نمایش نتیجه های نظرسنجی ها: وضعیت و پیشنهاد شما

رأی دهندگان
56. شما نمی توانید در این نظرسنجی رای دهید.
  • ازدواج کرده ام و پیشنهاد می کنم ازدواج کنید.

    26 46.43%
  • ازدواج کرده ام و پیشنهاد می کنم ازدواج نکنید.

    8 14.29%
  • همسر ندارم و دوست دارم ازدواج کنم.

    16 28.57%
  • همسر ندارم و دوست دارم همین جور بمانم.

    6 10.71%
  • سایر (اگر این را انتخاب می کنید توضیح دهید.)

    0 0%
صفحه 9 از 11 نخست ... 67891011 آخرین
نمایش نتایج: از 81 به 90 از 106

موضوع: ازدواج ?

  1. #81
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    خیلی خلاصه بگویم:
    مردها هورمون تستسترون دارند.

    این هورمون برای مردان علاوه بر تغییرات بدنی (بزرگ شدن قد و بزرگ شدن عضلات و سبیل در آوردن) تغییرات رفتاری هم ایجاد می‌کند:

    • خشونت
    • برتری جویی



    این موضوع، یک موضوع حیوانی است. مربوط به بدن انسان می‌شود. یعنی:
    ۱- در حیوانات هم نگاه کنید همین است. شیر ماده تنها برای خوردن حمله می‌کند ولی شیر نر برای برتری جویی هم حمله می‌کند. (هیکلش هم بزرگتر است) (این یک موضوع دنیوی و بدنی است.)
    ۲- انسان‌های خدایی و انسان‌هایی که روی خودشان کار کرده‌اند می‌توانند این تاثیرات حیوانی را مانند تاثیرات دیگر (خوردن و آشامیدن و میل به خواب و رفاه) کنترل کنند.

    ===================

    خلاصه نتیجه بگیرم:
    یک خانم زمانی که می‌خواهد با یک آقا ازدواج کند باید بداند. باید بداند چنین چیزی درون مرد هست. درون همه‌ی مردها! تا زمانی که یک بدن، بدن یک آقا است (یعنی طرف سبیل دارد... هیکلش زنانه نیست) مطمئنا تا همان موقع هم از این هورمون‌ها درون بدنش هست!
    یعنی میل به خشونت و برتری جویی و ...

    این را باید درک کند.
    خشونتی که اصلا جنسش با خشونت‌هایی که او در خودش سراغ دارد هم‌شکل نیست. یک جور دیگر است... یک شکل دیگر است...
    (مرد هم باید متقابلا تفاوت‌های خانم‌ها را بداند.)
    این دانستن به خود طرفین کمک می‌کند که خودشان بهتر زندگی کنند.
    در زندگی حال کنند! دچار سوء تفاهم نشوند.

    پی‌نوشت‌ها:
    (بماند که همان‌گونه که گفتم برخی بلدند این را مانند میل به خوردن و ... تربیت و کنترل کنند... ولی خیلی‌ها هم بلد نیستند... کلا ما فعلا به این‌اش کاری نداریم. منظور این است که این احساس‌ها درون مردها هست. حتی مردی که به ظاهر اصلا احساس خشونت‌طلبی و برتری جویی ندارد درونش این میل هست و ایجاد می‌شود. حالا یا سرکوبش می‌کند. یا کنترلش می‌کند. یا این حس را دارد ولی قدرت بروزش را ندارد.)
    (بماند که همین هورمون در خیلی جاها باعث خیر هم هست. مانند حفاظت از حریم خانواده. مانند کسب مدارج بالای ورزشی یا علمی یا مالی و ... در کل خیلی از موفقیت‌های دنیوی.) (اصلا یکی از تزهای خرید سهام این است که ببینیم سطح هورمونی مدیرعامل آن شرکت چقدر است!
    جدی گفتم! تزش را داده‌اند!)
    (بماند که به خاطر دقیقا همین چیزهاست که میزان جرایم در مردان بسیار زیادتر است. در همه‌جای دنیا. خانم‌ها هیچ وقت از خودرو پیاده می‌شوند با قفل فرمان پیاده نمی‌شوند! ولی خیلی از مردها این به کله‌شان می‌زند!)
    (بماند که البته در خانم‌ها هم یک چیزهای دیگر هست... مثلا برتری‌جویی نیست ولی حسادت هست... مردها با دست و بازویشان جرم می‌کنند و خانم‌ها با زبانشان نیش می‌زنند.)
    (بماند که بعد از ازدواج و به‌خصوص بعد از تولد بچه، هورمون‌های مرد خیلی متمایل به هورمون‌های زنانه می‌شود... سطح استروژن‌اش (اگر اشتباه نکنم) درون خون بالا می‌رود.)

    =====================

    اگر این شناخت را طرفین از هم داشته باشند خیلی به درک کمک می‌کند.
    خیلی جاها مثلا خانم‌ها از یک کار همسرشان مانند اینکه چرا در پس دادن فلان جنس به مغازه‌دار ناتوان بود می‌آیند به همسرشان غر می‌زنند... ولی نمی‌دانند که با همین کار دارند عملا آن حس مرد را تحریک می‌کنند... و تعجب می‌کنند که برای چیزی به این سادگی مرد پس از آن گفتگوی صمیمانه رفتارش عوض شده و حالت پرخاش گرفته... نمی‌دانند دارند آتشی روشن می‌کنند که قرار است بعدا دامنشان را بگیرد...
    همین‌جور مردها... مردها عموما نمی‌فهمند که خانم‌ها با «صحبت‌کردن» تخلیه‌ی عاطفی می‌شوند... خانمشان که می‌آید به آنها چیزی می‌گوید یا تعریف می‌کنند می‌آیند راهکار ارایه می‌کنند یا می‌گویند نباید فلان کار را می‌کردی و باید بهمان می‌کردی... درک نمی‌کنند... همین باعث می‌شود بعدا زندگی خودشان کوفتشان بشود!

    این چیزها را طرفین بدانند خیلی بهتر می‌توانند در کنار هم زندگی کنند.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  2. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #82
    عضو فعال علیرضا حسنی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    نوشته ها
    1,642
    تشکر
    1,333
    تشکر شده 5,233 بار در 1,383 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط sooroosh1315 نمایش پست ها
    برای پیدا کردن جواب درست (برنده شدن . جز 5 درصدی ها شدن ) باید تجربه کرد کار کرد تلاش کرد

    2 دسته سوال داریم

    سوال هایی که حل شدن و جواب درست و راه 100 درصد موفقیت امیز رسیدن به جواب را بلدیم

    سوال هایی که هنوز حل نشدن ، تجربه زیاد شدن آزمایش زیاد شدن ، اما هنوز راه حل 100 درصدی براشون پیدا نشده


    مثل دستور پیرینت هلو ورلد (اولین برنامه ای که هرکسی می نویسه ) تجربه موفقیت آمیزی که همه باز دوباره انجامش میدن

    یا وقتی غذا روی گاز هست و مامانمون میگه دست نزنی میسوزی (ما هم اولش می ترسیم ) ولی بعد میگیم سوختن یعنی چی و تا دستمون تاول نزنه متوجه نمیشیم

    یکسری تجربیات هم مثل دست داخل چرخگوشت کردن ، ارزش تجربه نداره ریسک به ریواردش نمی ارزه



    یکسری تجربیات یا سوال های بدون جواب 100 درصد درست هم وجود داره


    مثلا ساخت داروی ضد سرطان .... تجربه می کنند میگن نشد بعد یک نفر میاد که میبینه میشه !

