صفحه 31 از 52 نخست ... 212829303132333441 ... آخرین
نمایش نتایج: از 301 به 310 از 511

موضوع: تدبیر✘ و امید☹

  1. #301
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    • adibmh.ir
    • هر فروشگاه افق باعث تعطیلی چهار سوپری میشود ✍️ محمد حسین ادیب ?هر فروشگاه افق که در یک محله افتتاح میشود چهار سوپری در آن محله تعطیل میشود
      در مشاوره هفته گذشته ، فروش یک شرکت توزیع کننده مواد غذائی در سال ٩۶ ، دویست میلیارد تومان و سود خالص دو میلیارد تومان بود ، سود خالص شرکت توزیع کننده مواد غذائی یک درصد فروش سالانه است
      با تورم حدود ٩ درصدی سال ٩۶ با کسر تورم؛ این شرکت ٨ درصد زیان کرده منتهی چون شرکتها حسابداری تورمی ندارند زیان را سود ، شناسائی می کنند
      علت کاهش شگفت انگیز سود پنج علت است :
      ١- رقابت هایپرها با سوپری ها ، باعث کاهش سود شبکه توزیع مواد غذائی شده است
      ٢- هشتاد درصد ذخیره آب های زیر زمینی مصرف شده و کاهش آب ، باعث گران شدن مواد غذایی شده است اما به نسبتی که مواد غذائی به سبب کمبود آب ، گران تر تولید میشود قیمت فروش افزایش نیافته و این از سود شبکه توزیع کم کرده است
      ٣- سوبسید ارزی واردات مواد غذائی به شدت کاهش یافته است اما به نسبتی که ارز گران تر به واردات مواد غذائی تخصیص یافته مواد غذائی گران نشده است
      ۴- این شرکت مواد غذائی ، معادل ١/۵درصد فروش سالانه بهره بانکی پرداخت کرده بود، به عبارت دیگر شبکه توزیع مواد غذائی ظرفیت ندارد تا بهره پرداختی به بانک را به قیمت کالا اضافه کرده از مشتری دریافت کند
      ۵- این شرکت مواد غذائی به سبب نداشتن نقدینگی مواد را از عمده فروش ٢ ماهه می خرد یعنی ۶ درصد جنس را گران تر می خرد
    • ?نتیجه گیری :
      1️⃣در عمل سود خالص شرکت ، اگر سرمایه در گردش لازم را داشت ٨/۵ درصد بود اما ۶ درصد آن را به عمده فروش و ١/۵ درصد آن را به بانک می دهد
      2️⃣مطالب فوق نشان می دهد صنعت غذا ظرفیت پرداخت نرخ های بهره موجود به بانک و عمده فروش را ندارد
      3️⃣مستفاد از آنچه که گذشت ، صنعت غذا ، ظرفیت تحمل فعالین اقتصادی فاقد سرمایه در گردش را نداشته و این گروه ( فعالینی که سرمایه در گردش را می خواهند با استقراض تامین کنند ) کاندید اخراج از بازارند ?این بحث در خصوص دیگر بخش ها هم کم و بیش مصداق دارد
      @adibmh.ir
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  2. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #302
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    چرائی حذف ٨٠ درصد از فعالین اقتصادی

    ✍️محمد حسین ادیب

    ?هشتاد درصد بیزینس ها مبتنی است بر فروش اندک و سود بسیار

    ?مسیر حرکت بازار : بیزینس مبتنی بر فروش بسیار و سود اندک دارد جایگزین بیزینس مبتنی بر فروش اندک و سود بسیار میشود

    ?در سال ٩۶ این روند شتاب گرفت و در سال ٩٧ به اوج خود می رسد

    ?جنس تورم از جنس تورم گذشته نیست در دهه ٨٠ ، تورم باعث افزایش ثروت فعال اقتصادی می شد اما اکنون بازاریان فقط می تواند معادل ٧٠ درصد تورم ایجاد شده قیمت محصول خود را افزایش دهند، تورم به ثروت آنها اضافه نمی کند ، تورم فقط هزینه جاری آنها را اضافه می کند ، همه افزایش در هزینه را هم نمی توان به قیمت کالا و خدمات اضافه کرد و از مشتری دریافت کرد

    ?فعال اقتصادی نمی تواند به میزانی که هزینه اش افزایش می یابد قیمت کالا و خدمات خود را افزایش دهد

    راه حل :
    ?در ٢٠ درصد موارد وقتی هزینه افزایش می یابد میتوان هزینه را کاهش داد اما همواره این راه حل عملی نیست چون هزینه مازادی وجود ندارد

    ?در مواردی که هزینه مازادی وجود ندارد راه حل یا افزایش فروش است یا تعطیلی

    ?در ٨٠ درصد موارد ، تنها راه حل افزایش فروش است یعنی آن میزان هزینه ( اگر غیر قابل کاهش باشد ) فقط با حجم بیشتری از فروش ممکن است ، اما حجم بیشتر فروش ، نیاز به سرمایه بیشتر دارد ، یعنی در عمل سرمایه های کوچک قادر به رقابت نیستند و از بازار حذف میشوند

    ?بیزینس مبتنی بر فروش بسیار و سود اندک دارد ایران جدیدی متولد می کند ، ایران جدیدی نه که ممکن که در راه است

    ?بیزینس مبتنی بر فروش اندک و سود بسیار که حرف اول را از سال ٨٠-١٣۶٠ می زد دارد آخرین نفس های خود را می کشد


    ?اساس این تغییرات بر یک اصل استوار است :
    این حجم از فروش با این میزان از هزینه ممکن نیست
    @adibmh
    __________________________________________________ __

    adibmh.ir
    پیشنهاد الگوی جدید به کسبه برای فروش مدت دار
    محمد حسین ادیب
    عمده فروشان به طور متوسط در سال ٩۶ کالای خود را ۴ ماهه می فروختند
    البته برخی نقدی می فروشند ، برخی ٢ ماهه، برخی ۴ ماهه و در صنف ابزار و پوشاک ، ده ماهه عادی است ، اما معدل حدود ۴ ماهه است
    کالائی که در آذر ٩۶ فروخته شده اکنون پول آن دریافت میشود ، معدل بازاریان به شدت زیان کرده اند
    عمده فروش وقتی کالائی را که با دلار در آذر فروخته اکنون بخواهد جایگزین کند به شدت زیان کرده است
    در یک مشاوره زیان عمده فروش ١٨ میلیارد تومان بود که معادل ۵٠ درصد ثروت او بود
    و این در شرایطی است چک برگشت نخورد ، ماهانه یک میلیون و پانصد هزار چک برگشتی وجود دارد و چون کسی که چک برگشتی داشته باشد مجددا نمی تواند دسته چک دریافت کند شمار زیادی از صادر کنندگان چک برگشتی ، افراد جدید هستند

    پنج میلیون فعال اقتصادی با کد مالیاتی وجود دارد این نشان می دهد در هر ماه از هر سه فعال اقتصادی در ماه یک نفر پول دو نفر دیگر را نمی دهد و این روند ماهانه تکرار میشود، البته این گونه نیست که هر چک برگشتی به یک فعال اقتصادی تعلق داشته باشد و بعضا یک فرد ده چک برگشتی دارد که البته این وضع را بد تر می کند، چون تحلیل دیگری دارد
    ریسک معاملات با چک بسیار بالاست و ریسک معاملات مدت دار به سبب نوسانات قیمتی نیز مزید بر علت شده لذا نگارنده در مشاوره ها توصیه می کند که فعالین اقتصادی فروش با چک در سال جاری را ٣٠ درصد کاهش دهند به زبان بازاری ، دوره وصول مطالبات بهتر است ٣٠ درصد کاهش یابد، تاجری که دوره وصول مطالبات او ۴ ماهه است بهتر است آن را به سه ماه کاهش دهد
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  4. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #303
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹



    چون مطلب نقل قول شده ی زیر فوق العاده جذاب و مهم بود تصمیم گرفتم کل آن را در جستار بگذارم.
    به خاطر اینکه تمام نوشته تقریبا مهم بود بنده هم مجبور شدم تقریبا تمام آن را ضخیم/پررنگ (Bold) کنم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    حسین عبده تبریزی- دنیای اقتصاد
    اول اردیبهشت 97
    ✅بحران ارزی

    مطالعه‌ سال ۲۰۰۱ گلیک و هاچسون (Glick and Hutchison) پیرامون بحران‌های همزاد در کشورهای مختلف نشان می‌دهد که شروع بحران بانکی باعث بروز بحران ارزی در چند سال بعد در آن کشورها شده است و جهت برعکس آن اتفاق نیفتاده است؛ یعنی آسیب از بحران بانکی به بحران ارزی تسری یافته است. مطالعات متقدم‌تر دیگر کمینسکی (Kaminsky) بیانگر آن است که بروز بحران‌های بانکی به پیش‌بینی بروز بحران‌های ارزی کمک کرده است. مطالعات دیگری نیز نشان داده که مشکل بانک‌ها باعث ناتوانی بانک مرکزی در دفاع از ارزهای ملی شده، چرا که نتوانسته‌اند نرخ‌های بهره را به‌درستی تعیین کنند.

    نشانه‌های بروز بحران همزاد در کشورمان را می‌توان از طریق بررسی شرایط نظام بانکی کشور و نیز حساب‌های ملی کشور در بخش خارجی پیگیری کرد. در حالی که در میان اقتصاددانان کشور در باب بحران بانکی اجماع وجود دارد، برای صحبت از بحران ارزی نیازمند بررسی تراز پرداخت‌ها هستیم. به گزارش بانک مرکزی تراز پرداخت‌های کشور در سال شمسی منتهی به اسفندماه ۹۵ و آذرماه ۹۶ به ترتیب با ثبت ارقام ۶/ ۷- و ۶/ ۸- میلیارد دلار به کمترین میزان در ۱۸سال گذشته رسیده است. بررسی اجزای تراز پرداخت‌ها بر حجم نگرانی‌ها می‌افزاید. طی دو دوره‌ یادشده حساب سرمایه باثبت ارقام ۱۴- و ۱۸- میلیارد دلار بیش‌ترین تغییرات و بیش‌ترین سهم را در کاهش تراز پرداخت‌ها داشته است. بخشی از نگرانی‌های آحاد مردم به‌طور اعم و صاحبان سرمایه به‌طور اخص در ارقام حساب سرمایه‌ کشور در دو دوره‌ یادشده منعکس شده است. حسابی که از افزایش قابل‌توجه چیزی که از آن به‌عنوان «خروج ارز» یاد می‌شود، حکایت دارد. البته نمی‌توان ادعا کرد که ارقام نگران‌کننده‌ تراز پرداخت‌ها و حساب سرمایه تنها در اثر بحران نظام بانکی ایجاد شده‌ است، اما بدون‌شک می‌توان ادعا کرد که این ارقام پیام‌هایی واضح از شروع بحران همزاد در کشور مخابره می‌کند.


    بحران‌های همزاد
    دکتر حسین عبده‌تبریزی کارشناس اقتصادی
    میثم رادپور کارشناس ارز

    طی سال‌های پس از انقلاب‌اسلامی، کشورمان شوک‌های ارزی متعددی را پشت سرگذاشته است. اگر از دوران جنگ تحمیلی صرف‌نظر کنیم، سه شوک ارزی طی سال‌های ۷۴-۷۳، ۷۸-۷۷ و ۹۱-۹۰ قابل‌شناسایی است. عوامل متعددی را می‌توان به‌عنوان پیشران شوک‌های ارزی کشور نام برد، ولی به‌طور خلاصه می‌توان گفت افزایش بی‌سابقه‌ حجم نقدینگی و سوءمدیریت تعهدات ارزی طی سال‌های ۷۴-۷۳، کاهش شدید قیمت نفت طی سال‌های ۷۸-۷۷ و باز هم افزایش شدید حجم نقدینگی و البته تحریم‌های بی‌سابقه علیه کشورمان طی سال‌های ۹۱-۹۰ از عوامل اصلی شکل‌گیری و توسعه‌ شوک‌های ارزی بوده است.



    طی ماه‌های اخیر باردیگر بازار ارز کشور جنب‌وجوش‌های قابل‌توجهی را شاهد بوده است. قیمت ارز در نیمه‌ دوم سال ۹۶ چیزی در حدود ۲۵درصد افزایش یافته و رفتار قیمت‌ها از شروع دوره‌ پرنوسان دیگری در تاریخ اقتصادی کشور خبر می‌دهد. در این مقطع زمانی هم به عواملی متعددی می‌توان اشاره کرد که زمینه‌ساز نوسانات روبه‌بالای نرخ ارز بوده‌ است: افزایش بی‌سابقه‌ حجم نقدینگی، قیمت‌های نسبتا پایین نفت، ادامه‌ تحریم‌های اقتصادی حتی باوجود برجام، نزدیک‌شدن حجم تعهدات ارزی کشور به سقف تاریخی آن و نگرانی‌ از شکل‌گیری پاره‌ای تنش‌های اجتماعی در کشور. اما بعد دیگری هم به محرک‌های بازار ارز اضافه شده است؛ بعدی که به‌زعم نگارندگان از سایر عوامل تحریک‌کننده‌ بازار ارز مهم‌تر، بلندمدت‌تر و با آثار دامنه‌دارتر است: بحران نظام بانکی.


    شکل‌گیری و توسعه‌ بحران نظام بانکی

    طی سال‌های اخیر سیاست‌های پولی بانک‌مرکزی اگرچه تورم را در سطوح نسبتا پایین حفظ کرد، اما آسیب‌های جدی به نظام بانکی کشور وارد آورد. به‌طور خلاصه دولت امیدوار بود با کاهش نرخ تورم و ایجاد محیط با ثبات اقتصادی، شرایط را برای افزایش حجم سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی آماده کند. با این تصور بانک مرکزی تصمیم گرفت که با استراتژی‌ای تحت عنوان «سالم‌سازی نقدینگی،» استقراض بانک‌ها از بانک مرکزی را محدود کند. بر این اساس، بانک مرکزی نرخ جرائم اضافه برداشت را طی این سال‌ها در سطوح بالاتر از ۳۰ درصد حفظ کرد.
    اتخاذ این سیاست پولی انقباضی(در شرایط وجود بانک بد ومؤسسات پولی بدون‌مجوز) دو پیامد قابل‌شناسایی به‌دنبال داشت. از یک‌طرف نرخ بالای استقراض از بانک مرکزی به بازار بین‌بانکی و در نهایت به بازار سپرده تسری یافت و درنتیجه نرخ سود سپرده برای چند سال متوالی در سطوح نسبتا بالایی باقی ماند. از طرف دیگر نرخ تورم عمدتا به‌دلیل بالابودن نرخ سود سپرده آرام گرفت و آثار ناشی از بالابودن نسبی هزینه‌ فرصت در اقتصاد، به رکود اقتصادی دامن زد. نتیجه‌ این پیامدها ایجاد شکاف کم‌سابقه بین نرخ سود بانکی و نرخ تورم بود؛ متغیری که از آن به‌عنوان نرخ بهره‌ واقعی یاد می‌کنند.
    تصویر شکاف نرخ سود- نرخ تورم، عینا به‌صورت شکاف بدهی- دارایی به ترازنامه‌ بانک‌ها منتقل شد: سمت چپ ترازنامه‌ بانک‌ها در نتیجه‌ پرداخت سودهای سنگین سپرده‌ فربه‌ شد و سمت راست ترازنامه‌ در نتیجه‌ رکود اقتصادی و آثار ناشی از درماندگی مالی وام‌گیرندگان‌ هم‌چنان نحیف باقی ماند. درواقع طی این دوران سمت راست ترازنامه‌ بانک‌ها عموما از دارایی‌های غیرنقد و غیرمولد (تسهیلات، املاک و مستغلات و سهام شرکت‌های سهامی خاص) و سمت چپ ترازنامه عمدتا با بدهی‌های نقد و هزینه‌زا (سپرده‌ بانکی) انباشته شد. به‌طور همزمان، بحران شکاف بدهی- دارایی (بحران اعسار) به‌صورت کسری‌های نظام‌مند ذخایر بروز کرد. ذخایر قانونی بانک‌ها از محل افزایش حجم سپرده‌ها (عمدتا به‌دلیل پرداخت سودهای سنگین به سپرده‌ها و عدم‌دریافت از محل تسهیلات) افزایش یافت و آثار ناشی از کسری ذخایر در نظام بانکی کشور به شکل تنگنای اعتباری نمود پیدا کرد. بدون‌شک بحران نظام بانکی کشور، یکی از نمونه‌های کامل بحران‌های بانکی است که در نظام‌های پولی دنیا تجربه شده است. برآوردها از میزان شکاف بدهی- دارایی نظام بانکی البته بدون خطا نیست، ولی در سطح اطمینان بالا می‌توان گفت که این شکاف درصد نسبتا بالایی از کل حجم نقدینگی کشور است. این شکاف بزرگ که در واقع نماینده‌ زیان‌های نظام بانکی است، اگر نگوییم در نظام‌های پولی دنیا بی‌سابقه است، باید اعتراف کنیم که کم‌سابقه است. هم اکنون نظام بانکی کشور شامل نهادهایی است که بدون تردید هیچ پوشش سرمایه‌ای برای جبران زیان‌های خود ندارند و طبق استانداردهای نظام بانکی بین‌الملل فعالیت آنها باید متوقف شود. در این وضعیت عدم‌اطمینان‌ها از پایایی نظام پولی و در نهایت نظام اقتصادی کشور به‌شدت بالا رفته است.


    اعتماد به نظام بانکی

    تمام انواع ابزاری که در بازارهای مالی معامله می‌شوند، چیزی از جنس تعهد است: سهام، تعهد شرکت به سهامداران است؛ قرضه‌ دولتی، تعهد دولت به خریداران قرضه است؛ اختیارمعامله، تعهد فروشنده به خریدار و قرارداد آتی، تعهد خریدار و فروشنده به یکدیگر است. گواهی سپرده هم طبعا تعهد بانک‌ به سپرده‌گذاران است. از همه‌ این‌ها مهم‌تر پول است که تعهد بانک‌مرکزی (و به‌طور عام دولت یا بالاتر از آن حاکمیت) به آحاد مردم است.
    بدیهی است چیزی که باعث می‌شود بازارهای مالی هم‌چنان به حیات خود ادامه دهند، پایایی اعتماد میان بازیگران بازار است؛ اعتمادی که بر پایه‌ آن سرمایه‌گذاران حاضر می‌شوند در قبال پول خود تعهد شرکت (گواهی سهام) را بپذیرند؛ سپرده‌گذاران در قبال وجوه خود، تعهد بانک (گواهی سپرده) را می‌پذیرند و کارکنان در قبال کار خود، پول (تعهد بانک مرکزی) را پذیرا می‌شوند. نظام بانکی پایه‌ اصلی نظام مالی کشورهاست. چنانچه اعتماد سپرده‌گذاران به نظام بانکی خدشه‌دار شود، اعتبار بزرگ‌ترین و معتبرترین متعهدان نظام مالی کشور، یعنی بانک‌مرکزی و بانک‌ها، آسیب‌ می‌بیند؛ اگر بازیگران بازارهای مالی نتوانند به این دو اعتماد کنند، آنگاه به تعهد هیچ متعهدی نمی‌توانند دل خوش کنند. این‌چنین است که بحران‌های بانکی پایه‌ اعتماد در نظام اقتصادی کشور را سست می‌کند؛ اعتمادی که در غیاب آن بازیگران بازار پول تمایل می‌یابند، وجوه خود را به چیزی مستقل از مقام ناظر بازار پول (بانک مرکزی) بدل کنند؛ چیزی مانند دارایی‌های فیزیکی و ارز. هراس ناشی از خدشه‌دار شدن اعتبار ابرمتعهدان بازار پول حتی ممکن است سپرده‌گذاران را متقاعد کند که پول خود را به چیزی مستقل از نظام قانونی کشور تبدیل کنند: حواله‌ ارزی معمول‌ترین مسیر ممکن برای تحقق این هدف است. این‌چنین است که بحران‌های بانکی به شکل‌گیری و تعمیق بحران‌های ارزی دامن می‌زنند. بحران‌های توام یا همزاد بانک و ارز به وابستگی‌های متقابل بحران بانکی با بحران تراز پرداخت‌ها اشاره دارد.


    بحران‌های همزاد
    تجربه‌های بسیاری از وقوع بحران تراز پرداخت‌ها در کشاکش بحران بانکی کشورها به یاد داریم (مثلا بحران‌های همزاد شیلی ۱۹۸۲ یا مکزیک در ۱۹۹۴). توجه به بحران‌های همزاد اهمیت فراوانی دارد، چون آثار آنها بسیار مخرب‌تر از بحران بانکی یا بحران تراز پرداخت‌های جداگانه است. بحران‌های همزاد بانکی و تراز پرداخت‌ها حاصل رکود اقتصادی عمیق است و هزینه‌های نجات نظام بانکی را بالا می‌برد. بیشتر مطالعات خارجی بیانگر آن است که شروع بحران بانکی به شروع بحران ارزی انجامیده است و جهت برعکس نبوده است. مطالعه‌ سال ۲۰۰۱ گلیک و هاچسون (Glick and Hutchison) پیرامون بحران‌های همزاد در کشورهای مختلف نشان می‌دهد که شروع بحران بانکی باعث بروز بحران ارزی در چند سال بعد در آن کشورها شده است و جهت برعکس آن اتفاق نیفتاده است؛ یعنی آسیب از بحران بانکی به بحران ارزی تسری یافته است. مطالعات متقدم‌تر دیگر کمینسکی (Kaminsky) بیانگر آن است که بروز بحران‌های بانکی به پیش‌بینی بروز بحران‌های ارزی کمک کرده است. مطالعات دیگری نیز نشان داده که مشکل بانک‌ها باعث ناتوانی بانک مرکزی در دفاع از ارزهای ملی شده، چرا که نتوانسته‌اند نرخ‌های بهره را به‌درستی تعیین کنند. هر چند تاثیر متغیرهای بنیادین و رفتاری (انتظارات) به‌درستی در آزمون‌ها تفکیک نشده، اما به نظر می‌رسد که قبل از بروز بحران‌ها، متغیرهای بنیادین اقتصاد در بیشتر کشورها در وضعیت نامناسبی بوده است. بیشتر مطالعات نشان می‌دهند که در بحران‌های دوگانه (همزاد) هزینه‌های از دست‌رفتن ذخایر و هزینه‌های نجات بانک‌ها از بحران‌های مستقل بانکی یا ارزی به مراتب بالاتر است. این مطالعات نشان داده‌اند که متغیرهایی چون نرخ‌های بهره‌ واقعی، نسبت M۲ به ذخایر خارجی، صادرات و تفاوت‌های نرخ‌های بهره‌ واقعی شاخص‌های خوبی برای نشان دادن بروز وضعیت بحران‌های همزاد بوده‌اند. هاگن و هو (Hagen & Ho) در ۲۰۰۳ گزارش کردند که بیش از یک‌سوم بحران‌های بانکی به بحران‌های همزاد بانک و ارز انجامیده است. هر چند تعریف و شناخت بحران‌های همزاد در حوزه‌ بانک و بازارهای ارزی دشوار است، اما وضعیت در ایران به گونه‌ای است که چالش عمده‌ای برای تایید وجود چنین شرایطی نداریم. نشانه‌های بروز بحران همزاد در کشورمان را می‌توان از طریق بررسی شرایط نظام بانکی کشور و نیز حساب‌های ملی کشور در بخش خارجی پیگیری کرد. در حالی که در میان اقتصاددانان کشور در باب بحران بانکی اجماع وجود دارد، برای صحبت از بحران ارزی نیازمند بررسی تراز پرداخت‌ها هستیم. به گزارش بانک مرکزی تراز پرداخت‌های کشور در سال شمسی منتهی به اسفندماه ۹۵ و آذرماه ۹۶ به ترتیب با ثبت ارقام ۶/ ۷- و ۶/ ۸- میلیارد دلار به کمترین میزان در ۱۸سال گذشته رسیده است. بررسی اجزای تراز پرداخت‌ها بر حجم نگرانی‌ها می‌افزاید. طی دو دوره‌ یادشده حساب سرمایه باثبت ارقام ۱۴- و ۱۸- میلیارد دلار بیش‌ترین تغییرات و بیش‌ترین سهم را در کاهش تراز پرداخت‌ها داشته است. بخشی از نگرانی‌های آحاد مردم به‌طور اعم و صاحبان سرمایه به‌طور اخص در ارقام حساب سرمایه‌ کشور در دو دوره‌ یادشده منعکس شده است. حسابی که از افزایش قابل‌توجه چیزی که از آن به‌عنوان «خروج ارز» یاد می‌شود، حکایت دارد. البته نمی‌توان ادعا کرد که ارقام نگران‌کننده‌ تراز پرداخت‌ها و حساب سرمایه تنها در اثر بحران نظام بانکی ایجاد شده‌ است، اما بدون‌شک می‌توان ادعا کرد که این ارقام پیام‌هایی واضح از شروع بحران همزاد در کشور مخابره می‌کند.



    راه‌حل میانبری در کار نیست!
    بعد جدیدی که به معضلات بازار ارز اضافه شده مرتبط با بحران نظام بانکی است. بحران همزاد بانک و ارز نظام مالی کشور را در معرض تهدیدهای جدی قرار داده است. وقتی مأمن بخش مهمی از نقدینگی نظام اقتصادی کشور ورشکسته به‌نظر برسد، اعتماد مردم به‌طور اعم و صاحبان سرمایه به‌طور اخص به ناشر پول تنزل می‌یابد؛ اعتمادی که مهم‌ترین منشأ ارزش‌یافتن پول اعتباری (پول بدون ارزش ذاتی) است. بدون شک این نگرانی‌ها سهم مهمی در افزایش تقاضا در بازار ارز ایفا خواهد کرد. در بحران‌های همزاد افزایش تقاضا در بازار ارز عموما به‌صورت تقاضاهای نقدی ارز و نیز تقاضاهای غیروارداتی حواله نمود می‌یابد. چنانچه بحران ارزی با بحران بانکی توأم نباشد، این امیدواری وجود دارد که حد‌و‌اندازه خروج ارز از کشور در سطوحی قابل‌کنترل حفظ شود. در بحران‌های ارزی گذشته یعنی بحران سال‌های ۷۸-۷۷ و ۹۱-۹۰ شاهد بوده‌ایم که میزان خروج ارز در خلال بحران شدت گرفته و با افزایش قیمت ارز، سازوکار عرضه و تقاضا موثر واقع شده و نهایتا حجم خروج ارز از کشور به سال‌های عادی برگشته و بحران قابل‌کنترل شده است. به‌عنوان مثال در سال قبل از وقوع بحران ۹۱-۹۰ چیزی در حدود ۶۱ میلیارد دلار و در سال ۹۰ چیزی در حدود ۴۲ میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است. در سال ۹۶، رقم خروج ارز چیزی در حدود ۴۰ میلیارد دلار و در سال ۹۵، ۱۰ میلیارد دلار برآورد می‌شود. این در حالی است که در سال ۹۴، نه‌تنها به‌طور خالص ارزی از کشور خارج نشده است، بلکه دو میلیارد دلار نیز با ورود ارز مواجه بوده‌ایم. البته این اعداد نسبتا بزرگ بدان معنا نیست که چنین ارقامی قطعا از کشور خارج شده‌ است. بخشی از این مبلغ ارزی است که خانوارها و کسب‌وکارها به شکل اسکناس از نظام بانکی خارج کرده‌اند. بخشی از آن نیز مانده‌ بانکی شرکت‌ها و نهادهای بزرگ‌تر است که به امید فروش به نرخ بالاتر درخارج نگه داشته‌اند.
    سوال اصلی آن است که در سال‌های پیش‌رو چه‌مقدار ارز از چرخه‌ اقتصادی رسمی کشور خارج خواهد شد؟ بیم آن می‌رود که تشدید نگرانی‌های سپرده‌گذاران و فراگیرشدن بی‌اعتمادی در نظام مالی، آثار دامنه‌داری را در بازار ارز و نهایتا نظام اقتصادی کشور برجای گذارد. تصور ما آن است که نظام مالی کشور به دلیل پدیده بحران همزاد در معرض ریسک‌های جدی قرار دارد. این احتمال وجود دارد که چنان بی‌اعتمادی بر بازار پول کشور مستولی شودکه خاصیت اثرگذاری افزایش قیمت‌ها بر کاهش تقاضا از اعتبار بیفتد. به‌‌راستی زمانی که آحاد مردم ناشر پول را بی‌اعتبار می‌دانند، چه‌مقدار کاغذ (پول) حاضرند برای یک واحد ارز صرف کنند؟ همه‌ اینها بدان معناست که راه‌حل اصلی برای حل بحران ارزی در این شرایط، حل و فصل بحران بانکی است و راهکارهای دیگر در بهترین حالت تنها به‌صورت موقت اثرگذار خواهند بود. شواهد این پدیده در بی‌اثربودن اقدامات بانک مرکزی موسوم به «تدابیر بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز» مشهود است؛ اقداماتی که حتی به‌طور موقت هم آرامش بازار ارز را حفظ نکرد.





    _____________________________________
    متن فوق العاده زیبایی بود!
    واقعا لذت بردم.
    و البته همان چیزهایی است که ما چند سال است داریم اینجا جار می زنیم...
    همه اش هم از سر آن آقای طیب نیا (حالا یا خودش یا کسی که به او دستور می داده) در آمد...
    دو حالت هم بیشتر ندارد... یا یک چیز فوق العاده خفن و حساب شده ای در سر دارند و به موقع رو می کنند... یا اینکه باز هم یک چشمه بی تدبیری از خودشان نشان می دهند که روی آقای احمدی نژاد را بیشتر سپید کنند... ما امیدواریم اولی درست باشد ولی احتمالش کم است (با توجه به چیزهایی که از این دولت دیده ایم تا اکنون)
    و روشش را هم گفته ایم بارها در این جستار... یا باید مانند سال 1392 که مردم را دسته ای آوردند در بورس و قتل عام کردند، باز دوباره آنها را به باتلاق هایی مشابه در بورس و مسکن و زر و ارز بکشانند و آنجا تورم ایجاد شده را (به وسیله ی کاستن از پول مردم) کاهش دهند... (خلاصه اینکه یک سری شعبده بازی رو کنند که 50/50 بگیر نگیر دارد... و در پی آن نارضایتی هم هست...) یا اینکه خیلی خیلی یواش یواش این خراب کاری ای که کرده اند را به وسیله ی بالا بردن بسیار زیاد تورم و کاهش اندک سود سپرده کاهش دهند... یا اینکه یک سری از پول های مردم را با دستور در نظام بانکی از بین ببرند... بگویند فلان موسسه غیر مجاز بود یا فلان سودی که پیش تر به شما تعلق گرفته غیر مجاز بوده و ما خیلی راحت این را حذف کردیم! (که این هم خیلی راحت می تواند به یک نارضایتی/اعتراض/اغتشاش و در نهایت بحران سیاسی/اقتصادی تبدیل شود.)
    معلوم نیست دقیقا این آقای نیلی و نوبخت و طیب نیا... چه در سر دارند... و از آن بدتر اینکه احتمال زیاد این است که اصلا چیز خاصی در سر ندارند و خودشان هم دقیق نمی دانند قرار است چه شود و چه کنند...
    تا ببینیم خدا چه می خواهد... و امیدوارم شعبده بازی بکنند... چیزی در مایه های همین تعیین نرخ ارز دستوری... و بدون ایجاد خسارت مقداری از آن تورم قایم شده را حذف کنند...
    ویرایش توسط mhjboursy : 2018/04/24 در ساعت 22:52
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  6. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #304
    ستاره دار(19) Mehdi1400 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    ساحل 20
    نوشته ها
    2,891
    تشکر
    20,504
    تشکر شده 20,126 بار در 2,850 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    سلام

    آمار 80 درصد از کجا امده؟
    به نظرم آقای ادیب اماری در این زمینه ندارد و صرفا یک حدس است
    همچنانکه حدس بنده چیزی حدود 60 درصد است!
    قیمت گذاری فرایندی است که شدیدا به رفتار مشتری مربوط است
    کشش تقاضا است که تعیین میکند قیمت یک کالا چقدر بالا و پایین رود تا متعادل شود.
    از طرفی
    اگر راه حل، فروش بیشتر و سود اندک است!!
    آیا با شرایط اقتصادی غالب، فروش بیشتر که منتج به مصرف بیشتر است منطقی به نظر میرسد؟

  8. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید Mehdi1400 از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #305
    عضو فعال Abad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    7,404
    تشکر
    28,354
    تشکر شده 42,137 بار در 6,946 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehdi1400 نمایش پست ها
    سلام

    آمار 80 درصد از کجا امده؟
    به نظرم آقای ادیب اماری در این زمینه ندارد و صرفا یک حدس است
    همچنانکه حدس بنده چیزی حدود 60 درصد است!
    قیمت گذاری فرایندی است که شدیدا به رفتار مشتری مربوط است
    کشش تقاضا است که تعیین میکند قیمت یک کالا چقدر بالا و پایین رود تا متعادل شود.
    از طرفی
    اگر راه حل، فروش بیشتر و سود اندک است!!
    آیا با شرایط اقتصادی غالب، فروش بیشتر که منتج به مصرف بیشتر است منطقی به نظر میرسد؟
    فروش بیشتر به منزله مصرف بیشتر نیست اولی خرد در سمت عرضه و دومی کلان در سمت تقاضا است. هر چند مصرف بیشتر هم همیشه نا مطلوب نیست مثلا در برخی کشورهای اروپایی چون مشکلی در عرضه برق نیست مصرف بیشتر حتی با کاهش قیمت همراه است. کشش تقاضا با نوع کالا و شرایط صنعت و ... تاثیر متفاوتی بر قیمت دارد مثلا وقتی کالا ضروری است کشش قیمتی کم است و یکی از دلایل سوبسید به این کالا ها همین است. ادیب درست می گوید یک بیزنس موق سود کل را ماکزیمم می کند از طریق مینمم سود در یک واحد کالا و ماکزیمم تعداد فروش جهت استفاده صرفه جویی در مقیاس ، همین هنر است که ما نداریم و کشور جهان سومی هستیم . درود
    ویرایش توسط Abad : 2018/04/24 در ساعت 22:56
    Abad (گروه سرمایه گذاری آباد )
    تصمیم ساز است ، تصمیم گیری و مسئولیت آن با شماست. هر تصمیمی برای آینده امکان خطا دارد

  10. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید Abad از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #306
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehdi1400 نمایش پست ها
    سلام

    آمار 80 درصد از کجا امده؟
    به نظرم آقای ادیب اماری در این زمینه ندارد و صرفا یک حدس است
    همچنانکه حدس بنده چیزی حدود 60 درصد است!
    قیمت گذاری فرایندی است که شدیدا به رفتار مشتری مربوط است
    کشش تقاضا است که تعیین میکند قیمت یک کالا چقدر بالا و پایین رود تا متعادل شود.
    از طرفی
    اگر راه حل، فروش بیشتر و سود اندک است!!
    آیا با شرایط اقتصادی غالب، فروش بیشتر که منتج به مصرف بیشتر است منطقی به نظر میرسد؟
    سلام.
    همان گونه که جناب آباد گفتند (فروش بیشتر به منزله مصرف بیشتر نیست اولی خرد در سمت عرضه و دومی کلان در سمت تقاضا است) این مصرف کمتر و فروش بیشتر با هم منافاتی ندارند.
    یعنی مثلا همین اکنون، گر چه ممکن است اقتصاد در رکود باشد و کل بقالی ها فروششان آمده باشد پایین، ولی یکی مانند هایپرمارکت یا افق_کوروش می آید طرح «فروش زیاد و سود کم» را اجرا می کند.
    این فروش زیاد ربطی به کاهش قدرت خرید مردم ندارد...
    در کل خرید مردم زیاد نشده.
    ولی خرید مردم از سمت خرده فروشان دیگر به سمت افق کوروش آمده.
    در حقیقت افق کوروش به واسطه ی گرفتن سهم بازار خرده فروشان دیگر فروشش را زیاد می کند. نه اینکه به واسطه ی بهبود وضع اقتصادی مردم فروشش زیاد شده باشد.
    در مورد کشش تقاضا هم درست می فرمایید... ولی با این کارهای افق کوروش و ... به تدریج تقاضا می آید روی افق کوروش و تا زمانی که رقابت دارند، این رقابت است که قیمت را تعیین می کند! و پس از اینکه امثال افق کوروش بازار را گرفتند، این آنها هستند که قیمت را تعیین می کنند... (که البته احتمالا باز هم قیمت در همین حدود می ماند... چون اگر دنبال کرده باشید می دانید که اسنپ زمانی که انحصار خوبی از بازار گرفت و یک باره قیمت هایش را زیاد کرد، خیلی زود یکی دیگر به نام tap30 سر برآورد و دارد اکنون بازارش را می گیرد! می بلعد!)
    _________________________________

    اما در مورد 80 درصد...
    خوب این یک چیز بیشتر شخصی است...
    منظور جناب ادیب (به نگر من) این است که در بین مشاوره هایی که دارد (مثلا روزی یکی دو تا یا هفته ای یکی دو تا... یا هر چه...) در 80 درصد موارد راه حلی که می توانسته برای آن شرکت ارائه کند این بوده که شرکت باید فروشش را ببرد بالا... و در 20 درصد موارد راه حلی که می توانسته ارائه دهد این بوده که هزینه هایشان را پایین بیاورند...
    یک نگر شخصی است... نقطه نگر ایشان است... در بررسی های ایشان 80 درصد موارد راه حلی که به ذهن ایشان آمده این جوری بوده...
    _________________________________
    (البته یک چیزی... این حرف یک حرف درست است... و من شک ندارم... و جهان هم خواهی نخواهی باید به این سو برود... یا بهتر است بگویم دارد می رود... یعنی چه بخواهیم و چه نخواهیم باید ساختمان علائدین تهران (که مرکز موبایل خرده فروشی است) تعطیل شود و جایش را دیجی_کالا ها و بامیلوها بگیرند... باید آژانس های مسافربری کوچولو تعطیل شوند و جایشان را تپسی ها و اسنپ ها بگیرند. باید! چه در ایران و چه در هر جای جهان... همان گونه که کارخانه ها آمدند و جای صنعت گران کوچک در دکان ها و مغازه ها را گرفتند... ولی مسئله ای که من دارم این است که اشتغال بسیار زیادی این وسط از بین می رود... آینده ی جهان با این کاهش اشتغال بسیار بسیار بسیار زیاد چه خواهد شد؟؟؟)
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  12. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #307
    عضو فعال Abad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    7,404
    تشکر
    28,354
    تشکر شده 42,137 بار در 6,946 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    آینده ی جهان با این کاهش اشتغال بسیار بسیار بسیار زیاد چه خواهد شد؟؟؟)

    نگرانی در سمت اشتغال نیست البته اگر مردم دانش محور شوند بلی برای افراد بیسواد با پیشرفت بشر ، مشکل ایجاد می شود.
    رفاه بی نهایت است چون نیاز بی نهایت است و منابع نسبت به آن محدود و پردازش آن اشتغال زیادی طلب می کند (حتی در رفاه ، وقت کار باید حدود 6 ساعت باشد ).

    البته در برزخ تغییر ( مثلا از خرده صنایع دکانی به کارخانه که اشاره داشتید ) مشکلات و رنج هایی است برخی از جنگ ها هم به همین دلیل بوده ولی تمدن برتر خودش را حاکم کرده است.
    Abad (گروه سرمایه گذاری آباد )
    تصمیم ساز است ، تصمیم گیری و مسئولیت آن با شماست. هر تصمیمی برای آینده امکان خطا دارد

  14. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید Abad از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #308
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    چون من تراز پرداختی را دقیقا نمی دانستم چیست رفتم در اینترنت دنبالش جستجو کردم...
    می گذارم اینجا شاید یک نفر دیگر هم مانند من دوست داشت بداند:



    تعریف
    تراز پرداخت ها جدولی است حاوی مبادلات بدهکار و بستانکار یک کشور با کشورهای دیگر و سازمان های بین المللی که به شکل مشابه با حساب های درآمد و مخارج شرکتها تنظیم می شود. این مبادلات به دو گروه کلی تقسیم می شوند: حساب جاری و حساب سرمایه. حساب جاری نیز متشکل از دو بخش است: تجارت مرئی ( یعنی واردات و صادرات کالاها)، و تجارت نامرئی (یعنی درآمد و مخارج خدماتی مانند بانکداری، بیمه، جهانگردی، کشتیرانی و نیز سود دریافتی از طرف های خارجی و بهره های پرداختی به آنها).
    مانده حساب جاری در یک دوره عبارتست از تفاوت میان درآمد ملی و مخارج ملی. شکل و نحوه ارائه جدول تراز پرداخت ها در کشورهای مختلف یکسان نیست و حتی در یک کشور معین در زمانهای مختلف تفاوت می یابد.


    در ایران
    امروزه تنظیم تراز پرداخت ها در همه کشورها متداول است. در ایران این جدول برای نخستین بار در سال 1325 خورشیدی توسط بانک ملی ایران تهیه شد، ولی چندی بعد یعنی در سال 1339 با تاسیس بانک مرکزی ایران وظیفه تنظیم تراز پرداخت ها به این بانک محول شد. از آن زمان تاکنون بانک مرکزی هر سال بر اساس راهنمای صندوق بین المللی پول، جدول تراز پرداخت های کشور را تنظیم و منتشر می کند. این جدول شامل همه مبادلات اقتصادی ایران با خارج، یعنی معاملات پایاپای و معاملات مبتنی بر ارزهای مختلف و پول رایج کشور، می گردد. آمار مربوط به کالاها به استثنای نفت، مبتنی بر آمار گمرکات است و ارقام مربوط به خدمات و حساب های سرمایه ای از اسناد ارزی و سایر منابع استخراج می شود. برای دادن تصویری روشن از تراز پرداخت های ایران، جدول زیر از گزارش اقتصادی و ترازنامه سال 1354 بانک مرکزی آورده شده تا نشان دهنده تقسیم بندی و اجزای عمده این حساب باشد.

    تراز پرداخت های ایران در سالهای 1351و 1354

    میلیون دلار
    1351 1354
    خالص حساب جاری 281- 2946
    الف)دریافتهای جاری 2734 21971
    (مرئی):
    1) دریافتهای خش نفت 2114 19053
    2) دریافتهای خش صدور گاز 36 202
    3)خرید ارز از محل صادرات کالا 329 448
    (نامرئی):
    4)خرید ارز از محل خدمات 255 2268
    پرداختهای جاری 3015- 19025-
    (مرئی):
    1)فروش ارز و استفاده از وام واعتبارات 2568- 15924-
    خارجی برای واردات کالا
    2) طلا(غیر از طلای بانکی) 3- 122-
    (نامرئی):
    3) فروش ارز برای خدمات 444- 2979-
    خالص حساب سرمایه 668 3639-
    1) دریافت 1014 961
    2) پرداخت 346- 4600-
    اشتباهات آماری و تعدیل مربوط به تغییرات نرخ ارز 25- 298-
    موازنه اساسی 362 991-




    همانطور که در جدول مشاهده می شود، جذب ارز به داخل کشور که از محل صادرات کالاها وخدمات به خارج یا ورود سرمایه به داخل کشور انجام می گیرد با اقلام مثبت نشان داده شده است، و در مقابل خروج ارز از کشور که در اثر واردات کالاها و خدمات یا انتقال سرمایه به خارج به وجود می آید با اقلام منفی مشخص شده اند. همچنین می بینیم که در سال 1351 موازنه اساسی، مثبت و معادل 362 میلیون دلار بوده است، در حالیکه در سال 1354 این موازنه منفی شده و به 991 میلیون دلار رسیده است. باید توجه داشت که صرفاً از روی مثبت یا منفی بودن موازنه تراز پرداخت ها نمی توان به یک ارزیابی مثبت یا منفی دست یافت. در حقیقت کسری موازنه پرداخت ها را می توان نوعی اخذ وام به شمار آورد که از آن برای افزایش پس انداز و سرمایه گذاری داخلی به منظور رشد آینده اقتصاد می توان استفاده کرد. از سوی دیگر هرگاه کسری تراز پرداخت ها مثلاً ناشی از فزونی تقاضای کل بر عرضه کل در بازار داخلی باشد، تا زمانی که این بازار به نقطه تعادل دست یابد کسری ادامه خواهد داشت.

