برای اندیشه
__________
بازارها دارای حالات مختلفی هستند.
(نمیگویم دارای دو جهت مختلف کاهشی/افزایشی یا نمیگویم دارای دو گونه موج جنبشی و کاهشی یا نمیگویم دو درجه آزادی محصور شده یا رها (محصور یعنی تحت تاثیر سیاست یا بازارگردان)... نه... کلا به همهی اینها دارم اشاره میکنم.)
کسی که فقط با یک راهبرد خشک وارد بازار میشود ممکن است راهبردش به گونهای باشد که در یک بازار سود بکند ولی همان سود را در حالت دیگری از بازار از دست بدهد!
این چرخهها ممکن است هر چند سال یک بار اتفاق بیافتد! و با همان یک بار اتفاق افتادن باعث شود یک سری از گردونهی رقابت خارج شوند. یک عده که از قضا بسیار هم در کار خودشان ماهر شدهاند!!! و خاک بازار را هم خوردهاند! البته نه زیاد!
مثلا در همین بازار خودمان... در سال ۱۳۹۲ اتفاقی افتاد که تا مدتها پیش از آن سابقه نداشت و تا کنون هم تکرار نشده! اگر دوباره آن موج ایجاد شود (که بعید هم نمیدانم) امکان دارد یک عده دوباره از چرخهی حیات بازرگانی و از دور رقابتها حذف شوند! کما اینکه در سال ۹۲ یک عده حذف شدند! چون ذهنشان عادت کرده بوده به روند چند ساله و خبر نداشتند از اینکه کلا روش بازار قرار است عوض شود!
کسی که اهل خرید در کف بوده باشد ممکن است در همچنین جاهایی که یک رشد دست جمعی بازار رخ میدهد آچمز شود و از بازی بیرون برود!
در بازار مسکن همیشه سود بود... اگر خاطرتان باشد... در دورهی رفسنجانی و خاتمی و احمدینژاد سود خوبی تو بسازبفروشی بود... ولی (طبق گزارشهای آقای ادیب) در دورهی جدید بسیاری زیانهای وحشتناک کردند در این بازاری که همیشه پر سود بود... (من جمله بانکیها و مشتریانشان)
رکب خوردند!
روند هر ساله دستشان آمده بود ولی خبر نداشتند که یک روند بلند مدتتر دارد سر میرسد...
بازی دارد عوض میشود و مکانیزمش دارد تغییر میکند...
مثال دیگری که میتوانم عرض کنم (این را هم از جناب ادیب عزیز یاد گرفتیم) چرخههای بحران اقتصادیای است که ابرقدرتها ایجاد میکنند... و این بار ترامپ مسئولش شده... این هم هر ده سال یک بار اتفاق میافتد و یک سری از بازیگران که خوشحال به روند رو به رشد آن ده سال عادت کردهاند را نابود میکند! حتی بازیگرانی به بزرگی یک کشور! کشورهایی مانند یونان و اسپانیا و ایتالیا...
یا مغازهداری در ایران... در ایران سالها مغازهداری یک شغل کمخطر و پر درآمد بود... به گونهای که چندین برابر کارمندان پول داشت... شما کوفتفروشی هم میزدی از زمین برایت پول فواره میکرد! حتی اگر پول مغازه هم نداشتی و اجاره میکردی یا از این بدتر! حتی اگر پول جنس نداشتی و با یک ضامنی، چکی، وامی، اعتباری، چیزی جنس بهت عاریه میدادند میتوانستی خیلی راحت از سود فروش همان اجناس کاسبی بسیار عالیای داشته باشی که هم اجاره مغازه را بدهی و هم پول جنس را و هم اینکه این قدر سود کنی که پس از چند وقت همان مغازه که گران هم بود را بخری!!! وضع اینگونه بود! ولی اکنون چطور؟ بازی عوض شد!
یا دورههای خشکسالی و پرآبی که معروفترینش در مصر باستان (زمان حضرت یوسف(ع)) اتفاق افتاد و یک عده که با روند چندین ساله پیشین اخت شده بودند و سود میبردند را به زیر کشید...