صفحه 8 از 11 نخست ... 567891011 آخرین
نمایش نتایج: از 71 به 80 از 103

موضوع: کارگاه اندیشه ?

  1. #71
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    تنظیمات مطلوب نشانگرها
    ==============
    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    اگر از شبکه بلدید استفاده کنید میزانش را به صورت خودکار برای هر نماد به دست بیاورید. (ما به اینها می‌گوییم شبکه‌های پیشین یا آغازین. یعنی پیش‌پردازش‌هایی روی همان ورودی‌های نخست انجام می‌دهند.)
    اگر برنامه‌نویسی معمولی بلدید برای هر نمودار به صورت خودکار این رقم را در بیاورید.
    اگر برنامه‌نویسی ضعیف بلد هستید این میزان را برای کل نمادها به دست بیاورید.
    اگر برنامه‌نویسی بلد نیستید باز همین کار را بکنید. ولی به صورت چشمی/دستی.
    ==================
    روش کار به این صورت است که ببینیم چه چیز مطلوب است و همان را بسنجیم!
    ههههههه
    شوخی هم نکردم!
    واقعا روش کار همین است!
    ==================
    مثلا اگر ما دنبال نقاط برگشتی هستیم می‌بینیم با کدام تنظیمات (دوره) برگشت‌های بیشتری داریم.
    (این اعداد کلیشه‌ای را هم بریزیم دور. عدد باید متغیر و منعطف باشد. برای هر نمودار و برای هر زمان! اگر نه دست کم برای بازار خودمان عدد متناسب آن را پیدا کنیم.)
    (فعلا فیلم‌برداری از صفحه‌ام کار نمی‌کند وگرنه GIFاش را می‌گذاشتم. فعلا به همین تصویر نگاه کنید.)
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  2. 8 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  3. #72
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    سلام
    آقا محمد حسین ?
    شما که 3 سال وقت گذاشتید یک سامانه ی عالی ساختین
    لطفا باز هم وقت بگذارید ? یک سامانه که خودش را ارتقاء میدهد به شرایط روز، بسازید ? دو روز دیگر متاهل می شوید فرصتتان برای کارهای عمیق از بین می رود ? بیاین از الان شروع کنید

    استارتش را هم من میزنم ?

    بنظرتان همچین سامانه ای ممکن است؟ ? (سوالی جهت شروع پژوهش)
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  4. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


  5. #73
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط sooroosh1315 نمایش پست ها
    سلام
    آقا محمد حسین ������
    شما که 3 سال وقت گذاشتید یک سامانه ی عالی ساختین
    لطفا باز هم وقت بگذارید ������ یک سامانه که خودش را ارتقاء میدهد به شرایط روز، بسازید ������ دو روز دیگر متاهل می شوید فرصتتان برای کارهای عمیق از بین می رود ������ بیاین از الان شروع کنید

    استارتش را هم من میزنم ������

    بنظرتان همچین سامانه ای ممکن است؟ ������ (سوالی جهت شروع پژوهش)
    شدن که... حتما می‌شود...
    ولی موضوع زمان است...
    این یک پروژه می‌شود در حد فراتر از تیم ملی...
    البته بستگی دارد که منظور شما دقیقا چه باشد (در چه سطحی منظورتان باشد) ؟
    اگر یک چیزی مانند انسان منظورتان هست... که ربط سیاست را به بورس با توجه به حالات تفسیری (نه شرطی) بفهمد... گمان کنم چند صد هزارتا رایانه نیاز باشد... و البته هزارتا برنامه‌بنویس!
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  6. 8 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  7. #74
    ستاره‌دار(3) roya123 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    محل سکونت
    shiraz
    نوشته ها
    5,546
    تشکر
    26,534
    تشکر شده 30,129 بار در 5,476 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    شدن که... حتما می‌شود...
    ولی موضوع زمان است...
    این یک پروژه می‌شود در حد فراتر از تیم ملی...
    البته بستگی دارد که منظور شما دقیقا چه باشد (در چه سطحی منظورتان باشد) ؟
    اگر یک چیزی مانند انسان منظورتان هست... که ربط سیاست را به بورس با توجه به حالات تفسیری (نه شرطی) بفهمد... گمان کنم چند صد هزارتا رایانه نیاز باشد... و البته هزارتا برنامه‌بنویس!
    فیلترنویسی رو چجوری میشه یاد گرفت جناب محمدحسین؟؟؟؟
    من برنامه نویسی توی نرم افزار flac3d و انجام دادم. و یه کمی هم متلب
    آیا فیلترنویسی واسه بورس خیلی سخت تر از اوناست؟
    و اینکه با چه نرم افزاری کار می کنید؟؟؟

    اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
    شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"


  8. 4 کاربر به خاطر ارسال مفید roya123 از ایشان تشکر کرده اند:


  9. #75
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    شدن که... حتما می‌شود...
    ولی موضوع زمان است...
    این یک پروژه می‌شود در حد فراتر از تیم ملی...
    البته بستگی دارد که منظور شما دقیقا چه باشد (در چه سطحی منظورتان باشد) ؟
    اگر یک چیزی مانند انسان منظورتان هست... که ربط سیاست را به بورس با توجه به حالات تفسیری (نه شرطی) بفهمد... گمان کنم چند صد هزارتا رایانه نیاز باشد... و البته هزارتا برنامه‌بنویس!
    یعنی عملا اقتصادی نیس ?
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  10. 5 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


  11. #76
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط sooroosh1315 نمایش پست ها
    جانس (به انگلیسی: Jounce) یا اسنپ در فیزیک عبارت است مشتق چهارم بردار مکان نسبت به زمان یا نرخ تغییرات جرک نسبت به زمان. جانس با معادلات زیر توصیف می‌شود.

    ی وقت نشستی تو ماشین می خوای شروع کنی به حرکت، یک تا صد ماشین، 100 ثانیه طول میکشه و چه لذتی هم میده وقتی شتاب رو به جلو هست و پشت کمرت تکیه گاه صندلی هست، 100 ثانیه تک تک مهره های کمرت لذت می برن،
    بعد سرعت میرسه به 100، یک لحظه ی ترمز میگیری، سرعت میرسه به 50، یعنی هنوزم داری با ی سرعت خوب رو به جلو میری و اصلا متوقف نشدی، فقط ی لحظه، یک شتاب منفی رو تحمل کردی،

    نمی دونم چرا اینا رو گفتم ������
    ولی احساس افسردگی بدی دارم:/

    ی وقت توقع داری سهم منفی پنج بخوره و منفی3 میخوره، کلی خوشحال میشی با اینکه ضرر کردی!

    ی وقتم توقع داری 20 درصد بگیری، فقط 7 درصد گرفتی، با اینکه تو سودی، ولی حالت خوب نیست.

    آدمیزاد (حال و احوالش) چیز جالبیه، خودآگاهم با مشتق مشکل داره هنوز که هنوزه، نمی دونم این ناخودآگاه مشتق و انتگرال از کجا یاد گرفته.������

    بهمن ماه، مبارک.

    (مقدمه،
    در پرانتز:
    در فلسفه بحثی هست تحت عنوان علت و معلول.
    یکی از خوبی‌های آن در تقابل قرار دادن آن با بحث زمان است.
    ما معمولا همه چیز را زمانی می‌بینیم. (زمانی/مکانی)
    به عبارتی دید ما سطحی است. افقی است.
    ولی در فلسفه ما این بحث یاد می‌گیریم که عمودی نگاه کنیم. کلی نگاه کنیم.
    این‌قدر به خود زمان دقت نکنیم بلکه به یک پله قبل از زمان نگاه کنیم و قبل از زمان هم «زمانی» نیست.
    )
    ======================
    مشتق خودش نباید به تنهایی بررسی شود. بلکه باید در راستای مرتبه/مرتبه‌های بالاتر از خودش دیده و بررسی شود.
    شبیه امواج الیوت. که ما از بالاترین درجه آغاز باید بکنیم به شمارش. و اگر این کار را نکنیم یک وقت موج سی و موج سه را با هم اشتباه می‌گیریم.
    چون می‌دانم در جستار درباره‌اش توضیح دادم دیگر زیاده‌گویی نمی‌کنم.
    ویرایش توسط mhjboursy : 2020/01/21 در ساعت 06:58
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  12. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  13. #77
    عضو فعال مرشد آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    نوشته ها
    548
    تشکر
    1,440
    تشکر شده 2,405 بار در 504 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    روزی روزگاری نه در زمان های دور در همین حوالی مردی زندگی می کرد که همیشه از زندگی خود گله مند بود و ادعا می کرد بخت با من یار نیست تا وقتی بخت من خواب است زندگی من بهبود نمی یابد.
    پیر خردمندی وی را پند داد تا برای بیدار کردن بخت خود به فلان کشور نزد جادوگری توانا برود. او رفت و رفت تا در جنگلی سرسبز به گرگی رسید. گرگ پرسید: ای مرد کجا می روی؟
    مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست! گرگ گفت: می شود از او بپرسی که چرا من هر روز گرفتار سر دردهای وحشتناک می شوم؟ مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد.
    او رفت و رفت تا به مزرعه ای وسیع رسید که دهقانانی بسیار در آن سخت کار می کردند. یکی از کشاورزها جلو آمد و گفت: ای مرد کجا می روی؟ مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست!
    کشاورز گفت: می شود از او بپرسی که چرا پدرم وصیت کرده است من این زمین را از دست ندهم زیرا ثروتی بسیار در انتظارم خواهد بود، در صورتی که در این زمین هیچ گیاهی رشد نمی کند و حاصل زحمات من بعد از پنج سال سرخوردگی و بدهکاری است ؟ مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد.

    او رفت و رفت تا به شهری رسید که مردم آن همگی در هیئت نظامیان بودند و گویا همیشه آماده برای جنگ. شاه آن شهر او را خواست و پرسید: ای مرد به کجا می روی ؟ مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست!
    شاه گفت: آیا می شود از او بپرسی که چرا من همیشه در وحشت دشمنان به سر می برم و ترس از دست دادن تاج و تختم را دارم، با ثروت بسیار و سربازان شجاع تاکنون در هیچ جنگی پیروز نگردیده ام ؟ مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد.

    پس از راه پیمایی بسیار بالاخره جادوگری را که در پی اش راه ها پیموده بود را یافت و ماجراهای سفر را برایش تعریف کرد. جادوگر بر چهره مرد مدتی نگریست سپس رازها را با وی در میان گذاشت و گفت: از امروز بخت تو بیدار شده است برو و از آن لذت ببر! و مرد با بختی بیدار باز گشت. به شاه شهر نظامیان گفت: تو رازی داری که وحشت برملا شدنش آزارت می دهد، با مردم خود یک رنگ نبوده ای، در هیچ جنگی شرکت نمی کنی، از جنگیدن هیچ نمی دانی، زیرا تو یک زن هستی و چون مردم تو زنان را به پادشاهی نمی شناسند، ترس از دست دادن قدرت تو را می آزارد. و اما چاره کار تو ازدواج است، تو باید با مردی ازدواج کنی تا تو را غم خوار باشد و همراز، مردی که در جنگ ها فرماندهی کند و بر دشمنانت بدون احساس ترس بتازد. شاه اندیشید و سپس گفت :حالا که تو راز مرا و نیاز مرا دانستی با من ازدواج کن تا با هم کشوری آباد بسازیم. مرد خنده ای کرد و گفت: بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر تو نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است! و رفت…

    به دهقان گفت: وصیت پدرت درست بوده است، شما باید در زیر زمین بدنبال ثروت باشی نه بر روی آن، در زیر این زمین گنجی نهفته است، که با وجود آن نه تنها تو که خاندانت تا هفت پشت ثروتمند خواهند زیست. کشاورز گفت: پس اگر چنین است تو را هم از این گنج نصیبی است، بیا باهم شریک شویم که نصف این گنج از آن تو می باشد. مرد خنده ای کرد و گفت: بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر گنج نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است! و رفت…

    سپس به گرگ رسید و تمام ماجرا را برایش تعریف کرد و سپس گفت: سردردهای تو از یکنواختی خوراک است اگر بتوانی مغز یک انسان کودن و تهی مغز را بخوری دیگر سر درد نخواهی داشت! شما اگر جای گرگ بودید چکار می کردید ؟ بله. درست است! گرگ هم همان کاری را کرد که شاید شما هم می کردید، مرد بیدار بخت قصه ی ما را به جرم غفلت از بخت بیدارش درید و مغز او را خورد.
    ویرایش توسط مرشد : 2020/01/21 در ساعت 12:25

  14. 8 کاربر به خاطر ارسال مفید مرشد از ایشان تشکر کرده اند:


  15. #78
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    بررسی دو نمودار نسبت به هم
    ==================
    روش‌ها:
    ۱- تقسیم کردن دو نمودار (یکی بر دیگری).
    ۲- کنار هم رسم کردن دو نمودار.
    الف) هر دو از یک جا آغاز شوند.
    ب) مهمترین دره یا قله‌ی هر دو روی هم منطبق شود.
    ج) بخش زیادی از نمودارها روی هم بیافتد و بیشترین تماس را داشته باشند.
    ۳- ایجاد یک نشانگر با خاصیت محدود شده از هر دو و مقایسه‌ی نشانگرهای مشتقه (به جای اصل نمودارها). (بیشتر حالت درصدی در آوردن و بیشتر تفریق کردن.)
    ۴- تفریق کردن دو نمودار از هم (اینجا هم در حقیقت به صورت یک نشانگر در می‌آیند تقریبا: به صورت نمودار درصدی)



    دوستان (قدیمی بیشتر) بیشتر از این گونه‌ی شماره‌ی یک استفاده می‌کنند. یعنی دو نمودار را بر هم تقسیم می‌کنند و می‌گویند فلان چیز نسبت به فلان چیز.
    من این کار را نمی‌کنم. من بیشتر مدل شماره‌ی سه را می‌پسندم. یعنی یک نشانگر از هر دو می‌سازم بعد این دو را با هم مقایسه می‌کنم. برای اینکه ذهنم بیشتر این‌گونه بار آمده (آورده‌ام‌اش).

    توضیح: دو صدا را که شما می‌شنوی... نمی‌توان به آسانی آنها را با هم مقایسه کرد. باید یک مولفه‌ی مشترک از هر دو استخراج کنی بعد این عامل مشتقه را مورد بررسی قرار دهی. چیزی مانند بسامد و بلندا و فاز و لحن! و معنا (و دیگر خصوصیات معنا مانند ژرفای معنا و درستی معنا و زیبایی) و ... ولی همین‌جوری اگر بخواهی دو صدا را با هم مقایسه کنی؟؟؟ معنی نمی‌دهد.
    پس از این توضیح (و به خاطر اینکه اینجا جستار اندیشه است) می‌گوییم که همان مورد شماره‌ی یکم هم در حقیقت زیرمجموعه‌ی مورد شماره‌ی سوم است به شرطی که خودش یک مولفه‌ی مشتقه مشترکه باشد (و هست). ولی باز با این حال ما علاقه داریم که دوباره از آن موارد جزئی‌تری مشتق کنیم.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  16. 7 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  17. #79
    ستاره‌دار (۱۳) mhjboursy آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2013
    محل سکونت
    خواجه لامکان تویی بندگی مکان مکن
    نوشته ها
    18,270
    تشکر
    51,028
    تشکر شده 84,811 بار در 17,704 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    یک چیزی را چندین بار گفته‌ام و باز هم می‌خواهم بگویم و آن متناسب بودن راهبردها برای دوره‌های متفاوت (از بازار) است.
    همین.


    توضیح بیشتر اینکه شما مثلا دارید روی یک راهبرد سرمایه‌گذاری می‌کنید و کاملا به آن واقف شده‌اید... بعد از مدتی که از آن جواب گرفتید می‌بینید که دیگر آن کارایی سابق را ندارد و ای بسا واکنش معکوس می‌دهد و باعث کاهش بازده شما شده است.
    این را زمانی فهمیدم که عملکرد سامانه‌های داد و ستدی خودکارم را بررسی می‌کردم و تراز سالانه‌اش را می‌سنجیدم. (چندین سال پیش در جستار «کارگاه» هم منعکس کردم.) خیلی عجیب بود... یک راهبرد که در یک دوره بازدهی عجیب و عالی داشت در دوره دیگر زیان‌ده بود. یک زیان‌ده وحشتناک!
    نمونه‌ای ملموس اگر بخواهم برایتان بیاورم سال ۹۷ و ۹۸ است. که سال ۹۷ هر کسی راهبرد بنیادی داشت برد کرده بود و همین کسانی که در آن سال بنیادی خرید و فروش می‌کردند باید بالکل راهبردشان را در سال بعد می‌انداختند دور. شرکت‌های زیان‌ده یا با سود بسیار کم در سال ۹۸ می‌آمدند و رشدهایی افسانه‌ای می‌کردند و شرکت‌های بزرگ بنیادی در جا می‌زدند. همان شرکت‌هایی که سال‌ها در اوج بودند.

    چگونگی‌اش زیاد مهم نیست ولی برای کسانی که به کارهای پژوهشی و فلسفی علاقه دارند می‌گویم. داستان وجود چرخه‌ها و امواج بزرگتر است. بزرگتر از مقیاسی که داریم معمولا در آن کار می‌کنیم. کسی که در امواج ریز (زیر) مستغرق شده حواسش به چرخه‌های بزرگتر نیست. برای همین سر در نمی‌آورد چه شد و چه نشد. بار هفتم و هشتم و نهم یک پدیده را می‌بیند و (تجربه می‌کند و) یاد می‌گیرد و بار دهم و یازدهم از دانشش استفاده می‌کند و همه‌جوره این راهبرد/راهکار را مسلط می‌شود و بار دوازدهم می‌بیند روش کارایی ندارد. هر چقدر می‌اندیشد سر در نمی‌آورد. بار سیزدهم هم باز کارایی ندارد. بار چهاردهم کارایی دارد. بار پانزدهم باز کارایی ندارد.
    همیشه باید از کلی‌ترین حالت آغاز کرد و به سمت جزئیات آمد.
    چرخه‌هایی مانند ترسالی و خشک‌سالی... دوره‌های ریاست‌جمهوری... حاکمیت مذاهب و اندیشه‌ها و مکاتب فکری... حاکمیت و سلطه‌های نظامی سیاسی کلی (امپراطوری‌ها) در جهان... (مثلا اگر آمریکا جایش را در جهان به چین بدهد یک سری از روال‌ها و روندها در چه می‌دانم... حتی... در بغالی‌های ایران هم ممکن است تغییر کند!) تغییرات عظیم و بزرگ فناوری (مانند اینترنت یا هسته‌ای یا ماشین‌ها (روبات‌ها)
    البته! ما که توانایی دید همه چیز را نداریم... توانایی‌های هر کسی و هر مجموعه‌ای محدود است و نمی‌تواند در مورد تمام مسائل تخمینی درست داشته باشد... ولی صرفا منظور از این نوشته این بود که... اگر یک مدت با یک ابزار داشتیم یک کاری را انجام می‌دادیم و بعد دیدیدم که ابزار کارایی ندارد بدانیم جریان چیست و بازی از کجا آب می‌خورد و بتوانیم بهتر و تندتر جستجو کنیم که چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد...
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

  18. 13 کاربر به خاطر ارسال مفید mhjboursy از ایشان تشکر کرده اند:


  19. #80
    ستاره‌دار (۲) sooroosh1315 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    محل سکونت
    همین جا
    نوشته ها
    5,358
    تشکر
    48,116
    تشکر شده 15,256 بار در 3,560 ارسال

    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    نقل قول نوشته اصلی توسط mhjboursy نمایش پست ها
    یک چیزی را چندین بار گفته‌ام و باز هم می‌خواهم بگویم و آن متناسب بودن راهبردها برای دوره‌های متفاوت (از بازار) است.
    همین.


    توضیح بیشتر اینکه شما مثلا دارید روی یک راهبرد سرمایه‌گذاری می‌کنید و کاملا به آن واقف شده‌اید... بعد از مدتی که از آن جواب گرفتید می‌بینید که دیگر آن کارایی سابق را ندارد و ای بسا واکنش معکوس می‌دهد و باعث کاهش بازده شما شده است.
    این را زمانی فهمیدم که عملکرد سامانه‌های داد و ستدی خودکارم را بررسی می‌کردم و تراز سالانه‌اش را می‌سنجیدم. (چندین سال پیش در جستار «کارگاه» هم منعکس کردم.) خیلی عجیب بود... یک راهبرد که در یک دوره بازدهی عجیب و عالی داشت در دوره دیگر زیان‌ده بود. یک زیان‌ده وحشتناک!
    نمونه‌ای ملموس اگر بخواهم برایتان بیاورم سال ۹۷ و ۹۸ است. که سال ۹۷ هر کسی راهبرد بنیادی داشت برد کرده بود و همین کسانی که در آن سال بنیادی خرید و فروش می‌کردند باید بالکل راهبردشان را در سال بعد می‌انداختند دور. شرکت‌های زیان‌ده یا با سود بسیار کم در سال ۹۸ می‌آمدند و رشدهایی افسانه‌ای می‌کردند و شرکت‌های بزرگ بنیادی در جا می‌زدند. همان شرکت‌هایی که سال‌ها در اوج بودند.

    چگونگی‌اش زیاد مهم نیست ولی برای کسانی که به کارهای پژوهشی و فلسفی علاقه دارند می‌گویم. داستان وجود چرخه‌ها و امواج بزرگتر است. بزرگتر از مقیاسی که داریم معمولا در آن کار می‌کنیم. کسی که در امواج ریز (زیر) مستغرق شده حواسش به چرخه‌های بزرگتر نیست. برای همین سر در نمی‌آورد چه شد و چه نشد. بار هفتم و هشتم و نهم یک پدیده را می‌بیند و (تجربه می‌کند و) یاد می‌گیرد و بار دهم و یازدهم از دانشش استفاده می‌کند و همه‌جوره این راهبرد/راهکار را مسلط می‌شود و بار دوازدهم می‌بیند روش کارایی ندارد. هر چقدر می‌اندیشد سر در نمی‌آورد. بار سیزدهم هم باز کارایی ندارد. بار چهاردهم کارایی دارد. بار پانزدهم باز کارایی ندارد.
    همیشه باید از کلی‌ترین حالت آغاز کرد و به سمت جزئیات آمد.
    چرخه‌هایی مانند ترسالی و خشک‌سالی... دوره‌های ریاست‌جمهوری... حاکمیت مذاهب و اندیشه‌ها و مکاتب فکری... حاکمیت و سلطه‌های نظامی سیاسی کلی (امپراطوری‌ها) در جهان... (مثلا اگر آمریکا جایش را در جهان به چین بدهد یک سری از روال‌ها و روندها در چه می‌دانم... حتی... در بغالی‌های ایران هم ممکن است تغییر کند!) تغییرات عظیم و بزرگ فناوری (مانند اینترنت یا هسته‌ای یا ماشین‌ها (روبات‌ها)
    البته! ما که توانایی دید همه چیز را نداریم... توانایی‌های هر کسی و هر مجموعه‌ای محدود است و نمی‌تواند در مورد تمام مسائل تخمینی درست داشته باشد... ولی صرفا منظور از این نوشته این بود که... اگر یک مدت با یک ابزار داشتیم یک کاری را انجام می‌دادیم و بعد دیدیدم که ابزار کارایی ندارد بدانیم جریان چیست و بازی از کجا آب می‌خورد و بتوانیم بهتر و تندتر جستجو کنیم که چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد...
    شبیه به مکعب روبیک می ماند، نهایت یک طرفش را می شود درست کرد

    مگر اینکه الگوریتم حلش را بلد باشی، با کامپیوتر در کسری از ثانیه درستش می کنند،

    یک وجه اش کف یابیس
    یک وجه اش اکبرآقاها هستن
    یک وجه اش و....

    تا حالا مکعب روبیک حل کردین؟
    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

  20. 12 کاربر به خاطر ارسال مفید sooroosh1315 از ایشان تشکر کرده اند:


صفحه 8 از 11 نخست ... 567891011 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •