایست است.
    13. خدا، آری. روزگار، نه!
    روزی یکی از یاران امام هادی(ع) که بر اثر تصادف با حیوانی صدمه دیده بود، بر آن حضرت وارد شد و با اشاره به زخم‌هایی که برداشته بود، به روزگار بد می‌گفت. آن حضرت، خطاب به او سخنی به این مضمون فرمودند: روزگار را ملامت نکن؛ زیرا همه حوادث عالم به دست خداوند است و روزگار هیچ نقشی در پیدایش امور ندارد و غیر خداوند به گونه مستقل در زندگی مردم مؤثر نیستند و نیز فرمودند: «لاتَعُدْ و لاتَجْعَل للایام صنعاً فی حکم الله؛ یعنی برای روزگار اثر و نقشی در حکم خداوند، به حساب نیاور و قرار مده.».
    آن شخص با شنیدن سخنان امام، به واقعیت امر، آگاه شد و توبه کرد. (وسائل الشیعه، ج7، ص509)
    14. نتیجه بی اعتنایی به مکر خدا
    من اَمِنَ مَکرَ الله و الْیمَ اَخْذِهِ، تَکَبَّرَ حَتی یحِلَّ به قضاؤه و نافَذَ اَمْرُهُ، وَ مَنْ کان علی بینَهِ مِنْ رَبَّهِ هانَتْ علیه مَصائِبُ الدنیا و لو قُرِضَ و نُشِرَ؛ (تحف العقول، ص483.)
    هر که از مکر خدا و مؤاخذه دردناکش آسوده باشد، تکبر پیشه کند تا قضای خدا و امر نافذش او را فراگیرد، و هر که بر طریق خدا پرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک اآد؛ اگر چه (بدنش) قیچی شود و ریز ریز گردد.
    15. تقیه
    لو قلتُ اِنَّ تارِکَ التَّقیهِ کتارک الصَّلاهِ لَکُنْتُ صادقاً؛ (وسائل الشیعه، ج16، ص211.)
    اگر بگویم: هر کس تقیه را ترک کند، مانند کسی است که نماز را ترک کرده، هر آینه راست گفته‌ام.
    16. شکرگزار و شکر
    اَلشَّاکِرُ اَسْعَدُ بِالشُّکْرِ مِنْهُ بِالنِّعْمَهِ الَّتِی اَوْجَبَتِ الشُّکْرَ لِاَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ وَ الشُّکْرَ نِعَمٌ وَ عُقْبی؛ (بحارالانوار، ج71، ص417.)
    شخص شکرگزار به سبب شکر، سعادتمند‌تر است تا به سبب نعمتی که باعث شکر شده است؛ زیرا نعمت کالای دنیاست و شکرگزاری، نعمت دنیا و آخرت است.
    17. دنیا جایگاه سود و زیان
    اَلدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَروُنَ؛ (بحارالانوار، ج75، ص366)
    دنیا بازاری است که گروهی در آن سود برند و دسته‌ای زیان بینند.
    18. پرهیز از تملق
    قال ابوالحسن الثالثُ(ع) لِرَجُلٍ و قَدْ اَکْثَرَ مِنْ اِفْراطِ الثَّناءِ علیه اَقْبِلْ علی شَأنِکَ، فَاِنَّ کَثْرَهَ المَلَقِ یهْجُمُ علی الظِّنَّهِ و اذا حَلَلْتَ مِنْ اَخِیکَ فی مَحَلِّ الثَّقَهِ، فَاعْدِلْ عَنِ المَلَقِ الی حُسْنِ النِّیهِ؛ (بحارالانوار، ج70، ص295.)
    امام هادی(ع) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود، فرمودند: از این کار خودداری کن؛ زیرا تملّق بسیار، بدگمانی به بار می‌آورد هنگامی که در نزد برادر مؤمنت مورد اعتماد و وثوق هستی، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان بده.
    19. جایگاه حسن ظن و سوءظن
    اذا کان زَمانٌ العَدْلُ فیه اَغْلَبُ مِنَ الجَوْرِ فَحَرامٌ اَنْ تَظُنَّ بِاَحَدٍ سُوءاً حتی یعْلَمَ ذلک منه، و اذا کان زمانٌ الجَوْرُ اَغْلَبُ فیه من العدل فلیس لِاَحَدٍ اَنْ یظُنَّ بِاَحَدٍ خیراً مالم یعْلَمْ ذلِکَ مِنْهُ؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)
    هر گاه در زمانه‌ای عدل بیش از ظلم رایج باشد، بدگمانی به دیگری حرام است، مگر آنکه (آدمی) بدی از کسی ببیند. و هر گاه در زمانی ظلم بیش از عدل باشد، نباید به کسی خوش‌بین باشد، مگر اینکه به نیکی او یقین کند.
    20. زیباتر از زیبایی
    خَیرٌ مِنْ الخیر فاعِلُهُ، و اَجْمَلُ من الجمیل قائِلُهُ، و اَرْجَحُ من العلم حامِلُهُ، وَ شَرٌّ مِنَ الشَرِّ جالِبُه، وَ اَهُوَلَ مِنَ الهَوْلِ راکِبُهُ؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)
    بهتر از نیکی، نیکوکاری است، و زیباتر از زیبایی، گوینده آن است، و برتر از علم، حامل آن است، و بدتر از بدی، عامل آن است، و وحشتناک‌تر از وحشت، آورنده آن است.
    21. توقع بی‌جا
    لاتَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنُ کَدَرْتَ علیه، وَلاَ الْوَفَاء لِمَنْ غَدَرْتَ به، و لا النُّصحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّکَ الیه، فَاِنَّها قَلْبُ غَیرِکَ کَقَلْبِکَ له؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)
    از کسی که بر او خشم گرفته‌ای، صفا و صمیمیت مخواه، و از کسی که به وی خیانت کرده‌ای، وفا طلب نکن، و از کسی که به او بدبین شده‌ای، انتظار خیرخواهی نداشته باش که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست.
    22. برداشت خوب از نعمت‌ها
    اَلْقُوا النِّعَمَ بِحُسْنِ مُجاوَرَتِها وَ التَمِسُوا الزِّیادَهَ فیها بِالشُّکْرِ علیها، وَاعْلَمُوا اَنَّ النَّفْسَ اَقْبَلُ شَیءٍ لِما اُعْطِِتْ وَ اَمْنَعَ شَیءٍ لِما مُنِعَتْ؛22
    نعمت‌ها را با برداشت خوب از آنها به دیگران ارائه دهید و با شکرگزاری افزون کنید، و بدانید که نفس آدمی روآورنده‌ترین چیز است به آنچه به آن بدهی، و باز دارنده‌ترین چیز است، از آنچه آن را بازداری.
