تدبیر✘ و امید☹

[mhjboursy]

آبان ۲۵, ۱۳۹۷
ده شرط موفقیت بر اساس توانایی شخصی

بر اساس پروتکل سایت تنها دو دسته مطلب در سایت اجازه انتشار دارد : آنچه که باعث ثروتمند شدن مخاطب میشود و آنچه که درب زیان را در کسب و کار می بندد اما مطالب سایت در این دو حوزه تنها زمانی اثر بخش است که مخاطب ( مدیر ) در ده مورد ذیل ، درست عمل کند اگر در ده مورد ذیل ضعیف باشید مطالب سایت گره ای را باز نمی کند :

۱- هر کسب و کاری راه می اندازید شما یک مدیر تلقی میشوید ، مدیر باید ترس و بی میلی نسبت به ارزیابی عملکرد خویش ، نداشته باشد

۲- مدیر نباید مشکلات کاری را به خانواده منتقل کند

۳- مدیر باید تیم سازی بداند

۴- مدیر باید توانایی ایجاد اعتماد در مشتری داشته باشد

۵- مدیر باید کارکنانی پرورش دهد که در مواقع لازم بتوانند پاسخ منفی دهند

۶- مدیر ناموفق به سخنان کارکنان توجه نمی کند فقط با آنها صحبت می کند

۷- مدیر باید آمادگی روحی پرسنل را بالا می برد

۸- مدیر باید مدیریت روحیه بداند

۹- مدیر باید توانایی ایجاد تعهد در پرسنل داشته باشد

۱۰- مدیر نباید نسبت به اعداد و ارقام دل خوش کند ، مدیر باید نسبت به عوامل پدیده آورنده ارقام واکنش نشان دهد

پانوشت محمد حسین ادیب بر مقاله فوق :
اگر در ده زمینه یاد شده ضعیف هستید به صورت خویش فرما وارد بازار نشوید ، مطالب سایت هم ممکن است نتیجه عکس بدهد ، حتی مضر ( باعث ضرر) باشد ، اول باید مدیر قوی باشد که بر اساس مشاهدات من حداقل در ٧٠ درصد موارد نیستند ، مدیر ضعیف بهتر است بازار را ترک کند و در صورت ماندن ، با زیان بیشتر از بازار ، اخراج میشود ، در هر ده مورد فوق از امروز تصمیم بگیرید متفاوت عمل کنید

[mhjboursy]

خلاصه‌ای از یک ویدیو از محمد حسین ادیب
_______________________________
ده رشته زیان‌آور اقتصاد ایران در این روزها
_______________________________


پیش از این به ۱۱ رشته سودآور اشاره شده بود مانند:
تبدیل انرژی (نفت و گاز) و کلا هر چیزی که از یارانه نیرو می‌گیرد، به محصول نهایی.
بازرگانی - خدماتی - سرمایه‌ای - متکی به خدمات و کالای ضروری

کارهای زیان‌آور:
۱- صنایع با فناوری موج دوم زیان می‌دهد. زیانش به وام بانک و خسارت بانک بر می‌گردد. الان دیگر دو سال است که بانک‌ها به اینها وام نمی‌دهند و اینها از بازار می‌گیرند! کارخانه‌ها دارند پول تامین کننده‌هایشان را می‌خورند و پس هم نمی‌توانند بدهند.
بازنده دلار ۱۳۶۰۰ تومانی شرکت‌های بزرگ دولتی هستند که بعد از اینکه زیان کردند (بر خلاف بخش خصوصی) سنسورهایشان ضعیف است و همچنان به کار ادامه می‌دهند. می‌روند تا آنجایی که دیگر نتوان ادامه داد. با قرض.
(آن ده رشته سودآور وام گیر هم زیاد نیستند!)

۲- سرمایه خرد بر خلاف دو دهه اول اقتصاد غیر اقتصادی شده. گاوداری ۲۰-۳۰ تایی اقتصادی نیست. خودروسازی کمتر از ۲ میلیون خودرو غیر اقتصادی است. فولاد کمتر از ۱۵ میلیون تن غیر اقتصادی است (در چین دارند زیر ۱۵ تایی‌ها با هم ادغام می‌شوند).
۸۰ درصد بزینس‌ها در ایران امروز غیر اقتصادی هستند.
در هواپیمایی‌ها دو تا شرکت گنده (پول‌دار) می‌روند بلیت‌های یک سال را با ۳۰ درصد تخفیف می‌خرند و باقی ۴۹۹۸ تا دیگر نمی‌توانند با اینها رقابت کنند.
آینده ایران شرکت‌های تخفیف محور هستند که سودشان فقط همان تخفیفی است که از تامین کننده گرفته‌اند به واسطه دارایی زیادی که داشته‌اند. دیگر شرکت‌ها با اینها نمی‌توانند رقابت کنند! (آقای مدلل نیاز خوراک مرغ ایران را تامین می‌کند. چون در تراز بالا کار می‌کند ۱۵ درصد تخفیف جهانی می‌گیرد و کسی با او نمی‌تواند رقابت کند. و اگر کسی وارد کارش شد پنج ماه زیر قیمت می‌دهد.)
استثناء: در سیمان و پتروشیمی سرمایه‌ خرد جواب می دهد.

((یک سری مانند شماره ۳ واضح بیان نشد و به هم پیوسته مطالب گفته شد و دقیقا مشخص نیست کجا شماره ۳ است و کجا ۲ و ۴.... به خوبی خودتان ببخشید.))

۴- سرمایه گذاری در املاک تجاری. یک بانکی ۹۰ هزار میلیارد از مردم گرفته و دارد در منطقه ۲۲ املاک تجاری می‌زند.
مغازه‌ای که قیمتش بیش از ۲۰ برابر اجاره سالانه‌اش باشد به درد نمی‌خورد. بهتر است فروخته شود و یکی معادل آن اجاره شود!
سرمایه گذاری در مسکن غیر اقتصادی است کلا.

۵- کالای وارداتی.

۶- اجاره مغازه برای فروش کالای داخلی؟ (اجاره که کلا غیر اقتصادی است.) (این حرف‌ها حرف‌های نوی اقتصاد است.) ۷۰ درصد تهرانی‌ها مغازه‌هایشان اجاره است.
اکنون یک موجی راه افتاده‌ که دیگر مستاجران تمدید نمی‌کنند. حتی با تخفیف.
دلار ۱۳۶۰۰ تومان یعنی اخراج ۷۰ درصد اجاره‌نشین‌های تجاری.
اجاره ملک تجاری باید ۴ درصد فروش ماه باشد و قیمت آن برابر ۱۰ سال اجاره.

۸- سرمایه‌گذاری با دلار آزاد. ((؟))

۹- مهم: استقراض از بانک یا بازار. (جز آن رشته‌های سودآور)

۱۰ – واحدهای با نیروی مازاد. چون نمی‌توان هزینه‌اش را از مصرف کننده (با زیاد کردن قیمت محصول) گرفت. (مسئول بازار به مدیر می‌گوید: کشش ندارد بازار!)

[mhjboursy]

خلاصه سخنرانی گوش داده شده
________________________
محمد حسین ادیب- ۷۰ درصد نفت دنیا را ۱۱ کشور خریداری کرده اند
__________________________________________________ _
هفتاد درصد نفت دنیا را یازده کشور خریده‌اند که پولش را نداده‌اند و پولش را رفته‌اند وام گرفته‌اند از آمریکا و انگلیس. کشورهای نفتی هم پول نفت را می‌برند می‌گذارند در بانک‌های آمریکا و انگلیس و خرج نمی‌کنند. یعنی چه؟ یعنی اینکه سی درصد پول نفت واقعی است و هفتاد درصدش دفتری است.
حالا ایران می‌خواهد صد در صدش را مصرف کند. که نمی‌شود.

[mhjboursy]

من هنوز دارم به این می‌اندیشم که آیا حرف جناب ادیب درست بود یا برداشت خودم... متاسفانه نمی‌دانم چه کار باید کرد...
___________________________________
از ویکی پدیا در مورد بحران واحد پولی:

بحران واحد پولی یک نوع بحران مالی است و اغلب با

بحران اقتصادی واقعی همراه است. بحران واحد پولی می‌تواند برای اقتصادهای باز کوچک و بزرگ هم مضر باشد، اما هیچ یک تداوم ندارد. دولت‌مردان معمولاً روشی را برای حمله به این موضوع، از طریق تقاضای بیشتر برای واحد پولی که کشور به عنوان واحد پولی جایگزین خود دارد، اعمال می‌کنند (معمولاً دلار آمریکا، یورو یا پوند).

این می‌تواند تایید کننده حرف ما باشد.
____________________________________
نمودارهای خوبی که در این سایت است نیز می‌تواند راهگشا باشد: https://www.macrotrends.net/1329/us-dollar-index-historical-chart



U.S. Dollar Index:

https://vgy.me/uejWEY.png

شاخص دلار نشان می‌دهد در سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ شاخص دلار حسابی پایین بوده و پایین مانده که این حرف ما را نقص می‌کند.


Pound Dollar (GBP USD) :

https://vgy.me/XKJFdR.png

که ۳۰ جون ۲۰۰۸ افت شدید داشته (به عبارت دیگر دلار گران شده).

Euro Dollar (EUR USD):

https://vgy.me/LlXqaV.png

از ۳۰ جون ۲۰۰۸ یک افت شدید داشته.

US Dollar Swiss Franc (USD CHF) :


https://vgy.me/nINeYO.png

از ۳۰ جون ۲۰۰۸ یک رشد داشته. یعنی دلار گران تر شده!


چون تصاویر زیاد شد بهتر است در نوشته‌ای دیگر باقی مطالبم را بگویم.

[mhjboursy]

خلاصه سخنرانی گوش‌داده‌شده
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــ
محمد حسین ادیب
ـــــــــــــــــــــــــ ــ
۱۰ بخشی که بیشترین بازدهی را دارند
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــ

۹۰ درصد سودی که در اقتصاد داده می‌شود در این ده بخش است. اما ۹۰ درصد فعالین اقتصادی خارج از این بخش هستند! مسیرشان اشتباه است! و به جایی نمی‌رسند. آب غربال می‌کنند.

رشته‌های پر سود:
۱- تبدیل گاز به محصول.
پتروشیمی. ۱۰۱ هزار میلیارد تومان یارانه می‌گیرند. گاز می‌گیرند و در حقیقت پولش را نمی‌دهند.
فولادی‌ها. که ۵۰ هزار میلیارد تومان یارانه می‌گیرند و پولش را نمی‌دهند. فولاد مبارکه ۶ هزار میلیارد تومان سود خالص داشته پارسال. هر چه مشکل بزرگ ایران و اصفهان هست را فولاد مبارکه برطرف می‌کند مانند ۵۰۰ میلیارد تومان پول کوهدشت که جرینگی داد و دولت را نجات داد.
سیمان که ۱۱ هزار میلیارد تومان یارانه گاز می‌گیرند.
۲- صادرات غیر قانونی فرآورده‌های نفتی به خارج.
۵۰ درصد فرآورده‌ها به خارج قاچاق می‌شود که البته همین باعث می‌شود مملکت از نفس نیافتد و صادرات قاچاق هزینه واردات قاچاق را تامین کند و تحریم‌ها را دور بزند. ۹ تا پالایشگاه هستند. خیلی مهم هستند. همین‌جوری است که استان سیستان و بلوچستانی که آب ندارد زنده مانده! و همین (صادرات قاچاقی بنزین) است که اگر قطع شود حمل و نقل پاکستان به کما می‌رود و مسئولینش مجبور می‌شوند فی‌الفور بروند دو تا کشتی بنزین که داشته به جای دیگر می‌رفته را سریع روی آب بخرند و وارد کنند.
۲ میلیون نفت صادر می‌کردیم و ۱ میلیون فرآورده خودش می‌رفت
. هر چقدر هم که دلار گران‌تر بشود این فرآورده‌ها راحت‌تر به خارج می‌روند.
پولی که اینجا به دست می‌آید با کل پولی که تهرانی‌ها به دست می‌آورند قابل مقایسه است!
۳- مرغ ((مواد غذایی)) دارد غیر قانونی به عراق و افغانستان قاچاق می‌شود. چون دولت دارد یارانه بزرگی اینجا می‌دهد.
روزی ۳-۴ هزارتا عراقی می‌آمدند اصفهان که برنج و روغن بخرند. روزی صد هزار کرد در شهریور صبح می‌آمدند ایران که عصر می‌رفتند. صادرات ممنوع اعلام شده ولی هنوز هم در جریان است.
در فرانسه یک سری مواد غذایی نصف سوییس است. ولی آن اتفاق نمی‌افتد چون fatf دارد. قاچاق کالا پلیسی نمی‌شود. بلکه با fatf تامین مالی‌اش باید انجام شود. و قیمت یک سومی غذا هم می‌تواند بین ایران و عراق ایجاد شود. حالا ما به این کاری نداریم. به این کار داریم که اینجا کلی پول است.
(یخچال دلارش ۸ هزار تومان نیست. ۱۳۶۰۰ تومان کنونی است. خودرو هم همین‌جور. قبلا اینها قیمتشان دو برابر بود و فقط این اختلاف از بین رفت. ارز نیمایی در کار نیست. دلار همان ۱۳۶۰۰ تومان است و فقط قیمت خارج و داخل یکی شده است.) ((من که نفهمیدم.))
این یکسان شدن ارز، سیگنال خطرناکی که می‌دهد این است که تعرفه دولتی و حمایت دولتی از تولید داخل دیگر معنی ندارد.
۴- تبدیل ضایعات به محصول اکنون بسیار سودآور شده. پس از گازمحورها اینها بیشترین سود را دارند.
۵- زمین کشاورزی در مناطق آب دار.
در ده سال گذشته کسی ثروتمند می‌شد که در تهران یا مراکز شهرستان‌ها خانه بخرد و در ده سال آینده کسی ثروتمند می‌شود که در جاهایی که مشکل آب ندارد برود زمین کشاورزی بخرد. چون آب در ۷۰ درصد ایران تمام شده. هر جا که آب هست مانند گیلان گران می‌شود. هر جا که ۳۰ متر بکنی به آب برسی آنجا عالی است (نه منطقه کوچک که استثناء است و پایدار نیست). دهه آینده برای اینهاست به جای املاک تهران.
به علاوه اینکه در آینده دیگر ارز نداریم که محصولات کشاورزی وارد کنیم و قیمت را کنترل کنیم. برای همین است که کشاورزی داخلی دارد رشد می‌کند.
ما اکنون در قند_شکر و گندم خودکفا شدیم. یعنی اینکه پول دارد می‌رود روستا. پول اینجاهاست. سهام بعضی از کارخانه‌های قندی بسیار ارزشمند است.
۶- ((این را هم نفهمیدیم چه شد... موارد قر و قاطی شد...))
۷- جراحی پزشکی
۸- وکالت
۹- تامین و نگهداری ((؟))
۱۰- واسطه کشاورزی

اولین کار این است که حوزه کاری‌مان را به سمت این ده رشته ببریم. وگرنه با صد تا سمینار هم کار درست نمی‌شود.
_________________________________________
پی‌نوشت: قبلا در این موارد یک چیزی بود به نام واردات و قاچاق کالا که اکنون حذف شده چون دیگر غیر اقتصادی است. بلکه ۲۰ درصد زیان دارد! این کاری بود که با دلار آزاد سودآورترین کار در کشور بود. اکنون با دلار ۴۲۰۰ تومانی یک ریال سود ندارد.
پی‌نوشت دوم: تهرانی‌ها در بانک فقط پول دارند. نه ارزآور هستند و نه گاز محور و نه... بسیار ریسک دارند. دوره‌ای که پول پول بیاورد تمام شد. اگر هم قرار است پول پول بیاورد (بانک) باید پول در این حوزه‌ها بوده باشد.
پی‌نوشت سوم: خارج از موضوع: سهام شرکتی خوب است که فروشش ۹۰ درصد ارزش بازارش باشد. و شش مولفه دیگر باید داشته باشد.

[mhjboursy]

من هنوز دارم به این می‌اندیشم که آیا حرف جناب ادیب درست بود یا برداشت خودم... متاسفانه نمی‌دانم چه کار باید کرد...
___________________________________

چون تصاویر زیاد شد بهتر است در نوشته‌ای دیگر باقی مطالبم را بگویم.

نخست، پوزش می‌خواهم که تصاویر بالا زیاد جالب نیست... در یکی که اصلا تاریخ را نیانداخته‌ام! در باقی هم باید قسمت‌های مهم را رنگی می‌کردم... که یادم نبود... و اکنون هم چون خیلی مهم نیست دوباره تصحیحش نمی‌کنم.
اما ادامه نوشته...
جمع‌بندی تصاویر بالا چیست؟ جمع‌بندی تصاویر بالا این است که یک رشد کوچک مقطعی تنها در تمام تصاویر دیده می‌شود که در آخر جون ۲۰۰۸ اتفاق افتاده. همین. بسیار هم کوچک!
شاخص دلار هم چیز خاصی نشان نمی‌دهد.
اما ما همین‌جا موضوع را رها نمی‌کنیم... ما می‌خواهیم یک کار زیبای دیگر انجام دهیم... می‌خواهیم بیاییم شاخص دلار را با امکانات خودمان بسنجیم... می‌خواهم در زیر نمودار زر و نفت و چند کالای دیگر را با توجه به این بحران(ها) بررسی کنیم:
نزدک:
https://vgy.me/fP8Rfp.png
https://www.tradingview.com/x/mvHlTc36/

داوجونز:
https://vgy.me/R8IMJO.png
https://www.tradingview.com/x/YMdIcPbV/

برنت:
https://vgy.me/wQpNT8.png

مس:
https://vgy.me/UD3zZL.png

روی:
https://vgy.me/8z7ugo.png

نقره:
https://vgy.me/3ZhVLd.png

زر:
https://vgy.me/PcEm3K.png

پلاتینیوم:
https://vgy.me/6d5my1.png

[نوام چامسکی]

بحران تو دنیا وقتی ایجاد میشه که به واسطه ترزیق بیش ار انداره دلار امریکا


قیمت کالا ها بالا میره


وقتی دلار ریاد ترزیق بشه


ارزش دلار امریکا میاد پایین

دنیا وقتی بحران داره

تو بخش صادرات هم مشکل میخوره


قیمت اجناس به دلار امریکا بالا رفته ولی ارزهای که در برابر امریکا ضعیف هستن و نمیتونن دلار تهیه کنن


نمیتونن کالا ها رو بخرن و تقاضا تو سطح جهانی افت میکنه

مثال تو سال 2008

قیمت مسکن در امریکا بالا رفته بود که افت سنگینی کرد و بحران اعتبارات و وامها

داشتن به یانکها هم سرایت میکرد و باعث ورشکستی بانکهای بزرگ میشد

شاخص دلار

نشان دهنده قدرت واقعی دلار نیست

چون تو شاخص دلار دیگر ارزها هم موجوده مثال

میشه دلار امریکا قوی نشه

ولی دیگر ارزها ضعیف بشن ولی اون رو بالا نشون بده

////////////

شما نمودار دلار امریکا با فرانک سوسیس رو ببین اوضاع میاد دستت


اختلاف این دو رو ببینی

امریکا پول بدونه پشتوانه چاپ کرده و خرج کرده

ار سال 2016دید اینمهه دلار بدونه پشوانه چاپ گرده

داره برمیگرده بشکل اوراق قرضه به خودش اونم باید هم اصل و هم بهره اش رو بده


بخاطر همین دیگه چاپ نکرد و سیاست انقباضی در پیش گرفت

امریکا بدهکار ترین کشور دنیاس

سرمایه گذاران دلار امریکا رو تو بحران نمیخرن


اول فرانک سوسیس رو میخرن بعد ین ژاپن رو


پوند انگلستان و نیوریلند رو برای نرخ بهره بالاش میخرن

//////////

شما همیشه فرانک سوسیس با دلار و یورو و پوند بررسی کن

اگر بحران باشه

فرانک به عنوان بانک مرکری دنیا تقویت میشه و تقاضا براش ریاد میشه

هر چند نرخ بهره اش منفی و صفر هست

/////////////

امریکا وقتی دلار چاپ میکنه وام میده نرخ بهره اش کم میشه

ولی داره پس میگیره نرخ بهره رو بالا میبره

این کار امریکا تو دهه 80میلادی باعث

سرنگونیها تو امریکایی حنوبی میشد و بدبختیها

و بعدش روی افریقا این باری رو کرد با سیاستهای بانک جهانی

الان چین منصفانه به افریقا وام میده و کل غرب و امریکا رو انداخته بیرون

//////////

ما رو هم داشتن مینداختن تو بدهی بانک جهانی و سیاستهاش

نبود رهبری

اش رو با جاش داده بودن به غرب


نمیگم وام گرفتن بده ولی کشوری که 800میلیارد دلار پول نفت رو بر باد داد

میامد 500میلیارد هم وام میگرفت

اون رو هم حیف و میل میکرد میرفت

بدبختیش برای ملت میمونده و فشارش

[mhjboursy]

خلاصه سخنرانی گوش داده‌شده
_____________________
محمد حسین ادیب
_____________
رعایت ده پرسش (نکته) در سبد دارایی شخصی
_________________________

جوزف یوجین استیگلیتز(Joseph Eugene Stiglitz) برنده نوبل ۲۰۰۱ و پل رابین کروگمن (Paul Robin Krugman) برنده نوبل 2008 (هر هفته در نیویورک تایمز به مدت ده سال است که دارد پیشبینی می‌کند) (پاسخ‌های مختصر می‌دهد به پرسش‌های بزرگ) که هر دو مطالب هفتگی دارند، مورد تایید هستند.


نکات آغازین:
۱- هر کسی که می‌خواهد تصمیم اقتصادی بگیرد باید راهبرد (استراتژی) داشته باشد. و این یعنی اینکه مشخص کند چه کارهایی نباید انجام دهد. آدم موفق کسی است که بداند (و فهرستی داشته باشد) چه کارهایی نمی‌خواهد انجام دهد.
۲- همه چیز جنبه‌ی جهانی دارد. فقط ملی نباید دید. اول باید دید اقتصاد جهانی به کجا می‌رود سپس ایران.
۳- تنها درباره بخش خودتان (مثلا تولید یخچال) تحلیل نداشته باشید. ده بخش دیگر را بررسی کنید. برداشتی که از آن ده‌تا می‌کنید به تحلیل خودتان کمک می‌کند. دوستانی داشته باشید که در بخش‌هایی که هستند با آنها تبادل تجربه داشته باشید.
۴- مدت‌هاست که می‌گویند پول، پول می‌آورند (بانک). در آینده این اشتباه خواهد شد.
۵- نباید تنها پرسید کی بخرم؟ علاوه بر آن باید پرسید چقدر صبر کنم؟ و با مشاهده چه سیگنالی خارج شوم؟ همزمان با خرید باید استراتژی خروج داشت. (دیر خارج شدن خیلی هزینه دارد.) (مدیریت شکست مهمترین چیز است برای ثروتمند شدن. چون خطر (ریسک) همیشه وجود دارد و باید هم خطر کرد. که کار پرسود پر خطر هم هست و اصلا برای خطرش آن پاداش را می‌دهند.)
۶- وارد هر کاری شدید، قانونش را باید خوب بدانید.
۷- باید هر ده مورد بررسی شود. نه یکی.

پیش از چیدن سبد باید به این ده پرسش پاسخ داد:

۱- پر ریسک ترین مشاغل کدامند؟
مغازه داری و بساز بفروشی کسانی که منزلشان را خراب می‌کنند که چند طبقه بسازند. چون در این زمینه بیش از اندازه ورود شده.

۲- پرریسک‌ترین سبد دارایی چیست؟
سبدی است که ۸۰ درصدش مسکن و سپرده بانکی باشد.

۳- محتمل‌ترین ریسک کدام است؟
توافق با آمریکا.

۴- اثر گذارترین ریسک کدام است؟ (اینها را باید در مورد بیزینس خودتان باید پاسخ دهید.)
اینکه بانکها سودی که باید ۷ درصد می‌دادند و ۲۰ درصد دادند را بخواهند برگردانند. ناتوان شوند از پرداخت سود.

۵- پرریسک‌ترین سرمایه‌گذاری چیست؟
سپرده‌گذاری.

۶- ریسک رو به افزایش کدام است؟
بروز رکود (کاهش تقاضا) پس از رونق بیش از ظرفیت اقتصاد. (بخش مسکن و ارز هدف این ریسک هستند.) (در تهران از ۱۸۰۰۰ به ۸۰۰۰ معامله ملک رسیده‌ایم که قبلا ۶۰۰۰ تایش غیر واقعی و انحصار وراثت و مهریه بود. در حالی که ۳٫۵ میلیون خانه در تهران هست! پس گردش سرمایه و نقدشوندگی در حوزه مسکن چقدر است؟)

۷- ریسک رو به کاهش کدام است؟ (در این پول است.)
مردم در خرید کالاهای ارزی (دلار آزاد) مقداری برگردند. (مردم هم ریسک گریز شده‌اند و هم اینکه درآمدشان کاهش پیدا کرده که این دو باعث شده خریدهایشان ۹۰ درصد کاهش داشته باشد.)

۸- ریسکی ترین انتخاب کدام است؟
خرید ارز به هدف سودگیری از تورم. (طی یک ماه گذشته)

۹- چه چیزی بیشترین ریسک نگهداری را دارد؟
نگهداری زر. که دزدها با دستگاه زریاب خانه را اسکن می‌کند و فقط از فویل آلمینیوم و گاوصندوق نمی‌تواند رد شود. زر ریسک نگهداری دارد. صندوق بانک هم تعهدی نسبت به سرقت یا شورش ندارد برای نگهداری. ارز هم همین‌جور. برای حفاظت از سرمایه‌های بزرگ که ارز شده‌اند باید کلی نیروی امنیتی استخدام کرد. به علاوه اینکه در قانون پولشویی هم هست که کسی اجازه نگهداری بیش از ده هزار دلار را به مدت شش ماه ندارد و جریمه‌اش ۶ برابر مبلغ نگهداری است!

۱۰- چه چیزی بیشترین ریسک عملیاتی را دارد؟
چک. مال را به طرف بدهیم و یک کاغذ بگیریم که پول نیست. پولتان را به کسی ندهید که جایش کاغذ بگیرید. چک ریسک سوخت شدن دارد. ولی مطالبات از دولت این را ندارد به جایش ریسک عدم پرداخت به موقع دارد. البته به وزارت‌خانه هم مربوط است که آخوندی با ۵ هزار میلیارد بدهی تحویل گرفت و با ۱۲ تا تحویل داد و می‌گفت مرد باید بدهی داشته باشد.

۱۱- چه شغلی از همه کم ریسک تر است؟
شغلی که گردش سرمایه‌اش شش بار در سال باشد. پولتان را در جایی ببرید که گردش سرمایه در آن زیاد باشد. مانند مسکنِ خوبی نشود که خریده شده و سال‌ها فروخته نشده و بیخ ریش آدم مانده. عامل موفقیت در آینده گردش سرمایه در سال است. (در شش ماه گذشته سود در نفروختن بود! یعنی نداشتن گردش! ولی به سرعت یعنی در صد روز آینده این حرف از غلظتش کاسته می‌شود و دوباره گردش سرمایه مهم می‌شود.)

پی‌نوشت: صف خرید شدن بانک سرمایه اوج اشتباه بود که خود بانک می‌گفت ۹۵ درصد پول مردم نیست! ولی کانال‌های تلگرامی این‌گونه‌اش کردند.

[mhjboursy]

http://monitoreconomy.ir/wp-content/...8%AC%DB%8C.jpg

البته... کاش این را به گونه‌ای دیگر اندازه‌گیری می‌کردند...
یعنی نخست می‌آمدند و یک فهرست طلبکارترین هم درست می‌کردند... و سپس میزان بدهی و طلب هر کشور را از هم کم می‌کردند... یک وقت می‌بینی همان ژاپن و چین علاوه بر اینکه خیلی بدهکار هستند خیلی هم طلبکار هستند...
دوم اینکه می‌آمدند بدهی داخلی را نادیده می‌گرفتند. بدهی داخلی که آخر... معنی ندارد! مانند بدهی پدر خانواده به پسر خانواده یا بالعکس است. عملا بدهی نیست! الان جلو بدهی ژاپن نوشته ۹۰ درصد داخلی... خوب این واقعا بدهی نیست... در حقیقت سیاست کنترلی اقتصادی دولتی است!
اگر این دو کار را انجام می‌دادند نمودارشان چند برابر بیشتر مورد پسند بود. هر چند که اکنون هم بسیار عالی است.

[mhjboursy]

خلاصه سخنرانی گوش داده‌شده
_____________________
محمد حسین ادیب
_____________
رعایت ده پرسش (نکته) در سبد دارایی شخصی
_________________________

جوزف یوجین استیگلیتز(Joseph Eugene Stiglitz) برنده نوبل ۲۰۰۱ و پل رابین کروگمن (Paul Robin Krugman) برنده نوبل 2008 (هر هفته در نیویورک تایمز به مدت ده سال است که دارد پیشبینی می‌کند) (پاسخ‌های مختصر می‌دهد به پرسش‌های بزرگ) که هر دو مطالب هفتگی دارند، مورد تایید هستند.

۱۱- چه شغلی از همه کم ریسک تر است؟
شغلی که گردش سرمایه‌اش شش بار در سال باشد. پولتان را در جایی ببرید که گردش سرمایه در آن زیاد باشد. مانند مسکنِ خوبی نشود که خریده شده و سال‌ها فروخته نشده و بیخ ریش آدم مانده. عامل موفقیت در آینده گردش سرمایه در سال است. (در شش ماه گذشته سود در نفروختن بود! یعنی نداشتن گردش! ولی به سرعت یعنی در صد روز آینده این حرف از غلظتش کاسته می‌شود و دوباره گردش سرمایه مهم می‌شود.)

حقیقتش... این ویدیو زیاد به درد من نخورد... البته مانند همیشه عالی بود... ولی نسبت به عالی‌های دیگر آن قدر به کارم نبامد...
بهترین بخشش همان دو تا است که در بالا آورده‌ام.یعنی معرفی دو عزیز دیگر مانند جناب ادیب. و نیز اینکه کم‌خطرترین شغل این است که پرگردش باشد. یعنی ۶ بار در سال سرمایه بگردد.
(از این دیدگاه همه بچه‌های انجمن وضعشان خوب است! چون در کار ما به خصوص آنها که کوتاه‌مدت‌تر کار می‌کنند گردش سرمایه زیاد است.)

------------------------------

هدف جناب ادیب این نبود که خودشان به پرسش‌ها پاسخ دهند. هدف این بود که هر کسی - یعنی ما - به این پرسش‌ها در مورد سبد دارایی خودمان پاسخ دهیم.

پاسخ شما عزیزان چیست؟ کم‌خطرترین و پرخطرترین کار چیست؟ چه خطری رو به کاهش و چه خطری رو به افزایش است؟
البته کار ما (اگر به دید بنیادی نگاه کنیم) کلا می‌شود اقتصاد! یعنی شاید عینا باید پاسخ‌های جناب ادیب را برگزینیم! چرا که بورس آینه‌ی اقتصاد است. اگر در کل اقتصاد وضع ملک خوب نباشد، در بورس هم وضع انبوه‌سازان نباید خوب باشد...
ولی من که بنیادی کار نمی‌کنم!

بیا یک کاری کنیم... همین پرسش‌ها را در مورد کار خودم (که بیشتر نموداری است) پاسخ دهم:

(دوستان هم برای خودشان پاسخ بدهند. نتایجش جالب است! هم فال است و هم تماشا!)

کم خطرترین کار:
اینکه آدم در کفی بسیار مطمئن که با سامانه شناسایی شده وارد شود به دید سودی بسیار کوچک.

پرخطرترین کار:
خرید یک سهام با قیمتی بسیار رشد کرده و با شیبی زیاد یا بسیار افت کرده و با شیب زیاد. در حالی که ابزار مناسب (سامانه) نداشته باشی.

محتمل‌ترین خطر:
همین سهامی که خرید کرد‌ه‌ام و در زمانش نفروخته‌ام را باز بیشتر نگه دارم.

پرخطرترین سبد:
سبدی که کم نماد داشته باشد.

موثرترین خطر:
اینکه وقوام‌هایم را که بسته‌اند بخورند بگویند: شد دیگر... (آکنتورش کنند.)

خطر رو به افزایش:
قانون‌های من‌درآوردی شاپور + اختلال‌هایی که در کارگزاری به وجود آمد و باعث می‌شود نتوان در آینده روزبازرگان بود و تابلوخوانی کرد و متمرکز بود.

خطر رو به کاهش:
کل اقتصاد از این حالت رکود مسخره‌اش در بیاید (که گویا با تمام شدن مانع چند ساله دارد می‌شود.) و اینکه مسئولین یک مقدار بیشتر به بورس اهمیت بدهند. (البته عرضه یک طرف ماجرا است و باید تقاضا را هم تقویت کنند.)

خطرناک‌ترین گزینش:
بازار پایه‌ای که رویش اشراف نداشته باشی. آن هم درصد بالا بروی تویش.

خطر نگهداری:
کلا سهام! اکنون در این وضعیت کلا نگهداری سهام خطرناک است. در این وضعی که سگ می‌زند و گربه می‌رقصد. که رکود و تورم جمع شده‌ی چند سال را همزمان داریم تجربه می‌کنیم و وضع کارخانه‌ها نامعلوم است و تحریم داریم و FATF معلوم نیست چه می‌شود.

چه شغلی از همه کم‌خطرتر است؟
نمی‌دانم. شاید بازرگانی سهام در کوتاه مدت واقعا کم‌خطر باشد. متاسفانه من هنوز (که هنوز است) کامل مسلط نشده‌ام که بخواهم قضاوت کنم.


(هر کسی خواست پاسخ‌های من را قضاوت کند نامرد است اگر ابتدا پیش خودش به این پرسش‌ها پاسخ نداده باشد! اوهوکی!)