پاسخ : کارگاه
احساس و ضمیر ناخودآگاه
===============
آدم که در بازار چند سال می ماند یک سری قیمت ها دستش می آید.
بعضی مواقع احساس آدم به آدم می گوید فلان قیمت برای فلان شرکت خنده دار است. یا بعضی مواقع آدم با خودش می گوید واقعا این قیمت برای این نماد زیادی زیاد نیست؟؟؟
البته منظور از احساس اینجا حرص و طمع و حماقت و امثال آن نیست.
بلکه برآورد های دقیق محاسباتی است که در لایه های درونی تر ذهن صورت می گیرد.
مثلا انسان در ناخودآگاهش با خودش می گوید: فلان سهامدار عمده معمولا این جور مواقع شروع می کند به جمع کردن... یا مثلا این قیمت به خاطر پایین رفتن قیمت جهانی است... یا مثلا فلان مسئله باید روی سهم تاثیر می گذاشت ولی دیگر بازار در حقش زیاده روی کرده... یا مثلا همین جمله ای که در بالا برای وپاسار گفتم که یک شرکت سر حال ِ سود ساز ِ آینده دار که مشکلی نداشته باشد در ایران معمولا قیمتش زیر 1000 ریال نمی آید یا نمی ماند. یا به خاطر آوردن حمایت های نموداری که آدم در خاطرات مبهم ذهنش نگه داشته یا صحبت هایی که در مجامع با دوستان داشته... یا خاطرات سال های گذشته از واکنش نشان دادن نماد به قیمتی خاص
مثلا من الان نمودار وبصادر را در ذهن ندارم ولی قیمت های 850 ریال، 1050 ریال در ذهن من هست و این ها را قیمت هایی بحرانی برای نماد می دانم.
یا در 1000 ریال می دانستم ومعادن خوب است.
همین طور در 1100 ریال هم باز می دانستم ومعادن حسابی خریدنی است! (با آنکه بالا آمده بود) که در اینجا هم گفتم. چرا؟ چون ارزش شرکت یک جور هایی می آید دست آدم.
یا آدم در ذهنش ناخودآگاه یک میان گیری کلی (10 هزار روزه) انجام می دهد. (البته مزیت این میانگیری نسبت به ماشین این است که انسان حرف های دیگران و اخبار و اطلاعات دیگری هم که دارد را نیز در این میان گیری دخیل می کند!)
البته خیلی وقت ها هست به خاطر همان احساس های اشتباه آدم به احساس های درستش گوش نمی دهد! مثلا می داند فلان نماد سود خودش را رسانده و دیگر جانی برای بالا رفتن ندارد ولی به خاطر طمع درونی به آن محاسباتش گوش نمی دهد!
حالا جالبش اینجا است که این احساس ها (چه درست و چه غلطش) روی بررسی های آدم هم حسابی تاثیر می گذارند!!! طرف خودش می داند نمودار یک سر و شانه ی درست حسابی ایجاد کرده که با مکدی و آر اس آی هم حسابی هم خوانی دارد و ... ولی خودش را گول می زند!!! و با خودش می گوید این اصلاح موج دوم از پنج موجی الیوت است! (بابا تو دیگر که هستی؟ :)) )
بگذریم...
الان احساس من (احساس عقلانی نه حماقتی) به من می گوید خیلی از قیمت ها برای خرید عالی هستند.
وپاسار 1000
تاپیکو 1860
پارسان 1900
دی 1300 سابق (فکر کنم 150 ریال هم تقسیم کرد.)
حکمت 1160 ریال
وقوام ِ پدرسوخته 800 ریال (به شرط تثبیت بعد از بازگشایی)
آ س پ 1000 ریالی هم به نظرم این طور می رسد با اینکه زیاد پی گیرش نیستم.
ثپردیس در همین حدود
بساما 2800 ریالی به نظرم واقعا قیمتش زیادی از حد رشد کرده... این نماد، نماد خوبی است ولی واقعا بیشتر از 2000 ریال آیا ارزش دارد؟ این صحبت هایی است که ضمیر ناخودآگاه من با خودش انجام داده و بعد با خودش می گوید: از دو حال خارج نیست یا اتفاق بنیادی ای در آن شکل گرفته و یا لو داده شده که احتمالش کمتر است و یا اینکه دارند می برندش بالا که به خلق الله بیاندازند.
وپارس 1100 ریالی
سمگا 3150 ریالی
و و و
یک چیز را هم یادم رفت بگویم.
قیمت که همین طوری می آید پایین و خنده دار می شود آدم نباید همان موقع خرید انجام دهد! (ای بسا قرار باشد خنده دار تر هم بشود!!!) همین طور در صعود هم نباید به محض ترسناک شدن قیمت آن را فروخت.
احساس و ضمیر ناخودآگاه
===============
آدم که در بازار چند سال می ماند یک سری قیمت ها دستش می آید.
بعضی مواقع احساس آدم به آدم می گوید فلان قیمت برای فلان شرکت خنده دار است. یا بعضی مواقع آدم با خودش می گوید واقعا این قیمت برای این نماد زیادی زیاد نیست؟؟؟
البته منظور از احساس اینجا حرص و طمع و حماقت و امثال آن نیست.
بلکه برآورد های دقیق محاسباتی است که در لایه های درونی تر ذهن صورت می گیرد.
مثلا انسان در ناخودآگاهش با خودش می گوید: فلان سهامدار عمده معمولا این جور مواقع شروع می کند به جمع کردن... یا مثلا این قیمت به خاطر پایین رفتن قیمت جهانی است... یا مثلا فلان مسئله باید روی سهم تاثیر می گذاشت ولی دیگر بازار در حقش زیاده روی کرده... یا مثلا همین جمله ای که در بالا برای وپاسار گفتم که یک شرکت سر حال ِ سود ساز ِ آینده دار که مشکلی نداشته باشد در ایران معمولا قیمتش زیر 1000 ریال نمی آید یا نمی ماند. یا به خاطر آوردن حمایت های نموداری که آدم در خاطرات مبهم ذهنش نگه داشته یا صحبت هایی که در مجامع با دوستان داشته... یا خاطرات سال های گذشته از واکنش نشان دادن نماد به قیمتی خاص
مثلا من الان نمودار وبصادر را در ذهن ندارم ولی قیمت های 850 ریال، 1050 ریال در ذهن من هست و این ها را قیمت هایی بحرانی برای نماد می دانم.
یا در 1000 ریال می دانستم ومعادن خوب است.
همین طور در 1100 ریال هم باز می دانستم ومعادن حسابی خریدنی است! (با آنکه بالا آمده بود) که در اینجا هم گفتم. چرا؟ چون ارزش شرکت یک جور هایی می آید دست آدم.
یا آدم در ذهنش ناخودآگاه یک میان گیری کلی (10 هزار روزه) انجام می دهد. (البته مزیت این میانگیری نسبت به ماشین این است که انسان حرف های دیگران و اخبار و اطلاعات دیگری هم که دارد را نیز در این میان گیری دخیل می کند!)
البته خیلی وقت ها هست به خاطر همان احساس های اشتباه آدم به احساس های درستش گوش نمی دهد! مثلا می داند فلان نماد سود خودش را رسانده و دیگر جانی برای بالا رفتن ندارد ولی به خاطر طمع درونی به آن محاسباتش گوش نمی دهد!
حالا جالبش اینجا است که این احساس ها (چه درست و چه غلطش) روی بررسی های آدم هم حسابی تاثیر می گذارند!!! طرف خودش می داند نمودار یک سر و شانه ی درست حسابی ایجاد کرده که با مکدی و آر اس آی هم حسابی هم خوانی دارد و ... ولی خودش را گول می زند!!! و با خودش می گوید این اصلاح موج دوم از پنج موجی الیوت است! (بابا تو دیگر که هستی؟ :)) )
بگذریم...
الان احساس من (احساس عقلانی نه حماقتی) به من می گوید خیلی از قیمت ها برای خرید عالی هستند.
وپاسار 1000
تاپیکو 1860
پارسان 1900
دی 1300 سابق (فکر کنم 150 ریال هم تقسیم کرد.)
حکمت 1160 ریال
وقوام ِ پدرسوخته 800 ریال (به شرط تثبیت بعد از بازگشایی)
آ س پ 1000 ریالی هم به نظرم این طور می رسد با اینکه زیاد پی گیرش نیستم.
ثپردیس در همین حدود
بساما 2800 ریالی به نظرم واقعا قیمتش زیادی از حد رشد کرده... این نماد، نماد خوبی است ولی واقعا بیشتر از 2000 ریال آیا ارزش دارد؟ این صحبت هایی است که ضمیر ناخودآگاه من با خودش انجام داده و بعد با خودش می گوید: از دو حال خارج نیست یا اتفاق بنیادی ای در آن شکل گرفته و یا لو داده شده که احتمالش کمتر است و یا اینکه دارند می برندش بالا که به خلق الله بیاندازند.
وپارس 1100 ریالی
سمگا 3150 ریالی
و و و
یک چیز را هم یادم رفت بگویم.
قیمت که همین طوری می آید پایین و خنده دار می شود آدم نباید همان موقع خرید انجام دهد! (ای بسا قرار باشد خنده دار تر هم بشود!!!) همین طور در صعود هم نباید به محض ترسناک شدن قیمت آن را فروخت.
نظر