ترامپ گزینههای زیر میز را روی میز آورد
انتقام سخت گرفته شد
و ترامپ تشکر کرد.
برخی از ما تا امروز گمان میکردیم آمریکا اگر با ایران وارد نبرد میشود احتمالا به خاطر بشر دوستی و نوعدوستیاش است.
زمانی که پهپادشان را مستقیما ایران زد و ایران گفت من زدهام و آمریکا تشکر کرد، گفتند خویشتنداری میکند و برای «مردم ایران» این کار را نکرده. چون مردم ایران را خیلی دوست دارد.
اکنون که یک پایگاه آمریکاییها زده شده و ترامپ باز هم تشکر کرده، احتمالا میگویند بهخاطر نوعدوستی این کار را کرده و اینکه به خاطر اینکه در آنجا آمریکا هیچ خسارتی ندیده و هیچ آمریکاییای کشته نشده.
باز هم به خاطر مردم ایران. آمریکا به ما تا به حال حمله نکرده چون آمریکا دو چیز را خیلی دوست دارد: یکی صلح جهانی و یکی هم مردم ایران را.
پیشتر آمریکاییها بدون اینکه به آنها حمله شود به خیلی جاها حمله کرده بودند. حملهی شدید. از جمله حمله به عراق و سوریه و ویتنام و افغانستان و کشورهای آفریقایی و...
و نیز اینکه این بزرگترین حمله به آمریکاییها پس از جنگ جهانی دوم بود. و عملا حمله به یک پایگاه نظامی آن کشور بود. حملهای مستقیم.
گویا اکنون
آمریکا خیلی مردم ایران را دوست دارد.
و به تازگی خیلی به فکر صلح جهانی افتاده.
یا؟
شاید آن دسته از ما که آنگونه بررسی میکردیم بررسیمان اشتباه بوده.
دوباره دربارهاش بیاندیشیم.
اگر تا امروز امام(ره) میگفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و برخی از ما پیش خودمان لبخند میزدیم که آمریکا قدرت نخست اقتصادی/سیاسی/نظامی جهان است و هر غلطی که دوست داشته باشد میتواند بکند... از امروز ما هم به صدق وعدهی حضرت امام(ره) پی بردیم.
===================================
موضوع دیگر رهبر است.
فارغ از اینکه چه دیدگاه سیاسیای داشته باشیم... در آسمان تاریخ اوضاع نظامی/سیاسی جهان ستارگانی میبینیم که میدرخشند.
در گذشته مثلا افرادی مانند چمران و چهگوارا، لنین و مارکس و بالاتر از همهی اینها امامخمینی(ره). در زمان کنونی کسانی مانند پوتین، سید حسن نصرالله، همین سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و بالاتر از همهی اینها رهبر.
باز هم میگویم: فارغ از دیدگاه سیاسی هم باز هر جور نگاه کنیم برخی افراد هستند که خودشان به تنهایی برابر یک لشکر هستند. با حرفها و تصمیمها سرنوشت ملتها را تغییر میدهند. به تنهایی یک ملت هستند یا یک سپاه.
و خیلی خوب است که در بالاترین تراز مدیریتی کشورمان چنین شخصی داریم.
شخصی که وقتی حرف میزند آدم قوت قلب میگیرد. میداند بلوف نمیزند. میداند الکی حرف نمیزند. میداند که نسنجیده حرف نمیزند.
مملکت یک نفر را دارد. یک نفر را دارد که اینکاره است. پشت حرفش حساب است. حسابی بالاتر از حتی حساب کتاب خیلی از آن ابرقدرتها.
اینطور نبوده که بدون قدرت و بدون علم این چهل سال مملکت «بختی» و شانسی اداره شده بوده باشد و دشمنان از روی خیرخواهی کاری نکرده باشند و ما همینجوری سالم مانده باشیم.
===================================
موضوع دیگر بررسی ابعاد این اتفاقات اخیر است.
(احتمال اینکه آمریکا باز هم کاری بکند هست و هنوز نمیتوان قطعی اظهار نگر کرد. ولی احتمال اینکه این «غلط کردم» ترامپ واقعی باشد بسیار زیاد است. پس ما روی همین حالت فرض و پایهی بررسیمان را میگذاریم.)
این اتفاقی که افتاد باعث شد:
- میتواند کشور را تا مدتها واکسینه کند. احتمال بسیار زیاد وجود دارد که آمریکاییها واقعا برای همیشه از عراق و حتی دیگر کشورهای منطقه مانند سوریه و افغانستان دست بکشند.
- ترامپ دیوانه احتمالا انتخابات آمریکا را باخت. احتمال اینکه شخصی دیگر بیاید و رفتاری نرمتر در پیش بگیرد کم نیست.
- چه ترامپ رئیس جمهور آیندهی آمریکا بشود چه جو بایدن چه هر کس دیگری احتمال حملهی نظامی مستقیم به منافع ایران (هم خاک ایران و هم منافع ایران در خارج و هم متحدین ایران) به طرز چشمگیری کاهش یافته است. به طرز چشمگیری. هر بار که به یک موقعیت تنشزا میرسیم در آینده (ما به عنوان کسی که در ایران بررسی میکنیم) خواهیم گفت اگر آمریکا بزن بود آن موقع که ایران جنگ مستقیم را با او پی گرفت باید یک کاری میکرد. در آمریکا هم چه در سطح عمومی مردم و چه در بین تصمیمگیرندگان چنین وضعی پیش خواهد آمد. مثلا اگر تنگهی هرمز روزی بسته شود مقایسه صورت میگیرد. اگر آمریکا امکانش را داشت آن روز که جنگ مستقیم و موشک باران به خود مواضع آمریکا بود هم باید کاری میکرد. نه؟ پس یا آمریکا عوض شده (که نه) یا اقدام تحریکآمیزتر بوده (که نه) یا اینکه آمریکا باز هم آنجا کوتاه خواهد آمد.
- دست ایران در عملیات مستقیم نظامی بازتر خواهد شد. مانند همین بستن تنگه هرمز. و این دست ایران را در مسائل سیاسی اقتصادی هم باز تر میکند. خود ابعاد نظامی به کنار. و حتی امکانش هم باز دست ایران را بازتر میسازد. (مانند همان امکان بستن تنگه. بدون اینکه در عمل بسته شود.)
- یکی از مهمترین تاثیرات تاثیر روی سعودی و امارات و کویت و اردن و مصر و امثالهم است. معلوم است کسی که زمانی که پایگاه نظامیشان زده میشود و چیزی نمیگوید وقتی چاه نفت یا بخشی از خاک کشور متحدینش هم زده شود... احتمالش خیلی کم است اگر چیزی بگوید. پس سران عرب مخالف جمهوری اسلامی ایران از این به بعد به جای اینکه زیر بلیت آمریکا باشند احتمالا میآیند و راهکار یکی به نعل و یکی به میخ را پیش میگیرند. یعنی هم هوای آمریکا را داشته باشند و هم ایران را.
- همین عامل بالا میتواند صلح در یمن و سوریه را تسریع و منافع اقتصادی فراوان در این کشورها و دیگر کشورها (به ویژه امارات و عربستان) را برای ایران تضمین کند.
- احتمال زیادی وجود دارد که رفتار آمریکا و غرب هم مانند رفتار سران عرب برگردد. و نه تنها بیشتر سخت نگیرند بلکه به یک باره روند عوض شود. وا دهند. این احتمال کم نیست. یعنی نه تنها به فکر براندازی نظام و تغییر نظام و کوتاهکردن دست و نفوذ ایران در دیگر مناطق دنیا نباشند بلکه به دنبال بهرهبری از منافع اقتصادی/سیاسی/نظامی ممکن در سایهی همکاری با جمهوری اسلامی باشند!
- سلطه و هیمنهی آمریکا شکست. هیمنهی اقتصادی آمریکا نشکسته ولی هیمنهی نظامیاش شکست. زمانی که چین و روسیه و فرانسه و انگلیس این وضع را میبینند چه میشود؟ زمانی که میبینند آمریکا با آن دبدبه و کبکبه و با آن ژستها و رجزخوانیهای جهانیاش، به پایگاهش حمله شد و گفت خدا را شکر که ما ژنرالشان را کشتیم و هیچ کشتهای هم نداشتیم... چه میشود؟ آیا روسیه در اوکراین و کشورهای عضو شوروی سابق یا اصلا در خارج از این حوزه و یا اصلا در درگیریهای احتمالی رو در رو با آمریکاییها جری و بیپرواتر نمیشود؟ آیا چین در قضیهی هنگکنگ و تایوان و نفوذ منطقهایاش در خاور دور و یا حتی در مسائل کره شمالی و درگیریهای مستقیم (!) اقتصادی/نظامی با آمریکا تلاش نمیکند یک قدم پیش بیاید؟ آیا اتحادیهی اروپا دوباره تلاش نمیکند تشکیل و منسجم شود و از زیر یوق ناتو بیرون بیاید دوباره؟ اما این تاثیرش روی ما چیست؟ این باعث میشود فضای بینالملل به میزان زیادی چندجانبهگرایانه بشود و به مقداری آشوب جهانی (ناشی از خلا قدرت اول و مسلط در جهان) ایجاد شود و همین میتواند فشار و تمرکز روی جمهوری اسلامی را کم کند.
- افزایش اعتبار جمهوری اسلامی ایران در عرصه جهانی. هزینههای امنیت انشاءالله کمتر خواهد شد (چه امنیت سرمایهگذاری و چه امنیت نظامی و چه دیگر انواع آن). هزینههای اضافی اقتصادی (چیزهایی مانند جابهجایی پول و استفاده از فناوریها و همکاریها با بهای بیشتر) کمتر خواهد شد. سرمایه (چه سرمایهی ایرانیهای داخل کشور و چه خارج از کشور و چه خارجی و چه فاینانس و ...) آسانتر و ارزانتر به دستمان خواهد رسید.
در کل روزهای بسیار عالیای در سالهای آینده احتمالا پیش رو است. (اگر این یکی دو هفته خبری نباشد. البته!)
به عبارت دیگر: شاخصمان مقاومت بسیار مهمی را شکست.
===================================
درود بر سردار بزرگ اسلام و ایران.
ایران که سهل است، تاریخ جهان به خودش کمتر از این افراد دیده.
سرداری که زندگیاش امنیت ما را در مرزهای لبنان/صهیونیستی و یمن/سعودی و داعش و القاعده و آمریکا حفظ میکرد و حتی پس از شهادتش هم وجودش باعث خیر و برکت و سربلندی بلندمدت ایران و اسلام خواهد شد انشاءالله.
«سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی»