سلام جناب چامسکی. از سالهای دور همیشه با اشتیاق مطالب شما را خوانده و لذت برده ام. ممنون که تجاربتون را به اشتراک می گذارید.
در مورد این موضوعی که دکتر ادیب در سمینارشون فرمودن مطلبی دارم.
وقتی که این فایل را گوش کردم رفتم یک ترازنامه ای از وضعیت مالی ام در سال 90 به دلار درآوردم (سالی که نیاز های اساسی زندگی ام را تامین کرده بودم خانه، خودرو، ازدواج و مبلغی نقدینگی ودلار داشتم) بعد همین کار را برای زمان حال انجام دادم. بصورت حیرت انگیزی دیدم که دو سوم دارایی سال 90 ام باضافه نتیجه 7 سال کار سنگین در مناطق عملیاتی نفتی جنوب خاکستر شده (بقول یک از همکاران دزدیده شده است) دوهفته افسرده بودم.
بعد رفتم کمی واکاوی کردم که چرا اینطور شده است؟
صرفنظر از بحث افزایش های لجام گسیخته قیمت ارز به دلایل سیاست های حکومتی یکسری اشتباهاتی خود ماها داریم. به نظرم بزرگترینش اختصاص وزن نامعقول از سرمایه به مسکن و املاک است. اکثر ایرانیها رسوب دارایی در این بخش دارند و بدون این که متوجه شوند دارایی شان از بین میرود. از سال 80 تا کنون قیمت متوسط ریالی مسکن در تهران 16 برابر شده ولی به دلار ثابت و اندکی کاهشی بوده است. جالب اینکه سود مرکب 18 درصدی هم در این مدت 16 برابر شده است.
یک جوان ایرانی بر اساس تفکرات و باورهای خود و اطرافیان در آغاز زندگی خود با گرفتن انواع و اقسام وام ها یک ملکی برای خود تهیه می کند و تا چندین سال حاصل زحمات خود را در آن دفن می کند. جالب اینجاست که بعد از اتمام قسط هاش دوباره به فکر بزرگتر کردن آن میافتد و تکرار اشتباه.
سرمایه گذاری در ملک فقط در یک سری موقعیت های مکانی و زمانی خاص سود آور است و گرنه کار عبثی است.
بعضا آدم های متولی را می دیدم که از خودشان منزل شخصی ندارند و اجاره نشینند الان می فهمم که آنها چه تفکراتی دارند.
خلاصه کلام این مملکت بهشت کارهای دلالی و استفاده از رانتهای عجیب و غریب (مخصوصا در بخش انرژی که در مقاطعی نصیب بعضی شرکتها می شود و ما بورسی ها هم می توانستیم با کمی هوش و درایت از آنها بهره جوییم) است و با کار و نوآوری و...واقعا نمیشه به جایی رسید. همه جوره اش را دیده ام پیمانکارش، مغز متفکر صاحب اختراعات ناب، مهندس مشاورش و... همه اش عقب گرد است.