    برق خونه قطع هست 100 بار به شیوه های مختلف کلید رو خاموش روشن میکنی ... اما کار نمیکنه میگی تجربه کردم نمیشه

    پدرتان هم میاد میگه تو بلد نیسی بذار من دکمه چراغ را بزنم او هم میزند روشن نمیشه .... پدر بزرگ می آید می گوید حتما لامپ سوخته لامپ عوض میکنه نمیشه

    بعد فرزند 10 ساله ی شما می آید دکمه را بزند بهش میگین نزن ما همه کاری کردیم نشد .... راه نداره اصلا .... ولی او میزند و چراغ روشن می شود چون برق وصل شده بوده



    میدونید تجربه کردن توسط خود شخص چیز دیگری هست .... مادرتان هرچقدرم که بگوید دست به گاز نزن میسوزی ..... یکجوری هست ولی وقتی دستت تاول زد تازه دوزاریت می افتد که سوختن چیست.



    پدر و مادرهای جدید خیلی بیشتر به فرزندشان ازادی عمل و فرصت انتخاب و تجربه می دهند (حسودیم می شود حقیقتش ) ولی پدر و مادر های قدیم می گفتن راه موفقیت این است و راه بدبختی ان
    الان نه ...اوضاع بهتر شده ، نهایت در لحظه اخر که می خواهد در چرخ گوشت دست کند برق را قطع کنند. (مگر پای جونش وسط باشه ) (شاید رو این حساب که هرچه مرا نکشد قطعا قوی تر و با تجربه ترم خواهد کرد )


    این ریسک به ریوارد هم تعریف دارد ، مثلا ماری کوری برای ریواردش جان خودش را گذاشت .... خدا خیرش بدهد ... الان ما راحت عکسبرداری می کنیم.
    در واقعیت همین هست که شما میگید سروش جان، در واقعیت آدما تا خودشون تجربه نکنن به معنای واقعی کلمه درک نمیکنن.
    با این نوع بیان از حرفتون کاملا موافقم.
    ویرایش توسط علیرضا حسنی : 2019/12/11 در ساعت 15:34

  4. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید علیرضا حسنی از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #83
    ستاره‌دار (۱۰) کریس گاردنر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    2,898
    تشکر
    10,081
    تشکر شده 19,463 بار در 2,880 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    رویا خانم با من قهر کرده
    من هم باهاش بحث نمی کنم و طرف بحثم ژاله خان هست
    ژاله خانم وقتی کسی برای خودشش هدفی دارد
    اولویت اولش باید همان هدفش باشد
    خب اکثریت مردان از این جور خانم ها بی زار هستند
    خانم هم باید ازدواجش را اولویت بعدی خود قرار دهد
    شما می خواهید خاص باشید پس باید خاص عمل کنید
    مردان زنان را به چشم یه کلفت خانه تمیز کن و اینکه برایشان بچه به دنیا بیاورند تا نسلشان منقرض نشود(به قول دکتر فرهنگ مگر انسان دایناسور هست که نسلش منقرض شود)
    شما خاص هستید و نیمه گم شده شما هم یک فرد خاص مثل خودتان هست
    دیگر چرا باید بخاطر تفکر و دیدگاه ما دپرس بشوید!!
    هر کسی نظری دارد پس به نظرات دیگران احترام بگذار..به دردتان خورد ازش نکته برداری کنید...دیدی صحبتهای عوامانه هست از کنارش رد بشو
    در تاپیک فقرا در مورد عمق و سطح بورس یک بحثی در گرفت بنده یک مثالی آوردم و مقایسه ای که کاربر محترم پیش کشید
    به یکی از اساتید تالار بر خورد..در حالی که برای من عزیز و محترم هست تا آخر عمرم هم دوستش میدارم
    امروز هم یک کنایه ای در برابر آن بحث پیش آورد و منظورش هم بنده بودم...

    شعار زندگی خودم این هست....هر چه درخت پر بارتر سر به زیر تر...
    از کودکی در بازار کار هستم..هر تیپی آدم بگویید بر خورد داشته ام...و هیچوقت هم بین فرماندار شهرمان با رفتگر شهرمان قائل نشدم..هر دو برای من عزیز و احترام هر دو یکسان...

  6. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید کریس گاردنر از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #84
    ستاره‌دار (۱۰) کریس گاردنر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    2,898
    تشکر
    10,081
    تشکر شده 19,463 بار در 2,880 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    یک بنده خدایی بود شغلش کارگری ساختمان بود
    خانمش هم دیپلم..بعد ازدواج خانم گفت دوست دارم بروم دانشگاه..مرد هم قبول کرد خانم را فرستاد دانشگاه..با پول کارگری هزینه دانشگاه را داد..
    بعد از اتمام دانشگاه..معلم شد...6 ماه بعد اشتغال ساز مخالف زد..که تو کارگری و من معلم...در حد و اندازه من نیستی...آخرش هم با وجود مخالفت شوهرش طلاق گرفت..
    مهریه را به اجرا گذاشت..طرف را روانه زندان کرد..تا وادار به طلاق بشود....

    نظرتان در مورد این وقایع چیه؟

  8. 8 کاربر به خاطر ارسال مفید کریس گاردنر از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #85
    عضو فعال علیرضا حسنی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2019
    نوشته ها
    1,642
    تشکر
    1,333
    تشکر شده 5,233 بار در 1,383 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    خیلی خلاصه بگویم:
    مردها هورمون تستسترون دارند.

    این هورمون برای مردان علاوه بر تغییرات بدنی (بزرگ شدن قد و بزرگ شدن عضلات و سبیل در آوردن) تغییرات رفتاری هم ایجاد می‌کند:

    • خشونت
    • برتری جویی



    این موضوع، یک موضوع حیوانی است. مربوط به بدن انسان می‌شود. یعنی:
    ۱- در حیوانات هم نگاه کنید همین است. شیر ماده تنها برای خوردن حمله می‌کند ولی شیر نر برای برتری جویی هم حمله می‌کند. (هیکلش هم بزرگتر است) (این یک موضوع دنیوی و بدنی است.)
    ۲- انسان‌های خدایی و انسان‌هایی که روی خودشان کار کرده‌اند می‌توانند این تاثیرات حیوانی را مانند تاثیرات دیگر (خوردن و آشامیدن و میل به خواب و رفاه) کنترل کنند.

    ===================

    خلاصه نتیجه بگیرم:
    یک خانم زمانی که می‌خواهد با یک آقا ازدواج کند باید بداند. باید بداند چنین چیزی درون مرد هست. درون همه‌ی مردها! تا زمانی که یک بدن، بدن یک آقا است (یعنی طرف سبیل دارد... هیکلش زنانه نیست) مطمئنا تا همان موقع هم از این هورمون‌ها درون بدنش هست!
    یعنی میل به خشونت و برتری جویی و ...

    این را باید درک کند.
    خشونتی که اصلا جنسش با خشونت‌هایی که او در خودش سراغ دارد هم‌شکل نیست. یک جور دیگر است... یک شکل دیگر است...
    (مرد هم باید متقابلا تفاوت‌های خانم‌ها را بداند.)
    این دانستن به خود طرفین کمک می‌کند که خودشان بهتر زندگی کنند.
    در زندگی حال کنند! دچار سوء تفاهم نشوند.

    پی‌نوشت‌ها:
    (بماند که همان‌گونه که گفتم برخی بلدند این را مانند میل به خوردن و ... تربیت و کنترل کنند... ولی خیلی‌ها هم بلد نیستند... کلا ما فعلا به این‌اش کاری نداریم. منظور این است که این احساس‌ها درون مردها هست. حتی مردی که به ظاهر اصلا احساس خشونت‌طلبی و برتری جویی ندارد درونش این میل هست و ایجاد می‌شود. حالا یا سرکوبش می‌کند. یا کنترلش می‌کند. یا این حس را دارد ولی قدرت بروزش را ندارد.)
    (بماند که همین هورمون در خیلی جاها باعث خیر هم هست. مانند حفاظت از حریم خانواده. مانند کسب مدارج بالای ورزشی یا علمی یا مالی و ... در کل خیلی از موفقیت‌های دنیوی.) (اصلا یکی از تزهای خرید سهام این است که ببینیم سطح هورمونی مدیرعامل آن شرکت چقدر است!
    جدی گفتم! تزش را داده‌اند!)
    (بماند که به خاطر دقیقا همین چیزهاست که میزان جرایم در مردان بسیار زیادتر است. در همه‌جای دنیا. خانم‌ها هیچ وقت از خودرو پیاده می‌شوند با قفل فرمان پیاده نمی‌شوند! ولی خیلی از مردها این به کله‌شان می‌زند!)
    (بماند که البته در خانم‌ها هم یک چیزهای دیگر هست... مثلا برتری‌جویی نیست ولی حسادت هست... مردها با دست و بازویشان جرم می‌کنند و خانم‌ها با زبانشان نیش می‌زنند.)
    (بماند که بعد از ازدواج و به‌خصوص بعد از تولد بچه، هورمون‌های مرد خیلی متمایل به هورمون‌های زنانه می‌شود... سطح استروژن‌اش (اگر اشتباه نکنم) درون خون بالا می‌رود.)

    =====================

    اگر این شناخت را طرفین از هم داشته باشند خیلی به درک کمک می‌کند.
    خیلی جاها مثلا خانم‌ها از یک کار همسرشان مانند اینکه چرا در پس دادن فلان جنس به مغازه‌دار ناتوان بود می‌آیند به همسرشان غر می‌زنند... ولی نمی‌دانند که با همین کار دارند عملا آن حس مرد را تحریک می‌کنند... و تعجب می‌کنند که برای چیزی به این سادگی مرد پس از آن گفتگوی صمیمانه رفتارش عوض شده و حالت پرخاش گرفته... نمی‌دانند دارند آتشی روشن می‌کنند که قرار است بعدا دامنشان را بگیرد...
    همین‌جور مردها... مردها عموما نمی‌فهمند که خانم‌ها با «صحبت‌کردن» تخلیه‌ی عاطفی می‌شوند... خانمشان که می‌آید به آنها چیزی می‌گوید یا تعریف می‌کنند می‌آیند راهکار ارایه می‌کنند یا می‌گویند نباید فلان کار را می‌کردی و باید بهمان می‌کردی... درک نمی‌کنند... همین باعث می‌شود بعدا زندگی خودشان کوفتشان بشود!

    این چیزها را طرفین بدانند خیلی بهتر می‌توانند در کنار هم زندگی کنند.
    گاهی بعضی از پست ها میزارید جناب محمد حسین آدم متحیر میشه از این همه موشکافی و اشراف.
    به خدا صد ها کتاب نوشته شده در این رابطه هزاران ویس و کلیپ و پادکست هست هزاران مشاور، اما هیچکدوم به این زیبایی نمیتونستن واقعیت پشت داستان رو به سادگی و این چنین ملموس شرح بدن.

    بسیار عالی بود.

  10. 8 کاربر به خاطر ارسال مفید علیرضا حسنی از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #86
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط علیرضا حسنی نمایش پست ها
    گاهی بعضی از پست ها میزارید جناب محمد حسین آدم متحیر میشه از این همه موشکافی و اشراف.
    به خدا صد ها کتاب نوشته شده در این رابطه هزاران ویس و کلیپ و پادکست هست هزاران مشاور، اما هیچکدوم به این زیبایی نمیتونستن واقعیت پشت داستان رو به سادگی و این چنین ملموس شرح بدن.

    بسیار عالی بود.
    ?????
    نقل قول نوشته اصلی توسط کریس گاردنر نمایش پست ها
    یک بنده خدایی بود شغلش کارگری ساختمان بود
    خانمش هم دیپلم..بعد ازدواج خانم گفت دوست دارم بروم دانشگاه..مرد هم قبول کرد خانم را فرستاد دانشگاه..با پول کارگری هزینه دانشگاه را داد..
    بعد از اتمام دانشگاه..معلم شد...6 ماه بعد اشتغال ساز مخالف زد..که تو کارگری و من معلم...در حد و اندازه من نیستی...آخرش هم با وجود مخالفت شوهرش طلاق گرفت..
    مهریه را به اجرا گذاشت..طرف را روانه زندان کرد..تا وادار به طلاق بشود....

    نظرتان در مورد این وقایع چیه؟
    حالت چالشی شد...
    مرد که قطعا کار درستی کرده...
    این گناه است اگر اجازه نمی‌داد و زنش را محدود می‌کرد... (حالا گناهش را نمی‌دانم ولی «انصاف» نبود قطعا!)
    باید مرد هم زمانی که این قدر مردانگی به خرج داد و به زنش اجازه داد برود دانشگاه همزمان خودش هم یک زور اضافه می‌زد و هر شب یک مطالعه‌ی عمیق یکی دو ساعته انجام می‌داد.
    علم با مدرک فرق می‌کند.
    من پیش‌تر گفتم (به نقل از آن روانشناس) که زن‌ها دوست دارند یک مرد قوی کنارشان باشد. یکی از جنبه‌های قوی بودن علم است. (نه صرفا مدرک)
    اگر آن مرد هم خودش را از نگر علمی بالا می‌برد جوری که خانم می‌دید او با اینکه کارگر است ولی از دید فرهنگی و علمی خیلی بالاست باز به وجودش افتخار می‌کرد و او را تکیه‌گاه خودش می‌دید و در جامعه سرش را بالا نگه می‌داشت و می‌گفت این شوهرم است.

    ===================

    خیلی وقت‌ها مردها یک جنبه‌هایی ضعف‌هایی دارند... ولی در یک جنبه‌هایی قوت‌هایی دارند که آنها را می‌پوشاند. مثلا برخی بلد هستند خوب تکلم کنند. حرفشان در جمع شنونده دارد.
    یا مثلا برخی مردها پول زیاد دارند.
    یا مثلا برخی مردها بلدند یک سازی را خیلی خوب بزنند.
    ...
    خلاصه اینکه برخی از مردها یک خصوصیاتی دارند که جنبه‌های ضعفشان با آن پر می‌شود و به چشم زن می‌آید. این مطلوب هر دو است.
    (جنبه‌های ضعف: مثلا کوتاه‌تر بودن از دید قد نسبت به خانم یا از جنبه‌ی علمی. یا هنر. یا فرهنگ...)
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  12. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #87
    عضو فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2018
    نوشته ها
    4,530
    تشکر
    13,326
    تشکر شده 24,046 بار در 4,293 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    ۱- ازدواج با یک معامله اقتصادی تفاوتی ندارد . در این معامله به جز منافع مادی بخشی از ثمن معامله بواسطه احساسات مبادله می شود.
    ۲- ازدواج معامله ای است که هر دو طرف باید احساس برد داشته باشند وگرنه در نهایت هردو زیان خواهند کرد .
    ۳- توافقات قبل از ازدواج و پایبندی به شروط پذیرفته شده رمز پایداری خانواده است .
    ۴- خواسته ها و آرزوهای طرفین قبل از ازدواج باید با صداقت کامل مطرح شود تا بعد از ازدواج هر روز شاهد طرح خواسته جدیدی نبود!!
    ۵-عدم صداقت یکی از طرفین در پذیرش خواسته ها و شروط ازدواج طرف مقابل، اولین نطفه اختلافات پس از ازدواج است.
    ۶- جایگاه زن و مرد در خانواده باید قبل از ازدواج و طی توافقی با صداقت تعریف شود فرقی هم نمی کند کدام در چه جایگاهی باشد فقط کافی است هر دو طرف با صداقت شروط هم را بپذیرند و متعهد به اجرای آن باشند . نه آنکه بعد از اینکه خر از پل گذشت یکی از طرفین زیر حرفش یزند و هر روز خواسته جدید مطرح کند .
    ۷- حتما باید نعیین شود در خانواده ، پس از ازدواج حرف آخر را چه کسی خواهد زد . این مهمترین نکته ازدواج است . یک کشتی یا هواپیما همزمان نمی توانند دوتا راننده داشته باشد.
    ۸- حتی الامکان توافقات رفتاری و حد و حدودها و جایگاه زن و مرد براساس توافقات طرفین مکتوب شود و در حضور چند نفر از بزرگان فامیل امضا شود . شاید این به نظر عده ای خنده دار باشد . اما کسانی که ازدواج می کنند سالها بعد متوجه می شوند طرف مقابلشان تا چه حد به شروطی که قبل از ازدواج پذیرفته است متعهد بوده است .
    ۹- تجربه من می گوید خانمها روی حرفشان زیاد استوار نیستند . اگر به مثلها نگاه کنیم همیشه می گویند حرف مرد یکی است !به این معنی که مرد حرفش را تغییر نمی دهد . من نشنیده ام تاکنون گفته باشند حرف زن یکی است . البته این موضوع ممکن است در مورد همه مصداق نداشته باشد و قابل تعمیم نباشد .
    ۱۰-چیزی به نام برابری زن و مرد وجود ندارد . این به معنای برتری یکی بر دیگری نیست .ویزگیهای زن و مرد کاملا متفاوت است بنابراین مسئولیتهایشان هم بایستی متفاوت باشد.
    ۱۱-هدفم از طرح این موضوعات فقط تجربیات شخصی است ممکنه به درد کسانی بخورد که در ابتدای راه هستند. باز هم تاکید می کنم صداقت و شروط قبل از ازدواج و تعیین حد و حدودها و متعهد بودن به اجرای شروط پذیرفته شده رمز داشتن خانواده ای سالم و خوشبخت است .

