یک مقدار زمان و انرژی گذاشتم روی اعتبار - پیدا کردن یک نفر که به من اعتبار بفروشد و چک و چانه زدن و مطمئن شدن و بررسی اینکه می‌توانم اعتبار بگیرم یا نه و برگشت خوردن یا نخوردنش و کی می‌آید و غیره....
اگر همین مقدار روی بازدهی سبدم هزینه کرده بودم (از انرژی و زمان) گمان کنم سود بیشتری نسیبم میشد.
نتیجه‌گیری (عبرت) :
از کارهای فرعی‌ات تا جای ممکن بزن برای کار اصلی و تمام تمرکزت را بده به کار اصلی‌ات.
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
با سلام . من چون بیشتر حق تقدم کار میکنم . و خوب هم تشخیص میدم . ولی به موقع چون نمیفروشم بد جوری سودها از دستم میرن اخریش ثاختح که تا45 درصد تو سود ندادم و الان 15 درصد تو ضررم .
من خريدم در قيمت هاي خوب و مناسب هست اما در فرو ش هميشه مشكل دارم و اكثرا بخشي از سودم از دست ميدم و گاهي در سود كم مي فروشم چكار كنم؟
من هم دقیقا همین مشکل رو دارم.به نظرم روحیه ریسک پذیری ما یک کم پایینه!!!نوشته اصلی توسط shadi
مشکل دیگه ای هم که من در خرید و فروش هام دارم توجه بسیار زیاد به eps سهمه.من هیچ وقت سهام با زیان انباشته نمی خرم.من توی این همه مدت ،هیچ سهم خودرویی نخریدم حتی 1 دونه
من هم همیشه فروشم خوب بوده خریدم افتضاح یعنی اینکه بخشی از سود رو بخاطر خرید بد از دست میدم همیشه انگار مثلا تو پرتفوی من پول دیده شدنی وسواس میگیرم که چرا این پول الان اینجاس
بازار بورس محلی برای گرفتن پول افراد بی علم و بی تجربه و انتقال اون پول به افراد با علم و با تجربه است
نقل قول
سالها پیش من یک و نیم میلیارد سرمایه توی بورس داشتم، پول ۷-۸ تا آپارتمان خوب بود.
به سهم هام هم اعتقاد داشتم، رتکو بود، پاکشو بود، ونفت، خودرو...
میگفتم اینها دوبل میشن، واقعا هم استعدادش رو داشتن. اون موقع هم البته دوبل شدن خیلی بود.
یه اشتباهاتی باعث میشه آدم ریسک رو تحمیل کنه به سبدش. من هم انتخاب سهامم درست بود و هم روش سرمایه گذاری ام.
فقط زیادی مطمئن بودم، اصلا اون روی سکه برام اهمیت نداشت. فقط اون دوبل شدنه برام مهم بود.
وقتی قراره سهمی دوبل بشه آدم چرا وام نگیره؟ تصمیم درستی بود و قابل اجرا، آدم می تونه وام بگیره یک سال دوسال سالی ۲۰ -۲۵ درصد بهره بده و سهام بخره و بترکونه. وام تا میشد گرفتم.
اعتبار!! آدم چرا اعتباری که تازه دنگ و فنگ وام هم نداره رو نگیره؟ سهام هم پیش کارگزار امانته، ضامن مامن هم نمیخواد. تا جا داشت رفتم تو اعتبار.
بازار اونجوری که میخاستم نبود و نشد، یه پونزده- بیست درصدی خیلی از سهم ها اومدن پایین. تازه سهم های من کمتر افت کرد.
حتی تا اینجاش هم با اینکه کارم غلط بود ولی میشد اداره کرد. آخرین میخ تابوت رو با بدهی کوبیدم.
وقتی فرصت به این خوبی هست و سهامی که قراره دوبل بشه تازه یه ده پونزده درصد هم ارزانتر شده چرا بیشتر نخرم؟
دور برم بالاخره ۴ نفر بودن که پول تو سپرده داشتن. همیشه هم حواسشون بود که فلانی خیلی بیشتر درمیاره. پولشون رو گرفتم زدم به سهامم.
یه روز دیدم با یک و نیم میلیارد پولِ خودم بالای ۸ میلیارد سهام خریدم. جواب میداد خیلی خوب بود. یه اهرم عالی. فک کن سهام دوبل میشد من ۱۶ میلیارد داشتم که حداقل ۷ میلیاردش برا خودم بود.
من اگه سهامم دوبل میشد پولم میشد ۳ میلیارد. ولی الان حداقل ۷ میلیارد پول داشتم. قبول یه ریسک شجاعانه و سود بالاتر.
اینها همه روی مثبت سکه بود. اوضاع اونجوری که میخاستم نشد.
بازار درجا زد، تعادلم به هم خورد، فشار بدهی، اعتبار و وام اذیتم میکرد. تهش همه رو فروختم، چون نمیشد اداره کنم. اون اهرم سنگین همه سرمایه ام رو خورد.
اون سهم ها بعدها حداقل ۴۰ برابر شدن، من برا دوبرابر شدنش ذوق داشتم، ۴۰ برابر شدن و من هیچی نصیبم نشد. اگه با پول خودم می موندم ۶۰ میلیارد ارزش اون سبدم میشد حداقل! ولی هیچی به هیچی.
این بازار نه بزرگ و کوچک میشناسه، نه استاد و شاگرد توش مفهمومی داره و نه حتی قدیمی و جدید براش مهمه.
اشتباه هم توش غیرقابل اجتنابه، نمی تونی بگی دیگه اشتباه نمیکنم، ممکن نیست.
مهم اینه درس بگیری حداقل اشتباهات قبلی ات رو تکرار نکنی و یا اشتباهات بقیه رو.
و صد البته مهمتر اینکه بلد باشی با همه اشتباهاتت بمونی تو بازار.
یه جایی نگاه میکنی و می بینی با همه این اشتباهاتت چقدر جلوتری.
@mortezaebad
«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
بزرگترین اشتباه بورسیم توی مرداد ماه 99 اتفاق افتاد.
زمانی که سرمایه ام به حد قابل توجهی از نظر خودم رسیده بود
و جناب آباد بهم پیشنهاد کردن که یه آپارتمان حتی اگه خیلی کوچیک رو حتما بخرم.
و همون زمان خودم هم میخواستم یه ماشین هم بخرم.
اما درست در دقیقه نود بزرگترین اشتباهم رو مرتکب شدم. (این که سیو سود نکردم) خرید هر دو رو بی خیال شدم.
و گفتم همین پول رو من یه کم دیگه نگه دارم میتونم از سودش چیزایی که میخوام رو بخرم و اصل پولم میمونه واسه خودم.
بورس و سودهای بورسی من رو طماع کرده بود. من دقیقا طمع کردم.
بعد از اون بورس ریخت البته اولش نگفت که دارم می ریزم. یواش یواش سر شدیم و وقتی به خودم اومدم دیدم پول همون آپارتمان از پرتفوم کم شد.
این ها طی 7 ماه در کمال ناباوری اتفاق افتاد.
اما بازم ناامید نیستم. از تجربم درس می گیرم و در آینده ازش استفاده میکنم.
الان حسی که دارم اینه که اون فرصتی که از دست دادم دیگه به دست نمیاد.
اما یه امیدی ته دلم میگه خدا اگه بخواد بده مثه همون یه بار که داد دوباره هم میتونه بده.
بماند به یادگاری برای سال های آینده ی زندگیم که برگردم و این و بخونم و کلی بخندم و بگم این همه نگرانی واسه چی؟
دیدی همه چیزایی که میخواستی رو خدا به راحتی بهت داد؟
اما من از تجربه و دانش و مهارت جناب آباد در اون زمان استفاده نکردم و خودم تجربه کردم.
کسانی که در سال های آینده مطالب من رو میخونن حتما تجربه من رو استفاده کنن که نیازی نباشه خودشون بهایی بابت همون تجربه پرداخت کنن.
