برای اندیشه
ـــــــــــــــــــ
سامانه ی فروش متناسب با دوره ی سامانه ی خرید
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــ
هم اخیرا و هم در قدیم خیلی در ارتباط با کف مطلق و کف نسبی و این که حواسمان از اول (حتی پیش از طراحی سامانه) به دوره ای که می خواهیم در آن کار کنیم باشد، گفته بودیم. (هنگام طراحی باید بدانیم از سامانه مان چند درصد پاداش می خواهیم در چه زمانی و با چه احتمالی و چه میزان خطری)
گمان کنم جمع بندی حرف ها در تصویر زیر کاملا روشن باشد:
http://i68.tinypic.com/30l2cs1.jpg
می دانید مشکل چیست؟
مشکل این است که نمی توانیم دقیق تنظیم کنیم که سامانه روی چه دوره ای کار کند!
خیلی از مشکلات سامانه ی خرید را مرتفع کردیم... ولی متاسفانه نتوانستیم کاری کنیم که کف های نسبی از کف های مطلق متمایز شود.
شرح مشکل: در سامانه ی خرید (حتی سامانه ای با قدرت بالایی مثلا بالای 75 درصد احتمال پیشبینی درست) پیشنهادهای خریدی که ارائه شود برخی در نزدیکی کف بلند مدت (کف مطلق) هستند... برخی دقیقا در آخرین نقطه ی کف مطلق هستند (یعنی از فردایی که شما خریدی طوری قیمت رشد می کند! جوری که خودت هم تعجب می کنی) و برخی در انتهای (یا نزدیک به انتهای) یک کف کوتاه مدت (کف نسبی) ظاهر می شوند!
پس شد چهار حالت و این چهار حالت از هم تفکیک نیستند! و شما باید در مورد هر کدام از آنها یک سیاست داشته باشید... و تفاوت این چهار حالت هم در مدت نگهداری و
- در مورد یکی شما باید دو روز میانگین گیری کنید و روز سوم نگهداری کنید و روز چهارم بفروشید!
- در مورد یکی شما باید دو ماه میانگین گیری کنید و دو ماه نگهداری کنید. و بعد بفروشید.
- در مورد یکی شما باید بخرید و بدون میانگین گیری فردای آن روز بفروشید.
- در مورد یکی شما باید بخرید و همین جور دو ماه رشد تقریبا بی وقفه ی نماد را مشاهده کنید و سپس با 100 درصد سود بفروشید! (این تقریبا که گفتم خیلی مهم است و اگر رشد کاملا بی وقفه بود نیمی از غم های ما از بین می رفت در سامانه ی فروش)
تفاوت این موارد در همان تصویر بالا موجود است... آنجا دو حالت نشان داده شده... (دو حالت دیگر هم اگر خواستید در جای دیگر نشان دهم) یکی از دو مورد، بلافاصله پس از پیشنهاد خرید رشد بی وقفه ی یک ماهه داشته و راحت (گمان کنم مثلا) 30 درصد داده... دیگری هم بلافاصله پس از پیشنهاد خرید رشد داشته... ولی 5 درصد! (دو حالت دیگری که نشان نداده ام هم مربوط رشد پس از یک افت می باشد که نیاز به میانگین گیری دارد.)
اما راهکارهای ما چیست؟
- یک راهکار این است که بیاییم یک سناریویی بنویسیم برای سامانه ی فروشمان که هر چهار حالت را در بر بگیرد و بتواند از دل هر چهار مورد سود بیرون بکشد.
- یک راه کار می تواند این باشد که ما چه بلند مدت خرید کردیم و چه کوتاه مدت، کوتاه مدت بفروشیم!
- یکی از راه کار ها بلند مدت کار کردن است... (روی سامانه ی خرید)
- یک راه کار این است که اصلا تمرکزمان را از سامانه ی فروش ببریم به سمت سامانه ی خرید. به این نحو که باز هم دقت سامانه ی خرید را ببریم بالا... به گونه ای که احتمال وقوع خطایش کم شود یا پیشنهادهایش دیگر نیاز به میانگین گیری نداشته باشد. (این مورد و مورد بالا شاید یکی حساب شوند بهتر باشد)
- (یک نیمچه راه حل هم این است که ما همیشه میانگین گیری کنیم.)
پس شد چهار حالت و چهار راه کار...
حالا برویم در بحر این چهار راه کار ببینیم از دل اینها می توانیم چیزی در بیاوریم به دردمان بخورد یا نه؟
(در حال حاضر به راحتی به خاطر نقص سامانه ی فروش (راننده) به راحتی بازدهی کلی سامانه ی خرید و فروش به زیر صفر (زیان) می رسد، در حالی که سامانه ی خرید (ساخت خودرو) در جایگاه خود عملکرد فوق العاده ای ممکن است داشته باشد!)