    23. خشم بر زیردستان
    اَلْغَضَبُ علی مَنْ تَمْلِکُ لَوْمٌ؛ (بحارالانوار، ج75، ص370)
    خشم به زیردستان از پستی است.
    24. عاق والدین
    اَلْعُقُوقُ ثُکْلُ مَنْ لَمْ یثْکَلْ؛ (مستدرک، ج15، ص194.)
    نافرمانی(فرزند از پدر و مادر) مصیبت مصیبت نادیدگان است.
    25. تأثیر صله رحم در طول عمر
    اِنَّ الرَّجُلَ لَیکُونَ قَدْ بَقِی مِنْ ثَلاثون سَنَهً فَیکُونَ وُصُولاً لِقَرابَته وُصُولاً لِرَحِمِهِ، فَیجْعَلُها الله ثَلاثه و ثلاثین سَنَهً، وَ إنَّهُ لَیکُونَ قَد بَقِی مِنْ أََجْلِهِِ ثَلاثٌ و ثلاثون سَنَهً فیکون عاقّاً لِقَرابَتِهِ قاطِعاً لِرَحِمِهِ، فَیجْعَلُها الله ثلاثَ سنینَ؛ (بحارالانوار، ج71، ص103.)
    چه بسا شخصی که مدت عمرش سی سال مقدّر شده باشد، اما به خاطر صله رحم و پیوند با خویشاوندانش، خداوند عمرش را به 33سال برساند، و چه بسا کسی که مدت عمرش 33سال مقدر شده باشد، ولی به سبب آزردن خویشاوندان و قطع رحمش، خداوند عمرش را به سه سال برساند.
    26. نتیجه عاق والدین
    اَلعُقُوقُ یعَقِّبُ القِلَّهَ اِلَی الذِّلَّه؛ (بحارالانوار،، ج75، ص318)
    نارضایتی پدر و مادر، کمی روزی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می‌کشاند.
    27. بی‌طاقتی در مصیبت
    اَلْمُصِیبَهُ للِصّابِرِ واحِدَهٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتانِ؛ (مستدرک، ج2، ص445)
    مصیبت برای صابر یکی است و برای کسی که بی‌طاقتی می‌کند، دوتاست.
    28. همراهان دنیا و آخرت
    اَلَنَّاسُ فی الدنیا بالاموالِ و فی‌الاخره بالاعمال؛ (بحارالانوار، ج75، ص368.)
    میزان ارزیابی مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان است.
    29. شوخی بیهوده
    اَلْهَزْلُ فُکاهَهُ السُّفَهاءِ وَصَناعَهُ الْجُهّالِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص369)
    مسخرگی، تفریح سفیهان و هنر جاهلان است.
    30. زمان جان دادن
    اَذُکُرُ مَصْرَعَکَ بَینَ یدَی اَهْلِکَ و لا طَبِیبٌ یمْنَعُکَ و لا حَبیبٌ ینْفَعُکَ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 370)
    وقت جان دادنت را نزد خانواده‌ات یاد کن که در آن هنگام طبیبی نیست که جلوی مرگت را بگیرد و نه دوستی که به تو نفع رساند.
    31. نتیجه جدال
    اَلمِراءُ یفْسِدُ الصَّداقَهَ القَدِیمَهَ وَ یحِلِّلُ العُقْدَهَ الوَثیقَهَ وَ اَقَلُّ ما فیه اَنْ تَکُونَ فیها الْمُغالَبَهُ وَ الْمُغالَبَهُ اُسُّ اَسْبابِ القَطِیعَهِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 369)
    جدال، دوستی قدیمی را تباه می‌کند و پیوند اعتماد را می‌گشاید و کمترین چیزی که در آن است، غلبه بر دیگری است که آن هم سبب جدایی است.
    32. درک لذت در کاستی
    اَلسَّهَرُ اَلَذُّ لِلْمَنامِ وَ الجُوعُ یزِیدُ فی طِیبِ الطَّعامِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 379)
    شب بیداری، خواب را لذت بخش‌تر، و گرسنگی گوارایی غذا را زیاد می‌کند.
    33. اسیر زبان
    راکِبُ الحَروُنِ اَسیرُ نَفْسِهِ، وَ الجاهِلُ اَسِیرُ لِسانِهِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 369)
    کسی که بر اسب سرکش سوار است، اسیر هوای نفس خویش و نادان اسیر زبان خوش است.
    34. تصمیم قاطع
    اَذْکُرْ حَسَراتِ التَّفْرِیطِ بِاَخْذِ تَقْدیمِ الْحَزْمِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 370)
    افسوس خوردن کوتاهی در انجام دادن کار را، با تصمیم‌گیری قاطع جبران کن.
    35. خشم و کینه‌توزی
    اَلْعِتابُ مِفْتاحُ الثِّقالِ وَ العِتابُ خَیرٌ مِنَ الحِقدِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص 369)
    سرزنش و تندی کلید کم مهری است، و سرزنش بهتر از کینه توزی است.
    36. ظهور مقدّرات
    المقادیرُ تُرِیکَ ما لم یخْطُرْ بِبالِکَ؛ (اعلام الدین، ص311)
    مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می‌سازد که به فکرت خطور نکرده است.
    37. خودخواهان مغضوب
    مَنْ رَضِی عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُونَ علیه؛ (بحارالانوار، ج75، ص 368)
    هر که از خود راضی باشد، خشم‌گیران بر او زیاد خواهند بود.
    38. تباهی فقر
    اَلْفَقْرُ شِرَّهُ النَّفْسِ وَ شِدَّهُ الْقُنُوطِ؛ (بحارالانوار، ج75، ص368.)
    فقر مایه آزمندی نفس و سبب ناامیدی زیاد است.
    39. راه پرستش
    لو سَلَکَ النّاسُ وادِیاً وسیعاً لَسَلَکْتُ وادِی رَجُلٍ عَبَدَ اللهَ وَحْدَهُ خالصاً؛ (بحارالانوار،ج67، ص112)
    اگر مردم به راه‌های گوناگون روند، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می‌پرستد، خواهم رفت.
    40. آشکار نکردن برنامه‌ها
    اِظْهارُ الشی قبل اَنْ یسْتَحْکِمَ مُفْسِدَهٌ له؛ (تحف العقول، ص457)
    آشکار کردن هر کاری پیش از آنکه به سامان برسد، آفت آن کار است.

  16. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #60
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : پخش انلاین قران کریم

    علی عقل?علی عاقل?

    علی دانش?علی دانا? علی راز?علی حکمت?
    علی همت?علی راءفت? علی معلول?علی علت?
    علی همتا ? علی تنها? علی فضل?علی فاضل?
    علی عدل? علی عادل ? علی حکم?علی حاکم?
    علی دین? علی دنیا ? علی داور?علی یاور?
    علی صبر?علی صابر? علی علو?علی اعلا ?
    علی تورات?علی قرآن? علی انجیل?علی فرقان?
    علی مظهر?علی اطهر? علی زهد?علی تقوا?
    علی اعلم?علی افضل? علی اعدل?علی اکمل?
    علی بهتر?علی برتر? علی مهتر?علی مولا?
    علی سرور?علی رهبر? علی حیدر?علی صفدر?
    علی حسن?علی زیور? علی زینت?علی زیبا?
    علی هادی?علی مهدی? علی راضی?علی مرضی?
    علی ناجی?علی منجی? علی بینش? علی بینا ?
    علی نصر?علی ناصر? علی فتح ?علی فاتح ?
    علی مصلح?علی ناصح? علی فرد? علی یکتا ?
    علی مطلع?علی طالع? علی نور? علی انوار?
    علی مرشد?علی احمد? علی یاسین?علی طاها?
    علی رخشان?علی تابان? علی لوء لوء?علی مرجان?
    علی ساقی?علی کوثر? علی زمزم?علی صهبا?
    علی عرفان?علی عارف? علی اشرف?علی سید?
    علی نطق ?علی ناطق? علی منطق ?علی گویا?
    علی قاف ?علی نقطه?
    علی قصد ?علی مقصد? علی مقصود?علی معنا???
    برجمال همچون ماه مولا علی بن ابیطالب امیرالمومنین علیه السلام صلوات???
    .........
    امام رضا علیه السّلام فرمودند:
    پدرم به نقل از پدرش (امام صادق علیه السّلام) نقل کرد که فرمودند:
    روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
    مصباح المتهجد: 737

    ?عید سعید غدیر مبارک?

  18. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 6 از 18 نخست ... 345678916 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •