صفحه 51 از 120 نخست ... 414849505152535461101 ... آخرین
نمایش نتایج: از 501 به 510 از 1191

موضوع: گزیده های شعر و شاعری

  1. #501
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال
    سلام
    تاپیک انتخابی این هفته "شعر وشاعری "است...

    لازم است از دوستانی مانند آریامنش،داوود 110،ماهور،حامد 89،بابی چارلتون،بهنام،یاسر،پاشا، کاپیتان عزیز،MTZT ،mehrdad،باربد،alireza84،روح خشن و مصطفی 70 که در تاپیک "جنجال ها فوتبال" حضور فعال داشتند تشکر ویژه کنم...


    منتظر همه شما هستم
    to continue, please follow me on my page

  2. 14 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #502
    عضو فعال مصطفی مصری پور آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    6,850
    تشکر
    17,744
    تشکر شده 37,784 بار در 6,672 ارسال
    یه شعری بگم از خواجه حافظ که خیلی به بورس ما مربوط میشه:
    در بزم دور یک دو قدح در کش و برو
    لیکن طمع مکن وصل مدام را
    وقتي برنده ميشوي، نيازي به توضيح نداري! وقتي مي بازي چیزی برای توضیح دادن نداری!

  4. 9 کاربر به خاطر ارسال مفید مصطفی مصری پور از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #503
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال
    در این جا چار زندان است
    به هر زندان دو چندان نقب، در هر نقب چندین حجره، در هر
    حجره چندین مرد در زنجیر ...
    ****
    از این زنجیریان، یک تن، زنش را در تب تاریک بهتانی به ضرب
    دشنه ئی کشته است .
    از این مردان، یکی، در ظهر تابستان سوزان، نان فرزندان خود را، بر سر برزن،

    به خون نان فروش سخت دندان گرد آغشته است .
    از اینان، چند کس، در خلوت یک روز باران ریز، بر راه ربا خواری
    نشسته اند
    کسانی، در سکوت کوچه، از دیوار کوتاهی به روی بام جسته اند
    کسانی، نیم شب، در گورهای تازه، دندان طلای مردگان را
    شکسته اند.
    ***
    من اما هیچ کس را در شبی تاریک و توفانی نکشته ام
    من اما راه بر مردی ربا خواری نبسته ام
    من اما نیمه های شب ز بامی بر سر بامی نجسته ام .
    ***
    در این جا چار زندان است
    به هر زندان دو چندان نقب و در هر نقب چندین حجره، در هر
    حجره چندین مرد در زنجیر ...

    در این زنجیریان هستند مردانی که مردار زنان را دوست می دارند .
    در این زنجیریان هستند مردانی که در رویایشان هر شب زنی در
    وحشت مرگ از جگر بر می کشد فریاد .

    من اما در زنان چیزی نمی یابم - گر آن همزاد را روزی نیابم ناگهان، خاموش -
    من اما در دل کهسار رویاهای خود، جز انعکاس سرد آهنگ صبور
    این علف های بیابانی که میرویند و می پوسند
    و می خ***د و می ریزند، با چیز ندارم گوش .
    مرا اگر خود نبود این بند، شاید بامدادی همچو یادی دور و لغزان،
    می گذشتم از تراز خاک سرد پست ...

    جرم این است !
    جرم این است !


    ....شاملو
    to continue, please follow me on my page

  6. 12 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #504
    مدیر آمن خادمی آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    نوشته ها
    5,230
    تشکر
    32,109
    تشکر شده 59,939 بار در 5,248 ارسال
    چه راه دور...
    چه راه دور!
    چه راه دور بی پایان!
    چه پای لنگ!

    نفس با خستگی در جنگ
    من با خویشتن
    پا با سنگ!
    چه راه دور
    چه پای لنگ!
    to continue, please follow me on my page

  8. 11 کاربر به خاطر ارسال مفید آمن خادمی از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #505
    عضو فعال ناهید آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,409
    تشکر
    10,953
    تشکر شده 8,901 بار در 1,437 ارسال
    قول بده که خواهی آمد
    اما هرگز نیا!
    اگر بیایی
    همه چیز خراب میشود
    دیگر نمیتوانم
    اینگونه با اشتیاق
    به دریا و جاده خیره شوم
    من خو کرده ام
    به این انتظار
    به این پرسه زدن ها
    در اسکله و ایستگاه
    اگر بیایی
    من چشم به راه چه کسی بمانم ...؟!
    حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
    خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
    خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

  10. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید ناهید از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #506
    عضو فعال ناهید آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,409
    تشکر
    10,953
    تشکر شده 8,901 بار در 1,437 ارسال
    گوشه ای می گریستم ..
    عابری گفت :
    حالتان خوب است ؟!
    گفتم خوبم !
    تنها تکه ای «تنهایی»
    توی قلبم خونه کرده !
    حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
    خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
    خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

  12. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید ناهید از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #507
    عضو فعال ناهید آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,409
    تشکر
    10,953
    تشکر شده 8,901 بار در 1,437 ارسال
    تنهایی یعنی: عاشقشی ؛ ولی حق نداری بهش زنگ بزنی .... چون اون دیگه تنها نیست
    حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
    خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
    خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

  14. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید ناهید از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #508
    عضو فعال مصطفی مصری پور آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    6,850
    تشکر
    17,744
    تشکر شده 37,784 بار در 6,672 ارسال
    نازی
    نازی مرد
    آن همه دویدن و سراب
    این همه درخشش و سیاه
    تا کجا من اومدم
    چطوری برگردم؟
    چه درازه سایهام
    چه کبود پاهام
    من کجا خوابم برد؟
    یه چیزی دستم بود! کجا از دستم رفت؟
    من میخواهم برگردم به کودکی
    قول میدهم که از خونه پامو بیرون نذارم
    سایه مو دنبال نکنم
    تلخ تلخم
    مثل یک خارک سبز
    سردمه و می دونم هیچ زمانی دیگه خرما نمیشم
    چه غریبم روی این خوشه سرخ
    من میخوام برگردم به کودکی
    نمیشه، نمیشه
    کفش برگشت برامون کوچیکه
    پابرهنه نمیشه برگردم ؟
    پل برگشت توان وزن ما را نداره! برگشتن ممکن نیست
    برای گذشتن از ناممکن، کی یو باید ببینیم!؟
    رویا رو، رویا رو
    رویا را کجا زیارت بکنم؟
    در عالم خواب
    خواب به چشمام نمیآد
    بشمار , تا سی بشمار … یک و دو
    سه و چهار
    پنج و شش
    هفت و هشت
    نه و ده



    قرینه است
    این درخت آن درخت
    بر آبی بی انتهای بالاتر
    تنها جای تو خالی ست
    سبزه قبای خواب ُ خیال من
    و دوباره خش خش گربه ی یاد تو
    که به حیاط دلم برگشته است
    می نشینم
    و در جمعیت نیمه روشن آن سوی پنجره
    در ایستگاه دنبال کسی شبیه تو می گردم
    و خوب می دانم که کسی کـَـس نمی شود
    زیرا هیچ انسانی قادر به ادامه انسانی دیگر نیست
    پس بازی ها فقط یک بازی اند ُ همین
    با این وجود کسی شبیه تو را پیدا می کنم
    و از او دور می شوم
    و هر چه دورتر می شوم
    شباهتش به تو بیشتر و بیشتر می شود
    و باز سکوت

    *** حسین پناهی
    وقتي برنده ميشوي، نيازي به توضيح نداري! وقتي مي بازي چیزی برای توضیح دادن نداری!

  16. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید مصطفی مصری پور از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #509
    عضو عادی
    تاریخ عضویت
    May 2011
    نوشته ها
    23
    تشکر
    323
    تشکر شده 85 بار در 21 ارسال
    تو مگو ما را بدان شه بار نیست

    با کریمان کارها دشوار نیست

  18. 6 کاربر به خاطر ارسال مفید مرتضی از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #510
    عضو فعال ناهید آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,409
    تشکر
    10,953
    تشکر شده 8,901 بار در 1,437 ارسال
    خداوندا
    هم خدای من بودی هم خدای او...اما...برای او بیشتر خدائی کردی
    هرجا به من دروغ گفت او را بخشیدی
    هرجا در عشق کم فروشی کرد بخشیدی
    هرجا نگاهش را از من دزدید بخشیدی
    هرجا دل دزدی اش را به مالخری دیگر فروخت بخشیدی
    هرچه کرد بخشیدی!! بی محاکمه بی ثبت در پرونده!!
    حالا در حق من خدا باش و کمک کن دلم را از او پس بگیرم.
    حضورهیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست !
    خداوند در هر حضور جادویی نهان کرده برای کمال ما
    خوشا آن روزی که در یابیم جادوی حضوریکدیگر را

  20. 9 کاربر به خاطر ارسال مفید ناهید از ایشان تشکر کرده اند:


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •