درود آقا بهرام
یه معما میخوام طرح کنم. داستان رو به زبون خودم نوشتم و اصلش قدری فرق داره و دارم از حافظه ام یاری میگیرم.
>>>
باغداری تصمیم میگیره تمامی میوه های باغش رو بچینه و این کار میبایست ظرف یک روز تمام میشده
صبح کارگر میگیره و بهشون وعده میده اگر تا غروب همه میوه ها رو بچینید، بهتون
دو برابر متعارف دستمزد میدم و اینجوری میخواسته تشویقشون کنه تا بهتر و سریعتر کار کنند و میوه ای رو درخت نمونه تا غروب
حوالی
ظهر می بینه کار کند پیش میره و کارگر جدید اضافه میکنه به صبحی ها
حوالی
عصر باز می بینه انگاری تمام میوه ها چیده نمیشه، عده ای جدید میاره سر کار و بالاخره تا غروب تمام میوه ها چیده میشه.
در پایان همه کارگران رو به صف میکنه و به جای دو برابر،
نفری سه برابر معمول، بهشون اجرت کار میده
یهو صدای اونایی که از صبح و ظهر شروع به کار کرده بودند در میاد و اعتراض میکنند
چرا به همه یه جور دستمزد دادید؟!
به نظر شما،
جواب باغدار چی میتونه باشه؟
؟