علل ناكارآمدی تحريم ها عليه ايران
عدم موفقیت و ناکارآمدی سیاست تحریم اقتصادی آمریکا دارای عوامل متعددی است که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ چند گانگی اهداف تحریم و عدم تناسب ساختار تحریم ها با اهداف مورد نظر؛ اهداف تحریم اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا چندگانه و بعضا مبهم بودهاند. هدف این تحریم ها از یکسو مهار رژیم و جلوگیری از دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی و گسترش شبکه های تروریستی و از سوی دیگر تغییر رفتار رژیم در زمینه سیاست خارجی به ویژه مخالفت با رژیم صهیونیستی و صلح خاورمیانه، آمریکاستیزی و حمایت از گروه های تروریستی بین المللی بوده است. همچنین برخی از جناحهای حکومت آمریکا و نیروهای سیاسی ایران بر این باورند که سرنگونی ج.ا.ا و تغییر رژیم هدف ناگفته و غیر آشکار تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا بوده است. برخی از جناح های حکومت آمریکا همچنین خواستهاند تا از تحریم اقتصادی به عنوان ابزاری برای تغییر توازن قوا در عرصه سیاست داخلی ایران استفاده کنند. این اهداف با هم سازگاری لازم را نداشته، موجب ناهماهنگی ساختار تحریم ها با اهداف مورد نظر شده است.
2ـ یک جانبه بودن تحریم ها؛ یک جانبه بودن تحریم و ناتوانی آمریکا در جلب حمایت سایر کشورها دلیل پایهای دیگرعدم موفقیت سیاست تحریم اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا است. این خود بدان دلیل است که آمریکا، اتحادیه اروپا، ژاپن، چین و روسیه در برابر ج.ا.ا دارای اهداف متفاوتی میباشند و ارزیابی آنها از خطرات و منافع ج.ا.ا یکسان نیست.
3- موفقيت ايران در جايگزيني شركاي اقتصادي؛ ج.ا.ا در یافتن جانشین های مناسب برای کالاها و خدمات مورد تحریم موفق عمل كرد. شکست آمریکا در جلب حمایت سایر کشورها برای تحریم اقتصادی ايران موجب شده است تا ج.ا.ا بتواند برای کالاها، خدمات و بازارهای مورد نیاز خود جانشینهای مناسب بیابد و هزینه تحریم اقتصادی آمریکا را تحمل پذیر سازد.
4ـ کم توجهی آمریکا به ساختار و ویژگیهای سیاسی ايران؛ آمريكاييها از وضعيت ساختار سياسي حاكم بر ج.ا.ا اطلاعي ندارند و يا توجهي به آن نشان نمي دهند. لذا از پيشبيني واكنش جريان هاي سياسي و مردم در مقابل اقدامات خود عاجز بوده و به دليل رويكرد مادي به دنيا، قادر به درك روحيه اسلامي و انقلابي مردم براي ايستادگي در برابر استيلاطلبي زورمدارانه خود نيستند.
5ـ همراه نکردن کاربرد تحریم با سایر راهکارها و ضعف کانالهای ارتباطی با ايران؛ هرگاه سیاست تحریم با ابزارهای دیگری مانند روابط دیپلماتیک همراه باشد غالبا موثرتر میباشد. سیاست آمریکا در برابر ج.ا.ا كه عمدتا بر پایه تحریم اقتصادی متکی بوده، نتوانسته سیاست تحریم اقتصادی را همراه با ابزارهای دیگر بکار بندد تا از آن ترکیب موثری برای تاثیرگذاری بر ج.ا.ا بسازد. نبود یک دیالوگ موثر از یکسو، و شعار تغییر رژیم از سوی دیگر، سبب شد تا تحریم اقتصادی نتواند به صورت کاتالیزوری در جهت تغییر رفتار ج.ا.ا عمل نماید.
6ـ تاثیرات سیاست داخلی آمریکا؛ علت دیگر شکست سیاست تحریم اقتصادی را میبایست در سیاست داخلی آمریکا جستوجو كرد. غالبا تدوین سیاست خارجی آمریکا، از جمله تحریم های اقتصادی، توسط ارگان های اجرایی حکومت رهبری میشود. در مورد تحریم اقتصادی ایران، به دلایل متعدد، از جمله خاطره گروگانگیری سفارت آمریکا، کنگره آمریکا به ویژه پس از سال ۱۹۹۱ به نحو فعالی در تدوین و پیشبرد سیاست تحریم اقتصادی ایران مشارکت نمود. به این ترتیب سیاست خارجی آمریکا در برابر ج.ا.ا به سیاست داخلی آن پیوند خورد و به ابزاری در رقابت سیاسی آمریکا تبدیل شد.
قدرت و حضور فعال گروه فشار و لابي صهيونيستي در صحنه سیاست آمریکا این روند را تقویت نموده است. در نتیجه این عوامل ، در نیمه دوم دهه ۹۰، هنگامیکه نیروهای موسوم به اصلاح طلب در صحنه سیاست ایران قدرت سياسي را در دست داشتند و به اشکال مختلف در جهت بهبود سیاست خارجی ج.ا.ا به ویژه بهبود روابط با آمریکا تلاش میکردند ، دولت آمریکا بر خلاف انتظار به جای تشویق این روند سیاست تحریم سختتری را در برابر ج.ا.ا در پیش گرفت. این امر سبب شد تا سیاست تحریم اقتصادی توانایی خود را به عنوان کاتالیزوری برای تغییر رفتار رژیم تا حد قابل توجهی از دست بدهد.
7- توانمنديها و قدرت چالشسازي ايران؛ غرب از توان چالشسازي ايران بر سر صدور خون سياه شريانهاي حياتي اقتصادي و صنعتي خود آگاه است و عليرغم گرفتن پرستيژ ظاهري بين المللي دال بر بيتوجهي به تهديد ايران مبني بر بستن تنها معبر عبور امن نفت خليج فارس، حساب ويژهاي را براي هشدار مسئولان كشور مبني بر «اگر بنا باشد نفت ایران را تحریم کنند، یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد» باز نموده است. نشانه آن را در اختلاف كشورهاي اروپایي با یکدیگر در خصوص لزوم و عدم لزوم اعمال این تحریمها بر نفت ایران مي توان رصد كرد. به گونه اي كه به غیر از فرانسه و آلمان، دیگر کشورهای اروپایی از ایده اعمال تحریم بر خرید نفت ایران حمایت نمیکنند و آن را به ضرر اقتصاد خود مي دانند. ضمن اينكه ايران داراي توانمدي هاي بسياري براي خنثيسازي تحريم ها و دور زدن آنها برخوردار است. و مي تواند در خصوص تحريم بانكهاي ايراني دست به اقدام حقوقي هم بزند. آنچنانكه مقامهاي وزارت خزانهداري انگليس در نشستهاي مشترك با مقامهاي امريكايي اعلام كردهاند، ايران ميتواند در مقابل تحريمهاي اعمال شده عليه بانكها اقدام حقوقي كند، كه البته متاسفانه تاكنون اقدام و تكاپوي مؤثر حقوقي در اين زمينه در داخل دولت انجام نشده يا حداقل گزارش نشده است.
8- ناكارآمدي تحريم؛ روايت روزنامه انگليسي فاينشنال تايمز در زمينه ناكارآمدي تحريم نفتي و تحريم بانكي ايران توسط غربي ها نيز خواندني است. اين روزنامه مينويسد: «تحریم نفتی هم در صورت كارساز بودن و هم در صورت شكست خوردن ایدهي بدی است. اگر این ایده كارساز باشد، متحدان آمریکا مجازات شده و برخی از كشورهای به لحاظ اقتصادی آسیبپذیر مانند یونان درست در شرایطی كه قادر به تهیه حداقل میزان نفت هستند، از قطع آن صدمه خواهند دید. اگر هم اين طرح پیروز شود و صادرات ایران واقعاً متوقف شود، قیمت نفت افزایش یافته و دنیا را غرق در ركود مجدد میكند.»
بنابراين در جمعبندي مطلب بايد توجه داشت كه سیاست تحریم اقتصادی هنگامی مطلوب است که هزینه آن برای کشور تحریمشونده بسیار بیشتر از هزینه آن برای کشور تحریمكننده باشد. همچنین در موارد استراتژیک موفقیت تحریم میتواند برای کشور تحریم کننده دارای منافعی باشد که میبایست با احتساب احتمال های مربوطه در محاسبه هزینه - منافع تحریم منظور گردد. ارزیابی بالا حاکی از آن است که تحریم اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا در مجموع از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده است. گرچه این سیاست هزینه زيادی بر اقتصاد ایران تحمیل نموده، اما این هزینه آن چنان نبوده است که اقتصاد ایران را از پای درآورد.از سوی دیگر تحریم اقتصادی آمریکا علیه ج.ا.ا، هزینه قابل توجهی را بر اقتصاد آمریکا نیز تحمیل کرده است. به عبارت دیگر، نسبت هزینهای که بر اقتصاد ایران تحمیل شده است، چندان بیشتر از هزینه تحمیل شده بر اقتصاد آمریکا نمیباشد، در عین آن که سیاست تحریم اقتصادی ج.ا.ا، به گونهای که تدوین و اجرا گردیده، درکسب منافع استراتژیک برای آمریکا نیز موفق نبوده است. و نكتهاي مهمتر اين كه؛ ج.ا.ا همواره اين گونه تهديدات را به يك فرصت طلايي براي رشد و پيشرفت كشور، رسيدن به استقلال كامل، خودكفايي در غالب بخشهاي توليدي و ارتقاء قدرت ملي خود تبديل كرده است. در واقع، بنا به اذعان دوست و دشمن، رشد و توسعه فزاينده جمهوري اسلامي ايران در اين 33 سال پس از انقلاب در عرصه هاي بزرگ علمي همچون؛ فنآوري صلحآميز هستهاي، علوم پيچيده ژنتيك، نانو، هوا و فضا، ديجيتال و ... بعد از الطاف الهي، در سايه همين تحريمها به دست آمده است.