نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: وضعیت و پیشنهاد شما

رأی دهندگان
56. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • ازدواج کرده ام و پیشنهاد می کنم ازدواج کنید.

    26 46.43%
  • ازدواج کرده ام و پیشنهاد می کنم ازدواج نکنید.

    8 14.29%
  • همسر ندارم و دوست دارم ازدواج کنم.

    16 28.57%
  • همسر ندارم و دوست دارم همین جور بمانم.

    6 10.71%
  • سایر (اگر این را انتخاب می کنید توضیح دهید.)

    0 0%
صفحه 8 از 11 نخست ... 567891011 آخرین
نمایش نتایج: از 71 به 80 از 106

موضوع: ازدواج ?

  1. #71
    عضو فعال علیرضا حسنی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    نوشته ها
    1,642
    تشکر
    1,333
    تشکر شده 5,233 بار در 1,383 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط کریس گاردنر نمایش پست ها
    با کلی تحقیق به اصرار مادر رفتم برای صحبت با دختر خانمی که مادر برایم پیدا کرده بود
    حق الانصاف خانواده خوب و اصیلی هم بودند..
    در یک اتاق نشستیم..دختر خانم گفت شرطی دارید..گفتم بنده شروع کننده خوبی نیستم اما ادامه دهنده بدی هم نیستم..
    شروع به صحبت کرد..
    1_بعد ازدواج دوست دارم با دوستانم ارتباط داشته باشم
    2_من دوست دارم خاله و دایی و عمو دارم در شهرستان شوهرم منو ببرد خانه اقوامم
    3-ما یک جمع دوستانه تلگرامی داریم و دوری از دوستانم برام غیر قابل تحمل هست
    4_وضعیت خرج کردنتان چجوری هست..خسیس هستید یا نه؟
    5_دختر خاله ام مهریه اش 300 سکه هست..البته برام اصلا مهم نیست..ولی دوست دارم توی جمع حرف از مهریه شد بگم مال من 500 تاست
    دیگه به حرف هایش گوش ندادم..یک عدد پرتقال و یک عدد سیب میل کردم..مابقی شرطش هم اصلا نفهمیدم چی بود..آخرش گفت شما شرطتان چیست..گفتم شرطی ندارم
    بعد از خانه شان آمدم بیرون و پشت سرم را هم نگاه نکردم..
    این شد شرط؟!
    اصلا چنین دختری به بلوغ ازدواج هم نرسیده بود
    شکر خدا مجرد مانده ام هنوز
    ازدواج بسیار عالی و لازمه. اخلاقیات و معنویات و فرهنگ که خب میبایست نزدیک باشه در اون بحثی نیست.
    اما به نظرم مهمترین چالشی که در ازدواج وجود داره بحث مهریه ست. عددش مهم نیست مهم اینه که شما باور داشته باشید اون خانوم حتما در مقطعی از زندگی یا مهریه و یا معادلش رو از شما طلب میکنه و باید بدید و از نظر قانونی حقش هم هست.

    اگه دارید مبلغ مهریه رو که پرداخت کنید ۱۰۰ سکه ۵۰۰ سکه فرقی نمیکنه اما اگه ندارید به این امید که کی داده کی گرفته دلخوش نکنید، حتما میگیرن و اگه نداشته باشید دینتون رو ادا کنید مطمئن باشید زندگیتون نابود میشه.

    مجرد ماندن که حتما خوب نیست ولی خب از چاله به چاه افتادن هم استراتژی عاقلانه ای به نظر نمیرسه.به نظرم مهریه بالای ۱۰۰ سکه خیلی معقول و منطقی نیست با توجه به معدل دارایی خانواده ها و جوونهای ما.

  2. 9 کاربر به خاطر ارسال مفید علیرضا حسنی از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #72
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط علیرضا حسنی نمایش پست ها
    ازدواج بسیار عالی و لازمه. اخلاقیات و معنویات و فرهنگ که خب میبایست نزدیک باشه در اون بحثی نیست.
    اما به نظرم مهمترین چالشی که در ازدواج وجود داره بحث مهریه ست. عددش مهم نیست مهم اینه که شما باور داشته باشید اون خانوم حتما در مقطعی از زندگی یا مهریه و یا معادلش رو از شما طلب میکنه و باید بدید و از نظر قانونی حقش هم هست.

    اگه دارید مبلغ مهریه رو که پرداخت کنید ۱۰۰ سکه ۵۰۰ سکه فرقی نمیکنه اما اگه ندارید به این امید که کی داده کی گرفته دلخوش نکنید، حتما میگیرن و اگه نداشته باشید دینتون رو ادا کنید مطمئن باشید زندگیتون نابود میشه.

    مجرد ماندن که حتما خوب نیست ولی خب از چاله به چاه افتادن هم استراتژی عاقلانه ای به نظر نمیرسه.به نظرم مهریه بالای ۱۰۰ سکه خیلی معقول و منطقی نیست با توجه به معدل دارایی خانواده ها و جوونهای ما.
    یکی از بلایایی که بلای جان ما شده چشم و هم چشمی است.
    همین که فلانی ۳ سکه... پس من ۳۰ سکه...
    یا اینکه فلانی جهیزیه‌اش یک میلیون ریال... پس من جهیزیه‌ام باید باشد دو میلیون ریال...
    اینکه فلانی رفته در فلان‌جا عروسی گرفته... من در بهمان جا بگیرم...
    که یک وقت مردم پشت سرم حرف در نیاورند...

    ای مردشور حرف مردم.
    ========================
    البته یک روانشناسی یک حرفی می‌زد... می‌گفت خیلی از خانواده‌ها به مهریه به چشم پابند کردن مرد نگاه می‌کنند... که اگر مهریه سنگین باشد شوهر از ترس پرداخت مهریه طلاق نمی‌دهد و پای دخترشان می‌ماند...
    ========================
    می‌گفت برخی خانواده‌ها هم تلاش می‌کنند تا آنجا که می‌توانند خرج بتراشند... برای اینکه (در ناخودآگاهشان) گمان می‌کنند هرچقدر بیشتر خرج بکند پسر بیشتر پابند می‌شود: ۱- دوباره به سرش نمی‌زند از این کارها بکند (یعنی طلاق بدهد و دوباره ازدواج کند) و ۲- پسر احساس نمی‌کند دختر را آسان به دست آورده که آسان از دست بدهد!
    ========================
    برخی خانم‌ها هم (من واقعا در اطرافیانمان دیده‌ام) تلاش می‌کنند پس از ازدواج همواره پر خرج باشند...
    که شلوار شوهرشان دو تا نشود...
    (البته متاسفانه در مورد آن اطرافیانمان درست هم بود... طرف مایه‌اش را داشت که برود دنبال این و آن... و احتمالا اگر پول هم می‌داشت حتما یک حرکتی می‌زد!)
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  4. 10 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #73
    عضو فعال H.samimi آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    نوشته ها
    2,090
    تشکر
    4,050
    تشکر شده 6,539 بار در 1,907 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    سلام//
    مشکل ازدواج اینه
    آقایون با ازدواج میخوان به آرامش نسبی برسن.
    برعکس خانوما دنبال رویاهای دست نیافتنی شون هستن.

  6. 13 کاربر به خاطر ارسال مفید H.samimi از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #74
    عضو فعال علیرضا حسنی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    نوشته ها
    1,642
    تشکر
    1,333
    تشکر شده 5,233 بار در 1,383 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    البته عنایت بفرمایید مردان این تالار جزو اقلیت مردان فرهیخته، تحصیلکرده و احتمالا متمول جامعه هستن، وضعیت به مراتب در بیرون از چیزی که اینجا میبینید بغرنج تره. از نظر تفکر زندگی و مرد سالاری و غیره عرض میکنم.

    به عنوان یه مرد خدمتتون عرض میکنم هیچ مردی از زن ثروتمند و قوی فراری نیست به دو شرط.
    اول اینکه اون زن واقعا ثروتمند و قوی باشه نه اینکه ادای ثروتمند ها و ادای قوی ها رو در بیاره. یعنی طرف بره تو دل جامعه و شخم بزنه نه اینکه بره تو دل جامعه شخمش بزنن بعد گریه و زاری و افسردگی و معضلاتش رو ور داره بیاره واسه شوهرش (این تجربه شخصی خودم از ازدواج ناموفق قبلیم هست در حالی که من فکر میکنم شاید از نظر فرهنگی و امثالهم ۹۰ درصد به هم نزدیک بودیم و تقریبا میشه گفت مشکل مادی هم نداشتیم اگه قناعت پیشه میکردیم)

    مورد دوم اینه که زن شما ثروتمند و قوی باشه و شمارو بخواد و در واقعیت بتونه شما رو تحمل کنه. در واقع میشه گفت شما میبایست در اون شرایط سوپر ثروتمند و سوپر قوی باشید چراکه حتما همسر شما اگه ثروتمند و قوی باشه به دنبال بالاتر از خودش میگرده و یا حداقل همسطحی که دیگه هیچ مشکلی براش ایجاد نکنه از هیچ نظر

    خب این دو تا عامل باعث میشه یکم واقعیت بره به اون سمت که طرف ترجیح بده از ابتدا بیخیال ازدواج با زنی بشه که همچین رویاهایی داره چون ۹۰ درصد شرط اول رو نمیتونن پاس کنن مابقی هم شرط دوم رو.
    ویرایش توسط mhjboursy : 2020/08/09 در ساعت 10:18 دلیل: حذف نقل قول

  8. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید علیرضا حسنی از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #75
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط علیرضا حسنی نمایش پست ها
    البته عنایت بفرمایید مردان این تالار جزو اقلیت مردان فرهیخته، تحصیلکرده و احتمالا متمول جامعه هستن، وضعیت به مراتب در بیرون از چیزی که اینجا میبینید بغرنج تره. از نظر تفکر زندگی و مرد سالاری و غیره عرض میکنم.

    به عنوان یه مرد خدمتتون عرض میکنم هیچ مردی از زن ثروتمند و قوی فراری نیست به دو شرط.
    اول اینکه اون زن واقعا ثروتمند و قوی باشه نه اینکه ادای ثروتمند ها و ادای قوی ها رو در بیاره. یعنی طرف بره تو دل جامعه و شخم بزنه نه اینکه بره تو دل جامعه شخمش بزنن بعد گریه و زاری و افسردگی و معضلاتش رو ور داره بیاره واسه شوهرش (این تجربه شخصی خودم از ازدواج ناموفق قبلیم هست در حالی که من فکر میکنم شاید از نظر فرهنگی و امثالهم هم ۹۰ درصد به هم نزدیک بودیم و تقریبا میشه گفت مشکل مادی هم نداشتیم اگه قناعت پیشه میکردیم)

    مورد دوم اینه که زن شما ثروتمند و قوی باشه و شنارو بخواد. در واقع میشه گفت شما میبایست در اون شرایط سوپر ثروتمند و سوپر قوی باشید چراکه حتما همسر شما اگه ثروتمند و قوی باشه به دنبال بالاتر از خودش میگرده و یا حداقل همسطحی که دیگه هیچ مشکلی براش ایجاد نکنه از هیچ نظر

    خب این دو تا عامل باعث میشه یکم واقعیت بره به اون سمت که طرف ترجیح بده از ابتدا بیخیال ازدواج با زنی بشه که همچین رویاهایی داره چون ۹۰ درصد شرط اول رو نمیتونن پاس کنن مابقی هم شرط دوم رو.

    البته این ها نباید بیان بشن بنظرم آقای حسنی، کلا چیزی که نا امیدی بیاره نباید عنوان بشه ، نا امیدی ها باید تجربه بشن توسط هر فردی تا خود فرد بتونه براشون راه حل پیدا کنه


    مثلا برادرم میگه بورس همش کلک هس دون میپاشن ، جیب ملت رو بزنن (خیلی از دوستا و همکاراش تمام دارایشونو از دست دادن تو بورس ، اونایی هم که به جایی رسیدن که دیگه رفتن ندیدتشون )

    نباید نا امید کرد باید بذاری همه بیان تو بورس ضرر کنن بعد بتونن ضررشونو مدیریت کنن به سود و راه حل درست براش پیدا کنن

    باید بذاریم جاهایی که ما جواب درستشو بلد نیسیم بقیه امتحان کنن شاید اونا توانستن جواب درستشو پیدا کنن


    نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  10. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #76
    عضو فعال علیرضا حسنی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    نوشته ها
    1,642
    تشکر
    1,333
    تشکر شده 5,233 بار در 1,383 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    متوجه عرض بنده نشدید، عرضم این بود اگه شما جزو یک درصد بانوان موفق جامعه هم باشید باز هم نگاهتون به اون یک هزارم درصد مردان موفق جامعه هست.

    دیگه در اون شرایط نمیتونید یک مرد معمولی رو انتخاب و تحمل کنید. مردی که موفقیتش در زندگی یک دهم شماست، اگر منزل بخواید بخرید شما برید دنبال منزل. اگر ماشین میخواید بخرید شما پولش رو بدید.

    الان فکر میکنید که میتونید همچین مردی رو تحمل کنید (چه برسه اونطور که فرمودید همچون یک سرور بندگیش رو بکنید) اولین باری که برید خونه مادر شوهر و اولین تیکه رو از مادر شوهر بشنوید و اولین بد رفتاری که رو ببینید دودمان شوهر رو به باد میدید.

    واقعیت اینه زندگی واقعی بیرون از فضای مجازی با اون چیزی که شاید ما در ذهن داشته باشیم متفاوته. شاید باورتون نشه من شخصا قبل از اینکه وارد بورس بشم و کلا سرمایه و وقتم رو بیارم تو این فیلد به هر حال مثل بقیه مردم خونه معامله میکردم زمین معامله میکردم، کوچیک کوچیک. شمال رودهن این جور جاها.

    تو یه معامله تو شمال من واقعا لحظه ای احساس کردم جونم در خطره، فروش یک آپارتمان در رودهن من بعد ۶ ماه با چاقو چاقو کشی تونستم پول فروش خونه رو از خریدار بگیرم.

    قوی بودن یعنی بری تو دل جامعه، جامعه ای که یارو نشسته اون طرف کوچکترین خطایی بکنی گوشت و استخونت رو با هم پاره کنه. تازه من خودم رو اگه پاش برسه ادم خیلی وقیح و بی چاک و دهنی میدونم به والله میترسم از این جامعه.

    خانومم اون اواخر یه پولی داشت یه بار به من گفت بریم خونه بخریم، گفتم پولت رو بیار بورس چرا بری خونه بخری؟ گفت نه خوشم نمیاد از بورس بابام گفته خونه بخر. گفتم با این پول که نمیشه خونه خرید گفت چرا یه خونه پیدا کردم نواب فلان جا نمیدونم ۴۰ متری، نمیدونم انقدش رو وام میگیرم انقدش رو اجاره میدم. گفتم تو اجاره میدی؟ با موی هایلایت کرده و چکمه به پا؟ نواب رفتی تا حالا؟ گفتم به بابات بگو بره واست خونه بگیره من دیگه پایین میدون ونک کلامم بیفته نمیرم ورش دارم. گفت اگه میخواستم بابام واسم کارامو بکنه که چرا شوهر کردم؟ گفتم راست میگی اشتباه کردی.

    چار روز بعد خبر اومد تو همون محله که اون خونه پیدا کرده بود و میخواست بخره و اجاره بده (در واقع من بخرم و اجاره بدم براش) درگیری مسلحانه شده چند نفر زدن همدیگرو کشتن. در حالی که شما میدونید پیشنهاد من برای آوردن پول به بورس چقدر پیشنهاد درست تری بوده با توجه به امنیت بورس، نقد شوندگیش و حتی رشد چند برابریش نسبت به مسکن.

    مشکلات زندگی همین چیزای به ظاهر کوچیکه دوستان، تازه ما خوباش بودیم وگرنه من زندگی ۹۰ درصد اطرافیان متاهل هم سن و سالای خودم رو که میبینم واقعا دلم میسوزه براشون، اکثرا فقط به خاطر بچه هاشون زندگی سختی رو تحمل میکنن. نسل قبلی ما رو نگاه نکنید پدر مادرای ما فرهنگشون این بوده که بسوزن بسازن.

    به هر حال اینا تجربه های شخصی هست که عرض میکنیم شاید مورد استفاده کسی قرار بگیره. ممکنه شما فکر کنید که اینا فقط برای دیگران بوده و برای شما پیش نمیاد. واقعا هم همینطوره ممکنه برای شما پیش نیاد ولی آگاهی نسبت بهش میتونه خیلی دید شما رو نسبیت به واقعیت های اطراف باز بکنه و ساید نحوه تفکر شما رو متحول.
    ویرایش توسط mhjboursy : 2020/08/09 در ساعت 10:21 دلیل: حذف نقل قول

  12. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید علیرضا حسنی از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #77
    عضو فعال علیرضا حسنی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    نوشته ها
    1,642
    تشکر
    1,333
    تشکر شده 5,233 بار در 1,383 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط sooroosh1315 نمایش پست ها
    البته این ها نباید بیان بشن بنظرم آقای حسنی، کلا چیزی که نا امیدی بیاره نباید عنوان بشه ، نا امیدی ها باید تجربه بشن توسط هر فردی تا خود فرد بتونه براشون راه حل پیدا کنه


    مثلا برادرم میگه بورس همش کلک هس دون میپاشن ، جیب ملت رو بزنن (خیلی از دوستا و همکاراش تمام دارایشونو از دست دادن تو بورس ، اونایی هم که به جایی رسیدن که دیگه رفتن ندیدتشون )

    نباید نا امید کرد باید بذاری همه بیان تو بورس ضرر کنن بعد بتونن ضررشونو مدیریت کنن به سود و راه حل درست براش پیدا کنن

    باید بذاریم جاهایی که ما جواب درستشو بلد نیسیم بقیه امتحان کنن شاید اونا توانستن جواب درستشو پیدا کنن


    نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه
    چه حرفیه، تجربه دیگران رو تجربه کردن؟
    ما هم بریزیم تو خیابون ایران رو سوریه کنیم بعد بگیم خب خیالمون راحت شد خودمونم تجربه کردیم؟

    کاملا مخالفم، تجربه ها باید بیان شه، از تجربه ها باید درس گرفت.
    اما اینکه تجربه ها متفاوته امر کاملا صحیح و بدیهی عست، ممکنه الان دوستی بیاد بگه من همسر (زن) مستقل و متکی به نفسی داشتم خیلی هم زندگی خوبی داریم اینم تجارب ماست. به اون هم باید گوش داد و بررسی کرد که دلایل موفقیتشون چی بوده.

    اما اینکه تجارب تلخ بیان نشن که به نظرم ظلم به مخاطب هست. وگرنه برای من خوشایند تره بیام خالی ببندم و از قسمتای زیبای زندگی گذشتم فقط صحبت کنم که حتما هم بخشی لز زندگیم بوده ولی همش نبوده.

  14. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید علیرضا حسنی از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #78
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    نوشته ها
    520
    تشکر
    8,580
    تشکر شده 2,293 بار در 491 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    خانم رویا تو قسمت نوشته های غیر بورسی ما بورسی ها یه مطلب گذاشتم که لایک کردید و نمیدونم منظورتون از اینکه زن قدرتمند باشه این هست یا نه؟
    اما یک چیزی رو بگم خدمت شما
    فایل های صوتی روانشاسی سهیل رضایی رو اگر وقت کردید گوش بدید. خیلی ادم رو به خودشناسی میرسونه.
    مرد هیچوقت دوست نداره زنش پیشرفت کنه این یه اشتباهه میدونید چرا؟ اتفاقا مرد خیلی دوس داره زنش پیشرفت کنه حتی بیشتر از خودش اما هیچوقت دوست نداره که خانمش داره پیشرفت میکنه با کوچکترین مسئله ای شروع کنه به خرد کردن شوهر و دقیقا برعکس این مطلب هم هست در مورد مرد.
    قدیم ها زن و مرد وقتی ازدواج کردن بچه میاوردن و خودشون رو سرگرم بچه میکردن اما الان اونجوری نیست. من خیلی ها رو دیدم که طرف با وجود داشتن زن و بچه با یکی دیگه هم در ارتباطه و مشکل اینجاست که تو خونه با همسرش مشکل دارن و حالا یا مشکلشون حل نشده یا نمیخوان حل کنن و نمیخوان هم طلاق بگیرن و یه رابطه بیرونی میزنن. خیلی اینو دیدم خیلی حتی تو فامیل های نزدیکمون. متاسفانه جامعه بدی داریم و اگر زن وشوهر به مشکل میخورن و میفهمن که مال هم نیستن نمیان راحت تموم کنن میان کلی درگیری شروع میکنن و ول کن هم نیستن
    الان بخاطر خیلی چیزها زن و مرد باید همدیگه رو کمک کنن و باعث پیشرفت هم بشن ولی خیلی بیشتر بخاطر مسایل اقتصادی و کمتر بخاطر مسئله های دیگه فقط کافیه مرد یا زن تو پیشرفت کردن از اون یکی جلوتر بیفته وقتی باهم بحثشون بشه و یکم اعصابها بهم بریزه(ماشالله که تو کشورمون همه اعصاب دارن) شروع میکنن اون یکی رو خورد کردن که تو هیچی نمیفهمی ، تو لیاقت منو نداری ، من اون موقع هزار تا خاطر خواه داشتم حالا اومدم سراغ تو و........
    وقتی اینجوری میشه دیگه بنیان خانواده بهم میریزه و شروع میشه مسائل دیگه ای پیش اومدن

  16. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید gholamk از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #79
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط علیرضا حسنی نمایش پست ها
    چه حرفیه، تجربه دیگران رو تجربه کردن؟
    ما هم بریزیم تو خیابون ایران رو سوریه کنیم بعد بگیم خب خیالمون راحت شد خودمونم تجربه کردیم؟

    کاملا مخالفم، تجربه ها باید بیان شه، از تجربه ها باید درس گرفت.
    اما اینکه تجربه ها متفاوته امر کاملا صحیح و بدیهی عست، ممکنه الان دوستی بیاد بگه من همسر (زن) مستقل و متکی به نفسی داشتم خیلی هم زندگی خوبی داریم اینم تجارب ماست. به اون هم باید گوش داد و بررسی کرد که دلایل موفقیتشون چی بوده.

    اما اینکه تجارب تلخ بیان نشن که به نظرم ظلم به مخاطب هست. وگرنه برای من خوشایند تره بیام خالی ببندم و از قسمتای زیبای زندگی گذشتم فقط صحبت کنم که حتما هم بخشی لز زندگیم بوده ولی همش نبوده.
    برای پیدا کردن جواب درست (برنده شدن . جز 5 درصدی ها شدن ) باید تجربه کرد کار کرد تلاش کرد

    2 دسته سوال داریم

    سوال هایی که حل شدن و جواب درست و راه 100 درصد موفقیت امیز رسیدن به جواب را بلدیم

    سوال هایی که هنوز حل نشدن ، تجربه زیاد شدن آزمایش زیاد شدن ، اما هنوز راه حل 100 درصدی براشون پیدا نشده


    مثل دستور پیرینت هلو ورلد (اولین برنامه ای که هرکسی می نویسه ) تجربه موفقیت آمیزی که همه باز دوباره انجامش میدن

    یا وقتی غذا روی گاز هست و مامانمون میگه دست نزنی میسوزی (ما هم اولش می ترسیم ) ولی بعد میگیم سوختن یعنی چی و تا دستمون تاول نزنه متوجه نمیشیم

    یکسری تجربیات هم مثل دست داخل چرخگوشت کردن ، ارزش تجربه نداره ریسک به ریواردش نمی ارزه



    یکسری تجربیات یا سوال های بدون جواب 100 درصد درست هم وجود داره


    مثلا ساخت داروی ضد سرطان .... تجربه می کنند میگن نشد بعد یک نفر میاد که میبینه میشه !

    برق خونه قطع هست 100 بار به شیوه های مختلف کلید رو خاموش روشن میکنی ... اما کار نمیکنه میگی تجربه کردم نمیشه

    پدرتان هم میاد میگه تو بلد نیسی بذار من دکمه چراغ را بزنم او هم میزند روشن نمیشه .... پدر بزرگ می آید می گوید حتما لامپ سوخته لامپ عوض میکنه نمیشه

    بعد فرزند 10 ساله ی شما می آید دکمه را بزند بهش میگین نزن ما همه کاری کردیم نشد .... راه نداره اصلا .... ولی او میزند و چراغ روشن می شود چون برق وصل شده بوده



    میدونید تجربه کردن توسط خود شخص چیز دیگری هست .... مادرتان هرچقدرم که بگوید دست به گاز نزن میسوزی ..... یکجوری هست ولی وقتی دستت تاول زد تازه دوزاریت می افتد که سوختن چیست.



    پدر و مادرهای جدید خیلی بیشتر به فرزندشان ازادی عمل و فرصت انتخاب و تجربه می دهند (حسودیم می شود حقیقتش ) ولی پدر و مادر های قدیم می گفتن راه موفقیت این است و راه بدبختی ان
    الان نه ...اوضاع بهتر شده ، نهایت در لحظه اخر که می خواهد در چرخ گوشت دست کند برق را قطع کنند. (مگر پای جونش وسط باشه ) (شاید رو این حساب که هرچه مرا نکشد قطعا قوی تر و با تجربه ترم خواهد کرد )


    این ریسک به ریوارد هم تعریف دارد ، مثلا ماری کوری برای ریواردش جان خودش را گذاشت .... خدا خیرش بدهد ... الان ما راحت عکسبرداری می کنیم.
    ویرایش توسط sooroosh1315 : 2019/12/11 در ساعت 14:21
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  18. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #80
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?


    به شخصه اگر موجبات ناراحتی‌تان را فراهم کردم معذرت می‌خواهم.

    واقعیت را باید دید.
    خیلی از زنها و مردها با یک نگاه رویایی می‌روند داخل زندگی...
    ولی بعدا تو ذوقشان می‌خورد...
    به خصوص بعد از یک مدت (یک سال) که آن حالت کور کننده‌ی عشق کنار رفت و همدیگر را (و البته جنس همدیگر را) بهتر دیدند...


    ایشان چه آدم خوبی هستند! انگار اهل منطق و گفتگو هستند.
    حالی‌شان است.

    یک موضوعی هست در مردها به نام هورمن تستوسترون.
    شما خانم‌ها خیلی وقت‌ها مردها را درک نمی‌کنید به خاطر اینکه از اینها در بدنتان ندارید یا خیلی کم دارید.
    مردها هم خیلی وقت‌ها خانم‌ها را درک نمی‌کنند. چون استروژن کمی دارند.
    (من کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی را نخوانده‌ام ولی چشم‌بسته می‌گویم که حتما در مورد این چیزهایی نوشته)
    حالا در ادامه بیشتر در این باره عرض می‌کنم.
    فقط این را بگویم که تا زن و مرد این چیزها را در مورد هم ندانند همدیگر را نمی‌توانند خوب درک کنند و زندگی خوبی نمی‌توانند داشته باشند.


    آفرین و احسنت.
    دقیقا.
    به نگر من هم باید همچنین موردی در کنار خودتان داشته باشید.
    (دیروز هم می‌خواستم بگویم یادم رفت.)

    [QUOTE

    [/QUOTE]


    دقیقا!
    موضوع بدی است ولی در بسیاری از موارد همین است.
    حالا عرض می‌کنم....



    بگذارید بحث هورمون را در نوشته‌ی بعدی بگویم. چون مفصل است. به گمانم.
    ویرایش توسط mhjboursy : 2020/08/09 در ساعت 10:21
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  20. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 8 از 11 نخست ... 567891011 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •