دارم از دربند به سمت تجریش میرم باکوله پشتی .دختره منو دیده میگه:شما کوهنوردید؟!
گفتم:پـَـَـ نه پـَـَــــ کارم باربریه.بار خورد سمت کوه .الانم دارم برمیگردم!
دختره خندش گرفت گفت:شمارتو بده شاید بهت زنگ زدم!
من: ازم خوشت اومده؟ میخوای دوست شی؟
دختره:پـَـَـ نه پـَـَــــ شمارتو میخوام اگه بار داشتم بهت زنگ بزنم برام ببری..