جناب آقای سرمایه گذار عزیز و گرامی
خیلی خیلی ممنون بابت کامنت حضرتعالی در زیر پست اینجانب.
اجازه بفرمایید در پاسخ به کامنت حضرتعالی، چند نکته را مطرح کنم.
1- در بازارهای مالی، هیچ تریدی اجازه ندارد عاشق هیچ سهمی باشد. به همان صورتی که هیچ سهمی عاشق هیچ تریدری نیست. سهم ها رفیق نیمه راهی هستن که ارزش همراهی همیشگی را ندارن! در بازارهای مالی هیچ چیزی کشنده تر از عشق و علاقه یک طرفه به یک سهم نیست!
2- برای یک تریدر، چیزی که خیلی خیلی مهم است ارزندگی یک سهم و صد البته مهم تر از آن بیشترین بازدهی یک سهم در یک ترید موفق است.
3- یک تریدر اگر در بازار مالی به دنبال بازدهی مناسب از یک ترید نباشد، پس دنبال چه چیزی باشد؟!
4- یک تریدر موفق، مثلا یک سهمی مثل بانک ملت را در نقطه A و پس از پولبک به خط روند شکسته شده (و نزدیک به کف کانال) می خرد و پس از کسب بیشترین بازدهی، در طول چهار هفته، در نفطه B و نزدیک به سقف کانال می فروشد. اصلا اگر این کار را نکند چه بکند پس؟!
5- یک تریدر برای معامله یک سهم در نقطه مناسب، حتی شده باید هفته ها صبر کند تا آن سهم برایش ارزنده به نطر آید. تا بتواند آن سهم را بخرد!
6- برای یک تریدر، سهام بانک ملت در نزدیکی سقف کانال دیگر هیچ ارزش و ارزندگی ندارد! یا باید صبر کند که این سهم سقف کانال را بشکند و به آن پولبک کند و پس از آن این سهم را بخرد تا این سهم لیاقت رفاقت و دوستی با تریدر را پیدا کند. یا اینکه صبر کند تا این سهم از سقف کانال ریزش کند و در نقطه ای مناسب تر مجدد این سهم را بخرد. برای این کار هم از علم تکنیکال کمک می گیرد. از چارت ها و الگوها کمک می گیرد. و گرنه مثل یک کوری می ماند که حتی عصایی هم به دست ندارد!