بنام خدا
----------------
دوست که نه ،برادر عریزی دارم که باعث افتخار منست در محضرش دانش آموزم ،در طب که او استاد آنست افتخار من اینترنی اوست ،در بازار سرمایه هم که دانسته هایش بر همه روشنست ........
اما در این مکاره بازار رنگ و ریا ،چون او راستگو کمتر دیدم ، نه زدو بند برمیتابد نه دل به مطاع پوچ میسپارد که جوانمردیست که خصائل نیکش را از عیاران یادگار دارد ،استاد فتوتست و مردانگی ........
چندین سال قبل وقتی از فروم نویسی منصرف شدم ،عهد کردم وارد این وادی نشوم مگر در جایی با این مشخصات :
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست ، کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند آرام ، گل بگو گل بشنو ، بر درش برگ گلی می کوبم ، با قلم سبز بهار می نویسم ای یار، خانه ی دوستی ما اینجاست تا که دیگر نپرسد سهراب خانه ی دوست کجاست ، هر کسی میخواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست........
خوشحالم این فروم تا حال اینگونه بوده و خوشحالم که روز به روز افرادی به این فروم اضافه میشوند که خود استاد صفا و صمیمیتند ،از مهربان عزیز در خواست حضور در این جمع صمیمی را کردم و خوشبختانه بر بنده منت گذاشتند و درخواستم را اجابت گفتند ،بیصبرانه منتظر حضور این عزیزم ........