طرح استیضاح وزیر راه و شهرسازی اعلام وصول شد
محمد دهقان، عضو هیأت رئیسه مجلس در نشست علنی امروز مجلس، طرح استیضاح عباس آخوندی را با ۱۳ امضا اعلام وصول کرد
http://nasimonline.ir/detail/News/1028458/133
.
.
طرح استیضاح وزیر راه و شهرسازی اعلام وصول شد
محمد دهقان، عضو هیأت رئیسه مجلس در نشست علنی امروز مجلس، طرح استیضاح عباس آخوندی را با ۱۳ امضا اعلام وصول کرد
http://nasimonline.ir/detail/News/1028458/133
یک فعال بازار سرمایه اعلام کرد
عامل اصلی ترمز بورس مشخص شد
یک کارشناس ارشد بازارهای مالی معتقد است که در کنار رکود اقتصادی، ساختار نظارتی و قانونی حاکم بر بازار سرمایه که تحت تاثیر دولت است، عامل بازدارندهای برای رشد بورس شده و باید هر چه سریعتر این ساختار اصلاح شود.
شاهین شایان آرانی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا،در خصوص وضعیت رکودی بورس گفت: بازار سرمایه بر اساس فضای رکودی حاکم بر اقتصاد عمل میکند علاوه بر اینکه ساختاری که در نظام نظارتی و قانونی بورس وجود دارد، تحت تاثیر دولت بوده و این موارد عامل بازدارندهای برای رشد بورس شده است.
وی افزود: قانون بازار سرمایه در سال 1384 تدوین شده و سالها است که تاکید می شود به دلیل تغییرات گسترده بازار سهام، بازنگری در آن ضروری است، زیرا ساختار نظارتی و قانونی که در بورس حاکم است به شدت تحت تاثیر دولت بوده و تمامی اعضای شورای عالی بورس، رییس سازمان بورس و اعضای هیات مدیره این سازمان با حکم وزیر اقتصاد منصوب میشوند.
این کارشناس ارشد بازار سرمایه ادامه داد: لذا فضای کاملا دولتی و دست وپاگیر تحت تاثیر سیاست و نظارت دولت در بورس، عامل بازدارنده و نفسگیری برای رشد احتمالی بازار سرمایه و ترمز بورس شده است و اگر پتانسیلی برای رشد بورس باشد با ساختاری که وجود دارد از رشد احتمالی آن کاسته خواهد شد.
شایان با بیان اینکه بارها تاکید شده است که قانون بازار سرمایه به اصلاح و تغییر نیاز دارد و متاسفانه تاکنون اقدامی در این خصوص صورت نگرفته است، تاکید کرد: با توجه به شرایط رکودی حاکم بر بورس اکنون زمان مناسبی است که ساختار نظارتی و مدیریتی بازار اصلاح شود تا این بستر قبل از لغو تحریمها و با ورود سرمایهگذاران خارجی فراهم شود. در غیر این صورت با نظامی که به شدت تحت تاثیر سیاستهای دولت قرار دارد اگر هم درها به روی سرمایهگذاران خارجی باز شود موجب کاهش رشد بورس خواهد شد.
این کارشناس ارشد بازار سرمایه تاکید کرد: باید هرچه سریعتر ساختار نظارتی و قانونی بازار سرمایه مورد توجه قرار گرفته و تیم مجربی طراحی شود تا بازنگری و اصلاح قانون بازار سرمایه را در دستور کار قرار دهد، زیرا بازار سرمایه دنیا و ایران بسیار تغییر کرده و ضوابط عوض شده است همچنین باید قوانین ساختارها و نهادهای بازار سرمایه اصلاح شود تا عامل بازدارنده در رشد بورس به حداقل ممکن برسد از طرف دیگر با تبدیل شدن رکود اقتصادی به رونق اقتصادی وضعیت بازار سرمایه بهبود یابد.
وی تصریح کرد: در صورتی که اقتصاد از رکود خارج نشده و ساختار نظارتی بازار سرمایه از ضوابط دست و پاگیر دولتی خارج نشود، بورس به همین طریق باقی میماند و وضعیت آن بدتر هم میشود، لذا در شرایط فعلی تاکید جدی بر این است که قانون بازار سرمایه اصلاح شده و نحوهی انتخاب اعضای شورای عالی بورس و سازمان بورس باید تغییر کند، زیرا قانون فعلی اشکالات جدی دارد.
این کارشناس ارشد بازارهای مالی پیشنهاد کرد: راهکار موثر در این شرایط این است که بازار سرمایه توسط ذینفعان که شامل کارگزاران، شرکتهای سرمایهگذاری و سایر فعالان است، مدیریت و نظارت شود. علاوه بر اینکه اعضای شورای عالی بورس و سازمان بورس و نحوهی انتخاب آنها توسط ذینفعان بازار تعیین شود.
شایان با بیان اینکه تحریمها عامل تشدید رکود اقتصادی است اما رکود تنها به تحریم ارتباط ندارد، تصریح کرد: دولت در حال حاضر سیاست سریعی را در خصوص کنترل و مهار تورم دنبال می کند و توانسته در این خصوص موفق باشد به طوری که سیاستهایی که دولت برای کنترل و مهار تورم در پیش گرفته است، سیاست ریاضتی بوده و هزینه آن رشد اقتصادی است به طوری که رشد اقتصادی تحت تاثیر قرار می گیرد تا نوسانات بازار را مهار کند.
شایان گفت: دولتی بودن ساختار بورس باعث شده است که رشد و افت بازار به پای دولت نوشته شود اما در صورتی که بازیگران بازار احساس کنند که بورس متعلق به آنهاست، در راستای توسعه و رونق بازار تلاش میکنند ولی اکنون قانون بازار سرمایه به گونهای است که روند رکودی بازار تشدید میشود در حالی که اگر دولت فقط قانون را وضع کند و نظارت و مدیریت توسط ذینفعان باشد، روند بورس بهبود مییابد.
این کارشناس ارشد بازارهای مالی تاکید کرد: در صورتی که رشد اقتصادی در کشور ایجاد شود بورس رشد خود را آغاز میکند اما وجود ساختار نظارتی و قانونی در بازار سرمایه موجب می شود تا این رشد لایق بازار سرمایه کشور نباشد. لذا اکنون بهترین فرصت است که ساختار بازار سرمایه اصلاح شود تا در کنار رشد اقتصادی شاهد رونق بورس باشیم.
روایت هاشمی از نامه به رهبری در سال 88 و عدم تایید صلاحیت در انتخابات 92/مصلحی گفت: هاشمی رییس جمهور شود رشتههای ما پنبه می شود
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره انتشار نامهاش به مقام معظم رهبری در فاصله دو روز پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1388 توضیحاتی ارائه کرد. او گفته درباره همان نامه با ایشان دیداری داشته است.
آفتاب :
روایت هاشمی از نامه به رهبری در سال 88
آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با هفتهنامه طلوع، درباره علت رد صلاحیت خود در انتخابات 92 نیز گفته است: من میدانم چه شد. آنها قبل از اینکه تصمیم بگیرند که من نباشم، آقای مصلحی وزیر وقت اطلاعات با معاونانش به آنجا رفته بودند. آییننامه آنها اجازه نمیدهد که در بحثهای انتخاباتی کسی از خارج باشد. با حضور مصلحی مخالفت شده بود که نباید او باشد.
خیلی اصرار شده بود که گفتند پس معاونان نباشند و خود مصلحی باشد. یکی از اعضای خبرگان به من خبر داد که مصلحی در جلسه آنها گفته که ما صبح و ظهر و شب به طور مرتب آرای آقای هاشمی را رصد میکنیم که ساعت به ساعت بالا می رود و الان به 70 درصد رسیده است و در این چند روز تا انتخابات اگر همینطور بالا برود، ایشان از 90 درصد بالاتر میرود و ما مصلحت نمیدانیم، چون اگر ایشان بیاید، همه رشتههای دورههای ما را پنبه میکند.
متن این مصاحبه را در زیر میخوانید:
اگر اجازه بدهید به انتخابات سال 88 برگردیم. آیا حضرتعالی مناظره مشهور سال 88 آقای احمدینژاد و مهندس موسوی را به صورت زنده مشاهده کردید؟
«زنده» بالاخره دیدم. اینکه همه را به صورت دیدم یا نه، نمیدانم.
سؤال ما این است که پس از ایراد اتهامات متعدد به شما، آن لحظه واکنش شما چه بود؟
من دیدم که حرف بیسندی را میزند. ایشان رقیبهای خودش را ندیده میگرفت و میگفت که رقیب من فلانی (هاشمی رفسنجانی) است و مسأله را به این طرف آورده بود که حرف ناحقی بود.
من در آن انتخابات از کسی حمایت نکرده بودم که ایشان اینگونه میگفت. بعد هم حرفهایی زد که من در مراسم امام(ره) که ایشان را دیدم، گفتم که شما خیلی حرفهای خلاف گفتید. خودتان اصلاح کنید و اگر اصلاح نکنید، من باید جواب بدهم.
کاغذی هم به او دادید؟
همان بود که میخواستم تذکر بدهم که اینها را اشتباه کردید. خیلی دوستانه گفتم. اما ایشان اصلاح نکرد و من هم نامهای به رهبری نوشتم و آن را منتشر کردم.
همان نامهای که پیش از انتخابات نوشتید؟
بله، همان نامهای که هرکس میخواست، آن را دید و بارها منتشر شده است. همان موقع من نمیخواستم بدون خواندن رهبری منتشر کنم، عصر که نامه تمام شد، برای ایشان فرستادم و آخرین فرصتی بود که پیش از انتخابات میتوانستم، چون ظاهراً عصر سهشنبه بود، درست یادم نیست، جمعه هم انتخابات بود. میخواستم قبل از انتخابات منتشر شود. برای رهبری فرستادم که اگر نظری دارند، بدهند. عصر هم با ایشان ملاقات داشتم. وقتی به ملاقات رفتم، به ایشان گفتم که شما جواب مرا ندادید. ایشان گفتند «الان که آمدی، داشتم از روی کامپیوتر میخواندم». گفتم روی آن نظری دارید؟ گفتند «روی محتوا هیچ نظری ندارم، ولی روی زمان آن نظر دارم و اگر از من میپرسیدی، میگفتم که بعد از انتخابات باشد». گفتم من که پرسیدم و شما جواب ندادید و وقت هم تمام شد و رسانهها فردا نمیتوانند بنویسند و باید همین امشب بدهم که جوابم را چاپ کنند.
اگر بعد از انتخابات منتشر میکردید، چه میشد؟
گفتم اگر احمدینژاد پیروز شود، خوب نیست که با انتشار این جواب دوباره دعوایی را شروع کنم، چون تمام شده بود و اگر هم شکست بخورد که این دیگر شبیه چوب زدن به مرده است و هنر این است که همین حالا که ایشان با هدف انتخاباتی گفته، من هم با همان هدف جوابش را بدهم. ایشان گفتند «حق شما بود و من باید دفاع میکردم که برای بعد از انتخابات گذاشتم». البته این کار را هم کردند و به نماز جمعه رفتند و به آن صورت مفصل گفتند.
فکر میکنید چرا تلویزیون و صداوسیما حاضر نشد جوابیه شما را پخش کند؟
صداوسیما پیش از انتخابات و حتی یک سال قبل از انتخابات 84 دربست در اختیار آن جریان بود. به هر حال تمام دستاوردهای انقلاب را با آوردن بعضی از آدمهایی که بعدها مشخص شد به کدام جریان وابسته هستند، زیر سؤال میبردند که در همان ایام و حتی قبل از انتخابات 84 من گفته بودم که صداوسیما به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش نکشد. احمدینژاد از گروه ایثارگران بیرون آمد و عضو آنجا بود. رئیس صداوسیما هم عضو آنجا بود. اینها با هم پیمان داشتند و در صداوسیما هم هرچه میخواستند، انجام میدادند.
آیا قبل از 84، آقای احمدینژاد را به عنوان فردی که روزگاری استاندار شما بوده، میدیدید؟
همیشه ایشان را میدیدیم. شهردار تهران بود که برای بازدید از تونل رسالت از من دعوت کرده بود و من به اتفاق ایشان از آن پروژه بازدید کردم و همچنین برای مراسم افتتاح پارک پلیس در شرق تهران از من دعوت کرده بود که با هم رفتیم و آن پارک را افتتاح کردیم و موارد اینگونه زیاد بود.
شایعه شد که قبل از 84 از شما برای حضور در انتخابات کسب تکلیف کردند.
پیش من نیامد، اما به محسن گفته بود. وقتی که من اسم نوشتم، به محسن گفته بود که اگر ایشان مایل باشند که من نباشم، من کنار میروم. این را محسن به من گفت و میتوانید از محسن بپرسید.
واکنش شما چه بود؟
نه، در انتخابات شرکت کند.
اگر اجازه بدهید وارد انتخابات 92 شویم. شما چقدر احتمال میدادید که رد صلاحیت شوید؟ همیشه انسان احتمال میدهد. عدهای حضرتعالی را پیروز اصلی انتخابات میدانستند، چون مشایی را حذف کرده و شخص مورد نظر شما رأی آورد. این را قبول دارید؟
مردم به دکتر روحانی رأی دادند. این یک واقعیت سیاسی است. البته در خصوص ردصلاحیت، بله، من میدانم چه شد. آنها قبل از اینکه تصمیم بگیرند که من نباشم، آقای مصلحی وزیر وقت اطلاعات با معاونانش به آنجا رفته بودند. آییننامه آنها اجازه نمیدهد که در بحثهای انتخاباتی کسی از خارج باشد. با حضور مصلحی مخالفت شده بود که نباید او باشد. خیلی اصرار شده بود که گفتند پس معاونان نباشند و خود مصلحی باشد. یکی از اعضای خبرگان به من خبر داد که مصلحی در جلسه آنها گفته که ما صبح و ظهر و شب به طور مرتب آرای آقای هاشمی را رصد میکنیم که ساعت به ساعت بالا میرود و الان به 70 درصد رسیده است و در این چند روز تا انتخابات اگر همینطور بالا برود، ایشان از 90 درصد بالاتر میرود و ما مصلحت نمیدانیم. چون اگر ایشان بیاید، همه رشتههای دورههای ما را پنبه میکند.
چقدر قبول دارید که جنابعالی نسبت به سالیان پیشین یا دهههای قبل، تغییرات فکری داشتهاید؟ الان برخی منتقدان شما مکرراً ادعا میکنند شما نسبت به گذشته تغییرات جدی کردهاید؟
نه، خیلی قبل از انقلاب از زمانی که مبارزه شروع شد، تفکراتم از لحاظ سیاسی شکل گرفته است. نه تصادفی و نه تقلیدی، بلکه مطالعه کردم و قرآن را خواندم و اسناد را نگاه کردم و تاریخ را خواندم و همان شکل محفوظ است. همان سخنرانیهایی که پیش از انقلاب میکردم، بعد از انقلاب هم میگفتم. قبل از انقلاب در یک ماه رمضان در مسجدی در بازار درباره عدالت اجتماعی صحبت کردم که درباره همان موضوع به تناسب با مسائل روز چندین خطبه در نماز جمعه خواندم. مطالبش یادداشت شده بود و داشتم که از بیشتر مطالب پیش از انقلاب فرق نمیکرد.
در مورد چند سال اخیر چطور؟ مثلاً میگویند شما پس از انتخابات 84 دچار تغییرات جدی شدید و این روند همچنان ادامه دارد.
تفکراتم همین است. در مجلس که بودم، همه میدانند که دو طرف را حفظ میکردم و بلکه سه طرف را. هم نهضتآزادیها بودند که آنها را حفظ میکردم و هم محافظهکارها و چپگراها بودند که با همه کار میکردم و مشکلی نداشتم و فراجناحی عمل میکردم. در ریاست جمهوری هم همین کار را کردم. کابینه من معتدلترین کابینههاست که حداقل نصف - نصف از دو جناح بود و بعضیها هم مستقل بودند.
بعد از دوره ریاست جمهوری، در انتخابات دوم خرداد، بیطرف بیطرف کار کردم و فقط انتخابات را سالم برگزار کردم. شبهه دخالت دیگران بود که من جلوی آن را گرفتم و سالم برگزار کردم. البته یک جناح خوشش نمیآمد، ولی من برای برگزاری سالم انتخابات کمک کردم. بعد بعضی از تندروها از جناح رادیکال که مسائل خاصی با من داشتند، شروع به تخریب کردند. ولی الان همانها برگشتند و عوض شدند. محافظهکارها هم از این طرف مخالف هاشمی افتادند. اینها که الان اینگونه حرف میزنند میگفتند هاشمی مخالف رهبر است. اینها عوض شدند و من عوض نشدم. یعنی نظر آنها نسبت به ما عوض شده است. تفکرات من مال 50 سال قبل است و هنوز محفوظ است، منتها متناسب با زمان اصلاح میشود.
منبع: ایسنا
بابک زنجانی تنها نیست
تهران - ایرنا -روزنامه آرمان در صفحه سیاست نوشت:زنجانی یکی از بزرگ ترین متهمان فساد و رانت خواری در تاریخ ایران است که نام او در جریان فعالیت های کلان مالی تحت عنوان دور زدن تحریم های بین المللی در دولت محمود احمدی نژاد مطرح و در تاریخ 9 دی 1392 توسط دادستانی کل کشور بازداشت شده است.
این گفتگو که در روز یکشنبه پنجم مهر 1394 هجری خورشیدی با جمشید پژویان، اقتصاددان انجام شد،
می خوانیم : در آینده نزدیک دادگاه بابک زنجانی برگزار خواهد شد. دادگاهی که بی شک با سروصدا و هیاهوهای خبری همراه خواهد بود. پرونده وی به حدی سنگین است که وکیل مدافع وی عنوان کرده تا روز برگزاری دادگاه موفق نخواهد شد تمام جزئیات پرونده را مطالعه کند.
بابک زنجانی تا پیش از دولت احمدی نژاد فعالیت های اقتصادی محدودی داشت اما در دولت وی به یکی از بزرگ ترین سرمایه داران ایران بدل شد. براساس اظهارات بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت، نمایندگان مجلس و به ویژه اعضای کمیسیون اصل 90، اتهامات وی بدهی بیش از دو و نیم میلیارد یورو به وزارت نفت و بانک مرکزی و همچنین جعل اسناد بانکی با پرداخت رشوه به بانک ملی تاجیکستان است. به همین دلیل و برای بررسی جزئیات پرونده بابک زنجانی با دکتر جمشید پژویان، اقتصاددان برجسته کشور، رئیس سابق شورای رقابت و فارغ التحصیل دانشگاه ایالتی یوتا در آمریکا را از نظر می گذرانید.
**چه اتفاقی باید رخ بدهد که یک فساد بزرگ اقتصادی در مقیاس کلان شکل بگیرد؟
هرگاه اقتصاد به صورت متمرکز در اختیار دولت قرار گرفته باشد و برخی افراد از رانت های دولتی استفاده کنند، فساد اقتصادی شکل می گیرد. فساد اقتصادی در بخش خصوصی بسیار کمتر از بخش های دولتی وجود دارد و اگر هم وجود داشته باشد در مقیاس کوچک تری این اتفاق رخ می دهد. در پدیده فساد اقتصادی سه دسته از افراد جامعه شامل سیاست گذاران و مدیران عالی رتبه دولتی، کارمندان شاغل در نظام اداری و شاغلین در بخش خصوصی دخالت دارند. هر یک از وابستگی های متقابل دولت و جامعه می تواند به بستر مناسبی برای فساد و قانون شکنی تبدیل شود.
به طور کلی، فساد اقتصادی پدیده ای چندبعدی است؛ بدین معنی که گسترش فساد اقتصادی به کارآمدی سیستم قانونگذاری و شرایط سخت اقتصادی و بهبود بخش عمومی مربوط می شود. نکته دیگر اینکه در شرایطی که عموم یک جامعه فساد را پذیرفته اند و آن را لازمه فعالیت های خود می دانند، گرایش به رشوه و انواع فساد پذیرفته می شود. یکی از معضلات عمده اقتصاد ایران و عامل اساسی شکل گیری فساد اقتصادی، وجود یک بخش دولتی گسترده است.
هم اکنون با وجود ابلاغ سیاست های اصل 44 بسیاری از شرکت ها، نهادها، سازمان ها و صنایعی که با استناد به این اصل شکل گرفته اند نه تنها حاضر به تعدیل ساختاری خود نیستند بلکه در بسیاری از موارد قدرت انحصاری اولیه خود در یک بازار را به بازارهای دیگر نیز گسترش داده اند. در این شرایط حالتی پیش می آید که به دلیل وجود مدیران ذی نفوذ دولتی، مقادیر عمده ای از منابع ملی که از مجرای دولتی تخصیص می یابند ممکن است مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. یکی دیگر از دلایل عمده در شکل گیری فساد اقتصادی در سال ها و دهه های گذشته وجود درآمدهای حاصل از فروش نفت است که جزو بزرگی از منابع ملی ایران را شامل می شود. ثروت نفت، فرصت های سودآور جدیدی را خلق کرده و در قالب برنامه های توسعه ای، منابع اعتباری را به بخش های مختلف اقتصاد تزریق کرده که این امر فرصت های سودآوری را پدید آورده است. از طرف دیگر، تمرکز قدرت در ایران به دلیل همان ساخت بوروکراتیک در دولت سبب می شود که گروه های ذی نفعی حول قدرت متمرکز شکل بگیرند. بنابراین برآیند این دو نیرو باعث می شود که مدیران اقتصادی کشور به جای تکیه بر خلاقیت و کارآفرینی به کشف فرصت های موجود بپردازند. در این شرایط، پدیده ای در ایران به نام رانت خواری و فساد اقتصادی به وجود می آید.
**چرا در دو سال گذشته افشای فسادهای اقتصادی افزایش داشته است؟
این مساله به دو دلیل صورت پذیرفته است. دلیل اول اینکه میزان فساد اقتصادی به شکل های مختلف در دو سال گذشته در کشور افزایش داشته است و فساد اقتصادی به نوعی اپیدمی شده و دلیل دوم اینکه در دو سال گذشته شفافیت ها بیشتر شده و فسادهای اقتصادی به سهولت بیشتری قابل رصد و پیگیری شده است. در برخی جوامع به دلیل شفافیت های مدنی که وجود دارد اغلب جرم و جنایت ها خیلی زود افشا می شود و در رسانه ها و در بین افکار عمومی انعکاس پیدا می کند. نکته مهم دیگر اینکه افزایش فسادهای اقتصادی در دو سال گذشته الزاما به این معنا نیست که میزان فساد اقتصادی در جامعه ما در دو سال گذشته بیشتر شده؛ بلکه بیانگر این مساله است که در دو سال گذشته فسادهای اقتصادی بیشتر افشا شده است. در بسیاری از مواقع به دلیل اینکه فساد اقتصادی در دولت رخ می دهد برخی از مسئولان ترجیح می دهند از رسانه ای شدن و انتقال آن به افکار عمومی خودداری کنند. در نتیجه مفاسد اقتصادی به صورت مخفی و در شکل یک بیماری مزمن در درون دولت باقی می ماند.
رقابت های سیاسی بین دو یا چند جریان نیز سبب شفافیت فضای مدنی جامعه شده و فسادهای اقتصادی را افشا می کند. هنگامی که دو جریان سیاسی تلاش می کنند در یک انتخابات پیروز شوند از تخلفات و مشکلات جریان دیگر برای از بین بردن محبوبیت آن جریان در بین مردم استفاده می کنند و ممکن است برخی از فسادهای اقتصادی برملا شود.
**در دولت اصلاحات به دلیل فضای باز نسبی سیاسی، فسادهای اقتصادی نسبت به دولت احمدی نژاد کمتر بود. پس چرا در مقطعی که فضای باز سیاسی در کشور وجود داشت فسادهای کمتری افشا شد؟
در دوران اصلاحات هم فساد اقتصادی وجود داشت. در آن مقطع افرادی که نسبت به این مساله حساسیت داشته باشند مانند امروز وجود نداشت. امروز سیگنال های جامعه نسبت به فساد اقتصادی به شدت تحریک شده و کوچک ترین فساد اقتصادی به سرعت افشا می شود. بنده اصلا قصد ندارم عنوان کنم در کدام یک از دولت ها فساد اقتصادی بیشتر و در کدام دولت کمتر بوده است. دلیل این مساله نیز این است که اطلاعات کامل و دقیقی در این زمینه وجود ندارد و تحقیق و پژوهش در این زمینه کار بسیار سخت و طاقت فرسایی است. دولت هایی که از تیم رسانه ای قوی تری برخوردار هستند معمولا بازی افکار عمومی را به سود خود تمام می کنند. این دولت ها با سرپوش گذاشتن بر فسادهای اقتصادی خود و بزرگنمایی فسادهای دولت های دیگر، افکار عمومی را با مشی و رویکرد خود همراه و همگام می کنند. این در حالی است که ریشه بسیاری از فسادهای اقتصادی به تصمیمات و عملکردهایی بازمی گردد که در دولت انجام گرفته و سپس اجرا شده است. در نتیجه در مساله فسادهای اقتصادی الزاما افرادی در دولت با افرادی در بیرون از دولت زدو بند نکردند تا یک فساد شکل بگیرد. برای مثال در دوران تحریم، دولت وقت برای دور زدن تحریم ها از شیوه هایی استفاده کرده که به صورت ناخواسته با عدم شفافیت همراه بوده است. به همین دلیل در این فضا عدم شفافیت، فسادهای اقتصادی بسیار بزرگی شکل گرفته است.
دولت های نهم و دهم مجبور بود که در یک فضای غیرشفاف تحریم ها را دور بزند وگرنه اگر با شفافیت این کار را انجام می داد با مخالفت و ممانعت قدرت های غربی مواجه می شد. این تصمیم دولت وقت بوده که در چنین شرایطی تحریم ها را دور بزند. این در حالی است که پس از تغییر دولت، وضعیت 180 درجه متفاوت شد و دولت جدید بسیاری از پشت پرده های دور زدن های تحریم ها و تخلفات بزرگی که در این زمینه صورت گرفته را افشا کرد. ماهیت دولت احمدی نژاد و روحانی نیز در این زمینه تفاوت های معناداری با هم دارد. پنهان کاری و تصمیمات غیرمنتظره یکی از خصوصیات بارز احمدی نژاد بود، در حالی که حسن روحانی اصلا به چنین شیوه هایی اعتقاد ندارد. نکته دیگر اینکه افرادی چون بابک زنجانی که با دولت احمدی نژاد همکاری می کردند نوعی قاچاقچی بین المللی بودند که با مافیای بزرگ جهانی نفت در ارتباط بودند.
**چرا عنوان می کنید بابک زنجانی عضو یک مافیای بزرگ نفت است؟
یکی از مهم ترین گروه های مافیایی جهان، مرتبط به مساله نفت است. همان گونه که مافیای اسلحه و مواد مخدر وجود دارد، مافیای نفت هم وجود دارد که با سیستم های پیچیده به اخلال در سیستم نفتی جهانی و همچنین قاچاق نفت می پردازند. منظور از مافیا، در معنای سیاسی آن، سیطره انحصاری لابی ها و محافل قدرت بر یک حوزه معین است. بنابراین، زمانی که از مافیای نفتی سخن می رود منظور سیطره انحصاری یا مقتدرانه ای است که طبق اظهارات برخی مسئولان و مطبوعات، کانون ها و شبکه های معین در حوزه نفت و گاز کشور برقرار شده است.
بابک زنجانی نیز به دلیل آشنایی که با این مافیا داشته، می توانسته تحریم ها را دور بزند و نفت ایران را در بازارهای جهانی به فروش برساند. چطور ممکن است شخصی فاقد این روابط و توانایی ها باشد و سپس تلاش کند در فروش نفت به یک دولت مهم در منطقه خاورمیانه کمک کند. نکته دیگر اینکه ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر قرار دارد، بنابراین دور از تصور نیست که خانواده های مافیای بین المللی به فکر حضور در ایران باشند. دولت احمدی نژاد نفت کشور را به دست بابک زنجانی داده تا وی با فروش آن در بازارهای بین المللی پول آنها را به دولت بازگرداند. با این وجود تاکنون وضعیت این پول ها مشخص نیست و هنوز بسیاری از مسائل در پشت پرده قرار دارد. به همین دلیل نمی توان به صراحت در این زمینه اظهارنظر کرد. مساله مهم در این زمینه تصمیمی بوده که از سوی مسئولان در این زمینه اتخاذ شده است. این تصمیم می توانسته تصمیم دولت باشد که این اتفاق بیفتد و تحریم ها دور زده شود.
**یکی از تفاوت های بارز بابک زنجانی با دیگر مفسدان اقتصادی، نوکیسگی و تازه به دوران رسیدگی وی است که یک شبه به جایی رسیده که بخشی از بودجه دولت به حساب وی ریخته شده و یکی از بزرگ ترین پرونده های فساد اقتصادی دهه های اخیر کشور را رقم زده است. به نظر شما چرا یک شخص تازه به دوران رسیده موفق شده بدون هیچ پشتوانه ای تا به این حد خود را در اقتصاد کشور بالا بکشد؟
این مساله خیلی راحت اتفاق افتاده است. اگر ما به دوران پهلوی نگاه کنیم متوجه می شویم که در یک مقطع زمانی در کشور، ثروتمندان عمدتا از بین مالکان، شاهزادگان و اشراف زادگان بودند. تغییر این ساختار نیز به راحتی امکانپذیر نبود. یعنی ورود مردم عادی و کسانی که به مرور ثروتمند می شدند به جمع اعیان و اشراف کشور به راحتی میسر نبود. نکته دیگر اینکه اغلب منابع ثروت در این زمان در زمین داری و ملک داری و امثالهم خلاصه می شد و منابع اقتصادی مانند نفت وجود نداشت که پول هنگفتی را وارد خزانه دولت کند تا عده ای از این وضعیت سوءاستفاده کنند. با این وجود در اواخر حکومت محمدرضا پهلوی برخی افراد از پادویی و کارهای سخیف به ثروت های بسیار بزرگ و کلان دست پیدا کردند. بابک زنجانی نیز شباهت زیادی به اینگونه افراد دارد. این افراد با نوعی زرنگی خاص در شکل منفی آن و همچنین فرصت طلبی تلاش می کنند از کوچک ترین فرصت ها برای ارتقای جایگاه اجتماعی نازل خود استفاده کنند.
نکته دیگر اینکه بسیاری از این موارد می تواند براساس شانس و تصادف به وجود آمده باشد. معمولا افرادی که دارای جایگاه اجتماعی دلخواه خود نیستند بیشتر به دنبال شانس و فرصت های تصادفی هستند و ممکن است زودتر از کسانی که به دنبال این مسائل نیستند به اهداف خود دست پیدا کنند. مساله مهم اما زمانی است که این فرصت به وجود آمده است. در چنین شرایطی استفاده از این فرصت بستگی به میزان توانایی های خود فرد دارد که به چه میزان و از چه روش هایی تلاش کند از فرصت های به وجود آمده استفاده کند.
**شواهد و قراین بیانگر این مطلب است که بابک زنجانی به تنهایی مبادرت به فساد اقتصادی نکرده است، ارزیابی شما در این باره چیست؟
قطعا وی به تنهایی دست به چنین کاری نزده و یک جریان وی را حمایت می کرده است. البته بنده به صورت علمی و دقیق نمی توانم در این زمینه اظهارنظر کنم. بنده زمانی که رئیس شورای رقابت بودم با یک مورد از این فساد مواجه شدم. شخصی در شورای رقابت حضور داشت که تخلفات گسترده ای را انجام داده بود و کارنامه وی برای ما روشن بود. یک جریان به دنبال فشار به ما و استعفای بنده از ریاست شورای رقابت بود. هنگامی که در یکی از جلسات مهم شورا یکی از اعضا از جلسه خارج شد، این شخص خاص نیز بلافاصله از جلسه خارج شد.
بنده بلافاصله با مسئول دفترم تماس گرفتم که این دو نفر کجا رفتند. رئیس دفتر من عنوان کرد که در راهرو چند کلمه صحبت کردند و سپس دفتر را ترک کردند. بعدها من متوجه شدم که این افراد به دنبال خرید غیرقانونی چندین میلیون یورویی سهام عمده یک پالایشگاه بسیار بزرگ در کشور بودند. بنده در طول دوران مسئولیتم با پرونده های مختلفی روبه رو شده ام که به شکل های مختلف در آن فساد اقتصادی رخ داده بود. شرایط حتی به شکلی بود که به راحتی می توانستم حدس بزنم این فساد توسط کدام مسئول صورت گرفته است.
شاید اگر بنده این فسادها را افشا می کردم کسی به حرف من گوش نمی داد. هنگامی که ریشه های فساد در یک جامعه وجود داشته باشد، همیشه نوعی انگیزه برای افرادی که استعداد فساد دارند مهیاست که به این کار مبادرت کنند. برای اینکه یک فساد اقتصادی رخ بدهد علاوه بر استعداد یک فرد و فرصت طلبی وی، یک سری عوامل دیگر مانند شرایط و بسترها و همچنین افراد حمایت کننده نیز باید وجود داشته باشد. با این وجود چند علامت بسیار مهم وجود دارد.
چهار نفر از اعضای کابینه گذشته بابک زنجانی را تایید کرده اند. احتمال اینکه این چهار نفر دچار مشکلاتی بوده اند بسیار کم است. ممکن است یک معاون وزیر یا یک مدیرکل دچار مشکل شوند؛ اما اینکه سه وزیر و یک رئیس کل بانک مرکزی در یک دولت همگی دچار اشتباه شوند بسیار بعید است. در نتیجه احتمال زدو بند و بده و بستان بین بابک زنجانی و این افراد بسیار پایین است. اگر زدوبندی وجود داشت بابک زنجانی با حق السکوت گرفتن از این افراد تاکنون «بار خود را بسته بود» و به هر شکلی بود از کشور فرار می کرد. اما چنین اتفاقی رخ نداده است.
در نتیجه شکل صحیح تر این مساله این است که به دلیل اینکه اقتصاد کشور بر اثر سیاست های اشتباه دولت گذشته تحت فشار شدید قرار گرفته بود شخص فرصت طلبی چون بابک زنجانی تلاش کرده از این وضعیت به سود خود و جریان حمایت کننده اش سوءاستفاده کند. نکته مهم دیگر اینکه بنا به اظهارات بابک زنجانی وی مدتی راننده (مرحوم) نوربخش، رئیس کل بانک مرکزی بوده است.
در نتیجه وی در حین وظیفه ای که به وی محول شده ممکن است از روابط خارجی خاصی مطلع شده باشد یا اینکه با برخی از افراد خارجی آشنا شده باشد که بعدها موفق شده از طریق رابطه با آنها با مافیای بزرگ نفتی رابطه برقرار کند. در نتیجه هنگامی که دولت احمدی نژاد به وی پیشنهاد همکاری برای دور زدن تحریم ها را می دهد، وی این پیشنهاد را بهترین فرصت برای سوءاستفاده بزرگ و همچنین ارتباط و جلب اعتماد طرف های خارجی می بیند. زنجانی به خوبی به این مساله آگاهی داشته که اقتصاد ایران تحت فشار است. در نتیجه وی در چنین شرایط خاصی تلاش کرده تا آنجا که می توانسته از این فرصت برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند.
** به نظر شما عناصر خارجی نیز با این پرونده ارتباط داشته اند؟
بله، این رابطه وجود داشته است. شکل کلی این پرونده و وضعیت به وجود آمده به خوبی بیانگر این نکته است که بابک زنجانی با عناصر خارجی ارتباط مخفیانه داشته و به وسیله همین افراد تلاش می کرده نفت ایران را در بازارهای بین المللی به فروش برساند. به نظر می رسد بابک زنجانی با بسیاری از دلال های بزرگ نفتی ارتباط داشته که چنین مسئولیتی به وی واگذار شده است. در پرونده بابک زنجانی دعوا بر سر چندین میلیارد دلار پول است و به همین دلیل این پرونده یک پرونده ساده و عادی نیست. مبادله این همه پول تنها از عهده گانگسترهای بین المللی با روابط پیچیده و شبکه های مخوف مافیایی برمی آید. نباید پرونده زنجانی را پرونده کوچکی دانست و وی را یک تازه به دوران رسیده خطاب کرد. بدون شک وی دارای روابط و رانت های بسیار بزرگی بوده که به چنین کار خطیری گمارده شده است. گانگسترها و مافیای مواد مخدر و اسلحه به راحتی افراد مختلف را در مکزیک یا جنوب شرق آسیا ترور می کنند. در نتیجه جابه جا شدن پول های هنگفتی مانند پول های مرتبط با بابک زنجانی حتما نیازمند وجود شبکه های بزرگ مافیایی و استفاده از امکانات چنین سیستم های پیچیده ای بوده است. ورود به این سیستم های پیچیده نیز کار بسیار سختی است. دلال هایی که به این گروه های خطرناک نزدیک می شوند الزاما نباید از افراد سرشناس و مشهور باشند و ممکن است افرادی را شامل شود که هیچ نشان و اعتباری نیز ندارند. اینگونه افراد ممکن است براساس شانس و تصادف با این وضعیت مواجه شوند. وضعیت بابک زنجانی نیز دقیقا به همین شکل بوده است. وی زمانی که متوجه شده دولت ایران تحت فشار است و برای برون رفت از این وضعیت حاضر به همکاری با وی است، فرصت را مغتنم شمرده و خود را به مافیای بزرگ نفتی نزدیک کرده است. یعنی شانس در خانه زنجانی را زده و وی که فرد فرصت طلبی بوده به خوبی از این فرصت به وجود آمده در جهت بستن بار خود استفاده کرده است. در نتیجه زنجانی «با یک تیر دو نشان زده است»؛ یعنی هم موفق شده ثروت خود را چندین برابر کند و هم اینکه وارد یک شبکه بزرگ مافیایی در عرصه بین المللی شده که در شرایط مختلف برای وی سودمند بوده و وی می توانسته از این طریق به بسیاری از اهداف بزرگ خود دست پیدا کند.
** نقش «امضا طلایی ها» را در پرونده بابک زنجانی چگونه ارزیابی می کنید؟
امضاطلایی ها نه با پرونده بابک زنجانی به وجود آمده اند و نه با بسته شدن این پرونده از بین خواهند رفت. اغلب این افراد روی موج قرار دارند و در مقطعی در کشور بروز می کنند اما پس از مدتی از گردش قدرت خارج می شوند. البته در این بین برخی از این افراد همیشه و در همه مقاطع دارای امضاهای طلایی هستند. همین افراد هم هستند که عامل اصلی بسیاری از رانت های بزرگ در کشور هستند. اگر کسی قصد دارد با فساد اقتصادی مبارزه کند باید در مرحله اول با امضاطلایی ها مبارزه کند و در مراحل دیگر به سراغ عوامل دیگر برود.
*منبع : روزنامه آرمان
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131
عضو انجمن فولاد:رضا شهرستانی، عضو انجمن فولاد در گفتگو با «نسیم» بیان داشت: کشور همسایه ما ترکیه که نه سوخت دارد و نه سنگ آهن، مواد اولیه را از آن سر دنیا میآورد و در کشورش فرآوری میکند.
برخی دولتیها واردات تجهیزات خارجی را بر تولیدات داخلی ترجیح میدهند
شهرستانی در گفتگو با «نسیم» : ترکیه نه سوخت دارد و نه مواد اولیه، چگونه توانسته تولیدش را دو برابر ایران کند، ما توان رقابت با ترکیه را نداریم/ برخی آقایان چون خودشان پتروشیمی دارند حمایتی از صنعت فولاد نمیکنند
وی ادامه داد: با این اوصاف تولید کشوری مانند ترکیه دو برابر تولید ایران است و ما در این زمینه نمیتوانیم با آنها رقابت کنیم در صورتی که در کشور ما هم انرژی و هم مواد اولیه سنگ آهن به وفور وجود دارد و هم نیروی انسانی جوان زیاد است.
شهرستانی تأکید کرد: اینجا این سؤال پیش می آید پس چرا با وجود انرژی و نیروی ارزان تولید آنها جلوتر از ما است و ما توان رقابت با آنها را نداریم؟ پاسخش در این است که مسلما در ساختار ما مشکلات سوءمدیریتی وجود دارد.
وی بیان داشت: این موضوع برمی گردد به هزینه مالی. هزینه مالی هم مربوط به این میشود که تجهیزاتی که ما وارد میکنیم و یا کارخانهای که تأسیس می کنیم هزینهاش چندین برابر شده است.
وی در رابطه با بحث واردات تجهیزات خارجی و جایگزین کردن آنها به جای تولیدات داخلی، به نسیم گفت: متأسفانه تجهیزات و اجناس را از خارج وارد میکنند و دلیلش هم این است که واردات برای آنها راحتتر و سودآورتر است اما اگر قرار باشد که تمامی این کارها در داخل صورت بگیرد بدون شک سخت تر و همه چیز تحت کنترل و نظارت بیشتری خواهد بود، لذا واردات برخی از تجهیزات به صرفه تر از استفاده از تولید داخلی است.
شهرستانی اضافه کرد: متأسفانه در این مدت هیچ گونه حمایتی از سوی دولت در این بخش صورت نگرفته ، از طرفی به این دلیل که برخی از آقایان خودشان پتروشیمی دارند، تنها حمایتها از صنعت پتروشیمی بوده و در رابطه با صنعت فولاد حمایتی دیده نشده است.
این عضو انجمن فولاد اظهار داشت: در حرف بحث حمایت فراوان است اما به حوزه عمل و اجرایی شدن که میرسد هیچ خبری از حمایت نیست. یعنی در حقیقت شعار زیاد است اما در عمل به گونه دیگری است.
وی بیان داشت: در این دوران پساتحریم هم باید مراقب باشیم که تنها سرمایه گذاری را به داخل بیاوریم، در غیر این صورت وابسته خارج و تبدیل به مصرف کننده خواهیم شد.
شهرستانی در پایان خاطرنشان کرد: ما توقعمان از دولت این است که سرمایه گذاری خارجی و اشتغال زایی در ایران را مد نظر داشته باشد نه این که از آنها نمایندگی گرفته و یا اجازه بدهند اجناس خود را وارد ایران کرده و به فروش برسانند.
http://nasimonline.ir/detail/News/1028335/148
ماجرای زمینخواری در حیران بالا گرفت
رئیس سازمان بازرسی کل کشور اضافه کرد: روز گذشته (شنبه) نیز، آقای نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور را دعوت کردیم و درباره مسایل مختلف، تبادلنظر شد و کمبودها را گوشزد کردیم.
کد خبر: ۵۳۴۷۹۴
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۰ - 27 September 2015
ناصر سراج در پاسخ به این سوال که آیا سازمان بازرسی کل کشور در ارتباط با سیل اخیر در شهرستان ورامین نیز ورود کرد یا خیر گفت: در ارتباط با این مسئله، ورود کردیم و گزارشهایی نیز تهیه و پس از جمعبندی نهایی به مراجع ذیصلاح ارسال شد.
به گزارش تابناک گیلان، رئیس سازمان بازرسی کل کشور اضافه کرد: روز گذشته (شنبه) نیز، آقای نجار رئیس سازمان مدیریت بحران کشور را دعوت کردیم و درباره مسایل مختلف، تبادلنظر شد و کمبودها را گوشزد کردیم.
سراج در پاسخ به این سئوال که آیا در سیل اخیر در استانهای شمالی، این سازمان علیه نهاد یا سازمانی اعلام جرم کرده است یا خیر گفت: در ارتباط با آن موضوع نیز، سازمان بازرسی کل کشور ورود و اقدام به تهیه گزارش کرد و پس از جمعبندی نهایی، گزارش را به مراجع ذیصلاح ارسال کردیم اما به دلیل محرمانه بودن گزارشهای سازمان بازرسی از بیان جزئیات معذورم.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور در ارتباط با آخرین وضعیت ورود بازرسان این سازمان به موضوع زمینخواری در منظقه گردشگری حیران واقع در آستارا اظهار کرد: در این خصوص نیز، سازمان بازرسی کل کشور ورود و پس از بررسی اسناد و مدارک، اقدام به تهیه گزارش کرد. پس از جمعبندی نهایی، گزارش خود را به مراجع و دستگاههای مربوطه فرستادیم.
سراج همچنین درباره آخرین وضعیت پرونده ایرانسل گفت: سازمان بازرسی در ارتباط با این مسئله نیز ورود کرده بود اما هم اکنون از آخرین وضعیت آن اطلاعی ندارم.
۱۴ مرداد ماه سال ۹۳ بود که سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد: در الحاقیه پروانه اپراتور دوم تلفن همراه که در آبان ماه ۱۳۸۴ به تصویب رسیده است، در بند ۲-۲-۵ این الحاقیه تحت عنوان تغییرات مؤثر برسرمایه دارنده پروانه تصریح شده: «ایرانسل باید در انطباق با شرایط و روال مورد تأیید وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به میزان ۲۱درصد کل سهام دارنده پروانه را طی سه سال از تاریخ لازم الاجرا شدن( قرارداد) از طریق بورس عرضه عمومی کند، پس از انجام عرضه عمومی سهام فوق الذکر، دو عضو هیأت مدیره میبایست درانطباق با ماده ۸ قانون شماره ۲۶۰/۶۰۷۸۰ مورخ ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۸۳ از سوی مجمع عمومی دارنده پروانه تجدید انتخاب شوند».
در نامه سازمان بازرسی کل کشور آمده بود: بر اساس این گزارش با توجه به عدم اقدام لازم و به موقع سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در پیگیری این مهم از اپراتور دوم تلفن همراه که موجبات تأخیر در عرضه ۲۱ درصدی سهام ایرانسل و عدم عرضه عمومی سهام این شرکت شده است مراتب از سوی بازرسی امور نیرو و ارتباطات از سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی مورد مطالبه قرار گرفت.
این اداره کل اعلام کرد: باتوجه به تنظیم گزارشی جامع و مستند در این خصوص و ارائه پیشنهاد مبنی بر مکلف کردن اپراتور توسط وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به ایفای تعهدات پروانهای و ارسال آن به مبادی ذیربط و تأخیر پنج ساله در این خصوص، معاون وزیر و رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در ارتباط با واگذاری ۲۱ درصد سهام شرکت خدمات ارتباطی ایرانسل از طریق بورس اوراق بهادار اعلام داشت: فرصت ششماههای به ایرانسل به منظور نحوه اجرا و زمان بندی عرضه سهام این شرکت در بورس داده شده است.
«دنیای اقتصاد» شواهد تغییر مسیر رشد اقتصادی را بررسی میکند
بازگشت رکود از بهار 94؟
دنیای اقتصاد: شواهد موجود از بخشهای مختلف اقتصاد ایران همچون وضعیت تولید و فروش در صنایع مختلف بورسی، کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی و اظهارنظرهای برخی مسوولان دولت در رابطه با قرار گرفتن در سال سخت اقتصاد نشان میدهد مسیری که اقتصاد از زمستان سال گذشته همزمان با کند شدن شیب رشد اقتصادی آغاز کرده، احتمالا در بهار سال 94 نیز ادامه خواهد داشت. موضوعی که تنها مربوط به اقتصاد ایران نیست و در کشورهای صادرکننده نفت قابل مشاهده است. رئیسکل بانک مرکزی نیز این موضوع را تایید کرده و معتقد است آهنگ رشد اقتصادی کشور در فصل چهارم سال گذشته کند شده و پس از ثبت ارقام بالای 3 درصد در فصول اول تا سوم به 6/ 0 درصد در فصل پایانی سال گذشته رسیده است. در این شرایط پیشبینی میشود عوامل کاهنده رشد اقتصادی کماکان در سالجاری استمرار یابد و رشد اقتصادی سالجاری را تحتتاثیر قرار دهد. علاوه بر این، بررسیها نشان میدهد باقی ماندن تحریمها تا زمان اجرایی شدن توافق هستهای و کاهش قیمت نفت به بخشهای مختلف اقتصاد از جمله پروژههای عمرانی سرایت میکند و این موضوع از تحرک اقتصاد میکاهد و امکان دارد اقتصاد ایران نتواند رکوردهای رشد در سال قبل را تکرار کند.
......
اثر کاهش درصدی قیمت نفت در یکسال اخیر بر تولید ناخالص داخلیhttp://www.donya-e-eqtesad.com/news/935436/
مشاور ارشد وزیر کشور عنوان کرد؛
فساد دلیل بی اعتمادی مردم به اقتصاد
گروه اقتصادی: در طول دولت نهم و دهم بینظمی و عبور از قانون به شکل آشکاری از سوی برخی مدیران دولتی بهصورت آشکار دنبال میشد. همین امر سبب شد آشفتگی اقتصادی در ایران به شکل گستردهتری نسبت به قبل دیده شود.
فساد دلیل بی اعتمادی مردم به اقتصاد
سیدعلی میرباقری، مشاور ارشد وزیر کشور در گفتوگو باایلنا؛ درخصوص شرایط اقتصادی پساتحریم میگوید قطعا با انجام توافق هستهای و اجرایی شدن مفاد توافق برجام نباید انتظار داشت که در کشور ما یک شبه معجزهای رخ دهد.مشروح این گفتوگو در ذیل میآید:
وضعیت اقتصادی ایران را پس از اجرایی شدن توافق هستهای وین چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا باید منتظر معجزه در عرصه اقتصاد باشیم؟
اقتصاد یک زنجیره است که همه بخشهای آن به هم مرتبط هستند، عرضه، تقاضا و تولید جدا از هم و منفک از یکدیگر نیستند. در مفهوم علمی و در شرایط واقعی رابطه اقتصاد، سیاست و فرهنگ براساس رابطه و مفهوم ارگانیکی و کنش-واکنشی شکل گرفته است. مفاهیم اقتصاد، سیاست و فرهنگ در هم تنیده و بهصورت تز و آنتی تز عمل میکند. هیچ دولتمردی نمیتواند دستور العمل صادر کند تا تورم کنترل شده یا اشتغال زیاد شود. در این امر شکی نیست که توافق هستهای وین فشارهای سیاسی و بین المللی را بر کشور کم کرده است، آرامش بر اقتصاد و تولید کشور حاکم شده است و انشاء ا... با تدبیر دولتمردان کشور به سمت ثبات سیاسی و اقتصادی حرکت خواهد کرد.
اما برخی بر این باورند که تاکنون عملکرد دولت در زمینه افزایش سطح معیشت مردم چندان موفقیتآمیز نبوده است؟
قطعا با انجام توافق هستهای و اجرایی شدن مفاد توافق برجام نباید انتظار داشت که در کشور ما یک شبه معجزهای رخ دهد. قطعا برای قدم برداشتن در مسیر توسعه پایدار نیازمند جذب سرمایهها و سرمایه گذاری داخلی و خارجی و برنامه ریزی دراز مدت و کوتاه مدت هستیم. چیزی که میشود انتظار داشت این است که شاید توافق هستهای در کوتاه مدت باعث شود وضع موجود ما در اقتصاد ایران بدتر از این نشود. ولی اینکه معجزهای در اقتصاد ایران رخ دهد محال خواهد بود.
چرا میگویید انتظار تغییر آنچنانی در اقتصاد ایران نمیتوان داشت؟
اینکه شکل گیری اقتصاد مولد در ایران بسیار سخت شده است. یک بخشی از آن به ریشه تاریخی و فرهنگی جامعه ایرانی بازمیگردد. به معنای بهتر در فرهنگ و تاریخ ما تولید جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. مردم ایران در طول تاریخ بیشتر بازرگان بودهاند تا تولید کننده. این رویکرد به بازرگانی و تجارت، ناشی از شرایط حاکمیت سیاسی و اقلیم ایران بوده است. در سالهای اخیر هم اکتشاف و بهره برداری نفت مزید بر این علت شد که دولتها کمتر به سمت اقتصاد تولید محور حرکت کنند. به معنای درستتر اقتصاد ایران در یک سده اخیر در واقع به خام فروشی عادت کرده است. ریشه دیگری که من میتوانم برای ناکارآمدی اقتصاد ایران اشاره کنم تاثیر پذیری قانون گذاری ما و سیاستگذاری کلان ملی ناشی از برخی ریشههای فرهنگی غلط جامعه است. به طور مثال ما در قوانین کمرگات کشور به جای آنکه از کلماتی مانند مبادی ورود و خروج کالا استفاده کنیم، تنها با به مبادی ورودی اشاره میکنیم. همین مثال و دهها مثال دیگر به ما میگوید که فرهنگ واردات در کشور بر قوانین اقتصادی سایه افکنده است. اینجا یک انتقاد هم به فرهنگ سازان کشور مطرح است و آن اینکه ما پس از انقلاب در حوزه تمرکز سرمایه و سرمایه گذاری، تبلیغات درستی نداشتهایم. ما از نظر فرهنگی برای مردم روشن نکردیم که تمرکز ثروت و سرمایه گذاری در کشور چقدر میتواند به تولید و اقتصاد و اشتغال کشور کمک کند. اکنون تمرکز سرمایه بیشتر در شرکتهای شبه دولتی است. به دلیل برخی از مشکلات سیاسی اقتصادی و فرهنگی ما کمتر توانستهایم مردم را تشویق کنیم که سرمایههای خود را به سمت تولید جهت دهی کنند.
از طرفی بروکراسی اداری در ایران به دلیل به روز نبودن برخی از قوانین مانع از فعالیت سرمایه گذاران و تولید کنندگان شده است. همین بروکراسی اداری ناکارآمد که دلایل مختلفی در طول دورههای مختلف داشته است، فساد اداری و اقتصادی را رقم زده است. فساد اداری موجب بیاعتمادی مردم به نظام اقتصادی کشور شده است البته نباید از نظر دور داشت که ناکارآمدی اداری و نظارتی در سالهای اخیر بیش از گذشته دیده میشود چرا که در طول دولت نهم و دهم بینظمی و عبور از قانون به شکل آشکاری از سوی برخی مدیران دولتی به صورت آشکار دنبال میشد، همین امر سبب شد آشفتگی اقتصادی در ایران به شکل گسترده تری نسبت به قبل دیده شود. قطعا برای بهتر شدن وضعیت اقتصادی نیاز به زمان بیشتری داریم، باید سیستم قضایی کشور سرمایه داری سالم و سرمایه گذاری اقتصادی توسعه محور را بیش از پیش پذیرفته و از آن حمایت کند. قوه مقننه باید قوانین ناکارآمد، قدیمی و دست و پاگیر را به روز و کارآمد کند، در کنار همه اینها قوه مجریه باید شرایط تولید و نظام اداری کشور را بازسازی و اصلاح کند. همه این موارد که اشاره کردم زمان زیادی میطلبد، بنابراین برای تغییر نیازمند تغییر هستیم. اگر قوانین ما روشن و شفاف باشد قطعا با رشد سرمایه گذاری مواجه خواهیم شد. وقتی شما قوانین محکمی نداشته باشید فساد اقتصادی در کشور رشد پیدا میکند. ریشه فساد اداری و اقتصادی در قانون گذاری غیر کارشناسی و ناکارآمد ماست.
رشد اقتصادی با رضایت مردم نسبت مستقیم دارد. دولت یازدهم در شرایط فعلی چه کاری باید انجام دهد؟
بیش از هر چیز اقتصاد ایران نیازمند آرامش است. دولت یازدهم با سعه صدر و برقرار شدن آرامش داخلی و پرهیز از هر گونه حاشیه آفرینیهای که برای این دولت ایجاد میشود میتواند در همین مدت کوتاه هم رضایت عمومی را جلب کند. از سوی دیگر با فراهم آمدن شرایط اجرای توافق هستهای دولت یازدهم باید از ظرفیتهای بازار ایران استفاده کرده و سرمایه گذاران خارجی را جذب و تشویق به سرمایه گذاری در ایران کند در عین حال شرایط و تسهیلات را برای جذب راحتتر سرمایهها در سازوکار اداری امروز فراهم آورد. به هر حال من فکر میکنم دولت میتواند و چنانکه از دو سال گذشته تا امروز توانسته است نرخ بیکاری را از ۲۴ درصد به رقمی نزدیک به ۱۳ درصد برساند. تیم اقتصادی دولت باید در زمینه تصمیم گیری کارشناسانه عمل کند و از هرگونه خلق الساعه و اقدامی که بازار را به بر هم بزند خود داری کند. بیتردید ما امروز که در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه هستیم، نیازمند نگاه توسعه محور به عرصه قانون گذاری برای حل مسائل کشور میباشیم. آنچه که در سالهای گذشته در مجلس تصویب شده است، قوانین موازی و متناقض با یکدیگر است، ما نیازمند نگاه کارشناسی در مجلس هستیم که متاسفانه این نگاه را نداریم. ما هزاران صفحه قانون نوشتیم؛ اما قوانینی که مصوب شده است با هم نمیخوانند. من به عنوان کسی که در وزارت کشور و جاهای دیگر سالها کار اجرایی کردهام به وضوح این ناهم خوانی را میبینم.
منظورتان از نگاه توسعه محور در عرصه قانونگذاری چیست؟
اگر میخواهیم مطابق اهداف و چشم اندازهایی که برای کشور ترسیم کردهایم گام برداریم نیازمند نگاه توسعه محور و کارشناسی به قانونگذاری هستیم. مجلس فعلی در چنین شرایطی قرار ندارد، ما نیازمند مجلسی کارآمد و کارشناس هستیم. بنابراین ما نیازمند مشارکت دادن کارشناسان در انتخابات مجلس هستیم و این تصمیم سازان سیاسی هستند که میتوانند شرایط را برای حضور نیروهای کارآمد در مجلس آتی فراهم کنند.
طبق گزارشات سازمان بازرسی کشور زمین خواری و دریا خواری وجود داشته است و اغلب سازمانها متولی بودند , اما از سال 84 به بعد زمین و دریا خواری با رشدی تصاعدی و وحشتناک عمومیت پیدا کرد و وعلاوه بر سازمانها و نهادها , مدیران و اقشار بانفوذ نیز در قطعات بزرگ وارد میشدند و سپس تفکیک میکردند و میفروختند ,( دست در دست هم دهیم به مهر , میهن خویش کنیم آباد ...مخصوصا در جاهای خوش آب و هوا , !
یکی از این مناطق گردنه حیران است که احتمالا اکثرا به این قطعه از بهشت زمینی رفته اند و لذتش را برده اند , بنده زمانی که بکر بود خاطرات خوبی از آنجا دارم و اکنون نیز که میروم بایستی اعتراف کنم دوست داشتم یکی از آن ویلاها در تملک بنده بود , یا اینکه چرخ گردون طوری میچرخید که جناب احمدی نژاد در زمان ریاستش گوشه چشمی نازک میکردند به مدیرانش و یک تکه زمین 50 متری نیز به بنده میدادند
هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت
وزارت بهداشت:
ولیمه را به تأخیر بیندازید
چندی پیش ورود یک فرد عربستانی آلوده به ویروس کرونا به کره جنوبی موجب ابتلای 183 نفر و مرگ 36 تن شد.
http://www.asriran.com/fa/news/419691/احتمال شیوع کرونادرایران بعدازبازگشت حجاج مجروحان منا درکناربیماران مبتلابه کرونا بستری شده اند وزارت بهداشت ولیمه را به تأخیربیندازید