جناب سپهبد که خداحافظش باشه و به جان و مالش برکت بده به حق پدر معنوی سهامدارهای متضرر گروه قنده که امیدوارم بیش از پیش از تحلیلهای نابش برخورداربشیم خوشحالم که صدمین نوشته من در این سایت بازتاب نوشته ایشون و در گروه قندو شکره.اما این رو هم بگم دوستان شاخکهای خیلیها تیزشده برای ورود به گروه .امیدوارم دوستان خصوصا قدیمیها تو این قیمتهای مفت از سهم خارج نشونداین هم کل مطلب ایشون قبل از استارت قندیها درزمانی که منفی بودند
1. با سلام خدمت دوستان
بازار بورس منفي است و اين را همه مي دانند و ديگر بر کسي پوشيده نيست .حتي افرادي که در اين بازار کار نم يکنند و بازار را نمي شناسند اين روزها که مرا مي بينند مي گويند شنيده ايم که بازاار بورس خيلي اوضاعش بهم ريخته است!
در اين روزهاي سخت ما بايد در کنار هم بمانيم و همانطور که در روزهاي خوب با هم بوده ايم در گذر از اين لحظات هم کنار هم بمانيم .
کل بازار سقوط کرده است زماني افرادي خوشحال بودند از اينکه قندي ها را داغ کرده اند و بهشان ضرر زده اند !اما همانطور که مي گويند چاه مکن بهر کسي .....واقعا اينگونه شد و امروز بي اعتمادي که از قندي ها شروع شد گريبان بازار را گرفت و تر و خشک در حال سوختن هستند .
خدمت هم تالاري هاي عزيز خودم عرض کنم که حرکت قنديها يک حرکت بنيادي بود و به دليل افزايش سود عملياتي اين شرکتها قيمت هايشان رشد کرد .اما افت اين سهام به دليل بنيادي نبود بلکه به دليل دستکاري قيمتي بود .گواه حرف من اين باشد که سال گذشته قيمت سهام قندي همين بود که امروز است با اين تفاوت که صداي سايتهاي خبري در آمده بود که حباب قندي ها و پي بر اي هاي بالاي 20 !!!اما ا�روز اين سهام در همان قيمتها پي بر اي هاي 5 و زير آنرا دارند .
اين پي بر اي ها که امروز مي بينيد به دليل سود اعلامي شرکتها است که مي دانيم در بورس ايران هموار� پيش بني هاي اوليه بدبينانه است مخصوصا در اين شرايط اقتصادي و سياسي امسال که خيلي بدبينانه تر هم بوده است.
قيمتهايي که ماه 12 گروه قند داشت قيمتهاي آينده آن سهام بود با پي بر اي هاي نزديک بازار که دوباره مي توانند به ان قيمتها برسند .
شايد امروز که بازاار بورس منفي است و کل گروه قند در کما زدن اين حرفها کمي تند باشد و زود اما مي تواند رخ دهد همانطور که قبلا رخ داد .
قندي ها کارخانه هاي فصلي هستند .کارخانه هايي که 6 ماه اول سال را کار نمي کنند و در 6 ماهه دوم فعاليت دارند .2 ماه ديگر فصل برداشت چغندر شروع مي شود .به لطف بارندگي ها سطح زير کشت چغندر امسال بيشتر از سال 90 است .
نمي خواهم در مورد کارخانه هايي بگويم که ظرفيت خالي دارند و پتانسيل افزايش سودآوري
بگذاريد در مورد سهامي بگويم که در سال 90 توانستند شکوفا شوند .مثل قند اصفهان
قند اصفهاني که در قيمت 900 تومان سال گذشته صف فروش بود .قند اصفهاني که کسي نگاش نمي کد و امسال شده پي بر اي پايين !!
قند اصفهان 15500 تن موجودي شکر خود را از سال گذشته به سال 91 منتقل کرده است .
قيمت تمام شده اين محصول 912 تومان است و قيمت فروش شکر در حال حاضر در بازاار حدود 1250 تا 1300 تومان براي تناژبالا مي باشد .
فرض کنيد کل موجودي خود را در 1250 تومان بفروشد يعني 227 تومان سود باازي هر سهم اينرا داشته باشيد
بر اساس قانون نرخ شکر در زماني که توليد داخل نداريم بر اساس قيمت جهاني شکر باضافه 17 درصد تعيين مي شود و. در زماني که توليد داخل داريم بهاي تمام شده داخلي باضافه 17 درصد
در سال 91 به احتمال زياد بهاي تمام شده شکر 1100 تا 1200 تومان خواهد بود .يعني قيمت فروش در نيمه دوم سال 1400 تومان تعيين مي شود به عنوان کف و بعد در مقاطعي تا 1600-1700 هم معامله خواهد شد .
57 هزار تن توليد قند اصفهان بوده است در سال 90 که در سال 91 بيشتر از اين خواهد بود اما فرض را بر همين مقدار بگذاريد .
57 هزار تن مي شود حدود 60 ميليارد تومان بهاي تمام شده که ضربدر 17 درصد سود تضميني مي شود 10 ميليارد تومان سود و بازاي هر سهم 450 تومان سود که باضافه 227 تومان مي شود پتانسيل شناسايي سود 680 توماني يعني الان پي بر اي اصفهان 1.7 مي باشد!!!(در سال 90 اين شرکت 57 هزار تن تئوليد داشته است که 15500 تن آنرا در انبار نگکه داشته و به سال 91 منتقل کرده است .يعني در سال 90 حدود 42 هزار تن فروخته است .قيمت تمام شده محصولش حدود 910 تومان بوده که ضرب کنيد در 42 هزار تن مي شود 38 ميليارد تومان اگر در 17 درصد سود تضميني ضرب کنيد و تقسيم بر سرمايه کنيد مي شود 280 تومان .که اين سهم 300 تومان به مجمع برد .پس مي بينيد که يک روش خيلي ساده براي محاسبه سود شرکتهاي قندي همين مي باشد يعني مقدار توليد ضربدر قيمت مام شده ضربدر 17 درصد تقسيم بر سرمايه .که البته ان 15500 تن شکر را که قند اصفهان نفروخت را مي توانست بفروشد و سودش را از 300 تومان به 500 تومان افزايش دهد اما اينکار را نکرد و اين 200 تومان سود براي سال 91 در حسابها مانده است)
اينکه بازار چه مي کند يا اشخاصي چه مي کنند را من کاري ندارم .انچه که من مي فهمم تنها تحليل است .
وقتي قند اصفهان با ارزش بازار 27 ميليارد تومان در حال معامله است و ارزش موجودي انبار شکرش 20 ميليارد تومان مي باشد !!!!!اين مشکل من نيست که سهامدار عمده چه مي کند !اگر سهامدار عمده فروشنده است من حاضرم به قيمت تابلو �ربدر 2 پول نقد بپردازم براي خريد بعلاوه يک پورسانت براي کسي که معامله را جوش بدهد .!اينکه يک کارمند انجا نشسته داره قيمت سهام را پايين مي آره که کاخش را بر خرابه هاي 4 تا سهامدار جز قندي که ترسيده اند ،بسازه اون مشکل اون فرده نه من .
شما به عنوان سهامدار اختيار مالتان را داريد مي توانيد سهمتان را به اين قيمت بفروشيد يا م يتوانيد نگه داريد .اين اختيار شماست .
من هم به عنوان دوست شما که مي خواهم اگر ناني در باازر است با هم بخوريم و شکر خدا را بجا اوريم به شما مي گويم که اين کارخانه ها به اين قيمتها مي ارزد .
اگر بخواهم همه کارخانه را حساب کنم وقتش را ندارم و البته انگيزه اش را در اين بازار نفس گير
اما شما مي توانيد صورتهاي مالي شرکت قندي مورد نظرتان را بياوريد و حدود قيمت تمام شده موجودي انبار را به طور متوسط 950 تومان در نظر بگيريد و از قيمت 1250 تا 1300 تومان گک کنيد و حاصل را ضربدر مقدار موجودي انبار قند يا شکر چغندري کنيد .بعد تقسيم بر تعداد سهام شرکت کنيد اين سود ابتداي دوره مي شود .خيلي راف مقدار توليد سال گذشته ضربدر 1150 تومان کنيد و بعد ضربدر 17 درصد و بعد تقسيم بر سرمايه اين هم مي شود سود سال 91 .اين دو را باهم جمع کنيد سود سهم شما بدست مي آيد حالا ببينيد که بايد قشير را بفروشيد در اين قيمتها يا با سر بپريد توش !!!
بعضي از سهام کانند قنيشا قشکر قثابت قشرين قجام و قمرو با تکام ظرفيت خود نتوانسته اند کار کنند يا زيان ده بوده اند و پ.ل کافي براي جذب چغندر در اختيار نداشته اند يا مديريت از کار افتاده اي دارند که نمي تواند کار کند .براي اين سهام شما نمي توانيد از روش بالا سود را حساب کنبد .سود اين سهام از طريق بررسي روند توليدي گذشته و حدس زدن توليد آينده خواهد بود .به طور مثال د رقنيشا روند توليد از 1500 تن به 4000 تن و بعد به 6000 تن و بعد به 11 هزارتن رسيده است و پيش بيني مي شود در سال 91 به بالاي 20 هزار تن برسد .
يا مثلا در قند مرودشت روند توليد از 6 هزار تن به 12 هزار تن و بعد به 19 هزار تن رسيد که پيش بيني مي رسد در سال 91 با تمام ظرفيت بتواند توليد کند يعني 30 هزار تن .
اگر مرودشت 30 هزار تن توليد کند سودش شبيه به لرستان خواهد بود .