    برای تصحیح عدم تعادل تراز پرداخت ها راه های گوناگونی وجود دارد. هرگاه نابرابری تراز پرداخت ها موقتی باشد، اخذ وام از کشورهای خارجی یا سازمانهای بین المللی را می توان یک راه حل کوتاه مدت به شمار آورد. به منظور تاثیر گذاری سریع بر موازنه تجاری مرئی می توان از تعرفه های وارداتی، سهمیه های وارداتی، سپرده وارداتی، تشویق های صادراتی استفاده کرد، لیکن اتخاذ چنین سیاست هایی همواره تابع مقررات گات (موافقتنامه عمومی تعرفه ها و تجارت) خواهد بود. کنترل ارز و خرید و فروش آن نیز از جمله اقداماتی است که از طریق تعدیل سطح تقاضای کل در اقتصاد داخلی، برای خنثی کردن فشارهای وارده بر موازنه پرداخت ها به کار گرفته می شود. تعیین نرخ برابری ارز (کاهش ارزش پول کشور) از سیاست های متداولی است که از سوی بسیاری از کشورها، برای فائق آمدن بر کسری های مزمن تراز پرداخت ها به اجرا در آمده است. این روش در نظام نرخ های ارز ثابت، که از پیمان برتن وودز در سال 1944 تا 1971 ادامه یافت، به عنوان آخرین چاره بلند مدت به کار گرفته می شد.

    لیکن باید توجه داشت که سیاست مزبور، دیر یا زود، متقابلاً از سوی کشورهای ذیربط (تاثیر پذیر از کاهش ارزش پول) نیز برای مقابله به مثل مورد استفاده قرار می گرفت. فروش طلا توسط دولت ها نیز از اقداماتی به شمار می رود که برای رفع عدم تعادل موازنه پرداختها به کار گرفته می شود.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  16. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #309
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    نقل قول نوشته اصلی توسط Abad نمایش پست ها
    آینده ی جهان با این کاهش اشتغال بسیار بسیار بسیار زیاد چه خواهد شد؟؟؟)

    نگرانی در سمت اشتغال نیست البته اگر مردم دانش محور شوند بلی برای افراد بیسواد با پیشرفت بشر ، مشکل ایجاد می شود.
    رفاه بی نهایت است چون نیاز بی نهایت است و منابع نسبت به آن محدود و پردازش آن اشتغال زیادی طلب می کند (حتی در رفاه ، وقت کار باید حدود 6 ساعت باشد ).
    من بیشتر منظورم در بُعد دیگری از قضیه است... (البته تا حدودی همین مسئله ای که شما فرمودید هم هست... حالا عرض می کنم...)
    ________________________________________
    منظورم بیشتر این است که اگر فناوری بالا برود و اگر امکانات زیاد شود فاصله میان دهک ها تغییر می کند و از طرف دیگر شمار افراد مرفه و معمولی تغییر می کند.
    مثال می زنم.
    یک باره یک نفر مانند بیل گیتس می آید سر کار که درآمدش به اندازه ی یک میلیون انسان است... دزدی هم نمی کند! کاری که او کرده عملا ارزشش اندازه ی کار همان یک میلیون انسان است انصافا... ولی اینجا فرصت شغلی بسیار زیادی از بین رفته.
    حالا آمریکا نه، ایران... یک نفر می آید (به تقلید از اوبر) اسنپ می زند... و عملا کار (تقریبا) تمام آژانس های املاک را از بین می برد... یعنی اگر تا پیش از این سر هر چهار راه یک مغازه وجود داشت که در آن یک رئیس آژانس همین جوری نشسته بود و تلفن جواب می داد و حسابرسی می کرد و راننده ها را تنظیم می کرد و همین جوری پول در می آورد... اکنون اسنپ آمده و دارد درآمد تمام آنها را از آن خود می کند... این وسط اشتغال بسیار زیادی از بین رفته! واقعا از بین رفته... تخفیفی که اسنپ دارد می دهد یک جورهایی می تواند به ما بگوید چه قدر اشتغال از بین رفته!
    حالا اینها مهم نیست... مسئله وقتی بسیار وخیم می شود که چند سال بعد خودروهای بدون راننده زیاد شوند! (همان گونه که گفتم اوبر فعلا یک آزمایش ناموفق در این زمینه داشته و زمزمه هایش دارد می آید... و مطمئن باشید با همان سرعت که اسنپ آمد و همه گیر شد خودروهای بدون راننده هم می توانند همه گیر شوند) و وقتی این راننده ها هم به آن آژانسی ها بپیوندند اوضاع وخیم خودش را می تواند نشان دهد...
    به هر حال... امسال نشد... سال بعد، سال بعد نشد سال بعدش... کلا دیر و زود دارد و سوخت و سوز ندارد... جهان خواهی نخواهی دارد به سمتی می رود که در آن ماشین جای انسان را بگیرد... در کار کردن... و این یعنی پول دار شدن بسیار زیاد چند نفر و بی پول شدن بسیاری از مردم...
    حالا این جا چه می شود؟
    وقتی من نه در زمینه ی نانوایی و نه در رانندگی و نه در پزشکی و نه در کارگری ساختمان و نه در جاده سازی و نه در کارگری کارخانه و نه در هیچ جای دیگر از «ماشین» بهتر نباشم، چه شغلی برای من وجود خواهد داشت؟ و من باید چه کنم؟ از کجا باید بروم امرار معاش کنم؟ باید برگردم به دوران قبل و خودم دستی کشاورزی و دام پروری کنم و از آن بخورم؟ باید دولت امکانات تقریبا رایگان در اختیارم بگذارد؟ یا چه؟
    ________________________________________
    شما فرمودید برای کسب رفاه و نیاز بیشتر اشتغال بیشتر می شود... ولی نه... وقتی ماشین و خودرو و سامانه های خودکار وجود داشته باشد دیگر کسب رفاه و تامین نیازهای مردم لزوما برابر با اشتغال بیشتر نخواهد بود.
    ________________________________________
    با این دید محدودیت منابعی که فرمودید هم ربطی به بحث اشتغال پیدا نخواهد کرد و نیز اینکه محدودیت منابع هم به آن شیوه که شما می فرمایید وجود نخواهد داشت... همین اکنون ما کربن را به الماس تبدیل می کنیم و تنها لازمه اش انرژی است! (و البته فناوری) یا شن و ماسه را تبدیل به پیچیده ترین قعطات رایانه ای می کنیم و لازمه اش باز فقط انرژی و فناوری است... و جالب اینکه لازمه ی انرژی هم باز تنها فناوری است! یعنی هر چقدر که به جلو پیش می رویم هزینه ی تامین انرژی هم حتی تصاعدی کاهش پیدا می کند! و احتمال می دهم با آمدن کامل انرژی هسته ای (به خصوص این جوش هسته ای که صحبت هایش می شود و نیز پلاسما که در این جستار خبرهایش را گذاشتم) دیگر بالکل دغدغه ی انرژی هم از بین می رود! یعنی خود ماده تبدیل می شود به انرژی! و چیزی که زیاد است: ماده.
    _______________________________________
    حالا اینجا مسئله ی دیگری هم پیش می آید... چون به احتمال قوی پاسخ بالا این است که در آینده دولت ها امکانات رایگان در اختیار عموم مردم قرار دهند... این موضوع پیش می آید که من که نیاز خوراک و پوشاک و مسکنم تامین شده و نیازی هم به کار کردن ندارم و تقریبا همه ی کارها را ماشین انجام می دهد... حالا باید چه کنم؟
    صبح تا شب تفریح کنم؟؟؟ کار الکی کنم؟ یا چه؟
    شاید پاسخ شما این باشد که چه اشکالی دارد؟ آدم برود صبح تا شب تفریح کند... ولی با این حالتی که پیش خواهد آمد (و من مطمئنم به سرعت به سمت آن پیش خواهیم رفت بلکه داریم پیش می رویم،) اصلا معنی تفریح، بلکه معنی زندگی تغییر خواهد کرد. و شاهدی هم که می آورم از مرفحین بی درد شمال تهران است... که بسیاری از آنها کیفیت زندگی شان را از دست می دهند! یعنی دقیقا زمانی که احساس می کنند همه چیز (همه چیز هم نه! خیلی از چیزها) را دارند و نیاز به «کار کردن» برای امرار معاش ندارند با نوعی احساس پوچی و افسردگی روبرو می شوند... و اگر دقت کرده باشید آمار خودکشی و رگ زنی و فساد هم در اینها یک باره بالا می رود.
    حالا شما اشاره کردید به بی نهایت بودن نیازهای انسان... قبول دارم... ولی... ظرفیت های دنیوی انسان نهایت دارد... شما میل به غذا دارید... درست... ای بسا در برخی این میل بسیار زیاد باشد و ولع آنها تمامی ناپذیر هم باشد... باشد... ولی از آن سمت شکم شما هم محدودیت دنیوی دارد... شما یک نان خامه ای بخورید لذتی فوق العاده بالا نسبیتان می شود... به خصوص اگر اینکه پس از مدت ها آن را خورده باشید... دو تا بخورید باز هم لذت می برید! ولی نه دیگر به اندازه ی اولی... سه تا بخورید باز هم لذت می برید... خلاصه اینکه پس از خوردن نیم کیلو نان خامه ای دیگر اثری از لذت نمی ماند! و از این به بعد اگر نان خامه ای ای بخورید این لذت تبدیل به زجر هم می شود! (این مورد اخیر صرفا تجربه ی شخصی نویسنده است در چندین سال پیش و موضوع تا آنجا کشید که باقی اش را گذاشتم کنار خیابان و رد شدم...)
    حالا
    شاید شما بفرمایید با رشد فناوری این مشکل هم رفع می شود و کاری خواهند کرد که آدم مدام بخورد و سیر نشود... یا فعالیت جنسی یا دیدن فیلم یا ورزش کردن یا بازی کردن و ... یا اینکه تفریحات دیگری می آید (مانند تصاحب سیارات جدید!) ولی در این صورت هم باز مشکل دیگری به وجود می آید.... معنی تفریح و زندگی کلا تغییر خواهد کرد.... بلکه از بین خواهد رفت... کما اینکه همین موضوع به صورت محدود و کوچک در همان مرفحین تهرانی دیده می شود. همان هایی که اکنون در برخی اوقات تفریحشان «پز دادن با وسایل تجملی تر» و دور دور کردن با خودرو گران تر است... و البته اینها هم هست: رو آوردن به سمت مواد مخدر! و البته رو آوردن به سمت خودکشی! (پوچی)
    ________________________________________

    حالا از این مسئله بگذریم... این موضوع ِ تغییر سبک زندگی و پیامدهای آن برای آینده ی بسیار دور است... مثلا دست کم بالای 15-20 سال آینده... موضوع اصلی آن است که در بخش اول عرایضم گفتم... یعنی تغییر تدریجی کار و اشتغال... که همین اکنون (بلکه خیلی وقت پیش... زمانی که کارخانه ها زیاد شدند) آغاز شده و اثراتش روز به روز بیشتر خواهد شد...
    ________________________________________
    ببخشید طولانی شد.
    یا علی
    ویرایش توسط mhjboursy : 2018/04/25 در ساعت 00:50
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  18. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #310
    ستاره دار(2)
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    1,781
    تشکر
    3,700
    تشکر شده 6,153 بار در 1,698 ارسال

    پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها



    _____________________________________
    متن فوق العاده زیبایی بود!
    واقعا لذت بردم.
    و البته همان چیزهایی است که ما چند سال است داریم اینجا جار می زنیم...
    همه اش هم از سر آن آقای طیب نیا (حالا یا خودش یا کسی که به او دستور می داده) در آمد...
    دو حالت هم بیشتر ندارد... یا یک چیز فوق العاده خفن و حساب شده ای در سر دارند و به موقع رو می کنند... یا اینکه باز هم یک چشمه بی تدبیری از خودشان نشان می دهند که روی آقای احمدی نژاد را بیشتر سپید کنند... ما امیدواریم اولی درست باشد ولی احتمالش کم است (با توجه به چیزهایی که از این دولت دیده ایم تا اکنون)
    و روشش را هم گفته ایم بارها در این جستار... یا باید مانند سال 1392 که مردم را دسته ای آوردند در بورس و قتل عام کردند، باز دوباره آنها را به باتلاق هایی مشابه در بورس و مسکن و زر و ارز بکشانند و آنجا تورم ایجاد شده را (به وسیله ی کاستن از پول مردم) کاهش دهند... (خلاصه اینکه یک سری شعبده بازی رو کنند که 50/50 بگیر نگیر دارد... و در پی آن نارضایتی هم هست...) یا اینکه خیلی خیلی یواش یواش این خراب کاری ای که کرده اند را به وسیله ی بالا بردن بسیار زیاد تورم و کاهش اندک سود سپرده کاهش دهند... یا اینکه یک سری از پول های مردم را با دستور در نظام بانکی از بین ببرند... بگویند فلان موسسه غیر مجاز بود یا فلان سودی که پیش تر به شما تعلق گرفته غیر مجاز بوده و ما خیلی راحت این را حذف کردیم! (که این هم خیلی راحت می تواند به یک نارضایتی/اعتراض/اغتشاش و در نهایت بحران سیاسی/اقتصادی تبدیل شود.)
    معلوم نیست دقیقا این آقای نیلی و نوبخت و طیب نیا... چه در سر دارند... و از آن بدتر اینکه احتمال زیاد این است که اصلا چیز خاصی در سر ندارند و خودشان هم دقیق نمی دانند قرار است چه شود و چه کنند...
    تا ببینیم خدا چه می خواهد... و امیدوارم شعبده بازی بکنند... چیزی در مایه های همین تعیین نرخ ارز دستوری... و بدون ایجاد خسارت مقداری از آن تورم قایم شده را حذف کنند...
    از عبده تبریزی با اون علمی که داره و به نظر من واقعا با سواد به تمام معنا است
    کمی بعید بود که اینگونه تک بعدی به مقایسه پرداخته
    فراموش نباید کرد در اقتصاد ایران سالیانه حدود 180 میلیارد دلار از طریق نفت پمپاژ میشود

    و این حجم پول بسیار قوی که نقش یک کشنده کامیون را دارد،با گذشت کمتر از 2 سال اکثر بحران های ناشی از تصمیمات غلط را برطرف میکنه
    اما !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    امان از دزدی و مدیریت ناصحیح(توسعه طلبی منطقه ای و سوریه و یمن و لبنان و ...) این حجم عظیم پول که خدا به ایران عزیز داده را تقریبا بی اثر میکنه
    اینجاست که واقعا مردم ایران باید از خواب بیدار بشن و از 1 ریال هزینه کرد دولتها و حاکمیت را بازخواست کنند
    اگر نصف این پول نفت در بخش توسعه دانش و فناوری مصرف میشد
    شاید در کمتر از 20 سال چنان پایه های کشور محکم میشد که نقش یک کشور توسعه یافته را در جهان داشتیم
    همان کاری که امروز کشورهای دانش پایه انجام میدن،یعنی مثلا فروش فناوری(فروش کم و سود بالا)
    ویرایش توسط FARIBORZ NAEL : 2018/04/25 در ساعت 00:44

    نالیدی و تقدیر همان است که بودست
    آن حلقه زنجیر همان است که بودست
    نومید مشو ناله کشیدن دگر آموز.


  20. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید FARIBORZ NAEL از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 31 از 52 نخست ... 212829303132333441 ... آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •