رمزگشایی قائم مقام سابق وزیر نیرو از مصیبت عظمای دولت بنفش / درآمد حاصل از افزایش حامل های انرژی به جیب گشاد شرکت های آب، برق، گاز و پخش فرآوره های نفتی می رود/ ساختار هدفمندی یارانه ها فرو ریخته است
شرکتهای فروشنده حاملهای انرژی مثل شرکتهای برق و آب منطقه ای، شرکتهای مربوط به توزیع بنزین و گازوئیل و ...موظف شده بودند که مبلغ حاصل از فروش انرژی را به خزانه دولت واریز کنند و دولت پس از کسر مبالغ حاصل از افزایش قیمت حاملها را کسر و مابقی را به شرکتها برگرداند. و این کاری بود که ظرف دو سالی که دولت دهم هدفمندی را اجرا می کرد، انجام شده بود. البته در ابتدای پذیرش این مساله برای شرکتها مقداری سخت بود که این مبالغ به خزانه برود و پس از کسر افزایش قیمتها مابقی به حساب شرکتها بر گردد. پس از روی کار آمدن دولت یازدهم کل مبالغ مستقیما به حساب شرکتها واریز می شود و چیزی به یارانه اختصاص نمی یابد. |
|
دولت بهار/ "مصیبت عظمی" و "شب عزای هیات دولت" تعابیربیژن زنگنه و علی طیب نیا است که اوج نگاهمنفی دولتمردان و ناخرسندی آن ها ازبازتوزیع منابع حاصل از هدفمندی یارانه هادر میان مردم را نشان می دهد. مسئولان دولتمی گویند برای پرداخت یارانه 44 هزار و پانصدتومانی با مشکلات بسیار زیادی روبرو هستند. این در حالی است که دولت یازدهم طی دوسالگذشته در چندین مرحله اقدام به افزایش شدیدقیمت حامل های انرژی کرده و درآمدهای دولتاز این محل افزایش قابل توجهی یافته است. ضمن اینکه در حافظه افکار عمومی ثبت است کهدولت دهم با وجود ثابت نگهداشتن قیمت حاملهای انرژی بعد از اجرای هدفمندی به راحتی و با اشتیاق منابع حاصل از هدفمندییارانه ها را در میان مردم تقسیم می کرد وسخنی از عزای دسته جمعی هیات دولت به میاننمی آورد بلکه شب پرداخت یارانه ها شب جشن ملی مردم و دولت بود. سوال این است که مشکل دولت یازدهمدر پرداخت یارانه به مردم از کجا ناشی میشود؟
دکتر علی ذبیحی، قائم مقام وزیر اسبق نیرو و مشاور رئیس جمهور سابق در گفت و گو با خبرنگار دولت بهار، در این باره گفت: در رابطه با هدفمندی یارانه ها و منابع هدفمندی، برنامه خیلی دقیق و کارشناسی شده بود بدون اینکه ریالی از منابع دولت هزینه شود. وقتی کار برای رضایت مردم باشد که حتما رضایت حق تعالی را هم بدنبال دارد اینطور می شود که هم موفقیت است و هم رضایت مردم. دولت برنامه ریزی و هماهنگی کرد به میزانی که حامل های انرژی را افزایش می دهد مبلغ بدست آمده را بطور عادلانه در بین اقشار مختلف مردم تقسیم کند. در واقع منبع هدفمندی خود مردم بودند و مصرف کننده هم مردم با این تفاوت که پر مصرف ها بابت خرید انرژی هزینه بیشتری می پرداختند و در نتیجه کم مصرف ها چیزی گیرشان می آمد که در مجموع کمک شایانی بود به عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی در بین مردم که در مرحله اول هدفمندی در قبال افزایش حامل های انرژی مبلغ 45500 تومان بدست آمده بود. سابقه ندارد طرحی به این مهمی و گستردگیدر جامعه اجرایی شود و کمترین مخالف را داشته باشد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی یاد آور شد: باید دید که چرا جریانی خاص از ابتدا با این طرح مخالف بود و از هر فرصتی برای به اجرا در نیامدن آن استفاده می کرد. لازم است به نکته ای توجه داشته باشیم و مشخص کنیم که در عمل مردم را چگونه می بینیم. آیا نگاه اسلام ناب که مفسر آن در عصر حاضر امام و مقام معظم رهبری است را داریم که "مردم ولی نعمت ما هستند" یا نگاه خلاف آن را که مردم باید تابع ما باشند؟ طبیعی است که جامعه ما مثل همه جوامع در گذشته و حال دارای هر دو نگاه می باشد و عده ای هر کمکی که موجب توانمند سازی مردم و افزایش قدرت اقتصادی و در نتیجه پیدایش شخصیت اجتماعی مستقل برای مردم را بدنبال داشته باشد را بر نمی تابند و با آن به مخالفت علنی می پردازند. چرا که آنها می خواهند مردم همیشه محتاج آنها باشند لذا نباید مسکن مناسب, در آمد مکفی و ... داشته باشند. به همین خاطر است که با هدفمندی یارانه ها, مسکن مهر, سهام عدالت, بنگاههای زود بازده کوچک و ... بطور جد مخالفت می کنند بگونه ای که حاضرند نا رضایتی گسترده مردم در حال حاضر را در قبال ملغی کردن چنین طرحهایی بجان بخرند.
ذبیحی افزود: آیا رابطه ای بین تحریم ها ی آمریکا و هجمه های جریانی در داخل برای شکست هدفمندی وجود داشته یا نه اطلاع درستی ندارم ولی می توان گفت امریکا از به اجرا در آمدن طرح های اقتصادی در دولت قبل به شدت عصبانی بود و اجرایی نمودن تحریم ها اگر چه به ظاهر نگرانی از فعالیت های هسته ای بود ولی جنبه اقتصادی آن خیلی مهمتر بود. امریکا بخوبی می داند مانع اصلی آنها در ایران مردم هستند. لذا باید مردم ضعیف و ضعیف تر شوند تا موجب امیدواری آنها شود. خوب دولتی که تمام برنامه هایش اقتصادی و در جهت تقویت بنیه اقتصادی مردم گام بر می دارد و روز بروز موجب خوشحالی و امیدواری آنها می شود معلوم است که باب میل آمریکا نمی باشد و باید کاری کرد تا برنامه های اقتصادی تقویت کننده مردم با شکست مواجه شود. به همین خاطر مایه تاسف است که عده ای در داخل سعی کردند با تبلیغات گسترده در داخل و خارج افزایش قیمت سکه و دلار در سال 91 و 92 را که عامل اصلی آن تحریمها و یک برنامه طراحی شده از خارج بود را منتصب به هدفمندی کردند تا این طرح مردمی ومهم را به چالش بکشند.
مشاور رئیس جمهور پیشین افزود: شرکتهای فروشنده حاملهای انرژی مثل شرکتهای برق و آب منطقه ای، شرکتهای مربوط به توزیع بنزین و گازوئیل و ... موظف شده بودند که مبلغ حاصل از فروش انرژی را به خزانه دولت واریز کنند و دولت پس از کسر مبالغ حاصل از افزایش قیمت حاملها را کسر و مابقی را به شرکتها برگرداند. و این کاری بود که ظرف دو سالی که دولت دهم هدفمندی را اجرا می کرد، انجام شده بود. البته در ابتدای پذیرش این مساله برای شرکتها مقداری سخت بود که این مبالغ به خزانه برود و پس از کسر افزایش قیمتها مابقی به حساب شرکتها بر گردد.البته این امر مشکلاتی را هم برای شرکتها ایجاد می کرد که در مقابل اهمیت طرح ناچیز بود که برخی از شرکتها ناراضی بودند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی خاطرنشان کرد: دولت فعلی اساسا با پرداخت یارانه ها مخالف بوده و هست لذا از ابتدا بدون اینکه موضوع را کارشناسی کند و طرح بهتری را ارائه نماید با اقدامات نسنجیده مصوب کرد که شرکتهای مربوط به وزارتخانه های نفت و نیرو مبلغی به خزانه نریزند و مستقیما مبالغ فروش حاملهای انرژی را دریافت نمایند. در واقع دولت بین مشکلات مردم و شرکتهای مربوطه شرکتها را اولویت داد. طبیعی است که دولت در پرداخت یارانه ها با مشکل مواجه می شود و این مشکلی بود که ابتدا خود دولت برای خودش درست کرد تادلیلیباشد برای اینکه دولت جوابگوی پرداخت یارانه به همه نمی باشد و فضا را ببرند به سمتی که بگویند چه لزومی دارد که یک بخشی از مردم یارانه بگیرند. بحث اغنیا و طبقه ضعیف جامعه مطرح شدکه احصا کردن شان بدلیل نبود آمار دقیق، کار بسیار مشکلی است و هنوز نتوانستند این کار را بدرستی انجام بدهند. در حال حاضر فقط در بخش حقوق بگیر جامعه که حقوق بالاتری دارند مثل اساتید دانشگاه، یارانه آنها را قطع کرده اند. در حالی که بخشهایی از جامعه هستند که هر چند از لحاظ مرتبه علمی پایین تر هستند اما درآمد بالاتری دارند و هم اکنون یارانه دریافت می کنند. بنابراین باید گفت ساختار هدفمندی یارانه ها فرو ریخته و هم اکنون واقعیتی به نام هدفمندی یارانه ها وجود ندارد.
مدیر عامل اسبق سازمان تامین اجتماعی، اظهار کرد:لازم است گفته شود مشکل شرکتها را دولت می بایست با درآمدهای دیگر خود مثل مشکلات بقیه دستگاهها حل نماید نه از محل مبلغی که مردم بر اساس یک تفاهم دو طرفه بین دولت وملت برای یک امر مهم دیگر که اتفاقا موفق و مردم هم به طرق مختلف رضایت خود را در باره آن اعلان نموده اند صورت پذیرد. از سوی دیگر در دو سال گذشته به اسم هدفمند نمودن یارانه ها چندین مرحله قیمت حاملهای انرژی افزایش یافتهبدون اینکه ریالی به مردم پرداخت شده باشد. دلیل افزایش قیمت حاملهای انرژی, تورم و افزایش دیگر اقلام ذکر می گردد که این هم منطق درستی نمی باشد. باید پرسید مگر در آمد دولت کاهش یافته است؟ وقتی قیمت دلار در این دو سال متوسط سه هزار تومان فروخته می شود می توان گفت در آمد دولت در این دو سال و اندی سه برابر شده که باید تاثیر آن در زندگی مردم دیده شود که متاسفانه اینگونه نیست. چگونه است که دولت قبل در سال 91 که یکی از سخت ترین سالها از لحاظ اقتصادی بودکشور را با حدود 89 هزار میلیارد تومان بدون مشکل و بدون اینکه کسی گفته باشد نداریم کشور بخوبی اداره می شود ولی دولت فعلی با بودجه حدود 175 هزار میلیارد تومان و عدم ارائه خیلی از خدمات گذشته همواره مردم در تنگنا هستند؟ آیا مردم تفاوت قیمت اقلام مختلف همانند آب, برق, گاز, نان, شیر, ماست, و ... را بین سال 91 و امروز را نمی دانند!؟
قائم مقام وزیر سابق نیرو گفت: امروز گاهی مطرح می شود که افزایش قیمت حامل های انرژی به دلیل قانون هدفمندی یارانه ها رخ می دهد اما سوال من این است که کدام هدفمندی؟ اصلا دیگر هدفمندی وجود ندارد. پول حاصل از افزایش حامل های انرژی کجا مصرف میشود؟ آیا صرف طبقات ضعیفتر جامعه میشود و زندگی آنها را بهتر می کند یا اینکه می رود به حساب شرکتهای فروشنده حامل های انرژی؟ اگر فرض کنیم این پولها صرف نگهداری سیستم های مربوط به صنعت آب و برق و سیستمهای انرژی کشور میشود که بالاخره این پول کلانی ست، آیا وضع سیستمهای ما نسبت به گذشته بهتر شده است؟ آیا هدر رفت آب در شبکه آبرسانی وضعیتش بهتر شده است؟ تاکنون گزارشی مبنی بر بهتر شدن وضعیت این شبکه ها یا شبکه های توزیع برق نسبت به گذشته منتشر نشده است.
دکتر ذبیحی تاکید کرد:قاعدتا با وجود اینکه این شرکتها پولی به هدفمندی پرداخت نمی کنند باید وضعیت بهتری نسبت به گذشته ایجاد می کردند که این طور نشده است و دائم صحبت از گران کردن قیمت حاملهای انرژی را تکرار مینمایند که صحیح نمی باشد. سیستم های نظارتی باید کند و کاو کنند که این پولها چگونه در این شرکتها هزینه میشود. بنده مطمئن هستم که وضعیت مالی شرکتهای دریافت کننده این مبالغ نسبت به گذشته خیلی بهتر شده در حالی که دائم حامل های انرژی افزایش می یابد که این اجحاف به مردم است و در هدفمندی نیز بخشی از جامعه را از دریافت یارانه حذف میکنند. |
|
بوک مارک ها