من که دارم همش از خودم و داستان زندگیم براتون میگم. تحلیلم هم گفتم. من قیمت 340 تومان خریدم. 700 خریدم. 3000 تومان خریدم. 2000 خریدم. کلا خریدار بودم دیگه.نوشته اصلی توسط Inspired
من که دارم همش از خودم و داستان زندگیم براتون میگم. تحلیلم هم گفتم. من قیمت 340 تومان خریدم. 700 خریدم. 3000 تومان خریدم. 2000 خریدم. کلا خریدار بودم دیگه.
دلیل و فکت خرید هم مهمه عزیز
اولین ورود و تشخیصتون بر چه مبنایی بوده؟ فکت چی بود برای انتخاب این سهم.
در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
بزارید بازم بیشتر بگم که چطور به وآیند رسیدم. از اولش بگم براتون. سال 93 دانشجوی ارشد بودم. پول خرید یک کاپشن رو نداشتم. به خودم میگفتم پسر تو داری چیکار میکنی مثل برده ها صبح تا شب جون میکنی، کار میکنی. اما زندگیت رو نمیتونی کنترل کنی. داری هوافضا میخونی اما نمیتونی بفهمی چطور میشه پولدار شد. چطور میشه یک سری آدم تویه این تهرون درندشت فاصله شون با تو از لحاظ مالی اینقدر زیاد باشه که صدتا مثل من نوعی رو میخرند و آزاد میکنند و منی که 6 7 سال برای تحصیلم تمام جوونیم رو دادم در بهترین حالت باید با حقوق اداره کار زندگی رو بعد از فارغ التحصیلیم بگردونم. تو همین فکرها بودم گفتم بزار تحقیق کنم که چطور میشه پولدار شد. یه چندتا کتاب مثل پدرپولدار، ثروتمندترین مردبابل و میلیونرهمسایه و کتابهای موفقیت خوندم. رفتم کد بورسی سال 94 گرفتم. اوایل برجام بود میگفتم اگه برجام بشه خودرو خوب میشه به همین سادگی و فول بایاس رفتم 3 میلیون تومان خودرو خریدم سهمی 150 تومن بعدش یک دفعه سهمی 450 تومان شد. پوله شد 15 میلیون تومان. دیگه معتاد شدم به بورس. گفتم هدف زندگیم استقلال مالیم باشه و برای بهتر شدن زندگیم باید دانش مالیم رو افزایش بدم. به مرور کتاب میخونم راجع به سهام و بازار. نویسنده هایی که خیلی تاثیر گذار بودند تویه نوع خرید سهامم یه چندتاییشون رو اسم میبرم. Burton Malkiel، Warren Buffett، Peter Lynch، Howard S. Marks، Mohnish Pabrai، Geoffrey Moore
سعی کردم تقلید و مطالعه کنم و روی بازار سهام خودمون اجرا کنم. به نظرم وآیند گزینه ی خیلی خوبیه برای سرمایه گذاری با معیارهای آنچه که آموخته ام. هر چقدر قیمت سهم پایینتر بیاید ارزشمندتر میشود. چیزی که متوجه شدم در این مسیر صفر 94 تا 1400 این فکت است که زمانبندی بازار کار عبثی‌ست. امروز غمگین و ناراحت هستم بخاطر اینکه انسان موجود اجتماعی است. جامعه من را ترد کرده است و وآیند امروز من را مثل دون کیشوتی خیالپرداز به دیگران نشان میدهد. سخت است کسی از صفر طبقه ی اجتماعیش را تغییر دهد و بالا بیاید. اما دوست دارم در ایران این رویای آمریکایی را ببینم.
ویرایش توسط ثامن : 2021/04/09 در ساعت 11:43
مگه میشه از خودش کسی تعبیر و تفسیر من در آوردی در کنه؟
فکت یک تعریف روشن داره
نظر شما اینه یا اونه یا مسیری که طی کرده اید، آیا میشه فکت؟
فکت به چیزی میگن قابل اثبات باشه، مستند باشه یا قابل درک برای عامه.
مثلا صوت مالی یک فکته، اما صورت مالی حسابرسی شده. چرا که تو صورت مالی حسابرسی نشده، ممکنه شیطنت شده باشه یا غلو بر اساس منافع و برای همین حسابرس میذارند که جلوی سوتی یا سو استفاده شرکتها گرفته بشه.
افرادی هم که نام بردید، فکت نیستند. افرادی هستند که کمتر از 1 درصد افراد موفق از 99 درصد ناموفق
مگه میشه ملاک عمل قرار بگیره؟
اختلافات فرهنگی به کنار، آیا به اختلافات فردی و شخصیتی توجه شده؟
در آخر من باز نفهمیدم چطور به وآیند رسیدید و فکت شما برای انتخاب این سهم تو اسفند 98 چی بوده!!!
در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
شما چی میخواهید بگین؟ چرا سفسطه میکنید؟ من گفتم تکنیکال، زمانبندی و پیدا کردن سقف و کف قیمتی کار عبثیه. کتاب هم بهتون معرفی کردم ازBurton MalkielA Random walk down Wall Streetایشان استاد اقتصاد دانشگاه پرینستون هستند.
سفسطه؟
من ازتون فقط فکت خواستم و ارائه کتاب یا زندیگنامه افراد موفق، فکت محسوب نمیشه تازه افرادی خارج از چارچوب فرهنگی و اقتصادی این مرز و بوم خودش مصداق بارز سوراخ دعا رو گم کردنه.
این شمایید که اتفاقا دارید سفسطه میکنید و از دادن فکت، طفره میرید.
من میخوام بهتون نشون بدم که شما بر خلاف ادعاتون، با فکت جلو نرفته اید. این اضطراب و عصبانیت و بی قراری (به وضوح مشخص در نوشته هاتون= فکت)، نشان از عدم اطمینانه به تصمیم اتخاذ شده.
همینکه از بهرام خان خواستید نظرش رو بده، در حالیکه میدونیم (فکت) بهرام خان تکنیکالیسته، دال بر اینه که شما دلیل قانع کننده ای برای خریدتون نداشته اید که حال به یک تکنیکالیست متوسل شده اید!
چرا از کسی که به فیلد تخصصیش اعتقادی نداریم، اصلا نظر بخواهیم؟
و از من انتظار دارید که برم کتاب معرفی شده رو بخونم و بگم چرا موفق نشده اید؟
خب از کجا معلوم شما به نصایح کتاب درست عمل کرده اید ابتدا به ساکن؟
Burton Malkiel evaluates the full range of investment opportunities, from stocks, bonds, and money markets to real estateاین یک اکسترکته پیرامون بوک و تو همین چند خط، از شیر مرغ تا جون آدمیزاد رو شامل شده
investment trusts and insurance, home ownership, and tangible assets such as gold and collectibles
A Random Walk Down Wall Street long ago established itself as a must-read, the first book to purchase before starting a portfolio
آخر هم گفته، پرتفو
شما تک سهم هستید
چرا سبدتون خالیه از سایر ابزارهای مالی؟
به هر حال، برتون مالکیل هیچ فرصتی رو از دست نداده و توصیه کرده تمام ابزارهای مالی و پولی رو بشناسید
و شما بین بیش از 600 سهم و بازاهای موازی و تخصص فردی، وآیند رو انتخاب کرده اید.
اما فکتی لازمه برای این انتخاب
و اون کجای داستانه؟
در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
اضطرابم به خاطر استفاده از اهرمه. ما حرف هم رو انگار نمیفهمیم. بهرام خان رو من نمیدانستم تکنیکالی خرید میکنند. با کسی هم دشمنی ندارم. شما هم دانشتون عمیق نیست. آخه چطور یک کتاب را براساس جلدش قضاوت میکنید. معلوما که ذهنتون باز نیست نسبت به آموختن مسائل جدید. حدس میزنم جنگ و صلح هم نخوانده‌اید و همین جوری نظر دادید. بهتون هم گفتم دلیل خرید سهام وآیند را ولی هی میگین دلیل خرید رو نگفتی و اینکه بله من تک سهم وآیندم و علاقه به سرمایه گذاری متمرکز دارم.
چرا مبحث رو قاطی میکنید. چی کار دارید به عمق دانسته ها من؟
من فقط ازتون درخواست داشتم، علت و دلیل خرید وآیند رو با فکت به من نشون بدید چی بوده که اول بار در اسفند 98 رو قیمت 340 تومان بهش ورود کرده اید. چه عامل یا عواملی به شما آلارم داده این سهم خوبیه برای خرید؟
و شما به جای اینکه از معیار و مدرکتون صحبت کنید، چند کتاب و مسیر زندگی رو عنوان کرده اید. بعد منو به سفسطه متهم هم کردید.
اما عزیز
کتابها و افراد میتونند دلیل باشند، میتوانند فکت هم در نظر گرفته شوند
من بر اساس حرف فلانی سهم رو خریدم. این یک فکته
اما آیا کتابها به شما گفته اند وآیند بخرید؟ یا فرد خاصی به شما سهم رو معرفی کرده؟
مسلما خیر، چون کتابهای شما، همگی خارجی هستند و بسیاری حتی معاصر هم نیستند. یعنی هیچ کدوم سهمی مثل وآیند رو نمیشناسند که معرف بوده باشند.
اما کتابها و افراد، معیار میدهند دست ما.
ولی معیارها رو باید بر فکت استوار ساخت
وگرنه از کجا مطمئن باشیم که طبق چارچوب و معیار، دست به انتخاب زده ایم؟
تکنیکالیست، معیارش، نمودارشه. میگه اگر به فلان نقطه برسه، من ورود میکنم یا خروج. و این میشه یک فکت و عینیت، چون بهش باور داشته بر اساس دانسته ها و تجربیاتش
یکی دیگه میگه من بر اساس صورتهای مالی خرید میکنم. این یک فکته
یکی میگه من با شایعات میرم جلو. چرا که براش فکت شده و معیارش شده با شایعه بخر و با خبر بفروش
یکی دیگه میگه من بر اساس حجم میخرم. وقتی سهمی حجم خورد، ملاک ارزندگیش میشه و در نقاط مختلف، این ارزش تغییر میکنه. باز بر اساس تجربه. این به زعم تریدر، میشه معیار چون با فکت خودش، سازگاره
یکی دیگه میگه من با توصیه فلان استاد دانشگاه میخرم. این عمل، فکته. معیاری بر اساس باورها
حالا خیلی سخته شما بگید بر چه اساسی روی قیمت 340 ورود کرده اید و بهترین زمان هم اسفند 98 بوده؟؟؟؟؟
به بقیه ورودها کاری ندارم، علت اولیه مهمه تو بررسی ماجرا که بر چه مبنایی ما یک سهم رو ارزنده تشخیص میدیم و تو اولین فرصت مترصد ورودش میشیم.
اینکه با چه معیارهایی، یک سهم یا یک خرید رو از میان تعداد بیشماری امکان، انتخاب کرده ایم.
همین
در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
خوبه کنجکاو هستید نسبت به من. دلیلش رو گفتم به دلیل پایین بودن نسبت P/B سهم. این یکی از پارامترهای من برای خرید سهام بود وقتی که نمیتونستم سهام با P/E پایین پیدا کنم. من رویه این فلسفه سهام میخرم. نگفتم هم بهترین زمان اون موقع بوده نه من تویه اسفند 98 متوجه شدم بانک آینده ایران مال رو مالک هست و اون موقع بررسیش کردم. همون موقع هم صف فروش بود خریدم. اینقدر فکت فکت هم نکنید. مسائل سهام و اقتصادی اکثرا سابجکتیو هستند. یووال نوح هراری در کتاب انسان خردمند بهتر راجع به عینت و انتزاع صحبت کرده است. پیشنهاد میکنم این کتاب خوب را نیز از دست ندهید. بنده به عنوان سرمایه گذار ارزشی خودم را مالک بخشی از کسب و کار میدانم و به سهام به چشم برگ کاغذ تنها نمینگرم. اعتقاد دارم قیمت خرید یک دارایی تعیین کننده ی بازدهی یک سرمایه گذار است و هنر یک سرمایه گذار در تشخیص تفاوت بین قیمت و ارزش یک دارایی است. اگر شما یک پراید را به ارزش صد میلیون تومان با ده میلیون تومان بخرید برنده اید تا اینکه یک بنز یک میلیاردی را یک و نیم میلیارد تومان خریداری کنید. حدس زدن حرکت قیمت روی تابلو یک نوع شرط بندی بر روی آینده کوتاه مدت است. من به عنوان یک سرمایه گذار متوجه شدم که به عنوان یک شرط بند یا قمار باز بهتر است شرطهایی ببندم که با افق زمانی بلند مدت در ارتباط باشد. یعنی این تویه ذهنم هست که کرونا میره. برجام میشه. تورم به خاطر رفتارهای هرتی پرتی در ایران ادامه خواهد داشت ... بانک آینده زنده خواهد بود. مرده ای که یک بار از قبر بلند شده است. دیگر به این راحتی نمیمیرد.
اولا من کنجکاو نیستم و همون اول هم زیاد به ضجه مویه های شما توجهی نداشتم. فقط چون دیدم از فکت حرف زدید یهو و بعد فرمودید که یک رهبر دنبال نقشه راه نمیگرده، گفتم بهتون تناقض گفته هاتون رو نشون بدم!!
خب شما که رهبرید، چرا از کسی که شناختی ازش نداشتید، درخواست نظر کردید (به اعتراف خودتون، نمیدونستید بهرام خان تکنیکالیست هستند، پس اصالا ایشان رو نمیشناسید، چون یک تاپیک داره و یکی از مشاهیره تالاره) حالا این همه تناقض از کجا نشات میگیره؟ یا رهبری یا مقلد؟ یا نقشه راه داری یا نداری و نظر دیگران رو میپرسی!!!!
محاسباتتون هم سوتی داشت که ازش گذشتم با یک هینت اما
ولی فکتی که مد نظر من بود، شما P/B سهم رو نمیتوانسته اید تو اسفند 98 محاسبه کنید! چرا که اصلا تو آخرین صورتمالی روی کدال آمده، یعنی یکساله 97 که تازه حسابرسی نشده هم بوده، شما ایران مالی بعنوان دارایی دفتری نمی بینید!
چطور ارزش دفتری دارایی ها رو سنجیده اید، در حالیکه اصلا وجود نداشته تو صورت مالی؟ طبق صورت مالی 96 و حسابرسی شده، 100 درصد ایرانمال واگذار شده بوده و بابتش هم سود شناسایی کرده بوده بانک.
در یکساله 97 که تو برج 11 اومده روی کدال (حسابرسی نشده)، زیان شده بوده سهمی 32 تومان که بعد با خط بطلانی که حسابرس میکشه، این زیان به یکباره میره بالای 500 تومان. و همجنان تو صورتها، خبری از ایران مال نیست.
پس شما عملا وقتی به سهم ورود کرده اید، این شرکت چیز قابل توجهی تو صورتهای مالیش نداشته است. کما اینکه از غیر شفافترین بازار خرید کرده اید
آیا استاد شما آقای برتون مالکیل گفته بوده تو کتابش که برید از بین 600 سهم، نا شفافترینش رو بخرید؟
P/B یا ارزش دفتری هم اسمش روشه. ایرانمال تا صورتمالی 98 تو صورتها نیست و این صورت مالی (حاوی اطلاعات تملیک ایران مال) هم تو آبان 99 اومده رو کدال. از اونطرف؛ ارزش دفتریش هم 33 همت بوده نه 118 همت
118 همت شهریور ماه و به صورت جداگانه، شفافسازی شده بوده که ملاک عمل شما قاعدتا تو اولین خرید نمیتونسته باشه، چرا که دانستیم، اصلا ایرانمالی تو اسفند ماه 98 تحت مالکیت مستقیم بانک آینده تو صورتهای مالیش نبوده و اگر هم کسی تونسته تو صورتهای تلفیقی ردش رو بزنه، 33 همت بیشتر نبوده.
یا شاید هم به صورت سابجکتیو ایرانمال رو تصور کرده اید مال بانک آینده بوده. چون به صورت ابجکتیو تو صورت مالی نبوده. همون فکتی که بر اساسش علمی جلو میروید!
و دلیل اضطراب و مرغ سر کنده بودن شما ناشی از همین سابجکتیو عمل کردنه، که اگر ابجکتیو و عینی بود و ملموس، اینقدر دلواپس نبودید که بازار چه رفتاری داره!
اهرم هم که برداشته اید. مزید بر علت
به هر حال موفق باشید
خواستم کمکی کرده باشم شاید از این اضطراب بیرون بیایید
اما چطور ممکنه؟ وقتی تا این اندازه در رو بر روی انتقادات می بندید؟
یادتون نرفته که من به کاربر ایرانی گفتم دلیلتون به ورشکستگی بانک چیه؟ و چطور شما سراسیمه مداخله کردید که به حرفش گوش نکن
و بعد که من به حرف شما گوش دادم، میگید چرا اینقدر به من توجه میکنی؟
پس چرا از طرد شدن توسط اجتماع، نالانید؟
این همه تناقض چرا توی شما جمع شده؟
فکر میکنی با این لحن برخورد با دیگران، چاره ای جز طرد کردن باقی میذاره؟
خب منبعد دیگه به حرفهای شما هیچ اعتنایی نمی کنم
موفق باشید
در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول