.
.
سجاد محمدی
علاقه مند به دانش اقتصاد
تحلیل گر فاندامنتال بازار سرمایه
خیلی توضیحش ساده هست ::
آدم حسابی افتتاح یک فاز استاندارد چقدر طول میکشه ؟ شامل حفاری و تکمیل چاهها و خط لوله و تاسیسات خشکی و سکوها می باشد :: 90 درصد این اقدامات در زمان دولت قبل انجام شد نه این ژنرال زنگوله ! حالا این که انتظاری ازش نیست و همه چیزو به اسم خودش میزنه دیگه ::: اگر هم منظورتون اینه که افتتاح فازها در دوره قبلی ایراد داشته ، جهت اطلاعت همین الان سکوهای فاز 12 بیش از سی مورد پانچ داره که هنوز پیمانکارش رفع نکرده و چاه رو تحویل نداده است :: بگذریم ....
بهرحال بیشتر این اقدامها و راه اندازی فازهای 12 و 15 و 16 و 17 و 18 در زمان دولت قبلی انجام شد ::: مردم خر نیستند که نفهمند :: هرچقدر هم این ژنرال زنگوله بخواد به اسم خودش بزنه فایده نداره :: توی بهینه سازی بنزین هم خیلی زور زد تا بهینه سازی پالایشگاهها رو به اسم خودش بزنه ولی خب همه مردم که هالو نیستند که ندونند پیشرفت یک طرح صنعت نفت چقدر زمان می برد ::: که این بیاد زرتی یک روبان قیچی کنه و به اسم دولت تزویر و امید بزنه
واقعا" بیخود نیست میگن "کسی رو که خوابیده میشه بیدار کرد اما کسی که خودشو به خواب زده رو نمیشه بیدار کرد" !
ویرایش توسط PETROLEUM : 2014/12/23 در ساعت 17:08
شاهد بودم که حامی موسوی چگونه پیگیر تشدیدتحریمهابود
نیکآهنگ کوثر کاریکاتوریست نشریات زنجیرهای، در داخل و خارج کشور با مهدی هاشمی در ارتباط نزدیک بود به نحوی که در دوره اصلاحات و در زمان مدیریت مهدی هاشمی بر سازمان بهینهسازی مصرف سوخت 90 میلیون تومان از وی گرفت تا سایت این سازمان را راهاندازی کند.
کوثر با اشاره به سخنان مدیر مسئول کیهان در دانشگاه تهران که گفته بود؛ سران فتنه به آمریکا پیشنهاد افزایش تحریمها را داده بودند، مینویسد: من شخصاً در سال 1389، شاهد تلاش حامی موسوی ]مهدی هاشمی[ برای تشدید تحریمها بودهام. اتفاقاً او را زیر سؤال بردم که چطور میتواند با وجود اینکه پدرش رئیس مجلس خبرگان و یکی از پایههای نظام است، به دنبال ارتباط با وزارت خزانهداری آمریکا برای این کار باشد. درست در همان محدوده زمانی هم یکی از دوستان ایرانی عضو یک اتاق فکر معتبر واشنگتن به من گفت که فرزند رئیس وقت مجلس خبرگان با او تماس گرفته تا عاملی برای انتقال اطلاعات به دولت اوباما علیه احمدینژاد برای اعمال تحریم شود. او هم تعجب کرده بود.
وی در سایت خودنویس نوشت: با شناخت نسبی از کسانی که به عنوان لابی با این خانواده کار کردهاند، میتوانم مطمئن باشم که با خیلیها تماس گرفته شده است. نمیتوانم بگویم آیا لابیهایی این وسط نقش واقعی هم بازی کردهاند یا نه، اما میتوانم مطمئن باشم که حتماً تلاش بسیار زیادی برای تغییر شرایط به نفع ]...[ و شرکایش انجام شده است. در اواخر مهرماه 1389، چند بار از مهدی هاشمی سؤال کردم که چگونه به دنبال چنین عملی است، به من تأکید کرد که وظایف در خانواده هاشمی تقسیم شده است و اگر پدرش وظیفهای دارد، او وظیفه دیگری دارد و فائزه وظیفهای دیگر. این اولین بار نبود که درباره تقسیم وظایف حرف میزد.
یادآور میشود مهدی هاشمی به هنگام فرار از کشور نیز در تماس مداوم با کوثر بود. اما پس از مدتی به دلایل نامعلوم روابط آنها به هم خورد و نیک آهنگ کوثر برخی فایلهای صوتی مکالمه با مهدی هاشمی را منتشر کرد که ضمن آن مهدی هاشمی از نقش خاص و متفاوت خود در فتنه 88 میگوید.
ویرایش توسط PETROLEUM : 2014/12/23 در ساعت 17:28
حجتالاسلام محسن الویری می گوید: بنده به دلیل حشر و نشر چند سالهای که با این مقتول داشتم، این روزها بارها محفوظات ذهنم را مرور کردهام تا بتوانم به این پرسش پاسخ دهم که به راستی کدام ویژگی این مقتول، نقطه آغاز یا تداوم انحراف او به شمار میرود.
ماجرای گروگانگیری در استرالیا که بلافاصله پس از راهپیمایی خیرهکننده اربعین رخ داد، به پایان آمد، اما حکایتها همچنان باقی است. هر برش زمینی و زمانی از دنیا، آکنده از درسهاست، ولی پارهای رویدادها ظرفیت بیشتری برای تدبر و تأمل دارند. شاید در این رویداد هم آنچه برای همه ما به ویژه دانشجویان و طلبهها میتواند مایه تنبه باشد، پیشینه حضور گروگانگیر مقتول در یکی از دانشگاههای مهم، معتبر و مذهبی کشور است.
بنده به دلیل حشر و نشر چند سالهای که با این مقتول داشتم، این روزها بارها محفوظات ذهنم را مرور کردهام تا بتوانم به این پرسش پاسخ دهم که به راستی کدام ویژگی این مقتول، نقطه آغاز یا تداوم انحراف او به شمار میرود و هنوز به نتیجهای روشن نرسیدهام. او بیتردید تعادل روانی نداشت و در سالهای ۶۱ تا ۶۵، آنگونه که حافظه یاری میکند، در دانشگاه امام صادق علیهالسلام بود و رفتارهای متناقض بسیار داشت؛ گاه خوب درس میخواند و گاه نسبت به درس بیتفاوت بود، گاه در کارها منطم و گاه به شدت بینظم بود، گاه روح جمعی داشت و با نشاط در بین دوستان وقت میگذراند و گاه شبها در کلبهای که در اطراف استخر آبیاری در ضلع شرقی دانشگاه بود تنها میخوابید، گاه از معنویت سخن میگفت و دعوت به نماز شب میکرد و گاه همه شرع را زیر سؤال میبرد، گاه سخن از اخلاق بر زبان میآورد و گاه قطعا و به آسانی دروغ میگفت، گاه از رفتارهای زشت و سخنان ناپسند خود توبه میکرد و گاه به فاصلهای اندک آن چنان توبه میشکست که چشمان آدمی خیره میماند. گاه از پایبندی به رفاقت حرف میزد و گاه با حرف و عمل خود به گونهای اصول رفاقت را زیر پا میگذاشت که آدمی حیرتزده میشد.
در تابستان ۱۳۶۳ که دوره آموزش نظامی را در یکی از پادگانهای تهران میگذراندیم، دو بار در مراسم صبحگاه حاضر نشد و در حالی که روی تخت لمیده بود به فرمانده خشمگین و متعجب از این جسارت، میگفت من الآن حس شعر سرودنم گل کرده و حال شرکت در مراسم صبحگاه را ندارم. مجموعه شعر «درون و برون» که به صورت ناشر مؤلف در سال ۱۳۷۵ به چاپ رسید، دربردارنده ۴۴ قطعه شعر در قالب قصیده و رباعی است که به کوشش و با مقدمه یکی از تهیهکنندگان کنونی رسانه ملی به چاپ رسیده است. شاعر مقتول، نسخهای از مجموعه شعرش را در همان سال به تاریخ هفتم خرداد ۱۳۷۵ به بنده هدیه کرد. این اشعار هم مانند شخصیت سرایندهاش یکدست نیست. برخی از این سرودهها، روان و خوشمضمون و مایه تنبه است، و برخی دیگر مایه تهوع.
در بخشی از اولین سروده این مجموعه میخوانیم:
ألا یا طالب الأعلی تهجد لیله لله/ که شب را زنده میدارد، هر آن چشمی که بینا شد
ألم نشرح لک صدرک؟ ألم نرفع لک ذکرک؟/ بلندآوازه شد آن کس که صدرش مخزن ما شد
ألم نجعل لک عینین؟ و جعلنا سراجا لک/ دگر حجت تمام و توشه راهت مهیا شد
ألم تعلم بأن الله یهدیک بنور الحق؟/ چرا پس قلب پر نورت سرای تیرگیها شد؟
و من قلنا اهبطوا منها جمیعا نفهم ایضا/ که بحر مرحمت در لحظهای خشکید و صحرا شد
فتاب آدم و استغفر الله، أیها المذنب/ ز فیض رحمتش اینگونه صد بدچهره زیبا شد
ولی در جایی دیگر، مرز کفر و اسلام اینگونه به هم آمیخته شده است:
کفری است میورزند و میگویند شرعی است/ راهی که میبینی فقط اصلی به فرعی است (ص ۷۲)
معنا اگر خواهید باید خود بیایید/ ای کافران! دانید خود اسلام نابید؟! (ص ۷۶)
ادعای دیدن رؤیایی که طی آن یک مؤمن دلسوز و خدوم و متدین و متشرع و خانوادهدار، بر دوش او عبا میاندازد، نقطه آغاز ازدواج وی با صبیه مکرمه این انسان شریف شد. اجازه ندارم به پارهای از ظلمهای نابخشودنی او به این خانواده مظلوم و آبرودار اشاره کنم ولی بیتردید او را باید در زمره بدترین همسران و پدرهای عالم قرار داد. به خاطر دارم که مرحوم آیتالله مهدویکنی رحمهاللهالواسعهعلیه، حداقل دو بار با خیرخواهی معهودشان وی را توبیخ و به اخلاق و پایبندی به عهد و وفا و حسن خلق فراخواندند. من هیچ در جریان فعالیتهای تجاری بیرون از دانشگاه او جز یک اقدام ناموفق در زمینه مدیریت یک چاپخانه نیستم. خروج او از کشور را هم با تأخیر مطلع شدم. همان زمان شنیدم که در استرالیا مدعی شده است که خانوادهاش در ایران به دلیل تفکرات او تحت فشار هستند و حال آنکه میدانستم این خانواده از او سخت در رنج و عذابند.
آنچه گفته شد، مصادیق جنون به مفهوم فقهی و یا پزشکی آن نیست ولی بیتردید نشانه تزلزل شخصیت و عدم تعادل اوست، ولی نکته اینجاست که چه بسیار افراد که به این آفت مبتلا هستند و آزارشان به موری هم نمیرسد. این عدم تعادل الزاما یک قاتل دینستیز نمیسازد، پس چرا در این فرد مورد بحث ما چنین شد؟ نکته چیست؟ ریشهها کجاست؟ چگونه یک نفر که میتوانست دانشآموخته یک معهد علمی و معنوی باشد و اندوخته خود را در خدمت اهداف والای الهی و انسانی به کار بندد، به این سرنوشت افتاد که حتی مرگش خوراک دستگاههای تبلیغی استعمارگران علیه اسلام و مکتب اهل بیت علیهمالسلام و ایران عزیز شد؟
من با شیطنت ناجوانمردانه آنها که میکوشند با پررنگ جلوه دادن پیشینه انتساب او به دانشگاه امام صادق علیهالسلام خدشهای به این نهاد مقدس و مؤسس پاکنهادش -که رحمت بیکران خداوند بر او باد- وارد کنند، هیچ همدلیای ندارم و از این قساوت قلب به خدا پناه میبرم ولی نمیتوانم انکار کنم که او چند صباحی در این دانشگاه بود و میتوانست همچون اکثریت دانشآموختگان آن، جان و علم خود را سرمایه خدمت به دین خدا قرار دهد، ولی نه تنها چنین نشد، بل در شیپوری دمید که سپاه خصم را در برابر حق آراست و از کردهاش گرد و خاکی به هوا خاست تا شکوه اربعین بینظیر امسال را بپوشاند و البته خاک بر چهره خورشید پاشید و خود را بر خاک سیاه خواری نشانید. راستی چرا چنین شد؟ یک پاسخ احتمالی به این پرسش مهم را در معرض داوری مخاطبان عزیز قرار میدهم، ولی روشن است که این پرسش همچنان پاسخ میطلبد.
از اواسط تابستان امسال روند تدریجی کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی آغاز شد و هماینک به حدود نصف رسیده است.
نتیجه طبیعی نصف شدن قیمت طلای سیاه، نصف شدن درآمد نفتی کشورهای بزرگ صادرکننده نفت از جمله ایران است. در حالی که ایران تا اواسط تابستان امسال نفتش را با قیمت بالای 100 دلار میفروخت، این روزها مجبور است به رقم زیر 60 دلار اکتفا کند.
با توجه به وابستگی بالای بودجه دولت به قیمت نفت، کاهش درآمدهای حاصل از صادرات این محصول، تاثیر مستقیم در عملکرد دولت خواهد داشت که بررسی آن موضوع این گزارش نیست.
آنچه در این گزارش، مدنظر است، مواضع وزیر نفت دولت یازدهم نسبت به تحولات بازار نفت است. بیژن زنگنه تا همین یکی دو هفته پیش هم از اساس منکر این بود که کاهش قیمت نفت ناشی از توطئه سیاسی کشورهای غربی و عربی برای تحت فشار قرار دادن ایران و روسیه است.
از اواخر تابستان، کارشناسان و صاحبنظران نفتی با علم به این که روند نزولی قیمت نفت، ناشی از دلایل فنی و اقتصادی نیست و حتما نقشهای سیاسی در پشت پرده است، به دولت یازدهم توصیه میکردند برای جلوگیری از تداوم سقوط بهای نفت، اقدامات عملی و موضعگیری رسانهای انجام دهد.
توصیه کارشناسان در آن زمان، آن بود که اگر دولت ایران تقاضای تشکیل جلسه اضطراری اوپک را مطرح کند، همین اقدام چه به تشکیل جلسه اضطراری بیانجامد و چه نتیجه درخوری از جلسه بیرون نیاید، تاثیر روانی مثبت خود را بر بازار جهانی نفت خواهد گذارد و منحنی قیمت نفت را صعودی خواهد کرد.
اما هرچه کارشناسان بر این توصیهها اصرار میکردند، مسئولان نفتی دولت یازدهم اعتقاد دیگری داشتند و روند قیمت نفت را عادی و طبیعی میخواندند.
اوج این مواضع عادی خواندن تحولات بازار نفت، اواسط مهرماه از سوی زنگنه مطرح شد که از اساس منکر آن شد که کاهش قیمت نفت ناشی از توطئه سیاسی است. او تاکید داشت که قیمت نفت بر اثر شرایط فنی و اقتصادی، کاهش یافته است. مقصودزنگنه این بود که بر خلاف اظهارات منتقدان، چون کاهش قیمت نفت، ریشه بازرگانی و اقتصادی دارد، بنابراین درخواست برای تشکیل اوپک، خاصیتی ندارد.
ولی ماجرا با مواضع زنگنه، پایان نیافت. طی بیش از دو ماهی که از اظهارات زنگنه درباره بازار نفت گذشت، روند نزولی بهای طلای سیاه شدیدتر هم شد و دیگر برای دولتیها نیز هیچ تردیدی باقی نگذاشت که در پس این سقوط، توطئهای قرار دارد.
به تدریج مسئولان ارشد دولت یازدهم صراحتا کاهش قیمت نفت را توطئه سیاسی خواندند و به طور غیرمستقیم، تحلیل وزیر نفت را نادرست اعلام کردند.
سرانجام زنگنه نیز هفته گذشته بدون اشاره به مواضع دو ماه پیش خود، از توطئه بودن کاهش قیمت نفت سخن گفت.
مرور همین یک واقعه نشان داد آقای زنگنه که مسئولان قبلی وزارت نفت را گروهبان و خود و یارانش را ژنرال خطاب کرده بود، هنوز به اندازه آن گروهبانها درباره بازار جهانی نفت و تحولات منطقه، شناخت و احاطه کافی ندارد.
ویرایش توسط PETROLEUM : 2014/12/23 در ساعت 17:52
روزنامه کره شمالی: ' آمریکا گرگ بی دندان' /
قدرت امپراطوری شیاطین رو به زوال است
تهران - ایرنا - در بحبوحه تنش تازه در روابط 'پیونگ یانگ' و واشنگتن، یک روزنامه کره شمالی ؛ آمریکا را 'امپراطوری شیاطین' توصیف کرد.
به گزارش ایرنا؛ در بحبوحه تشدید جنجال ها بر سر حملات سایبری به شرکت 'سونی پیکچرز'، روزنامه 'رودونگ سینمون' ارگان کمیته مرکزی حزب 'کارگران کره شمالی' آمریکا را به مثابه 'گرگی بی دندان' خواند که روز به روز از قدرت آن کاسته می شود.
این روزنامه کره ای نوشت: مهم نیست، آمریکا چگونه از سر ناامیدی 'نعره' می کشد، اما این چیزی به جز 'نعره گرگی بی دندان' نیست. قدرت آمریکا به عنوان مظهر همه انواع شیاطین رو به نابودی می رود.
رودونگ سینمون افزود: صدای شلیک گلوله از زمان حضور آمریکا در همه کشورهای جهان، هرگز قطع نشده و جهان نظاره گر نقض وحشیانه تمامیت ارضی و حقوق بشر از سوی آمریکا است.
به دنبال حمله 'هکرها' به شرکت سونی پیکچرز به دلیل اکران فیلم 'مصاحبه' که در آن موضوع ترور رهبر کره شمالی به تصویر کشیده می شود، تنش در روابط آمریکا و کره شمالی بالا گرفت.
واشنگتن، پیونگ یانگ را به دست داشتن در این حمله متهم کرده است، اتهامی که با تکذیب کره شمالی مواجه شد.
'باراک اوباما' رییس جمهوری آمریکا در سخنانی گفت که این حمله یک 'خرابکاری اینترنتی' بوده است، اما واشنگتن واکنش مناسبی به آن خواهد داشت.
آمریکا در عین حال یکشنبه گذشته پیشنهاد کره شمالی مبنی بر انجام تحقیقات مشترک واشنگتن و پیونگ یانگ را در مورد حمله سایبری به شرکت سونی پیکچرز، رد کرد.
'سامانتا پاور' که در جریان یک رای گیری نادر در شورای امنیت برای بررسی وضعیت حقوق بشر در کره شمالی سخن می گفت، از ارجاع پرونده حقوق بشر این کشور به دادگاه بین المللی کیفری دفاع کرد.
مردم میپرسند که ا.ن را چه کسانی حمایت میکنند؟؟؟
من خودم در فاز های 13،22،23،24 کار می کنم ، و مطالعات بسیاری از فاز ها رو هم انجام دادم ،
در بخش دریایی این فاز ها در انتهای دولت قبل به طور متوسط در 50 درصد پیشرفت بودیم ، هر چند یکی از سکوها (13َA) تقریبا حفاریش تموم شده بود و شاید اگر بخش خشکیش تموم بشه فاز بعدی که افتتاح بشه همین سکو باشه و چاههای Appraisal سکوهای 13c و 13D هم یکسال قبل از پایان دولت دهم به پایان رسیده بود ،
در بخش خشکیش اطلاعات زیادی ندارم چون یک شرکت به موازات شرکت ما داره کاراش رو انجام میده ، یکبار یکی از دوستانم در اون شرکت گفت در 70 درصد پیشرفت هستیم ،
حالا من نگرانم سال دیگه زنگنه بره پیش روحانی بگه با کار جهادی تونستیم این فاز ها رو هم تموم کنیم
من یه درخواستی از زنگنه دارم : ایشون لطف کنه جلوی اجرای فازها رو نگیره کمک کردن پیشکش ، نه اینکه الان مدتهاست طلب شرکت ها رو نمیده و جلوی پرداختی ها رو گرفته
فایل پیوست 2814
مشكي ازتن به درآريدربيع آمده است
خم ابروبگشاييد ربيع آمده است
مژده اي ختم رسل دادكه آيدبه بهشت،
هركه برمن خبرآردكه ربيع آمده است
حلول ماه ربیع الاول برتمام دوستان مبارک.
فاز 12 خودش به تنهایی اینقدر بزرگ هست که به اندازه دوتا فاز استاندارد ، تولید گاز و میعانات گازی می کند :: ببینم زنگوله مردش هست بیاد بگه این فاز ، در زمان کی کارهاش انجام شد ؟
این فاز خودش به تنهایی یک فاز بسیار بزرگ هست و بدون رشوه دادن به استات اویل و شرکت هورتون و توتال و بدون رشوه دادن به پدرخوانده ! کارهاش در دولت قبل انجام شد
امسال بخاطر حجم وسیع کارهای انجام شده دولت قبل ، چهار فاز افتتاح میشه و دیگه خبری از تعطیلی 70 روزه پتروشیمی های پارس جنوبی نخواهد بود ::
هنر این ژنرال این بود که یک ساختمان 200 میلیارد تومانی منطقه وِیژه آتش گرفت (بخوانید آتیش زدند) و آخرش معلوم نشد چرا این رخ داد ؟ چون همه این ساختمانها تجهیزات ایمنی دارند
هنر ایشون این بود که در زمان ایشون خط تولید جدید نفت سپاهان و خط تولید جدید پتروشیمی پردیس در زمان ایشان آتش گرفت و معلوم نشد دلیلش چی بود !
هنر ایشون این هست که نفت گران را تهدید می داند ! و هنرشون اینه که مدیر زیردست ایشان (محمد صادق معماریان) در دوبی ، با یک حرف نسنجیده ، 5 دلار قیمت نفت را در یک روز بیاورد پایین !!
هنر ایشون فعلا" این هست که بره دفتر خانم مری و بگه بنزین پتروشیمی عامل آلودگی هست بعدش هم (که وزارت بهداشت انکار کرد) عین موش بره توی لانه و ساکت بشه
ویرایش توسط PETROLEUM : 2014/12/23 در ساعت 19:20
در حال حاضر 63 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (1 کاربران و 62 مهمان ها)