تدبیر✘ و امید☹

[mhjboursy]

جمع بندی
________

گروه‌ها:
۱- فنی‌مهندسی - محصولات‌فلزی - کانی‌غیر‌فلزی
اینها بهترینند. محصولات فلزی بی‌درنگ و دو گروه دیگر با درنگی دو سه ماهه رشدشان را آغاز می‌کنند. و ۴۰۰ درصد سود در اینها خوابیده. (که ممکن است تا ۸۰۰ درصد هم برسد و برگردد.)
شتاب رشد اینها هم عالی است.
پیشنهاد می‌شود حتما روی اینها حسابی بیاندیشیم.
۲- فرآورده‌های‌نفتی - شیمیایی‌ها - سرمایه‌گذاری‌ها - چندرشته‌ای‌های صنعتی - کانه‌فلزی
اینها نخستین گروه‌هایی هستند که رشد می‌کنند.
شتاب رشد اینها متوسط است.
در نهایت اینها یک مقدار خطر ممکن است داشته باشند. چرا که تحریم و قیمت‌های دستوری و قوانین لحظه‌ای ایران می‌تواند آزارشان دهد.
۳- بانکی - مالی - غذایی - خودرویی - رادیویی - رایانه‌ای - سایر مالی - قند
سرمایه‌گذاری در اینها (با توجه به رشد دلار و اثر آن روی گروه‌ها) احمقانه است انگار.
۴- گروه‌های نامشخص که نویسنده نمی‌تواند دقیق در مورد آنها اظهار نگر کند:
الف) انبوه‌سازی - سیمان - کاشی
این‌ها در گذشته همزمان با رشد قیمت مسکن با رکود مسکن هم مواجه شدند. و معلوم نیست این بار که رکود هست ولی رکود افزوده نمی‌شود چه می‌کنند... اینها کار دارند و باید دقیق‌تر بررسی شوند.
ب) حمل و نقل
روی نمودار این گروه بازدهی‌های فوق‌العاده (به قول فامیلمان: وحشتناک) داشته. به زودی اگر خدا بخواهد اینها را بررسی می‌کنیم. تا به صحت و سقمشان پی ببریم. نکته‌ی اینها این است که در تحریم کشتیرانی‌های خارجی جای خودشان را به کشتیرانی‌های ایرانی می‌توانند بدهند.
پ) زراعت
این گروه طبق گفته‌ی جناب navasan می‌تواند سود عالی بدهد و در رشد پیشین دلار هم این کار را کرده... اما نیاز به بررسی بیشتر دارد... و این رشد کم خطر نیست... (خودشان کم خطر هستند اینجاها... ولی رشدشان معلوم نیست... ممکن است بگیر نگیر داشته باشد... باید بررسی کرد...) طبق گفته‌ی جناب navasan اینها به خاطر کوچکی می‌توانند نسبت‌های خوبی داشته باشند و با افزایش قیمت رشدهای عالی تجربه کنند و این را ما در نمودار دیدیم... می‌توانند جزء گروه‌های نخست! (یعنی فنی‌مهندسی/محصولات‌فلزی/کانی‌غیرفلزی) باشند!... ولی چون با نیازهای اولیه‌ی مردم در ارتباط است و دولت می‌تواند گلویشان را فشار دهد به نگر من یک مقدار احتیاط کنیم. و در صورتی که از دیگر نمادهای این گروه‌ها زده شدیم به زراعت رو بیاوریم.
نکته‌ای که در نمودار در سال ۹۱ هست این است که این گروه ۷۰ روز پیش از گروه‌های اصلی رشد کرده! و اکنون که می‌دانیم زراعت رشدی نداشته! خوب...؟
ت) لاستیک
این هم نامشخص است. لاستیک هم می‌تواند جزء بهترین‌ها (گروه‌های فنی‌مهندسی و ...) باشد... ولی در سال ۹۱ پیش از آغاز رشدهای دست‌جمعی رشدش آغاز شده بود! من دارم این گروه را بررسی می‌کنم... آسان نمی‌توان قضاوت کرد.
ت) دارو
رشد این گروه در گرو تصمیم دولت است. به علاوه اینکه این گروه در گذشته با درنگ و دیرکردی ۲۰۰ روزه رشدشان آغاز شده! پس حالاحالاها می‌توانیم از این گروه با خیالی آسوده صرف نگر کنیم.
ج) زغالسنگ - کاغذ
از اینها هم هیچ نمی‌دانم. احتمالا زغالسنگی‌ها باید به خاطر نفوذ ذوب‌آهن و امثالهم ممنوع‌الصادرات باشند که پس از رشد ۲۰۰ درصدی ۵۰ درصد افت کردند و در نهایت با ۶۰ درصد سود بلند مدت کار خودشان را خاتمه دادند... کاغذ هم معلوم نیست چرا این‌گونه شده... کاغذ هنگام رشد بهترین بوده! بهترین! ولی در هنگام افت هم پیشاهنگ و جلودار بوده! ۷۲۰ درصد رشد کرده و سپس افتی ۷۰ درصدی داشته! که فاجعه است! این هم با ۱۸۰ روز تاخیر راه افتاده که... خوب... اگر امسال هم مشابه سال ۹۱ باشد حالا حالاها زمان داریم برای اندیشیدن به محصولات کاغذی... از روی نمودار احتمالی که می‌دهم این بوده که قدرت (پول) هنگامی که از دیگر گروه‌ها خسته شده آمده این را با توجه به کوچکی‌اش بازی داده و سپس ولش کرده.

[mhjboursy]

سلام.
در دید اولیه به نگر من فاذر و فاراک و نمادهای مشابه در گروه‌های فنی‌مهندسی و محصولات‌فلزی باید بهترین باشند. گروه‌های کانی‌های‌غیرفلزی و حمل و نقل هم بدون بررسی فوق‌العاده به نگر می‌رسند. ولی چون اینها را بررسی نکرده‌ام ولی شاخص گروه حمل و نقل که مثلا یک رشد ۲۰۰۰ درصدی را نشان می‌دهد! اگر واقعی باشد باید حتی همین فاذرها و فاراک‌ها را هم فروخت و حمل و نقل خرید! اگر درست باشد...
این بررسی به نگر من یک بررسی بسیار عالی و جامع بود ??? و بسیار می‌تواند راهگشای ما باشد... نمی‌دانم به درد دیگر دوستان هم می‌خورد یا نه؟ اگر کسی خواست بگوید پرونده‌ی اکسل (csv) این را هم بدهم خدمتش که بهتر بررسی کند.
اگر هم خودم توانستم باز شاید بیشتر توضیح دادم.
یا علی.

[Abad]

جناب محمد حسین ، با سلام و خسته نباشید

آیا سهام بازار پایه هم در شاخص گروه تاثیر گذار است ؟

[mhjboursy]

جناب محمد حسین ، با سلام و خسته نباشید

آیا سهام بازار پایه هم در شاخص گروه تاثیر گذار است ؟

سلام. ارادت. نمی‌دانم.
هر چند... در سایت TSetmc زمانی که روی گروه کلیک می‌کنیم جزء نمادهای گروه این نمادهای بازار پایه هم می‌آید...
(البته من خودم دارم برای خودم شاخص‌های خودم را می‌سازم و قطعا این را در آنها لحاظ خواهم کرد.)

[mhjboursy]

خوب... بیایید این را بررسی کنیم:
https://vgy.me/CB0b4Z.png

این همان رشدهای بزرگ سال ۹۰ تا ۹۲ است... یک مقدار دامنه‌اش را بیشتر گرفته‌ام (از سال ۹۰) که حالت میانگین داشته باشد... دستی هم نیست و خودکار (مکانیزه-Mechanized) است.

بیایید این‌ها را پررنگ و برجسته کنیم و زیر نگر بگیریم: شیران - شبریز - حکشتی - لابسا - تکمبا
شیران چرا این همه رشد کرد؟ در مورد شیران که حرف و حدیث بسیار است و یک جایی اگر اشتباه نکنم شنیدم که رشد قیمت دلار انگار زیاد برایش جالب نیست...
شبریز چرا این همه رشد کرد؟ اگر اشتباه نکنم شبریز هم پالایشگاه است و هم پتروشیمی... و اگر اشتباه نکنم همین دلیل رشدش بوده... که هم محصولش گران شده و هم خوراکش گران نشده! دو سر برد!
حکشتی اما داستانی بسیار جالب دارد... حکشتی نه تنها پس از سال ۹۲ افت نکرد بلکه یک جهش دوم قیمت هم داشت و در پایان سال ۹۴ به اوج قیمت خودش رسید. در زیر نمودارش را مشاهده می‌کنیم. یعنی همه‌ی این رشد به خاطر تحریم است؟ مگر حکشتی پیش از تحریم با چند درصد از ظرفیت خودش کار می‌کرده که پس از تحریم این‌گونه رشد کرده؟ این گونه که رشد کرده باید زیر ۳۰-۴۰ درصد کار می‌کرده... یا اینکه این رشد بیشتر (از اینکه به خاطر تحریم باشد) از سوی رشد دلار است؟
لابسا نکته دارد. نکته‌اش این است که با دیرکرد کارش را آغاز کرده! یعنی من این‌گونه تفسیر می‌کنم که دولت پس از مدتی اجازه‌ی رشد به اینها داده و تا مدت‌ها در برابر رشد اینها مقاومت می‌کرده... (دقیقا خاطرم نیست... ولی گمان می‌کنم زمانش مربوط به زمان اخباری باشد که به صورت گسترده در ارتباط با تعطیل شدن کارخانه‌ی ارج پخش شده بود...)
تکمبا عملا اشتباه در این فهرست قرار دارد... تکمبا در سال‌های گذشته افت زیادی کرده بوده و عملا با این رشد تنها توانسته افت پیشینش را جبران کند...



https://vgy.me/xGZfCi.png

[mhjboursy]

نمادهایی که بیشترین رشد از سال ۹۰ تا ۹۴ را داشته‌اند:
https://vgy.me/9SaFbE.png

[mhjboursy]

ببینید... من اخبار را دانبال نمی‌کنم و در توانم هم نیست... ولی یک چیزهایی را می‌شود حدس زد...
دولت اگر بخواهد قیمت محصولات فولادی را آزاد کند باید پیش از آن یا یکی دو روز پس از آن قیمت خودرو را هم آزاد کند....
آیا دولت قیمت خودرو را آزاد می‌کند؟
ببینید... دولت اکنون از نگر افکار عمومی بسیار تحت فشار است... چندتا گند اساسی زده... مردم هم در هیجان و فشار و اعصاب خردی هستند... از سوی دیگر جامعه به قیمت یک سری چیزها حساس است...
یک سری کالاهای اساسی (خوراکی/دارویی)
و نیز خودرو...
آری... اکنون جامعه خیلی به قیمت خودرو حساس است... حتی بیشتر از خانه... حالا به نگر شما دولت می‌آید قیمت خودرو را آزاد کند؟؟؟

ببینید... من همیشه اصرار داشته‌ام که خودمان را بگذاریم جای دولتمردان (یک جوری برعکس اقتصاد خرد)... ببینید... ما اگر روحانی یا جهانگیری بودیم در دو کفه‌ی ترازویمان چه داشتیم؟؟؟
این ور: ناراحتی مردم و دمیدن بر تنور اعصاب عموم و نقل محافل تلگرامی شدن قیمت خودرو و اذعان به بی‌کفایتی دولت و فشار بیشتر روی سبد کالای مردم... همچنین (علاوه بر خودرو) قیمت خانه هم با این کار بالا می‌رود...
آن ور: تداوم ارائه‌ی عرض ارزان (۴۲ هزار ریالی) به خودرویی‌ها و کاهش سود فولادی‌ها (و نه خودرویی‌ها)... خودرویی‌ها در همان بدبختی‌ای که داشته‌اند می‌مانند... البته... خوب... فولادی‌ها هم در همان حالی که هستند می‌مانند و بدتر نمی‌شوند... از سوی دیگر اصلا اینها یک سود خیلی خوب هم کرده‌اند! باز هم حتی اندکی وضعشان بهتر هم می‌شود... در حقیقت اگر دولت قیمت خودرو را آزاد نکند و در حقیقت همین‌جور دست روی دست بگذارد تقریبا هیچ اتفاقی نمی‌افتد! دو سه تا روزنامه و سایت در حد زیر لبی نق‌نق کردن یک اعتراض‌هایی می‌کنند... ولی در نهایت آب از آب تکان نمی‌خورد... سهامداران هم که... یکم اینکه اصلا مهم نیستند... دوم هم اینکه خوب می‌توانند بفروشند بروند چیز دیگر بخرند... سهامدار عمده هم که اصلا خود دولت است!
پس من اگر دولت بودم قیمت خودرو و فولاد را آزاد نمی‌کردم. دست کم اکنون آزاد نمی‌کردم. می‌گذاشتم سال آینده.
این از این.

حالا پتروشیمی و مس را دقیق نمی‌دانم... ولی می‌تواند همین باشد... چون قیمت مس روی بسیاری چیزها مانند همین خودرو و خانه و هر چیز موتوری/الکتریکی (مانند یخچال و کولر و ...) تاثیر بگذارد و پتروشیمی هم همین‌جور... آب معدنی و ظروف پلاستیکی و بسته‌بندی‌های پلاستیکی احتمالا گران خواهد شد...

البته این که من گفتم ربطی گرانی اخیر خودرو که قرار است با اعتراض قطعه سازها آغاز شود ندارد. این یک گرانی اولیه و کوچک‌تر است.

[mhjboursy]

بررسی گروه حمل و نقل
_________________

حکشتی:
همان‌گونه که گفتم این گروه یک مقدار کارشان عجیب است... نخست اینکه خود حکشتی اصلا نمودار عجیب و ضایعی دارد. اگر بخواهم در زمره‌ی کاسبان تحریم صنعتی و نمادی را نام ببرم مطمئن باشید حمل و نقل آبی و حکشتی مهمترین و خاص‌ترین کاسبان تحریم هستند.
اما چرا نمودارش این‌جوری است؟
خود نمودار که در حالت کلی مشکل دارد... این مشکل را در مورد نمادهایی که حجم مبنایشان خوب تعیین نشده یا اینکه خرید و فروش کمی در طول روز دارند می‌بینیم. (که برای حکشتی احتمالا مشکل نخست است)
سال ۹۱ هیچ رشدی نداشته! در صورتی که باید نخستین و بیشترین رشد را ثبت می‌کرد... سال ۹۲ هم تا برج هفتمش هیچ خبری نبوده... سپس یکباره یک جهش داشته! یک جهش ۲۶۰ درصدی! و پس از آن هم تا سال ۹۵ همین‌جور رشد داشته... (حالا جدا از اصل بررسی‌مان... این را بگویم که من نوعی اکنون بخواهم این را بخرم باز دوباره می‌مانم... که آیا از همین فردا رشد آغاز می‌شود؟؟؟ یا اینکه من باید دوباره دو سال شکیبا باشم تا زمان رشد این فراهم شود و آن‌گاه آیا ۲۶۰ درصد دوباره جهش داشته باشد یا نداشته باشد...
حکشتی هم با دلار کار می‌کند.
البته یک نکته‌ای در مورد حکشتی وجود دارد و آن تحریم شدن است. شاید همین باعث شده که در سال ۱۳۹۱ هیچ رشدی نداشته باشد و در سال ۱۳۹۲ هم یک باره یک جهش داشته باشد...

حتاید:
در مورد حتاید هم همین تاخیر در رشد دیده می‌شود. البته حتاید ماهیتش با حکشتی فرق می‌کند ولی نمودارشان یک مقدار این شباهت را دارد. و نیز اینکه هر دو (حکشتی و حبندر) پس از اوج سال ۹۲ نیز همین‌جور در حال رشد بوده‌اند. تا سال ۱۳۹۵.

حفارس:
حفارس هم ۳۰۰ درصد رشد داشته. اما این هم با دیرکرد! یعنی از آغاز سال ۱۳۹۲ رشدش را آغاز کرده.

در کل نتیجه‌گیری‌ای که من می‌توانم انجام دهم این است که این گروه همزمان از تحریم هم می‌توانند رنج ببرند و هم نفع. (البته نفع بسیار بیشتر است) و اینکه با توجه به رشد با تاخیر سهام این گروه در گذشته و ادامه‌دار بودن رشد آنها: فعلا عجله‌ای نیست.

[mhjboursy]

تورم مخفی... آری؟ یا نه؟

ریال حتما کاهش خواهد یافت.

در ارتباط با بحران اقتصادی

خوب... این جستار به چه دردی خورد؟
بهترین بررسی‌ها و بهترین پیشبینی‌ها را در این جستار انجام دادیم... ولی نتیجه‌اش چه شد؟
به هیچ دردم نخورد.
مثل روز برایم روشن بود که ارز چند برابر خواهد شد... و تورم جامعه را بر خواهد داشت... این جستار را با این وعده وعیدها پر کردم...
ولی چرا استفاده نکردم؟
نمی‌دانم این عدم استفاده را در جایی از این جستار بررسی کردم یا نه... ولی گمان کنم این‌گونه شد که:
۱- در زمان رشد اصلی دلار من روند کلی دلار دستم بود ولی روند کوتاه مدت دلار را نداشتم. (همان گونه که جناب ادیب هم نمی‌دانست.) معلوم نبود این که آمده ریز موج است یا موج بزرگ. معلوم نبود مسئولین می‌خواهند یک شبه ارز/تورم را رها کنند یا به تدریج. معلوم نبود پس از رشدی که در آغاز اتفاق افتاد اصلاحی وجود خواهد داشت یا خیر.
۲- ۷۰-۸۰ درصد از سبدم قفل بود! کما اینکه هنوز هم ۶۵ درصد از سبدم (که وقوام باشد) قفل است!
۳- تازه سامانه‌ی نوین داد و ستدی‌ام را اختراع کرده بودم. (البته داد و ستد که اشتباه است... چون سامانه‌ی من تنها بخش خرید را پشتیبانی می‌کند و در زمان فروش هیچ...) سرگرم آزمایش آن بودم. نه تنها از دید زمانی سرگرم آزمایش آن بودم بلکه برای آزمایش سامانه‌ی نوینم پول می‌خواستم! و اگر قرار بود بروم یورو و دلار بخرم دیگر نمی‌توانستم در بورس آزمایش کنم و به صورت واقعی سامانه‌ی عزیزم را بسنجم. (که چه فرزند دلبندی هم هست عسل بابایش...)
۴- من به ذهنم افتاد که حتی شده برای آزمایش هم که شده بروم دلار و زر بخرم... ولی زمانی که به صورت جدی به این قضیه نگاه کردم دیدم اصلا من تا حالا تو عمرم از این کارها نکرده‌ام... من به قواعد بازی آشنا نیستم... من حساب آتی ندارم... من نمی‌دانم از کجا باید بروم سکه و ارز بخرم که سرم کلاه نرود...
باز هم بود که مهم نیست... باقی‌اش هم برای بعد...

[mhjboursy]

خوب... این جستار به چه دردی خورد؟
بهترین بررسی‌ها و بهترین پیشبینی‌ها را در این جستار انجام دادیم... ولی نتیجه‌اش چه شد؟
به هیچ دردم نخورد.
مثل روز برایم روشن بود که ارز چند برابر خواهد شد... و تورم جامعه را بر خواهد داشت... این جستار را با این وعده وعیدها پر کردم...
ولی چرا استفاده نکردم؟
نمی‌دانم این عدم استفاده را در جایی از این جستار بررسی کردم یا نه... ولی گمان کنم این‌گونه شد که:
۱- در زمان رشد اصلی دلار من روند کلی دلار دستم بود ولی روند کوتاه مدت دلار را نداشتم. (همان گونه که جناب ادیب هم نمی‌دانست.) معلوم نبود این که آمده ریز موج است یا موج بزرگ. معلوم نبود مسئولین می‌خواهند یک شبه ارز/تورم را رها کنند یا به تدریج. معلوم نبود پس از رشدی که در آغاز اتفاق افتاد اصلاحی وجود خواهد داشت یا خیر.
۲- ۷۰-۸۰ درصد از سبدم قفل بود! کما اینکه هنوز هم ۶۵ درصد از سبدم (که وقوام باشد) قفل است!
۳- تازه سامانه‌ی نوین داد و ستدی‌ام را اختراع کرده بودم. (البته داد و ستد که اشتباه است... چون سامانه‌ی من تنها بخش خرید را پشتیبانی می‌کند و در زمان فروش هیچ...) سرگرم آزمایش آن بودم. نه تنها از دید زمانی سرگرم آزمایش آن بودم بلکه برای آزمایش سامانه‌ی نوینم پول می‌خواستم! و اگر قرار بود بروم یورو و دلار بخرم دیگر نمی‌توانستم در بورس آزمایش کنم و به صورت واقعی سامانه‌ی عزیزم را بسنجم. (که چه فرزند دلبندی هم هست عسل بابایش...)
۴- من به ذهنم افتاد که حتی شده برای آزمایش هم که شده بروم دلار و زر بخرم... ولی زمانی که به صورت جدی به این قضیه نگاه کردم دیدم اصلا من تا حالا تو عمرم از این کارها نکرده‌ام... من به قواعد بازی آشنا نیستم... من حساب آتی ندارم... من نمی‌دانم از کجا باید بروم سکه و ارز بخرم که سرم کلاه نرود...
۵- .
.
.
باقی‌اش بعدا...

از آن سو متاسفانه من از نمادهای دلاری هم استفاده نکردم. اشتباه کردم. دلایلش این بود که:
۱- اینها پیش از اینکه دلار یک باره جهش کنند هم رشد داشته بودند! رشدهای زیاد! در حد بالای صد در صد! خوب من ترسیدم. گمان کردم که اینها پیش‌خور کرده‌اند و انصافا خطرشان هم بالا بود. نکته‌اش این بود که اینها مطابق با حرکت زر انگار کار می‌کنند یعنی ارز واقعی. نه دلار مصنوعی! جالب است... بعدها بیشتر بررسی می‌کنیم (اگر خدا بخواهد) و نکته‌اش را کامل بیان می‌کنیم.
۲- داشتم سامانه‌ی عالی گرامی‌ام را آزمایش می‌کردم. (انصافا سامانه هم بهم سود داد. ولی سودش قابل مقایسه با این نمادها نبود.)
_________________________________________________
اما گذشته گذشت... ما هم بگذریم... حالا چه؟ اکنون دلاری بخریم یا نه؟ خوشبحتانه کاری که باز از چند روز پیش آغاز کردم خوب بود... کار این بود که آمدم و دوباره بررسی‌های ریشه‌ای و سطح کلان انجام دادم و البته این بار مقداری به حرف خودم گوش کردم (البته اکنون دیگر سامانه‌ام را آزمایش کرده‌ام و دستم آمده و شاید به خاطر این است که دارم به این بررسی‌های کلان اهمیت می‌دهم.)
_________________________________________________
بیایید با هم یک مقدار مرور کنیم...
گفتیم که بیشترین سود را شرکت‌هایی مانند رمپنا و فاذر و فاراک و خصدرا و ریشمک و امثالهم می‌برند. شرکت‌هایی که درآمدشان دلاری است ولی دولت دستوری برایشان نرخ فروش تعیین نمی‌کند. (البته ریشمک و خصدرا رشد کرده‌اند. زیاد رشد کرده‌اند.) (شرکت‌های کانی‌های‌غیرفلزی و حمل و نقل هم هستند که وضعشان یک مقدار خاص است. یعنی این‌جور بهتان بگویم که من زیاد سر در نیاوردم... اگر شما سر درآوردید به من هم بگویید.)
در مرحله‌ی بعد هم شرکت‌هایی خوب هستند که افزایش نرخ بگیرند. در حقیقت باز هم اینجا مربوط می‌شود به دولت، که به کدام نماد اجازه‌ی رشد می‌دهد. هر صنعتی که افزایش نرخ فروش گرفت نانش در روغن است. و در این گروه هستند صنعت‌های: زراعت، لاستیک، قند، زغالسنگ، دارو، فولاد، پترو پالایش، معدن و سرمایه‌گذاری‌ها. (البته شرکت‌های دلاری یعنی آن چهار گروه خاص، رشد می‌کنند حتی با قیمت دستوری، ولی رشدشان دیگر مانند سابق نیست. مانند رشد محصولات فلزی و فنی‌مهندسی نیست.)
در مرحله‌ی بعد هم شرکتهایی هستند که به درد نمی‌خورند. مانند رایانه و رادیویی و مخابرات و انبوه‌سازی و سیمان و کاشی و خودرو و سایر مالی و بانک و غذا.
_________________________________________________
خوب... از اینها چه بخریم؟ رمپنا و فاراک که از دستمان پرید و فاذر را هم که خرید کردیم و خصدرا هم که گفتیم ارزش ندارد. فاذر این روزها دارد متعادل می‌شود. من به کسی پیشنهاد نمی‌کنم ولی خودم شاید اگر فردا متعادل شد باز خرید کردم.
کار دیگری که (به عنوان ToDoList اینجا ثبت می‌کنیم و) باید انجام دهیم این است که: ۱- از گروه کانی‌های غیرفلزی و حمل و نقل دنبال چند نماد خوب بگردیم و نیز اینکه ۲- صحبت‌های آقای ادیب را دوباره گردآوری کنیم و خلاصه‌نویسی و جمع‌بندی کنیم و بررسی کنیم.