  14. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید رادین1 از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #88
    ستاره‌دار (۱۰) کریس گاردنر آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    2,898
    تشکر
    10,081
    تشکر شده 19,463 بار در 2,880 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    ویرایش توسط کریس گاردنر : 2019/12/11 در ساعت 21:03

  16. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید کریس گاردنر از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #89
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    می‌خواستم بگویم به نگر من... باید برویم از کسانی که سال‌ها در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی کرده‌اند رمز خوشی‌شان را بپرسیم...
    ولی همین که این به ذهنم رسید یک چیز دیگر یادم آمد...
    روی همه‌ی این موارد اختلاف و موارد خطر (خطر تیره شدن روابط و روبروی هم قرار گرفتن زن و شوهر) یک چیزی می‌آید که می‌تواند همه‌ی چیزهای بد را باطل کند:
    عشق.

    منظورم عشق روز نخست نیست. همان که هوس است و عطش است و بعد از دو سال نشده می‌پرد...
    منظورم آن محبتی است که دل‌ها را سال‌ها به هم نزدیک می‌کند... و هیچ‌گاه هم انسان از آشامیدنش سیراب نمی‌شود.

    ==========================

    آهان. یک چیز دیگر یادم آمد. (داشتم به این می‌اندیشیدم که... خوب؟ عشق چگونه؟ عشق آغازین نه عشق دوم. چگونه؟)
    یک روانشناسی که دیدگاه‌های اسلامی داشت می‌گفت خداوند در قرآن وعده داده است که اگر زن و مرد اهل تقوا باشند خداوند بینشان مودت می‌افکند.
    (منظورش از تقوا احتمالا چشم چران نبودن و هوس‌باز نبودن و خدای‌نکرده دنبال نامحرم و ناموس دیگران نرفتن بود.)

    ==========================

    عشق لامذهب یک کوفتی است که چشم آدم را کور می‌کند...
    اگر یک خوبی داشته باشد کوری‌، همین‌جاهاست...
    عشق می‌تواند کاری کند که سال‌ها آدم عیب‌های مادرش یا فرزندش یا اعضای خانواده‌اش یا حتی قوم و قبیله‌اش یا حتی دین و مکتب اشتباهش را نبیند.
    آری. عشق آدم را کور می‌کند به هر چه مجبور می‌کند. آدم بدخاطرخواه را؟؟؟
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  18. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #90
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : ازدواج ?

    ه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ملکه ی ۹۲ ساله ی بریتانیا، صاحب طولانی ترین دوره ی سلطنت در تمام تاریخ بریتانیا، اختیاراتی مخصوص به خود دارد، مثل عفو مجرمان، اعلام جنگ، فرماندهی نیروهای مسلح و غیره. علاوه بر این ها، قوانینی در این کشور وجود دارد که ملکه بریتانیا از آن ها مستثنی است. اما این قوانین کدام هستند؟

    ۱- نیازی به پاسپورت ندارد

    ۲- ملزم به پرداخت مالیات نیست (اما این کار را انجام می دهد)

    ۳- ملزم نیست درخواست برای آزادی اطلاعات را قبول کند
    طبق قانون آزادی اطلاعات در بریتانیا، مطبوعات و عموم مردم اجازه دارند از چهره های عمومی سؤال کرده و درباره ی آن ها اطلاعات کسب کنند. با این حال، ملکه، همسر ملکه، فرزندان آن ها و نوه هایشان از این قانون مستثنی هستند، یعنی کسی هرگز نمی تواند از آن ها سؤالی کند.

    ۴- نیازی به گواهینامه ی رانندگی ندارد


    ۵- مجبور نیست محدودیت های سرعت در رانندگی را رعایت کند

    ۶- در برابر پیگرد قانونی مصونیت دارد
    گر ملکه الیزابت قانونی را زیر پا بگذارد که در این فهرست نیست، کسی نمی تواند او را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. طبق قانون، شکایت از ملکه بریتانیا به دادگاه یا پیگرد قانونی او غیر ممکن است.

    ۷- می تواند قو بخورد

    ۸- می تواند صاحب تمام دلفین ها باشد


    ===============================
    یک قانون دیگر هم بود که پیداش نکردم ، شبیه به مقام عصمت و معصومیت از هرگونه خطا واشتباه


    میگفت که اگر فرمانی دستور چیزی بده که و مشکل به وجود بیاد .... مقصر ملکه نیست...مقصر افرادی هستن که درست دستور را متوجه نشدن و بد اجراش کردن ...اگر درست انجامش میدادن درست میشد....چون ملکه معصوم هست

    ==============================

    اینم بنظرم یکی از مشکلات ازدواج هست ... متسفانه مخصوصا خانم ها نه مدیر وایمسن نه مسول اجرایی ..... در واقع هر کدوم وایسن و مشکل پیش بیاد میندازن گردن اون یکی

    البته !

    هیچ مشکلی نیست ، چون فقط تو حرف مسولیتش رو قبول نمی کنن .... استرس میگیرن.....شوهره یکم رند باشه مثل خانم رویا که چک رو گرفته و ..... می تونه زندگیو بهشت کنه



    آقا محمد حسین بازم یک جمله زیبایی داشتن که میگفت : هر مردی که فکر کنه دعوا رو از زنش برده ... مثل چی ( اصل کلام یادم نیست ) .. مثل چی خودشو انداخته تو بدبختی

    مرد زرنگ اجازه میده اول خانمش ارامش پیدا کنه و همه تقصیرا رو خودش گردن میگیره .... معمولا زن ها که ارامش میگیرن تازه 2 دو تا چهارتا میکنن میبینن خودشون مقصر بودن بعد همینجور جبران می کنن دیگه زندگی گلستان میشه....

    وی حتی اگر دو 2تا 4 تا هم نکرد اشکال نداره .... شما مسولیت گردن بگیرین بذارین ارامش داشته باشه... ارامش به خودتونم بر میگرده خیلی زود.
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  20. 9 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 9 از 11 نخست ... 67891011 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •