تدبیر✘ و امید☹

[mhjboursy]

همتی: برای پول های بزرگ باید سود بانکی کاهش یابد/ بورس بهترین بازارهاست


رئیس کل بانک مرکزی در اتاق بازرگانی:
▫️طرحی‌‌ به اسم گام برای بانک ها طراحی کرده ایم که از طریق بازار بورس بتوانند نقدینگی را تامین کنند، هم نقدینگی غیر مولد ایجاد نمی‌شود، هم از ظرفیت بانک‌ها استفاده شده و هم بازار سرمایه به عنوان #بهترین_بازارها، مبنای کار قرار‌می گیرد
▫️آرزوی من هم اینست نرخ سود بانکی ۲ درصد باشد اما وقتی تورم ۳۰درصد است چگونه انتظار سود کم از بانک دارید؟

▫️برای پول های بزرگ باید سود بانکی کاهش یابد
▫️این‌روزها فرصت کرده ام به شرایط بانک ها و حوزه آی تی آنها بپردازم
▫️در شرایطی هستیم که ساختار اقتصاد کشور می تواند اصلاح شود، این فرصت را نباید از دست داد
▫️نسبت به آینده بسیار امیدوارم
▫️نفوذ قاطع ایران در‌منطقه به رسمیت شناخته شده است
▫️کل بدهی جمهوری اسلامی ایران به خارج ۹ میلیارد دلار است، همین ترکیه بیش از ۴۶۰ میلیارد دلار بدهی دارد
▫️هر ماه ۱ یکبار جلسه مشترک سه اتاق بازرگانی، اصناف و تعاون بانک مرکزی منعقد میگردد
▫️هیچ‌ محدودیتی برای تامین ارز واردات نداریم


▫️۷۱ درصد ارز حاصل از صادرات به کشور برگشته و این یعنی پیروزی بزرگ، هر عددی کمتر ازین خلاف واقعیت است.
▫️بانکها مشکلات فراوان دارند ولی ناترازی آن ها را مدیریت کرده ایم. خیلی از کارهای اصلاحی این حوزه را مخصوصا خبری نکرده ایم تا نتایجش مشخص شود
▫️صادرکننده های ما در تثبیت شرایط امروز بسیار کمک کرده اند و من این‌را مینویسیم و میگویم تا بعدا نگویند واقعیت را کتمان کرد
▫️صادرکنندگان در یک بازه مشخص ۲۵میلیارد یورو ارز وارد کشور کردند و این‌را باید گفت تا بدانیم‌ چه کسانی واقعا کمک کردند
▫️میگویند اجازه دهید ارز بالا برود، ما نرخ تعیین‌نمیکنیم، دخالتی در تعیین قیمت ارز نداریم، ما در تعادل عرضه و تقاضا دخالت میکنیم، نرخ را بازار تعیین میکنند
▫️دوبرابر سهمیه تخصیصی تا پایان سال، تا کنون ارز ۴۲۰۰ داده شده است
▫️۸۰۰میلیون دلار در سامانه نیما مازاد و بی مشتری مانده اما دیگر ارز ۴۲۰۰ اختصاص نخواهم داد جز در موارد خیلی خاص و اساسی
▫️کمی صبور باشید، وضعیت درحال بهبود وضعیت در همه ابعاد هستیم تکرار میکنم مراقب باشیم درصورت باز شدن در درآمد های نفتی، به سیاست های اقتصاد نفتی بر نگردیم
▫️تناقض در سیاست نقدینگی به این معنیست که از یک طرف میگویند نقدینگی رشد نکند از یک طرف تولید نیاز به نقدینگی دارد
@BourseNews

[mhjboursy]

در اخبار گوش می‌دادم ماه گذشته می‌گفتند مصرف لبنیات ۲۰-۳۰ درصد کاهش پیدا کرده. (این از دید انسانی فاجعه است. آخرین پله‌ای که خانواده حاضر است از آن بزند خوراک و مخصوصا لبنیات است. عمق فاجعه را نشان می‌دهد... بگذریم... ما به این جنبه‌اش فعلا اینجا کاری نداریم. بعد اقتصادی/بورسی‌اش را بررسی کنیم...)
این موضوع می‌تواند نشان دهد:
کارد به استخوان رسیده.
همان‌جور که جناب ادیب می‌گفتند فاصله افتاده بین تورم و افزایش حقوق کارمندان (حتی کارمندان دولت).
ممکن است تورم پایین بیاید! (دلار)
یک سری از صنایع مانند همین غذایی‌ها و البته خیلی چیزهای دیگر که بالاتر از اینها هستند و اولویت مردم نیستند، اگر توان صادرات نداشته باشند قطعا (قطعا) با کاهش فروش روبرو خواهند شد. و نه تنها حجم فروش کم می‌شود بلکه باید (ان‌شاءالله) کاهش نرخ هم بگیرند! ولی اگر توان صادرات داشته باشند و مانعی هم (مانند مقررات دولت و مجلس) برای صادرات نداشته باشند می‌روند به بهشت.
(ان‌شاءالله فرصت بشود این را ادامه‌اش را در جستار تدبیر و امید ادامه دهم. موضوع مهمی است.)

آیا زور این کاهش حقوق کارمندان می‌رسد که دلار پایین بیاید؟

برای پاسخ دادن به این پرسش همان‌گونه که گفتم باید با دو چشم نگاه کرد. یک بخش قشر معمول جامعه هستند که اینها اکنون کم‌آورده‌اند. نمی‌رسند لبنیات بخورند! این حقیقت است دیگر. (اگر موضوع دیگری نباشد.) مردم ۲۰ درصد از لبنیاتشان زده‌اند! (البته اکنون که دارم می‌گویم یک لحظه شک کردم... واقعا این‌گونه است؟ نکند خبر را اشتباهی خوانده باشم... به هر روی...)

ولی یک طرف دیگر جامعه هم دهک بالا هستند که حالت هرمی دارند و بیشتر پول دست آنهاست گرچه از دید نفری تعدادشان کم است. اینها پول‌هایشان در بانک و بورس و زر و مسکن و این‌جور چیزهاست... و در بانک دارد هر ماه ۲۰ درصد می‌آید رویش!

حالا اینجاست که صحنه‌ی بررسی اقتصاد کلان مرد می‌طلبد!

زور که می‌چربد؟ آیا عموم جامعه{۲} موفق می‌شوند دلار را بکشند پایین{۱} یا قشر سرمایه‌دار جامعه موفق می‌شوند دلار را بکشند بالا؟{۳}
یک نفر ممکن است بگوید یک حالت بین این دو به این شکل که مثلا یک سری اجناس تجملاتی مانند ویلا و خانه‌ی بالاشهر و خودروی لوکس و ... بروند بالا و یک سری دیگر مانند مصرفی‌ها بیایند پایین. ولی نه. بعید است. به خاطر اینکه موضوع اصلی نرخ دلار است (البته کالاهای غیر منقول بحثش جداست). کالاهای معمولی یک نرخ به دلار دارند. نمی‌شود این‌گونه باشد که در ایران یک جنسی قیمتش به دلار ۵۰ هزار ریالی باشد و یک جنس دیگر به دلار ۵۰۰ هزار ریالی! نمی‌شود... اگر بشود آن چنان اختلاف پتانسیلی ایجاد می‌شود که هرگونه عایقی هم سر راه این دو ولتاژ متفاوت بگذاری باز جرقه می‌زند. به عبارت اقتصادی: قاچاقی راه میافتد که نگو و نپرس و هیچ قدرتی هم جلوی آن را نمی‌تواند بگیرد... و آن‌قدر این قاچاق ادامه دار می‌شود که در نهایت جنس ۵۰ هزار ریالی و ۵۰۰ هزار ریالی را هر دو را به یک نرخ تقریبا یکسان برساند.

بگذار این‌گونه بررسی کنیم:

الف) ممکن است زور قشر معمول بچربد و دلار را بکشاند پایین. در این حالت چه می‌شود؟ در این حالت پولدارها بسیار پولدارتر می‌شوند! از این ور که پولشان به ریال است و پولشان در تورم هم حسابی زیاد شده و حالا که قشر معمول دارد ریال را بالا می‌برد هم دیگر پول اینها بسیار بسیار زیادتر هم می‌شود! خوب... یا اینها باز پول‌هایشان را در سرمایه‌گذاری‌های سودده می‌گذارند (مانند بانک این چند سال) که باز گنده‌تر بشوند که اگر این باشد باز خوب است... مانند یک بمب ساعتی است که فعلا ساعتش نرسیده! یا اینکه اینها که می‌بینند پولشان این همه زیاد شده و مزیت‌های جاهای دیگر بهتر شده (مثلا اگر قبلا با ۵۰ میلیارد ریال در ترکیه می‌توانستند یک خانه‌ی عالی بگیرند حالا با ده میلیارد می‌توانند) امکانش هست که فرار سرمایه داشته باشیم که این باعث می‌شود ارزش پول ملی بالا نرود یا در یک جایی متعادل شود. که این حالتی جالب می‌شود (برای تحلیلگر) که چگونه از این ور قشر معمول دارد روی گوشت و مرغ فشار می‌آورد که قیمت بیاید پایین و از آن ور قشر پولدار زور می‌زند که با خروج ارز این قیمت‌ها بروند بالا. زمان (نرخ) خنثی شدن در این حالت کجاست؟
مرور می‌کنیم: قشر معمول می‌خواهند قیمت‌ها را پایین نگه دارند. در این حالت دهک بالا با پول‌های زیاد شده‌شان در تورم، ممکن است به سمت برخی چیزها حمله کنند. برخی چیزها مانند سهام و خانه‌های بالاشهر و یا حتی کل خانه‌ها. (مطمئنا به سمت گوشت حمله نمی‌کنند! چون نه آن قدر می‌توانند بخورند و نه می‌توانند انباشت کنند که بالاتر به قشر معمول بفروشند.) به جایی حمله می‌کنند که دید سرمایه‌گذاری داشته باشد. حالا اگر اینجا حوزه‌ی مشترک باشد دعوا می‌شود. از یک سو پولدار می‌خرد ببرد بالا و از یک سو قشر معمول می‌فروشد قیمت را بیاورد پایین (ببرد پولش را به یک زخمی بزند). ولی همچنان: ۱- در سرمایه‌گذاری‌های غیر مشترک مانند زمین‌های بالاشهر احتمالا قیمت‌ها بالا خواهد رفت. ولی شاید باز بحث مقایسه به وجود آید و زیاد نتواند نجومی شود. و ۲- سرمایه‌دارها سرمایه‌دارتر می‌شوند و سهام و خانه‌ی مردم را بیشتر صاحب می‌شوند.

ب) قیمت‌ها بالا می‌ماند. توسط قشر پولدار. و قشر معمولی ضعیف‌تر می‌ماند.

در هر دو حالت یک ناترازی و عدم تعادل وجود دارد. در اقتصاد این حالات باید به سرعت با آربیتراژهایی از بین بروند... نمی‌دانم اینجا چگونه از بین می‌تواند برود؟ احتمالا این نابرابری (فاصله‌ی ۷۰ درصدی و ۴۰ درصدی در تورم و حقوق که ما از آن به اختلاف بین قشر پولدار و معمولی جامعه یاد کردیم) یا با فاجعه‌ای مانند همان ورشکستگی بانک‌ها که جناب ادیب گفتند خاتمه می‌یابد (مسکن و دارایی‌های دیگر را قشر معمولی جامعه پایین می‌کشد و آنجا را که نمی‌تواند یعنی خود ریال را به وسیله‌ی ورشکست شدن بانک‌ها پایین می‌کشد). و یا اگر دولت نگذارد که بانک‌ها ورشکست شوند با بدبخت شدن قشر معمول جبران شود. که به احتمال قوی با خروج سرمایه از کشور رخ خواهد داد. شاید هم به یک پله پولدارتر شدن پولدارها برای همیشه منجر شود (افزایش یک پله‌ای دائمی شکاف طبقاتی). به خصوص اینکه پولدارها پولدار هستند و بلدند آن را نگه دارند و خرج نکنند!

پ) یک حالت سومی هم هست که البته حالت نیست... حالت نوسانی بین دو حالت قبل است. حالا عرض می‌کنم. این‌گونه می‌شود که مدام قیمت‌ها توسط پولدارها بالا برده شود و بعد توسط معمولی‌ها پایین کشیده شود. این پایان خوش داستان است! در این حالت مدام سرمایه‌دارها مثلا بورس را می‌برند بالا و سپس آدم معمولی‌ها (که ۲۰ درصد مصرف لبنیاتشان پایین آمده) سهام می‌فروشند بزنند به یک زخمی و همین باعث می‌شود قیمت سهام بیاید پایین. دوباره قشر پولدار پول وارد می‌کند و دوباره جامعه خالی می‌کند... چندین بار روی چیزهای مختلف مانند ارز و زر و خانه و سهام و ... قشر پولدار نوسان می‌دهد تا اینکه بالاخره اختلاف ۷۰ درصد (۳۰۰ درصد پرش یک ساله‌ی ارز) و ۴۰ درصد جبران شود. این پایان خوش بازی است! نه سیخ بسوزد و نه کباب.

جناب ادیب خیلی تاکید دارند روی ورشکستگی بانک‌ها... خیلی سخت بتوانند دولتمردان به چنین چیزی تن بدهند...
جریان کفن پوشان را که یادتان هست! گمان کنم در همین جستار عکسش را گذاشتیم.
یک سناریوی ما این بود که از ترس آنها بود بیشتر که دولتمردان (طیب‌نیا و نیلی و روحانی) گذاشتند (یعنی ول کردند که) قیمت دلار یک روزه سه برابر شود.
بلی... با ورشکستگی بانک‌ها هم همه چیز درست می‌شود... ولی اصلا آیا می‌شود؟ کجای دنیا بانک‌ها ورشکست شده‌اند؟ ورشکستگی یک بانک (حتی متوسط و یا کوچک) یعنی ورشکستگی جامعه!
جناب ادیب خیلی راحت می‌گوید هیچ راهی نیست جز اینکه سهام شرکت‌های وام گیرنده را به جای سود پول بدهیم به پولدارهای سپرده‌گذار در بانک‌ها...
ولی این حرف است... در عمل مگر می‌شود؟
پی‌نوشت: جناب ادیب گفتند زمانی که بانک‌ها ورشکست می‌شوند (اگر شد) خوب این است که ریال داشته باشیم.
پی‌نوشت: این را ساعت ۲-۳ شب نوشتم... اگر نظم ندارد سخن: شرمنده.
=======================
پانویس:
{۱} به خاطر پایین آمدن قدرت خریدشان که مثلا دیگر ندارند گوشت را کیلویی ۱۰۰ تومان بخرند و به این وسیله فروشنده مجبور می‌شود نرخ را بیاورد پایین. به دلار همان مثلا ده دلار می‌تواند بفروشد و به ریال ۱۰۰۰ هزار ریال. پس دلار می‌شود ۱۰۰ هزار ریال.
{۲}که به گفته‌ی جناب ادیب با وجود تورم بالای ۷۰ درصد در سال‌های گذشته حقوق اینها ۴۰ درصد رشد داشته.
{۳} برای اینها تورم نه تنها باعث کاهش پولشان نشده بلکه فوقش یر به یر شده‌اند! و اگر زرنگ بوده باشند که معمولا هم هستند ممکن است جابه‌جایی پول بین بازارها هم داشته باشند که در این صورت بیشتر از تورم پولشان بزرگ شده! یعنی بیش از ۷۰ درصد.

[sooroosh1315]

بنظرم آن پولدار ها هیچوقت جایی نمی خوابند که زیرشان آب برود، و بانک ها هیچوقت ورشکست نمی شوند، انقلاب می شود، همین ها که اندکی پول دارند انقلاب می کنند، مگر بیاییند تضمین دهند مثلا بانک برای مبالغ بالای یکی دو میلیارد ورشکست شده، که با اسلام جور در نمیاد، خلاصه بانک ها ورشکست نمی شوند.و مردم تحمل تورم های بسیار بالاتر را هم دارند، 70 درصد چیزی نیست:/

[mhjboursy]

سلام
اینا که وحشتناکه :/ 60 درصد سود رو مالیات بدیم؟ بنظرم باعث خروج سرمایه از مملکت میشه :/ البته هرکی می خواسته بره، رفته، اینایم که موندن، به هیچ عنوان نمیرن، البته اگر دزدی نشه عالیه، خوب پولی گیر دولت میاد و خیلی کارای خوب خوب می تونه باهاش انجام بده، بشرطی که دزدی نشه، امروزم ی خبر اومده بود که شصت درصد افراد ثروتمند جامعه فرار مالیاتی بلدن و ی ریالم مالیات نمیدن.

در حد حرف است...
اگر می‌توانستند سود بانکی را کاهش می‌دادند...
از ما بورسی‌ها که اصلا بعید است... چون باید در این صورت این مالیات هر باره‌ی نیم درصدی را دیگر از ما نگیرند... حتی اگر این کار را هم بکنند باز مانند همان بانک می‌شود...
اگر از بانک مالیات بگیرند (یا سود بانک را کاهش دهند) می‌شود فرار سرمایه... ریال دوباره یک سوم می‌شود... (البته اگر نگیرند هم باز در بلند مدت بدتر از قبل می‌شود و سالی دوباره بالای ۲۵ درصد تورم خواهیم داشت...)

آخر سر چند حالت دارد:
(بازار سرمایه که مهم نیست.)

• یا همین‌جوری ادامه دهند و سالی ۲۵ درصد تورم داشته باشیم. که مشکلش در بلند مدت است و انباشت مشکلات برای آیندگان است...
• یا به راهکار آقای ادیب گوش دهند. و یک شبه ضربتی بگویند بانک‌ها ورشکست شدند و به جای سپرده‌هایتان بیایید سهام و دارایی‌های شرکت‌های بدهکار را ببرید. که مشکلش در کفن‌پوشیدن سپرده‌گذاران کوچک است و ناخوشنودی ثروتمندان. (که حالا سپرده‌گذاران کوچک را می‌توان کاری‌اش کرد... مثلا تمام زیر ۱ میلیارد ریالی‌ها را دولت عهده‌دار شود... ولی آن ناخوشنودی ثروتمندان را نمی‌شود کاری‌اش کرد... اینها از قضا رفیق و آشنا و لابی هم کم ندارند.)
• یا یک مقدار کم سود را کاهش دهند (مالیات بگیرند). (که این راهکار نیست... یک حالت نرمی است از دیگر راهکارها... مشکل قطع نمی‌شود... حتی کم هم نمی‌شود... فقط تبعات دارد... خوبی ندارد. فقط بدی دارد.)
• یا یک مقدار زیاد سود را کاهش دهند. که باز دوباره می‌شود شبیه همان یک شبه ورشکست کردن بانک‌ها... با این تفاوت که دست ثروتمندان اینجا باز است و ممکن است با گونی ارز و زر از کشور خارج کنند! (قاچاق سرمایه - فرار سرمایه) و دوباره همان جریان یک سوم شدن ارزش ریال و فشار آمدن به قشر ضعیف را داشته باشیم. (هرچند این روش شاید بتواند با مسدود سازی تمام راه‌های قاچاق اجرایی شود... ولی باز هم روش خوبی نیست چون در اینجا مشکلات انباشت شده‌ی گذشته درست نمی‌شوند... فقط از این به بعد مشکل جدیدی به وجود نمی‌آید...)

حیف شد... این زمان که یک باره ارز پنج برابر شد زمان خوبی بود برای اینکه بیایند اوضاع بانک‌ها را یک بار برای همیشه درست کنند... فرصت از دست رفت... آنجایی که دلار شده بود ۲۵۰ هزار ریال زمان خوبی بود... از دست دادند... البته حتما اینها هم معذوریت‌های خودشان را دارند. به هر روی...

راهکار جناب ادیب از همه منطقی‌تر و کم‌هزینه‌تر به نگر می‌آید... و از آنجا که من احساس می‌کنم گاهی جناب ادیب از طرف بالا دستی‌ها هم چیزهایی می‌گوید و یا دست کم بهتر است این‌گونه بگویم که ایشان از آن بالا دستی‌ها همچین بی‌اطلاع هم نیست... احتمالش هست همین راهکار را انتخاب کرده باشند. و بهترین زمانش هم در اواخر ریاست‌جمهوری همین دولت است. یعنی سال بعد، شش ماه بعد... مثلا... یا حتی ۱۴۰۰ که دولت جدید آمد.

[mhjboursy]

خیلی دوست داشتم یک زمانی بگذارم و به خود پول بیاندیشم...
همان‌گونه که گفتم اکنون دنیا را انگار دارند با «بدهی» می‌گردانند!
و بدهی عملا چیزی نیست! یک ماهیت خیالی و معکوس از پول است.
عملا زمانی که فدرال رزرو می‌آید بدهی‌های خودش (دولت) را می‌خرد و می‌فروشد... یعنی کشک! یعنی با کشک دارند دنیا را اداره می‌کنند! یعنی با هیچ‌...
خیلی جالب است.
و جالب‌تر اینکه اصلا خود پول هم «هیچ» است... یک ماهیت و تصور خیالی است...
نقش در آینه و کف روی آب است.
البته که بر پشتوانه و بر پایه‌ی یک اصل و اساس و واقعیتی استوار شده. ولی ۱- در آغاز پیدایشش بر آن اصل بود و اکنون شاید نباشد و ۲- اکنون هم ضمانت‌های اجرایی آن بر اساس واقعیت‌ها بنا شده وگرنه خیلی آسان طرفی که این بازی خیالی به نفعش نیست می‌تواند آن را بر هم زند.

می‌گویند زمانی که پول اختراع شد شیطان در خانه‌اش عروسی بود...
به خاطر این است که پول چیزی نیست. وهم است. خیال است. و شیطان هم با همین‌ها کار دارد...
حتما دیده‌اید که می‌آیند یک چیزی (مثلا یک خودکاری) را از روی زمین بر می‌دارند و طرف اول به طرف دوم می‌گوید من این را به تو می‌فروشم هزار ریال و تو به من قول می‌دهی همین را سر سال به من بفروشی هزار و سیصد ریال. یعنی آن اصل اولیه‌اش که خودکار باشد واقعی است... ولی بعدا می‌آیند روی همین یک سری نظام قراردادی (و اعتباری و خیالی و وهمی) قرار می‌دهند و همین‌جور در خیال خودشان پیش می‌روند... ولی آخر سرش را هم باز دوباره می‌آورند در نظام واقعی (یعنی آنجایی که طرف قرار است بدبخت شود و هزار و سیصد ریال اصل پول و نزولش را بدهد).

بازی کردن با اینها هنر آن فرد گرداننده‌ی خیال است... (هنر که... منظور شرارت و «شیطنت» است.) یعنی اینجا آمریکا باید هنر داشته باشد که با هیچ‌چیز و وهم و خیال، دنیا را با هیچ‌چیز و با وهم و موارد خیالی‌ای مانند پول و بدهی بگرداند.

باز هم مرور کنیم: مبنای آغازین با واقعیت، پرورش‌ها و فرآیندها (پروسه‌ها) و بازی‌ها با خیال، نتیجه‌ی نهایی دوباره روی واقعیت.

آن ابتدا که سکه اختراع شد... بسیار نزدیک به واقعیت بود... شما کالای خودت را می‌دادی و به جایش یک سنگ با ارزش و کم‌یاب (زر) می‌گرفتی... یک چیز تقریبا واقعی‌ای بود...
ولی اکنون تبدیل شده به خیال صرف! می‌روی سی روز روزی هشت ساعت زحمت می‌کشی و از آن ور یک عدد دیجیتالی روی موبایلت یا رایانه‌ات ظاهر می‌شود که می‌گویند رفته در حساب شما.
آن سنگ کم‌یاب واقعا چیزی بود... ولی اکنون این عدد واقعا چیزی نیست! خیال محض است. نظام قراردادی و اعتباری است. (نامش هم واقعا اعتبار است! Credit)

حالا کاری که من دوست داشتم بنشینم انجام دهم و وقت نمی‌کنم این بود که بیایم ببینم آمریکا دارد دقیقا چه می‌کند؟ نظام‌های خواسته و ناخواسته‌ی دنیا چگونه با این خیال‌ها و قراردادها اداره می‌شود، کجاها این نظام خیال مطابق با نظام واقع است و کجاها نتایج واقعی‌ای که از این فرآیند خیالی می‌گیرند حالت اغراق و دروغ و انحراف دارد و ... ضمانت‌های اجرایی تبدیل شدن این دنیای خیالی به عالم واقعیت چیست؟

مثلا یکی از مواردی که پیش‌تر هم به آن اشاره داشتیم بحث زور بود... حتما شما باید گردن‌کلفت باشید که بتوانید روی نزول و پول و بدهی و ... بازی کنید! یا یکی دیگر از پایه‌هایش بحث قانون‌مندی و اذهان عمومی است. که شما مردم را مجاب کنید که این کار اصولی و عقلانی است و هیچ بازی غیر واقعی‌ای در نیامده و همه‌اش واقعیت است و درست. اینها ضمانت حسن انجام بازی است.
آمریکا هم اگر زور نظامی نداشت و چیزی در حد سوییس بود نمی‌توانست دنیا را این‌گونه بازی دهد و مثلا مواردی مانند یونان و اسپانیا و ایتالیای سال ۲۰۰۷ را به وجود بیاورد و آنها را به خاک سیاه بنشاند!
وجهه قانونی هم باز مکمل همان زور است.

[mhjboursy]

یارانه‌ی بنزین صرف یارانه‌ی نقدی ماهانه به ۶۰ میلیون نفر می‌شود.
چیزی که انتظارش می‌رفت.
خوب. حالا آیا این سهمیه بندی روی گروه فرآورده یا پتروشیمی (تاپیکو مثلا) تاثیر دارد؟ یا اینکه (احتمالا) قرار نیست از شرکت‌های پالایشی گران‌تر خریداری شود؟!!! و برای آنها تاثیری ندارد. (مگر اینکه شرکتی قاچاق کنند.)

[mhjboursy]

این بلوایی که سر جریان بنزین شد، احتمال می‌دهم یک طرح نمونه (Pilot) بود که اجرا کردند به عنوان واکسن.
از زمانی که روحانی سر کار آمده می‌بینم یک موارد موذی‌گرایانه‌ای، نه تنها در سطح دولت، بلکه در سطح مملکت اتفاق می‌افتد. زمان احمدی‌نژاد از این چیزها نبود.
اینکه بروند با آمریکا مذاکره کنند پشت پرده (پاورپوینت که یادتان هست!) و بعد ده بار پس بگیرند و پس بدهند... این‌جور کارها قبلا نبود... اینکه وعده‌ی بورس بدهند در اوج بازار... این‌جور موارد نبود... البته احمدی‌نژاد هم مثلا در اوج قیمت طلا یک چنین پولتیک‌هایی زد... ولی برای او کاملا مشخص بود و این حس را منتقل می‌کرد که از سر استیصال است... نه تصمیم پیشین...
بگذریم. حالا من به این‌اش فعلا کاری ندارم. چیزی که حس مرا بر انگیخته و گفتم اینجا درج کنم گوشه‌ی ذهنم باشد این است که امکان دارد این طرح بنزین یک طرح نمونه باشد. و پس از آن معلوم نیست چه طرح‌های دیگری داریم (بانک‌ها احتمالا. جراحی بزرگ. جراحی واقعی و اصلی.)

[sooroosh1315]

این بلوایی که سر جریان بنزین شد، احتمال می‌دهم یک طرح نمونه (Pilot) بود که اجرا کردند به عنوان واکسن.
از زمانی که روحانی سر کار آمده می‌بینم یک موارد موذی‌گرایانه‌ای، نه تنها در سطح دولت، بلکه در سطح مملکت اتفاق می‌افتد. زمان احمدی‌نژاد از این چیزها نبود.
اینکه بروند با آمریکا مذاکره کنند پشت پرده (پاورپوینت که یادتان هست!) و بعد ده بار پس بگیرند و پس بدهند... این‌جور کارها قبلا نبود... اینکه وعده‌ی بورس بدهند در اوج بازار... این‌جور موارد نبود... البته احمدی‌نژاد هم مثلا در اوج قیمت طلا یک چنین پولتیک‌هایی زد... ولی برای او کاملا مشخص بود و این حس را منتقل می‌کرد که از سر استیصال است... نه تصمیم پیشین...
بگذریم. حالا من به این‌اش فعلا کاری ندارم. چیزی که حس مرا بر انگیخته و گفتم اینجا درج کنم گوشه‌ی ذهنم باشد این است که امکان دارد این طرح بنزین یک طرح نمونه باشد. و پس از آن معلوم نیست چه طرح‌های دیگری داریم (بانک‌ها احتمالا. جراحی بزرگ. جراحی واقعی و اصلی.)

سلام، روز بخیر
اگر بانک ورشکست کند، ما که در بورس هستیم چه می شویم؟ بهرحال پول واریزی از طریق بانک جابجا می شود از این حساب بانکی به حساب بانکی دیگر

[mhjboursy]

سلام، روز بخیر
اگر بانک ورشکست کند، ما که در بورس هستیم چه می شویم؟ بهرحال پول واریزی از طریق بانک جابجا می شود از این حساب بانکی به حساب بانکی دیگر

آن که... اصلا مهم نیست...
در حقیقت تا کنون این همه موسسات مالی ورشکست شده‌اند. این هم شبیه همان.
۱- سهامداران ورشکست می‌شوند و نهایت مقداری از سپرده‌گذاران (بالای ۱ میلیارد ریال) متضرر می‌شوند ولی برای دیگران بی‌تاثیر است.
۲- اگر بشود روی بورس تاثیر شگرفی دارد. روی کل نظام اقتصادی کشور. چیزی که حتی قابل مقایسه با سه برابر شدن ارز هم نیست. احتمالا سهام و خانه و کلا همه چیز از قیمت می‌افتند. (خودم بررسی نکرده‌ام. صرفا طوطی وار از حرف‌های جناب ادیب نقل‌قول می‌کنم. ولی می‌دانم که اتفاقی عظیم می‌افتد. چون ساختار یکباره برمی‌گردد.)

البته... باید دید می‌شود؟ نمی‌شود؟ کی می‌شود؟ و از این جور چیزها...
شدن که... حتما باید بشود... چون نشود فقط باز دوباره پاس دادن مشکلات به آینده می‌شود... منتها چگونه بشود و کی بشود... این‌اش باید بررسی شود.

[sooroosh1315]

آن که... اصلا مهم نیست...
در حقیقت تا کنون این همه موسسات مالی ورشکست شده‌اند. این هم شبیه همان.
۱- سهامداران ورشکست می‌شوند و نهایت مقداری از سپرده‌گذاران (بالای ۱ میلیارد ریال) متضرر می‌شوند ولی برای دیگران بی‌تاثیر است.
۲- اگر بشود روی بورس تاثیر شگرفی دارد. روی کل نظام اقتصادی کشور. چیزی که حتی قابل مقایسه با سه برابر شدن ارز هم نیست. احتمالا سهام و خانه و کلا همه چیز از قیمت می‌افتند. (خودم بررسی نکرده‌ام. صرفا طوطی وار از حرف‌های جناب ادیب نقل‌قول می‌کنم. ولی می‌دانم که اتفاقی عظیم می‌افتد. چون ساختار یکباره برمی‌گردد.)

البته... باید دید می‌شود؟ نمی‌شود؟ کی می‌شود؟ و از این جور چیزها...
شدن که... حتما باید بشود... چون نشود فقط باز دوباره پاس دادن مشکلات به آینده می‌شود... منتها چگونه بشود و کی بشود... این‌اش باید بررسی شود.

یهو ساعت 12 امشب ?
پنجشنبه ظهر پولا ی بای صد میل را از بانک بکشیم بیرون، شنبه اول وقت برگردونیم بانک