فرشید جان کاری کردی دوباره شوق نوشتن پیدا کنم تو فروم بنای دیگری داشتم.بگذریم.
یک نکته بسیار مهمی که در بازار هست اینه که بازار در ذات خود هیچ طرح و الگویی رو اعلام نمی کنه و برای همیشه دنبال نمی کنه . واین ذهن انسات ها هست
که براساس مهارت و هنر و ریاضیات این حرکات رو درقالب الگوهای گوناگون در میاره.مثلا": هارمونیک، الیوت؛ کندل استیک، ولفی،گن ، و...... که البته چندتایی از این ها
باهم همپوشانی دارند. به عبارتی دیگر ذهن ما براساس تئوریهایی که می سازیم از حرکات بازار این الگوها رو استخراج می کنه. به همین خاطر چه بسیار مواقعی
که نمی شه این تئوریها رو بر روی حرکات بازار پیاده کرد (به سادگی زمانی که برروی کاغذ و در تعریف یک تئوری بیان می کنیم)
به عنوان مثال شما در همین مورد GBP/USDاز شمارش امواج که اساس تئوری الیوت هست استفاده نکردی؟ چون به وضوح قابل شمارش نیست مگر بخواهیم
به زور محتویات ذهنیمون رو برش تحمیل کنیم.(که خیلیها همین راه رو دنبال می کنند)
برایند جرکات بازار و تصمیم اون باید بر انتظارات ما براساس تئوریهای از پیش ساخته شده ارجحیت داشته باشه.که بزرگان بازار از این به عنوان ذهنی
انعطاف پذیر تعبیر می کنند.
یعنی برای کسب سودی مستمر ونه شانسی و تصادفی در بازار باید از نگاه احتمالات به بازار تگاه کرد و نه صرفا" یک تئوری خاص. پس دراین جا هست
که نکته مهم دیگر میرسیم باید راهی پیدا کنیم که این احتمالات رو به نفع خودمون افزایش بدیم همین و بس. یعنی هر الگویی رو بخواهیم در بازار پیاده کنیم
بارها و بارها با شکست مواجه میشه و خیلیهااین مطلب رو برنمی تابندو به طرف الگویی دیگر میرند شاید اون یکی بتونه همیشه یا 90درصد موارد
درست پیش بینی کنه.که هرگز رخ نخواهد داد.سخت ترین بخش کار زمانی پیش میاد که بازار به الگویی که انتظارش رو داریم و روزها براش وقت صرف کردیم
پاسخی رو که پیش بینی کردیم نمی ده.خیلیها در همین جا متضرر میشندچون ذهن منعطفی ندارند .و به جنگ با بازار برمی خیزند....
حرف بسیار هست ولی شرمنده شدم امیدوارم بحث رو از مسیری که در نظر داشتی خیلی منحرف نکرده باشم باز هم برات آرزوی سلامتی و شادی دارم