صفحه 599 از 600 نخست ... 99499549589596597598599600 آخرین
نمایش نتایج: از 5,981 به 5,990 از 5991

موضوع: کارگاه

  1. #5981
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    نقل قول نوشته اصلی توسط FARIBORZ NAEL نمایش پست ها
    سلام به محمد حسین عزیز
    من به سهم خودم سعی میکنم بعد از این در جستار شما آنچه درباره سهام یا دیگر بازارهای مالی فکر میکنم را چه با نمودار و چه تجربی بیان کنم
    البته با اجازه شما!اگر مایل بودید ادامه میدیم و اگر نه که چیزی از کف ندادیم
    مهمترین درس:انسان همواره در حال یادگیری است.
    اول اینکه من الان مدتی هست که درباره سهام و بورس مطلب نمیزنم چند دلیل داره
    مهمترین دلیلش این هست که من تصور میکنم فعلا وقت سرمایه گزاری در بورس نیست!!

    ولی برای یادگیری و دیدن شمای کلی بازار و اینکه این روند فرسایشی چند ساله چرا تمام نمیشه؟؟مطالبی را در ادامه بیان میکنم.
    امیدوارم دیگر دوستان هم همراهی کنند
    سلام علیکم؛
    من خیلی خوشحال می شوم و استقبال می کنم از این اشتراک تجربیات شما...
    ولی...
    این جستار طبق تصمیم قبلی قرار است در برگه ی 600 خودش بسته شود! یعنی یک برگه بعد. (و دوست هم ندارم که دم دمی مزاج باشم و هر روز تصمیمم را عوض کنم)
    به هر حال...
    در این مدت کوتاه، باز هم می توانیم به قدری از تجربیات شما و سایر دوستان استفاده کنیم.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  2. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #5982
    ستاره دار(2)
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    1,781
    تشکر
    3,700
    تشکر شده 6,153 بار در 1,698 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    محمد حسین کندل قوی پوشا همراه با دو کندل تاییدی (حدود 60 درصد سایه را پوشاند)در ادامه مانع از تحقق سناریو مورد انتظار شد.(تایم یک ساعته)


    نالیدی و تقدیر همان است که بودست
    آن حلقه زنجیر همان است که بودست
    نومید مشو ناله کشیدن دگر آموز.


  4. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید FARIBORZ NAEL از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #5983
    ستاره دار(2)
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    1,781
    تشکر
    3,700
    تشکر شده 6,153 بار در 1,698 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    سلام علیکم؛
    من خیلی خوشحال می شوم و استقبال می کنم از این اشتراک تجربیات شما...
    ولی...
    این جستار طبق تصمیم قبلی قرار است در برگه ی 600 خودش بسته شود! یعنی یک برگه بعد. (و دوست هم ندارم که دم دمی مزاج باشم و هر روز تصمیمم را عوض کنم)
    به هر حال...
    در این مدت کوتاه، باز هم می توانیم به قدری از تجربیات شما و سایر دوستان استفاده کنیم.
    باشه هر طور که مایل هستید
    ولی حیف شد من تازه میخاستم امشب برم بالای منبر!!!
    موفق باشی

    نالیدی و تقدیر همان است که بودست
    آن حلقه زنجیر همان است که بودست
    نومید مشو ناله کشیدن دگر آموز.


  6. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید FARIBORZ NAEL از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #5984
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    نقل قول نوشته اصلی توسط FARIBORZ NAEL نمایش پست ها
    باشه هر طور که مایل هستید
    ولی حیف شد من تازه میخاستم امشب برم بالای منبر!!!
    موفق باشی
    اگر خیلی خیلی مطلب برای گفتن دارید و احساس می کنید 50 برگه می توانید صحبت کنید، بنده زیر حرفم بزنم و 600 را بکنم 650. (ارزش دوستان از ارزش حرف آدم بیشتر است.)
    اگر می توانید مطالبتان را خلاصه و تجمیع بفرمایید، خیلی عالی می شود در دو سه ارسال حاصل تجربیات و نظریاتتان را امشب و فردا به ما و دوستان منتقل بفرمایید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط FARIBORZ NAEL نمایش پست ها
    محمد حسین کندل قوی پوشا همراه با دو کندل تاییدی (حدود 60 درصد سایه را پوشاند)در ادامه مانع از تحقق سناریو مورد انتظار شد.(تایم یک ساعته)

    هنوز هم احتمال وقوع سناریو اول از بین نرفته (سناریوی محتمل تر که بنده در تصویر نشان دادم).
    به خصوص با توجه به همان خطی که شما کشیده اید (و با پیکان در کنارش مشخص شده). اگر آن خط شکسته شود (که احتمالش هم هست و عرض می کنم) احتمال دارد همان افت قیمت را شاهد باشیم.
    سه چهار شمع آخر را هم نگاه کنید...
    شیب افزایش/رشد قیمت به تدریج کم شده...
    کمتر پیش می آید این حالت منجر به یک رشد بلند و قوی شود و بیشتر به نگر من می تواند نوید یک افت را بدهد!
    و اگر این افت به اندازه ای باشد که آن خطی که شما ترسیم کرده اید را بشکند فروشنده پیدا خواهد شد و همین یک رفتار توده ای/بهمنی را به وجود خواهد آورد و با توجه به اشباع نشانگر ها در بالا ممکن است همان سناریویی که ما دیشب در این جستار نشان دادیم به وقوع بپیوندد.

    ________________________________________

    برای اینکه چند ارسال نداشته باشم و این اواخر خلاصه تر ارسال کنم مطلب زیر را هم همین جا قرار می دهم:
    به نقل از @MaliRaftari


    ‍ ✅ سندروم #باکستر چیست؟
    ________________________

    در صحنه‌ای از فیلم تایتانیک در حالی که کشتی در اثر برخورد با کوه یخ دچار صدمه‌ی جدی شده بود، گروهی نوازنده در عرشه‌ی کشتی مشغول اجرای قطعات برگزیده از موسیقی کلاسیک بودند!
    آنان کار خود را به بهترین نحو اجرا می‌کردند و دقت می‌کردند که کیفیت کارشان تحت تأثیر شرایط نامناسب موجود قرار نگیرد! اما در یک کشتیِ در حالِ غرق‌شدن و در میان مسافرانی که از هول و وحشت در حال سراسیمه دویدن به این‌سو و آن‌سو هستند، چه اهمیتی دارد که موسیقی کلاسیک با بهترین کیفیت اجرا شود؟!
    مثالی دیگر می‌تواند از کتاب "#قلعه #حیوانات" باشد؛
    طبق ماجرای این کتاب، حیوانات دست به دستِ هم می‌شوند و ارباب و خانواده‌اش را از مزرعه بیرون می‌کنند و خود مدیریت مزرعه را به دست می‌گیرند. اولین کار آن‌ها تنظیم عهد نامه‌ایست که طبق آن همه‌ی حیوانات باهم برابرند و هیچ‌کس حق ندارد خود را ارباب و مالک دیگران بداند.
    اما چیزی نمی‌گذرد، خوکی که مدیریت مزرعه را به دست گرفته است، آرام‌آرام عهدنامه را تغییر داده و برای خود و اطرافیانش حقوق و امتیازات ویژه‌ای وضع می‌کند.
    در این میان، اسبی در مزرعه زندگی می‌کند به نام "باکستر" که به لحاظ خوش خلقی، صبوری و پشتکار، مورد احترام همه‌ی حیوانات است. حیوانات از او می‌خواهند کمکشان کند تا در مورد شرایط جدید تصمیم بگیرند اما باکستر، سخت مشغول کار است و به اطرافش توجه‌ای ندارد.
    شعار او این است: "من کار می‌کنم!" و احساس می‌کند که باید کار خود را به بهترین شکل انجام دهد و کاری به کار چیز دیگری نداشته باشد!
    گرچه باکستر می‌توانست از اتفاق وحشتناکی که درقلعه ی حیوانات رخ می‌دهد جلوگیری کند، چنان با وجدان و شرافتمندانه سرش به کارش گرم بود که فقط هنگامی از تغییرات باخبر شد که خوک حاکم، او را به یک سلاخ فروخت!
    در جریان زندگی هستند افرادی که چنان سرشان به کار و تخصص خود گرم است که فراموش می‌کنند کل این زندگی، سازمان یا کشور به کدام سو حرکت می‌کند!
    بسیاری از افراد باهوش و سختکوش گرفتار "سندروم باکستر" می‌شوند و جهت‌گیری درست و به‌موقع را از یاد می‌برند. "باکستر جماعت‌ها"، آدم‌های خوب و باشرافتی هستند اما بر اولویت نادرست تمرکز کرده اند.
    #Behavioral_Finance

    بین خودمان بماند... من مطمئنم دقیقا این مشکل را دارم! یعنی این قدر غرق در اصل مطلب می شوم که گاها حتی از اصل مطلب غافل می شوم! اصلا یک وضعی! خدا شفا دهد.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  8. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #5985
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    در مورد گروه خودرو... نمی شود درباره ی همه شان یک گونه اظهار نگر کرد... بخشی از آنها اکنون کاملا مستعد رشد هستند... کاملا... (مانند خریخت و خساپا)
    بخشی از آنها کاملا مستعد آغاز موج سه هستند! (مانند ختراک و خاور)
    برخی از آنها مستعد افت هستند! (مانند خودرو و خگستر)
    در کل که نگاه می کنی انگار یک حال به هم خوردگی و دلپیچه و حس بالا آوردن گروه را فراگرفته و با هم انگار هماهنگ نیستند! و مقصر این حال هم رشد زودتر از موقع ِ خگستر و خودرو بود در یکی دو ماه پیش (زمانی که پیشبینی اش را کرده بودیم و در این جستار در باره اش صحبت می کردیم...) در صورتی که در آن زمان نمادهای گروه خساپا که تازه بازگشایی شده بودند آمادگی رشد نداشتند. و باز هم از سوی دیگر خبر فروش های خگستر و خودرو زمانی آمد که این دو داشتند بر می گشتند پایین و نگذاشت که درست و تند اصلاح خودشان را انجام دهند و دست آخر هم که خبر خکاوه و خاور و خزامیا (نوسازی ناوگان فرسوده) آمد و باز هم یک رشد بد موقع به سراغ گروه آمد... اکنون همه چیز به هم ریخته... نمادهای گروه با هم همخوانی ندارند و هر کدام یک جهت را نشان می دهد... و همین باعث تاثیر بد روی رشد های همدیگر می شود. (و البته روی افت های هم)
    نمی دانم...
    در این جور مواقع گمان کنم -به خصوص با توجه به همگرایی بالای گروه خودرویی- یک سری از نمادها یک جا بمانند تا سایر نمادها بروند و بیایند و بعد با هم هماهنگ شوند. احتمالا اینجا امواج سه قدرتمند آنهایی که مستعدش بودند سوخت می شود و تبدیل به امواج اصلاحی (C) می شوند... ولی یک c درست و حسابی.

    __________________________________________________ ______________


    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها

    در مورد BW_MFI یک مقدار کار دارد که فردا اگر شد درباره اش می نویسم.
    داشتم از BW_MFI می گفتم...
    یک کار عجیب است... ایده اش یک مقدار متفاوت و عجیب است...
    می آید قیمت (یا بهتر است بگویم عاملی برگرفته از قیمت) را تقسیم بر حجم می کند!
    خوب این یعنی چه؟
    در حالت معمولی قیمت را ما در حجم ضرب می کنیم تا چیزی به نام جریان پول (Money Flow) به دست بیاید... ولی ایشان آمده عاملی از قیمت (فاصله ی بین بالاترین نقطه تا پایین ترین نقطه ی شمع را) تقسیم بر حجم می کند... اینجا به یک متخصص ریاضی دان نیاز داریم تا بفهمیم دارد چه می شود...
    اصلا چرا جناب Bill Williams باید بیاید و چنین کاری را انجام دهد؟ تقسیم کردن قیمت بر حجم چه چیزی را می خواهد برساند؟

    کسر و تقسیم چند معنی می تواند داشته باشد... بهترین تفسیر تقسیم یکی نسبت گیری است و یکی کم کردن یا زیاد کردن وزن یک چیزی. در حقیقت تقسیم هم یک ضرب است در این نگرش.
    نسبت یعنی چه؟ یعنی فلان چیز نسبت به فلان چیز چگونه است؟ درصد فلان چیز چقدر است؟ یا به عبارت دیگر اگر الف فلان مقدار از ب باشد، الف چند درصد از ب است؟ اندازه ی کشور ایران نسبت به اروپا چقدر است؟ دوره ی بختامدی نسبت به دوره ی معمول افت و رشد قیمت در این نمودار چقدر است؟ و ...

    تغییر وزن یعنی چه؟ یعنی من یک چیزی دارم می خواهم ارزشش را کم کنم، آن را تقسیم بر 5 می کنم. یا می خواهم ارزشش را زیاد کنم، آن را تقسیم بر 0.2 می کنم.

    حالا در اینجا چگونه؟ در اینجا آقای ویلیامز آمده و ابعاد شمع را بر حجم تقسیم کرده. اگر با دید دوم بخواهیم نگاه کنیم، آقای ویلیامز آمده ابعاد شمع را در نگر گرفته و هر جا که حجم بالا رفته این ابعاد را خفیف و کم اهمیت کرده و هر جا که حجم بالا رفته این ابعاد را پر اهمیت کرده! این یک دیدگاه.

    دیدگاه دیگر (با توجه به تفسیر اول از معنای کسر و تقسیم) هم این است که آقای ویلیامز آمده ابعاد شمع را به نسبت حجم سنجیده. تناسب زده. ولی اینجا تناسبی وجود ندارد... پس این کار اگر بوده باشد احمقانه است. مثال می زنم که متوجه بشوید... ما می گوییم اینجا 5 سیب داریم و آنجا 10 سیب. اینها به نسبت آنها دو برابر بیشتر هستند. (تناسب) اینجا آمده ایم شمار ِ سیب های این ور و آن ور را بر هم تقسیم کرده ایم. کسر کرده ایم. تناسب زده ایم... ولی اگر یک نفر بیاید بگوید 5 سیب داریم حالا این را تقسیم بر 10 سال حکومت فلان شاه قاجار می کنیم... نتیجه ندارد! بی معنی است... تناسبی نیست که قرار باشد از آن نسبتی در بیاید! 5 عدد سیب با 5 سال حکومت هیچ نسبتی با هم ندارند...
    پس در این نگرش از دو سه حال خارج نیستیم: یا آقای ویلیامز (اگر این را مد نگر داشته) اشتباه کرده. یا اینکه این دو با هم نسبتی دارند. یا اینکه آقای ویلیامز اصلا این حالت را مد نگر نداشته.
    یک بار دیگر بیایید نگاه کنیم ببینیم اینها با هم نسبتی دارند که با هم بتوانند تقسیم و ضرب و جمع و کسر شوند؟ h-l ابعاد شمع است. یا میزان تغییرات قیمتی می تواند تفسیر شود یا میزان فراریت بازار (چون هر چه این مقدار بیشتر باشد نشان دهنده ی این است که بازار بیشتر جنب و جوش داشته). آن طرف چه داریم؟ حجم. آیا حجم هم میزان فراریت (Volatility) بازار را نشان می دهد؟؟؟ آیا جایی که بازار حجمش بیشتر می شود می توان گفت فراریتش بیشتر شده؟ یا کمتر شده؟ نه...
    پس کلا این سناریو را می گذاریم کنار.
    پس چیزی که می ماند این است که آقای ویلیامز می خواسته تغییرات قیمتی را نسبت به حجم کاهش دهد... ببینیم این درست است؟ آیا درست است هر گاه که رشد یا افت یا تغییرات و فراریت زیاد است و همزمان حجم هم زیاد است ما بیاییم و میزان فراریت را با حجم کاهش دهیم؟
    ابتدا بگذارید این را بپرسم که آیا در روندهای شدید حجم هم بالا است؟ بلی! جایی که روند داریم همزمان گاز زیاد هم معمولا داریم... مگر در موج 5 که فعلا جای بحث نیست و البته آن جا هم حجم خاص خودش را داریم. و بگذارید ببینم... اصلاح می کنم... در روندهای افزایشی حجم بالا داریم و در روند های کاهشی در بخشی از آن حجم بسیار بالا داریم و در بخشی از آن حجم بسیار پایین!
    اگر این فرضیه درست باشد، این کاری که جناب ویلیامز کرده مانند این است که در جاهایی که حجم بالا است انگار یک وزنه به پای قیمت و فراریت قیمت بسته باشند و در جاهایی که حجم پایین است انگار یک باری از روی دوش فراریت برداشته باشند...
    اسمش را آقای ویلیامز گذاشته market Facilitation یعنی تسهیل (تسهیلات) بازار. در یک انجمن خارجی می خواندم که یک بنده خدایی می گفت خود آقای ویلیامز استفاده از این نشانگر را رها کرده...
    چه می دانم... آخر دقیق معلوم نیست چه به چه است؟ و هدف و فلسفه ی پشتش هم جایی گفته نشده...
    اینجا یک چیزهایی گفته شده:
    https://www.forextester.com/blog/mar...litation-index

    The main task of the indicator is to evaluate correctly the efficiency (or in other terms − the productivity) of the market. Highly liquid market is considered to be effective, where all groups of participants − buyers and sellers, speculators and hedgers, small and large − act actively and purposefully (see here).

    If any group of participants (bulls, bears or neutral players) is declining or growing in commercial interest, this fact is immediately reflected in the productivity of the market.
    خوب... از این نوشته ی بالا می توان ایده گرفت...
    بلی... این گونه هم می توان به ماجرا نگاه کرد که هر گاه در یک سوی بازار فروشنده یا خریدار کاهش پیدا کند فراریت بیشتری شاهد خواهیم بود...
    به عبارت دیگر حجم بالاتر یعنی زد و خورد بیشتر و عدم فراریت...
    پس در مجموع می توان این گونه نتیجه گیری کرد که این نشانگر یک شاخص فراریت است و به ما می گوید که چه میزان فراریت در بازار وجود دارد، و البته سمت و سو هم ندارد!
    و تقسیم هم نسبت نیست، نقش کاهنده یا افزاینده دارد. در حقیقت دو عامل هستند که دارند در هم ضرب می شوند... (حالا اینکه چرا با هم جمع نمی شوند به کنار ولی) جای پرسش است که آیا این دو با هم هم سنخ هستند که دارند در هم ضرب می شوند؟ یعنی آیا «یک روی حجم»، با «بالاترین منهای پایین ترین» هم سنخ هستند؟ من گمان نکنم و پیشنهاد می دهم به جای حجم از نرخ تغییرات حجم استفاده شود و پیشنهاد دیگرم هم این است که مجموعا شاخص دارای جهت شود... یعنی اگر قیمت امروز از قیمت دیروز کمتر بود این شاخص هم منفی باشد و اگر امروز از دیروز بیشتر بود این شاخص هم مثبت باشد.
    آزمایشش کردم...
    نتیجه بد نبود.
    نتیجه چیزی است که می شود گفت عینا همان نمودار قیمت است با چند تفاوت جزئی که در موارد تفاوت می توان نتیجه گیری کرد برای خرید و فروش... موارد خرید و فروشی هم که پیشنهاد می دهد زیاد بد نیست... اگر کسی مشتاق بود بگوید به او نشان دهم خروجی کار را...
    البته من هنوز اختلاف قیمت امروز با روز گذشته را به موضوع اضافه نکرده ام و از طرف دیگر هنوز روی این موضوع به صورت کامل کار نکرده ام... (ای خدا! یک روز کامل این لعنتی از من وقت گرفت! بدون اینکه بفهمم دقیقا چه به چه شد و جمع بندی ای کرده باشم... و هنوز هم یک عالم کار دارد برای اینکه بتوانم به آن نقطه ای برسم که باید جمع بندی کنم... )

    _________________________

    جناب نائل قرار بود امشب بروند بالا منبر؟!!؟!؟ چه شد؟ ما داریم نوشته هایمان را ده تا یکی می کنیم که دقیقا صفحه ی 600 ببندیمش. ان شاء الله. به هر حال... به اندازه ی سه چهار تا ارسال راحت جا گذاشته بودیم برای نوشته ها و انتقال تجربیات جناب نائل... اگر نشد یک مقدار جمع بندی از کل جستار شاید ارائه دادم پیش از اینکه ببندمش.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  10. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #5986
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    تشخیص آخرین نقاط روند
    ___________________


    برای تشخیص رسیدن بازار به حداکثر قیمت باید چه علائمی را مد نظر داشته باشید؟ طی یکی از روزهای افزایش بازار، حجم معاملات نسبت به روز قبل افزایش مییابد ولی میانگین بازار تغییر چندانی نکرده و یا کمی کاهش مییابد.
    همچنین در آن روز بازه قیمت حداقل و حداکثر ممکن است کمی بیشتر از روزهای قبل باشد. حتما نباید میانگین بازار در آن روز با قیمت کمتر بسته شود (البته گاهی اوقات می شود). اگر این اتفاق بیافتد نشانه واضح تری برای فروش سهام توسط افراد حرفه ای است.

    فروش سهام در نزدیکی حداکثر بازار فقط برای یک تا دو روز انجام شده و بخشی از روند افزایش بازار است. بازار سهام در حال افزایش با فروش سهام مواجه میشود به همین دلیل افراد بسیار کمی میدانند که چگونه باید فروش را تشخیص دهند.

    درست پس از اولین فروش ها نزدیک حداکثر بازار، فاصله ای ایجاد میشود که تقریبا چهار روز طول کشیده و طی آن حجم معاملات و میانگین بازار کمی کاهش مییابد. دومین و احتمالا آخرین نشانه برای تشخیص رسیدن بازار به حداکثر خود، وقتی است که بازار پس از چند روز افت نسبت به قیمت حداکثر برای اولین بار تلاش میکند تا افزایش یابد

    اولین تلاش بازار برای افزایش به سه روش با خطا مواجه میشود .
    به سه شکل اولین تلاش بازار برای افزایش با شکست مواجه میشود: طی سومین، چهارمین و پنجمین روز افزایشی، بازار دوباره افت کرده یا حجم معاملات نسبت به روز قبلی کاهش مییابد. پیشرفت قیمت بازار نسبت به روز قبل ضعیف و ناچیز است. کل افزایش میانگین بازار کمتر از نصف افت آن در روز قبل است . موارد فوق نشان می دهد که تلاش بازار بیهوده بوده و نتیجه ای ندارد .

    منبع : کتاب کانسلیم - نوشته: ویلیام جی اونیل


    ___________________________________

    کاش این عزیز در مورد انتهای روند افت هم صحبت می کردند... می دانم در همین انجمن خودمان هم هستند که در همین حد یا بیشتر اطلاعات (تجربه!) در مورد زمان رسیدن به کف قیمتی یا سقف قیمتی داشته باشند.
    به شخصه صحبت های آقای ویلیام جی اونیل را تایید می کنم و دوست دارم شخصا برداشت و مشاهدات خودم را از این دو لحظه ی تاریخی خدمتتان عرض کنم و از دیگر دوستان هم تقاضا دارم اگر در خاطرشان چیزی در این خصوص درج شده برای ما مشاهداتشان را بازگو کنند تا از تجربیاتشان استفاده کنیم و بهره مند گردیم.

    حجم...
    حجم یکی از مهمترین عوامل است...
    نمی توان گفت دقیقا فلان روز پیش از آخرین شمع ها حجم فلان می شود... ولی به طور قطع و یقین می توانم بگویم که آری. حجم افزایش می یابد. و افزایش حجم هم نشان دهنده ی انتهای مسیر است...
    بگذارید اصلا از ابتدا آغاز کنیم... از ابتدایی که روند آغاز می شود... (در اینجا منظورمان از روند یک موج جنبشی 5 بخشی است.)


    داستان ما
    ________

    در ابتدای کار بازار مانند یک بیابان خشک و لم یزرع و برهوت می ماند که ماه هاست آب به آن نرسیده... شما مستندی از حیات وحش آفریقا را تصور بفرمایید که جانورانش مرده اند و آنهایی که زنده مانده اند هم هر چند روز یک بار کم می شوند و قحطی و بدبختی همه جا را گرفته... در این موقعیت از بازار نه حجم است و نه افزایش قیمتی...
    یک باره موج یک می رسد و خودش را با یک تغییر حجم خیلی مشکوک و غیر منتظره به ما نشان می دهد. تغییر حجمی که همراه خودش افزایش قیمتی را هم می آورد... افزایش قیمت و افزایش حجمی که کاملا ملموس و متمایز از افزایش های گذشته است و به راحتی توسط همه قابل تشخیص است! طوری که هر بیننده ای به راحتی نام «غیر عادی» را با اولین نگاه روی آن می گذارد.
    در اینجای داستان، ببابان برهوت ما هم در این لحظه یک باره شاهد بارانی پاییزی می شود که ماه ها بوده همچنی چیزی به خود ندیده بوده!
    به راحتی و یک باره آب از همه جا سرازیر می شود به نحوی که در خیلی از جاها سیل به راه می افتد! همه چیز غیر عادی است... و همین باران (حجم) عجیب، با خودش رویش گیاهان (رشد قیمتی) عجیب هم می آورد! یک باره زمین برهوت و کویری سبز می شود و جان می گیرد! و واقعا این موضوع تعجب برانگیز است...
    آری...
    اکنون سیل آمده...
    ولی سیل از بین می رود... تمام می شود...
    دوره اش کوتاه بود...
    دوباره خشکسالی همه جا را می گیرد...
    قیمت سهام دوباره دارد یواش یواش بر می گردد به همان حالت افت سابق... همه حدس می زنند... آری... یک اشتباه بود که آمد و رد شد... یک بخش از موج اصلاحی بود... (از خاطرشان می رود که بالکل جنس و ماهیت موجی که آمد اصلاحی نبوده! به هیچ وجه!)
    دوباره خشکسالی حاکم شده و اوضاع به حالت قبل بازگشته که باز دوباره باران می بارد... این بار به اندازه ی گذشته نیست... ولی باز دارد می بارد...
    احتمالی که بازار می دهد این است که این هم یک ریز موج چند روزه است که قرار است دوباره پس فردا اسیر خشکی شود...
    باران می بارد و قطع نمی شود!
    همه منتظرند قطع شود! ولی نمی شود... از قضا (حجم داد و ستدها) همین جور یواش یواش بیشتر هم می شود... امروز بیشتر از دیروز و فردا بیشتر از امروز....
    کار آن قدر بالا می گیرد که تقریبا می شود گفت به اندازه ی سیل گذشته (موج یک) باران می بارد!
    ولی عجیب اینجا است که دیگر سیلی هم ایجاد نمی شود و هر چه آسمان می بخشد زمین هم دریافت می کند و آمادگی دارد و جذب می کند و از خودش سبزی و حیات بیشتری برون می دهد.
    همین جور می بارد و می بارد و همین جور زمین دریافت می کند و سبزتر و زنده تر می شود...
    میزان بارش ها اصلا غیر قابل تصور است... اصلا آدم می ماند این همه آب کجا می رود اصلا!؟؟؟ و اصلا از کجا دارد می آید؟ ولی می آید... می آید و می رود...
    آن قدر می آید و زیاد می شود تا اینکه یک روز بیشترین بارشش را انجام می دهد و از آن به بعد یک باره بارش ها قطع یا کم می شود...
    و البته هنوز زمین سبزی خودش را دارد و ای بسا هر روز سبزتر هم می شود! چرا که از یک سمت باران های گذشته را در خود ذخیره کرده و از طرف دیگر آفتاب بیشتری هم دارد می گیرد!
    زمین هم همین جور تا مدت ها سبز می ماند و می ماند تا اینکه یک روز به خودش می آید و می بیند جا تر است و بچه خیس....
    زمین دیگر آبی ندارد...
    باران هم که مدت ها بوده قطع شده...
    پس دوباره خورشید روی سوزان خودش را نشان می دهد و شروع به تبخیر ته مانده ی آب های مانده روی زمین می کند...
    چهارپایان علف ها را می خورند و دیگر علفی در نمی آید... و وحوش چهارپایان را می خورند و چهارپایان هم دیگر نمی زایند...
    و دوباره خشکی و قحطی حاکم می شود...

    حالا اختلاف (اندک) ما با جناب اونیل کجا بود؟ سر زمان خشکی زمین... جناب اونیل می فرمایند چند روز پس از اینکه باران قطع شد (حجم ریخت) قحطی آغاز می شود... (و افت قیمت خواهیم داشت) ولی ما در مشاهداتمان دیده ایم که گاها موج های پنجی وجود دارند که در آن سبزی زمین روزها و هفته ها و حتی ماه ها باقی می ماند! حتی گاهی زمان این موج پنج بسیار بیشتر از موج سه هم خواهد بود! و این در حالی است که آخرین حجم های بسیار بالا در انتهای موج 3 خودش را نشان می دهد! نه پنج!
    و چیزی که اینجا آزاردهنده می شود عدم توانایی ما در تخمین ابعاد موج پنج است...
    و منظور ما از جملات ابتدایی هم همین بود... حجم بالا به خودی خود یک نشانه ی قدرتمند برای فهم این مسئله است که داریم به آخر کار می رسیم... ولی زمان دقیق به ما نمی دهد! (همان طور که در آخرین بارش های قدرتمند بهاری می دانیم که زمین خشک خواهد شد... ولی اینکه از همان فردا زمین را قحطی فراگیرد را نمی توانیم دقیقا پیشبینی کنیم!)

    پیشنهاد ما... برای اندیشه
    ____________________

    پس همین که به یک حجم بسیار بالا در روند افزایشی (یا یک حجم بسیار پایین در روند کاهشی) رسیدیم برای ما نشانه ی بسیار خوبی است از اینکه دیگر داریم به اواخر کار نزدیک می شویم... ولی زمان بندی...
    شاید یک کار خوب این باشد که سنجش مستمر انجام دهیم... یعنی آقاجان، پس از اینکه باران اصلی قطع شد، هر روز پا شو، یک میله بکن توی زمین ببین چقدر از میله ات خیس است و چقدر تر... به تدریج این اندازه ی تری باید کاهش یابد... تا اینکه تمام شود.
    اما این سنجش روزانه پس از آغاز موج پنج باید در بازار چگونه انجام گیرد؟

    بگذارید یک چیزی خدمتتان عرض کنم... نشانگرهای اندازه ی حرکت (Momentum) (به خصوص مکدی) نیز دقیقا مانند حجم هستند... و برای تمرین می شود با آنها آغاز کرد.
    شاید یک ایده ی جالب برای جایگزینی آن سنجش مستمر که روی آن بیابان انجام می دادیم با برابر ِ بورسی اش، سنجش روی نشانگرهایی با دوره های پایین تر باشد!
    نحوه ی کار هم می تواند این گونه باشد که هر گاه نشانگر درجه بالاتر به آخرین میزان خودش رسید و از آنجا داشت برگشت می کرد (یعنی موج سه تمام شده و خدایش بیامرزد) در این لحظه ما دیگر از نشانگر درجه بالا خداحافظی کرده و به نشانگر های درجه پایین سلام می کنیم و همراهی و یا عدم همراهی مان را با بازار از یک دوره ی طولانی مدت به دوره های کوتاه مدت متناسب با وضع نشانگرهای کوتاه مدت تغییر می دهیم!
    این مطلب دو جا کاربرد دارد: 1- هنگام خرید در بهترین نقطه (کف سنجی و خرید در کف) و 2- هنگام پیدا کردن نقاط مناسب فروش.
    در این روش ما می آییم اواخر کار، به جای اینکه تقریب بزنیم و در میانه خرید کنیم، تقریب می زنیم و ورودها و خروج های کوتاه مدتی انجام می دهیم!
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  12. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #5987
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    همین جوری
    __________
    پیشبینی هایی که به آن عمل نکردیم...
    ____________________________

    http://forums.boursy.com/showthread....l=1#post742148
    در دوران احمدی نژاد اقتصاد توصیه می کرد که فرد پس انداز خود را وارد بخش مسکن کند، از سال ٩٢ تا ٩۵ اقتصاد توصیه می‌کرد که فرد پس انداز خود راسپرده گذاری کند و از ابتدای سال ٩۶ اقتصاد توصیه می کند که فرد پس انداز خود را « ارز محور » کند
    ناراحتم...
    چقدر زیبا در این جستار پیشبینی هایی انجام دادیم... مثلا از حرکت عظیم و زیبای نفت... یا مثلا در باره ی اینکه در این دولت قرار است بورس در جا بزند و مدام افت و خیزهایی خنثی داشته باشد...
    چقدر پیشبینی های خوبی انجام دادیم...
    ولی چرا از این ها استفاده نکردم؟
    اصلا همین اکنون...
    اکنون جناب ادیب گفته اند و برای ما هم مانند روز روشن است که باید از فرصت رشد ارز استفاده کرد و از خطر رشد آن جست...
    این را با پوست و گوشت و استخوان می دانم... و به آن باور دارم...
    ولی...
    می دانم که نمی توانم از آن استفاده کنم...
    چرا؟
    دقیق نمی دانم...
    شاید به خاطر این است که من اکنون تمام تمرکزم را برای ساخت سامانه های داد و ستدی خودکار گذاشته ام....
    اکنون باید بروم و روی داد و ستدهای طلا و آتی سکه کار کنم... ولی می دانم که اگر بخواهم بروم این رشته را آغاز کنم یک مقدار از من زمان می گیرد... از حدود 2 روز تا 1 ماه... (تقریب بنده است.)
    از طرف دیگر اگر بخواهم بروم دارایی هایم را به طلا یا ارز تبدیل کنم یا حتی اگر بخواهم بروم روی سرمایه گذاری های بورسی بلند مدت که با رشد ارز رشد می کنند سرمایه گذاری کنم باز یک چیز دیگری را باید از دست بدهم... و آن فرصت خرید و فروش و کار واقعی روی سهام است...
    من اکنون دارم روی بورس داد و ستد هم می کنم... که از آن به ماهی گیری یاد می کنم... با این کار عملا برخی اوقات بازار را می سنجم... و تجربه کسب می کنم و داده های تجربی را با فرضیات نگری (نظری) تجمیع می کنم و درستی فرضیه ها را به این روش می سنجم یا فرضیات جدید برای خودم مطرح می کنم... در حقیقت من (تا اکنون) بیشتر از اینکه دنبال سود گرفتن از بازار بوده باشم دنبال گرفتن تجربه از بازار بوده ام...
    و اگر بخواهم پولم را در جایی خارج از بورس یا اصلا داخل بورس بخوابانم، این فرصت از من گرفته می شود... و خودتان می دانید که فرق است بین کسی که مالش درگیر است و کسی که مجازی خرید و فروش می کند! و این دو دو دنیای متفاوت را تجربه می کنند... من اکنون یک جور دیگر روند داد و ستدهای ثرود و ستران و و و را نگاه می کنم (به نسبت روند داد و ستدهای نمادهایی مانند شاراک یا چکاوه که ربطی مالی به من ندارند.)
    ولی... با خودم می گویم... اصلا پس چرا رفته ام یک جستار زیبا به نام تدبیر و امید درست کرده ام و آنجا بررسی های کلان اقتصادی انجام می دهم؟؟؟ چه لزومی داشت؟
    خوب...
    بد نیست...
    خوب هم هست...
    اگر بخواهم توجیه کنم (چرت و پرت بگویم) باید عرض کنم که با این کار ریشه ی بررسی های بلند مدت و بنیادی ام هم قوی می شود و در آینده (که بررسی نموداری جوابگو نخواهد بود، یعنی زمانی که سرمایه ی آدم خیلی زیاد شد،) لازم است که به آن ابزار بررسی هم تجهیز شده باشم... و چه خوب است که از هم اکنون مقدمات کار را فراهم آورم و تجربه کردن و مشاهده کردن را که باید در طی زمان کسب شود از همین حالا آغاز کنم...
    ولی حقیقتش این است که Fun است! بازی است! حال می کنم! اصلا همین که آدم بهتر و بیشتر و ژرف تر به دنیای اطراف خودش نگاه کند و از حرکات بزرگ و بلند مدت بین کشورهای مختلف و یا در سطح کشور سر در بیاورد خودش یک جور لذت است! این که پیشبینی کنی قرار است در آینده بانک ها هر چه خورده اند بیرون بریزند و سپرده ها سطح مملکت را فرابگیرند و قیمت ارز بالا برود و ... و بعد همین ها عملی و واقعی بشوند خیلی لذت بخش است... اصلا اگر تیرت به خطا رفت و عملی هم نشود و اشتباه هم کرده باشی باز لذت بخش است! مانند بازی دارت... یک بار به هدف می زنی حال می کنی... یک بار به هدف نمی زنی ولی باز حال می کنی! خلاصه اینکه هم فال است و هم تماشا... هم آدم از یکنواختی و افسردگی نجات می یابد و هم اینکه با این تفریح کسب تجربه هم می کند... (حالا در آینده ان شاء الله سراغ طلا و فارکس هم خواهیم رفت.)

    البته این را هم بگویم... اگر آدم به مدارج عالی بورس برسد همواره بورس بهترین گزینه است... یعنی حتی اگر همیشه بازار یک طرفه هم باشد و اگر سقوط های شدید هم داشته باشیم باز حتی اگر به صورت پیوسته و در ابعاد بزرگ ارز و طلا در حال رشد بودند... باز نوسان گیری از بورس سودآور تر از نگهداری طلا و ارز و ... است... (حتی اگر قرار باشد دولار در طی شش ماه دو برابر شود و حتی اگر آن افت بورس چیزی باشد در مایه های افت بزرگ بورس در سال 92-93 باز نوسانگیری از بورس بیشتر از آن 100 درصد سود را می تواند به آدم بدهد!)




    کارهای قدیمم در رهاورد365
    _____________________

    اگر خاطرتان باشد یک مدت در این جستار ما خیلی با رهاورد 365 کار می کردیم... چون داده های تعدیل شده داشت و ابزارش هم که مناسب بود... حال می کردیم...
    ولی بعد از یک مدت داده های تعدیل شده را از دسترس خارج کرد که ما هم قهر کردیم!
    اکنون دوباره نگاه کردم دیدم داده های تعدیل شده را باز به صورت رایگان گذاشته (فقط داخل خود سایت) که بتوانیم استفاده کنیم... خوشحال شدم...
    (البته آمی بروکر فرق دارد... ما در آمی بروکر کارهای اصلی مان را انجام می دهیم ولی وسط طراحی هایمان وقتی می بینیم در یک جا یک پیشنهاد مشکوک درست یا غلط داده شده و شک می کنیم که باعثش طراحی ما است یا اینکه باعث و بانی اش داده های احمقانه ی TseClient است... در اینجا می رویم به این داده های تعدیل شده رجوع می کنیم...)
    ولی جالب بود برایم... اکنون که رفتم صفحه ی خودم در سایت رهاورد365 را نگاه کردم دیدم بسیاری از پیشبینی های آن زمانم درست بوده!:
    https://rahavard365.com/accounts/mhjrahavard365
    یک سال پیش... دو سال پیش!
    اگر درست بوده... چرا پس من اکنون اینجا هستم؟؟؟
    چرا جیبم خالی است؟
    نمی دانم... شاید برخی از دوستان درست می گویند و من اصلا نباید می آمدم یک سنگ بزرگ را بر می داشتم و در پی خلق یک ماشین بی نقص بر می آمدم... شاید... (ولی نه )

    راهبرد فروش دیگر
    _____________

    از زمانی که ما تخصصی کار روی سامانه ی فروش را آغاز کردیم تا به حال اینجا چندین مورد روش فروش خوب را بیان کرده ایم... رویش کار کرده ایم... و گفته ایم چه به چه است... آخری اش هم همین روش خرید و فروش های مکرر (به عنوان تخمین بازار و سنجش آغاز قحطی) در انتهای مسیر بود... (پس از قطع باران)
    روش دیگر که می خواهم چند جمله ای ازش برایتان بگویم این است که بیاییم و دقیقا زمان خرید، فروش را برای خودمان مشخص کنیم. یعنی هدف (Target) دادن. یعنی آستانه ی سود را خیلی دقیق مشخص کردن. به وسیله ی تخمین انرژی نهفته در آن خرید. سنجش پتانسیل نمودار در آن شرایط برای رسیدن به نقطه ی تعادل...
    مثلا من همین ابتدای خرید با خودم می گویم اکنون نمودار از یک قله ی بسیار بسیار بزرگ افت وحشت ناکی کرده پس در حال حاضر توانایی رشد جنبشی در آن ابعاد را ندارد، فلذا من هدفم را فیبوناچی 38 درصد می گیرم (از پایین به بالا 38 درصد) و حتی از 23 درصد بیشتر شد مدام دست به ماشه منتظر می شوم برای فروش... ولی در جای دیگر که آن حالت قحطی طولانـــــــــــــی مدت را داشته ایم می روم سراغ فیبوناچی بالای 168 درصد... مثلا...
    یا مثلا یک جایی که حالت اغراق و واگرایی و اشتباه بازار وجود دارد و قرار است حالت وی به وجود بیاید می روم سراغ سودهای تندتر و بیشتر... ولی یک جا که بازار مانند یک خپل وارفته، دارد آرام نوسان می کند و حالت «همیشه اصلاحی» به خودش گرفته، در این شرایط می روم سراغ سودهای کم مثلا پانزده درصدی و اولیت اول را می گذارم روی آستانه زیان و زیان نکردن... و مدام هم چشمم به بازار و جوش است...

    این هم یک راهبرد دیگر برای سامانه ی فروش...



    سفته باز
    ______

    بهترین بازارگردان و سفته باز آن است که دیده نشود.
    ویرایش توسط mhjboursy : 2018/04/06 در ساعت 15:43
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  14. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #5988
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    موارد یکباره زیاد شدن افت
    ____________________

    http://i65.tinypic.com/i1xl61.jpg


    این هم یک الگو است که ندیدم جایی آورده شده باشد... اینها مهم هستند. دقیقا مانند الگوی سر و شانه.
    آن اولش هم یکی بود یادم رفت سبز کنم... اگر سه تا موج بزرگ در نگر بگیریم، منظورم هر سه تا است.
    منظور این است که در نمودار شاهد یک افت معمولی و عادی باشیم ولی رفته رفته یواش یواش شدت این افت به جای اینکه کم شود بیشتر می شود و یک باره از یک جایی خیلی زیاد می شود که دو روز بعد آخر کار است.
    اگر این الگو را بتوانید با رایانه در بیاورید خوب است.
    شبیه نیم فنجان برعکس است! یو!



    ویرایش توسط mhjboursy : 2018/04/06 در ساعت 21:52
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  16. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #5989
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    بازی ثنوسا امروز
    _____________

    سلام و وقت به خیر؛
    امروز با اینکه خانه نبودم حسابی داشتم بازار را، به خصوص انبوه سازان را (به همراه سیمانی ها) نگاه می کردم...
    ثنوسا را دیدید؟؟؟
    واقعا یک دوره ی آموزشی دارد اینجا اکنون در این نماد شکل می گیرد...

    بازیگرش معلوم نیست کیست ولی خیلی قشنگ دارد کار می کند...
    قیمت را آورد روی +3% و یک مقدار آنجا صبر کرد... روی 14300 ریال... من اینجا که رسید آمدم سفارش خرید گذاشتم با دو تا از کدهایم ولی متاسفانه خسیس بازی در آوردم به من نرسید!
    این موضوع ها ساعت 10:00 تمام شد و یک باره با سفارش های خرید سنگین بازیگر آمد و صف خرید سنگین ایجاد کرد...
    از این جا به بعد من هم سفارش های خریدم را منقل کردم به صف خرید (آن زمان 200 هزار تا بود) ولی چون دیدم 1.5 میلیون صف شده و کسی هم نمی دهد ول کردم و رفتم...
    ولی ساعت 11:30 12:00 که نگاه کردم دیدم صف داده شده... چون با گوشی بودم دیگر پی اش را نگرفتم، گفتم اکنون بیایم ببینم چه شده؟

    یک 130 هزار تا ساعت 11 و 30 دقیقه داده شده و یک 1.2 میلیون تا هم ساعت 11:55 دقیقه و از همان جا هم صف ریخته...
    البته من یادم است صف بیشتر بود! بگذار ببینم...

    پیش از آغاز بازی 1.2 م.س صف فروش و 0.4 م.س هم صف خرید بود. چون عرضه روی بیشترین قیمت بود.
    با 2.5 میلیون صفش کردند. همین جور که صف بود 0.5 تای دیگر هم دادند...
    در ساعت 12 هم که باز 1.5 میلیون دیگر دادند... و حجم شد 4.5 میلیون.
    از ساعت 12 به بعد هم باز 1 میلیون دیگر دادند و آخر کاری شد 5.35 م.س.

    کاش روی 1434 که دوباره رسید دوباره سفارش خرید می گذاشتم... البته پولم را جای دیگری خرج کرده بودم...

    به هر حال...

    اما جمع بندی:
    دو سناریو: 1- کسی که صف کرده با کسی که صف را داده یکی بوده (یا دو نفر هماهنگ بودن یا همچین چیزی) 2- دنگِ فنگ است! یعنی داعوا شده! بزن بزن!
    احتمال اول بسیار بیشتر است و اگر احتمال دوم هم باشد باز به نگر می رسد طرف عرضه کننده زور زیادی نداشته... برای مطمئن شدن از اینکه همه چیز خوب است (و ما چقدر خوشحال باشیم) باید بینیم امروز در سهامداران عمده تغییر قرمزی ایجاد شده یا نه؟ اگر حقیقی ای نفروخته بود... کسانی که امروز خریدند می توانند بگویند هووووووررررراااا
    باز هم می گویم... احتمال اینکه همه چیز عالی باشد و طرف همین جور یک کله 30-40 درصد با همین فرمان براند خیلی خیلی خیلی بیشتر از احتمال های منفی است. (مثلا نسبت 10 به 1) چون هم قدرت خریدار بالا است و هم اگر هر دو یکی باشند (همکار باشند) و این جیب آن جیب کرده باشند باز جا برای رشد هست و هم اینکه خوب خرید و فروش می کنند و هم اینکه اگر مخالف هم باشند قدرت خریدار خوب است و فروشنده هم بد نمی فروشد! (از همین جا هم احتمالا بشود فهمید یکی هستند.)

    اما من امروز چه خریدم؟ امروز من ثتران خریدم. منفی و خوب می دادند خریدم. برای هر دو کدم.

    (اکنون نگاه کردم... اصلا ثنوسا حقیقی درصدی ندارد!)






    اشتباه در آتی
    __________

    در مورد این آتی سکه چقدر اشتباه بزرگی کردم... دو تا سناریو پیشبینی کرده بودیم و گفته بودیم احتمال ریزش بیشتر است... ولی دقیقا 180 درجه برعکس احتمال قوی تر پیش رفت! (البته از ابتدا گفته بودم نمی دانم! و گفته بودم که این سناریو صرفا احتمالش از آن یکی بیشتر است و اصل را بر «نامعلوم» بودن گذاشته بودم... ولی البته این توجیه نمی شود!)

    برای تجربه:
    یادمان باشد... یک الگوی کنج افزایشی بود...
    در انتهای الگو که باید می دیدیم به کدام سمت می رود، بازار بسته شد.
    در حین بسته بودن بازار یک خبر بنیادی آمد (گران کردن نرخ توسط دولت)
    و بعد هنگام گشایش الگوی کنج به سمت بالا شکسته شد و خط پایینی کنج شکسته نشد و رفت که رفت...
    همه نشانگرها هم طبق الگوی موج 5 هستند...
    در موج 3 رفتند سقف و در موج 4 از اشباع درآمدند و دوباره رفتند سقف...

    و هنوز هم معلوم نیست انتهای موج 5 کجا باشد...
    از دید نموداری اکنون کاملا در حباب هستیم و اگر کسی می خواست بفروشد (یعنی جایگاه Long-Buy خودش را با یک Sell خاتمه دهد) باید روی همان 18.8 یعنی قله ی موج سه می فروخت... یعنی در 20180327-11:00
    اکنون هم باز فرصت فروش است... کاملا فرصت فروش است و همچنان احتمال ریزش سنگین بسیار بسیار بالا است... (و البته هنوز هم چون موج 5 است امکان دارد دوباره یک رشد زیاد داشته باشیم... ولی حبابی! حباب نموداری!)
    ولی برای جایگاه Short نمی توان اظهار نگر کرد هنوز. (چون همان گونه که گفتم موج 5 است و معلوم نیست کجا می خواهد بریزد! شاید باز هم رفت بالا بعد ریخت...)

    جو بازار
    ______

    امروز بازار اصلا خوب نبود... من همه اش سرم تو انبوه سازی ها و سیمانی ها بود و گمان می کردم وضع خوب باشد... ولی بازار را دیدم وضع خیلی خراب بوده... خریدار حقیقی قدرتمندی در بازار نیست... ولی فروشنده های حقیقی قدرتمندی در نمادهای مختلف حضور دارند!
    البته اکنون که نگاه کردم دیدم باز هم حتی همان سیمانی ها و انبوه سازان هم انگار وضعشان چندان مطلوب نبوده و تنها آن نمادهایی که ما زیر نگر گرفته بودیم خوب بودند... متوسط بودند...
    در ستران یک رنج منفی کشیده شد و در سفارس هم خریدار قدرتمند چند روز پیش پیدایش نشد... شاید اگر می دانستم در ستران قرار است آن گونه حراج کنند می خریدم...
    زمانی که در ثنوسا صف خرید شد و خواستم خریدم را در نماد دیگری انجام دهم دیدم سشرق یک باره شده %2- خیلی تند آمدم اقدام کنم که دیدم شده %1+ ... والله ما که نفهمیدیم این دیگر چه صیغه ای است؟ دوباره باز هم دیدم این کار را کردند... به هر حال انگار قسمت نبوده... نه سشرق و نه ستران... قسمت ثتران بوده. : )

    برررسی دیده بان (بخش هایی اش البته)
    _____________

    خودرو فردا می رسد به دره ی گذشته و احتمالا در کوتاه مدت/میان مدت یک حال خوب می دهد... (باید یک نگاه کوتاه مجدد روی نمادهای گروه داشته باشیم...
    خریخت و شاید خمحرکه در این گروه در کف است. و اگر به سایر نمادهای گروه نخواهیم توجه کنیم پیشنهاد خرید است. (اگر همبستگی نداشته باشد)) احتمالا دارند این گروه یک رشد کوتاه مدت در قالب یک اصلاح تخت دارند (زیگ زاگی) نمی دانم... خیلی این گروه سخت شده... ولی از آنجا که کل بازار (آنهایی که در رشد پالایش و فولاد رشد نداشتند) استعداد رشد را دارند احتمال می دهم با خودرویی ها باید این رشد صورت بگیرد. ورنا و وساپا هم کف هستند... باز هم دارم نگاه می کنم... اصلا یک وضع عجیبی در خودرویی ها است... برخی از اینها الگوی مثلث باز شوند دارند... برخی الگوی زیگزاگ برخی الگوی سر و شانه! برخی حالت آغاز موج یک یا سه را به خود گرفته اند! چه بگویم؟ آدم سرگیجه می گیرد... ولی از آنجا که خیلی حالت آغاز موج 3 و یک را دارند و الگوهای سر و شانه شان در کف است و می تواند تبدیل به کف پنج قولو! شود و از طرف دیگر هم همان گونه که عرض کردم رشد بازار نیازمند خودرویی ها است، احتمالا گزینه ی رشد بسیار محتمل تر باشد.
    لاستیک جای فووووووووق العاده خوبی قرار گرفته. فوق العاده! البته به نمادهای گروه نگاه می کنم می بینم برخی جا برای یک افت کوتاه مدت ولی سنگین دارند! (پتایر جای خوبی است و اگر یک افت دیگر بکند بهتر هم می شود. ولی اینکه همگروهی هایش لب مرز هستند یک مقدار آدم را نگران می کند.)
    کاشی ها طبق انتظار رشد خوبی داشتند ولی حجم امروز یک مقدار بالا است! شاید در کوتاه مدت همین امر مجبورشان کرد یک موج 2 بزنند... ولی بعدش می رویم برای موج 3 ان شاء الله. (کترام اگر افت کرد پیشنهاد خرید می دهیم، کساوه پیشنهاد خرید میان مدت و در کوتاه مدت نامعلوم، کسرا یک مقدار نامعلوم است و احتیاج به اندیشه بیشتر دارد،
    کسرام همچنان اصرار به پیشنهاد خرید پیشین (پیشنهاد نگهداری و حتی باز هم خرید)، کسعدی پیشنهاد خرید با کمی خطر و نامعلومی، کلوند منتظر تعیین تکلیف و
    سیمان باز هم دارد فرصت کوتاه مدت خودش را تلف می کند... واقعا این بهترین فرصت است و اگر نتواند استفاده کند واقعا حیف می شود... فعلا هنوز هم پیشنهاد، نگهداری است. یعنی نه خرید و نه فروش. بلکه حفظ آنهایی که داشته ایم. (ستران حتی با گند امروز که پایانی اش کمتر از یک درصد منفی شد ولی کمترین خیلی بدی ثبت کرد باز هنوز بسیار امیدوار کننده است... امیدوار کننده ای که لب پرتگاه است! یعنی یک مقدار دیگر بخواهد بازی در بیاورد باید منتظر یک افت کوتاه مدت ولی تیز باشیم! که البته بلافاصله می تواند جبران کند و الگوی وی بسازد! یعنی از دید میان مدت و بلند مدت فوق العاده هستند! هم این و هم سایر سیمانی ها! ولی کوتاه مدت... در مورد پرتگاه هم... اکنون انگار یک الگوی مثلث ایجاد کرده که آن را رو به پایین شکسته و رشد اخیرش هم می تواند بازگشت بوده باشد که اگر بخواهد برگردد داغان می کند! و راحت 10 - 15 درصد زیان می رساند! سدور هم امروز بر روی آستانه زیان کار خودش را پایان داد... اگر یک کوچولو بیاید پایین پیشنهاد خرید را باید پس بگیریم.
    سرود یک حجم عالی خورده و خیلی خوب است. سشرق و سفارس عالی هستند. سکرد کوتاه مدتش معلوم نیست ولی میان مدت عالی است. سهگمت عالی است)
    انبوه سازی ها عالی هستند... (ثرود برای نگهداری عالی است. ثغرب اگر زیر 737 نیاید عالی است. ثنوسا را که گفتیم... از دستمان در رفت و عالی است. ثشرق عالی است. ثتران عالی است. ثاباد نامعلوم است ولی می تواند عالی شود. وساخت پیشنهاد خرید البته نه به خوبی ثنوسا ولی خوب. ثپردیس عالی است.) شاید اگر گروه سیمانی نتوانستند در کوتاه مدت از این رکود و یکنواختی در بیایند از سیمان به ساختمان مهاجرت کنیم.
    خساپا، حفاری،جهرم، داراب، زنجان، فسا، فلات فمراد و فولای و قاسم همگی مستعد رشد و خوب هستند. شمواد و ونفت هم در فهرست انتظار تا ببینیم چه می خواهند بشوند. (قاسم 50 درصد می تواند بدهد!)
    مداران: حذف پیشنهاد خرید دیروز. ولی همچنان در فهرست دیده بان برای پایان اصلاح کوتاه مدت. مرقام هم به دلیل مداران حذف پیشنهاد خرید و انتظار.
    غذایی ها عالی هستند ولی کوتاه مدت کار دارند. باید دوره ی کوتاه مدتشان تمام شود بعد. البته انگار غالبر استثنائا وضعش بهتر است.
    غالبر پیشنهاد خرید است.
    ویرایش توسط mhjboursy : 2018/04/07 در ساعت 22:17
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  18. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #5990
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه

    یادآوری
    _____

    اگر راهبرد شما همراهی با روند است باید در ابتدای روند وارد شوید. اگر راهبرد شما خرید در کف است باید در انتهای روند وارد شوید.
    مخالفت با عامه و عوام تنها در انتهای مسیر عوام درست است نه در میانه ی آن!
    به خصوص با توجه به جو اخیر در سکه... باید دید این جو در میانه ی راهش است؟ در ابتدایش است؟ یا در انتهایش؟
    اگر در ابتدایش باشد حتی اگر عموم بازار اشتباه هم کرده باشند باز نباید مخالف آنان بود.
    اگر در انتهایش باشد حتی اگر عموم مردم درست هم عمل کرده باشند باز باید با آنها مخالفت کرد.

    انتهای روند: روند پیش از این قدرت خودش را از دست داده و آهسته و کند شده و حجم هم تغییر کرده و گه گاهی در کوتاه مدت روندهای معکوس شکل می گیرد و گاوهای اصلی (بازیگران و عوامل اصلی) که با سرعت روند را روی شاخشان می گرداندند عملا روی تابلو و نمودار دیده نمی شوند.


    یادآوری
    ______

    همیشه باید آدم مطابق راهبرد داد و ستدی خودش داد و ستد کند و اسیر جو و هیجان نشود.

    یادآوری
    ______

    اگر می دانی جریان چیست مطابق دانش خودت عمل کن. اگر هیچ نمی دانی هیچ کاری نکن. (و البته هیچ کاری نکردن در بورس و بازارها یعنی جایگاه های خرید و فروش را لغو کردن)
    هر کاری می کنی از روی احساست عمل نکن.
    حسابی دو دو تا چهار تا کن و تمام زوایا را با تمام قدرت فهم خودت بسنج و طبق همان حساب کتاب عمل کن.


    یادآوری
    _____

    اگر بلند مدت داری کار می کنی باید به مسائل بلند مدت توجه کنی و پیشبینی هایت هم بلند مدت باشد. اگر کوتاه مدت داری کار می کنی باید به مسائل کوتاه مدت توجه کنی و پیشبینی هایت هم کوتاه مدت باشد.

    یادآوری
    _____
    خرید در کف دارای این مزایا می باشد: 1- میزان احتمال این روش مساوی با روش خرید در میانه است. 2- قابلیت قرار دادن آستانه زیان های بسیار عالی و عالی کردن نسبت های پاداش به خطر (هنگامی که در میانه راه می خری عملا بخشی از قیمت که افزایش یافته به همان میزان از پاداشت کم می کند و به همان میزان هم بر خطرت اضافه می کند.) 3- قابلیت خرید به میزان کافی و فروش به میزان کافی 4- برای همین قابلیت کار در بازارهایی مانند ایران که صف و محدودیت دارند یا بازارهای بسیار فرار که پس از تصمیم برای خرید و فروش مجبور هستی با قیمت هایی بسیار تغییر کرده داد و ستد کنی. 5- در این روش می توانی دیگران را با خود همراه کنی (و به کسی دروغ نگویی! و هنگام فروش به کسی نگویی زمان خرید است) 6- به میزان بیشتر و بهتری می شود در این روش خرید! و می توان روی تاثیر خود (و همراهان!) روی قیمت بهتر کار کرد! 7- این روش برای بازار هم بهتر است! و می تواند جلوی سفته بازی دیگران را هم بگیرد و در آینده نوسان های بازار را کاهش می دهد و احتمال عدم استقبال مسئولین و وضع قوانین کشوری/جهانی بر علیه آن کم است. بلکه برعکس. (مانند بازارگردانی که به سایر سهامداران هم کمک می کند.)




    بازار
    _____

    امروز ثنوسا خریدم. از صف فروش. چند نوبت. اگر بخواهد روند بگیرد و اگر بازیگر داشته باشد، باید حتما فردا خودی نشان دهد. در غیر این صورت هیچ...
    در بهپاک امروز خریدار قوی ظاهر شد.
    در فولادی ها و پالایشی ها یادتان هست گفتم از دید بنیادی خیلی خوب هستند ولی هر چه به نمودارشان نگاه می کنم می بینم جای رشد ندارند و جای افت دارند؟ واقعا آدم برخی اوقات از این نمودارها چیزهایی می بیند که خودش هم تعجب می کند... و خیلی اوقات اعتماد ما به نمودارکاری به خاطر جنبه ی فلسفی اش نیست... به خاطر تجربه است! یعنی در عمل دیده ایم که خیلی اوقات نمودار پیشگویی می کند! حتی اخبار را! حالا در فولادی ها و پالایشی ها هم خبرش آمد... یک شبه وزیر محترم زحمت کشیدند و وضعیت بنیادی کل شرکت ها را دگرگون کردند... همان کاری که روی سنگ آهنی ها در ابتدای دولت روحانی کردند... همین کار را بارها و بارها انجام داده اند... چه بگویم؟
    متاسفانه امروز در نمادهایی که قدرت فروشنده زیاد بود (فولادی ها و پالایشی ها) حقوقی قیمت ها را در حد صفر تابلو نگه داشت... این یعنی چه؟ خدا کند کثافت کاری ای پشتش نباشد.
    امروز بازار، به خاک و خون کشیده شد... وضع خیلی سیاه و غم انگیز بود... دوباره نوشته های احساسی را رد کانال ها و جستارها به وضوح می توان دید... چند وقتی بود این جور اتخاذ مواضع و ناراحتی ها را ندیده بودیم...



    چند تا نکته برای اندیشیدن و یا آموزش تو ذهن دارم که با توجه به اینکه دوست دارم نوشته ی بعدی آخرین ارسال این جستار باشد و این جستار را در صفحه ی 600 خودش ببندم ترجیح می دهم همین جا عرض کنم.

    چند مورد برای اندیشه و برای یادگیری
    ___________________________
    راهکار انتهای روند
    _____________

    برای خرید و فروش در کف (یا حتی اگر بخواهیم میانه ی روند را بگیریم) باید بدانیم روند کجا تمام می شود... این را دقیق نمی توان پیشبینی کرد برای رفع این مشکل می توان به این اندیشید که هنگامی که نشانگرهای بلند مدت ما در وضعیت اشباع قرار گرفتند و تشخیص دادیم در بلند مدت به انتها داریم می رسیم، بیاییم روی کوتاه مدت و با نشانگرهای کوتاه مدت همین جور خرید و فروش کنیم. تا آن حالت ثباتی که دوست داریم برسیم. یک کاری که همین اکنون من دارم انجام می دهم و کف های نسبی را پس از اینکه مطمئن شدم مطلق نبوده اند با آستانه زیان رد می کنم بروند تا به کف های اصلی برسم. (البته این کار را قانون مند و ماشینی و به آن روشی که عرض کردم بیاییم انجام دهیم.)

    برای اندیشه
    _________

    اول گاز بعد سرعت. اول نشانگرهای اندازه ی حرکت بعد نشانگرهای لحظه ای. اول مکدی بعد قدرت نسبی و بختامدی.

    سنجش سامانه
    ____________

    همیشه پیش از اینکه راهبردی را برگزینی به خوبی آن را روی نمودارهایت آزمایش کن. حتی اگر شده دستی و چشمی (غیر خودکار). هم به صورت مستقیم و هم معکوس. یعنی هم نگاه کن جاهای خوب نمودار نشانگرهایت چه وضعی دارند و هم اینکه نگاه کن در جاهایی که روی نشانگرت تعریف کرده ای آیا وضع نمودار خوب بوده؟ هم با بررسی پیشنهادهای خوب و هم با بررسی شمار خطا. یعنی هم نگاه کن که نشانگرت آیا نزدیک به بهترین حالات پیشنهاد داده یا نه؟ و هم نگاه کن نشانگرت/سامانه ات چند بار خطا داده تا یک دانه درست پیدا کند.

    سنجش کف معمولی
    ________________

    خیلی ساده می توان با دستور مستقیم کف های دوره ای (مثلا صد یا دویست میله ای) نمودارها را به دست آورد... اینها می توانند گزینه های خوبی برای خرید باشند. هم روی نمودار اصلی و هم روی نشانگرها. و البته بهتر است با سایر دستورات و سامانه ها و راهبردها ترکیب شوند.

    دوره های انعطاف پذیر
    ________________

    می توان (یعنی باید) به دنبال راهی باشیم که «دوره» (Period) که معمولا به صورت خشک برای نشانگرها و سامانه هایمان وارد می کنیم را با یک چیز انعطاف پذیر عوض کنیم. یک پیشنهاد این است که پیش از نوشتن سامانه ی اصلی (در بالاترین دستوراتمان در کدها) بیاییم یک تابع زیگ معمولی بنویسیم و با آن متوسط طول دوره نمودار را -در بهترین حالت- برای رسیدن از کف ها به سقف ها بسنجیم. (بهتر بود می گفتم از قله ها به دره ها... چون اصل خرید است. نه فروش.) سپس می توان از این عدد که نمودار با نمودار و نماد به نماد با هم متفاوت است به عنوان ضریبی برای تعیین دوره ی نشانگرها/سامانه ها استفاده کرد. و باز هم می توان از آن یک میانگین متحرک گرفت که باز در سال های مختلف این عدد برای نمادها تغییر کند.

    واگرایی و همگرایی
    _____________

    واگرایی ها مهم هستند و البته همگرایی ها هم مهم هستند! و یکی از راه های تشخیص اینها همان سنجش معمولی کف است که عرض کردم. واگرایی هم دوره دارد و هم اندازه که باید تنظیم شود. در مورد دوره: طول دوره ی واگرایی می تواند دو برابر، سه برابر یا ده برابر طول دوره ای باشد که برای نشانگر استفاده می کنیم! ولی حواستان باشد که این رقم از %75 اندازه ی دوره ی نشانگر کمتر نشود! (البته بستگی دارد که دارید دقیقا چه کار می کنید و نشانگرتان را بسیار بلند مدت انتخاب کرده اید یا کوتاه مدت و آیا نشانگر این قابلیت را هم دارد که در هر دو کار کند؟ یا نه؟ ولی معمولا بهتر این است که از %75 یا %100 درصد دوره ی نشانگر کمتر نشود.)

    تاثیر شاخص
    _________

    بهتر است همگرایی و واگرایی نمودار با شاخص گروه و شاخص کل هم همواره سنجیده شود.

    انتهای روند با اشباع فروش
    ____________________

    اغراق در یک روند معمولا انتهای آن روند را نشان می دهد... این را با نشانگرها هم می توان فهمید (اشباع خرید و فروش) و نیز به صورت چشمی هم عرض کردیم که زمانی که شیب افت (که پیش از این هم بوده) یک باره خیلی زیاد می شود گویا داریم به یک کف عالی برای خرید می رسیم! (چشمی شیب نمودار را دنبال کنیم.)

    الگوها
    ______

    از بهترین الگوها الگوی یو و سر و شانه و «وی پس از یو» و الگوی شکست مکدی. در کنار فیبوناچی و خط روند.

    مساحت رشد و افت
    _______________

    برای موضوعی برای اندیشه (پژوهش) می توان مساحت افت ها و رشد ها را نیز بررسی کرد. با این فلسفه که افت های تیز طول عمر کوتاه تری دارند و افت های آهسته طول عمر بیشتر (همچنین رشدها)، با این فلسفه می توان سامانه های داد و ستدی خودکار (یا راهبردهای داد و ستدی کاغذی) بهتری نوشت. احتمالا. در حقیقت اگر ما در یک سری از کدهایمان «دوره» را مورد توجه قرار می دادیم و در یک سری دیگر «اندازه» افت را بررسی می کردیم. این ایده به ما می گوید که بیاییم و مساحت را که عبارت از ضرب دوره در اندازه است را محاسبه و به کار بگیریم.

    نمودار شاداب
    __________

    هنگامی که یک نمودار میزان افت و خیز روزانه اش (به خصوص در جهات برعکس، یعنی یک بار کاهش و یک بار افزایش) کم است. یا زمانی که یک نمودار دارای شمع های شبیه به هم پشت سر هم است یا زمانی که یک میزان افت یا رشد کم به صورت متوالی تکرار می شود آن قسمت از نمودار (آن شمع ها) بیمار است و پیشنهادهایی که روی آن داده می شود درست نیست و باید از آنها صرف نگر شود. البته موارد افت بیش از اندازه پس از بسته بودن طولانی مدت یک نماد هم هست... (در این شرایط نشانگرها عموما به اشتباه پیشنهاد خرید می دهند) ولی چون اغلب این موارد برای خرید موقعیت مناسبی است از ذکر آن خودداری می کنیم.

    روش های پیشنهاد گیری
    __________________

    مهمتر از خود نشانگرها و نمودارها و توانایی های هر کدام، روش پیشنهاد گیری از آنها است! اگر روش پیشنهاد گیری شما ضعیف و غیر منطعف باشد زیاد فرق نمی کند با مکدی کار می کنید یا با شاخص قدرت نسبی! با نشانگر ابداعی خودتان کار می کنید یا با نشانگری که پول داده اید و به قیمت گزافی آن را خریده اید! همه خراب اند! ولی وقتی روش پیشنهادگیری تان خوب است باز هم زیاد فرقی نمی کند که از چه نشانگری برای پیشنهاد گیری استفاده می کنید!
    ویرایش توسط mhjboursy : 2018/04/08 در ساعت 17:04
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  20. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •