صفحه 118 از 120 نخست ... 1868108115116117118119120 آخرین
نمایش نتایج: از 1,171 به 1,180 از 1191

موضوع: گزیده های شعر و شاعری

  1. #1171
    عضو فعال hector آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2013
    نوشته ها
    1,764
    تشکر
    24,336
    تشکر شده 11,613 بار در 1,727 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری

    سود میرود زدستم ای بورسیان خدا را
    دردا که این روحانی بیچاره کرده ما را


    این باشه این جا،تا چند وقت دیگه اگر عمری باقی بود به دید خاطره ای به آن نگاه شود
    این نیز بگذرد

  2. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید hector از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #1172
    عضو فعال (حیدری) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    1,030
    تشکر
    7,026
    تشکر شده 6,639 بار در 1,072 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری

    شبی در کنج میخانه گرفتم تیغ در دستم
    بگفتم:خالقا! یارب؛ تو فکر کردی که من مستم؟
    کجائی تو؟ چه هستی تو؟ چه میخواهی تو از قلبم؟
    تو از مستی چه میدانی؟تو از قلبم چه میجوئی؟
    تو فرعون را خدا کردی؛ تو شیرین را زفرهادش جدا کردی
    سپردی تیغ بر ظالم؛ به مظلومان جفا کردی
    به آن شیطان خونخوارت ، تو ظلم ، را عطا کردی
    سپس گفتی : نشو کافر، تو فکر کردی که من مستم؟
    من آن باده پرستم که در میخانه ات هستم
    ندا آمد درست گفتی، ولیکن گوش کن جانم
    من هستم هر چه هستم؛ خالقت هستم
    خدای تو ؛ الهه تو ؛ من هستم
    مشو دلگیر ازمن؛ که درب حکمت را هنوز من نبستم
    در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !

  4. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید (حیدری) از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #1173
    عضو فعال (حیدری) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    1,030
    تشکر
    7,026
    تشکر شده 6,639 بار در 1,072 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری

    عجب صبری خدا دارد

    عجب صبری خدا دارد !
    اگر من جای او بودم .
    همان یک لحظه ی اول ،
    که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ،
    جهان را با همه زیبایی و زشتی ،
    به روی یکدگر ، ویرانه می کردم .
    *****
    عجب صبری خدا دارد !
    اگر من جای او بودم .
    که در همسایه ی صد ها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم ،
    نخستین نعره ی مستانه را خاموش آن دم ،
    بر لبِ ، پیمانه می کردم .
    *******
    عجب صبری خدا دارد !
    اگر من جای او بودم .
    که می دیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین ،
    زمین و آسمان را
    واژگون ، مستانه می کردم .
    *******
    عجب صبری خدا دارد !
    اگر من جای او بودم .
    نه طاعت می پذیرفتم ،
    نه گوش از بهر این بیداد گر ها تیز کرده ،
    پاره پاره در کف زاهد نمایان ،
    ************
    عجب صبری خدا دارد !
    اگر من جای او بودم .
    برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ،
    هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ،
    آواره و دیوانه می کردم .
    ************
    عجب صبری خدا دارد !
    اگر من جای او بودم .
    بگرد شمع سوزان ِ دل عشاق سرگردان ،
    سراپای وجود بی وفا معشوق را ،
    پروانه می کردم .
    **********
    عجب صبری خدا دارد !
    اگر من جای او بودم .
    به عرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ،
    تا که می دیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد ،
    گردش این چرخ را
    وارونه ، بی صبرانه می کردم .
    *************
    عجب صبری خدا دارد !
    اگر من جای او بودم .
    که می دیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنه ی این علم ِ عالم سوز مردم کش ،
    به جز اندیشه ی عشق و وفا ، معدوم هر فکری ،
    در این دنیای ، پر افسانه می کردم .
    **********
    عجب صبری خدا دارد !
    چرا من جای او باشم .
    همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ، تاب تماشای تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد
    وگرنه من به جای او چو بودم ،
    یک نفس کی عادلانه سازشی ،
    با جاهل و فرزانه می کردم .
    عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد !

    شعری از: معینی کرمانشاهی


    در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !

  6. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید (حیدری) از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #1174
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری


  8. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #1175
    عضو فعال (حیدری) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    1,030
    تشکر
    7,026
    تشکر شده 6,639 بار در 1,072 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری

    بی مرز تر از عشقم و بی خانه تر از باد
    ای فاتح بی لشگر من خانه ات آباد

    تا کی بنویسم که تو می آیی و هر بار
    قولِ "سرِ خرمن بدهی" ، دست مریزاد

    حافظ به تمسخر به دلم گفت فلانی
    دیریست که دلدار پیامی نفرستاد

    دور از تو فقط طعنه خورِ مردمِ شهرم
    مجنونم و یک شاعرِ دیوانه ی دل شاد

    دستم به جدایی برسد، رحم ندارم
    بد شد "گذرِ پوست به دبّاغ نیفتاد"

    با اینکه دلم گفته مدارا کنم اما
    ای داد از این دوری و از عشق تو بی داد

    تلخ است اگر دوریِ شیرین به خدا شکر
    این قرعه ی عشق است که افتاده به فرهاد..

    شهریار
    در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !

  10. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید (حیدری) از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #1176
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری


    ندیدم شهی در دل آرایی تو ، به قربان اخلاق مولایی تو


    تو خورشیدی و ذره پرور ترینی ، فدای سجایای زهرایی تو


    نداری به کویت ز من بی نواتر ، ندیدم کریمی به طاهایی تو


    نداری گدایی به رسوایی من ، ندیدم نگاری به زیبایی تو


    نداری مریضی به بد حالی من ، ندیدم دمی چون مسیحایی تو


    نداری غلامی به تنهایی من ، ندیدم غریبی به تنهایی تو


    نداری اسیری به شیدایی من ، ندیدم کسی را به آقایی تو


    امید غریبان تنها کجایی؟ ، چراغ سر قبر زهرا کجایی؟
    تجلی طه ، گل اشک مولا ، دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم


    گرفتار گودال خونین ، گرفتار غم های زینب ، سیه پوش قاسم


    عزادار اکبر گل باغ لیلا ، پریشان دست علم گیر سقا


    نفس های سجاد ، نواهای باقر ، دعاهای صادق


    کس بی کسی های شب های کاظم ، حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه


    تمنای هادی ، عزیز دل عسکری ، پس نگارا بفرما کجایی؟


    دلم جز هوایت هوایی ندارد ، لبم غیر نامت نوایی ندارد


    وضو و اذان و نماز و قنوتم ، بدون ولایت بهایی ندارد


    دلی که نشد خانه ی یاس نرگس ، خراب است و ویران صفایی ندارد


    بیا تا جوانم بده رخ نشانم ، که این زندگانی وفایی ندارد



    تجلی طاها از علی فانی


  12. 2 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #1177
    عضو فعال (حیدری) آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    محل سکونت
    تبریز
    نوشته ها
    1,030
    تشکر
    7,026
    تشکر شده 6,639 بار در 1,072 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری

    پاییز می‌رسد که مرا مبتلا کند
    با رنگ‌های تازه مرا آشنا کند

    پاییز می‌رسد که همانند سال پیش
    خود را دوباره در دل قالیچه جا کند

    او می‌رسد که از پس نه ماه انتظار
    راز درخت باغچه را برملا کند

    او قول داده است که امسال از سفر
    اندوه‌های تازه بیارد، خدا کند

    او می‌رسد که باز هم عاشق کند مرا
    او قول داده است به قولش وفا کند

    پاییز عاشق است، وَ راهی نمانده است
    جز اینکه روز و شب بنشیند دعا کند

    شاید اثر کند، وَ خداوندِ فصل ها
    یک فصل را بخاطر او جا به جا کند

    تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
    تقدیر خواست راه شما را جدا کند

    خش خش ... ، صدای پای خزان است، یک نفر
    در را به روی حضرت پاییز وا کند...
    #علیرضا_بدیع
    در روزگاری که “سلام” و “خداحافظ” فرقی‌ با هم ندارند نه ماندن کسی‌ حادثه ست نه رفتنِ کسی‌ فاجعه !

  14. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید (حیدری) از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #1178
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری

    حسین ارباب سینه امُ پاره پاره كن-جواد مقدم

    []
    حسین ارباب سینه امُ پاره پاره كن
    حسین ارباب حال منو نظاره كن
    حسین ارباب فكر یه راه چاره كن
    حسین ارباب
    حسین ارباب جوونیمون آقا فدات
    حسین ارباب كُشتی منو با روضه هات
    حسین ارباب چرا ترك خورده لبات حسین
    آروم نداره دل دیوونه
    از تو از بچه هات میخونه
    بانی اصلی روضه ی ما
    حضرت مهدیه صاحب الزمونه
    حسین، جانم ارباب
    حسین ارباب دوست دارم آقا زیاد
    حسین ارباب دلم یه كربلا میخواد
    حسین ارباب دعا بكن مهدی بیاد
    حسین ارباب
    حسین ارباب این دیگه بار آخره
    حسین ارباب ایشا الله كه یادم نره
    حسین ارباب آقا بدا رم میخره
    حسین ارباب
    سالار زینب تو عشق منی
    بمیرم آقا كه بی كفنی
    الهی مادر بمیره برات
    كه روی خاكا دست و پا میزنی
    حسین، جانم ارباب
    حسین ارباب تنگ دلم برا حرم
    حسین ارباب من كه غلام اكبرم
    حسین ارباب آقا بزار بازم برم
    حسین ارباب
    حسین ارباب دلم گرفتار توئه
    حسین ارباب یه عمره بیمار توئه
    حسین ارباب پیش علمدار توئه
    حسین ارباب
    امشب نگامون به دست شماس
    بزم مون آقا دوباره به پاس
    با رمز یا زهرا یا رقیه
    دست ماها رو می گیره عباس
    حسین،حسین،حسین

  16. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  17. #1179
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری

    متن نوحه:
    متن شعر الله الله
    **
    بزن ای آه غمگین ، نفسی بانگ یاحق
    نفس سینه بشکن، بزن آهنگ یا حق
    الله الله، کو صبح فتح و ظفر؟
    کی می آید پایان رنج بشر؟
    عالم در شور و نوا است، انسان بر سیل فنا است
    یک سو طغیان ستم، یک سو آهنگ بلا است
    نه خروش و آوایی، نه امیدی از جایی
    یارب دلها خون شد، از غربت و تنهایی
    ستم از حد بیرون شد، غم دلها افزون شد
    رفت از عالم یکسر، آرام و شکیبایی
    بنگر خصم سرکش را، بنگر دود و آتش را
    یک سو ذبح انسان را، یک سو مسخ ایمان را
    الله الله، فریاد از جور زمان
    الله الله، فریاد از اهرمنان
    در گمراهی سرگردان مانده بشر
    بی رونق شد ایمان از فتنه و شر
    وای از روزگار تنهایی
    یارب کو دم مسیحایی؟
    بزن ای دل آب دعا
    مگر آید روح بقا
    ناجی عالم کو؟ ناجی عالم کو؟
    **
    بگذر از دام عصیان، بشکن کابوس طغیان
    بنگر هر سوی عالم، چه رسد بر جان انسان؟
    با ثارالله فریادی تازه بزن، همچون زینب کاخ ظالم بشکن
    مردان شهر دعا، یاران خون خدا
    منجی خود منتظر است، امروز ماییم و شما
    دل اگر ایمان دارد، به خدا دل بسپارد
    می آید در میدان، مردانه و شیدایی
    دل آگه می داند، به کجا قرآن خواند
    بر نی قرآن خواندن، نی خلوت تنهایی
    هر روز، روز *عاشورا*، هر روز بانگ واویلا
    عالم از بلا پر شد، خاک از کربلا پرشد
    خبر از کوفه رسد، همه مشتاق حضور
    همه سرمست طلب، همگی طالب نور
    **
    *الله الله*، وای از پیمان شکنان
    تنها مانده در میدان، مرد زمان
    آمد با دعوتشان، ای وای از بیعتشان
    تنها شد روز نبرد، دنیا شد دشمن مرد
    سخن از ایمان ها شد، سخن از پیمان ها شد
    کوفی ماند و پیمان، با آنهمه رسوایی
    شه خوبان تنها شد، به سر نی سرها شد
    زینب ماند و زینب با آن سر سودایی
    نور از نیزه ها سرزد، آه از سینه ها سرزد
    بانگ نینوا زینب*، تیغ کربلا زینب
    دل غمگین بشارت، غم عالم سرآید
    برود این زمستان، خبر دیگر آید
    الله الله می آید فصل امید
    بر تاریکی می تازد صبح سپید
    شب را صبحی دگر است
    یاران وقت سحر است
    **
    برخیز ای اهل وفا، برخیز ای روح رها
    جور دیگر باید دید، دیده ها را باید شست
    تا کی جنگ و نفرت این دوزخ هرجایی؟
    زیر باران باید رفت، کینه ها را باید شست
    باید پایان یابد، این دوزخ تنهایی
    برخیز تا به هم سازیم، از عشق عالمی سازیم
    آن روز نوبهار آید، آن روز شهسوار آید

  18. کاربر زیر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده است:


  19. #1180
    عضو فعال mohammadhossein آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    818
    تشکر
    695
    تشکر شده 1,311 بار در 638 ارسال

    پاسخ : گزیده های شعر و شاعری

    زائر کوی حسین، گشته دل و جان ما


    زائر کوی حسین، گشته دل و جان ما
    بسته به موی حسین، حال پریشان ما
    دلخوشی عاشقان، روضه خون خداست
    جنّت ما هیأت است، مقصد ما کربلاست
    مولایم، اربابم یا حسین، از عشقت بی تابم یا حسین
    فریاد هل من ناصرت در یاد ماست
    یا لیتنا کنّا معک فریاد ماست (۲)

    در پی روح خدا، سوی خدا می رویم
    همچو شهیدان سوی، کرب و بلا می رویم
    جان و دل عاشقان، نذر رضای ولی
    نذر علمدار عشق، حضرت سید علی
    همراز گلهای پرپرم، سرباز گمنام رهبرم
    آخر شهیدم می کند عشق ولی
    چشم من و فرمان تو سید علی (۲)

    آتش هجرت زده، شعله به دلهایمان
    صاحب این دل تویی، حضرت صاحب زمان
    می رسی و می رود، سوز غم از سینه ها
    می رسی و می بری، غربت آدینه را
    یا مهدی، یا مولا العجل، آقا یابن الزهرا العجل
    یابن الحسن ای قبله هفت آسمان
    در هر نفس می خوانمت تا پای جان (۲)

    شاعر:محمد مهدی سیار


    زائر کوی حسین (ع)، گشته دل و جان ما | محرم سال 1390
    4.57 MB دانلود لینک

  20. 3 کاربر به خاطر ارسال مفید mohammadhossein از ایشان تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •