کارگاه

[mhjboursy]

پترول
===

البته من از این خودم ندارم...
برای مادرم یک مقدار گرفته ام...

https://vgy.me/aNTRhj.png

[rasam]

سلام
دیروز که به من گفتید ختوقا؟ (البته من یادم رفت، شرمنده. امروز می گذارم)
===========
خاذین بازی حق تقدم دارد...
یعنی باید ببینیم سایپا می خواهد حال بگیرد یا حال بدهد.
این مهمترین نکته اش است.
از آن سمت از نگر نموداری عالی است و موج اصلاحی اش را تمام کرده و مستعد رشد است.

ولی همان طور که گفتم به خاطر بازی افزایش سرمایه شاید روی 1130 یا کمی بالاتر (مثلا سقف 1188) متوقف شود.

دلیل خرید خاذین البته با توصیه شما تک سهم نشدم
ایچیموکو سیگنال خرید خاذین رو صادر کرد ... کراس تنکانسن و کیجونسن خورده و کندل ها بالای کیجونسن رفتن و مقاومت کومو رو هم شکست
تعدیل 26 درصدی خاذین
اخر این که فرمودید شاخص خودرو در کف کف کف کفهه

[mhjboursy]

سیدکو
====

این مانند سشرق و سدور تیز و اخوش نیست.
ولی خیلی خوب است و پیشنهاد نگهداری است.

(من دیگر در اینها پیشنهاد خرید را بررسی نمی کنم... چون گمان می کنم کسانی که هم_کارگاهی ما بودند از خیلی وقت پیش (گمان کنم یک ماه پیش) می دانستند که ما برای سیمانی ها کمین کرده ایم و به احتمال قوی دو هفته پیش یا هفته ی گذشته خریدشان را انجام داده اند... تکمیل شده خریدشان...) (هر چند خرید خودم تکمیل نشده!)

بلی... سیدکو تیز نیست... مانند سفارس و ستران...
ولی این نموداری که دارد خیلی خیلی خیلی باحال است...
یعنی اصلا احتیاج به خون جگر خوردن ندارد...
خیلی آرام و باحال یک سود معقول و خوب را در میان مدت به آدم می دهد...

[mhjboursy]

دلیل خرید خاذین البته با توصیه شما تک سهم نشدم
ایچیموکو سیگنال خرید خاذین رو صادر کرد ... کراس تنکانسن و کیجونسن خورده و کندل ها بالای کیجونسن رفتن و مقاومت کومو رو هم شکست
تعدیل 26 درصدی خاذین
اخر این که فرمودید شاخص خودرو در کف کف کف کفهه

فقط آستانه زیان ها را هم خیلی مراعات کنید. هم در خودرویی ها و هم مشخصا در خاذین. (من به خاطر رعایت نکردن آستانه زیان در همین خاذین مجبور شدم یکی دو ماه الکی پولم را در این نماد بخوابانم... هنوز هم گمان کنم بیش از 4-3 درصد در زیانم...)
===================
این قدر من از این ایچیمیکو بدم می آید که حد ندارد... این جوری: شاید هم این جوری: شاید هم اصلا این جوری:
با اینکه همیشه نمودارهایم شلوغ و پر نقش و نگار است ولی این ایچیمیکو را که نگاه می کنم اعصابم خرد می شود... دیگر شورش را در آورده... از طرف دیگر گمان می کنم چیزی ندارد... یعنی ته ته تهش می شود یک نشانگر معمولی... (خیلی هم ضعیف تر از مکدی عزیزم!)

[mhjboursy]

این گروه قند، اکثرا منفی های سنگین می خورند ولی نمی دانم چرا شاخص قند و شکر خوب اصلاح نمی کند؟
(چند وقت پیش با یکی از بچه های سایت - اگر اشتباه نکنم «پیتر» بود- در این زمینه صحبت داشتیم... روی همین حساب روی اینها حساس شدم.)

[mhjboursy]

نمی دانم وقتی بازار این قدر خوب است، چرا سایت و این جستار این قدر خلوت است؟
البته این جستار که همیشه خلوت بوده... تقریبا همیشه متکلم وحده هستم... ولی این سایت و نیز سایت های دیگر را نمی دانم چرا این قدر بی رمق و معمولی است...

[mhjboursy]

برای اندیشه
=======

بازی یک عددی را فکر کن برای حذف عوامل نامطلوب
===========================

یک بازی ای داشتیم ما در بچگی به نام «یک عددی فکر کن...»

بازی این طور بود که...
بیا پیدایش کردم:
http://blog.softsara.ir/%DB%8C%D9%87...-%DB%8C%D8%A7/

بله... داشتم می گفتم...
از همین می توان برای ساخت نشانگر استفاده کرد...

یک سری متغیر ها هست که باید وارد چرخه ی محاسبات ِ ساخت نشانگر شوند.
ولی از طرف دیگر باید این متغیر ها را از نشانگر خارج کرد.
مثلا میانگین متحرک.
مثلا شیب کلی (یا جزئی) نمودار.

به احتمال قوی با این بازی قدیمی می توان این کار را کرد...
مثلا ما نمی خواهیم نشانگرمان حالت فزاینده یا کاهنده ی عمومی درون نمودار اصلی را داشته باشد...
نمودار اصلی، که مثلا حالا می تواند قیمت ثمسکن باشد، امسال 200 ریال است، سال بعد 800 ریال، سال بعد 2000 ریال سال بعد 10000 ریال... (حالا یا ناشی از عملکرد خوب شرکت یا ناشی از تورم یا هر چه... به هر حال این حالت تو اکثر نمودارها هست.)
ما نمی خواهیم نشانگرمان این گونه باشد، ما می خواهیم نشانگرمان یک نوسان گر باشد، ترجیحا یک نوسان گر درصدی مانند بختامدی. پس از این جنبه از نمودار اصلی بدمان می آید. ولی از طرف دیگر به متغیرهای دیگری درون نمودار احتیاج داریم...

با بازی بالا می توان عوامل ناخواسته را (با اینکه یک حالت ابهام مانند و ناشناخته ای دارند!) حذف کرد.

همین الان هم دارد این کار صورت می گیرد... مکدی عملا همین است. ساده ترین حالت مکدی می شود قیمت (میانگین یک روزه! یعنی بدون میانگین) منهای میانگین 30 روزه. با این روش بدون اینکه بدانیم میانگین 30 روزه دقیقا چند است، اثر آن را در نشانگر از بین برده ایم.

[mhjboursy]

صحبت های دکتر محمد حسین ادیب که جناب جنب پل حافظ معرفی کرده بودند:

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1...86%DA%A9%DB%8C

هم این گونه بررسی ها را خیلی دوست دارم و هم بررسی های این شخص را دوست دارم. (هم_نامم هم که هست. رو این حساب بیشتر دوستش دارم. )

============

چند بار عرض کرده ام که باید ابتدا روند بلند مدت بررسی شود و بعدا روند کوتاه مدت. و همان طور که تاکید داریم داشتن راهبرد دست و پا شکسته و پر نقص هم حتی از بی راهبردی بهتر است اینجا هم عرض می کنیم که داشتن یک پیشبینی و روند شناسی اشتباه و پر نقص در بلند مدت هم حتی از نبود پیشبینی بلند مدت بهتر است.

نوشته های دکتر ادیب یک همچین حس و حالی به آدم می دهد... آدم می تواند افق بلند مدت را بهتر در نگر خودش تجسم کند. و هر چقدر افق بلند مدت روشن تر باشد، پیشبینی های کوتاه مدت هم بهتر خواهد بود!!!

[mhjboursy]

ادیب :
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1...86%DA%A9%DB%8C

چون به نگرم این صحبت ها برای اندیشیدن و باز شدن فضای ذهن (پیرامون مسائل اقتصادی) خیلی خوب و مفید است، دوست دارم اینجا اندکی بلند بلند پیرامون حرف های جناب ادیب بیاندیشم:

ادیب: اگر نرخ بهره سالانه بیش از ده درصد از تورم بالاتر باشد( مصداق پول پر بهره ) و ارزش پول ملی هم مصنوعا بالا نگهداشته شود ، دارایی حبابی تحت فشار کاهشی قرار مَی گیرد ، فشار کاهشی ابتدا با کاهش معاملات حبابی خود را نشان مَی دهد ، در صورت تداوم بالا بودن نرخ بهره نسبت به تورم به میزان بیش از ده درصد ، نهایتا فشار کاهشی به شکسته شدن همه حباب ها مَی انجامد .

ادیب: اگر نرخ بهره سالانه بیش از ده درصد از تورم بالاتر باشد( مصداق پول پر بهره )

چه می گوید؟
می گوید وقتی نرخ بهره بالا بود همه می روند پول را می گذارند توی بانک.
به همین خاطر بازار می خوابد. (مانند الان) چون دیگر نمی صرفد شما بروی در صنعت خودرو 10 درصد سود کنی ولی بانک در همان لحظه 25 درصد سود بدهد!
بالا بودن نرخ بهره با چه اندازه گیری می شود؟ با میزان تورم.
(تورم نشان می دهد که نرخ بهره بالا است یا پایین. تورم یعنی اینکه عموم مردم پولشان بیشتر شده و دارند خرج می کنند. حالا این زیاد مهم نیست.)
فاصله ی نرخ بهره با تورم در حقیقت نرخ بهره ی واقعی است. (طبیعتا وقتی شما پولت را بگذاری بانک و 20 درصد از بانک بگیری، ولی از آن طرف 20 درصد هم تورم داشته باشیم به این معنی است که شما پولت نسبت به سال قبل 0 درصد تغییر کرده. از نگر ارزشش تغییر کرده. پارسال اگر با 1 میلیارد ریال می توانستی یک خانه بگیری امسال با 1.2 میلیارد ریال باز می توانی همان خانه را بگیری! هم پولت 20 درصد بیشتر شده و هم ارزش آن خانه 20 درصد بیشتر شده)
حالا اگر نرخ بهره 10 درصد بیشتر از تورم باشد کسی خر مخش را گاز نگرفته که بیاید پولش را در چیزهای دیگر بیاندازد... می رود می گذارد بانک و حالش را می برد... (خانه قرار است بشود 1.1 میلیارد، ولی بانک قرار است به شما 1.2 میلیارد بدهد، شما کدام را انتخاب می کنی؟)
این چه شد؟ شد معنی پول پر بهره. که رکود با خودش می آورد.

ارزش پول ملی هم مصنوعا بالا نگهداشته شود

ارزش پول ملی مصنوعی بالا باشد یعنی چه؟
یعنی اینکه دولت ریال نریزد تو بازار.
به همین سادگی.
البته این مغایر است با آن حرف بالا...
خود به خود وقتی نرخ بهره بالا باشد یعنی (دولت به وسیله ی) بانک ها دارند پول می ریزند در جامعه.
پس حتما منظور حالتی است که
1- از راه دیگری دارد جلوی کاهش ارزش پول ملی گرفته می شود.
2- یا اینکه بانک ها سود می دهند ولی این پول به جامعه نمی آید و همچنان در بانک ها است. (تورم پشت سد و پشت درب بانک ها دارد جمع می شود تا زمانش برسد.)
حالا باید ببینیم دکتر ادیب کدام را دارد اشاره می کند.

دارایی حبابی تحت فشار کاهشی قرار مَی گیرد

یعنی مسکنی که الکی الکی رشد کرده بود امروز دیگر رشد نمی کند.
چرا؟
چون بانک دارد 25 درصد سود می دهد!
از یک طرف ارزش پول ملی به صورت مصنوعی بالا نگه داشته شده، که یعنی مردم دیگر ترجیح نمی دهند بروند زمین و مسکن و طلا و دلار بخرند و حاضرند پول ملی را نگه دارند...
از طرف دیگر بانک ها هم دارند کلی سود می دهند و باز مردم ترجیح می دهند مثلا ملکشان را تبدیل کنند به سپرده.
خریدار مسکن که می خواسته سرمایه گذاری کند دیگر کمتر رغبت نشان می دهد و بدش نمی آید پولش را بگذارد در بانک.
پس دارایی تحت فشار کاهشی قرار می گیرد.

فشار کاهشی ابتدا با کاهش معاملات حبابی خود را نشان مَی دهد

این نکته خیلی مهم است و باید به یادمان بسپاریم.
ابتدا زنگ خطر در کاهش دفعات داد و ستد است...
فروشنده قیمت را پایین نمی آورد ها... (مثلا من همچنان چه می دانم، مثلا کقزوی ام را، 2000 ریال می گذارم برای فروش و حاضر هم نیستم نرخم را بشکنم...) ولی از آن طرف مشتری هم دیگر کمتر می آید... (پیش تر پر حجم و با دفعات زیاد مشتری روی 2000 ریال می آمده ولی الان باز در 2000 ریال مشتری می آید و خرید و فروش انجام می شود ولی دیگر نه به میزان سابق.)
(یا در مورد ملک مثلا... من همچنان قیمت را همان 1 میلیارد ریال برای فروش سپرده ام و یک قران هم تخفیف نمی دهم، ولی دیگر هر روز از طرف بنگاه مسکن یک مشتری برای خانه ام نمی آید! شده مثلا هفته ای یک بار.)
این یک زنگ خطر است برای:

در صورت تداوم بالا بودن نرخ بهره نسبت به تورم به میزان بیش از ده درصد ، نهایتا فشار کاهشی به شکسته شدن همه حباب ها مَی انجامد .

اولین جرقه را اصغر آقا همسایه ی پشت سری می زند...
او که پول لازم است خانه اش را (که مشابه مال من است) به جای 1 میلیارد ریال 0.9 میلیارد می دهد برود... چرا؟ چون پول لازم است و مشتری نیست...
بعد اکبر آقا هم این کار را می کند...
به سرعت مشتری ها هم واکنش نشان می دهند و دست از خرید بر می دارند و آنهایی که می خرند (چون خطر بالا رفته) خانه ها را باز هم ارزان تر می فروشند.
از این طرف هم فروشندگان می ترسند و رم می کنند و آتش می زنند به مالشان... به خصوص اینکه دارایی حبابی هم پیش تر رشد کرده باشد... (مثلا قیمت ملک من پارسال 0.5 میلیارد ریال بوده ولی در عرض یک سال شده 1 میلیارد ریال. اینجا است که من وقتی در میان رمه بترسم خیلی راحت حاضرم 0.8 میلیارد ریال هم بدهم برود!)
حباب می ترکد.

[mhjboursy]

در پاراگراف بالا (از دکتر ادیب) درست حسابی مشخص نشد که:
1- ارزش پول ملی چطور بالا نگه داشته شده است و
2- اصولا بالا بودن ارزش پول ملی با نرخ بهره ی بالا چگونه امکان پذیر است؟
3- آیا سونامی تورم پنهان شده در پشت درب بانک ها، سونامی کاهش ارزش دارایی های حبابی را خنثی نمی کند؟ (من که 1 میلیارد در بانک سپرده کرده ام وقتی ببینم ملکی که 1 میلیارد بوده شده 0.7 میلیارد آیا پولم را نمی روم خانه بخرم؟)