مفت در اختیارتون گذاشتم. استفاده کنید لطفا...آره دقیقا با خود شما هستم که داری از سودهای نجومی در سال 1406 نهایت لذت رو می بری.
سیو سود هم بکن دوست گرامی. از سودهای بورسیت استفاده کن و کیفیت زندگیت رو بالا ببر... بدون بالا بردن کیفیت زندگیت و لمس سودهات اونها عددی بیش توی پورتفوت نیستن.
ویرایش توسط roya123 : 2021/04/02 در ساعت 23:15
اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"
بزرگترین اشتباه بورسیم توی مرداد ماه 99 اتفاق افتاد.
زمانی که سرمایه ام به حد قابل توجهی از نظر خودم رسیده بود
و جناب آباد بهم پیشنهاد کردن که یه آپارتمان حتی اگه خیلی کوچیک رو حتما بخرم.
و همون زمان خودم هم میخواستم یه ماشین هم بخرم.
اما درست در دقیقه نود بزرگترین اشتباهم رو مرتکب شدم. (این که سیو سود نکردم) خرید هر دو رو بی خیال شدم.
و گفتم همین پول رو من یه کم دیگه نگه دارم میتونم از سودش چیزایی که میخوام رو بخرم و اصل پولم میمونه واسه خودم.
بورس و سودهای بورسی من رو طماع کرده بود. من دقیقا طمع کردم.
بعد از اون بورس ریخت البته اولش نگفت که دارم می ریزم. یواش یواش سر شدیم و وقتی به خودم اومدم دیدم پول همون آپارتمان از پرتفوم کم شد.
این ها طی7 ماه در کمال ناباوری اتفاق افتاد.
اما بازم ناامید نیستم. از تجربم درس می گیرم و در آینده ازش استفاده میکنم.
الان حسی که دارم اینه که اون فرصتی که از دست دادم دیگه به دست نمیاد.
اما یه امیدی ته دلم میگه خدا اگه بخواد بده مثه همون یه بار که داد دوباره هم میتونه بده.
بماند به یادگاری برای سال های آینده ی زندگیم که برگردم و این و بخونم و کلی بخندم و بگم این همه نگرانی واسه چی؟
دیدی همه چیزایی که میخواستی رو خدا به راحتی بهت داد؟
اما من از تجربه و دانش و مهارت جناب آباد در اون زمان استفاده نکردم و خودم تجربه کردم.
کسانی که در سال های آینده مطالب من رو میخونن حتما تجربه من رو استفاده کنن که نیازی نباشه خودشون بهایی بابت همون تجربه پرداخت کنن.
مفت در اختیارتون گذاشتم.استفاده کنیدلطفا...
سیو سود هم بکن دوست گرامی. از سودهای بورسیت استفاده کن و کیفیت زندگیت رو بالا ببر... بدون بالا بردن کیفیت زندگیت و لمس سودهات اونها عددی بیش توی پورتفوت نیستن.
سلام
خوبید سر کار خانم رویا
پست زیر برای ذقیقا 7ماه پیشه
جسارتا شما استفاده کردید.....که ذوستان در سال 1406استفاده کنند
آرزوی سلامتی و موفقیت براتون دارم
http://forums.boursy.com/showthread....335#post831335
سلام
جناب نوام چامسکی خیلی وقته غیرفعال هستند. ان شاءالله هرجه هستند؛ سلامت باشند.
آره درسته. کسی حرف من و هم گوش نمیکنه. میدونم
بخوام دقیق تر اشتباهم و بررسی کنم برمیگرده به قبل ترش
که فک کردم تریدر شدم و از سهام جناب اباد هم اومدم بیرون و خودم معاملات مزخرفی و انجام دادم
من تا زمانی که پست سر جناب آباد بودم صاحب استراتژی بودم
اما بعدش شدم مثه یه برگی که باد هر لحظه من و یه جایی برد.
اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول