جالب است... یک مقدار در فضای مجازی (تلگرام و اینستاگرام و... به قول قالیباف فجازی! ) می گردم می بینم چقدر مردم باحالی داریم... (باحال که... منظورم ساده است.)
طرف خودش را خدای سیاست می داند! و در سخن گمان می کند به انتهای سیاست رسیده! و در اسرار و رموز این فن تسلط دارد! و مقداری هم از اصطلاحات انگلیسی استفاده می کند تا این گمان را به دیگران هم منتقل کند...
بعد نگاهش بکنی می بینی در عرض دو هفته چنان بازی اش داده اند که خودش هم نفهمیده از کجا خورده!
طرف تا دیروز چنان مخالف رای دادن بود که بیا و ببین... و همه را به رای ندادن تشویق می کرد و به همه می گفت اینها همه یکی هستند و با هم هستند و چه رای بدهی چه ندهی اینها یک رای از خودشان اعلام می کنند... آخر حرف هایش هم این بود که «چقدر ما ملت هالویی هستیم!» «گول نخوری ها!» «خام نشوی بروی رای بدهی ها!»
حالا همان را نگاه می کنی آمده و چنان استوار و محکم بقیه را تشویق به رای دادن می کند که بیا و ببین!
یعنی این آدم هیچ گاه به دید یک سوم شخص به خودش نگاه نکرده؟ هیچ گاه متوجه نشده که بازی اش می دهند؟ متوجه نشده که چقدر سریع و ساده در عرض دو هفته حرفش را عوض کرده اند!؟
حالا جالب اینجا است که با او مصاحبه بکنی باز هم همان حرف ها را می زند... باز هم می گوید رای ها الکی است و اینها هر کسی خودشان بخواهد را انتخاب می کنند و حتی هنوز معتقد است اینها (یعنی اصلاح طلب ها و اصول گرا ها) همه یک کرباس هستند و دست نشانده اند... ولی در عین حال بقیه را هم تشویق می کند به رای دادن!
جالب است... با این اوضاع ما خودمان را علامه ی دهر هم می دانیم! و بقیه می گوییم ساده... می گوییم ببین با چه کسانی شده ایم 80 میلیون...
#نگاه_سوم_شخص