یک روز آقا کلاغه نشسته بود روی شاخه درخت و با ... بازی میکرد. آقا خرگوشه که داشته از اون زیر رد میشده نگاه میکنه، میبینه کلاغه اون بالا داره واسه خودش حال میکنه. بهش میگه: آقا کلاغه! فکر میکنی منم میتونم بشینم این زیر با ... بازی کنم؟! آقا کلاغه هم میگه:بعله که میتونی!
خلاصه آقا خرگوشه هم میشینه زیر درخت و شروع میکنه با ... بازی کردن. هنوز پنج دقیقه نگذشته بوده که آقا روباهه از پشت یک بوته میپره و آقا خرگوشه رو یک لقمة چپ میکنه...
نکتة مدیریتی: برای اینکه آدم بتونه صبح تا شب بشینه یکجا و با ... بازی کنه، باید اون بالا بالاها نشسته باشه!
و نکته بورسیش هم اینجاست که، برای اینکه سودهای آنچنانی ببری، باید اون بالا بالاها، لینک داشته باشی