اخبار

[لولی بربط زن]

گفتاری به بهانه 3000 بورسیه غیر قانونی در دولت قبل

«برابر»ترها!

صدای جمعیت حامی احمدی نژاد در گرما گرم تبلیغات انتخاباتی در خرداد 1384: «فقر و فساد و تبعیض، احمدی نژاد بپا خیز!»/ در حاکمیت 8 ساله وی بخش اول این شعار (فقر) در قالب کاهش قدرت خرید مردم و بخش دوم (فساد)با اختلاس سه هزار میلیارد تومانی جلوه کرد و بورسیه کردن غیرقانونی دانشجویان همسو را که به منزله استخدام بعدی آنان با عضویت در هیات های علمی نیز تلقی می شود می توان جلوه تبعیض دانست!با این تفاوت که شق آخر تکان دهنده تر و مستمرتر است و تبعات آن می تواند تا ده ها سال گریبان گیر آموزش عالی باشد.
عصر ایران؛سروش بامداد- در روزهایی که ذهن و زبان ایرانیان متوجه اعدام متهم اصلی پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی است، افشای سه هزار بورسیه غیر قانونی در دولت احمدی نژاد نیز خبری قابل تامل و چه بسا تکان دهنده است.

به گفته معاون وزیرعلوم و رییس سازمان امور دانشجویان پاره ای از تخلفاتی که زیرعنوان بورسیه کردن این افراد به دانشگاه های داخل و خارج از کشوربا عنوان حمایت از دانشجویان دلسوخته صورت پذیرفته از این قرار است:
- معدل دوره کارشناسی نباید کمتر از 14 باشد اما درباره 228 نفر از این 3000 نفر کمتر از 14 است!
- معدل فوق لیسانس نباید کمتر از 16 باشد اما درباره 305 نفر از این 3000 نفر هست!
- در مقابل نام 235 نفر هیچ عددی به عنوان معدل ذکر نشده است.
- شرط سنی 33 سال درباره 325 نفر رعایت نشده است.
- یکی از مدارک لازم سند محضری برای خدمت پس از فراغت از تحصیل است اما 183 نفر هیچ سندی نسپرده اند.
- تعداد قابل توجهی از این افراد برای تبدیل وضعیت خود (تحصیل در دانشگاه های داخلی به استناد بورسیه خارجی) اقدام کرده اند و در این میان دانشگاه علامه طباطبایی(با مدیریت خاص) بیشترین شتاب و تبدیل وضعیت را داشته است.

این فهرست به همین جا محدود نمی شود و توصیه می کنیم متن کامل مصاحبه مجتبی صدیقی معاون وزیر علوم را بخوانید تا به همه ابعاد این ماجرا پی ببرید(اینجا) ؛ البته اصل قضیه روشن است:

در دوران تاریک محمود احمدی نژاد همان هنگامی که یک عده به منابع اقتصادی چنگ می زدند گروهی نیز از نمد بورسیه وزارت علوم برای خود کلاه می ساختند و نه تنها حق جوانان مستعد دیگر را غصب می کردند که آماده می شدند برای ده ها سال بعدی حق استادانی را در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی غصب کنند.
انگار در یک آپارتاید آموزشی به سر می بردیم و گویی همانند سپید پوستان می توانستند به جای همه سیاهان از مواهب مادی و معنوی تحصیلات عالیه بهره مند شوند.
این جماعت البته چون خود را حق مطلق می داند، منعی نمی شناسد و لذا با معدل و بی معدل و با شرط سنی و بی شرط سنی بر سر سفره ای نشستند که روی کار آمدن پدیده ای به نام احمدی نژاد برای شان گسترد.

واقعیت این است که آن مرد، هر قدر سفره های دیگران را کوچک کرد بر سر سفره های کسانی هم نان و مدرک گذاشت. مدرک واقعی دیگران را کاغذ پاره خواند و کسانی را در جست و جوی مدرک و پول مالیات همان صاحبان مدارک واقعی به جابلقا و جابلسا فرستاد!

خبر افشای بورسیه های غر قانونی دو موضوع را فرایاد می آورد:

اولی صدای جمعیت حامی احمدی نژاد در گرما گرم تبلیغات انتخاباتی در خرداد 1384 است: «فقر و فساد و تبعیض، احمدی نژاد بپا خیز!»

در حاکمیت 8 ساله وی، بخش اول این شعار (فقر) در قالب کاهش قدرت خرید مردم و بخش دوم(فساد)با اختلاس سه هزار میلیارد تومانی جلوه کرد و بورسیه کردن غیرقانونی دانشجویان همسو را که به منزله استخدام بعدی آنان با عضویت در هیات های علمی نیز تلقی می شود می توان جلوه تبعیض دانست! با این تفاوت که شق آخر تکان دهنده تر و مستمرتر است و تبعات آن می تواند تا ده ها سال گریبان گیر نظام آموزش عالی باشد.

دومی اثر خواندنی «مزرعه حیوانات» از جورج اورول و آن عبارت مشهور است: «همه با هم برابرند. بعضی ها اما برابر ترند!»

غرض از این نوشتار اما تنها این اشارات نیست. تاکید بر این نکته یا مطالبه جامعه دانشگاهی که احساس غبن و وهن می کند نیز هست که وزارت علوم جلوی ضرر را در همین جا بگیرد. اگر شماری از اینان واجد شرایط نبوده اند در هر مرحله قابل حذف و ابطال اند و اگر راه را قانونی رفته اند ادامه دهند. اما دست کم درباره کسانی که شرط معدل و شرط سنی را رعایت نکرده اند هیچ توجیهی برای ادامه تحصیل آنان وجود ندارد.

تصور کنیم از خواندن این خبر چه حالی به جوانانی دست می دهد که از ادامه تحصیل محروم یا دچار مشکل شدند و با خبر می شوند برای جوانانی با استعداد و استحقاق کمتر،خط ویژه احداث شد.

نه شرع مقدس و نه قانون اساسی ما و نه آرمان های انقلاب اسلامی اجازه نمی دهد به این آپارتاید علمی تن دهیم و آینده دانشگاه ها را به کسانی بسپاریم که بدون برخورداری از صلاحیت های لازم علمی برای فتح کرسی های دانشگاهی خیز برداشته اند.

[peyman_zdfy]

حق گرفتنی است

گفتاری به بهانه 3000 بورسیه غیر قانونی در دولت قبل

«برابر»ترها!

صدای جمعیت حامی احمدی نژاد در گرما گرم تبلیغات انتخاباتی در خرداد 1384: «فقر و فساد و تبعیض، احمدی نژاد بپا خیز!»/ در حاکمیت 8 ساله وی بخش اول این شعار (فقر) در قالب کاهش قدرت خرید مردم و بخش دوم (فساد)با اختلاس سه هزار میلیارد تومانی جلوه کرد و بورسیه کردن غیرقانونی دانشجویان همسو را که به منزله استخدام بعدی آنان با عضویت در هیات های علمی نیز تلقی می شود می توان جلوه تبعیض دانست!با این تفاوت که شق آخر تکان دهنده تر و مستمرتر است و تبعات آن می تواند تا ده ها سال گریبان گیر آموزش عالی باشد.
عصر ایران؛سروش بامداد- در روزهایی که ذهن و زبان ایرانیان متوجه اعدام متهم اصلی پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی است، افشای سه هزار بورسیه غیر قانونی در دولت احمدی نژاد نیز خبری قابل تامل و چه بسا تکان دهنده است.

به گفته معاون وزیرعلوم و رییس سازمان امور دانشجویان پاره ای از تخلفاتی که زیرعنوان بورسیه کردن این افراد به دانشگاه های داخل و خارج از کشوربا عنوان حمایت از دانشجویان دلسوخته صورت پذیرفته از این قرار است:
- معدل دوره کارشناسی نباید کمتر از 14 باشد اما درباره 228 نفر از این 3000 نفر کمتر از 14 است!
- معدل فوق لیسانس نباید کمتر از 16 باشد اما درباره 305 نفر از این 3000 نفر هست!
- در مقابل نام 235 نفر هیچ عددی به عنوان معدل ذکر نشده است.
- شرط سنی 33 سال درباره 325 نفر رعایت نشده است.
- یکی از مدارک لازم سند محضری برای خدمت پس از فراغت از تحصیل است اما 183 نفر هیچ سندی نسپرده اند.
- تعداد قابل توجهی از این افراد برای تبدیل وضعیت خود (تحصیل در دانشگاه های داخلی به استناد بورسیه خارجی) اقدام کرده اند و در این میان دانشگاه علامه طباطبایی(با مدیریت خاص) بیشترین شتاب و تبدیل وضعیت را داشته است.

این فهرست به همین جا محدود نمی شود و توصیه می کنیم متن کامل مصاحبه مجتبی صدیقی معاون وزیر علوم را بخوانید تا به همه ابعاد این ماجرا پی ببرید(اینجا) ؛ البته اصل قضیه روشن است:

در دوران تاریک محمود احمدی نژاد همان هنگامی که یک عده به منابع اقتصادی چنگ می زدند گروهی نیز از نمد بورسیه وزارت علوم برای خود کلاه می ساختند و نه تنها حق جوانان مستعد دیگر را غصب می کردند که آماده می شدند برای ده ها سال بعدی حق استادانی را در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی غصب کنند.
انگار در یک آپارتاید آموزشی به سر می بردیم و گویی همانند سپید پوستان می توانستند به جای همه سیاهان از مواهب مادی و معنوی تحصیلات عالیه بهره مند شوند.
این جماعت البته چون خود را حق مطلق می داند، منعی نمی شناسد و لذا با معدل و بی معدل و با شرط سنی و بی شرط سنی بر سر سفره ای نشستند که روی کار آمدن پدیده ای به نام احمدی نژاد برای شان گسترد.

واقعیت این است که آن مرد، هر قدر سفره های دیگران را کوچک کرد بر سر سفره های کسانی هم نان و مدرک گذاشت. مدرک واقعی دیگران را کاغذ پاره خواند و کسانی را در جست و جوی مدرک و پول مالیات همان صاحبان مدارک واقعی به جابلقا و جابلسا فرستاد!

خبر افشای بورسیه های غر قانونی دو موضوع را فرایاد می آورد:

اولی صدای جمعیت حامی احمدی نژاد در گرما گرم تبلیغات انتخاباتی در خرداد 1384 است: «فقر و فساد و تبعیض، احمدی نژاد بپا خیز!»

در حاکمیت 8 ساله وی، بخش اول این شعار (فقر) در قالب کاهش قدرت خرید مردم و بخش دوم(فساد)با اختلاس سه هزار میلیارد تومانی جلوه کرد و بورسیه کردن غیرقانونی دانشجویان همسو را که به منزله استخدام بعدی آنان با عضویت در هیات های علمی نیز تلقی می شود می توان جلوه تبعیض دانست! با این تفاوت که شق آخر تکان دهنده تر و مستمرتر است و تبعات آن می تواند تا ده ها سال گریبان گیر نظام آموزش عالی باشد.

دومی اثر خواندنی «مزرعه حیوانات» از جورج اورول و آن عبارت مشهور است: «همه با هم برابرند. بعضی ها اما برابر ترند!»

غرض از این نوشتار اما تنها این اشارات نیست. تاکید بر این نکته یا مطالبه جامعه دانشگاهی که احساس غبن و وهن می کند نیز هست که وزارت علوم جلوی ضرر را در همین جا بگیرد. اگر شماری از اینان واجد شرایط نبوده اند در هر مرحله قابل حذف و ابطال اند و اگر راه را قانونی رفته اند ادامه دهند. اما دست کم درباره کسانی که شرط معدل و شرط سنی را رعایت نکرده اند هیچ توجیهی برای ادامه تحصیل آنان وجود ندارد.

تصور کنیم از خواندن این خبر چه حالی به جوانانی دست می دهد که از ادامه تحصیل محروم یا دچار مشکل شدند و با خبر می شوند برای جوانانی با استعداد و استحقاق کمتر،خط ویژه احداث شد.

نه شرع مقدس و نه قانون اساسی ما و نه آرمان های انقلاب اسلامی اجازه نمی دهد به این آپارتاید علمی تن دهیم و آینده دانشگاه ها را به کسانی بسپاریم که بدون برخورداری از صلاحیت های لازم علمی برای فتح کرسی های دانشگاهی خیز برداشته اند.

[لولی بربط زن]

مطلب کمی طوانی زیر و به ویژه بیانات مه افرید خسروی در یکی از اخرین دادگاه هایش، دلیل اعدام غیرمترقبه او را بیان میکند. ایا برای لو نرفتن افراد دیگری، سریع او را اعدام کردند؟
کلمه – گروه اقتصادی: کمتر از ۷۲ ساعت پس از آنکه وکیل مه آفرید امیرخسروی نامه‌نگاری وی به رهبری را رسانه‌ای کرد، دادستانی خبر داد که او اعدام شده است، آن هم بدون اطلاع وکیل یا خانواده‌اش، و بدون اعلام قبلی و طی روال قانونی. قوه قضاییه با اعدام ناگهانی او می‌خواست راه دسترسی به کدام متهمان بالادستی را سد کند؟ او در نامه‌اش به رهبری چه گفته بود؟ و در آخرین جلسات دادگاه چه گفت که پس از آن، پرونده و دادگاه و هرگونه خبررسانی در این باره به دیوار «کش ندهید» برخورد کرد؟
به گزارش کلمه، اختلاس سه هزار میلیاردی که به اذعان سخنگویان حاکمیت، آبروی نظام را برد و بخشی از فسادهای پشت پرده جمهوری اسلامی را برملا کرد، چند ماه پس از افشای ابعاد آن، با فرمانی از سوی فرمانده کل قوا روبه‌رو شد که: “کش ندهید”. اما برای حفظ ظواهر، دادگاه های این پرونده برگزار و ظاهرا تشریفات قانونی برای جمع کردن پرونده آن طی شد، تا امروز که خبر اعدام اصلی ترین متهم معرفی‌شده در تیتر اول رسانه‌ها قرار گرفت: اعدام، به محض اعلام نامه‌نگاری وی به رهبری و در اولین روز کاری بعد از آن.
چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت غلامعلی ریاحی وکیل متهم ردیف اول این پرونده در گفت‌و‌گو با ایسنا اعلام کرد که سه شنبه ۳۰ اردیبهشت با مه‌آفرید امیر خسروی ملاقات داشته و خبردار شده که او نامه‌ای خطاب به رهبری نوشته است. ریاحی گفت که «درخواست موکلم این است که محتوای نامه با کسب اجازه از سوی قوه قضاییه به اطلاع مسئولان و مردم برسد.»
جمعه دوم خرداد، در روز تعطیل، همسر مه‌آفرید امیرخسروی با وی ملاقات کرد. او امروز در این باره به خبرگزاری مهر گفته است: «دیروز به ما اجازه دادند که در مقابل دادسرا با مه‌آفرید دیدار کنیم. در این دیدار روحیه همسرم مثل همیشه خوب بود و نمی دانست که فردا قرار است حکم مجازاتش اجرا شود. او در این دیدار اعلام کرد سه درخواست را مطرح کرده که یکی از این درخواست ها این بود که برایش تلفن فراهم کرده تا او بتواند با تلفن صحبت کند. کاش همسرم می دانست که این آخرین ملاقات است تا اگر وصیتی داشت، آن را به ما می گفت. همه اموال شوهرم توقیف شده و او دیروز می گفت تا تمام بدهی هایم را ندهم، حکم اجرا نمی شود. این موضوع نشان می‌داد که همسرم هنوز برای تغییر حکم اعدامش امید داشت.»
اما بامداد روز بعد از این ملاقات، و در حالی که نه فقط وکیل و خانواده، بلکه حتی خود متهم هم از اجرای حکم بی‌خبر بود، ناگهان خبر رسید که متهم اعدام شد. آن هم یک روز پس از آنکه به فرمان‌دهنده‌ی کش ندادن اختلاس نامه نوشته بود، و احتمالا به جرم نابخشودنی اینکه می‌خواست اختلاس را کش دهد!
متهم ردیف اول در حالی به ناگهان اعدام شد که رفتار دستگاه قضایی نه فقط با متهمان پشت پرده‌ی بالادست، بلکه حتی با متهم ردیف دوم نیز متفاوت بوده و به گفته‌ی وکیل، درخواست اعاده‌ی دادرسی وی در دیوان عالی کشور پذیرفته شده و حکم اعدامش اجرا نمی‌شود، چه رسد به اجرایی اینچنین عجولانه و ناگهانی و بدون تشریفات قانونی.
بعید است تا سالها بعد هم مشخص شود که او در نامه‌اش به آیت‌الله خامنه‌ای چه نوشته که اینگونه بی‌مقدمه مستحق مرگ شده است. اما دست‌کم می‌توان به بازخوانی آنچه او در آخرین دادگاه گفته بود، پرداخت و از لحنش و لابه‌لای سخنانش، تصویری ولو مبهم از رازگوهای مگوی پشت پرده‌ی این یک نمونه از فسادهای رسوخ کرده در جمهوری اسلامی را درک کرد؛ فسادهایی که برای فرزندان راستین انقلاب، کارد را به استخوان رسانده بود و مهمترین انگیزه‌ی قیام حق‌طلبانه‌ی آنها در سال ۸۸ بود.

* * *

دادگاه اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در حالی از روز شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۰ آغاز شد که متهمان اصلی همچون جهرمی و خاوری در آن غایب بودند. خاوری که خود را بسیجی ولایت می دانست و چفیه به گردن می انداخت، از کشور گریخت و جهرمی نه تنها با وجود اسناد آشکار مشارکت وی در این فساد مالی هنوز بدون هیچ پیگردی در خیابان‌ها می‌گردد، بلکه یک بار با پررویی گفت که این اختلاس نباید علنی می‌شد!
این دادگاه همچنان در هفته های بعد برگزار شد و چهاردهمین و آخرین جلسه در زو هجدهم تیر ۱۳۹۱ در حالی برگزار شد که مدیران ارشد و دانه‌درشت‌ها همچنان در حاشیه امن بودند و ماندند. دادگاه اختلاس اما با همه لاپوشانی‌ها، و از همه مهمترین دستور صریح و علنی رهبری مبنی بر اینکه اختلاس را کش ندهند، ابعادی از آلودگی سیستماتیک اقتصاد کشور را در دوره حاکمیت یکدست اصولگرایان برملا کرد تا فراموش‌نشدنی است.
نبود متهمان اصلی در دادگاه رسیدگی به اختلاس، حتی صدای متهمان پرونده را هم در آورده بود. به طوری که یکی از متهمان، که خود را بسیجی معرفی می کرد، در یکی از جلسات به قاضی سراج گفت: «کاش به جای سیاهی‌لشگرها در دادگاه، مدیران حضور داشتند.» این فرد که خود را جانباز جنگ و «سر ستون» برخورد با حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ معرفی می‌کرد، مدعی شد که در جریان کوی دانشگاه مانند «فرزند آقا» عمل کرده است.
در دادگاه این پرونده که بزرگ ترین اختلاس تاریخ کشور توصیف می‌شد، مشخص شد که دست‌کم هفت بانک و چندین سازمان دولتی به نحوی در عملیات اختلاس مشارکت داشته‌اند و اسامی تعدادی از نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی نیز در این پرونده برده شد. علاء‌الدین بروجردی٬ ارسلان فتحی‌پور٬ محمد دهقان٬ جبار کوچکی‌نژاد و صمد مرعشی و فرزندان تعدادی از نمایندگان مجلس از جمله افرادی بودند که در این پرونده اختلاس نام آنها برده شده، اما هیچ یک محاکمه نشدند.
همچنین در جلسات دادگاه اختلاس نام چندین تن از مدیران دولتی به میان آمد: وزیر سابق راه و ترابری، معاون وزیر صنایع، قائم مقام سابق بانک مرکزی، معاون سابق وزیر اقتصاد، وزیر سابق صنایع، معاون سابق وزیر راه و ترابری از جمله مدیران ارشدی بودند که گفته شد در این اختلاس نقش داشته اند، اما آنها نیز هیچ یک محاکمه نشدند.
احمدی نژاد هم که اسناد رشوه دادن مه آفرید به چندین مدیر دولت وی برملا شده بود، علنا تهدید کرد که در صورت ادامه‌ی پیگیری‌ها، به «سکوت وحدت‌بخش» خود ادامه نخواهد داد. وزیر اقتصاد دولت احمدی نژاد نیز متهم ردیف اول این پرونده یعنی مه آفرید امیر‌خسروی را قهرمان صنعت کشور خواند و گفت که وی تاکنون ده هزار شغل در کشور ایجاد کرده است و باید او را به عنوان قهرمان معرفی کرد!
در نهایت نماینده دادستان جمهوری اسلامی در ششمین جلسه دادگاه به صراحت گفت: «یک شبکه مافیایی شامل مدیران بانکی، نمایندگان مجلس، بازنشستگان قضایی، امنیتی، اطلاعاتی و سازمان خصوصی سازی» در این اختلاس مشارکت داشته‌اند.»

* * *

مه آفرید امیر خسروی که امروز به عنوان متهم اصلی اختلاس سه هزار میلیاردی اعدام شد، مدیرعامل گروه توسعه سرمایه‌گذاری امیرمنصور آریا بود. این گروه به عنوان یک هولدینگ در صنایع مختلف غذایی، فلزی، معدنی، شیمیایی، برق، خدمات مهندسی، مشاوره، ماشین سازی و… فعالیت داشت.
از جمله شرکت‌های زیرمجموعه این گروه سرمایه‌گذاری می‌توان به ستاره درخشان درفک، آب معدنی داماش گیلان، پخش امیرمنصور ایرانیان، تجارت گستران منصور، گروه ملی صنعتی فولاد ایران، مشاوره و مدیریت تدبیر منصور، باشگاه ورزشی داماش ایرانیان، ایمن ترابر آریا، داماش ترابر ایرانیان، سبک‌سازان لوشان، ستارگان امیر منصور، شفاف شیمی پلاست، صنایع غذایی دریاچه گهر لرستان، گروه صنعتی نمونه منصور گیلان، ماشین‌سازی لرستان، مهندسین مشاور مدیریت پردازش زمان، نوآوران صنعت الکترونیک قم، خدمات مهندسی خط و ابنیه فنی راه آهن، مروارید درخشان آریا و … اشاره کرد.
او و برادرانش از اداره‌ی یک گاوداری در سال ۱۳۸۴ شروع کردند و در عرض چهار سال ابتدایی دولت احمدی نژاد، دهها کارخانه و میلیاردها سرمایه را به تملک خود درآوردند. در جریان رسیدگی به این پرونده، در یک جلسه غیرعلنی مجلس فاش شد که خسروی ۲۳۰ هکتار زمین در کیش و صدها هکتار زمین در اطراف کاشانک به قیمت متری ۱۶ ریال گرفته است!
او بالاخره امروز صبح اعدام شد و بسیاری از ناگفته‌ها را با خود به دیار باقی برد. اما جدا از نامه‌ای که به رهبری نوشت و ظاهرا همان نامه هم طناب دار را به گردنش انداخت، حرف‌هایی را هم در یکی از آخرین جلسات دادگاه اختلاس بزرگ مطرح کرد که احتمالا نباید می‌گفت. تنها گزارش نسبتا کامل از سخنان امیرخسروی در دوازدهمین جلسه دادگاه، در خبرگزاری مهر باقی مانده است. نمونه هایی از این سخنان را در زیر می خوانید:

- آقای م. ر با من جلسه‌ای گذاشت که در مقابل تحریم‌ها کمک کنم اما چرا حالا شهامت این موضوع را ندارد که این مسئله را بیان کند. چرا معاون وزیر باید با وجود اسنادی که بر علیه‌اش وجود دارد در مقابل دستگیری مصون باشد.
- بانک آریا برای مقابله با تحریم‌ها ایجاد شد. همه مسئولان در جریان هستند اما از ترس چنین موضوعی را نمی‌گویند. من هشدار می دهم تا جلسه بعدی آقایانی که به من گفتند در جهت منافع کشور وارد این کار شوم یا خودشان اعتراف کنند یا همه را با سند به دادگاه می گویم.
- چرا وزارت اطلاعات افرادی را برای پست‌های مهم کشور تایید می‌کند که مانند خاوری دو ملیتی هستند. آقای خاوری واضح به من گفت برای آنکه سقف اعتباراتش را بالا ببرم به من پول بده. خاوری را چه کسی فراری داد؟ به من هشدار می‌دهند دیدار با آقای م. ر در خانه‌اش و پارک لویزان اولین هشدار است.
- برادر مدیرعامل سابق بانک صادرات در کار گوشت بود و در یک جلسه رفتار بسیار بدی با من کرد گوشتی که قرار بود به میزان ۱۰۰ هزار تن وارد کشور کنم و با قیمت ۸ هزار تومان به وزارت بازرگانی بفروشم را جلویش را گرفتند.
- ستاد ویژه تحریم از من خواسته بود که به بخش خصوصی ورود پیدا کنم و به دولت کمک کنم. من به رئیس کمیسیون سابق امنیت ملی مجلس از فسادهای مالی با باج‌هایی که از من خواسته شده بود توضیح دادم اما وی فقط سر تکان داد. من در خصوص باج خواهی به آیت الله شاهرودی نیز توضیح دادم.
- برخی از پول‌هایی که به مسئولان داده می‌شد اجباری و برای راه افتادن کارهایشان بود گفت: اگر پول نمی‌دادیم سهمیه ما کم می‌شد. ۹ میلیاردی که به آقای خ – الف معاون سابق وزیر صنایع داده شد برای آن بود که سهمیه شمش فولاد مارا کم نکنند. متاسفانه معاونین صنایع آدم‌های سالمی نبودند و برای انجام دادن کارهایشان پول طلب می‌کردند من نیز تحت فشار بودم باید کارها راه می‌افتاد.
- روز جمعه ۱۴ مرداد ماه سال ۹۰ قرار بازداشت من صادر شد به من گفتند از کشور فرار کن. ولی من ماندم چون از خودم مطمئن بودم. می خواستند ما فرار کنیم بگویند خسروی در رفت.
- آقای “الف” معاون وزیر در امور بانکی و بیمه وزارت اقتصاد از وزیر ۳۰۰ میلیارد برای من معرفی نامه گرفت تا بیاید سهامدار بانک آریا بشود. بعدش آقای “ح” نماینده اهواز آمد دفتر من پیشنهاد داد تا فلان لوله سازی را بخریم. بروید یقه معاون استاندار خوزستان آقای “پ” را بگیرید که دنبال فروش لوله سازی به ما بودند. به ما فشار می آوردند که تیم استقلال اهواز را بخریم. نماینده خرمشهر آقای “م” آمد و گفت بیایید فولاد خرمشهر را بخرید که کلی بدهی داشت. حالا همه ساکت شدند.- من گروه ملی را با رانت نخریدم به خدا آقایان زور کردند تا بخرم. مگر مخم ترکیده بود این شرکت را بخرم.
- یک روز بانک مرکزی نامه ای به بانک ملی می زند که گروه آریا تمام بدهی هایش را تسویه کند. سوال اینجاست چرا این نامه به سایر بانکها زده نشد. دلیلش این بود که رابط وزارت اطلاعات با بانک ملی و نماینده سازمان بازرسی در بانک مرکزی از طریق آقای “س” از من ۱۰ میلیارد تومان پول می خواستند تا مجوز بانک آریا را به من بدهند.
- رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس باید به این سؤال پاسخ دهد که من بارها به او گفته بودم که از من باج‌خواهی می‌شود یا خیر من حتی به رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بارها گفته بودم که عده‌ای از من باج خواهی می‌کنند.
- من به هر مسئولی در کشور گفتم بابا از من رشوه می خواهند تا کارهایم انجام شود تنها سرشان را تکان دادند.
- کسانی که الان مثل موش پنهان شده‌اند باید الان جواب بدهند. یکی از مسئولان با من جلسه امنیتی گذاشت و خودش را مشاور امنیتی موضوع تحریم عنوان کرد و به من گفت: برو خارج از کشور شرکت تأسیس کن. آقای ر شما رابط پیش من نفرستادید.
- خاوری با قباحت تمام به من می‌گفت برای بالا بردن سطح اعتبار باید به من پول بدهی.
- آقای الف ـ پ نماینده بازرسی در بانک مرکزی چرا از طریق آقای «ح ـ س» درخواست ۱۰ میلیارد تومان پول از من کرده بود.
- آقای «م» رئیس اعتبارات بانک صنعت و معدن جلوی اعتبارات ما را گرفت و دنبال گرفتن پول از ما بود آمدند و وثیقه ما را ۱۰ برابر کردند زیرا به آنها رشوه نداده بودیم.
- من چگونه دفاع کنم وقتی کسانی که یک میلیارد دلار به من معرفی‌نامه داده‌اند تا بروم از برزیل گوشت وارد کنم اما به خاطر جنگی که با یکدیگر داشتند و نتوانستند یک میلیارد ریال را هماهنگ کنند امروز من باید جوابگوی آنها باشم.
- یکسری افراد پشت سر نظام سنگر گرفته‌اند و به اسم نظام دارند از نظام سوء استفاده می‌کنند. به اسم نظام پول می‌گیرند و کار مردم را با یک نامه تغییر می‌دهند.
- من حتی به وزارت اطلاعات هم دیگر اعتماد ندارم زیرا از کجا معلوم همان کسی که از من بازجویی می‌کند نرود اطلاعات را در اختیار کس دیگری قرار دهد مگر نبود آقای «الف» که با آقای خاوری نسبت داشت و تمام کارهای او را انجام می‌داد و رابطه او در وزارت اطلاعات بود.
-آقای “الف” معاون وزیر اقتصاد می دانست ما ۴ ماه دیگر زمین می خوریم و این برای من جای سوال است چون تمامی کارها روی روال بود. هرچند امروز این آقا در حاشیه هستند و در حاشیه هم می مانند و کسی جرات ندارد سراغش برود. (در اینجا قاضی گفت: مطمئن باش سراغ همه می رویم.)
- آقای قاضی در خود قوه قضائیه هم مشکل وجود دارد…
قاضی گفت: بگو اعتراف کن.
خسروی گفت: جلسه بعدی.
قاضی گفت: جلسه بعدی وجود ندارد. در این میان وکیل فریاد زد:
بگو مه آفرید، اعتراف کن، ولی مه آفرید سکوت کرد…
بعد آقای ” گ” بلند شد و فریاد زد و گفت تو رو به روح بابات بگو، لامصب بگو.

[peyman_zdfy]

سیاست اقتصاد مقاومتی موقعی کارساز خواهد بود که ارگانهایی مانند بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان که وابسته به رهبری هستند، خودشان را از فعالییت اقتصادی و صنعتی جداکنند. زیرا این ارگانها با بیکفایتی خودشان تمام کارخانه هایی که در زمان فرار شاه گرفتند، با بیکفایتی تمام آین کارخانه ها را به ورشکستگی کشاندند. مانند کارخانه ارج

[مجیدشمسعلی]

سیاست اقتصاد مقاومتی موقعی کارساز خواهد بود که ارگانهایی مانند بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان که وابسته به رهبری هستند، خودشان را از فعالییت اقتصادی و صنعتی جداکنند. زیرا این ارگانها با بیکفایتی خودشان تمام کارخانه هایی که در زمان فرار شاه گرفتند، با بیکفایتی تمام آین کارخانه ها را به ورشکستگی کشاندند. مانند کارخانه ارج

کفش ملی سراسیاب مهراباد

[وحید 20]

قاضی ایرانی، مدیر فیسبوک را احضار کرد!

معاون فناوری اطلاعات و رسانه‌های نوین مرکز فضای مجازی بسیج کشور از احضار مدیر فیسبوک توسط یکی از قضات استان فارس خبر داد.

به گزارش ایسنا، روح‌الله مومن‌نسب در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو با اشاره به شکایت مردم در زمینه فیلترینگ واتس‌اپ در استان فارس تصریح کرد: دادگستری استان فارس در رسیدگی به شکایت عده‌ای از هموطنان در مورد نقض حریم خصوصی آنها و مشکلات پیام‌رسان واتس‌اپ و نرم‌افزار اینستاگرام، تشکیل پرونده داده که این مرجع قضایی نیز رأی به مسدودسازی و جمع‌آوری این دو نرم‌افزار داده است.

وی افزود: بر اساس رأی قاضی، مدیر صهیونیست شرکت فیسبوک یا وکیل قانونی آن باید برای دفاع از خود و جبران مافات به دادگستری این استان مراجعه کند و این امر در همه جهان مرسوم است.

[وحید 20]

«کیهان» تذکر گرفت

در آخرین جلسه‌ی هیئت نظارت بر مطبوعات، روزنامه‌های «کیهان» و «افکار» و مجله‌ی «اندیشه پویا» تذکر گرفتند.

در جلسه‌ی پنجم خردادماه 1393 هیئت نظارت بر مطبوعات، شماری از تقاضاهای صدور مجوز نشریات بررسی شد و 43 نشریه و دو پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی مجوز انتشار دریافت کردند. همچنین در ادامه‌ی این جلسه، تقاضای تغییر وضعیت، تغییر صاحب‌امتیازی و تغییر مدیرمسوولی 33 نشریه مورد رسیدگی قرار گرفت.

در این جلسه، هیئت نظارت بر مطبوعات به نشریات «افکار» به استناد بند 11 ماده‌ی 6 قانون مطبوعات، «9 دی» به استناد بندهای 8 و 11 ماده‌ی 6 قانون مطبوعات، «اندیشه پویا» به استناد بند 11 ماده‌ی 6 قانون مطبوعات و «کیهان» به استناد بند 11 ماده‌ی 6 قانون مطبوعات تذکر داده شد.

[وحید 20]

کواکبیان: اشتباه کرده‌ایم که امربه معروف و نهی از منکر را به آستین کوتاه آقا پسر و فوکل دختر خانم تقلیل داده‌ایم

اگر امر به معروف و نهی از منکر وجود داشت، بابک زنجانی درست نمی شد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دبیرکل حزب مردم‌سالاری گفت: اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ما وجود داشت، بابک زنجانی درست نمی‌شد.

به گزارش انتخاب، سید مصطفی کواکبیان، در مراسم افتتاحیه انجمن اسلامی موسسه آموزش عالی سجاد در مشهد اظهار داشت: هدف ایجاد تشکل‌های دانشجویی عدالت جویی، آزادی خواهی و استکبارستیزی بوده است و از زمان شکل‌گیری دانشگاه‌ها در کشور ما چنین روحیه‌ای را در دانشجویان دیده‌ایم.

وی افزود: برای حفظ و تداوم حیات تشکل‌ها توجه به سه مولفه ضروری است که اولین آنها، اخلاق‌مداری است. من در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، شعار دولت اخلاق را داشتم، نه برای این‌که در دولت نهم و دهم بداخلاقی رواج داشت، بلکه به این دلیل که اساس حکومت دینی باید براساس اخلاق باشد.

کواکبیان اضافه کرد: ما اگر اخلاق نداشته باشیم، در صورت شکوفایی کامل تازه مانند یکی از کشورهای پیشرفته صنعتی خواهیم شد.

این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، با اشاره به دومین نکته برای پیشرفت تشکل‌ها، یادآور شد: در کنار اخلاق، اخلاص و تقوا باید نظم و حرکت تشکیلاتی را هم بیاموزد. من در مجلس هشتم هیچ‌گاه غیبت یا تاخیر نداشتم همیشه قبل از 7.30صبح در مجلس بودم و بعد از ساعت 12.30 از مجلس خارج می‌شدم.

وی درباره سومین مولفه لازم برای تداوم حرکت تشکل‌ها، تاکید کرد: استفاده از عقل جمعی باید مبنای عمل هر تشکلی قرار گیرد. بنا به فرمایش امام رضا(ع)، دوست هر کس عقل او و دشمنش جهالت و نادانی است.

دبیرکل حزب مردم‌سالاری تصریح کرد: هر کس دچار افراط و تفریط شود، یعنی از عقلانیت فاصله گرفته است. آنهایی که تشکل قبلی انجمن اسلامی این دانشگاه را تعطیل کردند، اگر استدلال آوردند که آنها خلاف عقلانیت عمل کرده بودند، کار خوبی کرده‌اند در غیر این صورت خودشان کار غیرعقلانی انجام داده‌اند.

کواکبیان با اشاره به ضرورت برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه توسط انجمن اسلامی، بیان کرد: ما چرا باید از برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی واهمه داشته باشیم؟ در روزهای اول انقلاب، شهید بهشتی با چریک‌های فدایی خلق در تلویزیون مناظره می‌کردند. آقای «فرخ نگهدار» که امروزه در VOA و سایر شبکه‌ها صحبت می‌کند، و یا «کیانوری» دبیرکل حزب توده، یکی از این افراد بود که شهید بهشتی با آنها مناظره کرد.

وی خاطرنشان کرد: البته خوشبختانه ما امروزه در میان دانشجوهای‌مان نه مارکسیست، نه لنینیست و نه مائوئیست داریم و همه مسلمان هستند.

این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، گفت: ما اشتباه کرده‌ایم که امربه معروف و نهی از منکر را به آستین کوتاه آقا پسر و فوکل دختر خانم تقلیل داده‌ایم. (تشویق حضار) فکر می‌کنیم که امربه معروف یعنی یقه جوانان را باید گرفت، گیر داد و امربه‌معروف گشت ثارالله، بقیه‌الله و... است.

کواکبیان تصریح کرد: اگر امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ما وجود داشت، بابک زنجانی درست نمی‌شد. او از ما نفت گرفت که بفروشد و پول برای کشور آورد، نفت‌ها را فروخته است، اما هنوز پول‌ها را نمی‌آورد و الان در زندان هم بازجویی‌ها را خوب پس نمی‌دهد.

در ادامه مراسم دبیرکل حزب مردم‌سالاری در پاسخ به سوال دیگری درباره مقدار زیاد شهریه‌ها و وام دانشگاه اظهار کرد: دولت باید در این‌باره فکری کند، دنبال این هستیم که وام دانشجویی افزایش پیدا کند. من برای پسر خودم در مدرسه غیردولتی برای یک سال 8.5 میلیون تومان گفتند بیاورید! اما شما آیا در یک سال یک میلیون تومان شهریه می‌دهید.

وی ادامه داد: طبق برآوردی دولت برای هر دانشجوی دانشگاه دولتی سالانه صد میلیون تومان هزینه می‌کند. دانشگاه غیردولتی هم به هر حال باید به نحوی خودش را بچرخاند.

کواکبیان در پاسخ به سوال دیگری درباره مذاکرات ژنو، بیان کرد: مذاکرات جدی و نفس‌گیر شده است. البته من دلواپسی ندارم و معتقدم، می‌شود بر مبنای برد-برد توافق صورت گیرد. در عین حال اگر شرایط به گونه‌ای بود که منافع ما محقق نشد، تازه نقطه سرخط شده‌ایم.

نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی درباره رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی، گفت: این موضوع به شورای عالی امنیت ملی و مصوبه آن در زمان آقای احمدی‌نژاد (رئیس وقت شورا) برمی‌گردد، در حال حاضر رئیس این شورا آقای روحانی است. در اصل 176 قانون اساسی ذکر شده که کلیه مصوبات شورا باید پس از تایید رهبری مطرح شود.

وی ادامه داد: بحث قضایی نیست و شورای عالی امنیت ملی باید مصوبه قبلی خود را لغو کند.

کواکبیان در پاسخ به سوال دیگری درباره این‌که چرا امروزه به سران احزاب منتقد برای مناظره در تلویزیون، زمان داده نمی‌شود، تاکید کرد: مناظره مانند روزهای اول انقلاب که هیچ، حتی آنهایی که اعتقاد به نظام و انقلاب دارند هم اگر با سلیقه آقایان جور نباشند، به تلویزیون دعوت نمی‌شوند. راه حل آن این است که ما رادیو و تلویزیون خصوصی داشته باشیم. الان افغانستان 33 شبکه خصوصی دارد.

دبیرکل حزب مردم سالاری یادآور شد: من رسما به آقای ضرغامی نامه‌ای نوشتم و از ایشان درخواست کردم در هفته یک ساعت به احزاب کشور تعلق بگیرد و آنها بتوانند اهداف و خط مشی‌ها و عملکرد خود را بیان کنند. اما با همان نیز موافقت نشد.

هم‌چنین در ادامه کواکبیان در پاسخ به سوال دیگری درباره فیلترینگ، گفت: ما با هرگونه فیلترینگ مخالفیم.خود مسئولین به فیس‌بوک می‌روند اما به جوانان می‌گویند نروید.

نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در انتها در پاسخ به سوالی پیش‌بینی خود را از انتخابات مجلس آینده این‌گونه ارائه کرد: عوامل مختلفی در این انتخابات دخیل هستند از جمله میزان اتحاد اصلاح‌طلبان و تفرقه اصول‌گرایان و عملکرد دولت فعلی، اما این اکثریت مطلق در مجلس نهم را دیگر خوابش را ببینند.

[وحید 20]

احمد خاتمی: نمی‌خواهیم کسی را به زور به بهشت بفرستیم، ولی شما با اظهارات خود جاده جهنم را برای کسی صاف نکنید/بدانید که صبر حزب الله مدت دارد/ کنسرت‌های موسیقی غلط و قهر با خداست/تلویزیون برنامه ورزشی و علمی نشان می دهد، ماهواره نیاز نیست

می‌گویند بگذارید مردم به حال خودشان باشند و به زور به بهشت نبرید، چشم امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل می‌کنیم و به آقای دزد و دختر و پسر بدحجاب می‌گوییم بچه خوبی باش، آیا این اسلام است یا دغدغه اجرای دین را داشتن است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: حرفی نزنید که اهل گناه جریحه‌دار شوند زیرا قرار نیست با زور کسی را بهشت ببریم.

به گزارش «انتخاب»، مهمترین محورهای سخنان سید احمد خاتمی در مراسم جشن بعثت پیامبر اکرم که در شهر اندیشه برگزار شد در زیر می آید:

- کنسرت‌های موسیقی غلط و قهر با خدا و اقدامی ضد فرهنگی است و با بعثت میانه ندارد.

-ما اقدامات فرهنگی دینی را مدنظر داریم البته برخی نیایند بگویند فقط روزه‌خوانی باشد ما چه زمانی چنین سخنی گفتیم البته روزه‌خوانی مورد قبول است زیرا انجام این کار باعث شست و شوی دل می‌شود.

-برخی‌ها نشستند گفتند ایام عزاداری‌های ما طولانی شده است زیرا بدانند این عزاداری‌ها دل را غم‌زدایی می‌کند و همچنین روزه و جشن آرامش‌بخش است.

- می‌گویند ما احساس نمی‌کنیم که کنترل کنیم، مثل آن می‌ماند که میکروب وبا آمده باشد و بگویند هیچ مسئولیتی نمی‌بینیم که میکروب‌ها را کنترل کنیم.

- برنامه‌های علمی و ورزشی {ماهواره} فریب است زیرا هرگونه برنامه‌های علمی و ورزشی لازم در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب مشخص خود پخش می‌شود بنابراین نیازی به وجود ماهواره به این دلایل نداریم.

-در شبکه‌های مجازی آمدند گفتند از اول تیر چنین و چنان می‌کنیم زیرا اگر بخواهند کار ضد فرهنگی انجام دهند نظام با تمام قوت به مقابله با آنان بر می‌خیزد، آنان بدانند صبر حزب‌الله مدت دارد و وقتی صبر حزب‌الله تمام شود و اگر حضرت آقا اشاره‌ای کنند خواهند دید نشانی از فساد نخواهد ماند.

-می‌گویند بگذارید مردم به حال خودشان باشند و به زور به بهشت نبرید، چشم امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل می‌کنیم و به آقای دزد و دختر و پسر بدحجاب می‌گوییم بچه خوبی باش، آیا این اسلام است یا دغدغه اجرای دین را داشتن است.

-هنگامی که این سخنان را می‌زنیم آن طور که در دوره 2 خرداد به ما خشن می‌گفتند و الان هم می‌گویند اما ما حرفی جز قانون خدا و دین خدا نداریم.

-نباید با حرف‌هایمان گناهکاران را جریحه‌دار کنیم و این سخنان را در دولت گذشته هم می‌گفتیم الان هم می‌گوییم و در دولت بعد هم خواهیم گفت که اگر نمی‌خواهید در عرصه فرهنگی کاری کنید حداقل سنگ‌اندازی نکنید.

-ما باید از نظام دینی خود پاسداری کنیم و نمی‌خواهیم کسی را به زور به بهشت بفرستیم ولی شما با اظهارات خود جاده جهنم را برای کسی صاف نکنید لذا این حرف امروز ما نیست این سخنان را در دولت گذشته هم گفته‌ایم.

[وحید 20]

دفاع تمام قد وزیر نفت احمدی‌‌نژاد از بنزین آلوده پتروشیمی!
ادعاهای مطرح شده درباره بنزین سیاسی است! باید از دولت قبلی تشکر کرد!

گروه اقتصادي: در حاليكه با توقف توليد و توزيع بنزين آلوده و مرگبار پتروشيمي، هواي تهران و كلان‌شهرها به سرعت تغيير كرده و ميزان پاكي و كاهش آلودگي آن محسوس شده است، وزیر نفت دولت احمدی‌نژاد مي‌گويد: ادعاهای مطرح شده درباره بنزین سیاسی است و باید از دولت قبلی تشکر کرد!

مسعود میرکاظمی نماینده فعلی مجلس در گفت‌وگو با فارس، با فرافكني‌هاي خاص طيف خود بدون اينكه كمترين اشاره‌اي به بهبود محسوس هواي پايتخت و كلانشهرها پس از توقف توزيع بنزين آلوده پتروشيمي‌ها، داشته باشد به مباحث غيرتخصصي وارد شده و قصد دفاع از عملكرد دولت سابق را دارد و مي‌گويد: به خاطر استرس شدیدی! که درباره بنزین پتروشیمی به جامعه وارد کرده بودند، کمیسیون انرژی تصمیم گرفت وارد این مسئله شده و ببیند اصل و واقعیت موضوع چیست.
اظهارات وزير نفت احمدي‌نژاد را در ادامه مي‌خوانيد:

رئیس کمیسیون انرژی با بیان اینکه 4 سوال اساسی از وزارت نفت شد، اضافه کرد: سوال اول اینکه درباره کیفیت فرآورده‌های پالایشگاه‌هایی که قدیمی هستند و بازسازی نشده‌اند توضیح دهند؛ دوم اینکه درباره کیفیت فرآورده پالایشگاه‌هایی که بازسازی شده و به سطح یورو 4 و یورو 5 رسیده است، سوم کیفیت فرآورده‌هایی که از پتروشیمی‌ها به دست می‌آید و همینطور کیفیت بنزین وارداتی توضیح دهند. وی ادامه داد: مدیران قبلی پالایش و پخش را هم دعوت کردیم تا اطلاعات درباره بنزین و به خصوص نفت گاز تکمیل شود و جمع‌بندی کمیسیون به این ترتیب بود که موضوعات اصلی تعیین کننده کیفیت بنزین، آروماتیک، اکتان، گوگرد هستند که استاندارد یورو 4 بنزین را تا 1 درصد، آروماتیک را تا 35 درصد، گوگرد را تا ppm50 و اکتان را بالای 95 تعیین کرده است.

میرکاظمی افزود: آنچه در گذشته و در دوره اصلاحات انجام شده استاندارد یورو 2 را ملاک می‌دانستند و مثلا «بنزن» را تا 4.5 درصد هم قبول داشته‌اند و ابلاغیه این مطلب در کمیسیون وجود دارد و محیط زیست هم هیچ ایرادی نمی‌گرفته است. وی تصریح کرد: اگر این بازسازی‌ها قبل از دولت قبل به خصوص در دوره اصلاحات انجام شده بود و به استاندارد یورو 2 اکتفا نمی‌کردند و بنزین محتوی 4.5 درصد «بنزن» و گوگرد 350 تا 400 ppm توزیع نمی‌کردند امروز فرآورده‌های کشور کاملا پاک بود کمااینکه گازوئیل با 10 هزار ppm گوگرد تولید می‌شده و الان هم توزیع می‌شود.

رئیس کمیسیون انرژی مجلس با بیان اینکه 6 میلیون لیتر بنزین از پتروشیمی‌ها دریافت کرده‌اند که با 61 میلیون لیتر پالایشگاه‌ها به 67 میلیون لیتر می‌رسد، گفت: تا مصرف 70 میلیون لیتری 3 میلیون لیتر کسری دارند و باید وارد کنند و البته در سال گذشته مصرف تقریبا معادل تولید بود و مشکل چندانی نداشتند. وی اظهار داشت: جمع‌بندی‌ ما بر اساس اطلاعات ارائه شده به کمیسیون آن بود که بنزین دریافتی از پتروشیمی‌ها اکتان بالای 95 دارد و تا 104 هم رسیده است، «بنزن» آن به خصوص در پتروشیمی نوری که بخش اعظم بنزین پتروشیمی را تولید می‌کند زیر 2 درصد است و گوگرد آن هم تقریبا 50 ppm است و مشکلی نداشته است.

وی اضافه کرد: نکته مهم در بحث‌های کمیسیون این بود که به جز 17 میلیون لیتر بنزین یورو 4 که «بنزن» آن زیر 1 درصد است، «بنزن» در بنزین بقیه پالایشگاه‌ها به طور متوسط حدود 2 درصد است؛ یعنی پالایشگاه‌هایی که بازسازی آنها به پایان نرسیده، درصد بنزنی مشابه درصد بنزن پتروشیمی‌ها دارند. میرکاظمی تصریح کرد: بنابراین حساسیت ایجاد شده روی بنزین پتروشیمی‌ها بیجا بود چرا که اگر بحث سلامت مردم مطرح است در بخش اعظم بنزین پالایشگاه‌ها یعنی فاصله 61 میلیون لیتر تا 17 میلیون لیتر درصد بنزن استاندارد نیست و با یورو 4 همخوانی ندارد.

وی با بیان اینکه در مورد گازوئیل هم پالایشگاه‌های معمولی بین 5 تا 10 هزار ppm گوگرد دارد که آلایندگی وحشتناکی ایجاد می‌کند، گفت: تاکید کمیسیون این بود که بازسازی‌ها زودتر انجام شود و فرصت‌سوزی‌های دولت‌های قبل از دولت قبل یعنی دولت‌های هفتم و هشتم باید مورد رسیدگی قرار بگیرد که با چه دلیلی واردکننده بنزین شدند و کیفیت فرآورده‌ها را هم افزایش ندادند.

وی افزود: در ابتدای دولت اصلاحات واردات بنزین نداشتیم اما وقتی دولت را تحویل دادند 25 میلیون لیتر واردات داشتیم و باید سوال شود در آن زمان که تحریم هم نبودیم چرا بازسازی و افزایش کیفیت فرآورده‌ها انجام نشد. آقایان امروز باید از دولت قبل تشکر کنند که همت کرد و بازسازی پالایشگاه‌ها را آغاز کرد که امروز آقایان یکی یکی از آنها بهره‌برداری می‌کنند و اعلام می‌کنند در تهران و دیگر شهرها بنزین یورو 4 توزیع می‌کنند و باید قدرشناس باشند که سرمایه‌گذاری قابل توجهی در دولت قبل به خصوص در دولت دهم در پالایشگاه‌ها انجام شد.

وی در ادامه گفت: نکته مهم دیگر جلسه کمیسیون آن بود که محیط زیست و استاندارد هیچ گونه آزمایشی روی بنزین‌ها انجام نداده‌اند و اعضای کمیسیون به اتفاق آقایان را مورد سوال قرار دادند که وقتی نمونه نگرفته‌اید چطور درباره آلایندگی بنزین پتروشیمی‌ اظهار‌نظر کرده‌اید یعنی استاندارد و محیط زیست اصلا هیچ نمونه‌ای نگرفته بودند و می‌گفتند ما تجهیزات نداریم که به آنها گفتیم می‌توانید از تجهیزات خود نفت یا دانشگاه‌ها استفاده کنید.

میرکاظمی اضافه کرد: نکته دیگر آن بود که بنزین وارداتی بر اساس گزارش مدیران سابق پالایش و پخش حتی یورو 2 هم نبوده است و از یورو 2 آلاینده‌تر بوده است اما وقتی از استاندارد و محیط زیست پرسیدیم گفتند، مسئولیتی درباره بنزین نداریم. همان جا کمیسیون اعلام کرد اگر قرار باشد بنزین وارد شود همانطور که وزارت نفت قول داده باید یورو 4 باشد و در ثانی استاندارد مکلف به نمونه‌گیری و اعلام نتایج آن در کشور است.

وی افزود: محیط زیست نیز مکلف به نمونه‌گیری است و اگر این کار را نکنند در اجرای ماموریت خود کوتاهی کرده‌اند و در عین حال اگر شرح وظایف سازمان استاندارد را بخوانید گفته شده که هر نوع وارداتی باید به تائید استاندارد برسد. این نهادها ماموریت پیدا کردند این کار را انجام دهند و از این به بعد نمی‌توانند بگویند ما مسئولیتی نداریم، از آنها پرسیدیم چطور مصاحبه می‌کنند در حالی که می‌گویند مسئولیتی در این حوزه ندارند؟

وی با بیان اینکه این بررسی نشان داد بسیاری از ادعاهای مطرح شده غیرکارشناسی و بیشتر سیاسی و تبلیغاتی است، اضافه کرد: جمع‌بندی ما این بود که اگر وزارت نفت به هر دلیلی می‌خواهد بنزین وارد کند، چرا در جامعه التهاب ایجاد می‌کند و اخباری را منتشر می‌کند که واقعیت ندارد و اگر محیط زیست نگران سلامتی مردم است چرا روی گازوئیل که آلایندگی به مراتب بالاتری دارد حساس نمی‌شود یا روی فاصله 61 میلیون لیتر و 17 میلیون لیتر که بنزین پالایشگاه‌های قدیمی است و در مواردی حتی یورو 2 هم نیست حساسیت نشان نمی‌دهد؟ و نکته مهم‌تر آنکه وقتی محیط زیست نمونه نگرفته است چگونه درباره آن اظهار‌نظر می‌کند؟

وی تاکید کرد: توصیه ما این بود که باید آرامش را به جامعه برگردانند، التهاب ایجاد نکنند، اطلاعات خلاف واقع ندهند و اگر روزی تحریم به جایی رسید که نتوانستند 10 میلیون لیتر بنزین ووارد کنند روی آن را داشته باشند که دوباره از پتروشیمی‌ها کمک بگیرند. رئیس کمیسیون انرژی اضافه کرد: به آقایان هم گفته شد اگر می خواهید بنزین وارد کنید ضرورتی نداشت که تولید بنزین پتروشیمی را که یک کار جهادی بود تخریب کنید.